سید ابوالقاسم دهکردی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(سرآغاز)
(آرشیو عکس و تصویر)
 
(۱۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
مرحوم سید ابولقاسم دهکردی (1272 - 1353 ه.ق)، از اعاظم علما و فقهای [[اصفهان]] در نیمه اول قرن چهاردهم و از مراجع تقلید بود.  
+
'''آیت الله العظمی سید ابوالقاسم دهکردی''' (۱۲۷۲ - ۱۳۵۳ ق)، از [[فقها]] و مراجع مجاهد [[شیعه]] در قرن چهاردهم هجری و از شاگردان [[میرزا محمدحسن شیرازی|میرزای شیرازی]] بود. وی مرکز [[فتوا]] و مراجعات مردم بود و با استبداد و استعمار مقابله می‌کرد؛ چنانکه به همراه برخی از علمای [[اصفهان]]، اعلامیه پنج ماده‌ای را در حمایت از اجناس [[ایران|ایرانی]] صادر نموده و خود را متعهد به آن ‌دانستند.  
  
== تولد و خانواده ==
+
{{شناسنامه عالم
سید ابوالقاسم دهکردی در رجب سال 1272 هجری (مطابق با 1234 ه.ش) دیده به جهان گشود. مادر وی دختر ملا محمد ابراهیم دهکردی، که مانند  سیٌد محمد باقر، پدر خودش هر دو از علمای دهکرد بودند . شجره نامه این  عالم بزرگ به امام زین العابدین(ع) می­رسد. ایشان در دهکرد متولد شدند.
+
||نام کامل = سید ابوالقاسم حسینی نجفی دهکردی
 +
||تصویر= [[پرونده:دهکردی.jpg|230px]]
 +
||زادروز = ۱۲۷۲ قمری
 +
|زادگاه = شهرکرد
 +
|وفات = ۱۳۵۳ قمری
 +
|مدفن = زینبیه، [[اصفهان]]
 +
|اساتید = [[میرزا محمدحسن شیرازی]]، [[ابوالمعالی اصفهانی|ابوالمعالی کرباسی]]، [[ملا اسماعیل درب کوشکی اصفهانی|ملا اسماعیل درب کوشکی]]، [[میرزا حبیب الله رشتی]]،...
 +
|شاگردان = [[حاج آقا رحیم ارباب]]، [[سید محمدرضا خراسانی]]، [[میرزا علی آقا شیرازی]]، [[سید عبدالحسین طیب]]،...
 +
|آثار = منبر الوسیله، حاشیه بر [[تفسیر صافی (کتاب)|تفسیر صافی]]، جنّت المأوی، شرح بر [[شرایع الاسلام (کتاب)|شرایع]]،...
 +
}}
  
== تحصیلات ==
+
==ولادت و خاندان==
 +
سید ابوالقاسم دهکردی در ماه [[ماه رجب|رجب]] سال ۱۲۷۲ هجری (مطابق با ۱۲۳۴ ه.ش) در دهکرد (شهرکرد) دیده به جهان گشود. پدرش سید محمدباقر دهکردی، از علمای دهکرد بود. شجره نامه این عالم بزرگ به [[امام سجاد علیه السلام|امام زین العابدین]] (علیه السلام) می­ رسد.
  
===تحصیل در اصفهان===
+
==تحصیلات و استادان==
  
سید ابوالقاسم این توفیق را بدست آورد كه از دوران نوجوانی به حوزه علوم آل محمد صلی الله علیه و آله روی آورد و برای ادامه تحصیل به مدرسه صدر اصفهان برود و پایه‌های علمی خویش را در [[فقه]] و [[اصول]] و ادبیات عرب استحكام بخشد و از استادان پرآوازه آن عصر بهره‌های وافر ببرد.
+
'''تحصیل در اصفهان:'''
  
'''اساتید دوره سطح:'''
+
سید ابوالقاسم دهکردی این توفیق را بدست آورد که از دوران نوجوانی به [[حوزه علمیه|حوزه علمیه]] در [[اصفهان]] روی آورد و برای ادامه تحصیل به [[مدرسه صدر بازار|مدرسه صدر]] برود و پایه‌های علمی خویش را در [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] و [[ادبیات عرب]] استحکام بخشد و از استادان پرآوازه آن عصر بهره‌های وافر ببرد.
  
اساتید سید در دروس سطح عبارتند از:
+
اساتید سید ابوالقاسم در دروس سطح عبارتند از:
  
1. ابوالمعالی كرباسی (1247 ـ 1315 ه.ق) كوچك‌ترین فرزند فقیه پرآوازه، محمد ابراهیم كرباسی است. ابوالمعالی در [[تقوا]] و [[تهذیب نفس]] بسیار استوار بود و سیره اخلاقی او روش زندگی اصحاب معصومین را در اذهان تداعی می‌كرد. میرزا ابوالمعالی دانشمندی محقق بود و در مسائل فقهی، اصولی و رجالی مهارت فراوان داشت. او مسایل علم اصول را در تألیفات و افاضات خود، ماهرانه تجزیه و تحلیل كرده است.  
+
۱. [[ابوالمعالی اصفهانی|ابوالمعالی کرباسی]] (۱۲۴۷ ـ ۱۳۱۵ ه.ق)؛ ابوالمعالی در [[تقوا]] و [[تهذیب نفس]] بسیار استوار بود و در مسائل فقهی، اصولی و رجالی مهارت فراوان داشت. او استاد عالمانی چون آیت الله [[سید محمدباقر درچه ای|سید محمدباقر درچه‌ای]] و [[آیت الله بروجردی]] و [[میرزا محمدحسین نائینی|آیت الله نائینی]] بود.<ref> زندگانی حکیم جهانگیر خان قشقایی، مهدی قرقانی، ص ۱۰۷ و ۱۸۷.</ref> 
  
دامان تربیت پدری چون حاجی كرباسی، ترك متابعت هواهای نفسانی، مجاهدات پرمشقت او در كسب توشه‌های تقوا و همت بلندش در اكتساب علوم و معارف، موجب دست یابی او به مقام شامخ علم و [[اجتهاد]] گردید و موفق شد در فقه و اصول آثاری گران قدر به نگارش درآورد.<ref> [[تذكره القبور]]، معلم حبیب آبادی، ص 40 ـ 42.</ref>
+
۲. میرزا محمدحسن نجفی؛ از شاگردان [[شیخ مرتضی انصاری]] که سید ابوالقاسم دهکردی در [[فقه]] شاگرد او بود، از علمای بزرگ و فقیهان ناموری بشمار می‌رود که در غایت [[زهد]] و تقوا زندگی می‌کرد و مردم به لحاظ این ویژگی‌ها به او ارادت می‌ورزیدند.
  
او این افتخار را داشت كه شاگردانی چون علامه آیت الله سید محمدباقر درچه‌ای و آیت الله العظمی حاج آقا سید حسین بروجردی را تربیت نماید و شخصیتی چون آیت الله نائینی را پرورش دهد.<ref> زندگانی حكیم جهانگیر خان قشقایی، مهدی قرقانی، ص 107 و 187.</ref> یك بار كه صحبت از میرزا ابوالمعالی شد، آیت الله بروجردی فرمود: روحانیتی داشت كه انسان سیر نمی‌شد و مجلس او به جلسات حضرت رسول اكرم صلی الله علیه و آله شباهت داشت.<ref> مجله حوزه، شماره 53، ص 57.</ref> عالم عابد و زاهد سالك، مرتضی طالقانی موقعی كه به اصفهان عزیمت كرد، در مجلس پرفیض او حضور یافت.<ref> گنجینه دانشمندان، ج6، ص17.</ref>
+
۳. حاج شیخ محمدباقر مسجدشاهی؛ دیگر معلم سید ابوالقاسم دهکردی است که [[محدث قمی]] او را چنین وصف کرده است: «از علمای بزرگ، عالم به [[احکام]] شرعی، کامل در [[علوم اسلامی]] و مردی الهی و ربانی».<ref> فوائد الرضویه، ج ۲، ص ۴۰۹.</ref>
  
2. میرزا محمدحسن نجفی كه سید ابوالقاسم دهكردی در [[فقه]] شاگرد او بود، از علمای بزرگ و فقیهان ناموری بشمار می‌رود كه در غایت [[زهد]] و تقوا زندگی می‌كرد و مردم به لحاظ این ویژگی‌ها به او ارادت می‌ورزیدند.
+
۴. [[ملا اسماعیل درب کوشکی اصفهانی|ملا اسماعیل درب کوشکی]]؛ سید ابوالقاسم همچنین با توجه به جایگاه اصفهان آن روز در تدریس [[حکمت]] و [[فلسفه]]، به تحصیل این علم اهتمام ویژه نمود. او بیشتر آموزه­ های حکمی را از حکیم متأله، حاج محمداسماعیل درب کوشکی فرا گرفت. سید ابوالقاسم چهار سال در نزد آن استاد بزرگ به فراگیری «[[اسفار اربعه (کتاب)|اسفار]]» [[ملاصدرا]] پرداخت.
  
میرزای شیرازی آن چنان به وی اعتماد داشت كه هرگاه اهل اصفهان از او می‌پرسیدند كه به چه كسی در مسایل شرعی و موازین فقهی مراجعه كنند، می‌فرمود: به میرزا محمدحسن نجفی. جمعی از خواص مقلد وی بودند و ایشان [[امام جماعت]] مسجد [[ذوالفقار]] بود و عمر گرامی خود را در تحصیل، تدریس، تألیف و جواب استفتاءات گذرانید. سید ابراهیم قزوینی (صاحب ضوابط)، [[شیخ مرتضی انصاری]] و میرزای شیرازی از استادان وی هستند. این فقیه زاهد در یازدهم [[ربیع الاول]] 1317 ه.ق به سرای باقی شتافت.<ref> دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص 226.</ref>
+
۵. یکی دیگر از شخصیت ‌هایی که سید ابوالقاسم دهکردی در مکتب اصفهان از وی استفاده کرد، [[ملامحمدباقر فشارکی اصفهانی|آخوند ملا محمدباقر فشارکی]] (م، ۱۳۱۴ ه.ق) است. کتاب عنوان الکلام از آثار او است.<ref> فوائد الرضویه، ج ۲، ص ۴۰۴.</ref>
  
3. حاج شیخ محمدباقر مسجدشاهی، دیگر معلم سید ابوالقاسم دهكردی است كه [[محدث قمی]] او را چنین وصف كرده است: «از علمای بزرگ، عالم به [[احكام]] شرعی، كامل در علوم اسلامی و مردی الهی و ربانی».<ref> [[فوائد الرضویه]]، ج 2، ص 409.</ref>
+
'''تحصیل در سامرا و نجف:'''
  
حاج شیخ محمدباقر، مقدمات علوم را در اصفهان آموخت و پس از رحلت پدر، بنا به توصیه مؤكد مادرش، نسیمه خاتون معروف به حبابه (دختر علامه فقید شیخ جعفر كاشف الغطاء) به [[نجف]] مهاجرت كرد و سال‌ها در آن مكان از فقیهان بزرگ و مراجع تقلید استفاده علمی نمود تا خود به مقام اجتهاد رسید و با كسب اجازه اجتهاد و روایت از استادان خویش به اصفهان بازگشت و به تدریس پرداخت.
+
سید ابوالقاسم پس از استفاده وافر از استادان بزرگ اصفهان، به [[عراق]] رفت و در [[سامرا]] به حوزه درسی [[میرزا محمدحسن شیرازی|میرزای شیرازی]] راه یافت و در حلقه شاگردان این [[فقیه]] بزرگ درآمد. او به خوبی دریافت که دنیای [[اسلام]] نیازمند تحصیل و تحقیقی است تا مسلمین را از بند استعمار و استکبار جهانی برهاند و چنین دانشی را استادش دارا بود و مشاهده می‌کرد که او ضمن فعالیت در میدان اندیشه و تفکر، از توطئه‌های ابر قدرت‌ها هم غافل نیست و درصدد آن است که مسلمین را علیه طوفان استعمار بسیج نماید.
  
'''اساتید سید در فلسفه:'''
+
سید ابوالقاسم دهکردی همچنین در [[نجف]] نزد اساتید بزرگی مانند [[زین العابدین مازندرانی]]، [[محدث نوری|میرزا حسین نوری]] و [[میرزا حبیب الله رشتی]] تحصیل علم کرد.
  
سید همچنین با توجه به جایگاه اصفهان آن روز در تدریس حکمت و فلسفه به تحصیل این علم اهتمام ویژه نمود. او بیشتر آموزه­ های حکمی را از حکیم متاله، حاج محمد اسماعیل درب کوشکی فرا گرفت که یكی از برجسته‌ترین تربیت یافتگان حوزه درسی میرزا حسن نوری و ملا اسماعیل واحد العین، حاج اسماعیل درب كوشكی (دركوشكی) است. سید ابوالقاسم چهار سال در نزد آن استاد بزرگ به فراگیری اسفار ملاصدرا پرداخت.
+
==تدریس و شاگردان==
  
یکی دیگر از [[شخصیت ‌ها]]یی كه سید ابوالقاسم دهكردی در مكتب اصفهان از وی استفاده كرد، آخوند ملا محمدباقر فشاركی متوفی به سال 1314 ه.ق استاد میرزای شیرازی است، كتاب عنوان الكلام از او است.<ref> فوائد الرضویه، ج 2، ص 404.</ref>
+
سید ابوالقاسم دهکردی در حدود سال ۱۳۰۹ ه.ق پس از افزایش اندوخته‌های علمی و ارتقا به مقامات فقهی و اصولی در حوزه‌های علمیه [[سامرا]] و [[نجف]] که حدود هفت سال طول کشید، در سن ۳۷ سالگی به [[اصفهان]] بازگشت و در [[مدرسه صدر بازار|مدرسه صدر]] این شهر به تدریس و تحقیق و نیز تربیت طلاب پرداخت و ضمن این برنامه‌ها با [[تهذیب نفس]] و پارسایی، مدارج معنوی را طی کرد و به افکار بلندی در [[حکمت]] و [[عرفان]] رسید. بسیاری از فضلای اصفهان که حتی خود مشغول تدریس بودند، وقتی از مقامات والای علمی و معنوی این عالم ربانی مطلع شدند به محضرش شتافتند، از جمله:
  
==به سوی سامرا و نجف==
+
*در همان روزهایی که دهکردی تازه از نجف آمده بود، [[فقیه]] عارف و حکیم ادیب، آیت الله [[حاج آقا رحیم ارباب]] (۱۲۹۷ ـ ۱۳۹۶ ه.ق) به محضرش شتافت و از او بهره‌مند گردید.<ref> ناصح صالح، ص ۲۴۰.</ref>
 +
*آیت الله سید محمد رضوی کاشانی از مشاهر و مفاخر علمای [[شیعه]] در اصفهان، محضر دهکردی را مغتنم شمرد و به کسب [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] از وی موفق گردید.<ref> زندگانی حکیم جهانگیرخان قشقایی، ص ۱۲۸.</ref>
 +
*آیت الله حاج شیخ مرتضی مظاهری فرزند محمدحسن بن محمد ابراهیم کرونی نزد آیت الله دهکردی تلمذ نمود و موفق شد در علوم دینی به تألیفات متعددی همت بگمارد و در سنگر وعظ و خطابه، به هدایت مردم بپردازد و خود، شاگردان فاضل تربیت کند.<ref> تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج ۲، ص ۳۲۱.</ref>
 +
*آیت الله [[سید محمدرضا خراسانی]] جرعه‌هایی از اندیشه سید ابوالقاسم دهکردی را به کام ذهن خویش فرو ریخت. وی تحصیلات را تا مرز [[اجتهاد]] ادامه داد و پس از فوت سید علی نجف آبادی، [[مرجعیت]] کلی یافت و رئیس حوزه علمیه اصفهان گردید.<ref> مدرس، مجاهدی شکست ناپذیر، ص ۲۲۲.</ref>
 +
*آقا سید عباس دهکردی (معروف به صفی)، [[فقه]]، [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] و [[حکمت]] را در اصفهان نزد آیت الله دهکردی فراگرفت. وی در مسجد یزدآباد و مسجد کرمانی اقامه جماعت می‌نمود و به ارشاد و تبلیغ مشغول بود.<ref> تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج ۲، ص ۳۲۱.</ref>
 +
*حاج سید کمال الدین نوربخش دهکردی، فرزند آقا سید محمود پس از آن که مقدمات علوم و ادبیات را در شهرکرد آموخت، در اصفهان به مدرسه صدر بازار رفت و نزد عموی خویش، سید ابوالقاسم دهکردی و برخی دیگر از استادان این حوزه به فراگیری علوم اسلامی پرداخت. وی مدتی در دانشگاه تهران به تدریس علوم شرعی مشغول بود. برخی کتاب‌های وی سال‌ها در دبیرستان‌های کشور مورد استفاده دانش آموزان بود.<ref> همان، ص ۳۳۲ و ۳۳۳.</ref>
  
گر چه استادانی سترگ در اصفهان كه از نظر اندوخته‌های علمی، ابتكارات و شیوه‌های آموزش و وارستگی، از مرواریدهای اقیانوس معارف حوزه‌های علمی [[شیعه]] بشمار می‌آمدند، ولی گویی روح پرتكاپو و ذهن پویای سید ابوالقاسم نمی‌توانست در پرتو این فروغ‌ها قانع شود.
+
درس خارج فقه و اصول مرحوم آیت الله دهکردی یکی از مشهورترین دروس خارج فقه و اصول بوده و شخصیت‌های دیگری چون مرحوم [[میرزا علی آقا شیرازی]]، مرحوم معلم حبیب آبادی، مرحوم آیت الله [[سید عبدالحسین طیب]] (صاحب تفسیر [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|اطیب البیان]])، آیت الله [[سید محمدتقی موسوی اصفهانی|سید محمدتقی موسوی]] (صاحب [[مکیال المکارم (کتاب)|مکیال المکارم]])، آیت الله شیخ محمدرضا جرقوئی اصفهانی، آیت الله سید حسن چهارسوقی، آیت الله مرتضی دهکردی معروف به حاج آقا میرزا دهکردی، آیت الله سید محمدباقر رجایی، عالم ربانی آیت الله حسین‌علی صدیقین، آیت الله مرتضی مظاهری نجفی، میر محمدمهدی امام جمعه، ملا علی ماربینی، سید ابوالقاسم فریدنی، سید علی اکبر هاشمی، فرزند آقا حسین دهکردی، آیت الله سید احمد نوربخش دهکردی (برادرش)، آیت الله سید محمدباقر امامی (برادرزاده‌اش) و آیت الله سید محمدجواد نجفی (برادرزاده و داماد ایشان) از محضر ایشان در رشته‌های مذکور بهره گرفته‌اند.<ref> فصلنامه بام ایران، شماره ۵ و ۶، ص ۸؛ مجله حوزه، مصاحبه با آیت الله طیب؛ مقدمه کتاب مکیال المکارم؛ بانو مجتهده امین، ناصر باقری بیدهندی، ص ۳۲؛ المسلسلات فی اجازات، ج ۲، ص ۳۱؛ زندگانی آیت الله چهارسوقی، ص ۱۳۲.</ref>
  
سرانجام، عزم سفر نمود و پس از تحمل سختی‌ها به [[عراق]] رسید و در [[سامرا]] پس از [[زیارت]] ستارگان درخشان آسمان ولایت و امامت، به حوزه درسی میرزای شیرازی راه یافت و در حلقه شاگردان میرزای شیرازی راه یافت و در حلقه شاگردان این [[فقیه]] بزرگ درآمد.
+
همچنین آیت الله سید ابوالقاسم دهکردی از رجال [[حدیث]] محسوب می‌گردید و دانشورانی چون مرحوم [[امام خمینی]]، آیت الله [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|مرعشی نجفی]]، مرحوم [[آیت الله بروجردی]]، آیت الله سید محمدتقی موسوی احمدآبادی، [[حاج آقا رحیم ارباب]] و مرحوم معلم حبیب آبادی (صاحب کتاب مکارم الآثار) از ایشان [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] نقل [[حدیث]] و [[اجتهاد]] دریافت کرده‌اند.<ref> تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج ۲، ص ۲۲۷؛ الاجازات الکبیره، آیت الله مرعشی نجفی، ص ۱۷؛ القبسات، عادل علوی، ص ۴۰؛ فصلنامه بام ایران، شماره ۵ و ۶، ص ۸ و آفتاب علم، ص ۳۶ و ۳۷.</ref> امام خمینی (ره) در آغاز کتاب «اربعین حدیث»، طریق روایی خود از آیت الله دهکردی را چنین بیان می کند:
 +
«اخبرنی اجازة مکاتبهً و مشافههً عدة من المشایخ العظام و الثقات الکرام و منهم السید العالم الثقه الثبت السید ابوالقاسم دهکردی الاصفهانی عن السید السند الامجد الآقا میرزا محمد هاشم الاصفهانی عن العلامه الانصاری.»<ref> اربعین حدیث، ص ۳. </ref>
  
او به خوبی دریافت كه دنیای [[اسلام]] نیازمند تحصیل و تحقیقی است تا مسلمین را از بند استعمار برهاند و استكبار جهانی را در انزوا قرار دهد و چنین دانشی را استادش دارا بود و مشاهده می‌كرد كه او ضمن آن كه در میدان اندیشه و تفكر، خستگی نمی‌شناسد و اكثر اوقاتش در تحقیق و تدریس می‌گذرد و شاگردان را مجذوب خود می‌كند، از توطئه‌های ابر قدرت‌ها هم غافل نیست و درصدد آن است كه مسلمین را از خواب غفلت بیدار كند و آنان را علیه طوفان استعمار بسیج نماید. بدین گونه، رفتار و تدریس و تربیت میرزا باعث گردید كه هر كدام از شاگردانش همچون انوار فروزان ظلمت‌ها را از بین برده، بخشی از دنیا را به عطر جان بخش علم و درایت خویش معطر گردانند.
+
==آثار و تألیفات==
 +
تألیفات متعدد سید ابوالقاسم دهکردی بیشتر در [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] می باشد، ولی به طبع نرسیده و فقط کتاب «منبر الوسیله» که در مورد منابر و وعظ و تحقیقات و بیانات و اخبار است طبع شده و جزوه ­هایی در شرح [[حدیث|احادیث]] و [[تفسیر قرآن]] نوشته اند که تاکنون به چاپ نرسیده است. برخی از آثار ایشان عبارتند از:
 +
[[پرونده:Samat.jpg|thumb|left|اللمعات فی شرح دعاء سمات - یکی از آثار آیت الله العظمی سید ابوالقاسم دهکردی]]
 +
#منبر الوسیله، که مجلدی از آن در [[توحید]] و مواعظ به نام وسیلة النجاة به طبع رسیده است.<ref> الذریعه، ج ۲۲، ص ۳۵۶.</ref> این کتاب اخیراً به اهتمام مجید جلالی دهکردی در [[قم]] چاپ شده است.
 +
#حاشیه بر [[تفسیر صافی (کتاب)|تفسیر صافی]]
 +
#حاشیه بر [[الوافى (کتاب)|وافی]]
 +
#رساله‌ای فقهی در قبض<ref> مکارم الاثار، ج ۶، ص ۲۰۰۷.</ref>
 +
#بشارات السالکین یا واردات غیبیه
 +
#جنّت المأوی در [[اخلاق]]
 +
#حاشیه بر جامع عباسی
 +
#ذخیره‌ای در [[دعا|ادعیه]] و ختومات
 +
#رساله در طهارت
 +
#رساله عملیه جهت مقلدین به نام هدایة الانام
 +
#شرح بر [[شرایع الاسلام (کتاب)|شرایع]]، در دو مجلد در طهارت و بیع
 +
#شرح فارسی بر کتاب [[من لایحضره الفقیه]]
 +
#الفوائد در متفرقات<ref> رجال اصفهان، ج ۱، ص ۲۰۰.</ref>
 +
#اللمعات فی شرح [[دعای سمات|دعاء سمات]]
 +
#رساله در مباحث الفاظ
 +
#حاشیه بر نخبه [[محمدابراهیم کرباسی|حاج محمدابراهیم کرباسی]]<ref> همان، ص ۱۴۱.</ref>
 +
#نور الابصار فی فضیلة الانتظار
 +
#المتاجر، تقریر درس استادش مرحوم [[میرزا حبیب الله رشتی]]
 +
#حاشیه بر [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]] شیخ انصاری
 +
#رساله‌ای در طهارت
 +
#ینابیع الحکمه در [[تفسیر قرآن|تفسیر]]
 +
#شرح بر [[اصول کافی|اصول کافی]]، چنان چه خودشان در کتاب منبر الوسیله فرموده‌اند.
 +
#تنقیح الاصول، تقریرات درس محقق رشتی با نظریات مؤلف در بحث الفاظ
 +
#حاشیه بر [[فرائد الاصول (کتاب)|رسائل]] شیخ انصاری
 +
#شرح [[حدیث]] حقیقت [[کمیل بن زیاد|کمیل بن زیاد]] که در کتاب منبر الوسیله ذکر شده است. مرحوم آیت الله حاج سید محمدباقر امام نجفی (پسر برادرشان) آنرا به فارسی ترجمه کرده است.
 +
#الاخلاق
 +
#السوانح و اللوائح (تاریخ اقامت ایشان در [[شیراز]]).<ref> ریحانه الادب، ج ۲، ص ۲۴۴؛ نقباء البشر، ج ۱، ص ۶۶؛ تذکره القبور، ص ۹۳ و ۹۴؛ المسلسلات فی اجازات، ج ۲، ص ۳۵۱.</ref>
  
== اجازه روایی ==
+
==فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی==
  
طریق روایی مرحوم سید ابوالقاسم دهکردی از طریق علامه میرزا محمد هاشم اصفهانی به شیخ انصاری می‌رسد و طریق این شخصیت درخشان جهان تشیع، در روایت حدیث، به معصوم می‌رسد. <ref> میراث شهاب، شماره ۱۶، ص ۲۵. </ref>
+
سید ابوالقاسم دهکردی به موازات تدریس و تحقیق، در [[مسجد]] سفره‌چی (سُرخی‌) -واقع در خیابان چهارباغ پایین [[اصفهان]]- و مسجد شیخ‌الاسلام -واقع در خیابان عبدالرزاق- اقامه [[نماز جماعت|جماعت]] می نمود و در برخی ایام خصوصاً ماه مبارک [[رمضان]] به ایراد سخنرانی، موعظه و اقامه مراسم احیاء اقدام می‌نمود.<ref> آفتاب علم، ص ۳۶ و فصلنامه بام ایران. شماره ۵ و ۶، ص ۹.</ref> وی مرکز [[فتوا]] و مراجعات مردم بود و اهالی اصفهان به دلیل صفای باطن و [[اخلاص]] و پارسایی این عالم ربانی به وی ارادت خاصی می ورزیدند. از این رو برای ساختمان صحن و حرم زینبیه اصفهان - که می گویند مرقد زینب دختر [[موسی بن جعفر]] (علیه السلام) آنجاست - به اشاره او مردم اصفهان و توابع، اعم از مرد و زن و کوچک و بزرگ، با خود آجر و سایر مصالح ساختمانی حمل می کردند و به این مکان می بردند.<ref> سیدمحمدباقر کتابی، رجال اصفهان، ج ۱، ص ۲۰۰. </ref>
از همین رو، امام خمینی (ره) در آغاز کتاب اربعین، در خصوص سید ابوالقاسم دهکردی و سه نفر دیگر از مشایخ اجازه خود می‌فرمایند: «طریق این چهار نفر به شیخ انصاری می‌رسد و ما طرق دیگری هم داریم که به شیخ انصاری منتهی نمی‌شود و در این جا آن طرق را ذکر نکردیم.» <ref> پا به پای آفتاب، ج ۲، ص ۲۲۸. </ref>
 
و در جای دیگر در این باره فرموده‌اند:
 
«اخبرنی اجازه مکاتبهً و مشافههً عده من المشایخ العظام و الثقات الکرام و منهم السید العالم الثقه الثبت السید ابوالقاسم دهکردی الاصفهانی عن السید السند الامجد الآقا میرزا محمد هاشم الاصفهانی عن العلامه الانصاری.» <ref> اربعین حدیث، ص ۳. </ref>
 
  
== سید ابوالقاسم دهکردی در عرصه های سیاسی-اجتماعی ==
+
آیت الله دهکردی تا آن جا مورد وثوق مردم در استان [[اصفهان]] و چهار محال و بختیاری قرار گرفت که اکثریت اهالی این نقاط، وی را [[مرجعیت|مرجع]] تقلید خویش قرار دادند و رساله عملیه ایشان حاوی [[فتوا|فتاوی]] فقهی به نام «هدایة الانام» مکرر چاپ شد و در دسترس مقلدین آن فقیه عارف قرار گرفت.
  
[[سیدابوالقاسم دهکردی]] به موازات تدریس و تحقیق، در مسجد سفره چی اقامه جماعت می نمود و مرکز فتوا و مراجعات مردم بود و اهالی اصفهان به دلیل صفای باطن و اخلاص و پارسایی این عالم ربانی به وی ارادت خاصی می ورزیدند . تا آن جا که برای ساختمان صحن و حرم زینبیه اصفهان - که می گویند مرقد زینب دختر [[موسی بن جعفر]] (علیه السلام) آنجاست - به اشاره او مردم اصفهان و توابع، اعم از مرد و زن و کوچک و بزرگ، با خود آجر و سایر مصالح ساختمانی حمل می کردند و به این مکان می بردند . <ref> سیدمحمدباقر کتابی، رجال اصفهان، ج 1، ص 200 </ref> .
+
اقدامات و خدمات این [[فقیه]] فرزانه در قحطی سال ۱۲۸۸ ه.ق، مبارزات وی با حکومت وقت، اهتمامش در [[امر به معروف و نهی از منکر]] و کوشش او برای رفع [[بدعت]]<nowiki/>ها، ضلالت‌ها و اضمحلال [[فساد]] و تباهی که از ناحیه افراد [[ارتداد|مرتد]] و پیروان فرق ضاله صورت می‌گرفت، شهرت این عالم ربانی را فزونی بخشید. از جمله، در آن موقع که دولت های استعمارگر انگلیس و روس به عنوان توسعه تجارت در شهرهای مختلف [[ایران]]، مؤسسات تجاری، اعم از بانک، صراف خانه و حتی بیمارستان و مدرسه، تاسیس می کردند و اجناس گوناگون را به بهایی ارزان به اهالی این سامان می فروختند و می خواستند با این حرکت امت مسلمان را تحت سیطره و قدرت اقتصادی خود درآورند، عده ای از بازرگانان از روی جهالت یا سودجویی، مزدور این ابرقدرت ها شده، کالاهای بیگانه را ترویج می کردند و در نتیجه، بازار کالاهای داخلی با رکود مواجه شده، از رواج می افتاد و کارگران ایرانی بیکار و محتاج می شدند. در این میان، تنی چند از علمای دینی متوجه نقشه های شیطانی دشمن شده، به فکر چاره افتاده بودند و راه مبارزه را در تحریم کالاهای خارجی می دیدند تا بتوانند از این طریق جلو پیشرفت سریع نفوذ اقتصادی بیگانگان را بگیرند. بنابراین اعلامیه ای تاریخی بر ضد سلطه اقتصادی اجنبی و در حمایت از اجناس ایرانی از سوی مجتهدان و مراجع [[شیعه]] صادر گردید که در ذیل آن، محل مهر و امضای سید ابوالقاسم دهکردی مشاهده می شود.
  
مرحوم [[جهانگیرخان قشقایی،]] که تا پایان عمر همسری اختیار نکرد و فرزندی نداشت، بر حسب اعتمادی که به مرحوم سیدابوالقاسم دهکردی داشت کتاب هایش را بنابر وصیتی که نمود به این عالم واگذار کرد .<ref> زندگانی حکیم جهانگیرخان قشقایی، ص 35 - 36 . </ref>
+
یکی از کارهای اساسی دیگر آن مرحوم که به اتفاق سایر مراجع و روحانیون بزرگ انجام داد، تشکیل هیأت علمیه اصفهان بود که به جهت رسیدگی به امور مدارس دینی و شرایط زندگی طلاب و نظارت در اجرای صحیح احکام و مقرارت [[اسلام]] در سطح اصفهان بوده است. اعضای هیأت علمیه حوزه علمیه اصفهان عبارت بودند از: میرزا ابراهیم شمس آبادی، سید ابوالقاسم دهکردی، آخوند ملا محمدحسین فشارکی، شیخ [[محمدرضا نجفی اصفهانی]]، میرزا عبدالحسین سیدالعراقین و عده دیگری از علما و مجتهدین، و شروع آن سال ۱۳۴۲ قمری می باشد.
 
 
شهید[[آیة الله سیدحسن مدرس]] پس از آن که در حوزه نجف به درجه اجتهاد نائل آمد و از سوی علمای آن عصر مرجعیت وی تایید گردید با سری پر شور عازم ایران شد و به سال 1318 قمری در سی و یک سالگی از راه ناصریه (اهواز) در شهرستان [[شهرکرد]] به منزل سیدابوالقاسم دهکردی وارد شد و چند روزی در خانه وی اقامت داشت . <ref> غلامعلی گلی زواره، شهیدمدرس ماه مجلس، ص 34 . </ref> و توسط وی در اصفهان عمارتی را که متعلق به حاجی محمود عصار بود از قرار سالیانه 120ریال برای سکونت اجاره کرد . مدرس پس از بازگشت از شهرکرد چند سالی در این منزل اجاره ای سکونت داشت، تا آن که شترداران مهیاری و شهرضایی برحسب نذری که داشتند خانه مخروبه و محقری در نزدیک بازار سرای معروف به ساروتقی برای مدرس خریدند . <ref> علی مدرسی، مرد در روزگاران، ص 46 - 47 .  </ref>
 
 
 
اقدامات و خدمات این فقیه فرزانه در سال قحطی 1288 ه.ق مبارزات وی با حكومت وقت، اهتمامش در [[امر به معروف و نهی از منكر]] و كوشش او برای رفع بدعت ها، ضلالت‌ها و اضمحلال فساد و تباهی ـ كه از ناحیه افراد مرتد و پیروان فرق ضاله صورت می‌گرفت ـ شهرت این عالم ربانی را فزونی بخشید؛ تا جایی كه پس از ارتحال حاج سید اسدالله بیدآبادی (1290 ه.ق) مرجع و ملجأ مردم قرار گرفت و دیگر علمای شهر با آن همه مقامات علمی، تحت الشعاع وی قرار گرفتند و حوزه درسش مجمع علما، فضلا و مجتهدین گردید.<ref> تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج 1، ص 320 و 321.</ref>
 
 
 
یکی از کارهای اساسی آن مرحوم که به اتفاق سایر مراجع و روحانیون بزرگ انجام داد تشکیل هیأت علمیه اصفهان بود که به جهت رسیدگی به امور مدارس دینی و شرایط زندگی طلاب و نظارت در اجرای صحیح احکام و مقرارت اسلام در سطح اصفهان بوده است.
 
 
 
اعضای هیأت علمیه حوزه علمیه اصفهان عبارت بودند از : مرحوم میرزا ابراهیم شمس آبادی، مرحوم سید ابولقاسم نجفی دهکردی، مرحوم [[آخون ملاٌ محمٌد حسین فشارکی،]] آشیخ محمٌد رضا نجفی اصفهانی، حاج میرزا عبدالحسین سیدالعراقین و عده دیگری از علما و مدرسین و مجتهدین و شروع آن 1342 قمری می باشد.
 
 
 
==شاگردان سید ابوالقاسم دهکردی==
 
 
 
سید ابوالقاسم دهكردی در حدود سال 1309 ه.ق پس از افزایش اندوخته‌های علمی و ارتقا به مقامات فقهی و اصولی در حوزه‌های علمیه سامرا و [[نجف]] كه حدود هفت سال طول كشید، به اصفهان در سن 37 سالگی بازگشت و در مدرسه صدر این شهر به تدریس و تحقیق و نیز تربیت طلاب پرداخت و ضمن این برنامه‌ها با [[تهذیب نفس]] و پارسایی، مدارج معنوی را طی كرد و با [[ملكوت]] انس گرفت و با ارتزاق از عالم معنویت به افكار بلندی در [[حكمت]] و [[عرفان]] رسید و از بزرگترین علمای عصر خود قلمداد گردید. بسیاری از فضلای اصفهان كه حتی خود مشغول تدریس بودند، وقتی از مقامات والای علمی و معنوی این عالم ربانی مطلع شدند به محضرش شتافتند.
 
 
 
وی همچنین از مشایخ اجازه حضرت آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی بشمار می‌رود. در همان روزهایی كه دهكردی تازه از نجف آمده بود، فقیه عارف و حكیم ادیب، آیت الله حاج آقا رحیم ارباب (1297 ـ 1396 ه.ق) به محضرش شتافت و از عطر این گل بوستان علوی بهره‌مند گردید.<ref> ناصح صالح، ص 240.</ref>
 
 
 
آیت الله سید محمد رضوی كاشانی از مشاهر و مفاخر علمای [[شیعه]] در اصفهان، محضر دهكردی را مغتنم شمرد و به كسب اجازه از وی موفق گردید.<ref> زندگانی حكیم جهانگیرخان قشقایی، ص 128.</ref> آیت الله حاج شیخ مرتضی مظاهری فرزند محمدحسن بن محمد ابراهیم كرونی نزد آیت الله دهكردی تلمذ نمود و موفق شد در علوم دینی به تألیفات متعددی همت بگمارد و در سنگر وعظ و خطابه، به هدایت مردم بپردازد و خود، شاگردان فاضل تربیت كند.<ref> تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج 2، ص 321.</ref>
 
 
 
آیت الله سید محمدرضا خراسانی جرعه‌هایی از اندیشه سید ابوالقاسم دهكردی را به كام ذهن خویش فرو ریخت. وی تحصیلات را تا مرز [[اجتهاد]] ادامه داد و پس از فوت سید علی نجف آبادی، مرجعیت كلی یافت و رئیس حوزه علمیه اصفهان گردید. چون رضاخان تصمیم به تعطیلی مراكز حوزوی گرفت و از روحانیان خواست لباس خود را كنار بگذارند، این عالم ربانی به بسیاری از اهل علم و فضل كه شایستگی داشتند، پیغام داد: «در خانه‌های خود بنشینید و لباس خود را تغییر ندهید، من به عون الهی و یاری [[امام زمان]] علیه السلام زندگانی شما را تأمین می‌كنم.» همین پیشنهاد، مایه دلگرمی و اطمینان خاطر آنان شد و به تحصیلات ادامه دادند و هر یك عالمی بزرگوار و مدرسی برجسته شدند و پس از فرار رضاخان از ایران، حوزه علمیه اصفهان را دایر نمودند.<ref> مدرس، مجاهدی شكست ناپذیر، ص 222.</ref>
 
 
 
آقا سید عباس دهكردی (معروف به صفی)، [[فقه]]، [[اصول]] و [[حكمت]] را در اصفهان نزد آیت الله دهكردی فراگرفت. وی در مسجد یزدآباد و مسجد كرمانی اقامه جماعت می‌نمود و به ارشاد و تبلیغ مشغول بود، تا آن كه در سال 1394 ه.ق در اصفهان وفات یافت و در تخت فولاد مدفون گردید.<ref> تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج 2، ص 321.</ref>
 
 
 
حاج سید كمال الدین نوربخش دهكردی، فرزند آقا سید محمود پس از آن كه مقدمات علوم و ادبیات را در شهركرد آموخت، در اصفهان به مدرسه صدر بازار رفت و نزد عموی خویش، سید ابوالقاسم دهكردی و برخی دیگر از استادان این حوزه به فراگیری علوم اسلامی پرداخت. وی مدتی در دانشگاه تهران به تدریس علوم شرعی مشغول بود. برخی كتاب‌های وی سال‌ها در دبیرستان‌های كشور مورد استفاده دانش آموزان بود.<ref> همان، ص 332 و 333.</ref>
 
 
 
درس خارج فقه و اصول مرحوم آیت الله دهكردی یكی از مشهورترین دروس خارج فقه و اصول بوده و شخصیت‌های دیگری چون مرحوم میرزا علی آقا شیرازی، مرحوم معلم حبیب آبادی، مرحوم آیت الله سید عبدالحسین طیب (صاحب تفسیر اطیب البیان)، آیت الله سید محمدتقی موسوی (صاحب مكیال المكارم)، آیت الله شیخ محمدرضا جرقوئی اصفهانی، آیت الله سید حسن چهارسوقی، آیت الله مرتضی دهكردی معروف به حاج آقا میرزا دهكردی، آیت الله سید محمدباقر رجایی، عالم ربانی آیت الله حسین‌علی صدیقین، آیت الله مرتضی مظاهری نجفی، میر محمد مهدی امام جمعه، ملا علی ماربینی، سید ابوالقاسم فریدنی، سید علی اكبر هاشمی، فرزند آقا حسین دهكردی، آیت الله سید احمد نوربخش دهكردی (برادرش)، آیت الله سید محمدباقر امامی (برادرزاده‌اش) و آیت الله سید محمدجواد نجفی (برادرزاده و داماد ایشان) از محضر ایشان در رشته‌های مذكور بهره گرفته‌اند.<ref> فصلنامه بام ایران، شماره 5 و 6، ص 8؛ مجله حوزه، مصاحبه با آیت الله طیب؛ مقدمه كتاب مكیال المكارم؛ بانو مجتهده امین، ناصر باقری بیدهندی، ص 32؛ المسلسلات فی اجازات، ج 2، ص 31؛ زندگانی آیت الله چهارسوقی، ص 132؛ شناخت سرزمین چهار محال و بختیاری، ج 2، ص 25؛ یادنامه آیت الله سید بحرالعلوم میردامادی، ص 55 و 56؛ [[تذكره القبور]]، ص 305 و آفتاب علم، ص 54 و 55.</ref>
 
 
 
آیت الله سید ابوالقاسم دهكردی از رجال [[حدیث]] محسوب می‌گردید و علاوه بر امام خمینی، دانشورانی چون مرحوم آیت الله مرعشی نجفی، مرحوم آیت الله بروجردی، آیت الله سید محمدتقی موسوی احمدآبادی، حاج آقا رحیم ارباب و مرحوم معلم حبیب آبادی (صاحب كتاب مكارم الآثار) از ایشان اجازه نقل [[حدیث]] و [[اجتهاد]] دریافت كرده‌اند.<ref> تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج 2، ص 227؛ الاجازات الكبیره، آیت الله مرعشی نجفی، ص 17؛ القبسات، عادل علوی، ص 40؛ فصلنامه بام ایران، شماره 5 و 6، ص 8 و آفتاب علم، ص 36 و 37.</ref>
 
 
 
آیت الله دهكردی تا آن جا مورد وثوق مردم در استان اصفهان، چهار محال و بختیاری و نقاط همجوار قرار گرفت كه اكثریت اهالی این نقاط وی را مرجع تقلید خویش قرار دادند و رساله عملیه ایشان حاوی فتاوی فقهی به نام هدایه الانام مكرر چاپ شد و در دسترس مقلدین آن فقیه عارف قرار گرفت. آیت الله دهكردی سال‌ها امامت جماعت مسجد سفره‌چی (سُرخی‌) واقع در خیابان چهارباغ پایین و مسجد شیخ‌الاسلام واقع در خیابان عبدالرزاق را عهده‌دار بود و در برخی ایام خصوصاً ماه مبارك [[رمضان]] به ایراد سخنرانی، موعظه و اقامه مراسم احیاء اقدام می‌نمود.<ref> آفتاب علم، ص 36 و فصلنامه بام ایران. شماره 5 و 6، ص 9.</ref>
 
 
 
==آثار==
 
تالیفات سید ابوالقاسم دهکردی بسیار زیاد است و بیشتر در فقه و اصول می باشد ولی به طبع نرسیده و فقط منبر الوسیله که در مورد منابر و وعظ و تحقیقات و بیانات و اخبار است طبع شده و جزوه­هایی در بیان احادیث و تفسیر آیات نوشته اند که تاکنون به چاپ نرسیده از جمله حدیث الحقیقه کمیل بن زیاد که تا کنون شرحی به این خوبی نوشته نشده است و مرحوم آیت الله حاج سید محمد باقر امام نجفی پسر برادرشان (مرحوم سید محمد نجفی) آنرا به فارسی ترجمه کرده است.
 
 
 
'''فهرستی از اثار سید ابوالقاسم دهكردی:'''
 
 
 
# منبرالوسیله كه مجلدی از آن ـ همان گونه كه اشاره شد ـ در [[توحید]] و مواعظ به نام وسیله النجاه به طبع رسیده است.<ref> الذریعه، ج 22، ص 356.</ref> این كتاب اخیراً به اهتمام مجید جلالی دهكردی در [[قم]] چاپ شده است.
 
# حاشیه بر تفسیر صافی
 
# حاشیه بر وافی
 
# رساله‌ای فقهی در قبض.<ref> مكارم الاثار، ج 6، ص 2007.</ref>
 
# بشارات السالكین یا واردات غیبیه
 
# جنّت المأوی در اخلاق
 
# حاشیه بر جامع عباسی
 
# ذخیره‌ای در ادعیه و ختومات
 
# رساله در طهارت
 
# رساله عملیه جهت مقلدین به نام هدایه الانام
 
# شرح بر شرایع، در دو مجلد در طهارت و بیع
 
# شرح فارسی بر كتب [[من لایحضره الفقیه]]
 
# الفوائد در متفرقات.<ref> رجال اصفهان، ج 1، ص 200.</ref>
 
# اللمعات فی شرح دعاء سمات
 
# رساله در مباحث الفاظ
 
# حاشیه بر نخبه حاجی محمدابراهیم كرباسی.<ref> همان، ص 141.</ref>
 
# نور الابصار فی فضیله الانتظار
 
# المتاجر، تقریر درس استادش مرحوم میرزا حبیب الله رشتی
 
# حاشیه بر مكاسب شیخ انصاری
 
# رساله‌ای در طهارت
 
# ینابیع الحكمه در تفسیر
 
# شرح بر اصول كافی، چنان چه خودشان در كتاب منبر الوسیله فرموده‌اند.
 
# تنقیح الاصول، تقریرات درس محقق رشتی با نظریات مؤلف در بحث الفاظ
 
# حاشیه بر رسائل شیخ انصاری
 
# شرح [[حدیث]] حقیقت [[كمیل بن زیاد]] كه در كتاب منبر الوسیله ذكر شده است.
 
# الاخلاق
 
# السوانح واللوائح (تاریخ اقامت ایشان در شیراز).<ref> [[ریحانه الادب]]، ج 2، ص 244؛ نقباء البشر، ج 1، ص 66؛ تذكره القبور، ص 93 و 94؛ المسلسلات فی اجازات، ج 2، ص 351 و آفتاب علم، ص 56 و 557.</ref>
 
  
 
==وفات==
 
==وفات==
  
آیت الله سید ابوالقاسم دهكردی در شب یكشنبه ششم [[شوال]] سال 1353 ه.ق دار فانی را وداع گفت و در روز بعد پیكر پاكش از مسجد حكیم به سوی زینبیه حركت داده شد، در این حال چنان انقلابی در شهر اصفهان ایجاد گردید كه مردم با پای پیاده در تشییع جنازه این عالم عامل حضور یافتند و آن را در سمت غربی زینبیه و در حجره‌ای مخصوص كه قبلاً از مالكین خریداری شده بود، دفن كردند و این برنامه بر طبق [[وصیت]] ایشان صورت گرفت. زیرا وقتی به وی گفته بودند: آیا شما را در تخت فولاد دفن كنیم؟ جواب داده بود: آن جا عالمان و صالحان هستند كه حكم نقره را دارند اما مرا در جوار بانویی دفن كنید كه به [[اهل بیت]] انتساب دارد و حكم طلا را دارد.
+
آیت الله سید ابوالقاسم دهکردی در شب یکشنبه ششم [[شوال]] سال ۱۳۵۳ ه.ق دار فانی را وداع گفت. پیکر پاکش از [[مسجد حکیم|مسجد حکیم]] اصفهان به سوی منطقه زینبیه [[تشییع جنازه|تشییع]]، و بر طبق [[وصیت]] ایشان در آنجا به خاک سپرده شد. زیرا وقتی به وی گفته بودند: آیا شما را در [[تخت فولاد]] دفن کنیم؟ جواب داده بود: آنجا عالمان و صالحان هستند که حکم نقره را دارند، اما مرا در جوار بانویی دفن کنید که به [[اهل بیت]] انتساب دارد و حکم طلا را دارد.
 
 
در حال حاضر مسجدی به نام آن بزرگوار در كنار امامزاده زینبیه اصفهان برپاست كه مورد توجه مردم می‌باشد.<ref> آفتاب علم، ص 103؛ المسلسلات فی اجازات، ج 2، ص 32 و فصلنامه بام ایران، ص 8.</ref> در میانه خیابان عبدالرزاق اصفهان كوچه بن بستی به نام شهید امیرحسین دیانی ـ كه قبلاً آیت الله دهكردی نام داشته ـ قرار دارد كه در حال حاضر منزل آیت الله دهكردی در آن واقع شده است كه به همان صورت اولیه و سبك و سیاق دوران حیات آن فقیه متقی، حفاظت گردیده است.<ref> فصلنامه بام ایران، ص 7.</ref>
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
*مجموعه گلشن ابرار، جلد 3، زندگی نامه "سيد ابوالقاسم دهکردي" از غلامرضا گلي زواره
 
*فصلنامه حوزه شماره65.در دسترس در[http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=15620 پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام]، بازیابی: 28 اردیبهشت 1393.
 
*فقیه عارف سید ابوالقاسم دهکردی، غلامرضا گلی زواره، مجله پاسدار اسلام ، شهریور 1379، شماره 225،صفحه36،در دسترس در [http://www.hawzah.net/fa/magazine/view/89/3439/16091/  پایگاه اطلاع رسانی حوزه] ، بازیابی: 28 اردیبهشت 1393.
 
  
[[رده:فقیهان]]
+
*مجموعه [[گلشن ابرار (کتاب)|گلشن ابرار]]، جلد ۳، زندگی نامه "سید ابوالقاسم دهکردی" از غلامرضا گلی زواره.
 +
*فصلنامه حوزه شماره ۶۵، در دسترس در سایت [[پژوهشکده باقر العلوم علیه السلام]]، بازیابی: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۳.
 +
*فقیه عارف سید ابوالقاسم دهکردی، غلامرضا گلی زواره، مجله پاسدار اسلام، شهریور ۱۳۷۹، شماره ۲۲۵، صفحه۳۶، در دسترس در [http://www.hawzah.net/fa/magazine/view/۸۹/۳۴۳۹/۱۶۰۹۱/ پایگاه اطلاع رسانی حوزه] ، بازیابی: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۳.
 +
*پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
 +
 
 +
==آرشیو عکس و تصویر==
 +
<gallery mode="packed" heights="170">
 +
پرونده:دهکردی (4).jpg|سید ابوالقاسم حسینی دهکردی
 +
پرونده:دهکردی (1).jpg|سید ابوالقاسم حسینی دهکردی و سید احمد نوربخش
 +
پرونده:دهکردی (2).jpg|سید ابوالقاسم حسینی دهکردی
 +
پرونده:دهکردی (3).jpg|از آثار سید ابوالقاسم حسینی دهکردی
 +
</gallery>
 +
 
 +
[[رده:علمای قرن چهاردهم|دهکردی،سید ابوالقاسم]]
 
[[رده:مراجع تقلید]]
 
[[رده:مراجع تقلید]]
 
[[رده:مجتهدین]]
 
[[رده:مجتهدین]]
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
 
 
[[رده:فیلسوفان]]
 
[[رده:فیلسوفان]]
 
[[رده:علمای اخلاق]]
 
[[رده:علمای اخلاق]]
 
[[رده:مفسرین قرآن]]
 
[[رده:مفسرین قرآن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۱۱

آیت الله العظمی سید ابوالقاسم دهکردی (۱۲۷۲ - ۱۳۵۳ ق)، از فقها و مراجع مجاهد شیعه در قرن چهاردهم هجری و از شاگردان میرزای شیرازی بود. وی مرکز فتوا و مراجعات مردم بود و با استبداد و استعمار مقابله می‌کرد؛ چنانکه به همراه برخی از علمای اصفهان، اعلامیه پنج ماده‌ای را در حمایت از اجناس ایرانی صادر نموده و خود را متعهد به آن ‌دانستند.

دهکردی.jpg
نام کامل سید ابوالقاسم حسینی نجفی دهکردی
زادروز ۱۲۷۲ قمری
زادگاه شهرکرد
وفات ۱۳۵۳ قمری
مدفن زینبیه، اصفهان

Line.png

اساتید

میرزا محمدحسن شیرازی، ابوالمعالی کرباسی، ملا اسماعیل درب کوشکی، میرزا حبیب الله رشتی،...

شاگردان

حاج آقا رحیم ارباب، سید محمدرضا خراسانی، میرزا علی آقا شیرازی، سید عبدالحسین طیب،...

آثار

منبر الوسیله، حاشیه بر تفسیر صافی، جنّت المأوی، شرح بر شرایع،...


ولادت و خاندان

سید ابوالقاسم دهکردی در ماه رجب سال ۱۲۷۲ هجری (مطابق با ۱۲۳۴ ه.ش) در دهکرد (شهرکرد) دیده به جهان گشود. پدرش سید محمدباقر دهکردی، از علمای دهکرد بود. شجره نامه این عالم بزرگ به امام زین العابدین (علیه السلام) می­ رسد.

تحصیلات و استادان

تحصیل در اصفهان:

سید ابوالقاسم دهکردی این توفیق را بدست آورد که از دوران نوجوانی به حوزه علمیه در اصفهان روی آورد و برای ادامه تحصیل به مدرسه صدر برود و پایه‌های علمی خویش را در فقه و اصول و ادبیات عرب استحکام بخشد و از استادان پرآوازه آن عصر بهره‌های وافر ببرد.

اساتید سید ابوالقاسم در دروس سطح عبارتند از:

۱. ابوالمعالی کرباسی (۱۲۴۷ ـ ۱۳۱۵ ه.ق)؛ ابوالمعالی در تقوا و تهذیب نفس بسیار استوار بود و در مسائل فقهی، اصولی و رجالی مهارت فراوان داشت. او استاد عالمانی چون آیت الله سید محمدباقر درچه‌ای و آیت الله بروجردی و آیت الله نائینی بود.[۱]

۲. میرزا محمدحسن نجفی؛ از شاگردان شیخ مرتضی انصاری که سید ابوالقاسم دهکردی در فقه شاگرد او بود، از علمای بزرگ و فقیهان ناموری بشمار می‌رود که در غایت زهد و تقوا زندگی می‌کرد و مردم به لحاظ این ویژگی‌ها به او ارادت می‌ورزیدند.

۳. حاج شیخ محمدباقر مسجدشاهی؛ دیگر معلم سید ابوالقاسم دهکردی است که محدث قمی او را چنین وصف کرده است: «از علمای بزرگ، عالم به احکام شرعی، کامل در علوم اسلامی و مردی الهی و ربانی».[۲]

۴. ملا اسماعیل درب کوشکی؛ سید ابوالقاسم همچنین با توجه به جایگاه اصفهان آن روز در تدریس حکمت و فلسفه، به تحصیل این علم اهتمام ویژه نمود. او بیشتر آموزه­ های حکمی را از حکیم متأله، حاج محمداسماعیل درب کوشکی فرا گرفت. سید ابوالقاسم چهار سال در نزد آن استاد بزرگ به فراگیری «اسفار» ملاصدرا پرداخت.

۵. یکی دیگر از شخصیت ‌هایی که سید ابوالقاسم دهکردی در مکتب اصفهان از وی استفاده کرد، آخوند ملا محمدباقر فشارکی (م، ۱۳۱۴ ه.ق) است. کتاب عنوان الکلام از آثار او است.[۳]

تحصیل در سامرا و نجف:

سید ابوالقاسم پس از استفاده وافر از استادان بزرگ اصفهان، به عراق رفت و در سامرا به حوزه درسی میرزای شیرازی راه یافت و در حلقه شاگردان این فقیه بزرگ درآمد. او به خوبی دریافت که دنیای اسلام نیازمند تحصیل و تحقیقی است تا مسلمین را از بند استعمار و استکبار جهانی برهاند و چنین دانشی را استادش دارا بود و مشاهده می‌کرد که او ضمن فعالیت در میدان اندیشه و تفکر، از توطئه‌های ابر قدرت‌ها هم غافل نیست و درصدد آن است که مسلمین را علیه طوفان استعمار بسیج نماید.

سید ابوالقاسم دهکردی همچنین در نجف نزد اساتید بزرگی مانند زین العابدین مازندرانی، میرزا حسین نوری و میرزا حبیب الله رشتی تحصیل علم کرد.

تدریس و شاگردان

سید ابوالقاسم دهکردی در حدود سال ۱۳۰۹ ه.ق پس از افزایش اندوخته‌های علمی و ارتقا به مقامات فقهی و اصولی در حوزه‌های علمیه سامرا و نجف که حدود هفت سال طول کشید، در سن ۳۷ سالگی به اصفهان بازگشت و در مدرسه صدر این شهر به تدریس و تحقیق و نیز تربیت طلاب پرداخت و ضمن این برنامه‌ها با تهذیب نفس و پارسایی، مدارج معنوی را طی کرد و به افکار بلندی در حکمت و عرفان رسید. بسیاری از فضلای اصفهان که حتی خود مشغول تدریس بودند، وقتی از مقامات والای علمی و معنوی این عالم ربانی مطلع شدند به محضرش شتافتند، از جمله:

  • در همان روزهایی که دهکردی تازه از نجف آمده بود، فقیه عارف و حکیم ادیب، آیت الله حاج آقا رحیم ارباب (۱۲۹۷ ـ ۱۳۹۶ ه.ق) به محضرش شتافت و از او بهره‌مند گردید.[۴]
  • آیت الله سید محمد رضوی کاشانی از مشاهر و مفاخر علمای شیعه در اصفهان، محضر دهکردی را مغتنم شمرد و به کسب اجازه از وی موفق گردید.[۵]
  • آیت الله حاج شیخ مرتضی مظاهری فرزند محمدحسن بن محمد ابراهیم کرونی نزد آیت الله دهکردی تلمذ نمود و موفق شد در علوم دینی به تألیفات متعددی همت بگمارد و در سنگر وعظ و خطابه، به هدایت مردم بپردازد و خود، شاگردان فاضل تربیت کند.[۶]
  • آیت الله سید محمدرضا خراسانی جرعه‌هایی از اندیشه سید ابوالقاسم دهکردی را به کام ذهن خویش فرو ریخت. وی تحصیلات را تا مرز اجتهاد ادامه داد و پس از فوت سید علی نجف آبادی، مرجعیت کلی یافت و رئیس حوزه علمیه اصفهان گردید.[۷]
  • آقا سید عباس دهکردی (معروف به صفی)، فقه، اصول و حکمت را در اصفهان نزد آیت الله دهکردی فراگرفت. وی در مسجد یزدآباد و مسجد کرمانی اقامه جماعت می‌نمود و به ارشاد و تبلیغ مشغول بود.[۸]
  • حاج سید کمال الدین نوربخش دهکردی، فرزند آقا سید محمود پس از آن که مقدمات علوم و ادبیات را در شهرکرد آموخت، در اصفهان به مدرسه صدر بازار رفت و نزد عموی خویش، سید ابوالقاسم دهکردی و برخی دیگر از استادان این حوزه به فراگیری علوم اسلامی پرداخت. وی مدتی در دانشگاه تهران به تدریس علوم شرعی مشغول بود. برخی کتاب‌های وی سال‌ها در دبیرستان‌های کشور مورد استفاده دانش آموزان بود.[۹]

درس خارج فقه و اصول مرحوم آیت الله دهکردی یکی از مشهورترین دروس خارج فقه و اصول بوده و شخصیت‌های دیگری چون مرحوم میرزا علی آقا شیرازی، مرحوم معلم حبیب آبادی، مرحوم آیت الله سید عبدالحسین طیب (صاحب تفسیر اطیب البیان)، آیت الله سید محمدتقی موسوی (صاحب مکیال المکارم)، آیت الله شیخ محمدرضا جرقوئی اصفهانی، آیت الله سید حسن چهارسوقی، آیت الله مرتضی دهکردی معروف به حاج آقا میرزا دهکردی، آیت الله سید محمدباقر رجایی، عالم ربانی آیت الله حسین‌علی صدیقین، آیت الله مرتضی مظاهری نجفی، میر محمدمهدی امام جمعه، ملا علی ماربینی، سید ابوالقاسم فریدنی، سید علی اکبر هاشمی، فرزند آقا حسین دهکردی، آیت الله سید احمد نوربخش دهکردی (برادرش)، آیت الله سید محمدباقر امامی (برادرزاده‌اش) و آیت الله سید محمدجواد نجفی (برادرزاده و داماد ایشان) از محضر ایشان در رشته‌های مذکور بهره گرفته‌اند.[۱۰]

همچنین آیت الله سید ابوالقاسم دهکردی از رجال حدیث محسوب می‌گردید و دانشورانی چون مرحوم امام خمینی، آیت الله مرعشی نجفی، مرحوم آیت الله بروجردی، آیت الله سید محمدتقی موسوی احمدآبادی، حاج آقا رحیم ارباب و مرحوم معلم حبیب آبادی (صاحب کتاب مکارم الآثار) از ایشان اجازه نقل حدیث و اجتهاد دریافت کرده‌اند.[۱۱] امام خمینی (ره) در آغاز کتاب «اربعین حدیث»، طریق روایی خود از آیت الله دهکردی را چنین بیان می کند: «اخبرنی اجازة مکاتبهً و مشافههً عدة من المشایخ العظام و الثقات الکرام و منهم السید العالم الثقه الثبت السید ابوالقاسم دهکردی الاصفهانی عن السید السند الامجد الآقا میرزا محمد هاشم الاصفهانی عن العلامه الانصاری.»[۱۲]

آثار و تألیفات

تألیفات متعدد سید ابوالقاسم دهکردی بیشتر در فقه و اصول می باشد، ولی به طبع نرسیده و فقط کتاب «منبر الوسیله» که در مورد منابر و وعظ و تحقیقات و بیانات و اخبار است طبع شده و جزوه ­هایی در شرح احادیث و تفسیر قرآن نوشته اند که تاکنون به چاپ نرسیده است. برخی از آثار ایشان عبارتند از:

اللمعات فی شرح دعاء سمات - یکی از آثار آیت الله العظمی سید ابوالقاسم دهکردی
  1. منبر الوسیله، که مجلدی از آن در توحید و مواعظ به نام وسیلة النجاة به طبع رسیده است.[۱۳] این کتاب اخیراً به اهتمام مجید جلالی دهکردی در قم چاپ شده است.
  2. حاشیه بر تفسیر صافی
  3. حاشیه بر وافی
  4. رساله‌ای فقهی در قبض[۱۴]
  5. بشارات السالکین یا واردات غیبیه
  6. جنّت المأوی در اخلاق
  7. حاشیه بر جامع عباسی
  8. ذخیره‌ای در ادعیه و ختومات
  9. رساله در طهارت
  10. رساله عملیه جهت مقلدین به نام هدایة الانام
  11. شرح بر شرایع، در دو مجلد در طهارت و بیع
  12. شرح فارسی بر کتاب من لایحضره الفقیه
  13. الفوائد در متفرقات[۱۵]
  14. اللمعات فی شرح دعاء سمات
  15. رساله در مباحث الفاظ
  16. حاشیه بر نخبه حاج محمدابراهیم کرباسی[۱۶]
  17. نور الابصار فی فضیلة الانتظار
  18. المتاجر، تقریر درس استادش مرحوم میرزا حبیب الله رشتی
  19. حاشیه بر مکاسب شیخ انصاری
  20. رساله‌ای در طهارت
  21. ینابیع الحکمه در تفسیر
  22. شرح بر اصول کافی، چنان چه خودشان در کتاب منبر الوسیله فرموده‌اند.
  23. تنقیح الاصول، تقریرات درس محقق رشتی با نظریات مؤلف در بحث الفاظ
  24. حاشیه بر رسائل شیخ انصاری
  25. شرح حدیث حقیقت کمیل بن زیاد که در کتاب منبر الوسیله ذکر شده است. مرحوم آیت الله حاج سید محمدباقر امام نجفی (پسر برادرشان) آنرا به فارسی ترجمه کرده است.
  26. الاخلاق
  27. السوانح و اللوائح (تاریخ اقامت ایشان در شیراز).[۱۷]

فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی

سید ابوالقاسم دهکردی به موازات تدریس و تحقیق، در مسجد سفره‌چی (سُرخی‌) -واقع در خیابان چهارباغ پایین اصفهان- و مسجد شیخ‌الاسلام -واقع در خیابان عبدالرزاق- اقامه جماعت می نمود و در برخی ایام خصوصاً ماه مبارک رمضان به ایراد سخنرانی، موعظه و اقامه مراسم احیاء اقدام می‌نمود.[۱۸] وی مرکز فتوا و مراجعات مردم بود و اهالی اصفهان به دلیل صفای باطن و اخلاص و پارسایی این عالم ربانی به وی ارادت خاصی می ورزیدند. از این رو برای ساختمان صحن و حرم زینبیه اصفهان - که می گویند مرقد زینب دختر موسی بن جعفر (علیه السلام) آنجاست - به اشاره او مردم اصفهان و توابع، اعم از مرد و زن و کوچک و بزرگ، با خود آجر و سایر مصالح ساختمانی حمل می کردند و به این مکان می بردند.[۱۹]

آیت الله دهکردی تا آن جا مورد وثوق مردم در استان اصفهان و چهار محال و بختیاری قرار گرفت که اکثریت اهالی این نقاط، وی را مرجع تقلید خویش قرار دادند و رساله عملیه ایشان حاوی فتاوی فقهی به نام «هدایة الانام» مکرر چاپ شد و در دسترس مقلدین آن فقیه عارف قرار گرفت.

اقدامات و خدمات این فقیه فرزانه در قحطی سال ۱۲۸۸ ه.ق، مبارزات وی با حکومت وقت، اهتمامش در امر به معروف و نهی از منکر و کوشش او برای رفع بدعتها، ضلالت‌ها و اضمحلال فساد و تباهی که از ناحیه افراد مرتد و پیروان فرق ضاله صورت می‌گرفت، شهرت این عالم ربانی را فزونی بخشید. از جمله، در آن موقع که دولت های استعمارگر انگلیس و روس به عنوان توسعه تجارت در شهرهای مختلف ایران، مؤسسات تجاری، اعم از بانک، صراف خانه و حتی بیمارستان و مدرسه، تاسیس می کردند و اجناس گوناگون را به بهایی ارزان به اهالی این سامان می فروختند و می خواستند با این حرکت امت مسلمان را تحت سیطره و قدرت اقتصادی خود درآورند، عده ای از بازرگانان از روی جهالت یا سودجویی، مزدور این ابرقدرت ها شده، کالاهای بیگانه را ترویج می کردند و در نتیجه، بازار کالاهای داخلی با رکود مواجه شده، از رواج می افتاد و کارگران ایرانی بیکار و محتاج می شدند. در این میان، تنی چند از علمای دینی متوجه نقشه های شیطانی دشمن شده، به فکر چاره افتاده بودند و راه مبارزه را در تحریم کالاهای خارجی می دیدند تا بتوانند از این طریق جلو پیشرفت سریع نفوذ اقتصادی بیگانگان را بگیرند. بنابراین اعلامیه ای تاریخی بر ضد سلطه اقتصادی اجنبی و در حمایت از اجناس ایرانی از سوی مجتهدان و مراجع شیعه صادر گردید که در ذیل آن، محل مهر و امضای سید ابوالقاسم دهکردی مشاهده می شود.

یکی از کارهای اساسی دیگر آن مرحوم که به اتفاق سایر مراجع و روحانیون بزرگ انجام داد، تشکیل هیأت علمیه اصفهان بود که به جهت رسیدگی به امور مدارس دینی و شرایط زندگی طلاب و نظارت در اجرای صحیح احکام و مقرارت اسلام در سطح اصفهان بوده است. اعضای هیأت علمیه حوزه علمیه اصفهان عبارت بودند از: میرزا ابراهیم شمس آبادی، سید ابوالقاسم دهکردی، آخوند ملا محمدحسین فشارکی، شیخ محمدرضا نجفی اصفهانی، میرزا عبدالحسین سیدالعراقین و عده دیگری از علما و مجتهدین، و شروع آن سال ۱۳۴۲ قمری می باشد.

وفات

آیت الله سید ابوالقاسم دهکردی در شب یکشنبه ششم شوال سال ۱۳۵۳ ه.ق دار فانی را وداع گفت. پیکر پاکش از مسجد حکیم اصفهان به سوی منطقه زینبیه تشییع، و بر طبق وصیت ایشان در آنجا به خاک سپرده شد. زیرا وقتی به وی گفته بودند: آیا شما را در تخت فولاد دفن کنیم؟ جواب داده بود: آنجا عالمان و صالحان هستند که حکم نقره را دارند، اما مرا در جوار بانویی دفن کنید که به اهل بیت انتساب دارد و حکم طلا را دارد.

پانویس

  1. زندگانی حکیم جهانگیر خان قشقایی، مهدی قرقانی، ص ۱۰۷ و ۱۸۷.
  2. فوائد الرضویه، ج ۲، ص ۴۰۹.
  3. فوائد الرضویه، ج ۲، ص ۴۰۴.
  4. ناصح صالح، ص ۲۴۰.
  5. زندگانی حکیم جهانگیرخان قشقایی، ص ۱۲۸.
  6. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج ۲، ص ۳۲۱.
  7. مدرس، مجاهدی شکست ناپذیر، ص ۲۲۲.
  8. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج ۲، ص ۳۲۱.
  9. همان، ص ۳۳۲ و ۳۳۳.
  10. فصلنامه بام ایران، شماره ۵ و ۶، ص ۸؛ مجله حوزه، مصاحبه با آیت الله طیب؛ مقدمه کتاب مکیال المکارم؛ بانو مجتهده امین، ناصر باقری بیدهندی، ص ۳۲؛ المسلسلات فی اجازات، ج ۲، ص ۳۱؛ زندگانی آیت الله چهارسوقی، ص ۱۳۲.
  11. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج ۲، ص ۲۲۷؛ الاجازات الکبیره، آیت الله مرعشی نجفی، ص ۱۷؛ القبسات، عادل علوی، ص ۴۰؛ فصلنامه بام ایران، شماره ۵ و ۶، ص ۸ و آفتاب علم، ص ۳۶ و ۳۷.
  12. اربعین حدیث، ص ۳.
  13. الذریعه، ج ۲۲، ص ۳۵۶.
  14. مکارم الاثار، ج ۶، ص ۲۰۰۷.
  15. رجال اصفهان، ج ۱، ص ۲۰۰.
  16. همان، ص ۱۴۱.
  17. ریحانه الادب، ج ۲، ص ۲۴۴؛ نقباء البشر، ج ۱، ص ۶۶؛ تذکره القبور، ص ۹۳ و ۹۴؛ المسلسلات فی اجازات، ج ۲، ص ۳۵۱.
  18. آفتاب علم، ص ۳۶ و فصلنامه بام ایران. شماره ۵ و ۶، ص ۹.
  19. سیدمحمدباقر کتابی، رجال اصفهان، ج ۱، ص ۲۰۰.

منابع

  • مجموعه گلشن ابرار، جلد ۳، زندگی نامه "سید ابوالقاسم دهکردی" از غلامرضا گلی زواره.
  • فصلنامه حوزه شماره ۶۵، در دسترس در سایت پژوهشکده باقر العلوم علیه السلام، بازیابی: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۳.
  • فقیه عارف سید ابوالقاسم دهکردی، غلامرضا گلی زواره، مجله پاسدار اسلام، شهریور ۱۳۷۹، شماره ۲۲۵، صفحه۳۶، در دسترس در پایگاه اطلاع رسانی حوزه ، بازیابی: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۳.
  • پایگاه اطلاع رسانی حوزه.

آرشیو عکس و تصویر