باعث (اسم الله)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دائرة المعارف قرآن کریم است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


«باعث» به معنای برانگیزاننده پیامبران به نبوت یا برانگیزاننده انسانها پس از مرگ، از اسماء و صفات خداوند است.

«باعث» اسم فاعل از مصدر «بَعْث» (برانگیختن) و در لغت به معناى برانگیزنده است.[۱] این کلمه در حقیقت به معناى ایجادکننده انگیزه در موجود و خارج کننده آن از حالت تساوى و مایل ساختن آن به سَمْتى خاص است.

واژه باعث که بر اساس روایات از اسماى حسناى الهى است،[۲] در قرآن کریم صریحاً نیامده؛ اما مشتقات ماده آن ۶۷ بار در قرآن به کار رفته[۳] و بیشتر در موارد زنده کردن و زنده شدن پس از مرگ، اعم از حیات دوباره در روز قیامت که از آن به حشر و معاد تعبیر مى‌شود و نیز فرستادن انبیا بکار رفته است.

مفسران با توجه به موارد استعمال بعث و مشتقات آن در قرآن کریم معانى متعددى از آن گرفته‌اند که عبارت است از:

  • الهام کردن؛ در ماجراى قتل هابیل خداوند به کلاغى الهام کرد تا زمین را بکاود:[۴] «فَبَعَثَ اللّهُ غُرابـًا یبحَثُ فِى الاَرضِ...». (سوره مائده، ۳۱)
  • جعل و قرار دادن؛ در داستان طالوت خداوند وى را زمامدار و فرمانده سپاه قرار داد:[۵] «اِنَّ اللّهَ قَد بَعَثَ لَکم طالوتَ مَلِکـًا...». (سوره بقره، ۲۴۷)
  • بیدارکردن از خواب: «و هُوَ الَّذى یتَوَفـّکم بِالَّیلِ ویعلَمُ ما جَرَحتُم بِالنَّهارِ ثُمَّ یبعَثُکم فیهِ لِیقضى اَجَلٌ مُسَمًّى...»؛ اوست که [روح] شما را به شب برمى‌گیرد و آنچه در روز کرده باشید، مى‌داند. سپس شما را در روز برمى‌انگیزد تا مدتى نامبرده سپرى شود». (سوره انعام، ۶۰)؛ یعنى در روز شما را از خواب بیدار مى‌کند.[۶] برخى این معنا را گسترش داده و آن را شامل بیدارکردن آفریدگان از خواب برزخ و ورود به عرصه محشر دانسته[۷] و گفته‌اند: همان‌گونه که حیات دنیوى در مقایسه با حیات برزخى خواب است حیات برزخى نیز در مقایسه با حیات اخروى و حضور در پیشگاه خداوند قادر، خواب است:[۸] «مَن بَعَثَنا مِن مَرقَدِنا...». (سوره یس، ۵۲)
  • مسلط کردن: «بَعَثنا عَلَیکم عِبادًا لَنا اولى بَأس شَدید...»؛ بندگانى از خود را که سخت نیرومندند بر شما برمى‌گماریم [مسلط مى‌کنیم]. (سوره اسراء، ۵)[۹]
  • فرستادن انبیا و رسل:[۱۰] «فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیینَ مُبَشِّرینَ و مُنذِرینَ...». (سوره بقره، ۲۱۳؛ سوره نحل، ۳۶)
  • زنده گردانیدن پس از مرگ، اعم از این که در دنیا و به معناى رجعت: «ثُمَّ بَعَثنکم مِن بَعدِ مَوتِکم». (سوره بقره، ۵۶)[۱۱] یا زنده کردن در قیامت و حشر باشد: «ثُمَّ اِنَّکم یومَ القِیمَةِ تُبعَثون». (سوره مومنون، ۱۶)
  • بیرون آوردن از قبر: «اَنَّ اللّهَ یبعَثُ مَن فِى القُبور».[۱۲] (سوره حج، ۷؛ سوره یس، ۵۲)

برخى از شارحان اسماى الهى نیز، براى «باعث» معانى گوناگونى ذکر کرده‌اند که مانند معانى گذشته، لازمه معناى اصلى باعث است؛ از جمله: وادارکننده بندگان به کارهاى سترگ و ارزشمند و بازدارنده از وسوسه‌هاى شیطانى[۱۳]، برانگیزاننده انسانها به طاعت و فرمانبردارى،[۱۴] برانگیزاننده اراده‌ها براى دستیابى به مقام توحید[۱۵] و آشکارکننده آنچه در عالم غیب است.[۱۶]

پانویس

  1. پرش به بالا مفردات، ص‌۱۳۲؛ لسان‌العرب، ج‌۱، ص‌۴۳۸، «بعث».
  2. پرش به بالا الکافى، ج۱، ص‌۱۶۴؛ بحارالانوار، ج‌۴، ص‌۲۱۰.
  3. پرش به بالا المعجم الاحصائى؛، ج‌۱، ص‌۳۸۱.
  4. پرش به بالا بصائر ذوى التمییز، ج‌۲، ص‌۲۱۴؛ روض الجنان، ج‌۱، ص‌۲۹۷.
  5. پرش به بالا مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۶۱۲‌؛ روض الجنان، ج‌۱، ص‌۲۹۷.
  6. پرش به بالا بصائر ذوى التمییز، ج‌۲، ص‌۲۱۴؛ روض الجنان، ج‌۱، ص‌۲۹۷.
  7. پرش به بالا شرح الاسماء، ص‌۳۸۶.
  8. پرش به بالا شرح الاسماء، ص‌۱۸۳.
  9. پرش به بالا بصائر ذوى التمییز، ج‌۲، ص‌۲۱۴.
  10. پرش به بالا موسوعة له الاسماء الحسنى، ج‌۱، ص‌۲۶۵.
  11. پرش به بالا بصائر ذوى التمییز، ج‌۲، ص‌۲۱۴؛ مجمع البیان، ج‌۱، ص‌۲۴۱؛ روض الجنان، ج‌۱، ص‌۲۹۷.
  12. پرش به بالا بصائر ذوى التمییز، ج‌۲، ص‌۲۱۵؛ موسوعة له الاسماء الحسنى، ج۱، ص‌۲۶۶.
  13. پرش به بالا موسوعة له الاسماء الحسنى، ج‌۱، ص‌۲۶۶.
  14. پرش به بالا الاسنى فى شرح الاسماء الحسنى، ج‌۱، ص‌۴۷۶.
  15. پرش به بالا موسوعة له الاسماء الحسنى، ج‌۱، ص‌۲۶۶.
  16. پرش به بالا موسوعة له الاسماء الحسنى، ج‌۱، ص‌۲۶۵.

منابع

  • دائرةالمعارف قرآن کریم، ابوطالب طالبی دارابی، جلد ۵.