تدبر در قرآن: تفاوت بین نسخهها
(ویرایش) |
|||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{عالی}} | {{عالی}} | ||
− | + | «تدبّر» به معنای اندیشیدن در ورای ظواهر میباشد تا چهره باطنِ امور، جلوهگر شده و عاقبتش برملا گردد. در [[قرآن|قرآن کریم]] و روایات، بسیار به تدبّر در قرآن و فهم معنای آن ترغیب شده و افرادی که تدبّر نمی کنند مورد مذمت قرار گرفته اند. در امر «تدبّر در قرآن»، کاوش و اندیشه در کشف مفاهیم و روابط ناپیدای موجود در هر یک از [[آیه|آیات]] و ارتباط آیات با یکدیگر، مدنظر میباشد. | |
− | == | + | ==معنای تدبّر== |
− | + | تدبّر از ریشه «دُبُر»، یعنى توجّه به عاقبت و پایان و ماوراى چیزی و رسیدن به باطن آن چیز است<ref>تفسیر المحیط الأعظم و البحر الخضم، سید حیدر آملی، ج۱، ص: ۱۳۵.</ref> که «ژرف اندیشی» و «عاقبت اندیشی» را نظر دارد و نتیجهاش «کشف حقایقی است که در ابتدایِ امر و نظرِ سطحی، به چشم نمیآمد». | |
− | در | + | [[راغب اصفهانی]] در «[[مفردات قرآن راغب (کتاب)|مفردات]]» میگوید: «التَّدبیرُ: التَفْکیرُ فی دُبُرِ الأُمُور»؛ «تَدَبُّر» اندیشیدن در پشت امور است. |
− | «مختار الصحاح» میگوید: «التَّدبیرُ فی | + | صاحب «مختار الصحاح» میگوید: «التَّدبیرُ فی الأمْرِ: النَّظَرُ إِلی ما تَؤُلُ إلَیْهِ عاقِبَتُهُ و التَّدبُّرُ: التَّفَکُّر فیه»؛ «تدبیر: با دقّت نگریستن به آن چه که عاقبتِ امر به آن بازمیگردد، و تدبرّ: تفکّر در عاقبتِ امر میباشد». |
− | «مصباح المنیر» میگوید: | + | «مصباح المنیر» میگوید: «الدُّبُر: خِلافُ القُبُلِ مِنْ کُلِّ شَیءٍ، وَ مِنْهُ یُقالُ لِآخِرِ الْأمْرِ دُبُرٌ وَ أصْلُهُ ما أدْبَرَ عَنْهُ الإِنْسانُ، و تَدَبَّرْتُهُ تَدَبُّراً: نَظَرْتُ فی دُبُرِهِ وَ هُوَ عاقِبَتُهُ وَ آخِرُهُ»؛ «دُبُر» بر خلافِ جلو از هر چیز میباشد و از این رو به آخر امر «دُبُر» گفته میشود و اصل آن، هر آن چه انسان از آن اعراض نماید و به آن پشت کند و «تَدَبَّرتهُ تَدَبُّراً»، «در پشتِ آن با دقت نگریستم که عاقبت و آخرِ امر میباشد». |
− | در | + | در «[[مجمع البیان]]»، «اساس البلاغه»، «غریب القرآن» سجستانی (م، ۳۳۰ ق) و «[[معجم مقاییس اللغة (کتاب)|معجم مقاییس اللغه]]» معانی مشابهی آمده است. |
− | + | '''فرق تدبر با تفکر:''' | |
− | |||
− | + | در فرق «تدبر» و «تفکر» ابی هلال عسکری در «فروق اللغویه» میگوید: «تدبر»، تصرف در قلب با نظر کردن در عواقب امور میباشد، اما «تفکر»، تصرف در قلب با نظر کردن در دلائل امور میباشد که «[[مجمع البیان]]» نیز همین نکته را ذکر مینماید: «التَّدَبُّرُ تَصَرُّفُ الْقًلْبِ بِالْنَّظَرِ إلَی الْعَواقِبِ، وَالتَّفَکُّرُ تَصَرُّفُ الْقَلْبِ بِالْنَّظرِ إلَی الدَّلائِلِ». | |
− | + | پس «تدبر» به معنی «تفکر و اندیشیدن در ورای ظواهر» میباشد تا چهره باطنِ امور، جلوهگر شده عاقبتش برملا گردد؛ «کاوشِ در باطن و توجه به نتایج و عواقب امر»، دو خصوصیتِ اساسیِ تدبر میباشد، اما «تفکر» اعم از «بررسی ظواهر و بواطن امور» و اعم از «بررسی علل و اسباب امور و نتایج و عاقبت آن» میباشد. چرا که تفکر به راهیابیها و کشف مجهول ها، به طور مطلق نظر دارد.<ref>آیه ۸ سوره روم به نتایج و اهداف خلقت نظر دارد: «أَوَلَمْ یَتَفَکَّرُوا فِی أَنْفُسِهِمْ ما خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّی». و آیه ۲۱۹ سوره بقره به اسباب و نتایج و ظاهر و باطن نظر دارد: «کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَهِ...».</ref> | |
− | + | ==دعوت قرآن به تدبر== | |
− | + | در [[قرآن|قرآن کریم]] کلمه «تدبّر» فقط در مورد قرآن به کار رفته است و انسان به تدبر در قرآن و [[آیه|آیات]] آن فراخوانده شده است: {{متن قرآن|«أَفَلَا یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلَافاً کثِیراً»}}<ref>النساء/ ۸۲.</ref> آیا در قرآن تدبر نمی کنند؟ و اگر از جانب غیر خدا بود در آن اختلافى بسیار مى یافتند. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | از آن جا که این آیه تدبر را موجب آن می داند که شخص تدبر کننده دریابد در بین آیات قرآن اختلافی وجود ندارد، بر می آید که گونه ای از تدبر، توجه متفکرانه به مجموع آیات قرآن است که باعث می شود خواننده قرآن هم معانی را دریابد و هم به این درک برسد که اختلافی در بین آیات قرآن وجود ندارد. | |
− | + | پی بردن به الهی بودنِ قرآن، نیاز به تعمق و ژرف اندیشی دارد، والّا در نظرِ سطحی، آیات قرآن، مرکب از حروف و کلماتی است که عرب با آن ها تکلم مینماید و تفاوتی در نظر سطحی و ابتدایی با کلام بشر ندارد. بیان [[نهج البلاغه]] نیز بر آن تأکید دارد که «خداوند [[اسلام]] را مغز قرار داد برای آن که تدبر نماید»، «مغز» ماورایِ قشر و پوسته میباشد که با «تدبر» برملا میگردد. | |
− | + | نکته دیگر آن که «تدبر در قرآن» به «پیگیریِ سیر آیات، یکی پشتِ سرِ دیگری و دقت در باطنِ ارتباطِ آن ها نیز نظر دارد، چرا که کشفِ انسجام و هماهنگی و عدمِ وجود اختلاف، نیازمند پیگیری و بررسی آیات در یک [[سوره]] و آیات یک سوره با کل [[قرآن]] دارد تا معلوم گردد کتابی که در طول ۲۳ سال در فراز و نشیب هایِ زندگیِ [[پیامبر]] در شرایط بسیار متفاوت از یکدیگر مطرح گشته است، نمیتواند ساخته و پرداخته ذهنِ بشر بلکه هر موجود مادی باشد که پیوسته محکوم به تغییر و تحول و حرکت از نقص به سوی کمال نسبی خویش هستند. | |
− | و | + | [[علامه طباطبائی]] در این مورد می گوید: "تدبر" به معناى این است که چیزى را بعد از چیز دیگر بگیریم و در مورد آیه شریفه به معناى تامل در یک آیه بعد از آیه اى دیگر و یا تامل بعد تامل در یک آیه است، لیکن از آن جا که غرض آیه شریفه بیان این جهت است که در قرآن کریم اختلافى نیست و قهرا بود و نبود اختلاف در بیش از یک آیه تصور دارد، لذا معنای اول یعنى تامل در آیه ای پس از آیه دیگر منظور عمده است، هر چند که این معنا معنای دوم را هم نفى نمى کند.<ref> المیزان فى تفسیر القرآن، ج۵، ص: ۱۹ </ref> |
− | + | و علامه سید حیدر آملی در این باره می گوید: در [[تلاوت قرآن|تلاوت]] آیات قرآن هرگز نباید بدون تدبّر و تأمّل رد شد زیرا آیات قرآن با تدبّر در آن ها خودشان را نمایان مىکنند. | |
− | در | + | تدبّر در آیات هرگز معطّل شدن و توقّف بى حرکت و تفکر نیست، تدبّر در آیات قرآن در واقع [[تفسیر قرآن|تفسیر]] آیات به آیات دیگر است، تطبیق آیات با یکدیگر و توأم با حرکت فکرى است، در أثر تدبّر در آیات همسوئى و هماهنگى معانی و معارف آن ها نمایان مىشود آنگاه انسان مى تواند به معانی اصیل و ناب آیات قرآن دست یابد.<ref> تفسیر المحیط الأعظم و البحر الخضم، سید حیدر آملی، ج۱، ص: ۱۳۴ </ref> |
− | + | قرآن در آیه دیگری هدف از [[نزول قرآن]] را تدبر در آیات آن و تذکر گرفتن از آن می داند: {{متن قرآن|«کتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیک مُبَارَک لِیدَّبَّرُوا آیاتِهِ وَلِیتَذَکرَ أُولُواالْأَلْبَابِ»}}؛<ref>ص/ ۲۹.</ref> قرآن کتاب بابرکتی است که آن را به سوی تو (ای پیامبر) فرستادیم تا (مردم) در آیات آن تدبّر کنند و برای خردمندان تذکّر است. | |
− | + | قرآن همه را به تدبر در خود فرا خوانده است. و بیان می دارد که در پرتو این تدبر هدایت می گیرند. و نیز می گوید که گمراهی به خاطر تدبر ننمودن در قرآن است یا تدبر می کند اما بر قلب او قفل خورده است: {{متن قرآن|«أَفَلَا یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا»}}<ref>محمّد/ ۲۴.</ref> آیا در قرآن تدبر نمی کنند یا بر قلب آن ها قفل است؟ | |
− | + | و مطابق با آیات دیگر قرآن، کسی که به آیات الهی کافر شود و حقیقت را بپوشاند بر قلب او مهر می خورد: {{متن قرآن|«إِنَّ الَّذینَ کفَرُوا سَواءٌ عَلَیهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یؤْمِنُونَ * خَتَمَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ عَلى سَمْعِهِمْ وَ عَلى أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ»}}.<ref>بقره/ ۶ و ۷.</ref> | |
− | + | ==اهمیت تدبّر در قرآن== | |
− | + | یکی از آداب [[تلاوت قرآن]]، توجه به معانی [[قرآن]] و اندیشیدن در [[آیه|آیات]] آن است. اصولاً خواندن قرآن بدون تدبر در آن، ارزش قابل توجهی ندارد؛ زیرا هدف از نزول قرآن، عمل به آیات آن است و توجه به معانی و تدبر در قرآن، مقدمه و دریچهای به سوی عمل است. | |
− | + | *قال رسول الله صلّی الله علیه و آله: ما انعم الله علی عبدٍ بعد الایمان بالله افضل من العلم بکتاب الله والمعرفة بتأویله.<ref> بحارالأنوار، ج۹۲، ص۱۸۲.</ref> پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: خدا بعد از نعمت ایمان به خود، نعمتی بالاتر از علم به کتاب خدا و شناخت تأویل آن نداده. | |
+ | *[[امام علی]] علیه السلام درباره اهمیت تدبر در قرآن چنین میفرماید: «اَلا لاخَیْرَ فی قِراءَةٍ لَیْسَ فیها تَدَبُّر...».<ref>بحارالانوار، ج۸۹، ص۲۱۱.</ref> بدانید قرائتی که همراه با تدبّر نباشد، خیری در آن نیست. | ||
+ | *قال رسول الله صلی الله علیه و آله: ویلٌ لمن لاکها بین لحییه ولم یتدبّرها.<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۵۵۴.</ref> [[پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله فرمود: وای بر کسی که قرآن را در بین لب های خود لقلقه کند و در آن تدبر و تفکر نکند. | ||
+ | *[[امام صادق]] علیه السلام فرمود: یا مفضل لو تدبر القرآن شیعتنا لما شکوا فی فضلنا...<ref>بحارالأنوار، ج۵۳، ص۲۵.</ref> ای مفضل، اگر شیعیان ما در قرآن تدبر کنند و بیندیشند، هر آینه شک نمی کردند در بزرگی و فضل ما. | ||
+ | *قال الامام الصادق علیه السلام فی دعاء: اللهم نشرتُ عهدک و کتابک فاجعل نظری فیه عبادة و قراءتی فیه تفکراً و فکری فیه اعتباراً ولا تجعل قرائتی قراءةً لاتدبر فیها ولا تجعل نظری فیه غفلة.<ref>مصباح الانوار، ص۱۴۱.</ref> امام صادق علیه السلام در دعایی فرمود: خدایا منتشر کردم عهد و کتاب تو را، پس قرار بده نگاه من را بر آن عبادت و خواندن مرا در آن با تفکر و اندیشیدن و فکر من در آن را وسیله عبرت قرار ده و قرار نده خواندن من را خواندنی که در آن تدبر و تفکر نباشد و قرار نده نگاه مرا در آن، نگاهی غافل و بی خبر (از عمق مطالب آن). | ||
− | + | ==کلیدهای تدبر در قرآن== | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | ==کلیدهای | ||
موارد زیر به عنوان کلیدهای تدبر در قرآن بیان شده است: | موارد زیر به عنوان کلیدهای تدبر در قرآن بیان شده است: | ||
− | * | + | *استفاده از [[ترجمه قرآن]]: کسانی که با زبان عربی آشنا نیستند برای پی بردن به معانی آیات میتوانند از قرآنهایی که ترجمه دارد استفاده کنند. قبل از خواندن هر آیه ترجمه آن را بخوانند و در آن اندیشه کنند. سپس ترجمه آیه بعد و... به همین ترتیب تا پایان قرائت عمل کنند. هر بار که میخواهند قرآن بخوانند مقداری (مثلاً یک یا دو صفحه) را معین کنند. قبل از شروع به قرائت، ترجمههای آیات انتخابی را به دقت مطالعه کنند، پس از بهرهبرداری و تدبّر در آن، قرائت قرآن را شروع کنند. |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | * | + | *به صورت [[ترتیل]] خواندن: منظور از ترتیل خوانی قرآن، صحیح خواندن و شمرده قرائت کردن آن است، در حالی که به معانی آیات توجه شود. یکی از راه های اندیشیدن و تدبر در قرآن، آرام و شمرده خواندن آن است که به آن روش «ترتیل» میگویند. ولی کم نیستند افرادی که سعی آنها موقع قرائت، به آخر سوره رسیدن است و جز آن فکر و ذکر دیگری ندارند. این نوع قرائت قرآن فضیلت چندانی ندارد، بلکه پیشوایان اسلام آن را ناپسند شمردهاند. [[امام علی]] علیه السلام فرمود: از [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله در مورد آیه {{متن قرآن|«وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا»}} سؤال شد، حضرت فرمودند: «بَیِّنْهُ تَبْییناً وَلا تَهُذُّهُ هَذَّ الشِّعْرِ، قِفُوا عِنْدَ عَجائِبِهِ وَ جَرِّحُوا بِهِ الْقُلُوبَ وَلایَکُنْ هَمُّ اَحَدِکُمْ آخِرَ السُّورَهِ».<ref>کنز العمّال، ج۲، ص۲۰۵، روایت ۳۰۳۵.</ref> آیات قرآن را به روشنی تلاوت نما و همچون شعر آن را به سرعت قرائت نکن، در برابر شگفتی هایش بایستید و دل های خویش را به وسیله قرآن بشکنید و سعی هیچ یک از شما رسیدن به آخر سوره نباشد. |
− | + | *دوری از گناهان: قرآن کریم کتاب حق است و برای هدایت همه انسان ها نازل شده است. یکی از زمینههای هدایت، تلاوت قرآن همراه با تدبّر است. ولی بعضی از انسان ها بر اثر [[گناه]]، بر دل هایشان قفلهایی نهاده میشود و توفیق تدبّر در قرآن نصیبشان نمیشود. خداوند در این زمینه میفرماید: {{متن قرآن|«أَفَلَا یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا»}}؛<ref>محمد / ۲۴.</ref> آیا آن ها در قرآن تدبّر نمیکنند، یا بر دل هایشان قفل نهاده شده است. دلبستگی به [[دنیا]] و گناه مانع توجه و تفکر در قرآن است. گناه، دل را قفل و میبندد همان طوری که دربهای ظاهری با قفل آهنی بسته میشود. اگر کسی چشم دلش باز بود میتواند در قرآن تدبّر کند و معانی قرآن را در آن نفوذ دهد. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | * | ||
− | |||
− | خداوند در این زمینه میفرماید: {{متن قرآن| | ||
− | |||
− | دلبستگی به دنیا و گناه مانع توجه و تفکر در قرآن است. گناه، دل را قفل و میبندد همان طوری که دربهای ظاهری با قفل آهنی بسته میشود. اگر کسی چشم دلش باز بود میتواند در قرآن تدبّر کند و معانی قرآن را در آن نفوذ دهد | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <references/> | + | <references /> |
+ | ==منابع== | ||
− | + | *[http://www.andisheqom.com/Files/qurantalavat.php?idVeiw=4134&level=4&subid=4134 توجّه به معانی و تدبّر در قرآن]، پایگاه اندیشه قم، تاریخ بازیابی: ۲۴ دی ماه ۱۳۹۲. | |
− | * | + | *ضرورت تفکر و تدبر در آیات قرآن کریم، صدیقه توانا، روزنامه کیهان، ۱۶/۵/۹۲، در دسترس در [http://www.magiran.com/npview.asp?ID=2791174 مگ ایران]. |
− | * | + | *تفسیر المیزان، علامه طباطبائی. |
− | *تفسیر المیزان، علامه طباطبائی | + | *تفسير المحيط الأعظم و البحر الضخم، سید حیدر آملی. |
− | *تفسير المحيط الأعظم و البحر | ||
[[رده:واژگان قرآنی]] | [[رده:واژگان قرآنی]] | ||
[[رده:آداب قرآن]] | [[رده:آداب قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۵۳
«تدبّر» به معنای اندیشیدن در ورای ظواهر میباشد تا چهره باطنِ امور، جلوهگر شده و عاقبتش برملا گردد. در قرآن کریم و روایات، بسیار به تدبّر در قرآن و فهم معنای آن ترغیب شده و افرادی که تدبّر نمی کنند مورد مذمت قرار گرفته اند. در امر «تدبّر در قرآن»، کاوش و اندیشه در کشف مفاهیم و روابط ناپیدای موجود در هر یک از آیات و ارتباط آیات با یکدیگر، مدنظر میباشد.
محتویات
معنای تدبّر
تدبّر از ریشه «دُبُر»، یعنى توجّه به عاقبت و پایان و ماوراى چیزی و رسیدن به باطن آن چیز است[۱] که «ژرف اندیشی» و «عاقبت اندیشی» را نظر دارد و نتیجهاش «کشف حقایقی است که در ابتدایِ امر و نظرِ سطحی، به چشم نمیآمد».
راغب اصفهانی در «مفردات» میگوید: «التَّدبیرُ: التَفْکیرُ فی دُبُرِ الأُمُور»؛ «تَدَبُّر» اندیشیدن در پشت امور است.
صاحب «مختار الصحاح» میگوید: «التَّدبیرُ فی الأمْرِ: النَّظَرُ إِلی ما تَؤُلُ إلَیْهِ عاقِبَتُهُ و التَّدبُّرُ: التَّفَکُّر فیه»؛ «تدبیر: با دقّت نگریستن به آن چه که عاقبتِ امر به آن بازمیگردد، و تدبرّ: تفکّر در عاقبتِ امر میباشد».
«مصباح المنیر» میگوید: «الدُّبُر: خِلافُ القُبُلِ مِنْ کُلِّ شَیءٍ، وَ مِنْهُ یُقالُ لِآخِرِ الْأمْرِ دُبُرٌ وَ أصْلُهُ ما أدْبَرَ عَنْهُ الإِنْسانُ، و تَدَبَّرْتُهُ تَدَبُّراً: نَظَرْتُ فی دُبُرِهِ وَ هُوَ عاقِبَتُهُ وَ آخِرُهُ»؛ «دُبُر» بر خلافِ جلو از هر چیز میباشد و از این رو به آخر امر «دُبُر» گفته میشود و اصل آن، هر آن چه انسان از آن اعراض نماید و به آن پشت کند و «تَدَبَّرتهُ تَدَبُّراً»، «در پشتِ آن با دقت نگریستم که عاقبت و آخرِ امر میباشد».
در «مجمع البیان»، «اساس البلاغه»، «غریب القرآن» سجستانی (م، ۳۳۰ ق) و «معجم مقاییس اللغه» معانی مشابهی آمده است.
فرق تدبر با تفکر:
در فرق «تدبر» و «تفکر» ابی هلال عسکری در «فروق اللغویه» میگوید: «تدبر»، تصرف در قلب با نظر کردن در عواقب امور میباشد، اما «تفکر»، تصرف در قلب با نظر کردن در دلائل امور میباشد که «مجمع البیان» نیز همین نکته را ذکر مینماید: «التَّدَبُّرُ تَصَرُّفُ الْقًلْبِ بِالْنَّظَرِ إلَی الْعَواقِبِ، وَالتَّفَکُّرُ تَصَرُّفُ الْقَلْبِ بِالْنَّظرِ إلَی الدَّلائِلِ».
پس «تدبر» به معنی «تفکر و اندیشیدن در ورای ظواهر» میباشد تا چهره باطنِ امور، جلوهگر شده عاقبتش برملا گردد؛ «کاوشِ در باطن و توجه به نتایج و عواقب امر»، دو خصوصیتِ اساسیِ تدبر میباشد، اما «تفکر» اعم از «بررسی ظواهر و بواطن امور» و اعم از «بررسی علل و اسباب امور و نتایج و عاقبت آن» میباشد. چرا که تفکر به راهیابیها و کشف مجهول ها، به طور مطلق نظر دارد.[۲]
دعوت قرآن به تدبر
در قرآن کریم کلمه «تدبّر» فقط در مورد قرآن به کار رفته است و انسان به تدبر در قرآن و آیات آن فراخوانده شده است: «أَفَلَا یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلَافاً کثِیراً»[۳] آیا در قرآن تدبر نمی کنند؟ و اگر از جانب غیر خدا بود در آن اختلافى بسیار مى یافتند.
از آن جا که این آیه تدبر را موجب آن می داند که شخص تدبر کننده دریابد در بین آیات قرآن اختلافی وجود ندارد، بر می آید که گونه ای از تدبر، توجه متفکرانه به مجموع آیات قرآن است که باعث می شود خواننده قرآن هم معانی را دریابد و هم به این درک برسد که اختلافی در بین آیات قرآن وجود ندارد.
پی بردن به الهی بودنِ قرآن، نیاز به تعمق و ژرف اندیشی دارد، والّا در نظرِ سطحی، آیات قرآن، مرکب از حروف و کلماتی است که عرب با آن ها تکلم مینماید و تفاوتی در نظر سطحی و ابتدایی با کلام بشر ندارد. بیان نهج البلاغه نیز بر آن تأکید دارد که «خداوند اسلام را مغز قرار داد برای آن که تدبر نماید»، «مغز» ماورایِ قشر و پوسته میباشد که با «تدبر» برملا میگردد.
نکته دیگر آن که «تدبر در قرآن» به «پیگیریِ سیر آیات، یکی پشتِ سرِ دیگری و دقت در باطنِ ارتباطِ آن ها نیز نظر دارد، چرا که کشفِ انسجام و هماهنگی و عدمِ وجود اختلاف، نیازمند پیگیری و بررسی آیات در یک سوره و آیات یک سوره با کل قرآن دارد تا معلوم گردد کتابی که در طول ۲۳ سال در فراز و نشیب هایِ زندگیِ پیامبر در شرایط بسیار متفاوت از یکدیگر مطرح گشته است، نمیتواند ساخته و پرداخته ذهنِ بشر بلکه هر موجود مادی باشد که پیوسته محکوم به تغییر و تحول و حرکت از نقص به سوی کمال نسبی خویش هستند.
علامه طباطبائی در این مورد می گوید: "تدبر" به معناى این است که چیزى را بعد از چیز دیگر بگیریم و در مورد آیه شریفه به معناى تامل در یک آیه بعد از آیه اى دیگر و یا تامل بعد تامل در یک آیه است، لیکن از آن جا که غرض آیه شریفه بیان این جهت است که در قرآن کریم اختلافى نیست و قهرا بود و نبود اختلاف در بیش از یک آیه تصور دارد، لذا معنای اول یعنى تامل در آیه ای پس از آیه دیگر منظور عمده است، هر چند که این معنا معنای دوم را هم نفى نمى کند.[۴]
و علامه سید حیدر آملی در این باره می گوید: در تلاوت آیات قرآن هرگز نباید بدون تدبّر و تأمّل رد شد زیرا آیات قرآن با تدبّر در آن ها خودشان را نمایان مىکنند.
تدبّر در آیات هرگز معطّل شدن و توقّف بى حرکت و تفکر نیست، تدبّر در آیات قرآن در واقع تفسیر آیات به آیات دیگر است، تطبیق آیات با یکدیگر و توأم با حرکت فکرى است، در أثر تدبّر در آیات همسوئى و هماهنگى معانی و معارف آن ها نمایان مىشود آنگاه انسان مى تواند به معانی اصیل و ناب آیات قرآن دست یابد.[۵]
قرآن در آیه دیگری هدف از نزول قرآن را تدبر در آیات آن و تذکر گرفتن از آن می داند: «کتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیک مُبَارَک لِیدَّبَّرُوا آیاتِهِ وَلِیتَذَکرَ أُولُواالْأَلْبَابِ»؛[۶] قرآن کتاب بابرکتی است که آن را به سوی تو (ای پیامبر) فرستادیم تا (مردم) در آیات آن تدبّر کنند و برای خردمندان تذکّر است.
قرآن همه را به تدبر در خود فرا خوانده است. و بیان می دارد که در پرتو این تدبر هدایت می گیرند. و نیز می گوید که گمراهی به خاطر تدبر ننمودن در قرآن است یا تدبر می کند اما بر قلب او قفل خورده است: «أَفَلَا یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا»[۷] آیا در قرآن تدبر نمی کنند یا بر قلب آن ها قفل است؟
و مطابق با آیات دیگر قرآن، کسی که به آیات الهی کافر شود و حقیقت را بپوشاند بر قلب او مهر می خورد: «إِنَّ الَّذینَ کفَرُوا سَواءٌ عَلَیهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یؤْمِنُونَ * خَتَمَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ عَلى سَمْعِهِمْ وَ عَلى أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ».[۸]
اهمیت تدبّر در قرآن
یکی از آداب تلاوت قرآن، توجه به معانی قرآن و اندیشیدن در آیات آن است. اصولاً خواندن قرآن بدون تدبر در آن، ارزش قابل توجهی ندارد؛ زیرا هدف از نزول قرآن، عمل به آیات آن است و توجه به معانی و تدبر در قرآن، مقدمه و دریچهای به سوی عمل است.
- قال رسول الله صلّی الله علیه و آله: ما انعم الله علی عبدٍ بعد الایمان بالله افضل من العلم بکتاب الله والمعرفة بتأویله.[۹] پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: خدا بعد از نعمت ایمان به خود، نعمتی بالاتر از علم به کتاب خدا و شناخت تأویل آن نداده.
- امام علی علیه السلام درباره اهمیت تدبر در قرآن چنین میفرماید: «اَلا لاخَیْرَ فی قِراءَةٍ لَیْسَ فیها تَدَبُّر...».[۱۰] بدانید قرائتی که همراه با تدبّر نباشد، خیری در آن نیست.
- قال رسول الله صلی الله علیه و آله: ویلٌ لمن لاکها بین لحییه ولم یتدبّرها.[۱۱] پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: وای بر کسی که قرآن را در بین لب های خود لقلقه کند و در آن تدبر و تفکر نکند.
- امام صادق علیه السلام فرمود: یا مفضل لو تدبر القرآن شیعتنا لما شکوا فی فضلنا...[۱۲] ای مفضل، اگر شیعیان ما در قرآن تدبر کنند و بیندیشند، هر آینه شک نمی کردند در بزرگی و فضل ما.
- قال الامام الصادق علیه السلام فی دعاء: اللهم نشرتُ عهدک و کتابک فاجعل نظری فیه عبادة و قراءتی فیه تفکراً و فکری فیه اعتباراً ولا تجعل قرائتی قراءةً لاتدبر فیها ولا تجعل نظری فیه غفلة.[۱۳] امام صادق علیه السلام در دعایی فرمود: خدایا منتشر کردم عهد و کتاب تو را، پس قرار بده نگاه من را بر آن عبادت و خواندن مرا در آن با تفکر و اندیشیدن و فکر من در آن را وسیله عبرت قرار ده و قرار نده خواندن من را خواندنی که در آن تدبر و تفکر نباشد و قرار نده نگاه مرا در آن، نگاهی غافل و بی خبر (از عمق مطالب آن).
کلیدهای تدبر در قرآن
موارد زیر به عنوان کلیدهای تدبر در قرآن بیان شده است:
- استفاده از ترجمه قرآن: کسانی که با زبان عربی آشنا نیستند برای پی بردن به معانی آیات میتوانند از قرآنهایی که ترجمه دارد استفاده کنند. قبل از خواندن هر آیه ترجمه آن را بخوانند و در آن اندیشه کنند. سپس ترجمه آیه بعد و... به همین ترتیب تا پایان قرائت عمل کنند. هر بار که میخواهند قرآن بخوانند مقداری (مثلاً یک یا دو صفحه) را معین کنند. قبل از شروع به قرائت، ترجمههای آیات انتخابی را به دقت مطالعه کنند، پس از بهرهبرداری و تدبّر در آن، قرائت قرآن را شروع کنند.
- به صورت ترتیل خواندن: منظور از ترتیل خوانی قرآن، صحیح خواندن و شمرده قرائت کردن آن است، در حالی که به معانی آیات توجه شود. یکی از راه های اندیشیدن و تدبر در قرآن، آرام و شمرده خواندن آن است که به آن روش «ترتیل» میگویند. ولی کم نیستند افرادی که سعی آنها موقع قرائت، به آخر سوره رسیدن است و جز آن فکر و ذکر دیگری ندارند. این نوع قرائت قرآن فضیلت چندانی ندارد، بلکه پیشوایان اسلام آن را ناپسند شمردهاند. امام علی علیه السلام فرمود: از رسول خدا صلی الله علیه و آله در مورد آیه «وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا» سؤال شد، حضرت فرمودند: «بَیِّنْهُ تَبْییناً وَلا تَهُذُّهُ هَذَّ الشِّعْرِ، قِفُوا عِنْدَ عَجائِبِهِ وَ جَرِّحُوا بِهِ الْقُلُوبَ وَلایَکُنْ هَمُّ اَحَدِکُمْ آخِرَ السُّورَهِ».[۱۴] آیات قرآن را به روشنی تلاوت نما و همچون شعر آن را به سرعت قرائت نکن، در برابر شگفتی هایش بایستید و دل های خویش را به وسیله قرآن بشکنید و سعی هیچ یک از شما رسیدن به آخر سوره نباشد.
- دوری از گناهان: قرآن کریم کتاب حق است و برای هدایت همه انسان ها نازل شده است. یکی از زمینههای هدایت، تلاوت قرآن همراه با تدبّر است. ولی بعضی از انسان ها بر اثر گناه، بر دل هایشان قفلهایی نهاده میشود و توفیق تدبّر در قرآن نصیبشان نمیشود. خداوند در این زمینه میفرماید: «أَفَلَا یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا»؛[۱۵] آیا آن ها در قرآن تدبّر نمیکنند، یا بر دل هایشان قفل نهاده شده است. دلبستگی به دنیا و گناه مانع توجه و تفکر در قرآن است. گناه، دل را قفل و میبندد همان طوری که دربهای ظاهری با قفل آهنی بسته میشود. اگر کسی چشم دلش باز بود میتواند در قرآن تدبّر کند و معانی قرآن را در آن نفوذ دهد.
پانویس
- ↑ تفسیر المحیط الأعظم و البحر الخضم، سید حیدر آملی، ج۱، ص: ۱۳۵.
- ↑ آیه ۸ سوره روم به نتایج و اهداف خلقت نظر دارد: «أَوَلَمْ یَتَفَکَّرُوا فِی أَنْفُسِهِمْ ما خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّی». و آیه ۲۱۹ سوره بقره به اسباب و نتایج و ظاهر و باطن نظر دارد: «کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَهِ...».
- ↑ النساء/ ۸۲.
- ↑ المیزان فى تفسیر القرآن، ج۵، ص: ۱۹
- ↑ تفسیر المحیط الأعظم و البحر الخضم، سید حیدر آملی، ج۱، ص: ۱۳۴
- ↑ ص/ ۲۹.
- ↑ محمّد/ ۲۴.
- ↑ بقره/ ۶ و ۷.
- ↑ بحارالأنوار، ج۹۲، ص۱۸۲.
- ↑ بحارالانوار، ج۸۹، ص۲۱۱.
- ↑ مجمع البیان، ج۲، ص۵۵۴.
- ↑ بحارالأنوار، ج۵۳، ص۲۵.
- ↑ مصباح الانوار، ص۱۴۱.
- ↑ کنز العمّال، ج۲، ص۲۰۵، روایت ۳۰۳۵.
- ↑ محمد / ۲۴.
منابع
- توجّه به معانی و تدبّر در قرآن، پایگاه اندیشه قم، تاریخ بازیابی: ۲۴ دی ماه ۱۳۹۲.
- ضرورت تفکر و تدبر در آیات قرآن کریم، صدیقه توانا، روزنامه کیهان، ۱۶/۵/۹۲، در دسترس در مگ ایران.
- تفسیر المیزان، علامه طباطبائی.
- تفسير المحيط الأعظم و البحر الضخم، سید حیدر آملی.