فرائد الاصول (کتاب): تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | {{مشخصات کتاب | + | کتاب «فرائد الأصول» یا رسائل، تألیف [[شیخ مرتضى انصارى]] (م، 1281 ق) در موضوع [[اصول فقه]] است و سالیان متمادى است كه از جمله متون درسى همه حوزه هاى [[تشیع]] است.{{مشخصات کتاب |
|عنوان= | |عنوان= | ||
سطر ۲۶: | سطر ۲۶: | ||
==مؤلف== | ==مؤلف== | ||
− | [[شیخ مرتضى انصارى]] | + | [[شیخ مرتضى انصارى]] روز غدیر به سال ۱۲۱۴ ق، در خاندان فضل و ادب در شهر دزفول متولد گردید. نقل کرده اند: «پیش از تولد او مادرش در خواب مى بیند که حضرت [[امام صادق]] علیه السلام یک جلد [[قرآن]] به مادر شیخ عطا فرمودند و سپیدهدم همان شب مرتضى به دنیا آمد». |
− | شیخ انصارى بعد از آموختن قرآن، دروس مقدمات و سطح را نزد عموى بزرگوار خود شیخ حسین انصارى فراگرفت، آن گاه به سال | + | شیخ انصارى بعد از آموختن قرآن، دروس مقدمات و سطح را نزد عموى بزرگوار خود شیخ حسین انصارى فراگرفت، آن گاه به سال ۱۲۳۲ ق یعنى در هیجده سالگى به قصد تشرف به [[عتبات عالیات|عتبات]] متبرک در خدمت پدر از دزفول حرکت نمود و در [[کربلا]] با [[سید محمد مجاهد|سید مجاهد]]، فرزند صاحب ریاض ملاقات کرد. سید، شیخ را بسیار باهوش یافت؛ از این رو، از پدرش خواست او در [[نجف]] بماند و خود به دزفول برگردد تا شیخ تحصیلاتش را تکمیل نماید. شیخ چهار سال در کربلا به تحصیل پرداخت و به سال ۱۲۴۰ ق به قصد [[زیارت]] هشتمین امام شیعیان عازم [[خراسان]] شد و بعد از آنجا به [[اصفهان]] و کاشان رفت. این مسافرتها شش سال به طول انجامید. سرانجام شیخ در سال ۱۲۴۹ ق مجدداً وارد نجف مى شود و به درس و بحث مى پردازد. |
− | + | ==معرفى اجمالى کتاب== | |
− | + | این کتاب در [[اصول فقه]] شیعه [[امامیه]] است و به علت استحکام علمى کتاب و قداست شیخ، حوزه های علمیه از کنار گذاشتن آن ابا دارند. فرائد الاصول فاقد مباحث الالفاظ است. این کتاب در سه مقصد تنظیم شده است: | |
− | + | #مقصد اول، در قطع که مباحث مربوط به قطع به طور دقیق و مبسوط در این مقصد بیان شده است. | |
+ | #مقصد دوم، در ظن و مسائل مربوط به آن. | ||
+ | #مقصد سوم، در شک که در این مقصد هم مسائل مربوط به شک بیان و خود به سه بخش تقسیم شده است: شک در حکم، شک در نفس تکلیف، شک در مکلف به. | ||
− | این | + | ==ویژگیهای کتاب== |
+ | بسیارى از مباحث حجج و امارات که در کتب پیشینیان مورد توجه بود، در ساختار منطقى و نظام تعلیمى خاصى قرار نداشت. شیخ اعظم در آغاز فرائد الأصول این بخش از مباحث اصولى را در تقسیمى منطقى به سه بخش قطع و ظن و شک تقسیم نموده و در خاتمه نیز بحث [[تعادل و تراجیح|تعادل و تراجیح]] را مطرح نمودهاند. | ||
− | + | اصول عملیه در کلام پیشینیان داراى انسجام دقیق منطقى نبود ولى مرحوم شیخ اعظم به آن حصر عقلى داده یعنى اصول عملى کمتر و بیشتر از چهار اصل نمىتواند باشد. | |
− | + | یکى دیگر از خصوصیات کتاب وسعت تتبع در نظریات علماى اصولى مىباشد. حجم جستجو در اندیشههاى دیگران از معیارهاى ارزشیابى پژوهشها و تحقیقات است. شیخ انصارى از این نگاه نیز محققى برجسته و بنام است. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | منابع مورد استفاده وى در فرائد الأصول، بالغ بر صد عنوان است. مثلا در بحث انسداد کلمات [[شیخ صدوق|شیخ صدوق]] در [[من لایحضره الفقیه (کتاب)|من لا یحضره الفقیه]]، [[سید مرتضی|سید مرتضى]] در رسائل، [[شیخ طوسی|شیخ طوسى]] در عدة، [[محقق حلى]] در معتبر، [[علامه حلی|علامه حلى]] در نهج المسترشدین، [[فاضل مقداد]] در شرح باب حادى عشر، [[محقق خوانساری|محقق خوانسارى]]، صاحب وافیة، محدث بحرانى در الحدائق الناظرة، عضدى و حاجبى در مختصر الأصول را نقل و به نتیجهگیرى مىپردازند. یا در بحث شبهه تحریمیه یکى از دلائل قائلان به برائت اجماع است. شیخ به نقل آراى علما پرداختهاند و بطلان این سخن را که برائت در شبهه موضوعیه نظریه عالمان متأخر [[امامیه|امامیه]] است روشن مىسازد و بدین منظور، سخن [[شیخ کلینی|کلینى]] (در مقدمه [[الکافی (کتاب)|کافى]])، [[شیخ صدوق|شیخ صدوق]] (در العقائد)، سید مرتضى، [[ابن زهره]]، شیخ طوسى، [[شیخ مفید|شیخ مفید]]، ابو الصلاح حلبى، محقق، علامه، [[شهید اول|شهید اول]] و [[شهید ثانی|شهید ثانى]] را نقل مىکند. | |
− | |||
− | + | شیخ اعظم در برخى موارد به بزرگانى از [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] نسبت لغزش و توهم مىدهد. نسبت به [[ابن ادریس حلی|ابن ادریس]] چنین قضاوت مىکند: «... مع أنه فی الحقیقة اعتمادا على اجتهادات الحلی مع وضوح فساد بعضها...» این نظر در واقع مبتنى بر استنباط ابن إدریس است با آنکه برخى از استنباطهاى وى واضح الفساد است.<ref>فرائد، ج ۱، ص ۹۲.</ref> (در بسیارى اوقات عظمت و بزرگى شخصیتها مانع نقد نظر و رأى آنان مىگردد و این یکى از آفات بزرگ تحقیق و پژوهش است. | |
− | + | حریم و عظمت عالمان باید پاس داشته شود، اما پاسدارى از آن حریم نباید با تعبد و تسلیم در برابر رأى و نظر آنان اشتباه شود. نقد نظریه یک عالم در واقع احترام به مقام علمى اوست). | |
− | + | یکى دیگر از خصوصیات کتاب توجه به جایگاه [[عقل]] در مباحث اصولى مىباشد. شیخ اعظم قدسسره در «فرائد الأصول» نزدیک به صدو بیست مورد به طور ضمنى به مباحث عقل نظر افکنده است. گاهى بدان استناد جسته و در اثبات مطلبى عقل را مطرح کرده و گاهى در طرد و عدم استفاده از آن سخن رانده است. شیخ عقل را به فطرى سلیم، و ظنى ناقص تقسیم مىکند. وى عقل فطرى را بر حسب نقل [[متواتر]] حجت مىداند و آن را حجت باطنى و شریعت درونى قلمداد مىکند و معتقد است دلیل عقلى، با دلیل نقلى تعارض و مخالفت ندارد، و اگر چنین موردى یافت شود باید دلیل نقلى تاویل شود. | |
− | در | + | با همه ویژگیهاى مثبت کتاب امّا به دلیل نقایصى که در متن و مطالب مطرح شده وجود دارد تصحیح بعضى از عبارتهاى کتاب و همینطور تهذیب و حذف بعضى از مباحث آن ضرورى است. شیخ اعظم نیز به این مسأله توجه داشته، همچنانکه در کتاب [[بحر الفوائد (کتاب)|بحر الفوائد]] (شرح بر رسائل)، [[میرزا محمد حسن آشتیانی|میرزا محمد حسن آشتیانى]] اینطور گفته است: «و قد کان بانیا على تغییر عبارة الکتاب فی الأمر الثانی فی کثیر من مواضعه و قد دعی فأجاب قبله».<ref> (بحر الفوائد ص ۲۲۷ سطر ۱۰) </ref> استاد مصمم بود بسیارى از عبارتهاى مبحث ظن را تغییر دهد اما پیش از اصلاح کتاب دعوت حق را لبیک گفت. |
− | |||
− | |||
− | + | در [[اعیان الشیعه (کتاب)|أعیان الشیعة]] نیز در مورد تألیفات شیخ اعظم اینطور آمده است: | |
+ | «أما مؤلفاته فمحتاجة إلى التهذیب و التنقیح کثیرا خصوصا رسائله التی علیها مدار تدریس الأصول.»<ref> (أعیان الشیعة ج ۱۶ ص ۱۳۲) </ref> | ||
− | + | ==نوآوریها و ابتکارات== | |
− | |||
− | در | + | چنانکه در مباحث الفاظ کار اساسى و ابتکارات مربوط به [[شیخ محمدتقی اصفهانی|شیخ محمدتقى اصفهانى]]، صاحب [[هداية المسترشدين (کتاب)|هدایة المسترشدین]] مىباشد ابتکارات و نوآوریها در مباحث اصول عملیه به [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ اعظم]] اختصاص دارد. |
− | + | میرزا محمد حسن آشتیانى صاحب بحر الفوائد در مورد ابتکارات شیخ اعظم اینطور گفته است: «کیف و هو مبتکر فی الفن بما لم یسبقه فیه سابق.»<ref> (بحر الفوائد ص ۲۲۷ سطر ۱۰) </ref> | |
− | + | [[سید محسن امین|سید محسن امین]] در أعیان الشیعة اینطور مىگوید: «مع أنّ مطالبه أکثرها مبتکرات» اکثر مطالب فرائد الأصول ابتکارى و نو است.<ref> (أعیان الشیعة ج ۱۰ ص ۱۱۸) </ref> | |
− | + | اگر چه نوآوریها و ابتکارات شیخ اعظم بسیار و از حوصله این مختصر بیرون است، به بعضى از آنها اشاره میشود: | |
− | |||
− | + | * بحث حجیت ذاتى قطع و وجوب متابعت از آن از ابتکارات فرائد الأصول است. | |
− | + | * بحث تجرى در کتب اصولى مطرح نبوده و تنها در ضمن مباحث فقهى مورد توجه قرار مىگرفت. شیخ اعظم به دنبال حجیت قطع به این موضوع پرداخته است. | |
− | + | * از دیگر مباحث، علم اجمالى است که تأثیر علم اجمالى در اشتغال و امتثال نیز از تازههاى فرائد الأصول است. شیخ اعظم پس از طرح امکان تعبد به ظن و گمان، مصلحت سلوکیه را به عنوان دومین راه ابداع و تصویر کرده به ایرادهاى [[ابن قبه]] نیز پاسخ داده است. | |
− | + | * در بحث [[استصحاب]]، شیخ انصارى علاوه بر مباحث قبلى که در کتب اصولى آمده است در مبحث اساسى مبادى تصورى بحث کرده، علاوه بر آن نسبت استصحاب با سایر ادله را اضافه کرده است. این دو مطلب در پژوهشهاى گذشته به شکل مستقل طرح نشده بود. | |
− | بحث | ||
− | بحث تجرى در | ||
− | |||
− | از | ||
− | |||
− | در بحث | ||
==شروح و تعلیقات== | ==شروح و تعلیقات== | ||
− | + | [[بحر الفوائد (کتاب)|بحرالفوائد]] از [[میرزا محمد حسن آشتیانی|میرزا محمدحسن آشتیانى]]، حاشیه میرزا [[محمد حسین کاشف الغطاء|محمدحسین کاشف الغطاء]]، حاشیه [[آخوند خراسانی|آخوند خراسانى]]، حاشیه سید عبدالحسین ملقب به شرف الدین جبل عاملى، حاشیه شیخ هادى تهرانى، حاشیه میرزا احمد آشتیانى و حواشى فراوان دیگر. | |
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
− | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
*محمدرضا ضمیری، کتابشناسی تفصیلی مذاهب اسلامی. | *محمدرضا ضمیری، کتابشناسی تفصیلی مذاهب اسلامی. | ||
− | *مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، نرم افزار اصول فقه[لوح فشرده]، بخش کتابشناسی | + | *مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، نرم افزار اصول فقه[لوح فشرده]، بخش کتابشناسی. |
− | ==متن کتاب | + | ==متن کتاب == |
− | [http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/38677/ فرائد الاصول] | + | [http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/38677/ '''فرائد الاصول'''] |
[[رده:منابع فقهی]] | [[رده:منابع فقهی]] | ||
[[رده:منابع فقه شیعه]] | [[رده:منابع فقه شیعه]] | ||
[[رده:منابع اصول فقه]] | [[رده:منابع اصول فقه]] | ||
{{منابع اصول فقه}} | {{منابع اصول فقه}} |
نسخهٔ کنونی تا ۳ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۰۰
کتاب «فرائد الأصول» یا رسائل، تألیف شیخ مرتضى انصارى (م، 1281 ق) در موضوع اصول فقه است و سالیان متمادى است كه از جمله متون درسى همه حوزه هاى تشیع است.
نویسنده | مرتضی الانصاری |
موضوع | اصول فقه شیعه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 4 |
تحقیق | الشیخ الاعظم |
|
محتویات
مؤلف
شیخ مرتضى انصارى روز غدیر به سال ۱۲۱۴ ق، در خاندان فضل و ادب در شهر دزفول متولد گردید. نقل کرده اند: «پیش از تولد او مادرش در خواب مى بیند که حضرت امام صادق علیه السلام یک جلد قرآن به مادر شیخ عطا فرمودند و سپیدهدم همان شب مرتضى به دنیا آمد».
شیخ انصارى بعد از آموختن قرآن، دروس مقدمات و سطح را نزد عموى بزرگوار خود شیخ حسین انصارى فراگرفت، آن گاه به سال ۱۲۳۲ ق یعنى در هیجده سالگى به قصد تشرف به عتبات متبرک در خدمت پدر از دزفول حرکت نمود و در کربلا با سید مجاهد، فرزند صاحب ریاض ملاقات کرد. سید، شیخ را بسیار باهوش یافت؛ از این رو، از پدرش خواست او در نجف بماند و خود به دزفول برگردد تا شیخ تحصیلاتش را تکمیل نماید. شیخ چهار سال در کربلا به تحصیل پرداخت و به سال ۱۲۴۰ ق به قصد زیارت هشتمین امام شیعیان عازم خراسان شد و بعد از آنجا به اصفهان و کاشان رفت. این مسافرتها شش سال به طول انجامید. سرانجام شیخ در سال ۱۲۴۹ ق مجدداً وارد نجف مى شود و به درس و بحث مى پردازد.
معرفى اجمالى کتاب
این کتاب در اصول فقه شیعه امامیه است و به علت استحکام علمى کتاب و قداست شیخ، حوزه های علمیه از کنار گذاشتن آن ابا دارند. فرائد الاصول فاقد مباحث الالفاظ است. این کتاب در سه مقصد تنظیم شده است:
- مقصد اول، در قطع که مباحث مربوط به قطع به طور دقیق و مبسوط در این مقصد بیان شده است.
- مقصد دوم، در ظن و مسائل مربوط به آن.
- مقصد سوم، در شک که در این مقصد هم مسائل مربوط به شک بیان و خود به سه بخش تقسیم شده است: شک در حکم، شک در نفس تکلیف، شک در مکلف به.
ویژگیهای کتاب
بسیارى از مباحث حجج و امارات که در کتب پیشینیان مورد توجه بود، در ساختار منطقى و نظام تعلیمى خاصى قرار نداشت. شیخ اعظم در آغاز فرائد الأصول این بخش از مباحث اصولى را در تقسیمى منطقى به سه بخش قطع و ظن و شک تقسیم نموده و در خاتمه نیز بحث تعادل و تراجیح را مطرح نمودهاند.
اصول عملیه در کلام پیشینیان داراى انسجام دقیق منطقى نبود ولى مرحوم شیخ اعظم به آن حصر عقلى داده یعنى اصول عملى کمتر و بیشتر از چهار اصل نمىتواند باشد. یکى دیگر از خصوصیات کتاب وسعت تتبع در نظریات علماى اصولى مىباشد. حجم جستجو در اندیشههاى دیگران از معیارهاى ارزشیابى پژوهشها و تحقیقات است. شیخ انصارى از این نگاه نیز محققى برجسته و بنام است.
منابع مورد استفاده وى در فرائد الأصول، بالغ بر صد عنوان است. مثلا در بحث انسداد کلمات شیخ صدوق در من لا یحضره الفقیه، سید مرتضى در رسائل، شیخ طوسى در عدة، محقق حلى در معتبر، علامه حلى در نهج المسترشدین، فاضل مقداد در شرح باب حادى عشر، محقق خوانسارى، صاحب وافیة، محدث بحرانى در الحدائق الناظرة، عضدى و حاجبى در مختصر الأصول را نقل و به نتیجهگیرى مىپردازند. یا در بحث شبهه تحریمیه یکى از دلائل قائلان به برائت اجماع است. شیخ به نقل آراى علما پرداختهاند و بطلان این سخن را که برائت در شبهه موضوعیه نظریه عالمان متأخر امامیه است روشن مىسازد و بدین منظور، سخن کلینى (در مقدمه کافى)، شیخ صدوق (در العقائد)، سید مرتضى، ابن زهره، شیخ طوسى، شیخ مفید، ابو الصلاح حلبى، محقق، علامه، شهید اول و شهید ثانى را نقل مىکند.
شیخ اعظم در برخى موارد به بزرگانى از فقه و اصول نسبت لغزش و توهم مىدهد. نسبت به ابن ادریس چنین قضاوت مىکند: «... مع أنه فی الحقیقة اعتمادا على اجتهادات الحلی مع وضوح فساد بعضها...» این نظر در واقع مبتنى بر استنباط ابن إدریس است با آنکه برخى از استنباطهاى وى واضح الفساد است.[۱] (در بسیارى اوقات عظمت و بزرگى شخصیتها مانع نقد نظر و رأى آنان مىگردد و این یکى از آفات بزرگ تحقیق و پژوهش است. حریم و عظمت عالمان باید پاس داشته شود، اما پاسدارى از آن حریم نباید با تعبد و تسلیم در برابر رأى و نظر آنان اشتباه شود. نقد نظریه یک عالم در واقع احترام به مقام علمى اوست).
یکى دیگر از خصوصیات کتاب توجه به جایگاه عقل در مباحث اصولى مىباشد. شیخ اعظم قدسسره در «فرائد الأصول» نزدیک به صدو بیست مورد به طور ضمنى به مباحث عقل نظر افکنده است. گاهى بدان استناد جسته و در اثبات مطلبى عقل را مطرح کرده و گاهى در طرد و عدم استفاده از آن سخن رانده است. شیخ عقل را به فطرى سلیم، و ظنى ناقص تقسیم مىکند. وى عقل فطرى را بر حسب نقل متواتر حجت مىداند و آن را حجت باطنى و شریعت درونى قلمداد مىکند و معتقد است دلیل عقلى، با دلیل نقلى تعارض و مخالفت ندارد، و اگر چنین موردى یافت شود باید دلیل نقلى تاویل شود.
با همه ویژگیهاى مثبت کتاب امّا به دلیل نقایصى که در متن و مطالب مطرح شده وجود دارد تصحیح بعضى از عبارتهاى کتاب و همینطور تهذیب و حذف بعضى از مباحث آن ضرورى است. شیخ اعظم نیز به این مسأله توجه داشته، همچنانکه در کتاب بحر الفوائد (شرح بر رسائل)، میرزا محمد حسن آشتیانى اینطور گفته است: «و قد کان بانیا على تغییر عبارة الکتاب فی الأمر الثانی فی کثیر من مواضعه و قد دعی فأجاب قبله».[۲] استاد مصمم بود بسیارى از عبارتهاى مبحث ظن را تغییر دهد اما پیش از اصلاح کتاب دعوت حق را لبیک گفت.
در أعیان الشیعة نیز در مورد تألیفات شیخ اعظم اینطور آمده است: «أما مؤلفاته فمحتاجة إلى التهذیب و التنقیح کثیرا خصوصا رسائله التی علیها مدار تدریس الأصول.»[۳]
نوآوریها و ابتکارات
چنانکه در مباحث الفاظ کار اساسى و ابتکارات مربوط به شیخ محمدتقى اصفهانى، صاحب هدایة المسترشدین مىباشد ابتکارات و نوآوریها در مباحث اصول عملیه به شیخ اعظم اختصاص دارد. میرزا محمد حسن آشتیانى صاحب بحر الفوائد در مورد ابتکارات شیخ اعظم اینطور گفته است: «کیف و هو مبتکر فی الفن بما لم یسبقه فیه سابق.»[۴]
سید محسن امین در أعیان الشیعة اینطور مىگوید: «مع أنّ مطالبه أکثرها مبتکرات» اکثر مطالب فرائد الأصول ابتکارى و نو است.[۵]
اگر چه نوآوریها و ابتکارات شیخ اعظم بسیار و از حوصله این مختصر بیرون است، به بعضى از آنها اشاره میشود:
- بحث حجیت ذاتى قطع و وجوب متابعت از آن از ابتکارات فرائد الأصول است.
- بحث تجرى در کتب اصولى مطرح نبوده و تنها در ضمن مباحث فقهى مورد توجه قرار مىگرفت. شیخ اعظم به دنبال حجیت قطع به این موضوع پرداخته است.
- از دیگر مباحث، علم اجمالى است که تأثیر علم اجمالى در اشتغال و امتثال نیز از تازههاى فرائد الأصول است. شیخ اعظم پس از طرح امکان تعبد به ظن و گمان، مصلحت سلوکیه را به عنوان دومین راه ابداع و تصویر کرده به ایرادهاى ابن قبه نیز پاسخ داده است.
- در بحث استصحاب، شیخ انصارى علاوه بر مباحث قبلى که در کتب اصولى آمده است در مبحث اساسى مبادى تصورى بحث کرده، علاوه بر آن نسبت استصحاب با سایر ادله را اضافه کرده است. این دو مطلب در پژوهشهاى گذشته به شکل مستقل طرح نشده بود.
شروح و تعلیقات
بحرالفوائد از میرزا محمدحسن آشتیانى، حاشیه میرزا محمدحسین کاشف الغطاء، حاشیه آخوند خراسانى، حاشیه سید عبدالحسین ملقب به شرف الدین جبل عاملى، حاشیه شیخ هادى تهرانى، حاشیه میرزا احمد آشتیانى و حواشى فراوان دیگر.
پانویس
منابع
- محمدرضا ضمیری، کتابشناسی تفصیلی مذاهب اسلامی.
- مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، نرم افزار اصول فقه[لوح فشرده]، بخش کتابشناسی.
متن کتاب