مقاله بدون شناسه یا دارای شناسه ضعیف است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

آشامیدنی ها در قرآن

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو


Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دائرة المعارف قرآن کریم است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

شرب و مفاهیم آن در قرآن

برابر عربی آشامیدنی، «شراب» از مادّه (ش‌ر‌ب) است که در قرآن 11 بار بر انواعی از آشامیدنی‌های دنیا و آخرت اطلاق شده است. واژه شُرب که در مجموع 39 بار به شکل‌های گوناگون در قرآن دیده می‌شود، به معنای خوردن چیزی است که جویده نمی‌شود[۱] و شراب، مایعی است که نوشیده می‌شود.[۲]

از همین ماده است «مشرب» و جمع آن «مشارب» به معنای محل آشامیدن یا برداشتنِ آب: «قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ» (سوره بقره/2، 60‌؛ سوره اعراف/7، 160) که مترادف با شراب نیز آمده: «وَلَهُمْ فِيهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ»؛ و برای آنان در آن‌ها [=چارپایان] سودها و نوشیدنی‌هایی است. (سوره یس/36، 73)

شِرب با کسره شین، شکل دیگری از این مادّه به معنای سهمی از آب است:[۳] «لَهَا شِرْبٌ وَلَكُمْ شِرْبُ يَوْمٍ مَعْلُومٍ»؛ برای آن [ناقه] سهمی [از آب] و برای شما سهم روزی معیّن است. (سوره شعراء/26، 155) باب اِفعال این مادّه نیز فقط یک‌بار برای «محبّت شدید» استعاره آورده شده است. (سوره بقره/2، 93)

دیگر واژه قرآنی این موضوع «سقی» از مادّه (س ق ی) به معنای نوشانیدن است که در مجموع 25 بار به شکل‌های گوناگون در قرآن دیده می‌شود:[۴] «وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا»؛ و پروردگارشان نوشیدنی پاکیزه‌ای به آنان می‌نوشاند. (سوره انسان/76، 21)

باب اِفعال مادّه «سقی» نیز به معنای فراهم کردن نوشیدنی است:[۵] «نُسْقِيكُمْ مِمَّا فِي بُطُونِهِ مِنْ بَيْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَبَنًا خَالِصًا»؛ از آن‌چه در شکم‌های آن‌ها است، از میان سرگین و خون، شیری ناب فراهم می‌کنیم. (سوره نحل/16، 66)

از همین روی خداوند در همه جا اسقا (فراهم کردنِ آب) را به خود نسبت داده؛ ولی سقی (دادنِ آب به دیگری) را به خود نسبت نداده است مگر در مورد ابرار در بهشت. (سوره انسان/76، 21)

«سقایه» به معنای ظرفی که از آن آب نوشیده می‌شود، از همین مادّه است (سوره یوسف/12، 70) و به معنای محلی که در مراسم حج از آن آب برداشته می‌شود یا به معنای «آب‌دادن» به حاجیان نیز بکار می‌رود:[۶] «أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ...‌» (سوره توبه/9، 19) سُقیی با ضمّه سین (مصدر) شکل دیگری از این مادّه به معنای آب دادن است:[۷] «فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْيَاهَا»؛ و رسول خدا [=صالح] به آنان گفت: زنهار! ماده شتر خدا و آب دادنش را [رعایت کنید]. (سوره شمس/91، 13)

با مقایسه دو واژه شرب و سقی، این تفاوت را می‌توان بیان کرد که آشامیدن یک معنای فاعلی (فراهم کردن و دادنِ آب) و یک معنای مفعولی (خوردن آب) دارد؛ آنگاه که به معنای فاعلی نظر باشد، واژه سقی و آن‌گاه که به معنای مفعولی توجه باشد، شرب بکار می‌رود.[۸]

آشامیدنی‌ها نشانه قدرت خدا

آیات 65 تا 69 سوره نحل/16 فروفرستادن آب از آسمان، آفرینش شیر در پستان چهارپایان، وجود آشامیدنی‌های نیکو در خرما و انگور و خروج عسل از شکم زنبور را از نشانه‌های قدرت خدا برای انسان‌هایی دانسته که شنوایی، تعقّل و اندیشه دارند.

در دسترس بودن آب آشامیدنی و فرونرفتن آن در زمین (سوره ملک/67‌، 30) و ذخیره شدن آن (سوره مؤمنون/23، 18) و تلخ نبودن آب (سوره واقعه/56‌، 70) و پدید آمدن آب از زیر پای مریم علیهاالسلام: «...قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا × فَكُلِي وَاشْرَبِي وَقَرِّي عَيْنًا» (سوره مریم/19، 24 و 26) و نیز وجود آب خنک و آشامیدنی برای حضرت ایوب علیه السلام: «ارْكُضْ بِرِجْلِكَ ۖ هَٰذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ» (سوره ص/38، 42) و جوشیدن دوازده چشمه برای آشامیدن قوم حضرت موسی (سوره بقره/2، 60‌؛ سوره اعراف، 7/160)، همه از نشانه‌های قدرت خداوند است؛ چنان‌که حضرت ابراهیم علیه السلام هم در وصف پروردگار به قومش گفت: «وَالَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَيَسْقِينِ»؛ و [پروردگار من] کسی است که به من خوراک می‌دهد و سیرابم می‌گرداند».(سوره شعراء/ 26، 79)

آشامیدنی‌های دنیا

آشامیدنی‌های مباح

  • آب، گوارا و زداینده تشنگی:

آیات فراوانی آب را نعمتی حیات بخش و خالی از هر گونه آلودگی دانسته که از آن سیراب می‌شویم: «...وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُورًا × لِنُحْيِيَ بِهِ بَلْدَةً مَيْتًا وَنُسْقِيَهُ مِمَّا خَلَقْنَا أَنْعَامًا وَأَنَاسِيَّ كَثِيرًا»؛ و از آسمان آبی پاک فرود آوردیم تا با آن سرزمینی مرده را زنده گردانیم و آن را به آن‌چه از دام‌ها و انسان‌های بسیار آفریدیم، بنوشانیم. (سوره فرقان/25، 48 و 49)، «هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لَكُمْ مِنْهُ شَرَابٌ»؛ خدا است کسی که از آسمان آبی فرود آورد که [آب] آشامیدنی شما از آن است. (سوره نحل/16، 10)

«فَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَيْنَاكُمُوهُ»؛ و از آسمان آبی نازل و‌ شما را بدان سیراب کردیم. (سوره حجر/15، 22)، « وَأَسْقَيْنَاكُمْ مَاءً فُرَاتًا»؛ به شما آبی گوارا نوشاندیم. (سوره مرسلات/77، 27) بر پایه روایتی از امام علی علیه السلام، آب بهترین آشامیدنی‌ها در دنیا و آخرت است[۹] و امام صادق علیه السلام در پاسخ کسی که از طعم آب پرسید، فرمود: طعم‌ آب «طعم حیات» است.[۱۰]

  • شیر، لذیذ و گوارا:

از چارپایان، «نوشیدنی‌های» گوارایی برای انسان بدست می‌آید: «وَلَهُمْ فِيهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ». (سوره یس/36، 73) از شیر خالص به شما می‌نوشانیم: «نُسْقِيكُمْ مِمَّا فِي بُطُونِهِ مِنْ بَيْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَبَنًا خَالِصًا سَائِغًا لِلشَّارِبِينَ» (سوره نحل/16، 66) و نیز سوره مؤمنون23/ 21.[۱۱]

  • عسل، شفابخش:

از درون شکم زنبور عسل، «نوشینی» شفابخش با رنگ‌های گوناگون خارج می‌شود: «یَخرُجُ مِن بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ ألونُه فِیه شفاءٌ لِلنّاسِ». (سوره نحل/16، 69)

  • آب میوه، روزی نیکو:

خرما و انگور غذاهای پربرکتی هستند که خداوند، نصیب انسان‌ها ساخته است: «وَمِنْ ثَمَرَاتِ النَّخِيلِ وَالْأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا». (سوره نحل/16، 67) برخی «وَ مِنْ ثمرات» را در این آیه، عطف بر «مِمّا» در آیه پیش دانسته‌اند؛ یعنی به شما از نوشیدنی‌های خرما و انگور (آب میوه) نیز می‌نوشانیم. ابن‌عباس «سَکَراً» را به معنای خمر و مقصود از «رزقاً حسناً» را همه خوردنی‌ها و نوشیدنی‌های حلال، از دو میوه خرما و انگور دانسته است؛ امّا به نظر بعضی چون خداوند در مقام امتنان بر مردم برای آنان انواع نوشیدنی‌های حلال (آب، شیر، عسل) را برشمرده، مقصود از «سَکَرَاً» نمی‌تواند خمر باشد؛ زیرا خداوند به چیز حرام منّت نمی‌گذارد.[۱۲] برخی گفته‌اند: آشامیدنی عُزیر علیه السلام که آیه «فَانْظُرْ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ» (سوره بقره/2، 259) از فاسد نشدن آن خبر داده، نوعی آب میوه (آب انگور) بوده است.[۱۳]

آشامیدنی‌های حرام

  • خمر و شراب:

گروهی از اصحاب، حکم‌ شراب و قمار را از رسول‌ خدا صلی الله علیه وآله پرسیدند؛ خداوند در پاسخ به پیامبر خود فرمود: «به‌ آنان بگو: در آن دو، گناه‌ بزرگ و سودهایی برای مردم است؛ ولی گناهشان از سودشان بزرگ‌تر است».(سوره بقره/2، 219)

در جای دیگر «شراب» در کنار قمار، بت‌پرستی و ازلام (نوعی بخت‌آزمایی)، پلید و شیطانی معرفی و‌ فرمان قاطع به پرهیز از آن صادر شده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ».(سوره مائده/5‌، 90)

  • خون:

در چند آیه به حرمت «خون» اشاره شده است: «بگو: در آن‌چه بر من وحی شده، بر خورنده‌ای که آن را می‌خورد، هیچ حرامی نمی‌یابم مگر آن‌ که مردار یا خون ریخته یا گوشت خوک باشد که آن پلید است». (سوره انعام/6‌، 145) «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ... ذَٰلِكُمْ فِسْقٌ»؛ بر شما، مردار و خون حرام شده... و این‌ها همه نافرمانی خدا است. (سوره مائده/5‌، 3) آیه 173 سوره بقره نیز بر حرمت آن دلالت دارد.

احکام و آداب آشامیدن

پرهیز از اسراف

از چیزهایی که قرآن به شدّت آن را نهی کرده، اسراف در خوردن و «آشامیدن» است: «كُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ». (سوره اعراف/7، 31)

مفسران معانی متعددی را برای «اسراف» بیان کرده‌اند؛ اما معنای مشهور آن، خروج از حدّ اعتدال و مصرف بیش از حدّ نیاز است.[۱۴]

در روایات، خوردن هرچه را که به آن میل باشد[۱۵] و خوردن پس از سیری،[۱۶] از موارد اسراف شمرده شده است. رسول‌ خدا صلی الله علیه و آله بر اساس روایتی سفارش کرده است که یک سوم معده برای غذا، یک سوم آن برای آشامیدنی‌ها و یک سوم برای تنفس قرار داده شود.[۱۷] نیز فرمود: قلب‌هایتان را با زیاده‌روی در خوردن و آشامیدن نمیرانید؛ چرا که قلب انسان همانند زمین زراعت اگر زیاد سیراب شود، می‌میرد.[۱۸]

لزوم شکرگزاری

خداوند، انسان را برای برانگیختن حسّ شکرگزاری به تأمّل در آب آشامیدنی فراخوانده است: «أَفَرَأَيْتُمُ الْمَاءَ الَّذِي تَشْرَبُونَ × أَأَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ ×لَوْ نَشَاءُ جَعَلْنَاهُ أُجَاجًا فَلَوْلَا تَشْكُرُونَ»؛ آیا آبی را که می‌آشامید، دیده‌اید؟ آیا شما آن را از [دل] ابر فرود آورده‌اید یا ما فرود آورنده‌ایم؟ اگر بخواهیم آن‌ را تلخ می‌گردانیم؛ پس چرا سپاس نمی‌گزارید؟ (سوره واقعه/56‌، 68‌‌-70)

پس از یادآوری نعمت شیر چارپایان نیز به شکرگزاری ترغیب می‌کند: «وَلَهُمْ فِيهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا يَشْكُرُونَ». (سوره یس/36، 73) خداوند در پایان آیه‌ای که از آفرینش دریاها و آب خوش‌گوار آن سخن گفته، می‌فرماید: «...و لَعَلَّکُم تَشکُرون». (سوره فاطر/35، 12)

در روایتی از امام‌ باقر علیه السلام در نحوه شکرگزاری نقل شده که رسول‌ خدا صلی الله علیه وآله هنگام «آشامیدن آب» می‌فرمود: «الحمدللّه الَّذی سَقانا عَذباً فُراتاً بِرَحمَتِهِ وَلَم یَجعَلهُ مِلحاً اُجاجاً بِذُنُوبِنا»؛ سپاس خدا را که با آب شیرین و گوارا با رحمت خود ما را سیراب فرمود و به سبب گناهانمان آن را شور و تلخ قرار نداد.[۱۹] بر اساس روایت امام صادق علیه السلام گفتن «بسم اللّه» پیش از آشامیدن آب و‌ «الحمدللّه» پس از آن سفارش شده است.[۲۰]

ممنوعیت آشامیدن برای روزه‌دار

«كُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ۖ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ...»؛ بخورید و بیاشامید تا رشته سپید بامداد از رشته سیاه [شب] بر شما نمودار شود؛ سپس روزه را تا [فرارسیدن] شب به اتمام رسانید. (سوره بقره/2، 187)

آشامیدنی‌های بهشت و دوزخ

از قرآن استفاده می‌شود که در بهشت، آشامیدنی‌های گوناگونی هست که هر کدام فایده و لذّتی دارد. به بهشتیان گفته می‌شود: «به [پاداش] آن‌چه به جای آوردید، بخورید و بیاشامید. گواراتان باد!». (سوره طور/52‌، 19) آنان هم در حالی‌ که تکیه زده‌اند، میوه‌های فراوان و نوشیدنی می‌طلبند. (سوره ص/38، 51)

آیه 15 از سوره محمد صلی الله علیه وآله در میان نعمت‌های بهشتیان از چهار نهر که هر کدام مایعی ویژه دارد، نام می‌برد:

  • آب صاف و خالص: «فِيهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَيْرِ آسِنٍ»؛ در آن [بهشت] نهرهایی از آبی است که رنگ و بو و طعمش بازنگشته. (سوره محمد/47، 15)
  • شیر: «وَأَنْهَارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ»؛ [در بهشت] نهرهایی‌ از شیری‌ است که مزه‌اش هرگز عوض نشده. (سوره محمد/47 ، 15)
  • شراب: «وَأَنْهَارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ»؛ [در بهشت] نهرهایی از شراب [طهور] است که مایه لذّت نوشندگان است. (سوره محمد/47، 15) آیات فراوانی به وصف شراب‌های بهشت، ظروف و ساقیان آن پرداخته، آن‌ها را باده‌ای ناب، لذّت بخش و عاری از هر گونه مفسده معرفی می‌کند: «يُطَافُ عَلَيْهِمْ بِكَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ × بَيْضَاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ × لَا فِيهَا غَوْلٌ وَلَا هُمْ عَنْهَا يُنْزَفُونَ»؛ با جامی از باده ناب پیرامونشان به گردش درمی‌آیند. [باده‌ای] سپید که نوشندگان را لذتی [خاص] می‌دهد. نه در آن فساد عقل است و نه ایشان از آن به بدمستی [و فرسودگی] می‌افتند. (سوره صافات/37، 45‌‌-47) «و [برای پرهیزگاران‌ است] پیاله‌هایی لبالب [از شراب] در آن‌جا نه یاوه شنوند و نه دروغ». (سوره نبأ/78، 34 و 35) «شراب‌های بهشتی، آمیخته با زنجبیل از چشمه سلسبیل» (سوره انسان/76، 17 و 18)، «مختوم به مشک و آمیزه‌اش از تسنیم» (سوره مطففین/83‌، 25-27) و شرابی معطر است. (سوره انسان/76، 5)
  • عسل ناب و خالص: «وَأَنْهَارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى» (سوره محمد/47، 15).

در مقابل، در قرآن آیاتی نیز به آشامیدنی‌های اهل دوزخ اشاره می کند:

  • مایع‌جوشان:

آیات متعدّدی نوشیدنی دوزخیان را چنین وصف کرده. «إِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ ۚ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا»؛ اگر فریادرسی خواهند، به آبی چون مس گداخته که صورت‌ها را بریان می‌کند، فریادرسی می‌شوند. بد آشامیدنی و بدجایگاهی است. (سوره کهف/18، 29)

به نقل طبری، مفسّران «مُهل» را به معنای مایع ذوب شده، چرک و خون و‌ ته مانده روغن آب شده دانسته‌اند:[۲۱] « وَسُقُوا مَاءً حَمِيمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءَهُمْ»؛ آبی جوشان به خوردشان داده می‌شود تا روده‌هایشان را از هم فرو پاشد. (سوره محمد/47، 15)، «تُسْقَىٰ مِنْ عَيْنٍ آنِيَةٍ»؛ از چشمه‌ای داغ نوشانده شوند. (سوره غاشیه/88‌، 5) و نحوه نوشیدنشان به شتران تشنه تشبیه شده: «شَارِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْحَمِيمِ × فَشَارِبُونَ شُرْبَ الْهِيمِ». (سوره واقعه/56‌، 54 و 55)

  • چرکابه:

«لَا يَذُوقُونَ فِيهَا بَرْدًا وَلَا شَرَابًا × إِلَّا حَمِيمًا وَغَسَّاقًا»؛ در آن‌جا [‌=‌جهنم] نه خنکی چشند و نه نوشیدنی، جز آب‌جوشان و چرکابه‌ای. (سوره نبأ/78، 24 و 25) «غسّاق» را چرک و خون و‌ مایعی بدبو دانسته‌اند:[۲۲] «مِنْ وَرَائِهِ جَهَنَّمُ وَيُسْقَىٰ مِنْ مَاءٍ صَدِيدٍ»؛ جهنم پیش روی او است و به او از آبی چرکین نوشانده می‌شود. (سوره ابراهیم/14، 16)

آشامیدن وسیله امتحان

آب در چند مورد، وسیله آزمایش الهی قرار گرفته است:

فراوانی آب

«وَأَنْ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُمْ مَاءً غَدَقًا * لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ...»؛ و اگر جنّ و انس[۲۳] در راه راست پایداری ورزند، به طور قطع آب فراوانی [=روزی زیاد] به آنان می‌نوشانیم تا آنان را در این‌باره بیازماییم.(سوره جن/72، 16 و 17)

تقسیم آب میان مردم و ناقه صالح

«إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ × وَنَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَاءَ قِسْمَةٌ بَيْنَهُمْ كُلُّ شِرْبٍ مُحْتَضَرٌ»؛ ما برای آزمایش آنان، آن ماده شتر را فرستادیم و به صالح گفتیم: مراقب آنان باش و شکیبایی کن و به‌ آنان خبر ده که آب میانشان بخش شده‌است و هر کدام را آب به نوبت خواهد بود. (سوره قمر/54‌، 27 و 28) در آیات 155 سوره شعراء/26 و 13 سوره شمس/91 نیز به همین معنا اشاره شده است.

آشامیدن آب در داستان طالوت

«إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي»؛ خداوند شما را با رودخانه‌ای خواهد آزمود؛ پس هرکس از آن بیاشامد از پیروان من (طالوت) نیست و هر کس از آن نخورد، به طور قطع او از [پیروان] من است. (سوره بقره/2، 249)

پانویس

  1. التحقیق، ج‌6‌، ص‌29.
  2. المصباح، ج‌1، ص‌308، «شرب»؛ لسان‌العرب، ج‌7، ص‌64 و 65‌، «شرب».
  3. مقاییس، ج‌3، ص‌267، «شرب».
  4. مفردات، ص‌415، «سقی».
  5. المصباح، ج‌1، ص‌281، «سقی»؛ مقاییس، ج‌3، ص‌84‌، «سقی»؛ مفردات، ص‌415، «سقی».
  6. مقاییس، ج‌3، ص‌85‌، «سقی».
  7. مفردات، ص‌415، «سقی»؛ لسان‌العرب، ج‌6‌، ص‌300، «سقی».
  8. التحقیق، ج‌5‌، ص‌155، «سقی».
  9. الکافی، ج‌6‌، ص‌380.
  10. همان، ص‌381.
  11. جامع‌البیان، مج‌10، ج‌18، ص‌21.
  12. جامع‌البیان، مج‌8‌، ج‌14، ص‌182.
  13. عیاشی، ج‌1، ص‌141؛ التفسیرالکبیر، ج‌7، ص‌32.
  14. جامع‌البیان، مج‌5‌، ج‌8‌، ص‌214؛ التبیان، ج‌4، ص‌386.
  15. الدرّالمنثور، ج‌3، ص‌444‌.
  16. قرطبی، ج‌7، ص‌125.
  17. همان، ص‌123؛ الدرّالمنثور، ج‌3، ص‌444.
  18. تنبیه‌الخواطر، ج‌1، ص‌54‌.
  19. روح المعانی، مج‌15، ج‌27، ص‌228.
  20. الکافی، ج‌6‌، ص‌384.
  21. جامع البیان، مج‌9، ج‌15، ص‌298 و 299.
  22. جامع البیان، مج‌15، ج‌30، ص‌17-18.
  23. مجمع البیان، ج‌10، ص‌559‌.

منابع