ثواب: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{خوب}} | {{خوب}} | ||
− | + | '''«ثواب»''' در لغت به معنای پاداش و جزا بر عمل نیک یا بد است، و در اصطلاح معمولا بر جزای نیک اطلاق می شود. قصد قربت و [[ایمان]]، از شرایط استحقاق ثواب است. | |
==ثواب در قرآن== | ==ثواب در قرآن== | ||
− | + | «ثواب» در [[قرآن|قرآن کریم]] به جزاى اعمال نیک و بد، هر دو اطلاق شده؛ هرچند بیشتر برای جزای نیکو به کار رفته است.<ref> نثر طوبی، علامه شعرانی، ذیل واژه "ثوب"، ج۱، ص۱۲۰/ قاموس قرآن، سید علی اکبر قرشی، ج۱، ص۳۲۱.</ref> | |
− | جزای اعمال نیک مثل : | + | جزای اعمال نیک مثل: |
− | + | *{{متن قرآن|«وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیرٌ عِنْدَ رَبِّک ثَواباً ...»}} ([[سوره کهف|کهف]]/۴۶)؛ و کردارهاى نیک که همواره بر جاى میمانند نزد پروردگارت بهتر و امید بستن به آنها نیکوتر است. | |
+ | *{{متن قرآن|«وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ثَواباً مِنْ عِنْدِاللَّهِ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّواب»}} ([[سوره آل عمران|آل عمران]]/۱۹۵)؛ و آنان را در بهشتهایى که در آن نهرها جارى است داخل مىکنم. این پاداشى است از جانب خدا و پاداش نیکو نزد خداست. | ||
− | + | و جزای اعمال بد مثل: | |
− | + | *{{متن قرآن|«هَلْ ثُوِّبَ الْکفَّارُ مَا کانُوا یفْعَلُونَ»}} ([[سوره مطففین|مطففین]]/۳۶)؛ آیا جزا داده شدند کفار آنچه عمل می کردند. | |
+ | *{{متن قرآن|«فَأَثَابَکمْ غَمًّا بِغَمٍّ»}} (آل عمران/۱۵۳)؛ جزا داد شما را اندوهی در مقابل اندوهی. | ||
− | + | ==ثواب در اصطلاح متکلمین== | |
− | + | در اصطلاح اهل [[علم کلام|کلام]]، آنچه در برابر اعمال به بندگان می دهند سه قسم است؛ اگر بنده مستحق آن نباشد «تفضّل» است و اگر مستحق باشد، بر عمل اختیاری «ثواب» است و بر غیر اختیاری «عوَض»؛ مثلا عبادتی که زندگان برای اموات بجای آرند، آنچه به میّت رسد تفضل است، چون استحقاق ندارد و آنچه به زنده که خود عمل کرده است دهند ثواب است، و آنچه در برابر فقر و بیماری و امثال آن دهند عوض است. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | استحقاق ثواب از آن جهت است که چون بنده برای اطاعت امر مولی رنجی کشد به [[اختیار]] خود، بر مولاست آن رنج را پاداش دهد و در مذهب کریمان این پاداش واجب است و خداوند فرمود {{متن قرآن|«کتبَ عَلی نفسِه الرحمة»}}. ([[سوره انعام|انعام]]/۱۲) | |
− | |||
− | + | [[اشاعره]] گویند ثواب مطلقا تفضل است و هیچ کس استحقاق ندارد، مبنی بر اصل خویش که [[حسن و قبح عقلی]] را انکار دارند و چون اصل آنان را قبول نکرده ایم، فرع را نیز نمی پذیریم.<ref> نثر طوبی، علامه شعرانی، ذیل واژه "ثوب"، ج۱، ص۱۲۰. </ref> | |
− | + | ==ثواب دهنده و گیرنده== | |
− | + | [[الله|خدای متعال]] در راستای مصلحت بندگان، تکالیفی الزامی و غیرالزامی بر عهده آنان نهاده است. بندگان با عمل به این تکالیف هیچ گونه حقی بر خدا پیدا نمیکنند؛ لیکن خدای مهربان چنین بندگانی را مشمول فضل و کرم خویش قرار داده و برای اعمال نیک آنان پاداش مقرّر کرده است.<ref>المقنعة/۳۰ و ۲۸۴.</ref> | |
− | هر کسی که توفیق انجام دادن عمل نیک و محبوب خداوند متعال را پیدا کند، مستحق پاداش است؛<ref>المیزان | + | هر کسی که توفیق انجام دادن عمل نیک و محبوب خداوند متعال را پیدا کند، مستحق پاداش است؛<ref>المیزان ۳/۱۲۷ و ۸/۱۰۷.</ref> لیکن پاداش اخروی تنها به مؤمنان اختصاص دارد.<ref>المقنعة/۷۰۱؛ النهایة/۶۶۶.</ref> |
− | ==عمل مورد | + | ==عمل مورد ثواب== |
− | هر عمل صالح و محبوب و مطلوب خداوند از عبادات و طاعات، خواه واجب باشد یا | + | هر عمل صالح و محبوب و مطلوب خداوند از عبادات و طاعات، خواه [[واجب]] باشد یا [[مستحب]]؛ از افعال جوارحی باشد همچون [[نماز]] یا از افعال قلبی همچون اعتقادات صحیح و محبوب خداوند. |
− | نیّت کار خیر، هر چند نیت کننده توفیق به جا آوردن آن را نیابد، پاداش دارد؛<ref>وسائل الشیعة | + | [[نیت|نیّت]] کار خیر، هر چند نیت کننده توفیق به جا آوردن آن را نیابد، پاداش دارد؛<ref>وسائل الشیعة ۱/۴۹.</ref> بلکه اعمال [[مباح|مباحی]] که به قصد قربت انجام میگیرد، مانند خوردن برای توانمندی بر [[عبادت]]، خوابیدن جهت رفع خستگی و کسب نشاط برای طاعت، نیز دارای ثواب است.<ref>اصطلاحات الاصول/ ۲۷۶.</ref> |
==شرایط ثواب== | ==شرایط ثواب== | ||
− | قصد قربت و [[ایمان]] دو شرط پاداش است و بدون آن دو پاداشی به صاحب عمل تعلّق نمیگیرد.<ref>وسائلالشیعة | + | قصد قربت و [[ایمان]]، دو شرط پاداش است و بدون آن دو پاداشی به صاحب عمل تعلّق نمیگیرد.<ref>وسائلالشیعة ۱/۴۶ و ۱۱۸.</ref> بنده اگر به قصد ثواب عبادتی انجام دهد از دو صورت بیرون نیست؛ زیرا تحصیل ثواب یا داعی بر [[عبادت]] است؛ یعنی عبادت به قصد اطاعت و امتثال انجام میگیرد و داعی و باعث آن تحصیل ثواب است؛ و یا عبادت به قصد ثواب بردن بهجا آورده میشود نه به قصد امتثال. عبادت در صورت اوّل، صحیح و دارای ثواب است؛ لیکن در صورت دوم، بطلان عمل و عدم ترتّب ثواب بر آن به مشهور نسبت داده شده است.<ref>جواهرالکلام ۲/۸۷.</ref> |
==مراتب ثواب== | ==مراتب ثواب== | ||
− | افزایش یا کاهش ثواب معلول عواملی چند است، از جمله: نیّت که میزان خلوص آن در افزایش یا کاهش ثواب دخیل است؛<ref>وسائل الشیعة | + | افزایش یا کاهش ثواب معلول عواملی چند است، از جمله: |
+ | |||
+ | *[[نیت|نیّت]]؛ که میزان خلوص آن در افزایش یا کاهش ثواب دخیل است؛<ref>وسائل الشیعة ۱/۶۲.</ref> | ||
+ | *دشواری عمل؛ عمل دشوارتر دارای ثواب برتر است؛<ref>المراسم العلویة/۲۶۳.</ref> | ||
+ | *زمان عمل؛ مانند [[عبادت]] در ماه [[رمضان]]، به ویژه [[شب قدر]]،<ref>وسائل الشیعة ۱۵/۳۰۳.</ref> شب [[عید فطر]] و [[عید قربان]]<ref>۷/ ۴۷۸.</ref> و هنگام سحر<ref>الجامع للشرائع/ ۶۳۵؛ عدة الداعی/ ۱۹۳.</ref> که موجب افزایش پاداش میگردد؛ | ||
+ | *مکان عمل؛ همچون [[مسجد]]،<ref>وسائل الشیعة ۵/ ۲۳۹ و۲۵۱.</ref> به ویژه [[مسجدالحرام]] و مشاهد مشرّفه<ref>العروةالوثقی ۱/۵۹۶؛ وسائل الشیعة ۵/۲۶۲.</ref> که عبادت در آنها ثواب بیشتری دارد. | ||
==اهدای ثواب== | ==اهدای ثواب== | ||
− | انجام دادن [[عبادت]] و اهدای ثواب آن به مؤمنان، به ویژه معصومان علیهم السّلام و عالمان | + | انجام دادن [[عبادت]] و اهدای ثواب آن به مؤمنان، به ویژه [[اهل البیت|معصومان]] علیهم السّلام و عالمان ربّانی، مستحب است و ثواب عمل اهدایی به ایشان خواهد رسید.<ref>مختلف الشیعة ۳/۴۵۳؛ الدروسالشرعیة۲/۱۷؛ کشفالغطاء۳/۴۶۴-۴۶۵.</ref> |
− | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
− | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | * | + | *[[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام]]، ج ۲، ص ۶۹۵-۶۹۴. |
− | * [[نثر طوبی | + | *[[نثر طوبی (کتاب)|نثر طوبی؛ دائرة المعارف لغات قران کریم]]، علامه شعرانی، ذیل واژه "ثوب". |
− | * [[قاموس قرآن]]، | + | *[[قاموس قرآن]]، سید علی اکبر قرشی. |
− | |||
[[رده:اعتقادات]] | [[رده:اعتقادات]] | ||
[[رده:واژگان قرآنی]] | [[رده:واژگان قرآنی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳۱ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۶
«ثواب» در لغت به معنای پاداش و جزا بر عمل نیک یا بد است، و در اصطلاح معمولا بر جزای نیک اطلاق می شود. قصد قربت و ایمان، از شرایط استحقاق ثواب است.
محتویات
ثواب در قرآن
«ثواب» در قرآن کریم به جزاى اعمال نیک و بد، هر دو اطلاق شده؛ هرچند بیشتر برای جزای نیکو به کار رفته است.[۱]
جزای اعمال نیک مثل:
- «وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیرٌ عِنْدَ رَبِّک ثَواباً ...» (کهف/۴۶)؛ و کردارهاى نیک که همواره بر جاى میمانند نزد پروردگارت بهتر و امید بستن به آنها نیکوتر است.
- «وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ثَواباً مِنْ عِنْدِاللَّهِ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّواب» (آل عمران/۱۹۵)؛ و آنان را در بهشتهایى که در آن نهرها جارى است داخل مىکنم. این پاداشى است از جانب خدا و پاداش نیکو نزد خداست.
و جزای اعمال بد مثل:
- «هَلْ ثُوِّبَ الْکفَّارُ مَا کانُوا یفْعَلُونَ» (مطففین/۳۶)؛ آیا جزا داده شدند کفار آنچه عمل می کردند.
- «فَأَثَابَکمْ غَمًّا بِغَمٍّ» (آل عمران/۱۵۳)؛ جزا داد شما را اندوهی در مقابل اندوهی.
ثواب در اصطلاح متکلمین
در اصطلاح اهل کلام، آنچه در برابر اعمال به بندگان می دهند سه قسم است؛ اگر بنده مستحق آن نباشد «تفضّل» است و اگر مستحق باشد، بر عمل اختیاری «ثواب» است و بر غیر اختیاری «عوَض»؛ مثلا عبادتی که زندگان برای اموات بجای آرند، آنچه به میّت رسد تفضل است، چون استحقاق ندارد و آنچه به زنده که خود عمل کرده است دهند ثواب است، و آنچه در برابر فقر و بیماری و امثال آن دهند عوض است.
استحقاق ثواب از آن جهت است که چون بنده برای اطاعت امر مولی رنجی کشد به اختیار خود، بر مولاست آن رنج را پاداش دهد و در مذهب کریمان این پاداش واجب است و خداوند فرمود «کتبَ عَلی نفسِه الرحمة». (انعام/۱۲)
اشاعره گویند ثواب مطلقا تفضل است و هیچ کس استحقاق ندارد، مبنی بر اصل خویش که حسن و قبح عقلی را انکار دارند و چون اصل آنان را قبول نکرده ایم، فرع را نیز نمی پذیریم.[۲]
ثواب دهنده و گیرنده
خدای متعال در راستای مصلحت بندگان، تکالیفی الزامی و غیرالزامی بر عهده آنان نهاده است. بندگان با عمل به این تکالیف هیچ گونه حقی بر خدا پیدا نمیکنند؛ لیکن خدای مهربان چنین بندگانی را مشمول فضل و کرم خویش قرار داده و برای اعمال نیک آنان پاداش مقرّر کرده است.[۳]
هر کسی که توفیق انجام دادن عمل نیک و محبوب خداوند متعال را پیدا کند، مستحق پاداش است؛[۴] لیکن پاداش اخروی تنها به مؤمنان اختصاص دارد.[۵]
عمل مورد ثواب
هر عمل صالح و محبوب و مطلوب خداوند از عبادات و طاعات، خواه واجب باشد یا مستحب؛ از افعال جوارحی باشد همچون نماز یا از افعال قلبی همچون اعتقادات صحیح و محبوب خداوند.
نیّت کار خیر، هر چند نیت کننده توفیق به جا آوردن آن را نیابد، پاداش دارد؛[۶] بلکه اعمال مباحی که به قصد قربت انجام میگیرد، مانند خوردن برای توانمندی بر عبادت، خوابیدن جهت رفع خستگی و کسب نشاط برای طاعت، نیز دارای ثواب است.[۷]
شرایط ثواب
قصد قربت و ایمان، دو شرط پاداش است و بدون آن دو پاداشی به صاحب عمل تعلّق نمیگیرد.[۸] بنده اگر به قصد ثواب عبادتی انجام دهد از دو صورت بیرون نیست؛ زیرا تحصیل ثواب یا داعی بر عبادت است؛ یعنی عبادت به قصد اطاعت و امتثال انجام میگیرد و داعی و باعث آن تحصیل ثواب است؛ و یا عبادت به قصد ثواب بردن بهجا آورده میشود نه به قصد امتثال. عبادت در صورت اوّل، صحیح و دارای ثواب است؛ لیکن در صورت دوم، بطلان عمل و عدم ترتّب ثواب بر آن به مشهور نسبت داده شده است.[۹]
مراتب ثواب
افزایش یا کاهش ثواب معلول عواملی چند است، از جمله:
- نیّت؛ که میزان خلوص آن در افزایش یا کاهش ثواب دخیل است؛[۱۰]
- دشواری عمل؛ عمل دشوارتر دارای ثواب برتر است؛[۱۱]
- زمان عمل؛ مانند عبادت در ماه رمضان، به ویژه شب قدر،[۱۲] شب عید فطر و عید قربان[۱۳] و هنگام سحر[۱۴] که موجب افزایش پاداش میگردد؛
- مکان عمل؛ همچون مسجد،[۱۵] به ویژه مسجدالحرام و مشاهد مشرّفه[۱۶] که عبادت در آنها ثواب بیشتری دارد.
اهدای ثواب
انجام دادن عبادت و اهدای ثواب آن به مؤمنان، به ویژه معصومان علیهم السّلام و عالمان ربّانی، مستحب است و ثواب عمل اهدایی به ایشان خواهد رسید.[۱۷]
پانویس
- ↑ نثر طوبی، علامه شعرانی، ذیل واژه "ثوب"، ج۱، ص۱۲۰/ قاموس قرآن، سید علی اکبر قرشی، ج۱، ص۳۲۱.
- ↑ نثر طوبی، علامه شعرانی، ذیل واژه "ثوب"، ج۱، ص۱۲۰.
- ↑ المقنعة/۳۰ و ۲۸۴.
- ↑ المیزان ۳/۱۲۷ و ۸/۱۰۷.
- ↑ المقنعة/۷۰۱؛ النهایة/۶۶۶.
- ↑ وسائل الشیعة ۱/۴۹.
- ↑ اصطلاحات الاصول/ ۲۷۶.
- ↑ وسائلالشیعة ۱/۴۶ و ۱۱۸.
- ↑ جواهرالکلام ۲/۸۷.
- ↑ وسائل الشیعة ۱/۶۲.
- ↑ المراسم العلویة/۲۶۳.
- ↑ وسائل الشیعة ۱۵/۳۰۳.
- ↑ ۷/ ۴۷۸.
- ↑ الجامع للشرائع/ ۶۳۵؛ عدة الداعی/ ۱۹۳.
- ↑ وسائل الشیعة ۵/ ۲۳۹ و۲۵۱.
- ↑ العروةالوثقی ۱/۵۹۶؛ وسائل الشیعة ۵/۲۶۲.
- ↑ مختلف الشیعة ۳/۴۵۳؛ الدروسالشرعیة۲/۱۷؛ کشفالغطاء۳/۴۶۴-۴۶۵.
منابع
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، ج ۲، ص ۶۹۵-۶۹۴.
- نثر طوبی؛ دائرة المعارف لغات قران کریم، علامه شعرانی، ذیل واژه "ثوب".
- قاموس قرآن، سید علی اکبر قرشی.