مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

اهل سنت: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(تصحیح رده)
 
(۲۱ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
{{خوب}}
 +
'''«اهل سنّت»''' یکی از دو فرقه بزرگ [[اسلام|اسلامی]] است که اکثریت مسلمانان را در بر می‌گیرد. اهل سنت بر خلاف «[[شیعه]]» معتقدند که [[پیامبر اسلام]]، پس از خود جانشینی تعیین ننموده‌ است، بلکه خود مردم می‌توانند با تشکیل شورا، [[خلیفه]] پیامبر را انتخاب نمایند. [[اهل حدیث]]، [[اشاعره|اشاعره]] و [[ماتریدیه]] از مذاهب اعتقادی اهل سنت، و [[مالکی|مالکی]]، [[حنفی|حنفی]]، [[شافعی|شافعی]] و [[حنبلی|حنبلی]]، از مذاهب فقهی این فرقه به شمار می‌روند.
  
 +
==مفهوم‌شناسی==
  
 +
«اهل» به معنای گروهی است که در چیزی با هم شریک باشند، مانند «اهل بیت» که در پیوند خانوادگی، شریک یکدیگرند. «[[سنت]]» به معنای راه و روش است و در اصطلاح به معنای قول، فعل و تقریر [[معصوم]] یا به عملى که منطبق بر روش و عمل [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه وآله باشد به‌کار رفته است. واژه «سُنّى» از لحاظ لغت منسوب به «سنّت» است، و از این رو در مقابل «[[بدعت]]» قرار می گیرد.<ref>سید مصطفی حسینی دشتی، مدخل «سنّی» از فرهنگ معارف و معاریف</ref> و اهل‌سنت که غالباً با کلمه جماعت یاد می‌شود، گاه در برابر اهل بدعت به کار می‌رود.
  
 +
اهل‌سنت به یکی از دو فرقه بزرگ از مسلمانان گفته می شود که اکثریت مسلمانان را در بر می‌گیرد؛ در مقابل «[[شیعه]]»، که اقلیت را تشکیل می دهند. اختلاف اصلی این دو فرقه بر سر مسئله [[خلافت]] [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلی الله علیه وآله است؛ بر این اساس، اهل‌سنت بر همه کسانی که به نص در امامت عقیده ندارند و معتقد به جانشینی [[ابوبکر|ابوبکربن‌ابی‌قحافه]]، [[عمر بن خطاب|عمربن‌خطاب]]، [[عثمان بن عفان|عثمان‌بن‌عفان]] و [[امام علی علیه السلام|علی‌بن‌ابی‌طالب]](ع) پس از پیامبر اکرم(ص) هستند، گفته می‌شود.<ref>غزالی، الاقتصاد فی الاعتقاد، ۱۵۲–۱۵۴؛ سبحانی، بحوث، ۱/۲۹۳–۳۰۶.</ref> 
  
سُنّى منسوب به «سنت» است، و سنت به عملى گفته می شود كه منطبق بر سنت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله  باشد و از این رو در مقابل «بدعت» قرار می گیرد.
+
اساس پیدایش این عنوان، جمعى از فقها و محدثین قرنهاى دوم و سوم هجرى بودند؛ اما پس از گذشت زمان و گرایش اکثر مسلمانان به این مکاتب، این نام در مقابل نام شیعى شناخته شد.
 
سنى در اصطلاح مسلمانان، آن گروه از مسلمين باشند كه به سنت رسول اکرمصلی الله علیه و آله  پايبند بوده و بدان عمل كنند؛ در قبال بدعى، يعنى كسى كه رسوم و قواعد و معتقدات نو ظهور احداث نموده و چيزهائى بر دين افزوده يا از آن كاسته باشد، مانند برخى متكلمين و پيروان فلسفه از مسلمانان.
 
  
مذهب «سُنّی» یکی از مذاهب دین اسلام است که اکثریت مسلمانان را در بر می‌گیرد. اهل سنت و جماعت معتقدند محمد صلی الله علیه و آله، پیامبر اسلام، پس از خود جانشینی تعیین ننموده‌است.
+
از نگاه کاربردِ اصطلاح «اهل‌سنت» در پایان سده نخست یا آغاز سده دوم هجری، [[عمر بن عبدالعزیز|عمربن‌عبدالعزیز]] در نوشته‌ای در ابطال نظریه [[قدریه]]، این اصطلاح را به کار برده است و گفته‌اند که مقصود وی از اهل‌سنت، محدثان و ناقلان سنت نبوی بوده‌اند، چنان‌که در عصر [[معاویه]]، مسلمانان هواخواه عثمان، «عثمانیه» و دوستداران امام‌علی(ع)، «[[علویان|علوی]]» خوانده می‌شدند؛ ولی در زمان حکومت [[حکومت بنی عباس|عباسیان]] علویان به «شیعه» و دیگر فرقه‌ها «اهل‌سنت» خوانده شدند و این دو نام پس از آن ادامه یافت.<ref>سید محسن امین، اعیان الشیعه، ۱/۱۹.</ref>
  
باوجود این، وقوع غدیر خم را رد نمی‌کنند ولی مناسبت آن در مورد تعیین جانشینی را تایید نمی‌نمایند و معتقدند مردم با تشکیل شورا می‌توانند یکی از افراد از جامعه را به عنوان خلیفه مسلمانان برگزینند.  
+
==اعتقاد اهل سنت در مسئله خلافت==
 +
اهل‌سنت معتقدند که دربارهٔ [[امامت]] و [[خلافت]]، نصی از کتاب و سنت وارد نشده است و [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه وآله پس از خود جانشینی تعیین ننموده‌ است؛ بنابراین مردم بعد از پیامبر می توانند با تشکیل شورا جانشین و [[خلیفه]] پیامبر را انتخاب نمایند. در مقابل، [[شیعه|شیعیان]] معتقدند پیامبر اکرم جامعه اسلامی را بدون تعیین رهبر رها نکرده است و بعد از خود [[امام علی علیه السلام|علی ابن ابی طالب]] علیه‌السلام را به فرمان خدا به عنوان خلیفه برگزیده است.  
  
از این‌رو پس از درگذشت [[پیامبر]] صلی الله علیه و آله، نخست با تشکیل شورا در سقیفه بنی ساعده، طبق سنت شورا و بیعت، ابوبکر را که از صحابه (یاران) بود برای خلافت بعد از [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله بر جامعه نو بنیاد مسلمانان انتخاب کردند.
+
از این‌رو پس از [[رحلت پیامبر اسلام|رحلت پیامبر]] صلی الله علیه وآله، نخست با تشکیل شورا در [[واقعه سقیفه بنی ساعده|سقیفه بنی ساعده]]، طبق سنت شورا و [[بیعت]]، [[ابوبکر]] را که از [[صحابه]] بود، برای خلافت بعد از [[رسول خدا]] انتخاب کردند. البته ابوبکر برای جانشینی بعد از خود، به این مبنا عمل نکرد و [[عمر بن خطاب|عمر بن خطاب]] را به جانشینی خود انتخاب برگزید. عمر نیز بعد از ابوبکر به هیچکدام از این دو روش عمل نکرد و [[شورای شش نفره خلافت|شورایی شش نفره]] تشکیل داد تا یکی را از میان خود به خلافت انتخاب نمایند.
  
اساس پيدايش اين عنوان به صورت تسميه گروهى از مسلمانان در قرنهاى دوم و سوم هجرى بود كه مكتب متكلمين اسلامى مانند [[اشاعره]] و [[معتزله]] و [[جبريه]] و [[قدريه]] و مانند اينها بنيان شد، كه جمعى از فقها و محدثين آن عصر به عنوان استنكار از آن گروهها گفتند: ما جز سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله  چيزى را به نام اسلام نمى شناسيم، كه فرمود: «عليكم بسنتى و سنة خلفائى» و نیز فرمود: «فمن لم يعمل بسنتى فليس منى».  
+
==مذاهب اعتقادی اهل سنت==
 +
در کنفرانسی که با  عنوان «اهل سنت و جماعت کیست؟» از ۲۵ تا ۲۷ اگوست ۲۰۱۶ میلادی با حضور امام اکبر الازهر و ۲۰۰ تن از عالمان اهل سنت در پایتخت چچن برگزار شد، اهل سنت منحصر در [[اهل حدیث]]، [[اشاعره|اشعریه]] و [[ماتریدیه]] دانسته شد.<ref>[https://fa.alalamtv.net/news/۱۸۵۵۹۹۷ اعلام برائت اهل سنت از وهابیت، شبکه العالم، تاریخ خبر: ۸ شهریور ۱۳۹۵] - همچنین رجوع کنید به [https://chechnyaconference.org/ وبگاه رسمی این کنفرانس] و [https://chechnyaconference.org/material/chechnya-conference-statement-farsi.pdf بیانیه اختتامیه آن]</ref> نکته حائز اهمیت در این کنفرانس آن است که علمای این مذهب، [[وهابیت]] که خود را سلفی می داند، جزء مذاهب اعتقادی اهل سنت به حساب نیاوردند و همچنین از علمای [[عربستان]] برای شرکت در این کنفرانس دعوت ننمودند.
  
اما پس از گذشت زمان و گرايش اكثر مسلمانان به اين مكاتب، اين نام در مقابل نام شيعى شناخته شد و آن گروه كه پس از پيغمبر صلی الله علیه و آله  ابوبكر و عمر و عثمان و على را خلفاى راشدين آن حضرت مي دانند و عمل آنها را حجت مى شناسند و هر آنكس بر مسلمانان امارت كند اطاعتش را بعنوان اطاعت از اولوالامر واجب دانند سنى و گروه ديگر كه سنت را تنها از طريق عترت پيغمبر صلی الله علیه و آله معتبر و واجب الاتباع شناسند [[شيعه]] گويند.
+
===اهل حدیث===
 +
پیدایش مسائل نوظهور در جوامع اسلامى، گروهى را بر آن داشت که براى این مسائل پاسخ مناسبى تهیه کرده و این نقیصه را از فقه اسلامى برطرف کنند، و چون پاسخ روشنى در [[قرآن|کتاب]] و [[سنت]] نیافتند، به [[قیاس در فقه|قیاس]] و [[استحسان]] پناه بردند، و این کار سبب پیدایش مدرسه اهل رأى گردید. در مقابل، اهل حدیث که خود را اهل سنت مى نامیدند، از [[حدیث]] کنار نرفته و در برابر این مسائل نوظهور بى تفاوت بودند.  
  
در صورتى كه شيعه ـ طبق روايات معتبره از لسان [[پيامبر اسلام]] ـ بدين نام شايسته تر است، از جمله حديثى كه اكثر محدثين عامه مانند واحدى (صاحب الوسيط) و فخر رازى و ثعلبى و زمخشرى ذيل آيه (قل لااسئلكم عليه اجرا الا المودة فى القربى) ([[سوره شورى]]: 23) آن را نقل نموده اند.
+
اهل حدیث پیش از ظهور [[احمد بن حنبل]] (۱۶۴-۲۴۱ ق) از اصول خاصى پیروى نمى کردند، بلکه افرادى با گرایش هاى گوناگون تحت چتر اهل الحدیث گرد آمده بودند و در میان آنها، افراد [[مرجئه|مرجئى]]، [[ناصبی|ناصبى]]، قدرى، جُهَنى، واقفى و متشیع زیاد دیده مى شد و [[جلال الدین سیوطی|سیوطى]] اسامى آنان را در اثر خود آورده است،<ref>تدریب الحدیث، ج۱، ص۳۲۸.</ref> ولى آن گاه که احمد بن حنبل در رأس اهل حدیث قرار گرفت، همگان را تحت عقیده واحدى -که عقیده اهل سنت نامید- درآورد.<ref>جمعی از محققین، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، مدخل اهل سنت</ref>
  
حديث مفصل است و اينك ذيل آن كه شاهد مدعى است: «الا و من مات على حبّ آل محمد مات على السنة و الجماعة».(كشاف: 4 / 220)
+
===اشعریه===
 +
در آغاز قرن چهارم اسلامى، [[ابوالحسن اشعری|ابوالحسن علی بن اسماعیل اشعری]] (۲۶۰-۳۳۰ ق) که شاگرد [[ابوعلی جبائی|ابو على جبائى]] از عالمان [[معتزله|معتزلی]] بود، از معتزله دست برداشت و به تنظیم عقاید سنت موروث از احمد بن حنبل پرداخت. او کتب بسیاری در اثبات روش خود نوشت و کوشید با وجود نهى اصحاب سنت و حدیث، ادله [[کلام|کلامى]] را برای اثبات این عقائد بکار برد و مکتب او به [[اشاعره]] معروف شد.<ref>خاتمى، فرهنگ علم کلام، ۱۳۷۰ش، ص ۴۸ و دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، مدخل اهل سنت </ref> مقالات الاسلامیین، الابانه، اللمع و استحسان الخوض فی علم الکلام، مهمترین آثار به جای مانده از اشعری است.
  
به هر حال اكنون به گروهى كه جانشينى پيغمبر را جز بنص صريح اعتبار ندهند، «شيعه» مى گويند، و فرقه اى كه اين سمت را به بيعت جمعى از مسلمانان، يا به وصيت يكى از مسلمانها، معتبر شناسند «سنى» لقب دهند.
+
===ماتریدیه===
 +
همزمان با اشعرى، ابومنصور ماتریدىِ سمرقندى در مشرق جهان اسلام با برنامه اى مشابه ابوالحسن اشعرى ظهور کرد. او که خود را ناصر اهل سنت خواند، مکتبى را پى ریزى کرد که گرایش هاى عقلانى آن بیش از اشعرى بود و سرانجام مکتب او مکتبى متوسط بین دو مکتب معتزله و [[اشاعره|اشعرى]] قرار گرفت.<ref>دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، مدخل اهل سنت </ref> به نظر برخی او اندیشه‌هاى کلامى خود را از [[ابوحنیفه]] رئیس مذهب فقهی [[حنفی|حنفیه]] اهل سنت گرفته، زیرا ابوحنیفه پیش از آن که به [[فقه]] بپردازد، داراى حلقه کلامى بوده. آنگاه که با «حماد بن ابى سلیمان‌» رابطه برقرار کرد، بحث کلامى را ترک کرد و به فقه پرداخت. <ref>جعفر سبحانی، فرهنگ عقائد و مذاهب اسلامى، ج۴</ref>
  
اما اگر سنت پيغمبر صلی الله علیه و آله واجب الاتباع است كه قرآن فرمود: (و لكم فى رسول الله اسوة حسنة) و شما مى گوئيد پيغمبر كسى را بجاى خويش نصب ننمود و مسلمانان را بحال خود رها ساخت تا هر كه را بخواهند به پيشوائى برگزينند، پس چرا خليفه اول از اين سنت روى برتافت و بر خلاف سيرت رسول فرد معينى را بجاى خويش بگماشت، و به چه دليل خليفه دوم اين سنت را ناديده گرفت و كار خلافت را به رأى و نظر شش تن محول ساخت؟!
+
==مذاهب فقهی اهل سنت==
 +
از لحاظ فقهی اهل سنت به مذاهب زیر تقسیم می‌گردد:
  
كوتاه سخن اين كه مسلمانان پس از رحلت رسول اكرمصلی الله علیه و آله  به دو دسته تقسيم شدند: گروهى ما وقع پس از پيغمبر را اصل گرفتند كه چون ديدند گروهى در سقيفه بنى ساعده گردآمده پس از كش مكش زياد بيشتر آنها با يك تن بيعت كردند و رفته رفته آن شخص زمام امور را بدست گرفت، وى را خليفة الرسول شناختند و شريعت را بر ما وقع تطبيق دادند، و دسته ديگر شريعت را ملاك اعتبار گرفته ما وقع را هر آنچه قابل انطباق بر شرع بود پذيرا شدند و آنچه بر حسب منطق عقل و نصّ خدا و رسول امكان انطباق بر شريعت نداشت باطل شمردند.
+
*'''[[مالکی|مالکیه]]''': پیروان [[مالکی|مالک بن انس]] (۹۳-۱۷۹ ق) که در [[مدینه]] متولد شد و همانجا درگذشت، وى به خواهش [[منصور (خلیفه عباسی)|منصور عباسى]] کتاب [[الموطّأ]] را در [[فقه]] و [[حدیث]] تصنیف نمود، پیروانش در شمال افریقا سکونت دارند.
 
+
*'''[[حنفی|حنفیه]]''': پیروان [[ابوحنیفه]] [[نعمان بن ثابت]] (۸۰-۱۵۰ ق) هستند که خود از شاگردان [[امام جعفر صادق|امام صادق]] علیه السلام بوده است. مذهب حنفى بزرگترین مذاهب اسلامی است و حنفیان که غالباً در آسیا سکونت دارند نیمى از مسلمانان روى زمین مى باشند. معروفترین تألیفات ابوحنیفه المسند در حدیث و کتاب المخارج و کتاب الفقه الاکبر در فقه است.
شايان ذكر است كه اختلاف دو فرقه سنى و شيعه در ابتداى امر يعنى پس از وفات پيغمبرصلی الله علیه و آله  تا اوائل خلافت علىعلیه السلام يك اختلاف فرهنگى و اعتقادى بيش نبود، كه اين دو گروه در جامع اشتراك «مسلمان» برادرانه با هم مى زيستند و امور مشتركه را اعم از سياسى و نظامى مانند جهاد با كفار و دفاع از حريم اسلام و مجاهدات سياسى، و يا اقتصادى و اجتماعى مانند جمع زكوات و امارت حج و نماز جمعه و جماعات و از اين قبيل امور دست جمعى و در زير خيمه وحدت و اتحاد صورت مى دادند.
+
*'''[[شافعی|شافعیه]]''': پیروان [[شافعی|محمد بن ادریس شافعى]] (۱۵۰-۲۴۱ ق) صاحب کتاب الأمّ در فقه و المسند در حدیث هستند و غالباً در کردستان و [[مصر]] سکونت دارند.
 
+
*'''[[حنبلی|حنبلیه]]''': پیروان [[احمد بن محمد بن حنبل]] (۱۶۴-۲۴۱ ق) هستند، وى صاحب کتاب المسند در حدیث و الناسخ و المنسوخ در فقه و کتب بسیار دیگرى در [[تفسیر]] و حدیث و تاریخ است، پیروان این مذهب بیشتر در افریقا و خلیج فارس و [[عربستان]] ساکنند. فرقه [[وهابیت]] پیروان شیخ [[محمد بن عبدالوهاب]] (۱۱۱۵-۱۲۰۶ ق) از مذهب حنبلى هستند.<ref>سید مصطفی حسینی دشتی، مدخل «سنّی» از فرهنگ معارف و معاریف</ref>
اما از آن روز كه معاوية بن ابى سفيان ـ منصوب به ولايت شام از سوى عمر و سپس عثمان ـ در شام به بهانه خون خواهى عثمان رشته ارتباط با عاصمه اسلامى بگسيخت و كوس استقلال زد و دعوى خلافت نمود و جنگ جمل را بواسطه و صفين را مستقيماً بپا ساخت و وى به بهاى ريختن خون هزاران مسلمان و بالاخره شهادت اميرالمؤمنين، عوام فريبانه بر كرسى سلطنت بنام خلافت سوار شد، اختلاف سنى و شيعه از اختلاف فرهنگى به دوگانگى سياسى تبديل گشت، به اين معنى كه از آن روز مسلمانها به دو فرقه علوى و عثمانى تقسيم شدند و عثمانيها كه متكى به قدرت معاويه و پس از او ديگر سلاطين اموى بودند، اكثريت مسلمانها را، و علويين كه هيچ قدرت ظاهرى آنها را تأييد نمى نمود بلكه پيوسته در محدوديت و اختناق و شكنجه حكام اموى بسر مى بردند، اقليت مسلمانان را تشكيل مى دادند زيرا در چنين شرائطى عامه مردم بحكم «الناس على دين ملوكهم» به آن كفه ترازو كه زور ناميده مى شود سرازير مى گردند.
 
 
 
بيشتر بودن جمعيت مسلمان سنى موجب گرديد كه حكومت نوپاى عباسى جانب اكثريت را مرعى دارد، و در عين نزديك بودن سران اين حكومت به بيت علوى و هم سو بودن آنها با علويين در مخالفت با دولت اميه، همه آن سوابق ناديده گرفته عملا شيوه سياسى اميه را دنبال كرده در اذيت و آزار و شكنجه ائمه [[اهل بيت]] و پيروان آنها دست كمى از آن شجره خبيثه نداشته باشند.
 
 
 
بنى عباس در ترويج مذهب تسنن و حمايت از ائمه سنت و جماعت و تأييد اكيد مكتب اشاعره كه نسبت به ديگر مكتب اهل سنت يعنى معتزله پيروان بيشترى داشت سخت كوشا بودند.
 
 
 
در اينجا يك نكته را نبايد از ياد ببريم و آن عقيده معروف اهل سنت است در مورد «اولوالامر» (زمامداران) كه خداوند در آيه شريفه: «...اطيعواالله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منكم...»([[سوره نساء]]-59)اطاعت آنها را بر مسلمانان واجب نموده است، و اين عقيده نقش وسيعى در تقرب پيروان خود به زمامداران و حكّام هر عصر و زمانى ايفا مى كند.
 
 
 
زيرا آنها هر آنكس را كه بر اريكه سلطنت مسلمانان بينند اطاعتش را طبق اين آيه فرض و واجب دانند، و حاكم وقت هر كه باشد وى را اميرالمؤمنين و خليفه رسول الله مي خوانند، بديهى است كه چنين عقيده اى عامل مؤثرى در جلب قلوب حكام وقت بطرف معتقدين به آن خواهد بود، چه اينكه سنّى رابطه خود را با حكومت رابطه شرعى و دينى مى داند.
 
 
 
برخلاف شيعه كه اين رابطه را جز رابطه زورمند و ناتوان و ظالم و مظلوم نمى شناسد و چنين حاكمى را جز حاكم جور نمى پندارد; زيرا وى «اولوالامر» را آن كس مى شناسد كه بطور مشروع يعنى از جانب خداوند (بنص خاص يا طبق شرائط مقرره) صاحب امر باشد نه اين كه امارت و زمامدارى را غصبا و به زور سر نيزه به چنگ آورده باشد.
 
 
 
پيداست كه حاكم اموى يا عباسى ـ كه در عين خودكامگى خويشتن را جانشين پيغمبر معرفى مى كند و از مردم توقع دارد اطاعت وى را اطاعت خدا و رسول دانند ـ كدام فرقه را تأييد و تقويت مى كند و كدام مذهب را برسميت مى شناسد، خواننده داورى كند.
 
 
 
اهل سنت در مسایل فقهی، ابتدا قرآن و سپس احادیث پیامبر و بعد از آن احادیث معتبر صحابه و اجماع را مورد استفاده قرار می‌دهند.
 
 
 
==مذاهب عمده اهل سنت==
 
 
 
اشعری و ماتریدی دو مکتب اعتقادی اصلی اهل سنت هستند. و از لحاظ فقهی اهل سنت به مذاهب زیر تقسیم میگردد:
 
 
 
# مالكيه: پيروان ابوعبدالله مالك بن انس بن مالك اصبحى حميرى (93 ـ 179 ق) كه در مدينه متولد شد و همانجا درگذشت، وى به خواهش منصور عباسى كتاب الموطّأ را در فقه و حديث تصنيف نمود، پيروانش در شمال افريقا سكونت دارند.
 
# حنفيه: پيروان امام ابوحنيفه نعمان بن ثابت خراسانى (80 ـ 150 ق) هستند كه از شاگردان امام جعفر صادقعلیه السلام بوده، مذهب حنفى بزرگترين مذاهب اسلام است و حنفيان كه غالباً در آسيا سكونت دارند نيمى از مسلمانان روى زمين مى باشند، معروفترين تأليفات ابوحنيفه المسند در حديث و كتاب المخارج و كتاب الفقه الاكبر در فقه است.
 
# شافعيه: پيروان ابوعبدالله محمد بن ادريس شافعى هاشمى مطلبى (150 ـ 241 ق) صاحب كتاب الأمّ در فقه و المسند در حديث هستند و غالباً در كردستان و مصر سكونت دارند.
 
# حنبليه: پيروان ابو عبدالله احمد بن محمد بن حنبل مروزى (164 ـ 241 ق) هستند، وى صاحب كتاب المسند در حديث و الناسخ و المنسوخ در فقه و كتب بسيار ديگرى در فقه و تفسير و حديث و تاريخ است، پيروان اين مذهب در افريقا و خليج فارس و عربستان ساكنند، فرقه وهابيه پيروان شيخ محمد بن عبدالوهاب نجدى (1115 ـ 1206 ق) از مذهب حنبلى هستند.  
 
  
 
==منابع روائی اهل سنت==
 
==منابع روائی اهل سنت==
  
نزد اهل سنت شش مجموعه حديث به نام «صحاح سته» مستند و معتبر است كه شروح متعدد بر آنها نوشته شده و ملاك احكام و فتواى فقهاى ايشان مى باشد:
+
نزد اهل سنت شش مجموعه [[حدیث|حدیثی]] به نام «[[صحاح سته]]» مستند و معتبر است که شروح متعدد بر آنها نوشته شده و ملاک [[احکام شرعی|احکام]] و [[فتوا|فتواى]] فقهاى ایشان مى باشد:
 
 
# الجامع الصحيح يا صحيح بخارى، تأليف ابوعبدالله محمد بن اسماعيل بخاری(194 ـ 256 ق) است، او نخستين مؤلفى است كه احاديث صحيح منتخب را جمع آورى و طبقه بندى نمود، كتاب او نزد اهل سنت از كمال حرمت و اعتبار برخوردار است.
 
# صحيح مسلم، تأليف ابوالحسين مسلم بن حجاج قشيرى نيشابورى (204 ـ 261 ق). اين كتاب و كتاب بخارى را صحيحين گويند كه بيشتر احاديث احكام اهل سنت در آنها جمع است. بعلاوه احاديثى در صحيحين آمده كه موثوق بودن رجال آن مورد اتفاق محدثين است.
 
# سنن ابى داود، تأليف سليمان بن اشعث سجستانى (202 ـ 275 ق) كه شامل 4800 حديث صحيح است، تاج الدين سبكى مالكى (م 422 ق) گويد: فقها از اطلاق عنوان صحيح بر سنن ابى داود احتراز مى كنند، معذلك از كتب بسيار معتبر و موثق نزد اهل حديث است.
 
# الجامع الكبير يا سنن ترمذى، تأليف ابو عيسى محمد بن عيسى (209 ـ 279 ق) شاگرد بخارى است.
 
# سنن ابن ماجه، تأليف ابوعبدالله محمد بن يزيد قزوينى (209 ـ 273 ق) است.
 
# سنن نسايى، تأليف ابوعبدالرحمن احمد بن على نسايى (215 ـ 303 ق)، وى ابتدا احاديث بسيارى را جمع آورده نام مجموعه خود را كتاب السنن الكبير نهاد، سپس منتخبى از آن را گرد آورد كه نامش المجتبى يا كتاب السنن الصغير است و كتاب المجتبى از صحاح سته به شمار مى رود.
 
  
==منابع==
+
*[[صحیح بخاری]] یا الجامع الصحیح، تألیف [[محمد بن اسماعیل بخاری|محمد بن اسماعیل بخاری]] (۱۹۴-۲۵۶ ق) است، او نخستین مؤلفى است که به عقیده خود، احادیث صحیح منتخب را جمع آورى و طبقه بندى نمود. کتاب او نزد اهل سنت از حرمت و اعتبار زیادی برخوردار است.
سید مصطفی حسینی دشتی، مقاله «سنّی» از فرهنگ معارف و معاریف.
+
*[[صحیح مسلم]]، تألیف [[مسلم بن حجاج نیشابوری|مسلم بن حجاج نیشابورى]] (۲۰۴-۲۶۱ ق). این کتاب و کتاب بخارى را «صحیحَین» گویند که بیشتر احادیث [[احکام شرعی|احکام]] اهل سنت در آنها جمع است. بعلاوه احادیثى در صحیحین آمده که موثوق بودن رجال آن مورد اتفاق محدثین است.
 +
*[[سنن ابى داود]]، تألیف [[ابوداود سجستانی|سلیمان بن اشعث سجستانى]] (۲۰۲-۲۷۵ ق) که شامل ۴۸۰۰ حدیث صحیح است. تاج الدین سبکى مالکى (م، ۴۲۲ ق) گوید: فقها از اطلاق عنوان صحیح بر سنن ابى داود احتراز مى کنند، با این وجود از کتب بسیار معتبر و موثق نزد اهل حدیث است.
 +
*الجامع الکبیر یا [[سنن ترمذى]]، تألیف [[محمد بن عیسی ترمذی|محمد بن عیسى]] (۲۰۹-۲۷۹ ق) شاگرد بخارى است.
 +
*[[سنن ابن ماجه]]، تألیف [[ابن ماجه|محمد بن یزید قزوینى]] (۲۰۹-۲۷۳ ق) است.
 +
*[[سنن نسائی (کتاب)|سنن نسایی]]، تألیف [[احمد بن شعیب نسائی|احمد بن شعیب بن على نسایى]] (۲۱۵-۳۰۳ ق)، وى ابتدا احادیث بسیارى را جمع آورده و نام مجموعه خود را کتاب السنن الکبیر نهاد، سپس منتخبى از آن را گرد آورد که نامش المجتبى یا کتاب السنن الصغیر است و کتاب المجتبى از [[صحاح سته]] به شمار مى رود.<ref>سید مصطفی حسینی دشتی، مدخل «سنّی» از فرهنگ معارف و معاریف</ref>
  
 +
==پانویس==
 +
{{پانویس}}
 +
{{اسلام}}
 
[[رده:مذاهب اسلامی]]
 
[[رده:مذاهب اسلامی]]
 +
[[رده:اهل سنت]]
 +
[[رده: مقاله های مهم]]
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= خوب
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده= دارد
 +
}}
 +
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۹

«اهل سنّت» یکی از دو فرقه بزرگ اسلامی است که اکثریت مسلمانان را در بر می‌گیرد. اهل سنت بر خلاف «شیعه» معتقدند که پیامبر اسلام، پس از خود جانشینی تعیین ننموده‌ است، بلکه خود مردم می‌توانند با تشکیل شورا، خلیفه پیامبر را انتخاب نمایند. اهل حدیث، اشاعره و ماتریدیه از مذاهب اعتقادی اهل سنت، و مالکی، حنفی، شافعی و حنبلی، از مذاهب فقهی این فرقه به شمار می‌روند.

مفهوم‌شناسی

«اهل» به معنای گروهی است که در چیزی با هم شریک باشند، مانند «اهل بیت» که در پیوند خانوادگی، شریک یکدیگرند. «سنت» به معنای راه و روش است و در اصطلاح به معنای قول، فعل و تقریر معصوم یا به عملى که منطبق بر روش و عمل پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله باشد به‌کار رفته است. واژه «سُنّى» از لحاظ لغت منسوب به «سنّت» است، و از این رو در مقابل «بدعت» قرار می گیرد.[۱] و اهل‌سنت که غالباً با کلمه جماعت یاد می‌شود، گاه در برابر اهل بدعت به کار می‌رود.

اهل‌سنت به یکی از دو فرقه بزرگ از مسلمانان گفته می شود که اکثریت مسلمانان را در بر می‌گیرد؛ در مقابل «شیعه»، که اقلیت را تشکیل می دهند. اختلاف اصلی این دو فرقه بر سر مسئله خلافت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله است؛ بر این اساس، اهل‌سنت بر همه کسانی که به نص در امامت عقیده ندارند و معتقد به جانشینی ابوبکربن‌ابی‌قحافه، عمربن‌خطاب، عثمان‌بن‌عفان و علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) پس از پیامبر اکرم(ص) هستند، گفته می‌شود.[۲]

اساس پیدایش این عنوان، جمعى از فقها و محدثین قرنهاى دوم و سوم هجرى بودند؛ اما پس از گذشت زمان و گرایش اکثر مسلمانان به این مکاتب، این نام در مقابل نام شیعى شناخته شد.

از نگاه کاربردِ اصطلاح «اهل‌سنت» در پایان سده نخست یا آغاز سده دوم هجری، عمربن‌عبدالعزیز در نوشته‌ای در ابطال نظریه قدریه، این اصطلاح را به کار برده است و گفته‌اند که مقصود وی از اهل‌سنت، محدثان و ناقلان سنت نبوی بوده‌اند، چنان‌که در عصر معاویه، مسلمانان هواخواه عثمان، «عثمانیه» و دوستداران امام‌علی(ع)، «علوی» خوانده می‌شدند؛ ولی در زمان حکومت عباسیان علویان به «شیعه» و دیگر فرقه‌ها «اهل‌سنت» خوانده شدند و این دو نام پس از آن ادامه یافت.[۳]

اعتقاد اهل سنت در مسئله خلافت

اهل‌سنت معتقدند که دربارهٔ امامت و خلافت، نصی از کتاب و سنت وارد نشده است و پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله پس از خود جانشینی تعیین ننموده‌ است؛ بنابراین مردم بعد از پیامبر می توانند با تشکیل شورا جانشین و خلیفه پیامبر را انتخاب نمایند. در مقابل، شیعیان معتقدند پیامبر اکرم جامعه اسلامی را بدون تعیین رهبر رها نکرده است و بعد از خود علی ابن ابی طالب علیه‌السلام را به فرمان خدا به عنوان خلیفه برگزیده است.

از این‌رو پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه وآله، نخست با تشکیل شورا در سقیفه بنی ساعده، طبق سنت شورا و بیعت، ابوبکر را که از صحابه بود، برای خلافت بعد از رسول خدا انتخاب کردند. البته ابوبکر برای جانشینی بعد از خود، به این مبنا عمل نکرد و عمر بن خطاب را به جانشینی خود انتخاب برگزید. عمر نیز بعد از ابوبکر به هیچکدام از این دو روش عمل نکرد و شورایی شش نفره تشکیل داد تا یکی را از میان خود به خلافت انتخاب نمایند.

مذاهب اعتقادی اهل سنت

در کنفرانسی که با عنوان «اهل سنت و جماعت کیست؟» از ۲۵ تا ۲۷ اگوست ۲۰۱۶ میلادی با حضور امام اکبر الازهر و ۲۰۰ تن از عالمان اهل سنت در پایتخت چچن برگزار شد، اهل سنت منحصر در اهل حدیث، اشعریه و ماتریدیه دانسته شد.[۴] نکته حائز اهمیت در این کنفرانس آن است که علمای این مذهب، وهابیت که خود را سلفی می داند، جزء مذاهب اعتقادی اهل سنت به حساب نیاوردند و همچنین از علمای عربستان برای شرکت در این کنفرانس دعوت ننمودند.

اهل حدیث

پیدایش مسائل نوظهور در جوامع اسلامى، گروهى را بر آن داشت که براى این مسائل پاسخ مناسبى تهیه کرده و این نقیصه را از فقه اسلامى برطرف کنند، و چون پاسخ روشنى در کتاب و سنت نیافتند، به قیاس و استحسان پناه بردند، و این کار سبب پیدایش مدرسه اهل رأى گردید. در مقابل، اهل حدیث که خود را اهل سنت مى نامیدند، از حدیث کنار نرفته و در برابر این مسائل نوظهور بى تفاوت بودند.

اهل حدیث پیش از ظهور احمد بن حنبل (۱۶۴-۲۴۱ ق) از اصول خاصى پیروى نمى کردند، بلکه افرادى با گرایش هاى گوناگون تحت چتر اهل الحدیث گرد آمده بودند و در میان آنها، افراد مرجئى، ناصبى، قدرى، جُهَنى، واقفى و متشیع زیاد دیده مى شد و سیوطى اسامى آنان را در اثر خود آورده است،[۵] ولى آن گاه که احمد بن حنبل در رأس اهل حدیث قرار گرفت، همگان را تحت عقیده واحدى -که عقیده اهل سنت نامید- درآورد.[۶]

اشعریه

در آغاز قرن چهارم اسلامى، ابوالحسن علی بن اسماعیل اشعری (۲۶۰-۳۳۰ ق) که شاگرد ابو على جبائى از عالمان معتزلی بود، از معتزله دست برداشت و به تنظیم عقاید سنت موروث از احمد بن حنبل پرداخت. او کتب بسیاری در اثبات روش خود نوشت و کوشید با وجود نهى اصحاب سنت و حدیث، ادله کلامى را برای اثبات این عقائد بکار برد و مکتب او به اشاعره معروف شد.[۷] مقالات الاسلامیین، الابانه، اللمع و استحسان الخوض فی علم الکلام، مهمترین آثار به جای مانده از اشعری است.

ماتریدیه

همزمان با اشعرى، ابومنصور ماتریدىِ سمرقندى در مشرق جهان اسلام با برنامه اى مشابه ابوالحسن اشعرى ظهور کرد. او که خود را ناصر اهل سنت خواند، مکتبى را پى ریزى کرد که گرایش هاى عقلانى آن بیش از اشعرى بود و سرانجام مکتب او مکتبى متوسط بین دو مکتب معتزله و اشعرى قرار گرفت.[۸] به نظر برخی او اندیشه‌هاى کلامى خود را از ابوحنیفه رئیس مذهب فقهی حنفیه اهل سنت گرفته، زیرا ابوحنیفه پیش از آن که به فقه بپردازد، داراى حلقه کلامى بوده. آنگاه که با «حماد بن ابى سلیمان‌» رابطه برقرار کرد، بحث کلامى را ترک کرد و به فقه پرداخت. [۹]

مذاهب فقهی اهل سنت

از لحاظ فقهی اهل سنت به مذاهب زیر تقسیم می‌گردد:

منابع روائی اهل سنت

نزد اهل سنت شش مجموعه حدیثی به نام «صحاح سته» مستند و معتبر است که شروح متعدد بر آنها نوشته شده و ملاک احکام و فتواى فقهاى ایشان مى باشد:

  • صحیح بخاری یا الجامع الصحیح، تألیف محمد بن اسماعیل بخاری (۱۹۴-۲۵۶ ق) است، او نخستین مؤلفى است که به عقیده خود، احادیث صحیح منتخب را جمع آورى و طبقه بندى نمود. کتاب او نزد اهل سنت از حرمت و اعتبار زیادی برخوردار است.
  • صحیح مسلم، تألیف مسلم بن حجاج نیشابورى (۲۰۴-۲۶۱ ق). این کتاب و کتاب بخارى را «صحیحَین» گویند که بیشتر احادیث احکام اهل سنت در آنها جمع است. بعلاوه احادیثى در صحیحین آمده که موثوق بودن رجال آن مورد اتفاق محدثین است.
  • سنن ابى داود، تألیف سلیمان بن اشعث سجستانى (۲۰۲-۲۷۵ ق) که شامل ۴۸۰۰ حدیث صحیح است. تاج الدین سبکى مالکى (م، ۴۲۲ ق) گوید: فقها از اطلاق عنوان صحیح بر سنن ابى داود احتراز مى کنند، با این وجود از کتب بسیار معتبر و موثق نزد اهل حدیث است.
  • الجامع الکبیر یا سنن ترمذى، تألیف محمد بن عیسى (۲۰۹-۲۷۹ ق) شاگرد بخارى است.
  • سنن ابن ماجه، تألیف محمد بن یزید قزوینى (۲۰۹-۲۷۳ ق) است.
  • سنن نسایی، تألیف احمد بن شعیب بن على نسایى (۲۱۵-۳۰۳ ق)، وى ابتدا احادیث بسیارى را جمع آورده و نام مجموعه خود را کتاب السنن الکبیر نهاد، سپس منتخبى از آن را گرد آورد که نامش المجتبى یا کتاب السنن الصغیر است و کتاب المجتبى از صحاح سته به شمار مى رود.[۱۱]

پانویس

  1. سید مصطفی حسینی دشتی، مدخل «سنّی» از فرهنگ معارف و معاریف
  2. غزالی، الاقتصاد فی الاعتقاد، ۱۵۲–۱۵۴؛ سبحانی، بحوث، ۱/۲۹۳–۳۰۶.
  3. سید محسن امین، اعیان الشیعه، ۱/۱۹.
  4. اعلام برائت اهل سنت از وهابیت، شبکه العالم، تاریخ خبر: ۸ شهریور ۱۳۹۵ - همچنین رجوع کنید به وبگاه رسمی این کنفرانس و بیانیه اختتامیه آن
  5. تدریب الحدیث، ج۱، ص۳۲۸.
  6. جمعی از محققین، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، مدخل اهل سنت
  7. خاتمى، فرهنگ علم کلام، ۱۳۷۰ش، ص ۴۸ و دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، مدخل اهل سنت
  8. دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، مدخل اهل سنت
  9. جعفر سبحانی، فرهنگ عقائد و مذاهب اسلامى، ج۴
  10. سید مصطفی حسینی دشتی، مدخل «سنّی» از فرهنگ معارف و معاریف
  11. سید مصطفی حسینی دشتی، مدخل «سنّی» از فرهنگ معارف و معاریف