المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب): تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | {{خوب}}{{مشخصات کتاب | |
− | |||
− | |||
− | {{مشخصات کتاب | ||
|عنوان=الميزان فى تفسير القرآن | |عنوان=الميزان فى تفسير القرآن | ||
|تصویر=[[پرونده:تفسیر المیزان.jpg|300px|left]] | |تصویر=[[پرونده:تفسیر المیزان.jpg|300px|left]] | ||
− | |نویسنده= | + | |نویسنده= سید محمدحسین طباطبایی |
|موضوع=تفسیر قرآن | |موضوع=تفسیر قرآن | ||
|زبان=عربی | |زبان=عربی | ||
− | |تعداد جلد= | + | |تعداد جلد= ۲۰ |
|عنوان افزوده1= | |عنوان افزوده1= | ||
|افزوده1= | |افزوده1= | ||
سطر ۱۶: | سطر ۱۳: | ||
}} | }} | ||
− | + | '''«المیزان فى تفسیر القرآن»''' اثر ارزشمند علامه [[علامه طباطبایى|سید محمدحسین طباطبایى]] (م، ۱۳۶۰ ش)، از مهمترین [[تفسیر اجتهادی|تفاسیر اجتهادی]] [[شیعه]] به زبان عربی است. مفسر در «تفسیر المیزان»، آیات را به شیوه [[تفسیر قرآن به قرآن]] و با توجه به [[سیاق آیات|سیاق]] تفسیر نموده و پس از آن، به مناسبت به طرح مباحث عمیق [[قرآن|قرآنى]]، [[حدیث|حدیثى]]، [[فلسفه|فلسفى]]، [[عرفان|عرفانى]]، [[اخلاق|اخلاقى]]، ادبى، تاریخى و اجتماعى میپردازد. | |
==مؤلف== | ==مؤلف== | ||
− | آیتالله سید | + | آیتالله [[علامه طباطبایى|سید محمدحسین طباطبایی]]، معروف به علامه طباطبایی (۱۲۸۱-۱۳۶۰ ش)، فقیه، عارف، فیلسوف و مفسر بزرگ [[شیعه]] در دوران معاصر است. |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | علامه در | + | او از اساتید بزرگی همچون [[سید علی آقا قاضی|سید علی آقای قاضی]]، [[محمدحسین غروی اصفهانی|محمدحسین غروی اصفهانى]]، [[میرزا محمدحسین نائینی|میرزای نایینى]]، [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانى]] و [[سید محمد حجت کوه کمره ای|سید محمد حجّت کوهکمرى]] بهره گرفت. علامه طباطبایی در سال ۱۳۲۵ شمسی به [[قم]] رفت و در آنجا شروع به تدریس دروس [[تفسیر قرآن]] و [[فلسفه]] نمود و شاگردانی چون [[شهید مطهری]]، [[شهید بهشتی]]، [[علامه حسن زاده]] و [[آیت الله جوادی آملی]] پروراند. |
− | + | علامه طباطبایی علاوه بر «[[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]]» آثار ارزشمند دیگری تألیف نمود، از جمله: [[بدایة الحکمه (کتاب)|بدایة الحکمة]]، [[نهایة الحکمه (کتاب)|نهایة الحکمة]]، [[سنن النبی]]، [[شیعه در اسلام]]، [[حاشیة الکفایه|حاشیة الکفایهة]] و [[قرآن در اسلام (کتاب)|قرآن در اسلام]]. | |
− | + | ==معرفى کتاب== | |
− | علامه | + | «المیزان فی تفسیر القرآن»، یکى از مشهورترین آثار [[علامه طباطبائى]] که در نوع خود کم نظیر و مایه مباهات و افتخار [[شیعه]] است و پس از تفسیر «[[التبیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|التبیان]]» [[شیخ طوسى]] و تفسیر «[[مجمع البیان (کتاب)|مجمع البیان]]» [[شیخ طبرسى]]، بزرگ ترین و جامع ترین [[تفسیر قرآن|تفسیر]] شیعى و از نظر قوت مطالب علمى و مطلوبیت روش، تفسیر منحصر به فرد بوده و مرجع تألیفات و تحقیقات بسیاری از محققین نیز قرار گرفته است. |
− | + | علامه طباطبایى تفسیر [[قرآن]] را در سال ۱۳۳۳ ش. آغاز کرد و در ۲ آبان ۱۳۵۰ ش. (۲۳ [[ماه رمضان]] ۱۳۹۱ ق) به پایان برد. انگیزه شروع این تفسیر از هنگام تدریس علامه در [[حوزه علمیه قم]] براى طلاب علوم دینى شکل گرفت که وى در نهایت با اصرار شاگردانش به جمع آورى آن دروس پرداخت. آیتالله [[محمدتقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]، انگیزهی علامه طباطبایی از نگارش المیزان را مقابله با رواج تطبیق آیات قرآن کریم بر دستاوردهای علوم میداند. ایشان بیان میکند: «علامه احساس خطر کرد که مبادا اولاً همهی دستاوردهای علوم طبیعی و انسانی غرب پذیرفته شود و ثانیاً از متن قرآن برای تأیید آنها شاهد آورده شود و لذا ایشان با الهام از روش اهلبیت به نگارش تفسیر المیزان پرداختند.» | |
− | |||
− | + | این کتاب عظیم در واقع موسوعه اى است جامع، مشتمل بر مباحث عمیق [[قرآن|قرآنى]]، [[حدیث|حدیثى]]، [[فلسفه|فلسفى]]، [[عرفان|عرفانى]]، ادبى، اخلاقى، تاریخى، اجتماعى و غیره که با طرحى بى سابقه و شیوه اى محققانه به رشته تحریر درآمده است. این تفسیر ارزنده از نظر صورى و معنوى، رعایت موازین صحیح قرآنى، تفکیک مباحث تفسیرى و روائى و علمى از یکدیگر، نقد و بررسى و تحلیل آراء برخى از مفسران و دیگر موارد مشابه، آنچنان بدیع است که مى توان گفت، در طول تاریخ تفسیر قرآن، کتابى بدین دقت و ظرافت و جامعیت تالیف نشده است. | |
− | + | علامه طباطبایى، پس از نقد و بررسى تمام [[روشهای تفسیری قرآن|روشهاى تفسیرى]] در مقام استنتاج بر این باور است که تمامى این روشها از نقیصه اى بزرگ رنج مى برند و آن عبارت است از تحمیل نتایج بحثهاى علمى یا فلسفى از خارج بر مدلول آیات، که در این صورت، تفسیر به تطبیق تغییر یافته و تطبیق، تفسیر نام گرفته است و بسیارى از حقایق قرآن مجاز جلوه داده شده و شمارى از آیات [[تأویل|تأویل]] گردیده است. علامه با آگاهى از نقایص روش مفسران پیشین و با عنایت به رعایت ظرایف و دقایق لازم در تفسیر صحیح کتاب خدا و نیز با در نظر داشتن هدفى متعالى، این تفسیر را به نگارش درآورد. | |
− | + | علامه در آغاز تفسیر مقدمه اى نگاشته و در آن نگاهى اجمالى به سیر تطور تفسیر و روشهاى آن دارد. در این مقدمه دیدگاه خود را درباره تفسیر و چگونگى برخورد با آن و تفاوت کلى این برخورد با روش گروهى از [[اخباریان|اخباری]] مسلکان و حشویه که قرآن را از [[حجیت ظواهر کتاب|حجیت]] ساقط مى کنند و تفسیر را تنها از زاویه حدیث قابل استناد مى دانند و حتى گاه مى گویند، قرآن قابل فهم براى ما نیست، نگاهى انتقادى مى اندازد و به دلایلى که برمى شمارد، آن را رد مى کند. در پایان این مقدمه روش خود را بازگو مى کند. ایشان روش [[اهل بیت]] علیهم السلام را در تفسیر، روش «[[تفسیر قرآن به قرآن|تفسیر قرآن به قرآن]]» مى داند و در این زمینه به نمونه هایى از تفسیر اهل بیت علیهم السلام در جاى جاى کتاب ارجاع مى دهد. | |
− | + | ==شیوه تفسیرى == | |
− | + | شیوه علامه طباطبایى در [[تفسیر]] به این شرح است که در آغاز چند [[آیه]] از یک [[سوره]] را مى آورد، سپس به طور جداگانه قسمت قسمت از آیه را مجدد یاد می کند و به تفسیر آن می پردازد. در این قسمت غالبا مباحث لغوى، ادبى، توضیح معناى آیه با توجه به [[سیاق آیات|سیاق]] و آیات مشابه و مسائل دلالتى آیه مطرح مى شود. پس از آن به بخشى تحت عنوان «بیان آیات» که شامل مباحث موضوعى در زمینه [[کلام]]، [[فلسفه]]، [[اخلاق]]، [[علوم قرآن]]، [[فقه]] و مباحث اجتماعى است، مى پردازد. سپس در بخشى دیگر با عنوان «بحث روایتى» نقل و نقد [[احادیث]] و اخبار آغاز مى گردد. در این قسمت علامه از منابع گوناگون حدیثى [[شیعه]] و [[سنی]] سود مى جوید و عمده مطالب را نقل و نقد دلالتى این دسته از اخبار تشکیل مى دهد. | |
− | + | مرحوم علامه خود در مقدمه این تفسیر، جمع بندى فشرده اى به صورت زیر به عنوان نتیجه و رهآورد این شیوه آورده است: | |
− | + | ۱- معارف مربوط به اسماء و صفات خدا همچون حیات، علم، قدرت و.... | |
− | + | ۲- معارف مربوط به افعال خداى متعال همچون خلق، امر، اراده، مشیت، هدایت و.... | |
− | + | ۳- معارف مربوط به واسطه هاى میان خدا و انسان؛ مانند حجابها، لوح و قلم، عرش و.... | |
− | |||
− | + | ۴- معارف مربوط به انسان پیش از دنیا | |
− | + | ۵- معارف مربوط به انسان در دنیا از قبیل شناخت تاریخ نوع انسان، شناخت خود انسان، شناخت اصول اجتماعى انسان، شناخت نبوت، رسالت، وحى، الهام، کتاب، دین و.... | |
− | + | ۶- معارف مربوط به انسان پس از دنیا یعنى برزخ و معاد. | |
− | + | ۷- معارف مربوط به اخلاق انسانى. | |
− | + | در ذیل بیانهاى مذکور، بحثهاى روایى متفرق و گوناگونى از [[پیامبر اسلام|پیامبر]] و [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم السلام از طریق [[عامه]] و خاصه آورده شده و نیز به مباحث گوناگون فلسفى، علمى، تاریخى، اجتماعى و اخلاقى پرداخته شده است. اما درباره [[آیات الاحکام|آیات الاحکام]] از آنجا که به [[فقه]] بازمى گردد، علامه از بحث پیرامون آنها پرهیز کرده است. | |
− | + | ==ویژگىهای تفسیر المیزان== | |
+ | '''۱. تفسیر قرآن به قرآن:''' | ||
− | + | ویژگى مهم این تفسیر، روش [[تفسیر قرآن به قرآن]] است. این روش در کار ایشان، تنها به در کنار هم گذاشتن آیات، براى درک معانى واژه خلاصه نمى شود، بلکه موضوعات مشابه و مشترک در [[سوره]] هاى مختلف را کنار یکدیگر قرار مى دهد و براى درک پیام [[آیه]] از آیات دیگر کمک مى گیرد. | |
− | + | '''۲- جمع میان دو شیوه تفسیرى ترتیبى و موضوعى:''' | |
− | + | علامه با مراعات ترتیب در تفسیر آیات، آیه به آیه و سوره به سوره، از جایگاه بلند [[تفسیر موضوعی|تفسیر موضوعى]] نیز که اهمیت آن امروزه روشن گردیده غافل نبوده و هر دو جنبه را با کمال دقت و ظرافت دنبال کرده و تفسیرى کامل در تمامى ابعاد عرضه داشته است. تفسیر موضوعى از دیدگاه ایشان اهمیت فراوانى داشته و ایشان به این ترتیب مقاصد عالى و معارف جلیل [[قرآن]] را دسته بندى کرده آماده و کامل به پژوهشگران عرضه داشته است. | |
− | + | '''۳- مطرح نمودن مساله وحدت موضوعى هر سوره:''' | |
+ | هر سوره داراى هدف به خصوصى است که آن را با مقدمه اى ظریف دنبال مى کند و با خاتمه اى بس شیوا به پایان مى رساند و اختلاف عدد آیات سوره ها به همین امر بستگى دارد و تا مقصود نهایى انجام نگیرد، سوره به پایان نمى رسد و کوچکى و بزرگى هر سوره به کوتاهى و بلندى هدف و مقصود از هر سوره وابسته است. به عقیده علامه هر سوره صرفا مجموعه آیات پراکنده و بدون جامع واحدى نیست؛ بلکه یک وحدت فراگیر بر هر سوره حاکم است و پیوستگى آیات را مى رساند و مساله وحدت موضوعى یا وحدت [[سیاق آیات|سیاق]] در هر سوره، که از قراین کلامى قابل توجه است، از همین جا نشأت گرفته است. | ||
− | ''' | + | '''۴- نظریه جریان یک روح کلى و حاکم بر سرتاسر قرآن:''' |
− | + | این نظریه بر تمامى آیات و سور سایه افکنده، حقیقت و جان کلام الهى را تشکیل مى دهد. علامه بر این باور است که در پس ظاهر الفاظ، معانى حقیقتى والاتر نهفته است که گوهر قرآن و بطن آن را تشکیل مى دهد، داراى وحدتى استوار و از هر گونه تجزیه و تفصیل مبراست. آن حقیقت همانند روح در جسد، عینیت وجودى دارد و سر منشأ تمامى [[احکام شرعی|احکام]] و شرایع و بیانات قرآن مى باشد که نه از سنخ الفاظ و نه از سنخ مفاهیم است، بلکه از سنخ [[عالم ملکوت|عالم ملکوت]] است که هرگز دست آلوده خاکیان به آن نمى رسد. | |
− | |||
− | + | '''۵- توجه به شبهات و اشکالات مخالفان:''' | |
− | به | + | از مسائل بارز در تفسیر المیزان، توجه به شبهات و اشکالات مخالفان و نقد و بررسى آنها است. گرچه شبهات [[کلام|کلامى]] [[اشاعره]] و [[معتزله]] و [[مرجئه]] و دیگر [[فرقههای اسلامی|فرقه هاى اسلام]] مورد توجه علامه بوده است، اما عنایت اساسى وى به شبهات مادى گرایان و مستشرقان و پاسخ به آنها بوده است. از جنبه هاى اساسى دیگر این تفسیر، مى توان به تلاش مفسر براى انطباق دین با تحولات زمان و عنایت به بحثهاى علمى و [[فلسفه|فلسفى]] و کلامى اشاره کرد. |
− | + | '''۶- نحوه رسیدن به حقایق تفسیرى و دقائق تأویلى قرآن:''' | |
− | + | این عمده ترین ویژگى است که از جایگاه [[فطرت]] پاک و درون تابناک باید نشأت گیرد و علامه بزرگ از همین صراط سوىّ به مبانى تفسیر و معانى [[تأویل]] دست یافته است. | |
− | + | توضیح اینکه قرآن در بیان مطالب و ارائه مقاصد- چه تفسیر و چه تأویل- شیوه خاصى دارد که از سایر شیوه ها جداست. قرآن براى رساندن مطالب خود و القاى مفاهیم عالى، روشى مخصوص به خود دارد و اگر کسى خواسته باشد از روشهاى معمولى براى رسیدن به معانى قرآن بهره گیرد، بسى اشتباه رفته، زیرا قرآن کلام الهى است و فروغى فروزان دارد که هر دلى آمادگى تابش آن را ندارد. علامه طباطبایى با همین دید روشن و نهاد پاک، پایه این تفسیر ارزشمند را پى ریزى نموده و کاملا در این راه موفق گردیده و توانسته حقایقى گرانبها را براى امت اسلام به ارمغان آورد که دیگران توان آن را نداشتند و خود را به دشوارى انداختند. تأویل از دیدگاه علامه واقعیتى است که بیانات قرآنى از حکم و پند و حکمت بدان تکیه دارند و این حقیقت در تمام آیات قرآنى -چه محکم و چه متشابه- موجود است و از قبیل مفاهیم و مدلولهاى الفاظ نیست؛ بلکه از امور عینى خارجى است و الفاظ آن را در برنمى گیرند و از آن رو، خداوند آن را با الفاظ به بند کشید تا بشر را اندکى با حقیقت آن آشنا سازد. به باور علامه منظور از تأویل آیه، جنبه مفهومى آن نیست که آیه بر آن دلالت مى کند؛ بلکه تأویل از قبیل امور خارجى است؛ البته نه هر امر خارجى تا اینکه مصداق خارجى خبر، تأویل آن باشد؛ بلکه امر خارجى خاصى که نسبت آن با کلام الهى نسبت ممثّل با مثال و باطن با ظاهر است. خلاصه آنکه تأویل قرآن عبارت است، از حِکم و مصالح نهفته که منظور الهى بوده و تمامى احکام و معارف قرآن از همانجا نشأت گرفته است. | |
− | + | ==ترجمههای تفسیر المیزان== | |
+ | ترجمه فارسى این کتاب به همت جمعى از فضلاء و مدرسین حوزه علمیه قم در ۴۰ مجلد توسط آیت الله [[ناصر مکارم شیرازی|ناصر مکارم شیرازى]]، شیخ محمدجواد کرمانى، [[محمدتقی مصباح یزدی|محمدتقى مصباح یزدى]]، محمدرضا صالحى کرمانى، سید محمد خامنه اى، عبدالکریم بروجردى، [[سید محمدباقر موسوی همدانی|سید محمدباقر موسوى همدانى]] فراهم گردیده است. همچنین ترجمه دیگرى در ۲۰ جلد که تماما توسط سید محمدباقر موسوى همدانى ترجمه و منتشر شده است. | ||
− | + | اصل تفسیر المیزان به زبان عربی در ۲۰ مجلد نوشته شده است و در حدود ۸۰۰۰ صفحه است و ترجمه فارسی آن در حدود ۱۶۰۰۰ صفحه یا کمی بیشتر است. | |
− | ترجمه | + | «المیزان» به زبانهاى گوناگون دیگر، از جمله انگلیسى، اردو، ترکى و اسپانیولى ترجمه شده است. ترجمه انگلیسى آن از اول قرآن تا آیه ۷۶ [[سوره نساء]] است که چهار جلد را در بر مى گیرد. |
− | == | + | ترجمه اى از خلاصه تفسیر المیزان، به همت فاطمه مشایخ نیز صورت گرفته است. این کتاب از [[سوره اعراف]] آغاز شده و با [[سوره هود]] پایان مى پذیرد. نویسنده سعى نموده تا مباحث اصلى تفسیر المیزان را در این کتاب براى جوانان یادآورى کند. |
+ | ==منابع== | ||
− | + | *[http://www.rasekhoon.net/article/show-۲۱۶۹۲.aspx "معرفی تفسیر المیزان تألیف مرحوم سید محمد حسین طباطبائی، رضا استادی"]، ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۱. | |
− | + | *[http://book.tahoor.com/page.php?id=۱۲۱۴۵ "المیزان فی تفسیر القرآن"، کتابشناسی طهور]، بازیابی: ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۱. | |
− | + | *[[نرم افزار جامع تفاسیر نور|نرم افزار جامع التفاسیر]]، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. | |
− | + | *کتابشناسی تفصیلی مذاهب اسلامی، محمدرضا ضمیری. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | *[http://www.rasekhoon.net/article/show- | ||
− | *[http://book.tahoor.com/page.php?id= | ||
− | * | ||
− | |||
{{تفسیر قرآن}} | {{تفسیر قرآن}} | ||
− | == | + | {{سنجش کیفی |
− | + | |سنجش=شده | |
+ | |شناسه= خوب | ||
+ | |عنوان بندی مناسب= خوب | ||
+ | |کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب | ||
+ | |رعایت سطح مخاطب عام= خوب | ||
+ | |رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب | ||
+ | |جامعیت= خوب | ||
+ | |رعایت اختصار= متوسط | ||
+ | |سیر منطقی= خوب | ||
+ | |کیفیت پژوهش= خوب | ||
+ | |رده= دارد | ||
+ | }} | ||
− | [ | + | [[رده:تفاسیر]][[رده:تفسیرهای شیعه]][[رده:تفاسیر اجتهادی]] |
− | [[رده:تفاسیر]] | ||
[[رده:آثار علامه طباطبایی]] | [[رده:آثار علامه طباطبایی]] | ||
+ | [[رده: مقاله های مهم]] |
نسخهٔ کنونی تا ۸ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۰۴
نویسنده | سید محمدحسین طباطبایی |
موضوع | تفسیر قرآن |
زبان | عربی |
تعداد جلد | ۲۰ |
|
«المیزان فى تفسیر القرآن» اثر ارزشمند علامه سید محمدحسین طباطبایى (م، ۱۳۶۰ ش)، از مهمترین تفاسیر اجتهادی شیعه به زبان عربی است. مفسر در «تفسیر المیزان»، آیات را به شیوه تفسیر قرآن به قرآن و با توجه به سیاق تفسیر نموده و پس از آن، به مناسبت به طرح مباحث عمیق قرآنى، حدیثى، فلسفى، عرفانى، اخلاقى، ادبى، تاریخى و اجتماعى میپردازد.
محتویات
مؤلف
آیتالله سید محمدحسین طباطبایی، معروف به علامه طباطبایی (۱۲۸۱-۱۳۶۰ ش)، فقیه، عارف، فیلسوف و مفسر بزرگ شیعه در دوران معاصر است.
او از اساتید بزرگی همچون سید علی آقای قاضی، محمدحسین غروی اصفهانى، میرزای نایینى، سید ابوالحسن اصفهانى و سید محمد حجّت کوهکمرى بهره گرفت. علامه طباطبایی در سال ۱۳۲۵ شمسی به قم رفت و در آنجا شروع به تدریس دروس تفسیر قرآن و فلسفه نمود و شاگردانی چون شهید مطهری، شهید بهشتی، علامه حسن زاده و آیت الله جوادی آملی پروراند.
علامه طباطبایی علاوه بر «تفسیر المیزان» آثار ارزشمند دیگری تألیف نمود، از جمله: بدایة الحکمة، نهایة الحکمة، سنن النبی، شیعه در اسلام، حاشیة الکفایهة و قرآن در اسلام.
معرفى کتاب
«المیزان فی تفسیر القرآن»، یکى از مشهورترین آثار علامه طباطبائى که در نوع خود کم نظیر و مایه مباهات و افتخار شیعه است و پس از تفسیر «التبیان» شیخ طوسى و تفسیر «مجمع البیان» شیخ طبرسى، بزرگ ترین و جامع ترین تفسیر شیعى و از نظر قوت مطالب علمى و مطلوبیت روش، تفسیر منحصر به فرد بوده و مرجع تألیفات و تحقیقات بسیاری از محققین نیز قرار گرفته است.
علامه طباطبایى تفسیر قرآن را در سال ۱۳۳۳ ش. آغاز کرد و در ۲ آبان ۱۳۵۰ ش. (۲۳ ماه رمضان ۱۳۹۱ ق) به پایان برد. انگیزه شروع این تفسیر از هنگام تدریس علامه در حوزه علمیه قم براى طلاب علوم دینى شکل گرفت که وى در نهایت با اصرار شاگردانش به جمع آورى آن دروس پرداخت. آیتالله مصباح یزدی، انگیزهی علامه طباطبایی از نگارش المیزان را مقابله با رواج تطبیق آیات قرآن کریم بر دستاوردهای علوم میداند. ایشان بیان میکند: «علامه احساس خطر کرد که مبادا اولاً همهی دستاوردهای علوم طبیعی و انسانی غرب پذیرفته شود و ثانیاً از متن قرآن برای تأیید آنها شاهد آورده شود و لذا ایشان با الهام از روش اهلبیت به نگارش تفسیر المیزان پرداختند.»
این کتاب عظیم در واقع موسوعه اى است جامع، مشتمل بر مباحث عمیق قرآنى، حدیثى، فلسفى، عرفانى، ادبى، اخلاقى، تاریخى، اجتماعى و غیره که با طرحى بى سابقه و شیوه اى محققانه به رشته تحریر درآمده است. این تفسیر ارزنده از نظر صورى و معنوى، رعایت موازین صحیح قرآنى، تفکیک مباحث تفسیرى و روائى و علمى از یکدیگر، نقد و بررسى و تحلیل آراء برخى از مفسران و دیگر موارد مشابه، آنچنان بدیع است که مى توان گفت، در طول تاریخ تفسیر قرآن، کتابى بدین دقت و ظرافت و جامعیت تالیف نشده است.
علامه طباطبایى، پس از نقد و بررسى تمام روشهاى تفسیرى در مقام استنتاج بر این باور است که تمامى این روشها از نقیصه اى بزرگ رنج مى برند و آن عبارت است از تحمیل نتایج بحثهاى علمى یا فلسفى از خارج بر مدلول آیات، که در این صورت، تفسیر به تطبیق تغییر یافته و تطبیق، تفسیر نام گرفته است و بسیارى از حقایق قرآن مجاز جلوه داده شده و شمارى از آیات تأویل گردیده است. علامه با آگاهى از نقایص روش مفسران پیشین و با عنایت به رعایت ظرایف و دقایق لازم در تفسیر صحیح کتاب خدا و نیز با در نظر داشتن هدفى متعالى، این تفسیر را به نگارش درآورد.
علامه در آغاز تفسیر مقدمه اى نگاشته و در آن نگاهى اجمالى به سیر تطور تفسیر و روشهاى آن دارد. در این مقدمه دیدگاه خود را درباره تفسیر و چگونگى برخورد با آن و تفاوت کلى این برخورد با روش گروهى از اخباری مسلکان و حشویه که قرآن را از حجیت ساقط مى کنند و تفسیر را تنها از زاویه حدیث قابل استناد مى دانند و حتى گاه مى گویند، قرآن قابل فهم براى ما نیست، نگاهى انتقادى مى اندازد و به دلایلى که برمى شمارد، آن را رد مى کند. در پایان این مقدمه روش خود را بازگو مى کند. ایشان روش اهل بیت علیهم السلام را در تفسیر، روش «تفسیر قرآن به قرآن» مى داند و در این زمینه به نمونه هایى از تفسیر اهل بیت علیهم السلام در جاى جاى کتاب ارجاع مى دهد.
شیوه تفسیرى
شیوه علامه طباطبایى در تفسیر به این شرح است که در آغاز چند آیه از یک سوره را مى آورد، سپس به طور جداگانه قسمت قسمت از آیه را مجدد یاد می کند و به تفسیر آن می پردازد. در این قسمت غالبا مباحث لغوى، ادبى، توضیح معناى آیه با توجه به سیاق و آیات مشابه و مسائل دلالتى آیه مطرح مى شود. پس از آن به بخشى تحت عنوان «بیان آیات» که شامل مباحث موضوعى در زمینه کلام، فلسفه، اخلاق، علوم قرآن، فقه و مباحث اجتماعى است، مى پردازد. سپس در بخشى دیگر با عنوان «بحث روایتى» نقل و نقد احادیث و اخبار آغاز مى گردد. در این قسمت علامه از منابع گوناگون حدیثى شیعه و سنی سود مى جوید و عمده مطالب را نقل و نقد دلالتى این دسته از اخبار تشکیل مى دهد.
مرحوم علامه خود در مقدمه این تفسیر، جمع بندى فشرده اى به صورت زیر به عنوان نتیجه و رهآورد این شیوه آورده است:
۱- معارف مربوط به اسماء و صفات خدا همچون حیات، علم، قدرت و....
۲- معارف مربوط به افعال خداى متعال همچون خلق، امر، اراده، مشیت، هدایت و....
۳- معارف مربوط به واسطه هاى میان خدا و انسان؛ مانند حجابها، لوح و قلم، عرش و....
۴- معارف مربوط به انسان پیش از دنیا
۵- معارف مربوط به انسان در دنیا از قبیل شناخت تاریخ نوع انسان، شناخت خود انسان، شناخت اصول اجتماعى انسان، شناخت نبوت، رسالت، وحى، الهام، کتاب، دین و....
۶- معارف مربوط به انسان پس از دنیا یعنى برزخ و معاد.
۷- معارف مربوط به اخلاق انسانى.
در ذیل بیانهاى مذکور، بحثهاى روایى متفرق و گوناگونى از پیامبر و اهل بیت علیهم السلام از طریق عامه و خاصه آورده شده و نیز به مباحث گوناگون فلسفى، علمى، تاریخى، اجتماعى و اخلاقى پرداخته شده است. اما درباره آیات الاحکام از آنجا که به فقه بازمى گردد، علامه از بحث پیرامون آنها پرهیز کرده است.
ویژگىهای تفسیر المیزان
۱. تفسیر قرآن به قرآن:
ویژگى مهم این تفسیر، روش تفسیر قرآن به قرآن است. این روش در کار ایشان، تنها به در کنار هم گذاشتن آیات، براى درک معانى واژه خلاصه نمى شود، بلکه موضوعات مشابه و مشترک در سوره هاى مختلف را کنار یکدیگر قرار مى دهد و براى درک پیام آیه از آیات دیگر کمک مى گیرد.
۲- جمع میان دو شیوه تفسیرى ترتیبى و موضوعى:
علامه با مراعات ترتیب در تفسیر آیات، آیه به آیه و سوره به سوره، از جایگاه بلند تفسیر موضوعى نیز که اهمیت آن امروزه روشن گردیده غافل نبوده و هر دو جنبه را با کمال دقت و ظرافت دنبال کرده و تفسیرى کامل در تمامى ابعاد عرضه داشته است. تفسیر موضوعى از دیدگاه ایشان اهمیت فراوانى داشته و ایشان به این ترتیب مقاصد عالى و معارف جلیل قرآن را دسته بندى کرده آماده و کامل به پژوهشگران عرضه داشته است.
۳- مطرح نمودن مساله وحدت موضوعى هر سوره:
هر سوره داراى هدف به خصوصى است که آن را با مقدمه اى ظریف دنبال مى کند و با خاتمه اى بس شیوا به پایان مى رساند و اختلاف عدد آیات سوره ها به همین امر بستگى دارد و تا مقصود نهایى انجام نگیرد، سوره به پایان نمى رسد و کوچکى و بزرگى هر سوره به کوتاهى و بلندى هدف و مقصود از هر سوره وابسته است. به عقیده علامه هر سوره صرفا مجموعه آیات پراکنده و بدون جامع واحدى نیست؛ بلکه یک وحدت فراگیر بر هر سوره حاکم است و پیوستگى آیات را مى رساند و مساله وحدت موضوعى یا وحدت سیاق در هر سوره، که از قراین کلامى قابل توجه است، از همین جا نشأت گرفته است.
۴- نظریه جریان یک روح کلى و حاکم بر سرتاسر قرآن:
این نظریه بر تمامى آیات و سور سایه افکنده، حقیقت و جان کلام الهى را تشکیل مى دهد. علامه بر این باور است که در پس ظاهر الفاظ، معانى حقیقتى والاتر نهفته است که گوهر قرآن و بطن آن را تشکیل مى دهد، داراى وحدتى استوار و از هر گونه تجزیه و تفصیل مبراست. آن حقیقت همانند روح در جسد، عینیت وجودى دارد و سر منشأ تمامى احکام و شرایع و بیانات قرآن مى باشد که نه از سنخ الفاظ و نه از سنخ مفاهیم است، بلکه از سنخ عالم ملکوت است که هرگز دست آلوده خاکیان به آن نمى رسد.
۵- توجه به شبهات و اشکالات مخالفان:
از مسائل بارز در تفسیر المیزان، توجه به شبهات و اشکالات مخالفان و نقد و بررسى آنها است. گرچه شبهات کلامى اشاعره و معتزله و مرجئه و دیگر فرقه هاى اسلام مورد توجه علامه بوده است، اما عنایت اساسى وى به شبهات مادى گرایان و مستشرقان و پاسخ به آنها بوده است. از جنبه هاى اساسى دیگر این تفسیر، مى توان به تلاش مفسر براى انطباق دین با تحولات زمان و عنایت به بحثهاى علمى و فلسفى و کلامى اشاره کرد.
۶- نحوه رسیدن به حقایق تفسیرى و دقائق تأویلى قرآن:
این عمده ترین ویژگى است که از جایگاه فطرت پاک و درون تابناک باید نشأت گیرد و علامه بزرگ از همین صراط سوىّ به مبانى تفسیر و معانى تأویل دست یافته است. توضیح اینکه قرآن در بیان مطالب و ارائه مقاصد- چه تفسیر و چه تأویل- شیوه خاصى دارد که از سایر شیوه ها جداست. قرآن براى رساندن مطالب خود و القاى مفاهیم عالى، روشى مخصوص به خود دارد و اگر کسى خواسته باشد از روشهاى معمولى براى رسیدن به معانى قرآن بهره گیرد، بسى اشتباه رفته، زیرا قرآن کلام الهى است و فروغى فروزان دارد که هر دلى آمادگى تابش آن را ندارد. علامه طباطبایى با همین دید روشن و نهاد پاک، پایه این تفسیر ارزشمند را پى ریزى نموده و کاملا در این راه موفق گردیده و توانسته حقایقى گرانبها را براى امت اسلام به ارمغان آورد که دیگران توان آن را نداشتند و خود را به دشوارى انداختند. تأویل از دیدگاه علامه واقعیتى است که بیانات قرآنى از حکم و پند و حکمت بدان تکیه دارند و این حقیقت در تمام آیات قرآنى -چه محکم و چه متشابه- موجود است و از قبیل مفاهیم و مدلولهاى الفاظ نیست؛ بلکه از امور عینى خارجى است و الفاظ آن را در برنمى گیرند و از آن رو، خداوند آن را با الفاظ به بند کشید تا بشر را اندکى با حقیقت آن آشنا سازد. به باور علامه منظور از تأویل آیه، جنبه مفهومى آن نیست که آیه بر آن دلالت مى کند؛ بلکه تأویل از قبیل امور خارجى است؛ البته نه هر امر خارجى تا اینکه مصداق خارجى خبر، تأویل آن باشد؛ بلکه امر خارجى خاصى که نسبت آن با کلام الهى نسبت ممثّل با مثال و باطن با ظاهر است. خلاصه آنکه تأویل قرآن عبارت است، از حِکم و مصالح نهفته که منظور الهى بوده و تمامى احکام و معارف قرآن از همانجا نشأت گرفته است.
ترجمههای تفسیر المیزان
ترجمه فارسى این کتاب به همت جمعى از فضلاء و مدرسین حوزه علمیه قم در ۴۰ مجلد توسط آیت الله ناصر مکارم شیرازى، شیخ محمدجواد کرمانى، محمدتقى مصباح یزدى، محمدرضا صالحى کرمانى، سید محمد خامنه اى، عبدالکریم بروجردى، سید محمدباقر موسوى همدانى فراهم گردیده است. همچنین ترجمه دیگرى در ۲۰ جلد که تماما توسط سید محمدباقر موسوى همدانى ترجمه و منتشر شده است.
اصل تفسیر المیزان به زبان عربی در ۲۰ مجلد نوشته شده است و در حدود ۸۰۰۰ صفحه است و ترجمه فارسی آن در حدود ۱۶۰۰۰ صفحه یا کمی بیشتر است.
«المیزان» به زبانهاى گوناگون دیگر، از جمله انگلیسى، اردو، ترکى و اسپانیولى ترجمه شده است. ترجمه انگلیسى آن از اول قرآن تا آیه ۷۶ سوره نساء است که چهار جلد را در بر مى گیرد.
ترجمه اى از خلاصه تفسیر المیزان، به همت فاطمه مشایخ نیز صورت گرفته است. این کتاب از سوره اعراف آغاز شده و با سوره هود پایان مى پذیرد. نویسنده سعى نموده تا مباحث اصلى تفسیر المیزان را در این کتاب براى جوانان یادآورى کند.
منابع
- "معرفی تفسیر المیزان تألیف مرحوم سید محمد حسین طباطبائی، رضا استادی"، ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۱.
- "المیزان فی تفسیر القرآن"، کتابشناسی طهور، بازیابی: ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۱.
- نرم افزار جامع التفاسیر، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
- کتابشناسی تفصیلی مذاهب اسلامی، محمدرضا ضمیری.
تفسیر قرآن | |
درباره تفسیر قرآن: | تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن |
---|---|
اصطلاحات: | اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات |
شاخه های تفسیر قرآن: |
تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی) |
روشهای تفسیری قرآن: |
|
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف: |
|