انوار العرفان فى تفسير القرآن (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
سطر ۵: سطر ۵:
 
|تصویر=[[پرونده:انوار العرفان فى تفسير القرآن.jpg|240px|وسط]]
 
|تصویر=[[پرونده:انوار العرفان فى تفسير القرآن.jpg|240px|وسط]]
  
|نویسنده= ابوالفضل داور پناه
+
|نویسنده= ابوالفضل داورپناه
  
 
|موضوع= تفاسیر شیعه
 
|موضوع= تفاسیر شیعه
سطر ۱۱: سطر ۱۱:
 
|زبان= فارسی
 
|زبان= فارسی
  
|تعداد جلد= 16
+
|تعداد جلد= ۱۶
  
 
|عنوان افزوده1=
 
|عنوان افزوده1=
سطر ۲۳: سطر ۲۳:
 
|لینک= [http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/40042/انوار-العرفان-في-تفسير-القرآن انوار العرفان فى تفسير القرآن]
 
|لینک= [http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/40042/انوار-العرفان-في-تفسير-القرآن انوار العرفان فى تفسير القرآن]
 
}}
 
}}
اين تفسير به زبان فارسى ساده نگاشته شده و هدف آن تفسير تمام قرآن به شيوه ترتيبى مى‌باشد. مرحوم ابوالفضل داورپناه مؤلف اين تفسير در ترجمه و شرح آيات از نظم و نثر استفاده نموده و با وجود سادگى داراى مطالب علمى، آموزشى و ارشادى نيز مى‌باشد.
+
کتاب '''«انوار العرفان فى تفسیر القرآن»''' اثر ابوالفضل داورپناه (م، ۱۳۸۴ ش)، از [[تفسیر|تفاسیر اجتهادی]] [[قرآن کریم]] به شیوه [[تفسیر ترتیبی|ترتیبى]] و به زبان فارسى مى‌باشد. مؤلف این تفسیر در ترجمه و شرح آیات از نظم و نثر استفاده نموده و با وجود سادگى، داراى مطالب علمى، آموزشى و ارشادى نیز مى‌باشد. تفسیر «انوار العرفان» شامل ۱۶ جلد تا پایان [[سوره انفال]] است.
  
مفسر در ابتداى كتاب مباحثى در علوم قرآن شامل آشنا شدن با قرآن و مقدمات استفاده از آن، موانع فهم معانى قرآن، آداب قارى قرآن و امور باطنى كه بايد رعايت نمايد، فضيلت قرآن و ثواب تلاوت آن، نامهاى قرآن، شماره سوره‌ها و آيات و كلمات و حروف قرآن، تأويل و تفسير، برخى اصطلاحات مربوط به تفسير( مانند: مجمل و متشابه، محكم و مبيّن، ناسخ و منسوخ، مطلق و مقيد، خاص و عام، و ظاهر و باطن)، سوره‌ها و آياتيكه در مكه يا مدينه نازل گشته‌اند، اولين و آخرين سوره‌اى كه نازل گرديده و بحثى راجع به استعاذه، مطرح نموده‌اند.
+
==روش تفسیر==     
  
ايشان در مورد ترجمه قرآن معتقد است عبارات قرآن ترجمه‌بردار نيست و حتى از لحاظ اسلوب با زبان عربى امروز و هيچ روز ديگر هم شباهت ندارد، لذا ترجمه آيات قرآن براى فهميدن آن كافى نيست و چون سعى مى‌شود كه چيزى در ترجمه بر اصل آن اضافه نگردد، اشكال ترجمه و نارسايى آن زيادتر مى‌شود بنابراين ترجمه كلام الهى و گنجاندن آن در قالب كلام بشرى، آنهم در قالب زبان فارسى كه نسبت به زبان عربى بسيار محدود است مانند گنجاندن آب اقيانوس در كاسه و سنجيدن نور خورشيد با پيمانه است.
+
مفسر در ابتداى کتاب مباحثى در [[علوم قرآن]] شامل آشنا شدن با قرآن و مقدمات استفاده از آن، موانع [[فهم قرآن|فهم معانى قرآن]]، آداب قارى قرآن و امور باطنى که باید رعایت نماید، فضیلت قرآن و ثواب [[تلاوت قرآن|تلاوت]] آن، نامهاى قرآن، شماره [[سوره|سوره‌ها]] و [[آیه|آیات]] و کلمات و حروف قرآن، [[تأویل]] و [[تفسیر قرآن|تفسیر]]، توضیح برخى اصطلاحات مربوط به تفسیر (مانند: [[آیات محکم و متشابه|محکم و متشابه]]، [[مجمل و مبین|مجمل و مبین]]، [[ناسخ و منسوخ]]، [[مطلق و مقید|مطلق و مقید]]، [[عام و خاص|خاص و عام]] و ظاهر و باطن)، سوره‌ها و آیات [[سوره های مکی و مدنی|مکی یا مدنی]]، اولین و آخرین سوره‌اى که نازل گردیده و بحثى راجع به [[استعاذه]]، مطرح نموده‌ است.
  
==روش تفسير==     
+
روش کلى مرحوم داورپناه در تفسیر به این ترتیب است که در ابتداى هر [[سوره]]، اطلاعاتى در زمینه تعداد حروف سوره، تعداد کلمات آن، تعداد [[آیات]]، تعداد رکوع، [[ترتیب نزول سوره ها|ترتیب نزول سوره]]، ترتیب تنظیم سوره در فهرست ترتیبى سوره‌ها و [[سوره های مکی و مدنی|مکى یا مدنى]] بودن آن ارائه مى‌دهند.
  
روش كلى ايشان در تفسير به اين ترتيب است كه در ابتداى هر سوره، اطلاعاتى در زمينه تعداد حروف سوره، تعداد كلمات آن، تعداد آيات، تعداد ركوع، ترتيب نزول سوره، ترتيب تنظيم سوره در فهرست ترتيبى سوره‌ها و مكى يا مدنى بودن آن ارائه مى‌دهند.
+
پس از آن آیاتى از سوره را که قصد ترجمه و شرح آنها را دارد آورده، به ترجمه و شرح منظوم توأم با نثر یک به یک آنها مى‌پردازد. مرحله ترجمه و شرح از یکدیگر تفکیک شدنى نیست. ایشان در مورد [[ترجمه قرآن]] معتقد است عبارات قرآن ترجمه‌بردار نیست و حتى از لحاظ اسلوب با زبان عربى امروز و هیچ روز دیگر هم شباهت ندارد، لذا ترجمه آیات قرآن براى فهمیدن آن کافى نیست و چون سعى مى‌شود که چیزى در ترجمه بر اصل آن اضافه نگردد، اشکال ترجمه و نارسایى آن زیادتر مى‌شود؛ بنابراین ترجمه کلام الهى و گنجاندن آن در قالب کلام بشرى، آن هم در قالب زبان فارسى که نسبت به زبان عربى بسیار محدود است، مانند گنجاندن آب اقیانوس در کاسه است.
  
پس از آن آياتى از سوره را كه قصد ترجمه و شرح آنها را دارد، آورده به ترجمه و شرح منظوم توأم با نثر يك به يك آنها مى‌پردازد. مرحله ترجمه و شرح از يكديگر تفكيك شدنى نيست.
+
مؤلف سپس به بیان [[شأن نزول]] آیات از منابع مختلفی مانند [[کشف الاسرار و عدة الابرار (کتاب)|کشف الاسرار]]، [[تفسیر طبری (کتاب)|تفسیر طبرى]]، [[مجمع البیان]]، [[التبیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر تبیان]]، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات (کتاب)|نمونه بینات]]، [[البرهان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر برهان]] و...، مى‌پردازد.
  
پس از اينكه ترجمه و شرح تك تك آيات آن مجموعه به پايان رسيد به شأن نزول آنها مى‌پردازد، شأن نزولها را از منابع مختلف نقل مى‌نمايد از قبيل كشف الاسرار، تفسير طبرى، مجمع البيان، آثار سيوطى، تفسير تبيان، نمونه بينات، تفسير برهان و...، و در بسيارى از موارد از ابن عباس، ابن مسعود، ضحاك، مجاهد، قتاده و... نقل نموده كه منبع آن را ذكر نمى‌نمايد.
+
بحثى از نظر لغت و معنى، عنوان دیگر این تفسیر است که بعد از شأن نزول بیان مى‌شود. مفسر کلمات آیه یا فرازهاى آن را یک به یک مورد بررسى قرار داده، معانى آن را غالبا بدون ذکر منبع مطرح مى‌نماید، سپس موارد مشابه کلمه را در آیات دیگر بیان نموده معانى آن را گاه تا ۶ معنا یا بیشتر بازگو مى‌کند. با پایان یافتن این بخش مراجعه کننده تفسیر به معناى یک کلمه در تمام قرآن واقف خواهد شد.
  
بحثى از نظر لغت و معنى عنوان ديگر اين تفسير است كه بعد از شأن نزول بيان مى‌شود. در اين عنوان كلمات آيه يا فرازهاى آن را يك به يك مورد بررسى قرار داده معانى آن را غالبا بدون ذكر منبع مطرح مى‌نمايد، سپس موارد مشابه كلمه را در آيات ديگر بيان نموده معانى آن را گاه تا 6 معنا يا بيشتر بازگو مى‌كند( مانند ج 1 ص 397 معناى كلمه« عرض»). با پايان يافتن اين بخش مراجعه كننده تفسير به معناى يك كلمه در تمام قرآن واقف خواهد شد.
+
سپس نوبت به بخش «توضیحات» مى‌رسد، که در واقع اصلى‌ترین بخش این تفسیر است. مفسر در این بخش، آیه یا فرازى از آن را مورد بحث قرار داده با نقل اقوال مفسرین به تفسیر آن مى‌پردازد. در این عنوان گاهى مطالب را با سؤال و جواب پى‌گیرى مى‌نماید.
  
سپس نوبت به بخش« توضيحات» مى‌رسد. در اين بخش مفسر آيه يا فرازى از آن را مورد بحث قرار داده با نقل اقوال مفسرين به تفسير آن مى‌پردازد. در نقل اقوال مفسرين رويه خاصى را پى‌گيرى نمى‌نمايند، در بعضى موارد نام مفسر يا تفسير او را ذكر مى‌كند( مانند ابن عباس، ابن مسعود، ج 1 ص 406، آيه 30 بقره). و در پاره‌اى موارد به عبارت« بعقيده بعضى مفسرين»،« بعضى از مفسرين نوشته‌اند»،... اكتفا مى‌نمايد.( همان آدرس).
+
عنوان «روایات» فصل بعدى این تفسیر است که به ذکر روایات مربوط به آن آیات مى‌پردازد و فقط در موارد اندکى منابع آن را ذکر نموده است. مفسر عنوان مستقلى را براى بیان فضائل و [[ثواب]] سوره ها و قرائت آنها اختصاص نداده است، اما معمولا در بخش روایات با ذکر روایات از [[پیامبر اسلام|پیامبر]] و [[اهل بیت]] علیهم السّلام متذکر آن مى‌شود.
  
در اين عنوان گاهى مطالب را با سؤال و جواب پى‌گيرى مى‌نمايد( مانند ج 1 ص 410 آيه 31 بقره).
+
«تجزیه و ترکیب» عنوان بعدى مفسر مى‌باشد که در آن به تجزیه و ترکیب فرازهاى مختلف آیات مى‌پردازد و تقریبا تمام حروف و اسامى و افعال آیات را بررسى مى‌کند، و جایگاه جملات را نیز به خوبى بیان مى‌نماید.
عنوان« روايات» فصل بعدى ايشان است كه به ذكر روايات مربوط به آن آيات مى‌پردازد. عدم ذكر منابع نيز در اين بخش به چشم مى‌خورد و فقط در موارد اندكى منابع آن را ذكر نموده است مانند تفسير عياشى، تفسير قمى، اصول كافى، احتجاج طبرسى، النبوة ابن بابويه، قصص الانبياء« تجزيه و تركيب» عنوان بعدى مفسر مى‌باشد كه در آن به تجزيه و تركيب فرازهاى مختلف آيات مى‌پردازد و تقريبا تمام حروف و اسامى و افعال آيات را بررسى مى‌كند، جايگاه جملات را نيز به خوبى گوشزد مى‌نمايد.
+
مفسر محترم سعى دارد در تمامى مقاطع بطور وسیع بحث نماید بدین جهت همواره به نقل اقوال در هر زمینه مى‌پردازد. گاهى نیز، توضیح مبسوط ایشان به مسائل مرتبط با موضوع بحث هم کشیده مى‌شود.
مفسر محترم سعى دارد در تمامى مقاطع بطور وسيع بحث نمايد بدين جهت همواره به نقل اقوال در هر زمينه مى‌پردازد، بطور نمونه در مورد حروف مقطعه 20 قول را از مفسرين ذكر مى‌كند.( ج 1 ص 144 تا 149 ذيل« الم» سوره بقره).
 
  
گاهى نيز، توضيح مبسوط ايشان به مسائل مرتبط با موضوع بحث هم كشيده مى‌شود. براى مثال بحث انواع كذب كه در بحث تشكيكى بودن معناى نفاق به مناسبت اشتراك آن در تشكيكى بودن، مطرح مى‌شود.( ج 1 ص 261 ذيل آيه 8 سوره بقره).
+
در بخش توضیحات، ایشان سؤالهایى که در فرازهاى آیه مطرح است بیان نموده و تا حد امکان پاسخ آن را مطرح مى‌کند، و در مقاطعى که مربوط به انبیاء و عملکرد آنهاست شبهه‌هاى رایج را از دیدگاههاى متفاوت بیان می نماید. ایشان گاهى براى توضیح آیات، به ذکر داستان واقعه تمسک مى‌جوید و از آن بهره مى‌برد.  
  
در بخش توضيحات، ايشان سؤالهايى كه در فرازهاى آيه مطرح است بيان نمايد و تا حد امكان پاسخ آن را مطرح مى‌كند، و در مقاطعى كه مربوط به انبياء و عملكرد آنهاست شبهه‌هاى رايج را از ديدگاههاى متفاوت بيان نمايد، به عنوان نمونه شبهه معصيت حضرت آدم( ع) در خوردن شجره منهيه و اينكه امر« لا تقربا» مولوى بوده يا ارشادى، ج 1 ص 457 آيه 35 سوره بقره).
+
ورود ایشان به مباحث [[فقه|فقهى]] در بخش توضیحات، گاهى بیش از حد تفسیر بوده و به موارد اختلاف نظر و دیدگاههاى فقهى مذاهب پنجگانه اشاره مى‌نماید.
  
ايشان گاهى براى توضيح آيات، به ذكر داستان واقعه تمسك مى‌جويد و از آن بهره مى‌برد. براى نمونه، بازگو كردن داستان كاروان تجارى قريش و وقايع قبل از جنگ بدر ذيل آيه 5 سوره انفال( ج 16 ص 29 به بعد)
+
مفسر محترم سعى دارد در آیاتى که اشاره به مسائل [[توحید]] دارد، جنبه‌هاى مختلف را مطرح نماید و مخاطب خود را با مسائل اعتقادى بیشتر آشنا کند. همچنین بحث [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین|امیرالمومنین]] علیه السّلام و [[ائمه اطهار]] علیهم السّلام در آیات مرتبط مورد توجه بوده است.
  
ورود ايشان به مباحث فقهى در بخش توضيحات( كه در واقع اصلى‌ترين بخش اين تفسير است)، گاهى بيش از حد تفسير بوده و به موارد اختلاف نظر و ديدگاههاى فقهى مذاهب پنجگانه اشاره مى‌نمايد، براى نمونه بحث خمس ذيل آيه 41 سوره انفال( ج 16 ص 249).
+
در میان مباحث ترجمه و شرح، گاهى مصنف نکته‌هایى را به عنوان نکات استفاده شده از آیات مطرح مى‌نماید که معمولا نکات کلى و اساسى است.  
  
مفسر محترم سعى دارد در آياتى كه اشاره به مسائل توحيد دارد، جنبه‌هاى مختلف را مطرح نمايد و مخاطب خود را با مسائل اعتقادى بيشتر آشنا كند. براى نمونه، بحث انواع توحيد ذيل آيه{{متن قرآن|«وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ...»}} 24 سوره انفال( ج 16 ص 139) و بحث ولايت امير المومنين عليه السّلام و اينكه ائمه اطهار عليهم السّلام ذريه پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم مى‌باشند ذيل آيه 6 سوره احزاب {{متن قرآن|«النَّبِيُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ ۖ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ ۗ وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَىٰ بِبَعْضٍ»}} در گفتگوى امام موسى كاظم« عليه السلام» و هارون به نقل از ابن بابويه در بخش روايات ذكر شده و مفسر محترم خواننده خود را به اين امر تذكر مى‌دهند. ج 16 ص 358 تا ص 365).
+
پرداختن و استفاده نمودن از [[اسرائیلیات|اسرائیلیات]]، در برخى تفاسیر مشهود است، امّا مفسر سعى نموده است به این وادى قدم نگذارد و اضافه بر داستان قرآن و بیان مناسبت با آن از روایات، از اسرائیلیات استفاده نکند و در این راه نیز موفق بوده و ردپایى از اینگونه موارد در تفسیر ایشان به چشم نمى‌خورد.
  
همچنانكه در آيه مباهله به اثبات ولايت و امامت حضرت على« عليه السّلام» اشاره مى‌كند،( ج 6 ص 22 ذيل آيه 61 سوره آل عمران). وى در ضمن بيان اقوال گوناگون، در مواردى به ديدگاه عرفا و به تعبير ايشان علماء روحى اشاره‌اى دارد، كه اين خود گوياى عدم ستيز ايشان با اين طايفه و بلكه آشنايى با برخى افكار آنها را، دارد( ج 1 ص 380 ذيل آيه 29 سوره بقره).
+
==منابع تفسیر==     
  
ايشان عنوان مستقلى را براى بيان فضائل و ثواب سور و قرائت آنها اختصاص نداده است، اما معمولا در بخش روايات با ذكر روايات از پيامبر« ص» و اهل بيت« عليهم السّلام» متذكر آن مى‌شوند.
+
مفسر با اینکه با تعبیر «برخى مفسرین»، اقوال زیادى را نقل مى‌کند و همچنین در عنوان «روایات»، [[حدیث|احادیث]] فراوانى را بازگو مى‌نماید، امّا در هیچ یک از مقدمات ابتداى تفسیر و یا لابلاى مجلدات آن، منابع خود را یکجا مطرح نمى‌کند. منتهى از نقلها و تصریح‌هاى گوناگون و پراکنده ایشان قسمت عمده از منابع را مى‌توان به شرح ذیل بیان کرد:
در ميان مباحث ترجمه و شرح گاهى مصنف نكته‌هايى را به عنوان نكات استفاده شده از آيات مطرح مى‌نمايد كه معمولا نكات كلى و اساسى است. به عنوان نمونه، ذيل آيه 36 سوره بقره ج 1 ص 434).
 
پرداختن و استفاده نمودن از اسرائيليات، در برخى تفاسير مشهود است، امّا مفسر سعى نموده است به اين وادى قدم نگذارد و اضافه بر داستان قرآن و بيان مناسبت با آن از روايات، از اسرائيليات استفاده نكند و در اين راه نيز موفق بوده و ردپايى از اينگونه موارد در تفسير ايشان به چشم نمى‌خورد.
 
  
==منابع تفسير==     
+
از تفاسیر: [[مجمع البیان (کتاب)|مجمع البیان]]، [[التبیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|التبیان]]، [[البرهان فی تفسیر القرآن (کتاب)|البرهان]]، [[تفسیر عیاشی (کتاب)|تفسیر عیاشى]]، [[تفسیر قمی (کتاب)|تفسیر قمى]]، [[تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام (کتاب)|تفسیر منسوب به امام حسن عسکرى (ع)]]، [[تفسیر نمونه]]، [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]]، [[روض الجنان و روح الجنان (کتاب)|روض الجنان]]، [[التفسیر الکبیر (کتاب)|تفسیر کبیر]]، [[تفسیر طبری (کتاب)|جامع البیان]]، [[التفسیر الکاشف (کتاب)|تفسیر الکاشف]]، جامع الاحکام قرطبى، [[تفسیر صافی (کتاب)|تفسیر صافى]]، احکام القرآن قاضى ابوبکر، حقایق سلمى، تفسیر ابن مردویه، تفسیر ثعلبى و... .
  
مفسر با اينكه با تعبير« برخى مفسرين»، اقوال زيادى را نقل مى‌كند و همچنين در عنوان« روايات»، احاديث فراوانى را بازگو مى‌نمايد، امّا در هيچيك از مقدمات ابتداى تفسير و يا لابلاى مجلدات آن، منابع خود را يكجا مطرح نمى‌كنند. منتهى از نقلها و تصريح‌هاى گوناگون و پراكنده ايشان قسمت عمده از منابع را مى‌توان به شرح ذيل بيان كرد:
+
از منابع روایى: [[التوحید (کتاب)|توحید صدوق]]، [[من لایحضره الفقیه (کتاب)|من لا یحضره الفقیه]]، مناقب، [[الاختصاص (کتاب)|اختصاص مفید]]، [[وسائل الشیعه (کتاب)|وسائل الشیعه]]، لآلى الاخبار، [[الکافی (کتاب)|الکافى]]، [[معانى الأخبار (کتاب)|معانى الاخبار]]، [[صحیح بخاری (کتاب)|صحیح بخارى]]، [[صحیح مسلم (کتاب)|صحیح مسلم]]، [[مسند احمد بن حنبل (کتاب)|مسند احمد]]، [[سنن ترمذی (کتاب)|سنن ترمذى]] و... .
  
از تفاسير: مجمع البيان- تبيان، البرهان، عياشى، قمى، تفسير منسوب به امام حسن عسكرى( عنمونه، الميزان، روض الجنان، تفسير كبير فخر رازى، كشف الاسرار در المنثور، جامع البيان طبرسى، تفسير كاشفى، جامع الاحكام قرطبى، تفسير صافى، احكام القرآن قاضى ابوبكر، حقايق سلمى، تفسير ابن مردويه، تفسير ثعلبى و...
+
از منابع دیگر نیز می توان به این موارد اشاره کرد: [[شواهد التنزیل لقواعد التفضیل (کتاب)|شواهد التنزیل]] حسکانى، بحر الحقایق، تأویلات نجمیه، منهاج النجاة فى تفسیر الصلاة، [[انیس الأعلام فی نصرة الاسلام (کتاب)|انیس الاعلام فی نصره الاسلام]]، [[المفردات فی غریب القرآن (کتاب)|مفردات راغب]]، قاموس اللغه، رساله عروة الوثقى [[شیخ بهایی|شیخ بهایى]] و... .
  
از منابع روايى: توحيد صدوق، من لا يحضره الفقيه، مناقب، اختصاص مفيد، وسائل الشيعه، لآلى الاخبار، كافى، معانى الاخبار، صحيح بخارى، صحيح مسلم، مسند احمد، صحيح ترمذى و...
+
==منابع==
از منابع ديگر: شواهد التنزيل حسكانى، بحر الحقايق، تأويلات نجميه، منهاج النجاة فى تفسير الصلاة مرحوم فيوضات، انيس الاعلام محمد صادق فى الاسلام، مفردات راغب، قاموس اللغه، رساله عروة الوثقى شيخ بهايى و...
 
  
==نسخه‌شناسى ==     
+
* [[نرم افزار جامع تفاسیر نور|نرم افزار جامع التفاسیر]]، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
 
 
تفسير انوار العرفان توسط انتشارات كتابخانه صدر از سال 1366 ش در قطع وزيرى چاپ و هم اكنون تا جلد 16 آن كه پايان تفسير سوره انفال مى‌باشد، به دوستداران قرآن ارائه شده است، متأسفانه با درگذشت مؤلف محترم در ارديبهشت ماه 1384 شمسى، انتظار تكميل آن نخواهد بود.
 
 
 
==منابع مقاله==
 
 
 
1- مقدمه تفسير ج 1 و مجلدات ديگر آن
 
 
 
2- دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهى ج 1 ص 670 و ص 1034 به كوشش بهاء الدين خرمشاهى
 
 
 
3- طبقات مفسران شيعه ج 5 ص 293 دكتر عقيقى بخشايش
 
 
 
==منبع==
 
 
 
نرم افزار جامع التفاسیر ، بخش کتابشناسی
 
==متن کتاب انوار العرفان فى تفسير القرآن==
 
[http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/40042/انوار-العرفان-في-تفسير-القرآن انوار العرفان فى تفسير القرآن]
 
 
{{تفسیر قرآن}}
 
{{تفسیر قرآن}}
[[رده: تفاسیر]]
+
[[رده: تفاسیر]][[رده: تفاسیر اجتهادی]][[رده: تفسیرهای شیعه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۰۴

انوار العرفان فى تفسير القرآن.jpg
نویسنده ابوالفضل داورپناه
موضوع تفاسیر شیعه
زبان فارسی
تعداد جلد ۱۶

انوار العرفان فى تفسير القرآن

کتاب «انوار العرفان فى تفسیر القرآن» اثر ابوالفضل داورپناه (م، ۱۳۸۴ ش)، از تفاسیر اجتهادی قرآن کریم به شیوه ترتیبى و به زبان فارسى مى‌باشد. مؤلف این تفسیر در ترجمه و شرح آیات از نظم و نثر استفاده نموده و با وجود سادگى، داراى مطالب علمى، آموزشى و ارشادى نیز مى‌باشد. تفسیر «انوار العرفان» شامل ۱۶ جلد تا پایان سوره انفال است.

روش تفسیر

مفسر در ابتداى کتاب مباحثى در علوم قرآن شامل آشنا شدن با قرآن و مقدمات استفاده از آن، موانع فهم معانى قرآن، آداب قارى قرآن و امور باطنى که باید رعایت نماید، فضیلت قرآن و ثواب تلاوت آن، نامهاى قرآن، شماره سوره‌ها و آیات و کلمات و حروف قرآن، تأویل و تفسیر، توضیح برخى اصطلاحات مربوط به تفسیر (مانند: محکم و متشابه، مجمل و مبین، ناسخ و منسوخ، مطلق و مقید، خاص و عام و ظاهر و باطن)، سوره‌ها و آیات مکی یا مدنی، اولین و آخرین سوره‌اى که نازل گردیده و بحثى راجع به استعاذه، مطرح نموده‌ است.

روش کلى مرحوم داورپناه در تفسیر به این ترتیب است که در ابتداى هر سوره، اطلاعاتى در زمینه تعداد حروف سوره، تعداد کلمات آن، تعداد آیات، تعداد رکوع، ترتیب نزول سوره، ترتیب تنظیم سوره در فهرست ترتیبى سوره‌ها و مکى یا مدنى بودن آن ارائه مى‌دهند.

پس از آن آیاتى از سوره را که قصد ترجمه و شرح آنها را دارد آورده، به ترجمه و شرح منظوم توأم با نثر یک به یک آنها مى‌پردازد. مرحله ترجمه و شرح از یکدیگر تفکیک شدنى نیست. ایشان در مورد ترجمه قرآن معتقد است عبارات قرآن ترجمه‌بردار نیست و حتى از لحاظ اسلوب با زبان عربى امروز و هیچ روز دیگر هم شباهت ندارد، لذا ترجمه آیات قرآن براى فهمیدن آن کافى نیست و چون سعى مى‌شود که چیزى در ترجمه بر اصل آن اضافه نگردد، اشکال ترجمه و نارسایى آن زیادتر مى‌شود؛ بنابراین ترجمه کلام الهى و گنجاندن آن در قالب کلام بشرى، آن هم در قالب زبان فارسى که نسبت به زبان عربى بسیار محدود است، مانند گنجاندن آب اقیانوس در کاسه است.

مؤلف سپس به بیان شأن نزول آیات از منابع مختلفی مانند کشف الاسرار، تفسیر طبرى، مجمع البیان، تفسیر تبیان، نمونه بینات، تفسیر برهان و...، مى‌پردازد.

بحثى از نظر لغت و معنى، عنوان دیگر این تفسیر است که بعد از شأن نزول بیان مى‌شود. مفسر کلمات آیه یا فرازهاى آن را یک به یک مورد بررسى قرار داده، معانى آن را غالبا بدون ذکر منبع مطرح مى‌نماید، سپس موارد مشابه کلمه را در آیات دیگر بیان نموده معانى آن را گاه تا ۶ معنا یا بیشتر بازگو مى‌کند. با پایان یافتن این بخش مراجعه کننده تفسیر به معناى یک کلمه در تمام قرآن واقف خواهد شد.

سپس نوبت به بخش «توضیحات» مى‌رسد، که در واقع اصلى‌ترین بخش این تفسیر است. مفسر در این بخش، آیه یا فرازى از آن را مورد بحث قرار داده با نقل اقوال مفسرین به تفسیر آن مى‌پردازد. در این عنوان گاهى مطالب را با سؤال و جواب پى‌گیرى مى‌نماید.

عنوان «روایات» فصل بعدى این تفسیر است که به ذکر روایات مربوط به آن آیات مى‌پردازد و فقط در موارد اندکى منابع آن را ذکر نموده است. مفسر عنوان مستقلى را براى بیان فضائل و ثواب سوره ها و قرائت آنها اختصاص نداده است، اما معمولا در بخش روایات با ذکر روایات از پیامبر و اهل بیت علیهم السّلام متذکر آن مى‌شود.

«تجزیه و ترکیب» عنوان بعدى مفسر مى‌باشد که در آن به تجزیه و ترکیب فرازهاى مختلف آیات مى‌پردازد و تقریبا تمام حروف و اسامى و افعال آیات را بررسى مى‌کند، و جایگاه جملات را نیز به خوبى بیان مى‌نماید. مفسر محترم سعى دارد در تمامى مقاطع بطور وسیع بحث نماید بدین جهت همواره به نقل اقوال در هر زمینه مى‌پردازد. گاهى نیز، توضیح مبسوط ایشان به مسائل مرتبط با موضوع بحث هم کشیده مى‌شود.

در بخش توضیحات، ایشان سؤالهایى که در فرازهاى آیه مطرح است بیان نموده و تا حد امکان پاسخ آن را مطرح مى‌کند، و در مقاطعى که مربوط به انبیاء و عملکرد آنهاست شبهه‌هاى رایج را از دیدگاههاى متفاوت بیان می نماید. ایشان گاهى براى توضیح آیات، به ذکر داستان واقعه تمسک مى‌جوید و از آن بهره مى‌برد.

ورود ایشان به مباحث فقهى در بخش توضیحات، گاهى بیش از حد تفسیر بوده و به موارد اختلاف نظر و دیدگاههاى فقهى مذاهب پنجگانه اشاره مى‌نماید.

مفسر محترم سعى دارد در آیاتى که اشاره به مسائل توحید دارد، جنبه‌هاى مختلف را مطرح نماید و مخاطب خود را با مسائل اعتقادى بیشتر آشنا کند. همچنین بحث ولایت امیرالمومنین علیه السّلام و ائمه اطهار علیهم السّلام در آیات مرتبط مورد توجه بوده است.

در میان مباحث ترجمه و شرح، گاهى مصنف نکته‌هایى را به عنوان نکات استفاده شده از آیات مطرح مى‌نماید که معمولا نکات کلى و اساسى است.

پرداختن و استفاده نمودن از اسرائیلیات، در برخى تفاسیر مشهود است، امّا مفسر سعى نموده است به این وادى قدم نگذارد و اضافه بر داستان قرآن و بیان مناسبت با آن از روایات، از اسرائیلیات استفاده نکند و در این راه نیز موفق بوده و ردپایى از اینگونه موارد در تفسیر ایشان به چشم نمى‌خورد.

منابع تفسیر

مفسر با اینکه با تعبیر «برخى مفسرین»، اقوال زیادى را نقل مى‌کند و همچنین در عنوان «روایات»، احادیث فراوانى را بازگو مى‌نماید، امّا در هیچ یک از مقدمات ابتداى تفسیر و یا لابلاى مجلدات آن، منابع خود را یکجا مطرح نمى‌کند. منتهى از نقلها و تصریح‌هاى گوناگون و پراکنده ایشان قسمت عمده از منابع را مى‌توان به شرح ذیل بیان کرد:

از تفاسیر: مجمع البیان، التبیان، البرهان، تفسیر عیاشى، تفسیر قمى، تفسیر منسوب به امام حسن عسکرى (ع)، تفسیر نمونه، تفسیر المیزان، روض الجنان، تفسیر کبیر، جامع البیان، تفسیر الکاشف، جامع الاحکام قرطبى، تفسیر صافى، احکام القرآن قاضى ابوبکر، حقایق سلمى، تفسیر ابن مردویه، تفسیر ثعلبى و... .

از منابع روایى: توحید صدوق، من لا یحضره الفقیه، مناقب، اختصاص مفید، وسائل الشیعه، لآلى الاخبار، الکافى، معانى الاخبار، صحیح بخارى، صحیح مسلم، مسند احمد، سنن ترمذى و... .

از منابع دیگر نیز می توان به این موارد اشاره کرد: شواهد التنزیل حسکانى، بحر الحقایق، تأویلات نجمیه، منهاج النجاة فى تفسیر الصلاة، انیس الاعلام فی نصره الاسلام، مفردات راغب، قاموس اللغه، رساله عروة الوثقى شیخ بهایى و... .

منابع

***
تفسیر قرآن
درباره تفسیر قرآن: تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن
اصطلاحات: اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات
شاخه های تفسیر قرآن:

تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی)

روشهای تفسیری قرآن:
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف: