مسند نویسی در تاریخ حدیث (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مسند نویسی.jpg
نویسنده سید کاظم طباطبایی
موضوع احادیث مسند
زبان فارسی
تعداد جلد ۱

مسند نویسی در تاریخ حدیث

«مُسند نویسی در تاریخ حدیث» تألیف سيد كاظم طباطبايى (متولد ۱۳۳۷ ش)، کتابی است جامع درباره معانی «مُسنَد» و انواع و فواید نگارش آن در تاریخ حدیث‌ اسلامی. در این کتاب با مقایسه «اصول اربعمأة» در شیعه و «مسانید» در اهل سنت، تقدّم «اصل‌نویسی» بر «مسندنويسى» اثبات شده است.

محتوای کتاب

این اثر در ده بخش، به شرح زیر تألیف و تدوین یافته است:

  • بحث در معناى لغوى و اصطلاحى سند، اسناد، مسند و به دنبال آن، روش هاى تدوین حدیث و بیان تفاوت آنها با روش مسندنویسى و در ادامه، بحثى در نقد روش مسندنویسى و سرانجام، اشاره به پاره اى از آشفتگى ها در بکار بردن این اصطلاح آمده است.
  • در بخش دوم، مؤلف به جایگاه مسندنویسى در تاریخ تدوین حدیث اهل سنت و مراحل گوناگون آن پرداخته و تلاش نموده تا نشان دهد که مسندنویسى در چه دوره اى از تاریخ تدوین حدیث، بیشتر رواج داشته است. در ادامه همین بخش، خوانندگان با مطالبى درباره نخستین مسندنویس و منزلت مسندها در میان مجموعه هاى حدیث، آشنا خواهند شد.
  • بخش سوم، فصل بندی است درباره مسندهایی که به مؤلفان خود منسوب اند و مروری است بر پاره ای از احوال مسندنویسان، به ترتیب تاریخ درگذشت آنان. در این بخش به گونه ای گسترده از آگاهی های رجال شناختى موجود در کتاب هاى رجال، تذکره ها و تراجم بهره گرفته شده است.
  • در بخش چهارم، ابتدا از مسندهایى بحث شده که به نام راویان خود، شناخته مى شوند. سپس درباره مجموعه هایى سخن مى رود که آنها را از روى خطا یا سهل انگارى، مسند خوانده اند.
  • بخش پنجم به سهم شیعه در عرصه مسندنویسى اختصاص دارد. مؤلّف در این بخش، پژوهشى را درباره «اصول اربعمأة» سامان داده و اصل‌ها را با مسندها سنجیده و وجوه همانندى آنها را با یکدیگر بیان داشته است. به دنبال آن، زمان پیدایش این اصول را در تاریخ حدیث شیعه با دوره مسندنویسى در تاریخ حدیث اهل سنت، مقایسه کرده و از این رهگذر، نشان داده است که اصل نویسى در تاریخ حدیث شیعه، بسیار زودتر از مسندنویسى در تاریخ حدیث اهل سنت آغاز شده است. در همین بخش درباره آن دسته از مجموعه هاى حدیثى سخن به میان آمده که آنها را مسند نامیده اند.
  • در بخش ششم زید بن علی بن الحسین و مسند او، محتواى آن و مقدار ارزش و اعتبار احادیث آن، معرفی شده است.
  • بخش هفتم ویژه بررسى مسند حُمَیدى است.
  • در بخش هشتم، مسند احمد بن حنبل به بحث گذاشته مى شود و درباره شخصیت احمد بن حنبل و مقدار ارزش و اعتبار احادیث این مسند، بحث مى شود.
  • در بخش نهم، مؤلّف، مسندهاى ابوحنیفه را برشمرده و به پاره اى از احوال مؤلفانش پرداخته و درباره علت تعدد مسندهاى ابوحنیفه، سخن گفته و به مقدار ارزش و اعتبار مرویات آنها اشاره نموده است.
  • بخش آخر به «مسند أبى یعلى الموصلى»، «مسند الصحابة الذین ماتوا فی زمن النبى صلی الله علیه وآله» و بخش مسانید در «جمع الجوامع» سیوطى و «المسند الجامع» اختصاص دارد.

به نظر مؤلف، مسند نام‌نهادن حديث، ازآن‌جهت است كه چنين حديثى با ذكر زنجيرۀ راويانش، پله‌پله بالا برده شده تا به سرچشمه‌اش يعنى پیامبر(ص) يا معصوم(ع) برسد. در اين صورت اين كاربرد جنبۀ حقيقى دارد. امّا اگر مقصود از حديث مسند، حديثى باشد كه سندش را ياد كرده‌اند، اين كاربرد جنبه مجازى مى‌يابد.

نویسنده در بخش دیگری از کتاب، چند فایده برای مسندنویسی ذکر کرده است:

  • مسندنگارى در زمان پيدايش خود، يك گام تازه در تدوين حديث بود كه استقلال حديث از فقه را مى‌توان از مزاياى آن به شمار آورد.
  • اين روش نشان مى‌دهد از طريق هر صحابی چه تعداد حديث نقل شده و مرويات او از چه نوع است.
  • اين روش يكى از راه‌های مفید براى استخراج حديث است. به اين معنا كه اگر پژوهنده، نام صحابى راوى حديث را بداند، مى‌تواند از رهگذر مسندها به حديث موردنظر خود دست يابد.
  • روش تدوين مسندها گرايش سياسى، حزبى و قبيله‌اى صحابه را نشان مى‌دهد و معلوم مى‌دارد كه فلان حديث يا فلان گونه احاديث را چه كسى يا كسانى نقل كرده‌اند.

منابع

  • نرم افزار کتابخانه علوم حدیث، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
  • علوم حدیث، به کوشش صادق حائرى جم، ش ۱۰، تازه‌هاى نشر.