عبدالله بن مسعود: تفاوت بین نسخهها
(افزودن رده های جدید) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) جز (مهدی موسوی صفحهٔ ابن مسعود را به عبدالله بن مسعود که تغییرمسیر بود منتقل کرد) |
||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | {{ | + | {{خوب}} |
+ | '''«عبدالله بن مسعود»''' (م، ۳۲ ق)، از [[صحابه]] مشهور [[رسول خدا]] صلی الله علیه وآله و از نخستین مسلمانان صدر [[اسلام]] به شمار میرود. ابن مسعود از راویان [[حدیث]] و مفسران [[قرآن]] و قاریان صاحب مصحف در قرن اول هجری بود و مدتها در [[مدینه]] و [[کوفه]]، به تعلیم قرآن و نقل روایات اشتغال داشت. | ||
+ | ==زندگینامه== | ||
+ | ===در زمان پیامبر اسلام=== | ||
+ | ابوعبدالرحمن عبدالله بن مسعود در کودکی در [[مکه]] به چوپانی گوسفندان عقبة بن ابی معیط (از سران [[قریش]]) اشتغال داشت. روزی [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله از کنار او می گذشت، گوسفندی را که هنوز آبستن نشده و وقت شیر دادن او نشده بود طلبید و با دست خود از او شیر دوشید و ابن مسعود با دیدن این [[معجزه]] به آن حضرت [[ایمان]] آورد.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۹۸۷ </ref> | ||
+ | به همین جهت او یکی از نخستین مسلمانان صدر اسلام به شمار میرود، و از قول خود او آمده که ششمین مسلمان بوده است.<ref>ابن اسحاق، ۱۴۳؛ حاکم نیشابوری، ۳ / ۳۱۳.</ref> پیش از مسلمان شدن در خانه ارقم زندگی میکرد و بعد از قبول [[اسلام]] به خدمتگزاری خانه پیامبر اکرم پذیرفته شد. | ||
− | + | ابن مسعود از آن دسته از [[صحابه]] بود که خیلی زود در پرتو صحبت رسول خدا صلی الله علیه و آله با رموز [[قرآن]] و حقایق اسلام آشنا شد؛ تا جایی که پیامبر او را مامور کرد در مقابل معاندان اسلام بایستد و از اسلام دفاع کند. او پس از پیامبر (ص)، نخستین مسلمانی بود که قرآن را به صدای بلند در مکه [[تلاوت قرآن|تلاوت]] کرد و کافران او را به شدت کتک زدند. | |
− | + | عبدالله بن مسعود دو بار به [[حبشه]] هجرت کرد و سپس به خانه [[معاذ بن جبل]] در [[مدینه]] وارد شد. پیامبر بین او و معاذ بن جبل (یا به قولی سعد بن معاذ)، پیمان [[برادری]] برقرار فرمود.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱ / ۲۷۱.</ref> | |
− | ==پانویس == | + | ابن مسعود در بسیاری از [[غزوات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله|غزوات پیامبر]] شرکت داشت؛ او در [[غزوه بدر]]، [[ابوجهل]] را به قتل آورد و سر او را از تنش جدا کرد.<ref>بحارالانوار، ج۱۹، ص۲۵۷.</ref> [[ابن عباس]] وی را از معدود یاران پیامبر (ص) می داند که در [[غزوه احد|جنگ اُحد]] از او جدا نشدند.<ref>ابن ابی الحدید، ۱۳ / ۲۹۳.</ref> |
+ | ===در زمان خلفا=== | ||
+ | از جزئیات زندگی عبدالله بن مسعود، پس از [[رحلت پیامبر اسلام|رحلت رسول خدا]] صلی الله علیه و آله اطلاع دقیقی در دست نیست. مطابق با خبری، او از جمله کسانی بوده است که بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله بر خلافت [[ابوبکر]] اعتراض کرده است.<ref>بحارالانوار،ج۲۸، ص۲۰۸</ref> نام او همچنین در [[جنگ یرموک]] و سایر فتوحات [[شام]] برده شده است. در ۲۱ قمری، [[عمر بن خطاب|عمر]] او را که در حمص بود، فراخواند و برای نظارت بر [[بیت المال]] و [[قضاوت|قضا]] به [[کوفه]] فرستاد.<ref>بلاذری، فتوح، ص۲۶۹؛ طبری، تاریخ ج۱، صص۲۶۳۷، ۲۶۴۵-۲۶۴۷.</ref> | ||
+ | |||
+ | پس از قتل [[عمر بن خطاب |عمر]]، [[عثمان بن عفان|عثمان]] نیز او را بر منصب خود ابقا کرد و در [[عراق]] زمینی به او بخشید.<ref>بلاذری، فتوح، ص۲۷۳.</ref> هنگامی که عثمان، [[ولید بن عقبه]] را به جای [[سعد بن ابی وقاص]] به عنوان والی جدید [[کوفه]] منصوب نمود، ولید شروع به برداشت از بیت المال نمود و ابن مسعود معترض او شد. اما عثمان از کارهای ولید حمایت نمود.<ref>شری، محمدجواد، امیرالمؤمنین (ع) اسوه وحدت، ترجمه محمدرضا عطایی، ص۳۲۷</ref> و ابن مسعود با حالت قهر کلید بیت المال را به [[ولید بن عقبه]] داد و زبان به اعتراض نسبت به عثمان گشود. در پی این درگیری، ولید نامه ای به عثمان نوشت و ما وقع را شرح داد و عثمان که از ابن مسعود بر آشفته بود، او را به [[مدینه]] بازخواند. در مدینه عثمان، وی را ناسزا گفت و دستور داد که او را به زور از [[مسجد]] برانند و به او اجازه خروج از مدینه را نداد. در طول مدتی که ابن مسعود در مدینه بود، عثمان عطای او را از بیت المال قطع کرد. یکی از علل ناخشنودی عثمان از ابن مسعود، حضور وی در تدفین و [[نماز میت|نماز]] بر پیکر [[ابوذر]] در [[ربذه|رَبَذه]] است.<ref>ابن هشام، ۲ / ۵۲۴، واقدی، ۲ / ۱۰۰۱.</ref> | ||
+ | |||
+ | ابن مسعود تا ۳ سال در مدینه بود و سرانجام در سال ۳۲ قمری در مدینه از دنیا رفت. او پیش از مرگ [[وصیت]] نمود که عثمان بر او نماز نخواند و لذا پس از مرگش عثمان را مطلع ننمودند و [[عمار یاسر]] بر او نماز خواند و در [[بقیع]] مدفون شد.<ref> بلاذری، انساب الاشراف، ج۵، ص۵۲۴ و ۵۲۵</ref> | ||
+ | |||
+ | ==فعالیتهای علمی== | ||
+ | |||
+ | ابن مسعود در بسیاری از مناسبتهای نزول [[قرآن]] شخصاً حضور داشت و از زمان [[پیامبر اسلام|پیامبر]] (ص) به تعلیم قرآن میپرداخت. براساس روایتی، ابن مسعود یکی از چهارتنی بوده است که پیامبر (ص) فراگرفتن قرآن را از آنان توصیه کرده بود. روایتی از رسول خدا نقل شده که اصحاب را به یادگیری قرآن از ابن مسعود (ابن ام عبد) فرمان می دهد: «قال صلى الله علیه و آله: مَنْ اَحَبَّ اَن یسْمَعَ الْقُرآنَ غَضَّا فَلْیسْمَعْهُ مِنْ ابْنِ اُمّ عَبْدٍ».<ref>شیخ عباس قمی، منتهى الآمال فی تواریخ النبی و الآل ،ج۱، ص۳۰۴</ref> | ||
+ | |||
+ | وی مدتها در مدینه و کوفه، پس از وفات پیامبر (ص) نیز به تعلیم قرآن اشتغال داشت و حتی برخی از صحابۀ برجسته چون [[ابن عباس]] از او قرآن آموخته و در مواردی از قرائت وی پیروی کردهاند.<ref>نک : ابن ابی داوود، ۵۵.</ref> | ||
+ | |||
+ | براساس آنچه در منابع آمده، ابن مسعود آیات [[قرآن]] را از حفظ بر شاگردان خود املا مینمود و آنان قرائت او را در مصاحفی مینوشتند.<ref>ر.ک:بسوی، ج۲، ص۵۳۸؛ «المبانی »، صص۳۵-۳۶؛ ابونعیم، ج۱، ص۱۲۴.</ref> در [[کوفه]] شماری از بزرگان [[تابعین]] چون اسود بن یزید، زِرّ ابن حُبیش، عبید بن قیس، ابوعبدالرحمن سلمی، ابوعمرو شیبانی و زید بن وهب از محضر او قرائت آموختند و تا چندی قرائت او در کوفه غالب بود.<ref>ابن مجاهد، ۶۶-۶۷؛ ابن جزری، ۱ / ۴۵۸.</ref> | ||
+ | |||
+ | در جریان [[جمع قرآن|گردآوری قرآن]] و فراهم آوردن مصحف رسمی توسط [[عثمان بن عفان|عثمان]] و به مباشرت [[زید بن ثابت]]، در روایات سخن از نسخهای با عنوان «مصحف ابن مسعود» به میان آمده که مورد توجه قرار نگرفته و عثمان او را امر کرده مصحف خود را تحویل نماید تا به همراه دیگر مصاحف از بین برده شود. به گفته روایات، ابن مسعود به این امر تن در نداد و به همین سبب به امر عثمان مضروب شد.<ref>ابن ابی داوود، کتاب المصاحف، ۱۳۵۵ق، ص۱۳-۱۸.</ref> اما بنا به برخی روایات ابن مسعود از این موضع خود عدول کرد و مصحف عثمانی را تأیید نمود.<ref>ابن ابی داوود، کتاب المصاحف، ۱۳۵۵ق، ص۱۸؛ «المبانی »، ص۹۵؛ ابن اثیر، الکامل، ج۳، ص۱۱۲.</ref> | ||
+ | |||
+ | ابن مسعود که دیر زمانی محضر پیامبر (ص) را درک کرده بود، [[احادیث]] بسیاری از آن حضرت روایت کرده است. بنابر آنچه نووی آورده، احادیث منقول از ابن مسعود در کتب معتبر ۸۴۸ حدیث است. در احادیث ابن مسعود موضوعات متنوعی چون: موضوعات فقهی به خصوص صلات، [[زهد]] و اخلاق، [[تفسیر]]، تاریخ و معرفة الصحابه دیده میشود. او احادیث فراوانی از [[رسول خدا]] در فضایل [[امام علی علیه السلام|امیرمؤمنان علی]] علیه السلام روایت کرده است که از پایههای معتقدات [[شیعه]] به شمار میرود. حدیث خلافت، حدیث ولایت، حدیث سبق اسلام علی علیه السلام، حدیث تقرب، حدیث حکمت و... که در [[صحاح سته|صحاح ستّه]] و مدارک معتبر [[اهل سنت]] نیز از او نقل شده، از جملهی آنهاست.<ref>عبدالله بن مسعود، دانشنامه رشد</ref> | ||
+ | |||
+ | همچنین در منابع گوناگون تأکید شده است که ابن مسعود در شمار صحابهای بود که [[فتوا]] میدادند و مردم در مسائل [[فقه|فقهی]] بدانان رجوع می کردند.<ref>خطیب، تاریخ، ۱ / ۱۴۷؛ حاکم نیشابوری، ۳ / ۳۱۵.</ref> او از عالم ترین صحابه در [[احکام شرعی|احکام شرعی]] بوده و در پایهگذاری مکتب فقهی کوفه نقش بسزایی داشته است. | ||
+ | |||
+ | == ابنمسعود و اهلبیت == | ||
+ | در مورد ارتباط عبدالله ابن مسعود با [[اهل بیت]] علیهم السلام و میزان محبت و ولایت او نسبت به ایشان، اقوال مختلفی وجود دارد؛ در این زمینه می توان گفت: ابن مسعود بیشتر اوقات همراه [[پیامبر اسلام|پیامبر]] (ص) بوده و کارها را برای آن حضرت مهیا می نمود، عصا دست پیامبر (ص) می داد و کفش های حضرت را آماده می کرد تا جایی که درون خانه حضرت رفت و آمد داشت. در جای دیگر پیامبر (ص) به [[حضرت علی]] (ع) فرمود: اگر قرار باشد کسی را بدون مشورت امیر دیگران کنم او (ابن مسعود) است. حضرت علی (ع) هم وقتی درباره ابن مسعود صحبت می شد به بزرگی از او یاد می نمود. وقتی حضرت علی (ع) به [[کوفه]] آمد درباره ابن مسعود از مردم سؤال کرد جواب دادند در اخلاق بسیار نیکو بود و ما مهربان تر از او در تعلیم ندیده بودیم. بعد حضرت هم فرمودند او مردی بود که قرآن را نیکو می خواند و حلال و حرام آن را رعایت می کرد و فقیه و دانا به [[سنت]] رسول خدا (ص) بود. | ||
+ | |||
+ | بزرگانی مانند [[سید مرتضی]] در کتاب «[[الشافی فی الامامة (کتاب)|الشافی فی الامامة]]» به بزرگی از او یاد کرده و بسیار او را تمجید می کند و می گوید: شکی نیست که ابن مسعود از بزرگان [[صحابه]] و اهل طهارت و فضل و ایمان بوده و مدح و ثنای پیامبر (ص) را می کرده و پیامبر (ص) هم او را مدح می نموده است.<ref>سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ج ۴، ص ۲۸۳، به نقل از قاموس الرجال تستری، ج ۶، ص ۶۰۰.</ref> [[عبدالله مامقانی|علامه مامقانی]] در کتاب «[[تنقیح المقال فی علم الرجال (کتاب)|تنقیح المقال]]» به نیکی از او یاد کرده و می گوید: اموری وجود دارد که دلالت می کند ابن مسعود از محبین اهل بیت علیهم السلام بوده است و [[خلافت]] دیگران را قبول نداشته از جمله این که: | ||
+ | |||
+ | الف. ابن مسعود یکی از دوازده نفری بوده که با خلافت [[ابوبکر]] مخالفت کرد و گفت اهل بیت پیامبر (ص) بر خلافت او مقدم هستند از جمله [[امام علی علیه السلام|علی ابی ابیطالب]] (ع) که باید آنچه خدا برای او قرار داده به او بدهید. | ||
+ | |||
+ | ب. ابن مسعود از کسانی بوده که در جریان [[تشییع جنازه]] [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت زهرا]] (س) حضور داشته و با این که این از اسرار شیعه بوده، او از جمله نمازگزاران بر دختر پیامبر (ص) بوده و این می تواند دلیلی باشد بر شیعه بودن و مورد عنایت بودن او. | ||
+ | |||
+ | ج. از جمله کسانی است که بر بدن [[ابوذر غفاری]] نماز خواند و او را [[غسل]] و [[کفن]] کرد و این در حالی است که پیامبر (ص) به ابوذر خبر داده بود که مؤمنانی تو را غسل و کفن و دفن می کنند. | ||
+ | |||
+ | د. ابن مسعود از کسانی است که خودش از پیامبر (ص) روایتی را نقل کرده که جانشینان پیامبر (ص) دوازده نفرند که همان حضرت علی (ع) و فرزندانش هستند و نمی توان قبول کرد چیزی را که خودش نقل کرده قبول نداشته باشد و به آن معتقد نباشد.<ref>مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، ج ۲، ص ۲۱۶.</ref> | ||
+ | |||
+ | اما از طرف دیگر برخی علمای [[رجال]] او را پیرو [[عامه]] دانسته اند و شواهدی را در مخالفت ابن مسعود با حضرت علی (ع) نقل کرده اند، از جمله [[فتوا|فتاوایی]] که در باب [[ارث]] داده با حضرت علی (ع) مخالف بوده و اختلافاتی در قرائت [[قرآن]] با قرائت [[ائمه اطهار|ائمه]] (ع) داشته است یعنی ائمه بر قرائت او صحه نگذاشتند، از جمله از [[امام باقر]] (ع) نقل شده که فرمود ابن مسعود دو سوره [[معوذتین]] را از قرآن حذف کرده بود در حالی که پدرم فرمود ابن مسعود این کار را به رای خودش انجام داده است.<ref>علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج ۲، ص ۴۵۰.</ref> | ||
+ | |||
+ | [[محمدتقی شوشتری|علامه تستری]] در کتاب «[[قاموس الرجال شوشتری (کتاب)|قاموس الرجال]]» به دلایلی که در شیعه بودن ابن مسعود ذکر شد خدشه می کند و می گوید: خبر انکار دوازده نفر به خلافت ابوبکر در منابع دیگر مثل [[الاحتجاج (کتاب)|احتجاج طبرسی]] ذکر شده و ابن مسعود جزء آنها شمرده نشده است و از طرفی اخباری بر مخالفت او با حضرت علی (ع) داریم.<ref>محمدتقی تستری، قاموس الرجال، ج ۶، ص ۶۰۰ – ۶۰۸.</ref> | ||
+ | |||
+ | [[سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خوئی]] هم در کتاب «[[معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة (کتاب)|معجم]]» خود او را محبّ حضرت علی (ع) نمی داند و می گوید: تابع حضرت نبوده ولی چون در اسناد کتاب [[کامل الزیارات]] آمده می شود حکم به وثاقت او داد.<ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۰، ص ۳۲۲.</ref> | ||
+ | |||
+ | نتیجه این که با توجه به فضائل جناب ابن مسعود و ارتباط نزدیک وی با پیامبر(ص)، این مطلب که او از محبین اهل بیت(ع) بوده است به راحتی قابل اثبات است، اما این که وی معتقد به [[امامت]] و [[خلافت]] بلافصل حضرت علی (ع) بوده است هرچند مورد اختلاف است ولی با توجه به تعریف و تمجید سید مرتضی از او و قرائن دیگر، شاید بتوانیم بگوئیم وی معتقد به امامت حضرت علی(ع) نیز بوده است. | ||
+ | ==پانویس== | ||
<references /> | <references /> | ||
− | == | + | ==منابع== |
− | + | *"ابن مسعود، ابوعبدالرحمن"، احمد پاکتچی، [https://www.cgie.org.ir/fa/article/224137/%D8%A7%D8%A8%D9%86-%D9%85%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF%D8%8C-%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%86 دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]، جلد ۴. | |
− | + | *بحارالأنوار، محمدباقر مجلسى، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق. | |
+ | *منتهى الآمال، شیخ عباس قمی، قم، دلیل، چاپ اول، ۱۳۷۹ ش. | ||
+ | *"عبدالله بن مسعود"، [http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87+%D8%A8%D9%86+%D9%85%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF&SSOReturnPage=Check&Rand=0 دانشنامه رشد]، بازیابی: ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۳. | ||
+ | *"امیرالمؤمنین اسوه وحدت"، محمدجواد شری، ترجمه محمدرضا عطایی، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۲ش. | ||
+ | *"آیا عبدالله بن مسعود از محبان اهل بیت بوده است؟"، [https://www.islamquest.net/fa/archive/fa2911 سایت اسلام کوئست]. | ||
[[Category:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]] | [[Category:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]] | ||
[[رده:اصحاب پیامبر]] | [[رده:اصحاب پیامبر]] | ||
[[رده:علمای قرن اول]] | [[رده:علمای قرن اول]] | ||
− | [[رده:راویان | + | [[رده:راویان حدیث]] |
+ | [[رده:مفسرین قرآن]] | ||
+ | [[رده:مقاله های مهم]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۰
«عبدالله بن مسعود» (م، ۳۲ ق)، از صحابه مشهور رسول خدا صلی الله علیه وآله و از نخستین مسلمانان صدر اسلام به شمار میرود. ابن مسعود از راویان حدیث و مفسران قرآن و قاریان صاحب مصحف در قرن اول هجری بود و مدتها در مدینه و کوفه، به تعلیم قرآن و نقل روایات اشتغال داشت.
محتویات
زندگینامه
در زمان پیامبر اسلام
ابوعبدالرحمن عبدالله بن مسعود در کودکی در مکه به چوپانی گوسفندان عقبة بن ابی معیط (از سران قریش) اشتغال داشت. روزی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله از کنار او می گذشت، گوسفندی را که هنوز آبستن نشده و وقت شیر دادن او نشده بود طلبید و با دست خود از او شیر دوشید و ابن مسعود با دیدن این معجزه به آن حضرت ایمان آورد.[۱]
به همین جهت او یکی از نخستین مسلمانان صدر اسلام به شمار میرود، و از قول خود او آمده که ششمین مسلمان بوده است.[۲] پیش از مسلمان شدن در خانه ارقم زندگی میکرد و بعد از قبول اسلام به خدمتگزاری خانه پیامبر اکرم پذیرفته شد.
ابن مسعود از آن دسته از صحابه بود که خیلی زود در پرتو صحبت رسول خدا صلی الله علیه و آله با رموز قرآن و حقایق اسلام آشنا شد؛ تا جایی که پیامبر او را مامور کرد در مقابل معاندان اسلام بایستد و از اسلام دفاع کند. او پس از پیامبر (ص)، نخستین مسلمانی بود که قرآن را به صدای بلند در مکه تلاوت کرد و کافران او را به شدت کتک زدند.
عبدالله بن مسعود دو بار به حبشه هجرت کرد و سپس به خانه معاذ بن جبل در مدینه وارد شد. پیامبر بین او و معاذ بن جبل (یا به قولی سعد بن معاذ)، پیمان برادری برقرار فرمود.[۳]
ابن مسعود در بسیاری از غزوات پیامبر شرکت داشت؛ او در غزوه بدر، ابوجهل را به قتل آورد و سر او را از تنش جدا کرد.[۴] ابن عباس وی را از معدود یاران پیامبر (ص) می داند که در جنگ اُحد از او جدا نشدند.[۵]
در زمان خلفا
از جزئیات زندگی عبدالله بن مسعود، پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله اطلاع دقیقی در دست نیست. مطابق با خبری، او از جمله کسانی بوده است که بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله بر خلافت ابوبکر اعتراض کرده است.[۶] نام او همچنین در جنگ یرموک و سایر فتوحات شام برده شده است. در ۲۱ قمری، عمر او را که در حمص بود، فراخواند و برای نظارت بر بیت المال و قضا به کوفه فرستاد.[۷]
پس از قتل عمر، عثمان نیز او را بر منصب خود ابقا کرد و در عراق زمینی به او بخشید.[۸] هنگامی که عثمان، ولید بن عقبه را به جای سعد بن ابی وقاص به عنوان والی جدید کوفه منصوب نمود، ولید شروع به برداشت از بیت المال نمود و ابن مسعود معترض او شد. اما عثمان از کارهای ولید حمایت نمود.[۹] و ابن مسعود با حالت قهر کلید بیت المال را به ولید بن عقبه داد و زبان به اعتراض نسبت به عثمان گشود. در پی این درگیری، ولید نامه ای به عثمان نوشت و ما وقع را شرح داد و عثمان که از ابن مسعود بر آشفته بود، او را به مدینه بازخواند. در مدینه عثمان، وی را ناسزا گفت و دستور داد که او را به زور از مسجد برانند و به او اجازه خروج از مدینه را نداد. در طول مدتی که ابن مسعود در مدینه بود، عثمان عطای او را از بیت المال قطع کرد. یکی از علل ناخشنودی عثمان از ابن مسعود، حضور وی در تدفین و نماز بر پیکر ابوذر در رَبَذه است.[۱۰]
ابن مسعود تا ۳ سال در مدینه بود و سرانجام در سال ۳۲ قمری در مدینه از دنیا رفت. او پیش از مرگ وصیت نمود که عثمان بر او نماز نخواند و لذا پس از مرگش عثمان را مطلع ننمودند و عمار یاسر بر او نماز خواند و در بقیع مدفون شد.[۱۱]
فعالیتهای علمی
ابن مسعود در بسیاری از مناسبتهای نزول قرآن شخصاً حضور داشت و از زمان پیامبر (ص) به تعلیم قرآن میپرداخت. براساس روایتی، ابن مسعود یکی از چهارتنی بوده است که پیامبر (ص) فراگرفتن قرآن را از آنان توصیه کرده بود. روایتی از رسول خدا نقل شده که اصحاب را به یادگیری قرآن از ابن مسعود (ابن ام عبد) فرمان می دهد: «قال صلى الله علیه و آله: مَنْ اَحَبَّ اَن یسْمَعَ الْقُرآنَ غَضَّا فَلْیسْمَعْهُ مِنْ ابْنِ اُمّ عَبْدٍ».[۱۲]
وی مدتها در مدینه و کوفه، پس از وفات پیامبر (ص) نیز به تعلیم قرآن اشتغال داشت و حتی برخی از صحابۀ برجسته چون ابن عباس از او قرآن آموخته و در مواردی از قرائت وی پیروی کردهاند.[۱۳]
براساس آنچه در منابع آمده، ابن مسعود آیات قرآن را از حفظ بر شاگردان خود املا مینمود و آنان قرائت او را در مصاحفی مینوشتند.[۱۴] در کوفه شماری از بزرگان تابعین چون اسود بن یزید، زِرّ ابن حُبیش، عبید بن قیس، ابوعبدالرحمن سلمی، ابوعمرو شیبانی و زید بن وهب از محضر او قرائت آموختند و تا چندی قرائت او در کوفه غالب بود.[۱۵]
در جریان گردآوری قرآن و فراهم آوردن مصحف رسمی توسط عثمان و به مباشرت زید بن ثابت، در روایات سخن از نسخهای با عنوان «مصحف ابن مسعود» به میان آمده که مورد توجه قرار نگرفته و عثمان او را امر کرده مصحف خود را تحویل نماید تا به همراه دیگر مصاحف از بین برده شود. به گفته روایات، ابن مسعود به این امر تن در نداد و به همین سبب به امر عثمان مضروب شد.[۱۶] اما بنا به برخی روایات ابن مسعود از این موضع خود عدول کرد و مصحف عثمانی را تأیید نمود.[۱۷]
ابن مسعود که دیر زمانی محضر پیامبر (ص) را درک کرده بود، احادیث بسیاری از آن حضرت روایت کرده است. بنابر آنچه نووی آورده، احادیث منقول از ابن مسعود در کتب معتبر ۸۴۸ حدیث است. در احادیث ابن مسعود موضوعات متنوعی چون: موضوعات فقهی به خصوص صلات، زهد و اخلاق، تفسیر، تاریخ و معرفة الصحابه دیده میشود. او احادیث فراوانی از رسول خدا در فضایل امیرمؤمنان علی علیه السلام روایت کرده است که از پایههای معتقدات شیعه به شمار میرود. حدیث خلافت، حدیث ولایت، حدیث سبق اسلام علی علیه السلام، حدیث تقرب، حدیث حکمت و... که در صحاح ستّه و مدارک معتبر اهل سنت نیز از او نقل شده، از جملهی آنهاست.[۱۸]
همچنین در منابع گوناگون تأکید شده است که ابن مسعود در شمار صحابهای بود که فتوا میدادند و مردم در مسائل فقهی بدانان رجوع می کردند.[۱۹] او از عالم ترین صحابه در احکام شرعی بوده و در پایهگذاری مکتب فقهی کوفه نقش بسزایی داشته است.
ابنمسعود و اهلبیت
در مورد ارتباط عبدالله ابن مسعود با اهل بیت علیهم السلام و میزان محبت و ولایت او نسبت به ایشان، اقوال مختلفی وجود دارد؛ در این زمینه می توان گفت: ابن مسعود بیشتر اوقات همراه پیامبر (ص) بوده و کارها را برای آن حضرت مهیا می نمود، عصا دست پیامبر (ص) می داد و کفش های حضرت را آماده می کرد تا جایی که درون خانه حضرت رفت و آمد داشت. در جای دیگر پیامبر (ص) به حضرت علی (ع) فرمود: اگر قرار باشد کسی را بدون مشورت امیر دیگران کنم او (ابن مسعود) است. حضرت علی (ع) هم وقتی درباره ابن مسعود صحبت می شد به بزرگی از او یاد می نمود. وقتی حضرت علی (ع) به کوفه آمد درباره ابن مسعود از مردم سؤال کرد جواب دادند در اخلاق بسیار نیکو بود و ما مهربان تر از او در تعلیم ندیده بودیم. بعد حضرت هم فرمودند او مردی بود که قرآن را نیکو می خواند و حلال و حرام آن را رعایت می کرد و فقیه و دانا به سنت رسول خدا (ص) بود.
بزرگانی مانند سید مرتضی در کتاب «الشافی فی الامامة» به بزرگی از او یاد کرده و بسیار او را تمجید می کند و می گوید: شکی نیست که ابن مسعود از بزرگان صحابه و اهل طهارت و فضل و ایمان بوده و مدح و ثنای پیامبر (ص) را می کرده و پیامبر (ص) هم او را مدح می نموده است.[۲۰] علامه مامقانی در کتاب «تنقیح المقال» به نیکی از او یاد کرده و می گوید: اموری وجود دارد که دلالت می کند ابن مسعود از محبین اهل بیت علیهم السلام بوده است و خلافت دیگران را قبول نداشته از جمله این که:
الف. ابن مسعود یکی از دوازده نفری بوده که با خلافت ابوبکر مخالفت کرد و گفت اهل بیت پیامبر (ص) بر خلافت او مقدم هستند از جمله علی ابی ابیطالب (ع) که باید آنچه خدا برای او قرار داده به او بدهید.
ب. ابن مسعود از کسانی بوده که در جریان تشییع جنازه حضرت زهرا (س) حضور داشته و با این که این از اسرار شیعه بوده، او از جمله نمازگزاران بر دختر پیامبر (ص) بوده و این می تواند دلیلی باشد بر شیعه بودن و مورد عنایت بودن او.
ج. از جمله کسانی است که بر بدن ابوذر غفاری نماز خواند و او را غسل و کفن کرد و این در حالی است که پیامبر (ص) به ابوذر خبر داده بود که مؤمنانی تو را غسل و کفن و دفن می کنند.
د. ابن مسعود از کسانی است که خودش از پیامبر (ص) روایتی را نقل کرده که جانشینان پیامبر (ص) دوازده نفرند که همان حضرت علی (ع) و فرزندانش هستند و نمی توان قبول کرد چیزی را که خودش نقل کرده قبول نداشته باشد و به آن معتقد نباشد.[۲۱]
اما از طرف دیگر برخی علمای رجال او را پیرو عامه دانسته اند و شواهدی را در مخالفت ابن مسعود با حضرت علی (ع) نقل کرده اند، از جمله فتاوایی که در باب ارث داده با حضرت علی (ع) مخالف بوده و اختلافاتی در قرائت قرآن با قرائت ائمه (ع) داشته است یعنی ائمه بر قرائت او صحه نگذاشتند، از جمله از امام باقر (ع) نقل شده که فرمود ابن مسعود دو سوره معوذتین را از قرآن حذف کرده بود در حالی که پدرم فرمود ابن مسعود این کار را به رای خودش انجام داده است.[۲۲]
علامه تستری در کتاب «قاموس الرجال» به دلایلی که در شیعه بودن ابن مسعود ذکر شد خدشه می کند و می گوید: خبر انکار دوازده نفر به خلافت ابوبکر در منابع دیگر مثل احتجاج طبرسی ذکر شده و ابن مسعود جزء آنها شمرده نشده است و از طرفی اخباری بر مخالفت او با حضرت علی (ع) داریم.[۲۳]
آیت الله خوئی هم در کتاب «معجم» خود او را محبّ حضرت علی (ع) نمی داند و می گوید: تابع حضرت نبوده ولی چون در اسناد کتاب کامل الزیارات آمده می شود حکم به وثاقت او داد.[۲۴]
نتیجه این که با توجه به فضائل جناب ابن مسعود و ارتباط نزدیک وی با پیامبر(ص)، این مطلب که او از محبین اهل بیت(ع) بوده است به راحتی قابل اثبات است، اما این که وی معتقد به امامت و خلافت بلافصل حضرت علی (ع) بوده است هرچند مورد اختلاف است ولی با توجه به تعریف و تمجید سید مرتضی از او و قرائن دیگر، شاید بتوانیم بگوئیم وی معتقد به امامت حضرت علی(ع) نیز بوده است.
پانویس
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۹۸۷
- ↑ ابن اسحاق، ۱۴۳؛ حاکم نیشابوری، ۳ / ۳۱۳.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ۱ / ۲۷۱.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۹، ص۲۵۷.
- ↑ ابن ابی الحدید، ۱۳ / ۲۹۳.
- ↑ بحارالانوار،ج۲۸، ص۲۰۸
- ↑ بلاذری، فتوح، ص۲۶۹؛ طبری، تاریخ ج۱، صص۲۶۳۷، ۲۶۴۵-۲۶۴۷.
- ↑ بلاذری، فتوح، ص۲۷۳.
- ↑ شری، محمدجواد، امیرالمؤمنین (ع) اسوه وحدت، ترجمه محمدرضا عطایی، ص۳۲۷
- ↑ ابن هشام، ۲ / ۵۲۴، واقدی، ۲ / ۱۰۰۱.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ج۵، ص۵۲۴ و ۵۲۵
- ↑ شیخ عباس قمی، منتهى الآمال فی تواریخ النبی و الآل ،ج۱، ص۳۰۴
- ↑ نک : ابن ابی داوود، ۵۵.
- ↑ ر.ک:بسوی، ج۲، ص۵۳۸؛ «المبانی »، صص۳۵-۳۶؛ ابونعیم، ج۱، ص۱۲۴.
- ↑ ابن مجاهد، ۶۶-۶۷؛ ابن جزری، ۱ / ۴۵۸.
- ↑ ابن ابی داوود، کتاب المصاحف، ۱۳۵۵ق، ص۱۳-۱۸.
- ↑ ابن ابی داوود، کتاب المصاحف، ۱۳۵۵ق، ص۱۸؛ «المبانی »، ص۹۵؛ ابن اثیر، الکامل، ج۳، ص۱۱۲.
- ↑ عبدالله بن مسعود، دانشنامه رشد
- ↑ خطیب، تاریخ، ۱ / ۱۴۷؛ حاکم نیشابوری، ۳ / ۳۱۵.
- ↑ سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ج ۴، ص ۲۸۳، به نقل از قاموس الرجال تستری، ج ۶، ص ۶۰۰.
- ↑ مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، ج ۲، ص ۲۱۶.
- ↑ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج ۲، ص ۴۵۰.
- ↑ محمدتقی تستری، قاموس الرجال، ج ۶، ص ۶۰۰ – ۶۰۸.
- ↑ خوئی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۰، ص ۳۲۲.
منابع
- "ابن مسعود، ابوعبدالرحمن"، احمد پاکتچی، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد ۴.
- بحارالأنوار، محمدباقر مجلسى، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق.
- منتهى الآمال، شیخ عباس قمی، قم، دلیل، چاپ اول، ۱۳۷۹ ش.
- "عبدالله بن مسعود"، دانشنامه رشد، بازیابی: ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۳.
- "امیرالمؤمنین اسوه وحدت"، محمدجواد شری، ترجمه محمدرضا عطایی، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۲ش.
- "آیا عبدالله بن مسعود از محبان اهل بیت بوده است؟"، سایت اسلام کوئست.