آیه توارث بالایمان: تفاوت بین نسخهها
جز |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | برخی آیه 72 [[سوره انفال]] را «آیه توارث بالایمان»،<ref> التمهید، ج 2، ص 311.</ref> یا «آیة الاخوّة»<ref> تفسیر قمى، ج 1، ص 307.</ref> گفتهاند. بر اساس این آیه، [[ارث]] بردن میان خویشان در صورتى بود كه [[ایمان]] و [[هجرت]] با هم باشد و اگر كسانى هجرت نكرده بودند، گرچه ایمان داشتند از خویشاوندان ارث نمىبردند: | |
− | آیه 72 | + | {{قرآن در قاب|«إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَ هَاجَرُواْ وَ جَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ آوَواْ وَّنَصَرُواْ أُوْلَئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَلَمْ يُهَاجِرُواْ مَا لَكُم مِّن وَلاَيَتِهِم مِّن شَيْءٍ حَتَّى يُهَاجِرُواْ وَ إِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلاَّ عَلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُم مِّيثَاقٌ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ»|سوره=8|آیه=72|ترجمه=مسلماً کسانی که ایمان آوردند، و هجرت کردند، و با اموال و جان هایشان در راه خدا جهاد نمودند، و کسانی که مهاجران را پناه و جا دادند و یاری کردند، اینانند که یار و دوست یکدیگرند. و کسانی که ایمان آوردند و هجرت نکردند شما را از دوستی آنان هیچ سودی نیست تا زمانی که هجرت کنند؛ و اگر در امور دین از شما یاری طلبند، بر شماست که آنان را یاری دهید مگر آنکه یاری دادن شما به زیان گروهی باشد که میان شما و آنان پیمان [ترک جنگ] برقرار است؛ و خدا به آنچه انجام می دهید، بیناست.}} |
− | + | [[ابن عباس]] و [[حسن بصری]] و قتادة و مجاهد و سُدى گویند: این آیه درباره [[ارث]] بردن و میراث نازل گردیده، زیرا قبلا مسلمین به کسانى که [[هجرت]] نموده بودند، ارث میدادند و قانون وراثت بر بناى هجرت گذاشته شده بود و بر مبناى خویشاوندى و ارحام ارث داده نمى شد و در واقع خداوند میراث را به [[مهاجرین]] و [[انصار]] مربوط گردانیده بود و اگر کسى [[ایمان]] آورده ولى هجرت نکرده بود به خاطر این که مهاجرت ننموده و یا به مهاجرین کمک و یارى نکرده است، ارث نمى برد، تا اینکه آیه {{متن قرآن|«وأُولُواالأَرحامِ بَعضُهُم أَولى بِبَعض»}} ([[سوره احزاب]]، 6) نازل گردید و میراث از روى هجرت [[نسخ]] گردید و از آن به بعد به صاحبان خویشاوند از مؤمنین و مؤمنات ارث میرسید و نیز اهل دو ملت که قبلاً از روى مهاجرت و انصار بودن ارث میبردند، نسخ گردید.<ref>تفسیر مجمع البیان؛ تفسیر قمى، ج 1، ص 279؛ التمهید، ج 2، ص 312.</ref> | |
− | + | و نیز گویند آیه درباره اعراب [[مکه]] نازل شده که [[پیامبر اسلام|پیامبر]] با آنها مصالحه نمود که آنها را به حال خودشان بگذارد که در اوطان خویش باشند و به طرف [[مدینه]] مهاجرت نکنند و اگر پیامبر اراده فرمود در جنگها با او باشند، ولى از غنائم جنگى چیزى بهره آنها نشود و در مقابل با پیامبر معاهده بستند که اگر دشمنى در صدد جنگ با آنها برآید پیامبر به یارى آنها بشتابد مگر درباره قومى که بین پیامبر و آن قوم عهد و میثاقى وجود داشته باشد.<ref>تفسیر قمی.</ref> | |
+ | ==پانویس== | ||
+ | <references /> | ||
+ | |||
+ | ==منابع== | ||
+ | |||
+ | *[[دائرة المعارف قرآن کریم]]، علی خراسانی، ج1، ص378. | ||
+ | *[[نمونه بينات در شأن نزول آيات]]، محمدباقر محقق، ص397. | ||
− | + | {{قرآن}} | |
− | |||
− | |||
− | + | [[رده:آیههای با عناوین خاص]] | |
+ | [[رده:آیات سوره انفال]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۵:۳۰
برخی آیه 72 سوره انفال را «آیه توارث بالایمان»،[۱] یا «آیة الاخوّة»[۲] گفتهاند. بر اساس این آیه، ارث بردن میان خویشان در صورتى بود كه ایمان و هجرت با هم باشد و اگر كسانى هجرت نكرده بودند، گرچه ایمان داشتند از خویشاوندان ارث نمىبردند:
ابن عباس و حسن بصری و قتادة و مجاهد و سُدى گویند: این آیه درباره ارث بردن و میراث نازل گردیده، زیرا قبلا مسلمین به کسانى که هجرت نموده بودند، ارث میدادند و قانون وراثت بر بناى هجرت گذاشته شده بود و بر مبناى خویشاوندى و ارحام ارث داده نمى شد و در واقع خداوند میراث را به مهاجرین و انصار مربوط گردانیده بود و اگر کسى ایمان آورده ولى هجرت نکرده بود به خاطر این که مهاجرت ننموده و یا به مهاجرین کمک و یارى نکرده است، ارث نمى برد، تا اینکه آیه «وأُولُواالأَرحامِ بَعضُهُم أَولى بِبَعض» (سوره احزاب، 6) نازل گردید و میراث از روى هجرت نسخ گردید و از آن به بعد به صاحبان خویشاوند از مؤمنین و مؤمنات ارث میرسید و نیز اهل دو ملت که قبلاً از روى مهاجرت و انصار بودن ارث میبردند، نسخ گردید.[۳]
و نیز گویند آیه درباره اعراب مکه نازل شده که پیامبر با آنها مصالحه نمود که آنها را به حال خودشان بگذارد که در اوطان خویش باشند و به طرف مدینه مهاجرت نکنند و اگر پیامبر اراده فرمود در جنگها با او باشند، ولى از غنائم جنگى چیزى بهره آنها نشود و در مقابل با پیامبر معاهده بستند که اگر دشمنى در صدد جنگ با آنها برآید پیامبر به یارى آنها بشتابد مگر درباره قومى که بین پیامبر و آن قوم عهد و میثاقى وجود داشته باشد.[۴]
پانویس
منابع
- دائرة المعارف قرآن کریم، علی خراسانی، ج1، ص378.
- نمونه بينات در شأن نزول آيات، محمدباقر محقق، ص397.