رعایت ادبیات دانشنامه ای متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

سید محمد مهدی بحرالعلوم: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
(ویرایش)
 
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
  
سید محمدمهدی‌ طباطبایی نجفی بحرالعلوم (۱۱۵۵ - ۱۲۱۲ ق)، [[فقیه]]، [[محدث]]، حکیم، ادیب و سردودمان آل بحرالعلوم و رئیس [[حوزه علميه|حوزه علمیه]] نجف و مرجع شیعیان در روزگار خود بود. سید مهدی بحرالعلوم، شاگرد بزرگ و بزرگوار [[وحید بهبهانی]] است و منظومه‌ای در [[فقه]] دارد كه معروف است. بحرالعلوم به علت مقامات معنوی و سیر و سلوكی كه طی كرده، فوق‌العاده مورد احترام علما [[شیعه]] است و تالی [[معصوم]] به شمار می‌‌رود. از او كرامات فراوانی  نقل شده است.
+
'''سید محمدمهدی‌ طباطبایی بحرالعلوم''' (۱۲۱۲-۱۱۵۵ ق)، عالم ربانی، [[فقیه]]، [[محدث]]، حکیم، ادیب، رئیس حوزه علمیه [[نجف]] و مرجع شیعیان در قرن ۱۳ هجری و از شاگردان [[وحید بهبهانی]] بود. «[[الفوائد الرجالیه]]» و «الدرة النجفیه» (منظومه‌ای در [[فقه]]) از آثار علمی ارزشمند اوست. سید بحرالعلوم صاحب كرامات متعدد بوده و از جمله علمای [[شیعه]] است که به محضر مبارک [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|امام زمان]] (علیه السلام) مشرف شده است. عالمان بزرگی چون [[شیخ جعفر کاشف الغطاء|شیخ جعفر کاشف الغطاء]] و [[ملا احمد نراقی|ملا احمد نراقی]] از شاگردان او هستند.
  
 
{{شناسنامه عالم
 
{{شناسنامه عالم
 
||نام کامل = سید محمدمهدی‌ طباطبایی بحرالعلوم
 
||نام کامل = سید محمدمهدی‌ طباطبایی بحرالعلوم
 
|تصویر= [[پرونده:سید بحرالعلوم.jpg]]
 
|تصویر= [[پرونده:سید بحرالعلوم.jpg]]
||زادروز =  1155 قمری
+
||زادروز =  ۱۱۵۵ قمری
|زادگاه =   
+
|زادگاه =  [[کربلا]]
|وفات =   1212 قمری
+
|وفات = ۱۲۱۲ قمری
|مدفن = [[نجف]]، كنار قبر [[شیخ طوسی]]  
+
|مدفن = [[نجف]]، كنار قبر [[شیخ طوسی]]  
|اساتید = [[وحید بهبهانی]]، [[شیخ یوسف بحرانی]]،...
+
|اساتید = [[وحید بهبهانی]]، [[شیخ یوسف بحرانی]]، میرزا محمدمهدی خراسانی،...
|شاگردان = شیخ جعفر كاشف الغطا، شیخ محمدتقی اصفهانی،...
+
|شاگردان = [[شیخ جعفر کاشف الغطاء|شیخ جعفر کاشف الغطاء]]، [[ملا احمد نراقی|ملا احمد نراقی]]، [[سيد جواد عاملی|سید محمدجواد عاملی]]، [[شیخ محمدتقی اصفهانی]]،...
|آثار=  مشكاة الهدایه، الدره النجفیه،...
+
|آثار=  الدرة النجفیه، مشکاة الهدایه، الفوائد الاصولیه، [[الفوائد الرجالیه]]، رساله فی الفرق والملل، تحفة الکلام فی تاریخ مکه،...
 
}}
 
}}
 
==ولادت و خاندان==
 
==ولادت و خاندان==
 +
 +
سید محمدمهدی طباطبائی بحرالعلوم، در [[عید فطر]] سال ۱۱۵۵ هـ.ق در [[کربلا]] چشم به دنیا گشود. پدر ارجمندش سید مرتضی طباطبائی، می‌‌گوید: در آن شب که ولادت فرزندم مهدی بود، در عالم رؤیا [[امام رضا علیه السلام|امام هشتم]] علیه السلام را دیدم که شمع بزرگی را به شاگردش [[محمد بن اسماعيل بن بزيع|محمد بن اسماعیل بن بزیع]] می‌‌دهد. محمد آن شمع را بر فراز بام منزل ما برده و روشن می‌‌کند، ناگهان نور آن شمع تا آسمان بالا رفته و دنیا را فرامی‌‌گیرد.<ref> ریحانه الادب، ج ۱، ص ۲۳۴، چاپ دوم؛ اقبال الکرام البرره، ج ۱، ص ۱۷۲، چاپ دوم.</ref>
  
 
سید مرتضی طباطبائی بروجردی که از علما و مراجع [[کربلا]] بود، دارای دو فرزند می‌‌باشد. یکی سید جواد که جد مرحوم [[آیت الله بروجردی|آیت الله العظمی ‌‌بروجردی]] است و دیگری، سید محمدمهدی بحرالعلوم هر دو از بزرگان [[فقها]] و علمای اسلامی ‌‌می‌‌باشند.
 
سید مرتضی طباطبائی بروجردی که از علما و مراجع [[کربلا]] بود، دارای دو فرزند می‌‌باشد. یکی سید جواد که جد مرحوم [[آیت الله بروجردی|آیت الله العظمی ‌‌بروجردی]] است و دیگری، سید محمدمهدی بحرالعلوم هر دو از بزرگان [[فقها]] و علمای اسلامی ‌‌می‌‌باشند.
  
سید محمدمهدی بحرالعلوم، پیش از پگاه [[عید فطر]] در سال ۱۱۵۵ هـ.ق در شب جمعه چشم به دنیا گشود. پدر ارجمندش می‌‌گوید: در آن شب که ولادت فرزندم مهدی بود، در عالم رؤیا [[امام رضا علیه السلام|امام هشتم]] علیه السلام را دیدم که شمع بزرگی را به شاگردش [[محمد بن اسماعيل بن بزيع|محمد بن اسماعیل بن بزیع]] می‌‌دهد محمد آن شمع را بر فراز بام منزل ما برده و روشن می‌‌کند ناگهان نور آن شمع تا آسمان بالا رفته و دنیا را فرامی‌‌گیرد.<ref> [[ریحانه الادب]]، ج ۱، ص ۲۳۴، چاپ دوم؛ اقبال الکرام البرره، ج ۱، ص ۱۷۲، چاپ دوم.</ref> آری شمعی که توسط [[امام رضا]] علیه السلام افروخته شود، باید نورش جهان را روشن سازد و جهانیان را فرابگیرد.
+
==تحصیلات و استادان==
 +
 
 +
سید محمدمهدی بحرالعلوم مقدمات [[علم نحو|نحو]] و [[صرف]] و [[ادبیات عرب|ادبیات]] و [[منطق]] و [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] را نزد پدر خود (سید مرتضی) و سایر فضلا و دانشمندان، در مدتی کمتر از چهار سال فراگرفت.  
  
==تحصیلات و استادان==
+
در اوایل بلوغ به درس خارج پدر خود و همچنین درس استاد کل، [[وحید بهبهانی]] و نیز درس [[شیخ یوسف بحرانی]] صاحب حدائق راه یافت و از محضر آن بزرگان استفاده شایانی برد و پس از پنج سال درس و بحث عمیق و طی مرحله سطح به درجه [[اجتهاد]] نائل آمد و هر سه استاد بزرگ اجتهاد او را امضا کردند.
  
بحرالعلوم مقدمات [[علم نحو|نحو]] و [[صرف]] و [[ادبیات عرب|ادبیات]] و [[منطق]] و [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] را با کوششی بی‌نظیر نزد پدر خود (سید مرتضی) و سایر فضلا و دانشمندان، در مدتی کمتر از چهار سال فراگرفت در اوایل بلوغ به درس خارج پدر خود و همچنین درس استاد کل، [[وحید بهبهانی]] و نیز درس [[شیخ یوسف بحرانی]] صاحب حدائق راه یافت و از محضر آن بزرگان استفاده شایانی برد و پس از پنج سال درس و بحث فشرده و عمیق و طی مرحله سطح به درجه [[اجتهاد]] عالیه نائل آمد و هر سه استاد بزرگ اجتهاد او را امضا کردند.
+
همچنین مورخین نقل کرده‌اند که سید محمدمهدی به عنوان دانشجو برای استفاده از محضر درس فیلسوف بزرگ، میرزا سید محمدمهدی خراسانی به [[خراسان]] سفر کرد. مدت ۶ سال در آنجا اقامت گزید و بالاترین بهره‌ها را از استاد خود گرفت. میرزای اصفهانی که از هوش سرشار شاگردش شگفت زده شده بود، روزی در اثنای درس خطاب به او گفت: «انما انت بحرالعلوم؛ به راستی تو دریای دانشی»؛ و از آن لحظه سید به لقب «بحرالعلوم» مشهور شد.
  
پس از آن از [[کربلا|کربلا]] به [[نجف]] مهاجرت کرد و در مرکز بزرگ دانش‌های اسلامی به بحث و تحقیق پرداخت و در مدتی کم که هنوز سنش از ۳۰ سال تجاوز نکرده بود، ارشاد و رهبری مسلمانان را بر عهده گرفت و در عین حال که به تدریس و تالیف اشتغال می‌‌ورزید به امور فقرا و مستمندان نیز رسیدگی کرده، مسائل و مشکلات اجتماعی مردم را حل و فصل می‌‌نمود.
+
پس از آن از [[کربلا|کربلا]] به [[نجف]] مهاجرت کرد و در مرکز بزرگ دانش‌های اسلامی به بحث و تحقیق پرداخت و در مدتی کم که هنوز سنش از ۳۰ سال تجاوز نکرده بود، به تدریس و تألیف اشتغال می‌‌ورزید.
  
 
==تدریس و شاگردان==
 
==تدریس و شاگردان==
  
علما و دانشمندان بسیاری از محضر درس ایشان استفاده کرده و به مقامات والائی رسیده‌اند که نام برخی از آنان را می‌‌آوریم:
+
علما و دانشمندان بسیاری از محضر درس علامه بحرالعلوم استفاده کرده و به مقامات والائی رسیده‌اند که نام برخی از آنان را می‌‌آوریم:
  
 
#[[شیخ جعفر کاشف الغطاء|شیخ جعفر کاشف الغطا]]، بزرگ شخصیت برجسته جهان اسلام
 
#[[شیخ جعفر کاشف الغطاء|شیخ جعفر کاشف الغطا]]، بزرگ شخصیت برجسته جهان اسلام
 
#[[سيد جواد عاملی|سید محمدجواد عاملی]]، صاحب موسوعه بزرگ فقهی [[مفتاح الکرامه]]
 
#[[سيد جواد عاملی|سید محمدجواد عاملی]]، صاحب موسوعه بزرگ فقهی [[مفتاح الکرامه]]
#[[شیخ محمدتقی اصفهانی]]، صاحب حاشیه بر معالم
+
#[[شیخ محمدتقی اصفهانی]]، صاحب [[هدایة المسترشدین (کتاب)|هدایة المسترشدین]]
 
#[[ملا احمد نراقی|شیخ احمد نراقی]]، صاحب مستند الشیعه و [[معراج السعاده (کتاب)|معراج السعادة]]
 
#[[ملا احمد نراقی|شیخ احمد نراقی]]، صاحب مستند الشیعه و [[معراج السعاده (کتاب)|معراج السعادة]]
 
#[[شیخ ابوعلی حائری]]، مؤلف کتاب [[منتهى المقال (کتاب)|منتهی المقال]] در [[علم رجال]]
 
#[[شیخ ابوعلی حائری]]، مؤلف کتاب [[منتهى المقال (کتاب)|منتهی المقال]] در [[علم رجال]]
#شیخ اسدالله تستری، نویسنده کتاب المقابیس در اصول
+
#شیخ اسدالله تستری، نویسنده کتاب المقابیس در [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]
 
#شیخ محمدعلی زینی عاملی نجفی
 
#شیخ محمدعلی زینی عاملی نجفی
#[[سيد علی طباطبائی|سید میرعلی طباطبائی]]، صاحب الریاض در فقه
+
#[[سید علی طباطبایی|سید علی طباطبائی]]، صاحب [[ریاض المسائل (کتاب)|الریاض]] در [[فقه]]
 
#مولی محمد شفیع استرآبادی
 
#مولی محمد شفیع استرآبادی
#شیخ حسین نجف
+
#شیخ حسین نجفی
#شیخ شمس‌الدین بن جمال‌الدین بهبهانی
+
#شیخ شمس‌الدین بهبهانی
  
==آثار علمی==
+
==آثار و تألیفات==
  
بحرالعلوم دارای تألیفات ارزنده‌ای در علوم مختلفه می‌‌باشد که چند نمونه ذکر می‌‌شود:
+
علامه بحرالعلوم دارای تألیفات ارزنده‌ای در علوم مختلفه می‌‌باشد که چند نمونه ذکر می‌‌شود:
  
#مصابیح، کتابی ارزنده در فقه (در عبادات و معاملات)
+
#المصابیح، کتابی ارزنده در [[فقه]] (در عبادات و معاملات)
#الدره النجفیه، منظومه‌ای در فقه، مشتمل بر دو هزار بیت شعر که چندین بار تفسیر و شرح شده است.
+
#الدرة النجفیه، منظومه‌ای در فقه، مشتمل بر دو هزار بیت [[شعر]] که چندین بار تفسیر و شرح شده است.
#مشکاه الهدایه، شاگردش مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطا، به امر استاد بر آن شرحی نوشته است.
+
#مشکاة الهدایه، شاگردش مرحوم [[شیخ جعفر کاشف الغطاء]]، به امر استاد بر آن شرحی نوشته است.
 
#الفوائد الاصولیه
 
#الفوائد الاصولیه
#حاشیه علی طهاره شرائع المحقق الحلی
+
#حاشیه علی طهاره [[شرایع الاسلام (کتاب)|شرائع]] المحقق الحلی
#[[الفوائد الرجالیه]] پیرامون علم شامخ [[علم رجال|رجال]]
+
#[[الفوائد الرجالیه]] پیرامون علم [[علم رجال|رجال]]
 
#رساله فی الفرق والملل
 
#رساله فی الفرق والملل
#تحفه الکلام فی تاریخ [[مکه]] و بیت الله الحرام
+
#تحفة الکلام فی تاریخ [[مکه]] و [[بیت الله الحرام]]
 
#شرح باب الحقیقه والمجاز
 
#شرح باب الحقیقه والمجاز
 
#قواعد احکام الشکوک
 
#قواعد احکام الشکوک
#الدره البهیه فی نظم بعض المسائل الاصولیه
+
#تحفة الملوک فی السیر و السلوک یا رساله سیر و سلوک
#دیوان شعری که دارای بیش از یک هزار بیت می‌‌باشد.
+
#الدرة البهیه فی نظم بعض المسائل الاصولیه
 +
#[[دیوان (شعر)|دیوان]] شعر، که دارای بیش از یک هزار [[بیت (شعر)|بیت]] می‌‌باشد.
  
==آثار اجتماعی==
+
==فعالیت‌های اجتماعی==
  
سید بحرالعلوم پس از وفات استادش [[وحید بهبهانی]] قدس سره، رهبری کامل و زعامت و مرجعیت [[شیعه]] را بدست گرفت و دنیا در برابر این دریای دانش و بینش و [[تقوا|تقوی]] و پارسائی و فضیلت خضوع نمود و آوازه او آفاق را پر کرد. در این فرصت پیش آمده، برای این که بتواند به مسائل اجتماعی و مشکلات گوناگون و فراوان امت [[اسلام]] رسیدگی نماید و نظمی‌‌ به حوزه‌های علمیه بدهد، تمام اوقات خود را برای این کار وقف نمود و با کمال [[اخلاص]] و جدیت مشغول خدمت شد و برای این که بهتر به کارهایش برسد، از شخصیت های برجسته‌ای که معاصر او بودند، دعوت به عمل آورد، از جمله شاگرد بزرگوارش [[شیخ جعفر کاشف الغطاء|شیخ جعفر کاشف الغطاء]] را برای [[فتوا|فتوی]] و پاسخ ‌به [[احکام|احکام شرعی]] تعیین نمود. و همچنین آیت الله شیخ حسین نجفی را که از علمای مقدس و پارسای [[نجف]] اشرف بود به عنوان امام جماعت در مهمترین و مشخص‌ترین مسجد، [[مسجد هندی]]، نصب نمود و شیخ شریف‌الدین محی الدین را برای قضاوت و حل و فصل دعاوی مردم گماشت و خود بار سنگین تدریس و مشکلات حوزه و اداره امور مردم را بر دوش گرفت.
+
سید بحرالعلوم پس از وفات استادش [[وحید بهبهانی]] قدس سره، زعامت و [[مرجعیت]] [[شیعه]] را بدست گرفت و به امور فقرا و مستمندان نیز رسیدگی کرده، مسائل و مشکلات اجتماعی مردم را حل و فصل می‌‌نمود. در این فرصت پیش آمده، برای این که بتواند به مسائل اجتماعی و مشکلات گوناگون و فراوان امت [[اسلام]] رسیدگی نماید و نظمی‌‌ به [[حوزه علميه|حوزه‌های علمیه]] بدهد، تمام اوقات خود را برای این کار وقف نمود و با کمال [[اخلاص]] و جدیت مشغول خدمت شد و برای این که بهتر به کارهایش برسد، از شخصیت های برجسته‌ای که معاصر او بودند، دعوت به عمل آورد، از جمله شاگرد بزرگوارش [[شیخ جعفر کاشف الغطاء|شیخ جعفر کاشف الغطاء]] را برای [[فتوا|فتوی]] و پاسخ ‌به [[احکام|احکام شرعی]] تعیین نمود. و همچنین آیت الله شیخ حسین نجفی را که از علمای مقدس و پارسای [[نجف]] اشرف بود به عنوان [[امام جماعت‌|امام جماعت]] در مهمترین و مشخص‌ترین مسجد ([[مسجد هندی]])، نصب نمود و شیخ شریف‌الدین محی الدین را برای [[قضاوت]] و حل و فصل دعاوی مردم گماشت و خود بار سنگین تدریس و مشکلات حوزه و اداره امور مردم را بر دوش گرفت.
  
با توجه به سنگینی مسئولیت های علمی سید آثار اجتماعی و معنوی گرانبهایی از او مشاهده می نماییم که به نمونه هایی از آن یادگارها اشاره می کنیم:
+
برخی از آثار و خدمات اجتماعی و معنوی سید بحرالعلوم از این قرار است:
  
#مشخص کردن مقام و جایگاه [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|حضرت حجة بن الحسن]] عجل الله تعالی فرجه الشریف در [[مسجد سهله]] و بناگذاری قبه ای در این جایگاه مقدس.
+
#مشخص کردن مقام [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|حضرت حجة بن الحسن]] (عجل الله تعالی فرجه) در [[مسجد سهله]] و بناگذاری قبه ای در این جایگاه مقدس.
#بناکردن گلدسته در [[حرم امیرالمؤمنین علیه السلام|صحن شریف علوی]] در طرف جنوبی و تعمیر دیوارهای صحن ها و حجره هایی که در حالی خراجی بود.
+
#بناکردن گلدسته در [[حرم امیرالمؤمنین علیه السلام|صحن شریف علوی]] در طرف جنوبی و تعمیر دیوارهای صحن ها و حجره هایی که در حال خرابی بود.
#ترغیب و راهنمایی نسبت به تعمیر مسجد [[شیخ طوسی]] در [[نجف]] اشرف.
+
#ترغیب و راهنمایی نسبت به تعمیر [[مسجد شیخ طوسی]] در [[نجف]] اشرف.
 
#ایجاد کتابخانه خطی (مکتبة بحرالعلوم)
 
#ایجاد کتابخانه خطی (مکتبة بحرالعلوم)
 
#بالا آوردن ارتفاع [[مسجد کوفه]] به منظور سهولت در تطهیر و پاک نمودن آن.
 
#بالا آوردن ارتفاع [[مسجد کوفه]] به منظور سهولت در تطهیر و پاک نمودن آن.
 
#مشخص کردن جایگاه مسجد رأس الحسین در نجف اشرف.
 
#مشخص کردن جایگاه مسجد رأس الحسین در نجف اشرف.
 
#تعیین جایگاه قبر [[مختار ثقفی]] که الان به قبر [[مسلم بن عقیل|مسلم]] معروف است.
 
#تعیین جایگاه قبر [[مختار ثقفی]] که الان به قبر [[مسلم بن عقیل|مسلم]] معروف است.
#تعیین جایگاه مرقد [[حضرت هود]] و [[حضرت صالح]] علیه السلام در [[وادی السلام]] نجف اشرف.
+
#تعیین جایگاه مرقد [[حضرت هود]] و [[حضرت صالح]] علیهماالسلام در [[وادی السلام]] نجف اشرف.
 
#اضافه کردن مقداری از اراضی به مسافت حرم مطهر و ایجاد تاسیساتی در اطراف حرم که مورد نیاز زوار بود.<ref>مقدمه فوائد الرجالیه، ص۹۵ و ۹۶، ماضی النجف و حاضرها، ج۱، ص۹۶ و ۱۰۵ و ۲۴۶.</ref>
 
#اضافه کردن مقداری از اراضی به مسافت حرم مطهر و ایجاد تاسیساتی در اطراف حرم که مورد نیاز زوار بود.<ref>مقدمه فوائد الرجالیه، ص۹۵ و ۹۶، ماضی النجف و حاضرها، ج۱، ص۹۶ و ۱۰۵ و ۲۴۶.</ref>
  
 
==در منظر بزرگان==
 
==در منظر بزرگان==
  
استادش [[وحید بهبهانی]] در ستایش او گوید: عزیزترین و گرامی‌‌ترین فرزندانم، پژوهشگر و محقق بزرگ، فرزند روحانی من، دانشمند مطلع و باهوش، عالم باتقوا، سید نجیب محمدمهدی.  
+
* استادش [[وحید بهبهانی]] در ستایش او گوید: عزیزترین و گرامی‌‌ترین فرزندانم، پژوهشگر و محقق بزرگ، فرزند روحانی من، دانشمند مطلع و باهوش، عالم باتقوا، سید نجیب، محمدمهدی.  
 
+
* [[محقق خوانساری]] در اجازه‌ای که به او داده است، متذکر می‌‌شود که ایشان مجتهد در فروع و اصول و مقتدای خاص و عام و یگانه روزگار می‌‌باشد.
[[محقق خوانساری]] و سید حسین در اجازه‌ای که به او داده است، متذکر می‌‌شود که ایشان مجتهد در فروع و اصول و مقتدای خاص و عام و یگانه روزگار می‌‌باشد.
+
* صاحب [[منتهى المقال (کتاب)|منتهی المقال]] می‌‌نویسد: رهبر دینی وارسته‌ای که دوران مانند او سراغ ندارد و شخصیتی که روزگار از آوردن نظیر او، عقیم مانده است. سید عالمان و ولی فاضلان، علامه دهر و یگانه عصر کسی که اگر در معقول سخن گوید، می‌‌پندارم شیخ الرئیس [[ابن سینا|ابوعلی سینا]] است و اگر در منقول بحث کند، بگویم این [[علامه حلی|علامه]] و [[محقق اول|محقق]] است که در فروع و اصول دریا آساست و اگر در [[علم کلام|کلام]] مناظره کند، نخواهم گفت جز این که او به خدا [[سید مرتضی]] (علم‌الهدی) است و اگر [[قرآن]] را [[تفسیر قرآن|تفسیر]] کند و به او گوش فرادهم، حیرت زده خواهم گفت: گویا خدا قرآن را بر او نازل کرده است که این چنین از رموز و اسرار آن آگاه است.
 
+
* همچنین گفته اند: شاگرد برجسته اش [[شیخ جعفر کاشف الغطاء|شیخ جعفر کاشف الغطا]]، با تحت الحنک عمامه خود، غبار نعلین او را پاک می‌‌کرد.
صاحب [[منتهى المقال (کتاب)|منتهی المقال]] می‌‌نویسد: رهبر دینی وارسته‌ای که دوران مانند او سراغ ندارد و شخصیتی که روزگار از آوردن نظیر او، عقیم مانده است. سید دانشمندان و عالمان و ولی فاضلان، علامه دهر و یگانه عصر کسی که اگر در معقول سخن گوید، می‌‌پندارم شیخ الرئیس [[ابن سینا|ابوعلی سینا]] است و اگر در منقول بحث کند، بگویم این [[علامه حلی|علامه]] و [[محقق اول|محقق]] است که در فروع و اصول دریا آساست و اگر در [[علم کلام|کلام]] مناظره کند، نخواهم گفت جز این که او به خدا [[سید مرتضی]] (علم‌الهدی) است و اگر [[قرآن]] را [[تفسیر قرآن|تفسیر]] کند و به او گوش فرادهم، حیرت زده خواهم گفت: گویا خدا قرآن را بر او نازل کرده است که این چنین از رموز و اسرار آن آگاه است.
 
 
 
همچنین [[شیخ جعفر کاشف الغطاء|شیخ جعفر کاشف الغطا]] با تحت الحنک عمامه خود، غبار نعلین او را پاک می‌‌کرد.
 
 
 
و اما این که چرا به او «بحرالعلوم» گفته‌اند، مورخین نقل کرده‌اند که سید مهدی به عنوان دانشجو برای استفاده از محضر درس فیلسوف بزرگ، میرزا سید محمدمهدی اصفهانی به [[خراسان]] سفر کرد. مدت ۶ سال در آنجا اقامت گزید و بالاترین بهره‌ها را از استاد خود گرفت. میرزای اصفهانی که از هوش سرشار شاگردش شگفت زده شده بود، روزی در اثنای درس خطاب به او گفت: (انما انت بحرالعلوم؛ به راستی تو دریای دانشی) و از آن لحظه سید به این لقب مشهور شد و امروز خانواده بحرالعلوم از خانواده‌های معروف و مشهور [[نجف]] اشرف می‌‌باشند و چهره‌های شاخصی در علم و عمل در بین آنان وجود دارد.
 
  
 
==سیره علامه بحرالعلوم==
 
==سیره علامه بحرالعلوم==
  
بحرالعلوم دارای [[اخلاق]] پسندیده انسانی و پیامبرگونه بود. [[تواضع]] و فروتنی او زبانزد خاص و عام بود. او کم سخن می‌‌گفت، همواره در حال تفکر و اندیشیدن بسر می‌‌برد، اگر سخنی به زبان می‌‌آورد با ذکر [[خدا]] همراه بود. در بین مردم که می‌‌نشست، نشستن حالت [[تشهد]] در [[نماز]] را داشت. هنگام راه رفتن هیبت و وقار خاصی داشت. هیچ گاه به پشت سر خود یا به اطراف خود نگاه نمی‌‌کرد، مگر در حال ضرورت. گام‌های استوار خود را بیشتر با اندیشه‌های شگرف می‌‌آمیخت. دریافته بود که هیبتش مانع از سخن گفتن مردم با وی می‌‌شود، لذا همیشه ملازمان خود را سفارش می‌‌کرد باب سخن گفتن با مردم را بگشایند تا از راز دل مردم باخبر شده، در رفع گرفتاری‌های آنان بیشتر بکوشند.
+
بحرالعلوم دارای [[اخلاق]] پسندیده انسانی و پیامبرگونه بود. [[تواضع]] و فروتنی او زبانزد خاص و عام بود. او کم سخن می‌‌گفت، همواره در حال [[تفکر]] و اندیشیدن بسر می‌‌برد، اگر سخنی به زبان می‌‌آورد با ذکر [[خدا]] همراه بود. در بین مردم که می‌‌نشست، نشستن حالت [[تشهد]] در [[نماز]] را داشت. هنگام راه رفتن هیبت و وقار خاصی داشت. هیچ گاه به پشت سر خود یا به اطراف خود نگاه نمی‌‌کرد، مگر در حال ضرورت. گام‌های استوار خود را بیشتر با اندیشه‌های شگرف می‌‌آمیخت. دریافته بود که هیبتش مانع از سخن گفتن مردم با وی می‌‌شود، لذا همیشه ملازمان خود را سفارش می‌‌کرد باب سخن گفتن با مردم را بگشایند تا از راز دل مردم باخبر شده، در رفع گرفتاری‌های آنان بیشتر بکوشند.
  
صبح‌ها را همواره در بحث و تدریس و قضاوت بین مردم و شب‌ها را در مطالعه و تحقیق می‌‌گذراند و پس از اندکی خواب و استراحت، برای [[عبادت]] و مناجات به درگاه خداوند ذوالجلال خود را کاملا آماده می‌‌ساخت و بسیار دیده شده بود که پس از نیمه شب از [[نجف]] تا [[کوفه]] پیاده راه می‌‌رفت که هنگام مناجات در [[مسجد کوفه]] باشد و پس از نماز صبح به نجف بازمی‌‌گشت و قبل از هر کار به حرم مطهر جد بزرگوارش [[امیرالمومنین]] علیه السلام مشرف می‌‌شد و با آن حالت معنوی و [[عرفان|عرفانی]] که داشت به [[زیارت]] مشغول می‌‌گشت، و برخی از کتب [[علم رجال|رجال]] در احوال آن بزرگوار نوشته‌اند که: گاهی سؤالاتی از امام می‌‌کرد و به نحوی که ما نمی‌‌دانیم، پاسخ دریافت می‌‌نمود.
+
صبح‌ها را همواره در بحث و تدریس و [[قضاوت]] بین مردم و شب‌ها را در مطالعه و تحقیق می‌‌گذراند و پس از اندکی خواب و استراحت، برای [[عبادت]] و مناجات به درگاه خداوند ذوالجلال خود را کاملا آماده می‌‌ساخت و بسیار دیده شده بود که پس از نیمه شب از [[نجف]] تا [[کوفه]] پیاده راه می‌‌رفت که هنگام مناجات در [[مسجد کوفه]] باشد و پس از نماز صبح به نجف بازمی‌‌گشت و قبل از هر کار به حرم مطهر جد بزرگوارش [[امیرالمومنین]] علیه السلام مشرف می‌‌شد و با آن حالت معنوی و [[عرفان|عرفانی]] که داشت به [[زیارت]] مشغول می‌‌گشت. برخی از کتب [[علم رجال|رجال]] در احوال آن بزرگوار نوشته‌اند که: گاهی سؤالاتی از امام می‌‌کرد و به نحوی که ما نمی‌‌دانیم، پاسخ دریافت می‌‌نمود.
  
 
داستان‌های بسیاری درباره دستگیری بحرالعلوم از بینوایان و رسیدگی او به حال مستمندان نقل شده است و برخی از نویسندگان دارند که شب‌ها همانند جدش [[امیرالمومنین]] علیه السلام کوله‌باری از مواد غذایی را بر دوش می‌‌گرفت و از تاریکی شب استفاده می‌‌کرد، در کوچه‌های [[نجف]] راه می‌‌افتاد و بر در خانه هر فقیر مستمندی که می‌‌رسید، مقداری از غذا و پول قرار می‌‌داد و همواره از حال مردم سؤال می‌‌کرد و به بینوایان رسیدگی کامل داشت.
 
داستان‌های بسیاری درباره دستگیری بحرالعلوم از بینوایان و رسیدگی او به حال مستمندان نقل شده است و برخی از نویسندگان دارند که شب‌ها همانند جدش [[امیرالمومنین]] علیه السلام کوله‌باری از مواد غذایی را بر دوش می‌‌گرفت و از تاریکی شب استفاده می‌‌کرد، در کوچه‌های [[نجف]] راه می‌‌افتاد و بر در خانه هر فقیر مستمندی که می‌‌رسید، مقداری از غذا و پول قرار می‌‌داد و همواره از حال مردم سؤال می‌‌کرد و به بینوایان رسیدگی کامل داشت.
  
نوشته‌اند شبی شاگرد برجسته‌اش [[سيد جواد عاملی|سید محمدجواد عاملی]] (صاحب [[مفتاح الکرامه]]) را فراخوانده، او را توبیخ و سرزنش نمود. مرحوم عاملی دلیل نگرانی استادش را پرسید، استاد در پاسخ گفت: یکی از برادران مسلمان که همسایه شما است، تهیدست است، او هر شب خرمای بد و ارزان قیمتی از بقال می‌‌گرفت و بچه‌های خود را با آن سیر می‌‌کرد، امروز رفته است از بقال خرما بگیرد، بقال از دادن خرما امتناع ورزیده است، زیرا بدهکاری‌های آن بیچاره زیاد شده بود و امشب او و بچه‌هایش بی‌شام مانده‌اند. سید جواد عاملی از آقای بحرالعلوم معذرت‌خواهی می‌‌کند و از این که از حال او خبر نداشته است، پوزش می‌‌طلبد. بحرالعلوم در پاسخ او می‌‌گوید: معلوم است بی‌اطلاع بوده‌ای، چون اگر با علم به حال آن بیچاره شام می‌‌خوردی و به او اعتنا نمی‌‌کردی، کافر بودی ولی آن چه مرا نگران و ناراحت کرده است، این است که تو چرا از برادر مسلمانت خبر نداشته‌ای؟ باید از حال برادرانت جستجو کنی و آنان را دریابی.<ref> ریحانه الادب، ج ۱، ص ۲۳۴، چاپ دوم؛ اقبال الکرام البرره، ج ۱، ص ۱۷۲، چاپ دوم.</ref> در هر حال سید، سینی بزرگی پر از غذا با مقداری پول به آقای عاملی داد و از او خواست که به منزل آن برادر مؤمن برود و با هم شام بخورند و این پول را هم به او بپردازد تا قرض‌های خود را ادا کند و خود همچنان منتظر ماند و شام تناول نکرد تا این که آقای عاملی برگشت و به او خبر داد که غذا را با همسایه‌اش تناول کرده و پول را هم به او رسانده است و جالب اینجاست که انعام بحرالعلوم درست به اندازه قرض‌ها و دیون آن مؤمن بوده است.<ref> داستان راستان، [[شهید مطهری]].</ref>
+
نوشته‌اند شبی شاگرد برجسته‌اش [[سيد جواد عاملی|سید محمدجواد عاملی]] (صاحب [[مفتاح الکرامه]]) را فراخوانده، او را توبیخ و سرزنش نمود. مرحوم عاملی دلیل نگرانی استادش را پرسید، استاد در پاسخ گفت: یکی از برادران مسلمان که همسایه شما است، تهیدست است، او هر شب خرمای بد و ارزان قیمتی از بقال می‌‌گرفت و بچه‌های خود را با آن سیر می‌‌کرد، امروز رفته است از بقال خرما بگیرد، بقال از دادن خرما امتناع ورزیده است، زیرا بدهکاری‌های آن بیچاره زیاد شده بود و امشب او و بچه‌هایش بی‌شام مانده‌اند. سید جواد عاملی از آقای بحرالعلوم معذرت‌خواهی می‌‌کند و از این که از حال او خبر نداشته است، پوزش می‌‌طلبد. بحرالعلوم در پاسخ او می‌‌گوید: معلوم است بی‌اطلاع بوده‌ای، چون اگر با علم به حال آن بیچاره شام می‌‌خوردی و به او اعتنا نمی‌‌کردی، کافر بودی؛ ولی آن چه مرا نگران و ناراحت کرده است، این است که تو چرا از برادر مسلمانت خبر نداشته‌ای؟ باید از حال برادرانت جستجو کنی و آنان را دریابی.<ref> ریحانه الادب، ج ۱، ص ۲۳۴، چاپ دوم؛ اقبال الکرام البرره، ج ۱، ص ۱۷۲، چاپ دوم.</ref> در هر حال سید، سینی بزرگی پر از غذا با مقداری پول به آقای عاملی داد و از او خواست که به منزل آن برادر مؤمن برود و با هم شام بخورند و این پول را هم به او بپردازد تا قرض‌های خود را ادا کند و خود همچنان منتظر ماند و شام تناول نکرد تا این که آقای عاملی برگشت و به او خبر داد که غذا را با همسایه‌اش تناول کرده و پول را هم به او رسانده است و جالب اینجاست که انعام بحرالعلوم درست به اندازه قرض‌ها و دیون آن مؤمن بوده است.<ref> داستان راستان، شهید مطهری.</ref>
  
از جمله اموری که از زندگی این سید بزرگوار نقل می‌شود ملاقات‌های علامه بحر‌العلوم با [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|امام عصر]] عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف است که [[حاج شیخ عباس قمی|شیخ عباس قمی]] آن را در [[منتهى الآمال (کتاب)|منتهی‌الآمال]] آورده و در [[فوائد الرضویه (کتاب)|فواید الرضویه]] نیز به آن اشاره شده است، وقتی علامه بحر‌العلوم در جلسات درس آیت‌الله [[وحید بهبهانی]] شرکت می‌کرد، [[میرزای قمی]] نویسنده کتاب «[[قوانين الاصول (کتاب)|قوانین الاصول]]» می‌گوید: من با علامه بحر‌العلوم با هم در درس استاد وحید بهبهانی شرکت می‌کردیم و در مباحثاتی که من با ایشان داشتم اغلب من تقریر کرده و درس را توضیح می‌دادم تا اینکه من به [[ایران]] آمدم و سید بحر‌العلوم در نجف ماند. بعدها وقتی شهرت علمی سید‌بحرالعلوم به من رسید تعجب می‌کردم که این نباید تا این حد از حیث علمی قوی شده باشد، تا اینکه من برای زیارت [[عتبات عالیات]] وارد نجف اشرف شده و سید را ملاقات کردم. من دیدم سید ‌بحر‌العلوم همانند دریای مواج و عمیقی از دانش‌هاست سپس از او پرسیدم: ما در یک درجه‌ای از علم بودیم لذا شما در این حد نبودی و چطور شد که به این معارف دست یافتی؟ سید رو به من کرد و گفت: میرزا این از اسرار است اما من آن را به تو می‌گویم به شرطی که تا زنده هستم به کسی نگویی! علامه بحر‌العلوم ادامه داد: چگونه این طور نباشم در حالی که آقایم [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|حجت‌ بن ‌الحسن]] (ع) شبی مرا در [[مسجد کوفه]] به سینه مبارک خود چسباند!
+
از جمله اموری که از زندگی این سید بزرگوار نقل می‌شود، ملاقات‌های علامه بحر‌العلوم با [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|امام عصر]] عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف است که [[حاج شیخ عباس قمی|شیخ عباس قمی]] آن را در [[منتهى الآمال (کتاب)|منتهی‌الآمال]] آورده و در فواید الرضویه نیز به آن اشاره شده است، وقتی علامه بحر‌العلوم در جلسات درس آیت‌الله [[وحید بهبهانی]] شرکت می‌کرد، [[میرزای قمی]] نویسنده کتاب «[[قوانين الاصول (کتاب)|قوانین الاصول]]» می‌گوید: من با علامه بحر‌العلوم با هم در درس استاد وحید بهبهانی شرکت می‌کردیم و در مباحثاتی که من با ایشان داشتم اغلب من تقریر کرده و درس را توضیح می‌دادم، تا اینکه من به [[ایران]] آمدم و سید بحر‌العلوم در نجف ماند. بعدها وقتی شهرت علمی سید‌بحرالعلوم به من رسید تعجب می‌کردم که این نباید تا این حد از حیث علمی قوی شده باشد، تا اینکه من برای زیارت [[عتبات عالیات]] وارد نجف اشرف شده و سید را ملاقات کردم. من دیدم سید ‌بحر‌العلوم همانند دریای مواج و عمیقی از دانش‌هاست سپس از او پرسیدم: ما در یک درجه‌ای از علم بودیم و شما در این حد نبودی، چطور شد که به این معارف دست یافتی؟ سید رو به من کرد و گفت: میرزا این از اسرار است اما من آن را به تو می‌گویم به شرطی که تا زنده هستم به کسی نگویی! علامه بحر‌العلوم ادامه داد: چگونه این طور نباشم در حالی که آقایم [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|حجت‌ بن ‌الحسن]] (علیه السلام) شبی مرا در [[مسجد کوفه]] به سینه مبارک خود چسباند!
  
همچنین میرزا حسین لاهیجی به نقل از شیخ زین العابدین سلماسی می گوید: روزی بحرالعلوم وارد حرم مطهر [[امام علی علیه السلام|امام علی]] علیه السلام شد و سپس این شعر را زمزمه کرد: چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنیدن * به رخت نظاره کردن سخن خدا شنیدن
+
همچنین میرزا حسین لاهیجی به نقل از شیخ زین العابدین سلماسی می گوید: روزی بحرالعلوم وارد حرم مطهر [[امام علی علیه السلام|امام علی]] علیه السلام شد و سپس این [[شعر]] را زمزمه کرد: چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنیدن * به رخت نظاره کردن سخن خدا شنیدن
  
پس از آن از بحرالعلوم سبب خواندن این شعر را پرسیدم فرمود: چون وارد حرم حضرت علی علیه السلام شدم دیدم مولایم حجة بن الحسن (عج) در بالای سر به آواز بلند قرآن تلاوت می کند، چون صدای آن بزرگوار را شنیدم این شعر را خواندم.
+
پس از آن از بحرالعلوم سبب خواندن این شعر را پرسیدم، فرمود: چون وارد حرم حضرت علی علیه السلام شدم دیدم مولایم حجة بن الحسن (عجل الله تعالی فرجه) در بالای سر به آواز بلند قرآن [[تلاوت قرآن|تلاوت]] می کند، چون صدای آن بزرگوار را شنیدم این شعر را خواندم.
  
 
==وفات==
 
==وفات==
  
سید محمدمهدی بحرالعلوم سرانجام در ماه [[رجب]] سال ۱۲۱۲ هـ.ق در سن ۵۷ سالگی، جهان فانی را وداع و ندای حق را لبیک گفت و به سوی محبوب خود شتافت. جسد او را کنار قبر [[شیخ طوسی]] در مسجد طوسی به خاک سپردند که امروزه این مقبره به اسم مقبره الطوسی و بحرالعلوم معروف است.
+
مرحوم سید محمدمهدی بحرالعلوم، سرانجام در ماه [[رجب]] سال ۱۲۱۲ هـ.ق در سن ۵۷ سالگی، جهان فانی را وداع و ندای حق را لبیک گفت. پیکر مطهر او را کنار قبر [[شیخ طوسی]] در مسجد طوسی [[نجف]] اشرف به خاک سپردند که امروزه این مقبره به اسم مقبره الطوسی و بحرالعلوم معروف است.
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
 
 
==منابع==
 
==منابع==
 
+
*عقیقی بخشایشی، تلخیص از کتاب فقهای نامدار شیعه، صفحه ۲۹۰.
*عقيقی بخشايشی، تلخيص از كتاب فقهای نامدار شيعه، صفحه 290.
+
*سید محمدمهدی بحرالعلوم، [http://www.hawzah.net/fa/daneshvar/daneshvarview/62127 پایگاه اطلاع رسانی حوزه]، بازیابی: ۱۸ فروردین ۱۳۹۳.
*سید محمدمهدی بحرالعلوم، [http://www.hawzah.net/fa/daneshvar/daneshvarview/62127 پایگاه اطلاع رسانی حوزه]، بازیابی: 18 فروردین 1393.
 
 
 
 
[[رده:علمای قرن سیزدهم]]
 
[[رده:علمای قرن سیزدهم]]
 
[[رده:فقیهان]]
 
[[رده:فقیهان]]
سطر ۱۲۰: سطر ۱۱۷:
 
[[رده:مجتهدین]]
 
[[رده:مجتهدین]]
 
[[رده: مقاله های مهم]]
 
[[رده: مقاله های مهم]]
 
 
{{سنجش کیفی
 
{{سنجش کیفی
 
|سنجش=شده
 
|سنجش=شده

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۱۱


سید محمدمهدی‌ طباطبایی بحرالعلوم (۱۲۱۲-۱۱۵۵ ق)، عالم ربانی، فقیه، محدث، حکیم، ادیب، رئیس حوزه علمیه نجف و مرجع شیعیان در قرن ۱۳ هجری و از شاگردان وحید بهبهانی بود. «الفوائد الرجالیه» و «الدرة النجفیه» (منظومه‌ای در فقه) از آثار علمی ارزشمند اوست. سید بحرالعلوم صاحب كرامات متعدد بوده و از جمله علمای شیعه است که به محضر مبارک امام زمان (علیه السلام) مشرف شده است. عالمان بزرگی چون شیخ جعفر کاشف الغطاء و ملا احمد نراقی از شاگردان او هستند.

سید بحرالعلوم.jpg
نام کامل سید محمدمهدی‌ طباطبایی بحرالعلوم
زادروز ۱۱۵۵ قمری
زادگاه کربلا
وفات ۱۲۱۲ قمری
مدفن نجف، كنار قبر شیخ طوسی

Line.png

اساتید

وحید بهبهانی، شیخ یوسف بحرانی، میرزا محمدمهدی خراسانی،...

شاگردان

شیخ جعفر کاشف الغطاء، ملا احمد نراقی، سید محمدجواد عاملی، شیخ محمدتقی اصفهانی،...

آثار

الدرة النجفیه، مشکاة الهدایه، الفوائد الاصولیه، الفوائد الرجالیه، رساله فی الفرق والملل، تحفة الکلام فی تاریخ مکه،...

ولادت و خاندان

سید محمدمهدی طباطبائی بحرالعلوم، در عید فطر سال ۱۱۵۵ هـ.ق در کربلا چشم به دنیا گشود. پدر ارجمندش سید مرتضی طباطبائی، می‌‌گوید: در آن شب که ولادت فرزندم مهدی بود، در عالم رؤیا امام هشتم علیه السلام را دیدم که شمع بزرگی را به شاگردش محمد بن اسماعیل بن بزیع می‌‌دهد. محمد آن شمع را بر فراز بام منزل ما برده و روشن می‌‌کند، ناگهان نور آن شمع تا آسمان بالا رفته و دنیا را فرامی‌‌گیرد.[۱]

سید مرتضی طباطبائی بروجردی که از علما و مراجع کربلا بود، دارای دو فرزند می‌‌باشد. یکی سید جواد که جد مرحوم آیت الله العظمی ‌‌بروجردی است و دیگری، سید محمدمهدی بحرالعلوم هر دو از بزرگان فقها و علمای اسلامی ‌‌می‌‌باشند.

تحصیلات و استادان

سید محمدمهدی بحرالعلوم مقدمات نحو و صرف و ادبیات و منطق و فقه و اصول را نزد پدر خود (سید مرتضی) و سایر فضلا و دانشمندان، در مدتی کمتر از چهار سال فراگرفت.

در اوایل بلوغ به درس خارج پدر خود و همچنین درس استاد کل، وحید بهبهانی و نیز درس شیخ یوسف بحرانی صاحب حدائق راه یافت و از محضر آن بزرگان استفاده شایانی برد و پس از پنج سال درس و بحث عمیق و طی مرحله سطح به درجه اجتهاد نائل آمد و هر سه استاد بزرگ اجتهاد او را امضا کردند.

همچنین مورخین نقل کرده‌اند که سید محمدمهدی به عنوان دانشجو برای استفاده از محضر درس فیلسوف بزرگ، میرزا سید محمدمهدی خراسانی به خراسان سفر کرد. مدت ۶ سال در آنجا اقامت گزید و بالاترین بهره‌ها را از استاد خود گرفت. میرزای اصفهانی که از هوش سرشار شاگردش شگفت زده شده بود، روزی در اثنای درس خطاب به او گفت: «انما انت بحرالعلوم؛ به راستی تو دریای دانشی»؛ و از آن لحظه سید به لقب «بحرالعلوم» مشهور شد.

پس از آن از کربلا به نجف مهاجرت کرد و در مرکز بزرگ دانش‌های اسلامی به بحث و تحقیق پرداخت و در مدتی کم که هنوز سنش از ۳۰ سال تجاوز نکرده بود، به تدریس و تألیف اشتغال می‌‌ورزید.

تدریس و شاگردان

علما و دانشمندان بسیاری از محضر درس علامه بحرالعلوم استفاده کرده و به مقامات والائی رسیده‌اند که نام برخی از آنان را می‌‌آوریم:

  1. شیخ جعفر کاشف الغطا، بزرگ شخصیت برجسته جهان اسلام
  2. سید محمدجواد عاملی، صاحب موسوعه بزرگ فقهی مفتاح الکرامه
  3. شیخ محمدتقی اصفهانی، صاحب هدایة المسترشدین
  4. شیخ احمد نراقی، صاحب مستند الشیعه و معراج السعادة
  5. شیخ ابوعلی حائری، مؤلف کتاب منتهی المقال در علم رجال
  6. شیخ اسدالله تستری، نویسنده کتاب المقابیس در اصول
  7. شیخ محمدعلی زینی عاملی نجفی
  8. سید علی طباطبائی، صاحب الریاض در فقه
  9. مولی محمد شفیع استرآبادی
  10. شیخ حسین نجفی
  11. شیخ شمس‌الدین بهبهانی

آثار و تألیفات

علامه بحرالعلوم دارای تألیفات ارزنده‌ای در علوم مختلفه می‌‌باشد که چند نمونه ذکر می‌‌شود:

  1. المصابیح، کتابی ارزنده در فقه (در عبادات و معاملات)
  2. الدرة النجفیه، منظومه‌ای در فقه، مشتمل بر دو هزار بیت شعر که چندین بار تفسیر و شرح شده است.
  3. مشکاة الهدایه، شاگردش مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء، به امر استاد بر آن شرحی نوشته است.
  4. الفوائد الاصولیه
  5. حاشیه علی طهاره شرائع المحقق الحلی
  6. الفوائد الرجالیه پیرامون علم رجال
  7. رساله فی الفرق والملل
  8. تحفة الکلام فی تاریخ مکه و بیت الله الحرام
  9. شرح باب الحقیقه والمجاز
  10. قواعد احکام الشکوک
  11. تحفة الملوک فی السیر و السلوک یا رساله سیر و سلوک
  12. الدرة البهیه فی نظم بعض المسائل الاصولیه
  13. دیوان شعر، که دارای بیش از یک هزار بیت می‌‌باشد.

فعالیت‌های اجتماعی

سید بحرالعلوم پس از وفات استادش وحید بهبهانی قدس سره، زعامت و مرجعیت شیعه را بدست گرفت و به امور فقرا و مستمندان نیز رسیدگی کرده، مسائل و مشکلات اجتماعی مردم را حل و فصل می‌‌نمود. در این فرصت پیش آمده، برای این که بتواند به مسائل اجتماعی و مشکلات گوناگون و فراوان امت اسلام رسیدگی نماید و نظمی‌‌ به حوزه‌های علمیه بدهد، تمام اوقات خود را برای این کار وقف نمود و با کمال اخلاص و جدیت مشغول خدمت شد و برای این که بهتر به کارهایش برسد، از شخصیت های برجسته‌ای که معاصر او بودند، دعوت به عمل آورد، از جمله شاگرد بزرگوارش شیخ جعفر کاشف الغطاء را برای فتوی و پاسخ ‌به احکام شرعی تعیین نمود. و همچنین آیت الله شیخ حسین نجفی را که از علمای مقدس و پارسای نجف اشرف بود به عنوان امام جماعت در مهمترین و مشخص‌ترین مسجد (مسجد هندی)، نصب نمود و شیخ شریف‌الدین محی الدین را برای قضاوت و حل و فصل دعاوی مردم گماشت و خود بار سنگین تدریس و مشکلات حوزه و اداره امور مردم را بر دوش گرفت.

برخی از آثار و خدمات اجتماعی و معنوی سید بحرالعلوم از این قرار است:

  1. مشخص کردن مقام حضرت حجة بن الحسن (عجل الله تعالی فرجه) در مسجد سهله و بناگذاری قبه ای در این جایگاه مقدس.
  2. بناکردن گلدسته در صحن شریف علوی در طرف جنوبی و تعمیر دیوارهای صحن ها و حجره هایی که در حال خرابی بود.
  3. ترغیب و راهنمایی نسبت به تعمیر مسجد شیخ طوسی در نجف اشرف.
  4. ایجاد کتابخانه خطی (مکتبة بحرالعلوم)
  5. بالا آوردن ارتفاع مسجد کوفه به منظور سهولت در تطهیر و پاک نمودن آن.
  6. مشخص کردن جایگاه مسجد رأس الحسین در نجف اشرف.
  7. تعیین جایگاه قبر مختار ثقفی که الان به قبر مسلم معروف است.
  8. تعیین جایگاه مرقد حضرت هود و حضرت صالح علیهماالسلام در وادی السلام نجف اشرف.
  9. اضافه کردن مقداری از اراضی به مسافت حرم مطهر و ایجاد تاسیساتی در اطراف حرم که مورد نیاز زوار بود.[۲]

در منظر بزرگان

  • استادش وحید بهبهانی در ستایش او گوید: عزیزترین و گرامی‌‌ترین فرزندانم، پژوهشگر و محقق بزرگ، فرزند روحانی من، دانشمند مطلع و باهوش، عالم باتقوا، سید نجیب، محمدمهدی.
  • محقق خوانساری در اجازه‌ای که به او داده است، متذکر می‌‌شود که ایشان مجتهد در فروع و اصول و مقتدای خاص و عام و یگانه روزگار می‌‌باشد.
  • صاحب منتهی المقال می‌‌نویسد: رهبر دینی وارسته‌ای که دوران مانند او سراغ ندارد و شخصیتی که روزگار از آوردن نظیر او، عقیم مانده است. سید عالمان و ولی فاضلان، علامه دهر و یگانه عصر کسی که اگر در معقول سخن گوید، می‌‌پندارم شیخ الرئیس ابوعلی سینا است و اگر در منقول بحث کند، بگویم این علامه و محقق است که در فروع و اصول دریا آساست و اگر در کلام مناظره کند، نخواهم گفت جز این که او به خدا سید مرتضی (علم‌الهدی) است و اگر قرآن را تفسیر کند و به او گوش فرادهم، حیرت زده خواهم گفت: گویا خدا قرآن را بر او نازل کرده است که این چنین از رموز و اسرار آن آگاه است.
  • همچنین گفته اند: شاگرد برجسته اش شیخ جعفر کاشف الغطا، با تحت الحنک عمامه خود، غبار نعلین او را پاک می‌‌کرد.

سیره علامه بحرالعلوم

بحرالعلوم دارای اخلاق پسندیده انسانی و پیامبرگونه بود. تواضع و فروتنی او زبانزد خاص و عام بود. او کم سخن می‌‌گفت، همواره در حال تفکر و اندیشیدن بسر می‌‌برد، اگر سخنی به زبان می‌‌آورد با ذکر خدا همراه بود. در بین مردم که می‌‌نشست، نشستن حالت تشهد در نماز را داشت. هنگام راه رفتن هیبت و وقار خاصی داشت. هیچ گاه به پشت سر خود یا به اطراف خود نگاه نمی‌‌کرد، مگر در حال ضرورت. گام‌های استوار خود را بیشتر با اندیشه‌های شگرف می‌‌آمیخت. دریافته بود که هیبتش مانع از سخن گفتن مردم با وی می‌‌شود، لذا همیشه ملازمان خود را سفارش می‌‌کرد باب سخن گفتن با مردم را بگشایند تا از راز دل مردم باخبر شده، در رفع گرفتاری‌های آنان بیشتر بکوشند.

صبح‌ها را همواره در بحث و تدریس و قضاوت بین مردم و شب‌ها را در مطالعه و تحقیق می‌‌گذراند و پس از اندکی خواب و استراحت، برای عبادت و مناجات به درگاه خداوند ذوالجلال خود را کاملا آماده می‌‌ساخت و بسیار دیده شده بود که پس از نیمه شب از نجف تا کوفه پیاده راه می‌‌رفت که هنگام مناجات در مسجد کوفه باشد و پس از نماز صبح به نجف بازمی‌‌گشت و قبل از هر کار به حرم مطهر جد بزرگوارش امیرالمومنین علیه السلام مشرف می‌‌شد و با آن حالت معنوی و عرفانی که داشت به زیارت مشغول می‌‌گشت. برخی از کتب رجال در احوال آن بزرگوار نوشته‌اند که: گاهی سؤالاتی از امام می‌‌کرد و به نحوی که ما نمی‌‌دانیم، پاسخ دریافت می‌‌نمود.

داستان‌های بسیاری درباره دستگیری بحرالعلوم از بینوایان و رسیدگی او به حال مستمندان نقل شده است و برخی از نویسندگان دارند که شب‌ها همانند جدش امیرالمومنین علیه السلام کوله‌باری از مواد غذایی را بر دوش می‌‌گرفت و از تاریکی شب استفاده می‌‌کرد، در کوچه‌های نجف راه می‌‌افتاد و بر در خانه هر فقیر مستمندی که می‌‌رسید، مقداری از غذا و پول قرار می‌‌داد و همواره از حال مردم سؤال می‌‌کرد و به بینوایان رسیدگی کامل داشت.

نوشته‌اند شبی شاگرد برجسته‌اش سید محمدجواد عاملی (صاحب مفتاح الکرامه) را فراخوانده، او را توبیخ و سرزنش نمود. مرحوم عاملی دلیل نگرانی استادش را پرسید، استاد در پاسخ گفت: یکی از برادران مسلمان که همسایه شما است، تهیدست است، او هر شب خرمای بد و ارزان قیمتی از بقال می‌‌گرفت و بچه‌های خود را با آن سیر می‌‌کرد، امروز رفته است از بقال خرما بگیرد، بقال از دادن خرما امتناع ورزیده است، زیرا بدهکاری‌های آن بیچاره زیاد شده بود و امشب او و بچه‌هایش بی‌شام مانده‌اند. سید جواد عاملی از آقای بحرالعلوم معذرت‌خواهی می‌‌کند و از این که از حال او خبر نداشته است، پوزش می‌‌طلبد. بحرالعلوم در پاسخ او می‌‌گوید: معلوم است بی‌اطلاع بوده‌ای، چون اگر با علم به حال آن بیچاره شام می‌‌خوردی و به او اعتنا نمی‌‌کردی، کافر بودی؛ ولی آن چه مرا نگران و ناراحت کرده است، این است که تو چرا از برادر مسلمانت خبر نداشته‌ای؟ باید از حال برادرانت جستجو کنی و آنان را دریابی.[۳] در هر حال سید، سینی بزرگی پر از غذا با مقداری پول به آقای عاملی داد و از او خواست که به منزل آن برادر مؤمن برود و با هم شام بخورند و این پول را هم به او بپردازد تا قرض‌های خود را ادا کند و خود همچنان منتظر ماند و شام تناول نکرد تا این که آقای عاملی برگشت و به او خبر داد که غذا را با همسایه‌اش تناول کرده و پول را هم به او رسانده است و جالب اینجاست که انعام بحرالعلوم درست به اندازه قرض‌ها و دیون آن مؤمن بوده است.[۴]

از جمله اموری که از زندگی این سید بزرگوار نقل می‌شود، ملاقات‌های علامه بحر‌العلوم با امام عصر عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف است که شیخ عباس قمی آن را در منتهی‌الآمال آورده و در فواید الرضویه نیز به آن اشاره شده است، وقتی علامه بحر‌العلوم در جلسات درس آیت‌الله وحید بهبهانی شرکت می‌کرد، میرزای قمی نویسنده کتاب «قوانین الاصول» می‌گوید: من با علامه بحر‌العلوم با هم در درس استاد وحید بهبهانی شرکت می‌کردیم و در مباحثاتی که من با ایشان داشتم اغلب من تقریر کرده و درس را توضیح می‌دادم، تا اینکه من به ایران آمدم و سید بحر‌العلوم در نجف ماند. بعدها وقتی شهرت علمی سید‌بحرالعلوم به من رسید تعجب می‌کردم که این نباید تا این حد از حیث علمی قوی شده باشد، تا اینکه من برای زیارت عتبات عالیات وارد نجف اشرف شده و سید را ملاقات کردم. من دیدم سید ‌بحر‌العلوم همانند دریای مواج و عمیقی از دانش‌هاست سپس از او پرسیدم: ما در یک درجه‌ای از علم بودیم و شما در این حد نبودی، چطور شد که به این معارف دست یافتی؟ سید رو به من کرد و گفت: میرزا این از اسرار است اما من آن را به تو می‌گویم به شرطی که تا زنده هستم به کسی نگویی! علامه بحر‌العلوم ادامه داد: چگونه این طور نباشم در حالی که آقایم حجت‌ بن ‌الحسن (علیه السلام) شبی مرا در مسجد کوفه به سینه مبارک خود چسباند!

همچنین میرزا حسین لاهیجی به نقل از شیخ زین العابدین سلماسی می گوید: روزی بحرالعلوم وارد حرم مطهر امام علی علیه السلام شد و سپس این شعر را زمزمه کرد: چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنیدن * به رخت نظاره کردن سخن خدا شنیدن

پس از آن از بحرالعلوم سبب خواندن این شعر را پرسیدم، فرمود: چون وارد حرم حضرت علی علیه السلام شدم دیدم مولایم حجة بن الحسن (عجل الله تعالی فرجه) در بالای سر به آواز بلند قرآن تلاوت می کند، چون صدای آن بزرگوار را شنیدم این شعر را خواندم.

وفات

مرحوم سید محمدمهدی بحرالعلوم، سرانجام در ماه رجب سال ۱۲۱۲ هـ.ق در سن ۵۷ سالگی، جهان فانی را وداع و ندای حق را لبیک گفت. پیکر مطهر او را کنار قبر شیخ طوسی در مسجد طوسی نجف اشرف به خاک سپردند که امروزه این مقبره به اسم مقبره الطوسی و بحرالعلوم معروف است.

پانویس

  1. ریحانه الادب، ج ۱، ص ۲۳۴، چاپ دوم؛ اقبال الکرام البرره، ج ۱، ص ۱۷۲، چاپ دوم.
  2. مقدمه فوائد الرجالیه، ص۹۵ و ۹۶، ماضی النجف و حاضرها، ج۱، ص۹۶ و ۱۰۵ و ۲۴۶.
  3. ریحانه الادب، ج ۱، ص ۲۳۴، چاپ دوم؛ اقبال الکرام البرره، ج ۱، ص ۱۷۲، چاپ دوم.
  4. داستان راستان، شهید مطهری.

منابع

  • عقیقی بخشایشی، تلخیص از کتاب فقهای نامدار شیعه، صفحه ۲۹۰.
  • سید محمدمهدی بحرالعلوم، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، بازیابی: ۱۸ فروردین ۱۳۹۳.