حوامیم: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
|||
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | {{ | + | {{عالی}} |
+ | «حَوامیم»، نام [[سوره|سورههاى]] چهلم تا چهل و ششم [[قرآن کریم]] در ترتیب مصحف کنونی است که با [[حروف مقطعه|حروف مقطّعه]] «حم» (حامیم) آغاز مى شوند. این سور هفتگانه -که گفته شده همگی [[مکی]] هستند و یکباره نازل شدهاند- عبارتند از: [[سوره غافر]]، [[سوره فصلت]]، [[سوره شورى]]، [[سوره زخرف]]، [[سوره دخان]]، [[سوره جاثیه]] و [[سوره احقاف]]. درباره فضیلت «حوامیم» و آثار و ثواب [[تلاوت قرآن|تلاوت]] این سوره ها، [[حدیث|احادیثى]] در منابع روایى و تفاسیر آمده است.<ref>براى نمونه رجوع کنید به طبرسى، ج۸، ص۷۹۷؛ ابوالفتوح رازى، ج۱۷، ص۱ـ۲؛ سیوطى، ۱۴۲۱، ج۷، ص۲۳۲؛ مجلسى، ج۸۹، ص۳۰۲.</ref> | ||
− | + | ==معرفی سور حوامیم== | |
− | + | سورههای «حوامیم» به ترتیب عبارت اند از: [[سوره غافر]] (مؤمن)، [[سوره فصلت]]، [[سوره شورى]]، [[سوره زخرف]]، [[سوره دخان]]، [[سوره جاثیه]] و [[سوره احقاف]]. این هفت سوره، [[سوره های مکی و مدنی|مکى]] اند و به همان ترتیب مصحف نازل شده اند<ref>رجوع کنید به مقدمتان فى علوم القرآن، ص۹، ۱۵؛ زرکشى، ج۱، ص۱۹۳؛ سیوطى، ۱۴۰۸، ص۱۱۸ـ۱۱۹؛ قس همو، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۴۱.</ref> و حتى [[نزول قرآن|نزول]] آنها را یکجا دانسته اند.<ref>رجوع کنید به سیوطى، ۱۴۰۸، ص۱۱۸.</ref> | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | به مجموع این سوره ها «ذوات حم» یا «آل حم» نیز گفته اند<ref>رجوع کنید به طبرسى، ج۸، ص۷۹۷؛ قرطبى، ج۱۵، ص۲۸۸.</ref> و گفته اند که جمع بستن «حم» به «حوامیم» از کلام عرب نیست، بلکه از کلام کودکان است که مى گویند: «تَعَلَّمنا الْحَوامیم» و بهتر آن است که «حم» به «ذوات حم» یا «آل حم» جمع بسته شود.<ref>رجوع کنید به جوهرى؛ زَبیدى؛ شرتونى، ذیل «حمم».</ref> | |
− | + | عنوان های مشترک دیگری که برای این سوره ها بکار برده اند و بیشتر ناظر به شأن و مرتبه آنهاست، عبارتند از: «تاج القرآن»، «ثمره قرآن»، «دیباج القرآن»، «روضة من ریاض الجنة»، «ریاحین القرآن»، «لباب القرآن» و «یاسمین العرائس». | |
− | از | + | به گفته [[جلال الدین سیوطی|سیوطى]]،<ref>اتقان، ۱۴۰۸، ص۱۱۸.</ref> [[سوره زمر]] هم که پیش از حوامیم قرار گرفته و از نظر آغاز شدن با عبارت {{متن قرآن|«تَنزیلُ الْکتاب»}} به آنها شباهت دارد، در مصحف [[ابی بن کعب|اُبىّ بن کعْب]] «حم» داشته است. سیوطى در جاى دیگر<ref>۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۱۹.</ref> از توالى سوره هاى حوامیم و در عین حال متوالى نبودن سوره هاى [[مسبحات|مُسَبِّحات]] نتیجه گرفته که ترتیب سُوَر قرآن یا دست کم ترتیب بسیارى از آنها [[توقیفی بودن سوره های قرآن|توقیفى]] است، زیرا اگر ترتیب سوره ها اجتهادى بود، باید سوره هاى مسبّحات نیز در مصحف پى در پى قرار مى گرفتند. گفتنى است روایت هایى که در فضیلت این مجموعه سوره ها بیان شده، تا اندازه اى نشان مى دهد که این مجموعه ها در زمان [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلى اللّه علیه و آله شناخته شده بوده اند. |
− | == مضمون سور حوامیم == | + | ==مضمون سور حوامیم== |
− | چنین به نظر می رسد که سور متعددی که | + | چنین به نظر می رسد که سور متعددی که با [[حروف مقطعه]] مشابه آغاز می شوند، علاوه بر هماهنگی کلی و ارتباط عمومی مفاهیم و مقاصد آنها، ویژگی مستقل نیز داشته و هر کدام از زاویه به خصوصی بر مسأله واحد میتابند و آن را تبیین مینمایند. کلمه «حم» بیش از بقیه کلمات مقطعه، آغاز کننده سوره میباشد. بنابراین راحتتر میتوان وجوه مشترک این سوره ها را پیدا کرد. |
− | + | در همه این سوره ها، بلافاصله پس از حروف مقطعه، از [[وحى]] و [[قرآن]] و [[نزول قرآن|نزول]] آن سخن به میان مى آید. به عقیده برخى مفسران، این ویژگى مشترک، به علاوه همگونى این سوره ها از حیث بافت و نظم سخن و همسانى آنها از حیث حجم، موجب شباهت و پیوستگى آنها شده است و در نتیجه، این سوره ها در پى هم قرار گرفته اند.<ref>رجوع کنید به طبرسى، ذیل [[سوره فصلت]]: ۱؛ سیوطى، ۱۴۰۸، ص۱۱۸ـ۱۱۹.</ref> | |
− | + | از سوى دیگر سیوطى معتقد است میان حوامیم و شش سوره اى که داراى حرف مقطّعه «راء» هستند، یعنى: [[سوره یونس]]، [[سوره هود]]، [[سوره یوسف]]، [[سوره رعد]]، [[سوره ابراهیم]] و [[سوره حجر]]، شباهت وجود دارد؛ چنان که در آغاز دومین سوره از حوامیم ([[سوره فصلت|فصلت]])، همانند ابتداى دومین سوره از سور داراى «الر» ([[سوره هود|هود]])، اسلوب توصیف کتاب وحیانى تغییر مى کند و قرآن به عنوان کتابى که آیات آن تفصیل یافته است {{متن قرآن|«فُصِّلَتْ آیاتُهُ»}}، معرفى مى شود. | |
− | |||
− | == | + | ==معنای واژه «حم»== |
− | درباره | + | چون درباره معناى [[حروف مقطعه]] رأى قاطع وجود ندارد،<ref>رجوع کنید به حروف مقطعه.</ref> در تفسیر «حم» نیز تشتت آراء و اقوال به چشم مى خورد، از جمله آن را نامى از نام هاى [[الله|خدا]]، نام [[سوره]]، نام [[قرآن]] و سوگند خدا به حلم و مُلک خویش دانسته اند. همچنین گفته اند از کنار هم گذاشتن «الر» و «حم» و «ن»، واژه «الرحمن» بدست مى آید.<ref>رجوع کنید به ابن قتیبه، ص۳۶؛ میبدى، ج۸، ص۴۴۷ـ۴۴۸؛ ابوالفتوح رازى؛ قرطبى، ذیل غافر: ۱.</ref> |
− | |||
− | |||
− | |||
− | از | ||
− | |||
− | |||
− | + | بعضى هم گفته اند منظور از «حم» شخص [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله است،<ref>رجوع کنید به سیوطى، ۱۳۶۳ش، ج۳، ص۳۳.</ref> که به نظر مى رسد این رأى با عنوان «آل حم» براى این سوره ها بى ارتباط نباشد. برخى از مفسران نیز «حم» را جزو افعال دانسته و گفته اند «حُمَّ» یعنى «قُدِّر» یا «قُضِىَ ما هو کائن»،<ref>رجوع کنید به طبرسى، ذیل [[سوره غافر]]: ۱؛ ابوالفتوح رازى؛ قرطبى، همانجاها.</ref> البته این رأى، شاذّ و مخالف با نظر رایج است و با قرائات مشهور و معتبر نیز سازگار نیست. | |
− | |||
− | + | از سویى بر اساس نظریه اى مشهور درباره حروف مقطّعه که این حروف را نشانه هاى اختصارى نامها و اوصاف خدا مى داند، برخى حرف «ح» را نشانه اوصافى چون حلیم و حکیم و حمید و حىّ و حنّان و حرف «م» را نشانه اوصافى چون مَلِک و مجید و مُبدِء (خالق) و منّان دانسته اند<ref>رجوع کنید به طبرسى؛ قرطبى، همانجاها.</ref> یا گفته اند «ح» از الرحمن و «م» از الرحیم گرفته شده است.<ref>رجوع کنید به سیوطى، ۱۳۶۳ش، ج۳، ص۲۶.</ref> | |
− | == | + | بنابر روایتى از [[امام صادق]] علیه السلام در پاسخ به پرسش [[سفیان ثوری|سفیان ثورى]] درباره حروف مقطّعه، معناى «حم»، الحمید المجید است.<ref>رجوع کنید به ابن بابویه، ص۲۲؛ درباره این روایت رجوع کنید به طباطبائى، ذیل [[سوره شورى]]: ۱.</ref> |
+ | |||
+ | نظریه نشانه اختصارى بودن حروف مقطعه، باعث شده است که مفسران به تناسب ذوق و سلیقه خود، فرضیه هاى مختلفى عرضه کنند. از جمله [[رشیدالدین میبدى|میبدى]] در [[تفسیر قرآن|تفسیر]] «حم» آراى متفاوتى دارد. مثلاً در جایى «ح» را اشاره به محبت و «م» را اشاره به منّت،<ref>رجوع کنید به ج۸، ص۴۵۶.</ref> در جایى دیگر «ح» را اشاره به حیات خدا و «م» را اشاره به مُلک او<ref>ج۹، ص۵۹.</ref> و در موضعى دیگر «ح» را مفتاح حىّ و «م» را مفتاح مَلِک<ref>ج۹، ص۱۵۳.</ref> دانسته است.<ref>قس همان، ج۹، ص۱۴ـ۱۵، ۱۲۶؛ ابوالفتوح رازى، ذیل شورى: ۱.</ref> | ||
+ | |||
+ | ==تناسب میان سور حوامیم== | ||
+ | |||
+ | [[شیخ طبرسی|طبرسی]] در مورد تناسب میان «سور حوامیم» میگوید: | ||
+ | |||
+ | پس از آنکه خداوند [[سوره مؤمن]] را به یادآوری منکران آیات الهی پایان داد: {{متن قرآن|«{{آیه|۴۰|۶۶}}»}}، [[سوره فصلت]] را با این آیات شروع کرد: {{متن قرآن|«{{آیه|۴۱|۴}}»}}. وقتی خدواند سوره فصلت را با یاد قرآن ختم فرمود، [[سوره شوری]] را با یاد قرآن شروع کرد: {{متن قرآن|«{{آیه|۴۲|۳}}»}}. و چون سوره شوری را با یادآوری از [[قرآن]] و [[وحی]] ختم فرمود: {{متن قرآن|«{{آیه|۴۲|۲۵}}»}}، [[سوره زخرف]] را با همان مطالب آغاز فرمود: {{متن قرآن|«{{آیه|۴۳|۲}}»}} و چون سوره زخرف را با وعدههای [[عذاب]] و تهدیدهایی ختم کرده: {{متن قرآن|«{{آیه|۴۳|۸۹}}»}}، [[سوره دخان]] را با وعدههای عذاب و هشدارهایی شروع فرمود: {{متن قرآن|«{{آیه|۴۴|۱۰}}»}}. پس از آن [[سوره دخان]] را با یاد قرآن به پایان برده: {{متن قرآن|«{{آیه|۴۴|۵۸}}»}} و [[سوره جاثیه]] را نیز با یاد قرآن شروع کرده: {{متن قرآن|«{{آیه|۴۵|۲}}»}} و آنگاه که سوره جاثیه را با یادی از [[توحید]] و مذمت اهل [[شرک]] و وعدههای عذاب نسبت به آنان ختم فرمود: {{متن قرآن|«{{آیه|۴۵|۳۴}}»}}، [[سوره احقاف]] را اول با توحید و سپس با وعدههای عذاب نسبت به گناهکاران شروع نمود. | ||
− | |||
− | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
+ | {{پانویس}} | ||
+ | ==منابع== | ||
− | + | *[http://www.encyclopaediaislamica.com/ دانشنامه جهان اسلام]، مدخل "حوامیم" از سید کاظم طباطبایى. | |
+ | *عاطفه زرسازان، بررسی تناسب سوره حوامیم، مجله بینات ۱۳۸۵ شماره ۵۱، در دسترس در [http://www.ensani.ir/fa/content/139989/default.aspx پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی]. | ||
+ | *سید محمدباقر حجتی، کاوشی در مفاد آیه آل حم، نشریه مقالات و بررسی ها، ۱۳۷۱، شماره ۵۳ و ۵۴، در دسترس در[http://www.ensani.ir/fa/content/155915/default.aspx پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی]. | ||
− | == منابع == | + | {{قرآن}} |
− | + | {{سنجش کیفی | |
− | + | |سنجش=شده | |
− | + | |شناسه= خوب | |
+ | |عنوان بندی مناسب= خوب | ||
+ | |کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب | ||
+ | |رعایت سطح مخاطب عام= خوب | ||
+ | |رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب | ||
+ | |جامعیت= خوب | ||
+ | |رعایت اختصار= خوب | ||
+ | |سیر منطقی= خوب | ||
+ | |کیفیت پژوهش= خوب | ||
+ | |رده= دارد | ||
+ | }} | ||
− | |||
[[رده:قرآن]] | [[رده:قرآن]] | ||
[[رده:سوره های قرآن]] | [[رده:سوره های قرآن]] | ||
+ | <references /> |
نسخهٔ کنونی تا ۷ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۴۰
«حَوامیم»، نام سورههاى چهلم تا چهل و ششم قرآن کریم در ترتیب مصحف کنونی است که با حروف مقطّعه «حم» (حامیم) آغاز مى شوند. این سور هفتگانه -که گفته شده همگی مکی هستند و یکباره نازل شدهاند- عبارتند از: سوره غافر، سوره فصلت، سوره شورى، سوره زخرف، سوره دخان، سوره جاثیه و سوره احقاف. درباره فضیلت «حوامیم» و آثار و ثواب تلاوت این سوره ها، احادیثى در منابع روایى و تفاسیر آمده است.[۱]
محتویات
معرفی سور حوامیم
سورههای «حوامیم» به ترتیب عبارت اند از: سوره غافر (مؤمن)، سوره فصلت، سوره شورى، سوره زخرف، سوره دخان، سوره جاثیه و سوره احقاف. این هفت سوره، مکى اند و به همان ترتیب مصحف نازل شده اند[۲] و حتى نزول آنها را یکجا دانسته اند.[۳]
به مجموع این سوره ها «ذوات حم» یا «آل حم» نیز گفته اند[۴] و گفته اند که جمع بستن «حم» به «حوامیم» از کلام عرب نیست، بلکه از کلام کودکان است که مى گویند: «تَعَلَّمنا الْحَوامیم» و بهتر آن است که «حم» به «ذوات حم» یا «آل حم» جمع بسته شود.[۵]
عنوان های مشترک دیگری که برای این سوره ها بکار برده اند و بیشتر ناظر به شأن و مرتبه آنهاست، عبارتند از: «تاج القرآن»، «ثمره قرآن»، «دیباج القرآن»، «روضة من ریاض الجنة»، «ریاحین القرآن»، «لباب القرآن» و «یاسمین العرائس».
به گفته سیوطى،[۶] سوره زمر هم که پیش از حوامیم قرار گرفته و از نظر آغاز شدن با عبارت «تَنزیلُ الْکتاب» به آنها شباهت دارد، در مصحف اُبىّ بن کعْب «حم» داشته است. سیوطى در جاى دیگر[۷] از توالى سوره هاى حوامیم و در عین حال متوالى نبودن سوره هاى مُسَبِّحات نتیجه گرفته که ترتیب سُوَر قرآن یا دست کم ترتیب بسیارى از آنها توقیفى است، زیرا اگر ترتیب سوره ها اجتهادى بود، باید سوره هاى مسبّحات نیز در مصحف پى در پى قرار مى گرفتند. گفتنى است روایت هایى که در فضیلت این مجموعه سوره ها بیان شده، تا اندازه اى نشان مى دهد که این مجموعه ها در زمان پیامبر صلى اللّه علیه و آله شناخته شده بوده اند.
مضمون سور حوامیم
چنین به نظر می رسد که سور متعددی که با حروف مقطعه مشابه آغاز می شوند، علاوه بر هماهنگی کلی و ارتباط عمومی مفاهیم و مقاصد آنها، ویژگی مستقل نیز داشته و هر کدام از زاویه به خصوصی بر مسأله واحد میتابند و آن را تبیین مینمایند. کلمه «حم» بیش از بقیه کلمات مقطعه، آغاز کننده سوره میباشد. بنابراین راحتتر میتوان وجوه مشترک این سوره ها را پیدا کرد.
در همه این سوره ها، بلافاصله پس از حروف مقطعه، از وحى و قرآن و نزول آن سخن به میان مى آید. به عقیده برخى مفسران، این ویژگى مشترک، به علاوه همگونى این سوره ها از حیث بافت و نظم سخن و همسانى آنها از حیث حجم، موجب شباهت و پیوستگى آنها شده است و در نتیجه، این سوره ها در پى هم قرار گرفته اند.[۸]
از سوى دیگر سیوطى معتقد است میان حوامیم و شش سوره اى که داراى حرف مقطّعه «راء» هستند، یعنى: سوره یونس، سوره هود، سوره یوسف، سوره رعد، سوره ابراهیم و سوره حجر، شباهت وجود دارد؛ چنان که در آغاز دومین سوره از حوامیم (فصلت)، همانند ابتداى دومین سوره از سور داراى «الر» (هود)، اسلوب توصیف کتاب وحیانى تغییر مى کند و قرآن به عنوان کتابى که آیات آن تفصیل یافته است «فُصِّلَتْ آیاتُهُ»، معرفى مى شود.
معنای واژه «حم»
چون درباره معناى حروف مقطعه رأى قاطع وجود ندارد،[۹] در تفسیر «حم» نیز تشتت آراء و اقوال به چشم مى خورد، از جمله آن را نامى از نام هاى خدا، نام سوره، نام قرآن و سوگند خدا به حلم و مُلک خویش دانسته اند. همچنین گفته اند از کنار هم گذاشتن «الر» و «حم» و «ن»، واژه «الرحمن» بدست مى آید.[۱۰]
بعضى هم گفته اند منظور از «حم» شخص پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است،[۱۱] که به نظر مى رسد این رأى با عنوان «آل حم» براى این سوره ها بى ارتباط نباشد. برخى از مفسران نیز «حم» را جزو افعال دانسته و گفته اند «حُمَّ» یعنى «قُدِّر» یا «قُضِىَ ما هو کائن»،[۱۲] البته این رأى، شاذّ و مخالف با نظر رایج است و با قرائات مشهور و معتبر نیز سازگار نیست.
از سویى بر اساس نظریه اى مشهور درباره حروف مقطّعه که این حروف را نشانه هاى اختصارى نامها و اوصاف خدا مى داند، برخى حرف «ح» را نشانه اوصافى چون حلیم و حکیم و حمید و حىّ و حنّان و حرف «م» را نشانه اوصافى چون مَلِک و مجید و مُبدِء (خالق) و منّان دانسته اند[۱۳] یا گفته اند «ح» از الرحمن و «م» از الرحیم گرفته شده است.[۱۴]
بنابر روایتى از امام صادق علیه السلام در پاسخ به پرسش سفیان ثورى درباره حروف مقطّعه، معناى «حم»، الحمید المجید است.[۱۵]
نظریه نشانه اختصارى بودن حروف مقطعه، باعث شده است که مفسران به تناسب ذوق و سلیقه خود، فرضیه هاى مختلفى عرضه کنند. از جمله میبدى در تفسیر «حم» آراى متفاوتى دارد. مثلاً در جایى «ح» را اشاره به محبت و «م» را اشاره به منّت،[۱۶] در جایى دیگر «ح» را اشاره به حیات خدا و «م» را اشاره به مُلک او[۱۷] و در موضعى دیگر «ح» را مفتاح حىّ و «م» را مفتاح مَلِک[۱۸] دانسته است.[۱۹]
تناسب میان سور حوامیم
طبرسی در مورد تناسب میان «سور حوامیم» میگوید:
پس از آنکه خداوند سوره مؤمن را به یادآوری منکران آیات الهی پایان داد: «قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَمَّا جَاءَنِيَ الْبَيِّنَاتُ مِنْ رَبِّي وَأُمِرْتُ أَنْ أُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ»، سوره فصلت را با این آیات شروع کرد: «بَشِيرًا وَنَذِيرًا فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ». وقتی خدواند سوره فصلت را با یاد قرآن ختم فرمود، سوره شوری را با یاد قرآن شروع کرد: «كَذَٰلِكَ يُوحِي إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ». و چون سوره شوری را با یادآوری از قرآن و وحی ختم فرمود: «وَهُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ وَيَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ»، سوره زخرف را با همان مطالب آغاز فرمود: «وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ» و چون سوره زخرف را با وعدههای عذاب و تهدیدهایی ختم کرده: «فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلَامٌ ۚ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ»، سوره دخان را با وعدههای عذاب و هشدارهایی شروع فرمود: «فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُبِينٍ». پس از آن سوره دخان را با یاد قرآن به پایان برده: «فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ» و سوره جاثیه را نیز با یاد قرآن شروع کرده: «تَنْزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ» و آنگاه که سوره جاثیه را با یادی از توحید و مذمت اهل شرک و وعدههای عذاب نسبت به آنان ختم فرمود: «وَقِيلَ الْيَوْمَ نَنْسَاكُمْ كَمَا نَسِيتُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَٰذَا وَمَأْوَاكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ نَاصِرِينَ»، سوره احقاف را اول با توحید و سپس با وعدههای عذاب نسبت به گناهکاران شروع نمود.
پانویس
- ↑ براى نمونه رجوع کنید به طبرسى، ج۸، ص۷۹۷؛ ابوالفتوح رازى، ج۱۷، ص۱ـ۲؛ سیوطى، ۱۴۲۱، ج۷، ص۲۳۲؛ مجلسى، ج۸۹، ص۳۰۲.
- ↑ رجوع کنید به مقدمتان فى علوم القرآن، ص۹، ۱۵؛ زرکشى، ج۱، ص۱۹۳؛ سیوطى، ۱۴۰۸، ص۱۱۸ـ۱۱۹؛ قس همو، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۴۱.
- ↑ رجوع کنید به سیوطى، ۱۴۰۸، ص۱۱۸.
- ↑ رجوع کنید به طبرسى، ج۸، ص۷۹۷؛ قرطبى، ج۱۵، ص۲۸۸.
- ↑ رجوع کنید به جوهرى؛ زَبیدى؛ شرتونى، ذیل «حمم».
- ↑ اتقان، ۱۴۰۸، ص۱۱۸.
- ↑ ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۱۹.
- ↑ رجوع کنید به طبرسى، ذیل سوره فصلت: ۱؛ سیوطى، ۱۴۰۸، ص۱۱۸ـ۱۱۹.
- ↑ رجوع کنید به حروف مقطعه.
- ↑ رجوع کنید به ابن قتیبه، ص۳۶؛ میبدى، ج۸، ص۴۴۷ـ۴۴۸؛ ابوالفتوح رازى؛ قرطبى، ذیل غافر: ۱.
- ↑ رجوع کنید به سیوطى، ۱۳۶۳ش، ج۳، ص۳۳.
- ↑ رجوع کنید به طبرسى، ذیل سوره غافر: ۱؛ ابوالفتوح رازى؛ قرطبى، همانجاها.
- ↑ رجوع کنید به طبرسى؛ قرطبى، همانجاها.
- ↑ رجوع کنید به سیوطى، ۱۳۶۳ش، ج۳، ص۲۶.
- ↑ رجوع کنید به ابن بابویه، ص۲۲؛ درباره این روایت رجوع کنید به طباطبائى، ذیل سوره شورى: ۱.
- ↑ رجوع کنید به ج۸، ص۴۵۶.
- ↑ ج۹، ص۵۹.
- ↑ ج۹، ص۱۵۳.
- ↑ قس همان، ج۹، ص۱۴ـ۱۵، ۱۲۶؛ ابوالفتوح رازى، ذیل شورى: ۱.
منابع
- دانشنامه جهان اسلام، مدخل "حوامیم" از سید کاظم طباطبایى.
- عاطفه زرسازان، بررسی تناسب سوره حوامیم، مجله بینات ۱۳۸۵ شماره ۵۱، در دسترس در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
- سید محمدباقر حجتی، کاوشی در مفاد آیه آل حم، نشریه مقالات و بررسی ها، ۱۳۷۱، شماره ۵۳ و ۵۴، در دسترس درپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.