احسن الحدیث: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | {{مقاله خوب}} | ||
{{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}} | {{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}} | ||
+ | '''«أحسنُ الحدیث»''' از اوصاف یا نامهاى [[قرآن|قرآن کریم]] است. شیوایى و فصاحت، نظم و اسلوب بیانى ویژه، صدق محض بودن، دربرگیرى اخبار غیبى، علوم فراوان و جامعیت را، از جمله دلایل «احسنالحدیث» بودن قرآن برشمردهاند. | ||
− | از | + | ==واژهشناسی== |
+ | این ترکیب، از ۲ واژه «احسن» به معناى نیکوترین و «حدیث» بدست آمده است. لغتشناسان معمولا هر امر نوظهورى اعمّ از شىء،<ref> مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۳۶.</ref> سخن<ref> مفردات، ص ۲۲۲.</ref> و خبر<ref> الوجوه والنظائر، ج ۱، ص ۲۶۸.</ref> را حدیث گفتهاند که رایجترین معناى آن در [[قرآن]]، سخن و کلام است و از معانى غیررایج آن مىتوان به خبر و عبرت اشاره کرد.<ref> همان.</ref> | ||
− | + | ==احسن الحدیث در قرآن== | |
− | از مجموع | + | از مجموع ۲۳ بار کاربرد مفرد «حدیث»، معناى ۹ آیه ([[سوره اعراف]]/۷، ۱۸۵؛ [[سوره کهف]]/۱۸، ۶؛ [[سوره زمر]]/۳۹،۲۳؛ [[سوره جاثیه]]/۴۵، ۶؛ [[سوره طور]]/۵۲، ۳۴؛ [[سوره نجم]]/۵۳، ۵۹؛ [[سوره واقعه]]/۵۶، ۸۱؛ [[سوره قلم]]/۶۸، ۴۴؛ [[سوره مرسلات]]/۷۷، ۵۰) را مىتوان با [[قرآن]] پیوند داد که به طور تقریبى در همه آنها نوعى تهدید و سرزنش کافران به دلیل بىتوجهى به آیات الهى به چشم مىخورد. |
− | برخى معتقدند واژه | + | برخى معتقدند واژه حدیث در آیه ۵۹ سوره نجم، به مضمون آیات پیش از خود اشاره دارد. برخى نیز حدیث را فقط در آیاتى چون ۸۱ [[سوره واقعه]] و ۶ [[سوره کهف]] که با پیشوندهاى احسن و اسم اشاره «هذا» همراه هستند، به معناى قرآن دانستهاند<ref> اسماء القرآن، ص ۶۱.</ref> که شاید به جاى مفهوم کلى [[آیه]]، صرفاً معناى واژه مورد نظر آنها باشد. |
− | + | آشکارترین مورد وصف [[قرآن]] به حدیث، آیه ۲۳ [[سوره زمر]]/۳۹ است که بر مبناى آن، قرآن نه تنها حدیث، بلکه نیکوترین حدیث و سخن (احسن الحدیث) به شمار مىآید و آیاتش (در لطف، زیبایى، عمق و محتوا) همانند یکدیگر است. آیاتى مکرر و منسجم دارد که از شنیدن آنها، بر اندام کسانى که از پروردگارشان مىترسند، لرزه مىافتد: {{متن قرآن|«اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِی تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِکرِ اللَّهِ ذَلِک هُدَى اللَّهِ یهْدِی بِهِ مَنْ یشَاء وَمَن یضْلِلْ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ»}}. | |
− | + | گفتهاند: درخواست [[صحابه]] [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلى الله علیه و آله براى بیان داستان پیشینیان،<ref> روح المعانى، مج ۱۳، ج ۲۳، ص ۳۸۱.</ref> یا شنیدن سخنى از او جهت رفع خستگى و ملال،<ref> الکشاف، ج ۴، ص ۱۲۳.</ref> [[سبب نزول]] آیه (أحسن الحدیث) شده است که هر دو شأن نزول، افزون بر نمایاندن جایگاه نشاطآفرین قرآن،<ref> روح المعانى، مج ۱۳، ج ۲۳، ص ۳۸۱.</ref> ضرورت مراجعه مسلمانان را در نخستین گام به قرآن یادآور مىشود. | |
− | + | در حالى که بسیارى از مفسران، احسنالحدیث را به معناى نیکوترین کلام مىدانند،<ref> کنزالدقائق، ج ۱۱، ص ۲۹۷؛ روح المعانى، مج ۱۳، ج ۲۳، ص ۳۸۱؛ المیزان، ج ۱۷، ص ۲۵۶.</ref> برخى با انطباق مفهوم تکرار که در [[مثانی (اسامی و اوصاف قرآن)|مثانى]] و متشابه نهفته است، با داستانهاى مکرر قرآن<ref> روان جاوید، ج ۴، ص ۴۹۳.</ref> و شاید به تأثیر از آیاتى مانند {{متن قرآن|«وَهَلْ أَتَاک حَدِیثُ مُوسَى»}} ([[سوره طه]]/۲۰، ۹) و نیز [[شأن نزول]] آیه، احسنالحدیث را به احسنالقصص [[تفسیر]] کردهاند.<ref>الوجوه والنظائر، ج۱، ص۲۶۹.</ref> | |
− | + | ==دلایل نامگذاری قرآن به احسنالحدیث== | |
+ | گستردهترین بحث درباره [[آیه]] مذکور، وجه وصف یا نامگذارى [[قرآن]] به احسن الحدیث است. در این جهت، اغلب به جنبههاى لفظى و معنایى قرآن پرداختهاند. از جامعترین دیدگاهها، نظر [[فخر رازى]] است که هر دو بُعد یاد شده را در نظر داشته است.<ref> التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۲۶۸ـ۲۷۱.</ref> | ||
− | + | برخی مفسران، نوآورىهای قرآن،<ref> نمونه، ج ۱۲، ص ۱۶۲.</ref> تازگى نزول آن در مقایسه با کتابهاى آسمانى پیشین<ref> تفسیر ماوردى، ج ۵، ص ۱۲۲.</ref> و نیز کلام<ref> روح المعانى، مج ۱۳، ج ۲۳، ص ۳۸۱.</ref> و خبر جدید بودن<ref> التحریر والتنویر، ج ۱۵، ص ۲۵۵.</ref> آن را دلیل وصف یا نامگذارى قرآن به «حدیث» مىدانند. | |
− | + | همچنین، شیوایى و فصاحت،<ref> تفسیر ماوردى، ج ۵، ص ۱۲۲.</ref> نظم<ref> روح البیان، ج ۸، ص ۹۷.</ref> و اسلوب بیانى ویژه<ref> التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۲۶۸.</ref> را از ویژگىهاى برترى لفظى قرآن و احسنالحدیث بودن آن برشمردهاند. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
+ | برخی نیز از چهره معنوى قرآن پرده برگرفته و برخى از ویژگىهاى برترى معنایى آن مانند موارد ذیل را نمایاندهاند: مصونیت از تناقض<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۲۶۸.</ref> و حق و صدق محض بودن،<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۲۵۶.</ref> دربرگیرى اخبار غیبى،<ref>فتح البیان، ج ۸، ص ۲۱۹.</ref> علوم فراوان<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۲۶۸.</ref> و شگفتىهاى آفرینش،<ref> التحریر والتنویر، ج ۲۳، ص ۳۸۵.</ref> انبوهى [[احکام]] در مقایسه با کتابهاى پیشین،<ref>کشف الاسرار، ج ۸، ص ۴۰۳.</ref> هدایت تودهها و بیدار ساختن افکار واندیشهها،<ref> شناخت قرآن، ص ۱۲.</ref> و جامعیت آن به دلیل در برداشتن اصول، فروع و اخلاق.<ref> الحدید، ۶، ص ۱۵۸.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <references/> | + | <references /> |
− | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | + | * [[دائرة المعارف قرآن کریم]]، تقى صادقی، جلد ۲، صفحه ۲۹۸-۳۰۰. | |
+ | {{قرآن}} | ||
+ | {{سنجش کیفی | ||
+ | |سنجش=شده | ||
+ | |شناسه= متوسط | ||
+ | |عنوان بندی مناسب= خوب | ||
+ | |کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب | ||
+ | |رعایت سطح مخاطب عام= خوب | ||
+ | |رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب | ||
+ | |جامعیت= خوب | ||
+ | |رعایت اختصار= خوب | ||
+ | |سیر منطقی= خوب | ||
+ | |کیفیت پژوهش= خوب | ||
+ | |رده= دارد | ||
+ | }} | ||
[[رده: واژگان قرآنی]] | [[رده: واژگان قرآنی]] | ||
[[رده:اسامی و اوصاف قرآن]] | [[رده:اسامی و اوصاف قرآن]] | ||
+ | [[رده: مقاله های مهم]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۱۶
«أحسنُ الحدیث» از اوصاف یا نامهاى قرآن کریم است. شیوایى و فصاحت، نظم و اسلوب بیانى ویژه، صدق محض بودن، دربرگیرى اخبار غیبى، علوم فراوان و جامعیت را، از جمله دلایل «احسنالحدیث» بودن قرآن برشمردهاند.
واژهشناسی
این ترکیب، از ۲ واژه «احسن» به معناى نیکوترین و «حدیث» بدست آمده است. لغتشناسان معمولا هر امر نوظهورى اعمّ از شىء،[۱] سخن[۲] و خبر[۳] را حدیث گفتهاند که رایجترین معناى آن در قرآن، سخن و کلام است و از معانى غیررایج آن مىتوان به خبر و عبرت اشاره کرد.[۴]
احسن الحدیث در قرآن
از مجموع ۲۳ بار کاربرد مفرد «حدیث»، معناى ۹ آیه (سوره اعراف/۷، ۱۸۵؛ سوره کهف/۱۸، ۶؛ سوره زمر/۳۹،۲۳؛ سوره جاثیه/۴۵، ۶؛ سوره طور/۵۲، ۳۴؛ سوره نجم/۵۳، ۵۹؛ سوره واقعه/۵۶، ۸۱؛ سوره قلم/۶۸، ۴۴؛ سوره مرسلات/۷۷، ۵۰) را مىتوان با قرآن پیوند داد که به طور تقریبى در همه آنها نوعى تهدید و سرزنش کافران به دلیل بىتوجهى به آیات الهى به چشم مىخورد.
برخى معتقدند واژه حدیث در آیه ۵۹ سوره نجم، به مضمون آیات پیش از خود اشاره دارد. برخى نیز حدیث را فقط در آیاتى چون ۸۱ سوره واقعه و ۶ سوره کهف که با پیشوندهاى احسن و اسم اشاره «هذا» همراه هستند، به معناى قرآن دانستهاند[۵] که شاید به جاى مفهوم کلى آیه، صرفاً معناى واژه مورد نظر آنها باشد.
آشکارترین مورد وصف قرآن به حدیث، آیه ۲۳ سوره زمر/۳۹ است که بر مبناى آن، قرآن نه تنها حدیث، بلکه نیکوترین حدیث و سخن (احسن الحدیث) به شمار مىآید و آیاتش (در لطف، زیبایى، عمق و محتوا) همانند یکدیگر است. آیاتى مکرر و منسجم دارد که از شنیدن آنها، بر اندام کسانى که از پروردگارشان مىترسند، لرزه مىافتد: «اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِی تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِکرِ اللَّهِ ذَلِک هُدَى اللَّهِ یهْدِی بِهِ مَنْ یشَاء وَمَن یضْلِلْ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ».
گفتهاند: درخواست صحابه پیامبر صلى الله علیه و آله براى بیان داستان پیشینیان،[۶] یا شنیدن سخنى از او جهت رفع خستگى و ملال،[۷] سبب نزول آیه (أحسن الحدیث) شده است که هر دو شأن نزول، افزون بر نمایاندن جایگاه نشاطآفرین قرآن،[۸] ضرورت مراجعه مسلمانان را در نخستین گام به قرآن یادآور مىشود.
در حالى که بسیارى از مفسران، احسنالحدیث را به معناى نیکوترین کلام مىدانند،[۹] برخى با انطباق مفهوم تکرار که در مثانى و متشابه نهفته است، با داستانهاى مکرر قرآن[۱۰] و شاید به تأثیر از آیاتى مانند «وَهَلْ أَتَاک حَدِیثُ مُوسَى» (سوره طه/۲۰، ۹) و نیز شأن نزول آیه، احسنالحدیث را به احسنالقصص تفسیر کردهاند.[۱۱]
دلایل نامگذاری قرآن به احسنالحدیث
گستردهترین بحث درباره آیه مذکور، وجه وصف یا نامگذارى قرآن به احسن الحدیث است. در این جهت، اغلب به جنبههاى لفظى و معنایى قرآن پرداختهاند. از جامعترین دیدگاهها، نظر فخر رازى است که هر دو بُعد یاد شده را در نظر داشته است.[۱۲]
برخی مفسران، نوآورىهای قرآن،[۱۳] تازگى نزول آن در مقایسه با کتابهاى آسمانى پیشین[۱۴] و نیز کلام[۱۵] و خبر جدید بودن[۱۶] آن را دلیل وصف یا نامگذارى قرآن به «حدیث» مىدانند.
همچنین، شیوایى و فصاحت،[۱۷] نظم[۱۸] و اسلوب بیانى ویژه[۱۹] را از ویژگىهاى برترى لفظى قرآن و احسنالحدیث بودن آن برشمردهاند.
برخی نیز از چهره معنوى قرآن پرده برگرفته و برخى از ویژگىهاى برترى معنایى آن مانند موارد ذیل را نمایاندهاند: مصونیت از تناقض[۲۰] و حق و صدق محض بودن،[۲۱] دربرگیرى اخبار غیبى،[۲۲] علوم فراوان[۲۳] و شگفتىهاى آفرینش،[۲۴] انبوهى احکام در مقایسه با کتابهاى پیشین،[۲۵] هدایت تودهها و بیدار ساختن افکار واندیشهها،[۲۶] و جامعیت آن به دلیل در برداشتن اصول، فروع و اخلاق.[۲۷]
پانویس
- ↑ مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۳۶.
- ↑ مفردات، ص ۲۲۲.
- ↑ الوجوه والنظائر، ج ۱، ص ۲۶۸.
- ↑ همان.
- ↑ اسماء القرآن، ص ۶۱.
- ↑ روح المعانى، مج ۱۳، ج ۲۳، ص ۳۸۱.
- ↑ الکشاف، ج ۴، ص ۱۲۳.
- ↑ روح المعانى، مج ۱۳، ج ۲۳، ص ۳۸۱.
- ↑ کنزالدقائق، ج ۱۱، ص ۲۹۷؛ روح المعانى، مج ۱۳، ج ۲۳، ص ۳۸۱؛ المیزان، ج ۱۷، ص ۲۵۶.
- ↑ روان جاوید، ج ۴، ص ۴۹۳.
- ↑ الوجوه والنظائر، ج۱، ص۲۶۹.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۲۶۸ـ۲۷۱.
- ↑ نمونه، ج ۱۲، ص ۱۶۲.
- ↑ تفسیر ماوردى، ج ۵، ص ۱۲۲.
- ↑ روح المعانى، مج ۱۳، ج ۲۳، ص ۳۸۱.
- ↑ التحریر والتنویر، ج ۱۵، ص ۲۵۵.
- ↑ تفسیر ماوردى، ج ۵، ص ۱۲۲.
- ↑ روح البیان، ج ۸، ص ۹۷.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۲۶۸.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۲۶۸.
- ↑ المیزان، ج ۱۷، ص ۲۵۶.
- ↑ فتح البیان، ج ۸، ص ۲۱۹.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۲۶۸.
- ↑ التحریر والتنویر، ج ۲۳، ص ۳۸۵.
- ↑ کشف الاسرار، ج ۸، ص ۴۰۳.
- ↑ شناخت قرآن، ص ۱۲.
- ↑ الحدید، ۶، ص ۱۵۸.
منابع
- دائرة المعارف قرآن کریم، تقى صادقی، جلد ۲، صفحه ۲۹۸-۳۰۰.