مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

شیخ آقا بزرگ تهرانی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (1)
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
شیخ آقا بزرگ تهرانی فقیه و کتاب‌شناس شیعی امامی، معروف به صاحب الذریعه که نام اصلی او محمدمحسن بود و بعدها منزوی لقب گرفت، از دانشمندان کتاب‌شناس قرن چهاردهم هجری است و با تألیف دائرةالمعارف بزرگ [[الذریعه]] و کتاب [[طبقات اعلام الشیعه]] گام بزرگی در شناسایی آثار و نسخ خطی اسلامی در حوزه‌های مختلف علوم برداشت.
+
'''شیخ آقا بزرگ تهرانی''' (۱۳۸۹-۱۲۹۳ ق) [[فقیه]] و کتاب‌شناس [[شیعه|شیعی]] قرن چهاردهم هجری است که با تألیف دائرةالمعارف بزرگ «[[الذریعه]]» و کتاب «[[طبقات اعلام الشیعه]]» گام بزرگی در شناسایی آثار و نسخ خطی اسلامی در حوزه‌های علوم مختلف برداشت.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = شیخ آقا بزرگ تهرانی
 +
||تصویر= [[پرونده:Tehrani.jpg]]
 +
||زادروز = ۱۲۹۳ قمری
 +
|زادگاه = [[تهران]]
 +
|وفات =  ۱۳۸۹ قمری
 +
|مدفن = [[نجف]]
 +
|اساتید =  [[محدث نوری]]، [[شیخ الشریعه اصفهانی]]، [[سید محمدکاظم یزدی]]، ...
 +
|شاگردان = [[سید عبدالعزیز طباطبایی]]، سید احمد حسینی اشکوری، سید مرتضی نجومی، ...
 +
|آثار = [[الذریعه]]، [[طبقات اعلام الشیعه]]، ...
 +
}}
 +
==ولادت و خاندان==
 +
محمدمحسن فرزند علی منزوی تهرانی، معروف به «آقا بزرگ تهرانی» در شب پنجشنبه یازدهم [[ماه ربیع الاول|ربیع الاول]] ۱۲۹۳ قمری در محله پامنار [[تهران]] دیده به جهان گشود.<ref>  زندگینامه خود نوشت آقا بزرگ، کتاب ماه کلیات،ش ۶۹و۷۰، ۱۳۸۲، ص۴۰-۴۷، ص۴۱ </ref> پدرش حاج علی بن مولی محمدرضا بن حاج محسن از تجار متدین و فاضل تهران بوده است و کتابی با عنوان "تاریخ الدخانیه" در تاریخچه دخانیات و [[فتوا|فتوای]] تحریم تنباکو به زبان فارسی نگاشته که در کتابخانه شیخ آقا بزرگ در [[نجف]] موجود است.<ref> منزوی علی نقی، الذریعه و آقا بزرگ تهرانی، همان، ص۱۱۶-۱۲۳، ص۱۱۶ </ref> 
  
==ولادت==
+
==تحصیلات و استادان==
شیخ آقا بزرگ تهرانی در شب پنجشنبه یازدهم ربیع الاول ۱۲۹۳ در یکی از خانه‌های نزدیک محله پامنار تهران دیده به جهان گشود.<ref>  زندگینامه خود نوشت آقا بزرگ، كتاب ماه كلیات،ش 69و70، 1382، ص40-47، ص41 </ref> و پدر و مادرش به یمن نزدیکی ولادتش به ولادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و هم برای احیای نام جدش حاج محسن او را محمد محسن نامیدند. شهرت او به آقا بزرگ نیز از همین باب است، چه در تهران آن روز هر کودکی به نام جدش نام گذاری می‌شد او را آقا بزرگ می‌خواندند.
 
پدرش حاج علی بن مولی محمد رضا بن حاج محسن از تجار متدین و فاضل تهران بوده است و کتابی با عنوان "تاریخ الدخانیه" در تاریخچه دخانیات و فتوای تحریم تنباکو به زبان فارسی نگاشته که درکتابخانه شیخ آقا بزرگ در نجف موجود است.<ref> منزوی علی نقی، الذریعه و آقا بزرگ تهرانی، همان، ص116-123، ص116 </ref> 
 
  
==تحصیلات==
+
آقا بزرگ از نخستین آموزگار خویش چنین یاد کرده است: «قبل از رفتن به مکتب خانه، در توی خانه، پیش عمال عمو، «زهرا سلطان خانم» ‌از اول حروف ابجد و بعضی سوره‎های کوتاه [[قرآن]] را خوانده بودم...».<ref> تاریخ فرهنگ معاصر، (فصلنامه) سال ۴، شماره ۱ و ۲، ص ۳۰۳، (بهار و تابستان ۱۳۷۴ ش)، مقاله «زندگانی من» به قلم خود شیخ آقا بزرگ تهرانی.</ref> پس از آن که به ۷ سالگی رسید (۱۳۰۰ ق) در محله‎اش پامنار به مکتب‌خانه آقا سید ضیاء رفت و پیش او قرآن و [[نصاب‌ الصبیان (کتاب)|نصاب الصبیان]] را در لغت عربی و فارسی و... خواند.<ref> همان مدرک پیشین.</ref>
  
آقا بزرگ از نخستین آموزگار خویش چنین یاد كرده است: «قبل از رفتن به مكتب خانه، در توی خانه، پیش عمال عمو، «زهرا سلطان خانم» ‌از اول حروف ابجد و بعضی سوره‎های كوتاه [[قرآن]] را خوانده بودم...»<ref> تاریخ فرهنگ معاصر، (فصلنامه) سال 4، شماره 1 و 2، ص 303، (بهار و تابستان 1374 ش)، مقاله «زندگانی من» به قلم خود شیخ آقا بزرگ تهرانی.</ref> پس از آن كه به 7 سالگی رسید (1300 ق) در محله‎اش پامنار به مكتب‌خانه آقا سید ضیاء رفت و پیش او [[قرآن]] و نصاب الصبیان را در لغت عربی و فارسی و... خواند.<ref> همان مدرك پیشین.</ref>
+
آقا بزرگ ابتدا علاقه چندانی به درس و مشق نداشت و بیشتر دوست داشت به پیشه اجدادی خویش یعنی تجارت و بازرگانی بپردازد. او خود در این باره می‎نویسد: «تا شش سال از عمر گذشت در خانه بازی می‎کردم. به یاد دارم که دکانی درست کرده اجناس بقالی و عطاری و ترازو با سایر لوازم دکان تهیه می‎کردم... شوق زیادی به درس خواندن نداشتم. می‎خواستم کاسب شوم ولی مرحوم پدرم کسب را نمی‎خواست چون خودش درس عربی نخوانده بود می‎خواست من طلبه علم شوم. مرا چندی برای امتحان به دکان بزازی برادرم مرحوم آقای محمدابراهیم در سر سه راه بازار پامنار فرستاد. با محبت‌های برادرانه بلکه پدرانه او از زحمت رفتن به دکان عاجز شدم و پس از مدتی استعفا دادم و به شوق درس افتادم».<ref> همان، ص ۳۰۳ و ۳۰۴.</ref>
  
آقا بزرگ ابتدا علاقه چندانی به درس و مشق نداشت و بیشتر دوست داشت به پیشه اجدادی خویش تجارت و بازرگانی بپردازد. او خود در این باره می‎نویسد: «تا شش سال از عمر گذشت در خانه بازی می‎كردم. به یاد دارم كه دكانی درست كرده اجناس بقالی و عطاری و ترازو با سایر لوازم دكان تهیه می‎كردم... شوق زیادی به درس خواندن نداشتم. می‎خواستم كاسب شوم ولی مرحوم پدرم كسب را نمی‎خواست چون خودش درس عربی نخوانده بود می‎خواست من طلبه علم شوم. مرا چندی برای امتحان به دكان بزازی برادرم مرحوم آقای محمدابراهیم در سر سه راه بازار پامنار فرستاد. با محبت‌های برادرانه بلكه پدرانه او از زحمت رفتن به دكان عاجز شدم و پس از مدتی استعفا دادم و به شوق درس افتادم».<ref> همان، ص 303 و 304.</ref>
+
«پس از آن که پدر شوق و ذوق فرزندش را در تحصیل علم و کمال افزونتر از پیش دید و استعداد او را در این راه شکوفا یافت به این فکر افتاد که برای تشویق و ترغیب او مجلسی را ترتیب دهد و پسرش را ملبس به لباس دانش و دین سازد. «و چون ۱۰ ساله شد (۱۳۰۳ ق) پدرش مجلسی ترتیب داد، با حضور جمعی از روحانیون آن روزگار تهران، و در این محفل معنوی، وی لباس روحانیت پوشید و عمامه بر سر گذارد. حاضران به او تبریک گفتند و خواستند تا خواندن «[[جامع المقدمات (کتاب)|جامع المقدمات]]» را بیاغازد. پس از پوشیدن لباس روحانی وی را با افزودن کلمه شیخ (کلمه‎ای که برای روحانیون، هم عنوان است و هم احترام) بر سرِ نامش، در شیخ آقا بزرگ خواندند».<ref> شیخ آقا بزرگ، استاد محمدرضا حکیمی، ص ۴، چاپ اول، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.</ref> شیخ آقا بزرگ در زندگینامه خود می‎نویسد: «مرحوم آقا سید جمال افجه‎ای عمامه بر سر من گذاشت».<ref> تاریخ و فرهنگ معاصر، شماره پیشین، ص ۳۰۵.</ref>
  
«پس از آن كه پدر شوق و ذوق فرزندش را در تحصیل علم و كمال افزونتر از پیش دید و استعداد او را در این راه شكوفا یافت به این فكر افتاد كه برای تشویق و ترغیب او مجلسی را ترتیب دهد و پسرش را ملبس به لباس دانش و دین سازد. «و چون 10 ساله شد (1303 ق) پدرش مجلسی ترتیب داد، با حضور جمعی از روحانیون آن روزگار تهران، و در این محفل معنوی، وی لباس روحانیت پوشید و عمامه بر سر گذارد. حاضران به او تبریك گفتند و خواستند تا خواندن «جامع المقدمات» را بیاغازد. پس از پوشیدن لباس روحانی وی را با افزودن كلمه شیخ (كلمه‎ای كه برای روحانیون، هم عنوان است و هم احترام) بر سرِ نامش، در شیخ آقا بزرگ خواندند».<ref> شیخ آقا بزرگ، استاد محمدرضا حكیمی، ص 4، چاپ اول، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.</ref> شیخ آقا بزرگ در زندگینامه خود می‎نویسد: «مرحوم آقا سید جمال افجه‎ای عمامه بر سر من گذاشت».<ref> تاریخ و فرهنگ معاصر، شماره پیشین، ص 305.</ref>
+
شیخ آقا بزرگ تهرانی از سال ۱۳۰۳ ق که معمم شد، تا سال ۱۳۱۵ ق در تهران سکونت داشت. نخست مراحل مقدماتی را در مدرسه دانگی آغاز کرد و در مدرسه پامنار و سپس در مدرسه فخریه (مروی) آن را پی گرفت. او در عرض این دوازده سال توانست علوم و فنون مختلفی چون ادبیات، [[منطق]]، [[تجوید|تجوید قرآن]]، [[فقه]]، [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]، [[خط نسخ]] و [[خط نستعلیق|نستعلیق]] را یاد گیرد. او در این مدت به جز تحصیل و تکمیل معلومات، کارها و اقدام‌های جالبی هم داشته است که از آن میان استنساخ چندین نسخه از کتابهای معتبر و حایز اهمیت است.
  
شیخ آقا بزرگ تهرانی از سال 1303 ق كه معمم شد، تا سال 1315 ق در تهران سكونت داشت. نخست مراحل مقدماتی را در مدرسه دانگی آغاز كرد و در مدرسه پامنار و سپس در مدرسه فخریه (مروی) آن را پی گرفت. او در عرض این دوازده سال توانست علوم و فنون مختلفی چون ادبیات، منطق، تجوید [[قرآن]]، [[فقه]]، [[اصول]]، خط نسخ و نستعلیق را یاد گیرد. او در این مدت به جز تحصیل و تكمیل معلومات، كارها و اقدام‌های جالبی هم داشته است كه از آن میان استنساخ چندین نسخه از كتابهای معتبر و حایز اهمیت است.
+
شیخ آقا بزرگ تهرانی تا سال ۱۳۱۵ ق در [[تهران]] بود و در آن مدت تنها برای چند سفر [[زیارت|زیارتی]] و تفریحی از تهران خارج شد. یکی از آن سفرها، سفر به [[مشهد]] مقدس بود که او و پدرش در حالی که در رفت و برگشت همراه و هم قافله با [[شيخ فضل الله نورى|شیخ فضل الله نوری]] بودند در سال ۱۳۱۱ ق انجام دادند و دیگری سفر به ایلکا (از روستاهای نور در مازندران) بود که به دعوت شیخ جواد ایلکانی و به صلاحدید پدر صورت گرفت و سومی سفر به کشور [[عراق]]، برای زیارت [[عتبات عالیات|عتبات]] بود که همراه برادرش کربلایی محمدابراهیم و در سال ۱۳۱۳ ق آغاز شد.  
  
شیخ آقا بزرگ تهرانی تا سال 1315 ق در [[تهران]] بود و در آن مدت تنها برای چند سفر زیارتی و تفریحی از تهران خارج شد. یكی از آن سفرها، سفر به [[مشهد]] مقدس بود كه او و پدرش در حالی كه در رفت و برگشت همراه و هم قافله با شیخ فضل الله نوری بودند در سال 1311 ق انجام دادند و دیگری سفر به ایلكا (از روستاهای نور در مازندران) بود كه به دعوت شیخ جواد ایلكانی و به صلاحدید پدر صورت گرفت و سومی سفر به كشور [[عراق]]، برای [[زیارت]] عتبات بود كه همراه برادرش كربلایی محمدابراهیم و در سال 1313 ق آغاز شد.  
+
شیخ آقا بزرگ به هیچ وجه نمی‎خواست از این سفر برگردد و مصمم بود که برای تحصیل علم در [[حوزه علمیه]] [[نجف]] اشرف، در آن شهر بماند اما اصرار بیش از حد برادر و همراهان او را وادار به بازگشت ساخت؛ تا این که در سال ۱۳۱۵ ق برای همیشه [[ایران]] را ترک کرده و راه نجف را در پیش گرفت.<ref> همان، ص ۳۰۵ ـ ۳۰۸ و ۳۱۰.</ref>
  
شیخ آقا بزرگ به هیچ وجه نمی‎خواست از این سفر برگردد و مصمم بود كه برای تحصیل علم در [[حوزه علمیه]] [[نجف]] اشرف، در آن شهر بماند اما اصرار بیش از حد برادر و همراهان او را وادار به بازگشت ساخت؛ تا این كه در سال 1315 ق برای همیشه ایران را ترك كرده و راه نجف را در پیش گرفت.<ref> همان، ص 305 ـ 308 و 310.</ref>
+
شیخ آقا بزرگ، استادان زیادی داشته است. اساتید او در دوره مقدمات و سطوح و شیخ پیش از هجرت به نجف، یعنی در تهران عبارتند از: 
  
==اساتید==
+
[[شیخ محمدحسین خراسانی]] (متوفی ۱۳۴۷ ق)، [[شیخ محمدباقر تهرانی]] معروف به معزالدوله، [[شیخ زین العابدین محلاتی]] (شیخ در مدرسه صدر صدرنشین نویسی را از دو طرف فراگرفت)، [[میرزا ابراهیم زنجانی]] (م ۱۳۵۱ ق)، [[شیخ محمدرضا قاری]]، [[میرزا محمود قمی]]، حاج شیخ ملا محمدعلی نوری ایلکانی، شیخ علی نوری ایلکانی (باید همان نوری حکمی و غیر از آن نوری ایلکانی باشد که پیش از این نام برده شد)، [[سید عبدالکریم مدرسی لاهیجی]]، [[میرزا محمدتقی گرگانی]] (م ۱۳۳۶ ق)، [[سید محمدتقی تنکابنی]] (م ۱۳۲۷ ق)، [[شیخ محمدتقی نهاوندی]]، [[سید حسن استرآبادی]]، [[شیخ عباس نهاوندی]]، [[شیخ عبدالله اصفهانی]]، [[سید محمدتقی قزوینی]]، حاج [[میرزا سید حسن تهرانی]]، آقا [[شیخ مهدی مازندرانی]]، آقا [[شیخ محمد شاه ‌عبدالعظیمی]]، آقا [[شیخ عبدالحسین شیرازی]]، آقا میرزا کوچک ساوجی، [[حاج محمدعلی عراقی]]، آقا [[میرزا شهاب‌الدین شیرازی]]، آقا [[شیخ عبدالخالق یزدی]].  
 
 
شیخ آقا بزرگ، استادان زیادی داشته است. اساتید او در دوره مقدمات و سطوح و شیخ پیش از هجرت به نجف، یعنی در تهران به عبارتند از: [[شیخ محمدحسین خراسانی]] (متوفی 1347 ق)، [[شیخ محمدباقر تهرانی]] معروف به معزالدوله، [[شیخ زین العابدین محلاتی]] (شیخ در مدرسه صدر صدرنشین نویسی را از دو طرف فراگرفت)، [[میرزا ابراهیم زنجانی]] (م 1351 ق)، [[شیخ محمدرضا قاری]]، [[میرزا محمود قمی]]، حاج شیخ ملا محمدعلی نوری ایلكانی، شیخ علی نوری ایلكانی (باید همان نوری حكمی و غیر از آن نوری ایلكانی باشد كه پیش از این نام برده شد)، [[سید عبدالكریم مدرسی لاهیجی]]، [[میرزا محمدتقی گرگانی]] (م 1336 ق)، [[سید محمدتقی تنكابنی]] (م 1327 ق)، [[شیخ محمدتقی نهاوندی]]، [[سید حسن استرآبادی]]، [[شیخ عباس نهاوندی]]، [[شیخ عبدالله اصفهانی]]، [[سید محمدتقی قزوینی]]، حاج [[میرزا سید حسن تهرانی]]، آقا [[شیخ مهدی مازندرانی]]، آقا [[شیخ محمد شاه ‌عبدالعظیمی]]، آقا [[شیخ عبدالحسین شیرازی]] آقا میرزا كوچك ساوجی، [[حاج محمدعلی عراقی]]، آقا [[میرزا شهاب‌الدین شیرازی]]، آقا [[شیخ عبدالخالق یزدی]].  
 
  
 
اما اساتید بزرگ شیخ در سطوح عالی حوزه علمیه نجف اشرف عبارتند از:
 
اما اساتید بزرگ شیخ در سطوح عالی حوزه علمیه نجف اشرف عبارتند از:
  
#[[محدث نوری]] (1254ـ1320 ق)
+
#[[محدث نوری]] (۱۲۵۴ـ۱۳۲۰ ق)
#شریعت اصفهانی، معروف به شیخ الشریعه (1266ـ1339 ق)
+
#[[شیخ الشریعه اصفهانی]] (۱۲۶۶ـ۱۳۳۹ ق)
#[[آیت الله سید محمدكاظم یزدی]]
+
#[[سید محمدکاظم یزدی|آیت الله سید محمدکاظم یزدی]]
#آیت الله شیخ محمد طه نجف (1241ـ1323 ق)
+
#[[شیخ محمدطه نجف|آیت الله شیخ محمد طه نجف]] (۱۲۴۱ـ۱۳۲۳ ق)
#[[سید مرتضی كشمیری]] (1268ـ1323 ق)
+
#[[سید مرتضی کشمیری]] (۱۲۶۸ـ۱۳۲۳ ق)
#[[حاج میرزا حسین خلیلی]] (1230ـ1326 ق)
+
#[[حاج میرزا حسین خلیلی]] (۱۲۳۰ـ۱۳۲۶ ق)
#[[آخوند خراسانی]] (1255ـ1329 ق)
+
#[[آخوند خراسانی]] (۱۲۵۵ـ۱۳۲۹ ق)
#[[آیت الله محمدتقی شیرازی]] (متوفی 1338 ق)
+
#[[میرزا محمد تقی شیرازی|آیت الله محمدتقی شیرازی]] (متوفی ۱۳۳۸ ق)
#[[سید احمد تهرانی كربلایی]] (متوفی 1332 ق)
+
#[[سید احمد کربلایی|سید احمد تهرانی کربلایی]] (متوفی ۱۳۳۲ ق)
#[[شیخ محمدعلی چهاردهی رشتی]] (1252ـ1331 ق)<ref>شیخ آقا بزرگ، زندگانی این بزرگواران را در آثار خود نوشته است. بنگرید به: نقباء، ج نسخه خطی؛ مصفی المقال، ص 193؛ نقباء، ج نسخه خطی؛ نقباء، ج ص 962ـ965؛ الذریعه، ج ص 83؛ مصفی المقال، ص 207؛ نقباء، ج نسخه خطی؛ نیز هدیه الرازی، ص 157؛ نقباء ج ص 574ـ576؛ همان، ج نسخه خطی؛ نیز هدیه الرازی، ص 145؛ نقباء، ج ص 262؛ همان، ج ص 87؛ همان، ج ص 1548؛ همان، ج ص 740؛ ناگفته نماند كه نوشته‎های شیخ درباره زندگانی اساتیدش به فارسی ترجمه شده و در كتاب «شیخ آقا بزرگ تهرانی، اقیانوس پژوهش» آمده است.</ref>
+
#[[شیخ محمدعلی چهاردهی رشتی]] (۱۲۵۲ـ۱۳۳۱ ق)<ref>شیخ آقا بزرگ، زندگانی این بزرگواران را در آثار خود نوشته است. بنگرید به: نقباء، ج ۵، نسخه خطی؛ مصفی المقال، ص ۱۹۳؛ نقباء، ج ۵، نسخه خطی؛ نقباء، ج ۳، ص ۹۶۲ـ۹۶۵؛ الذریعه، ج ۱، ص ۸۳؛ مصفی المقال، ص ۲۰۷؛ نقباء، ج ۶، نسخه خطی؛ نیز هدیه الرازی، ص ۱۵۷؛ نقباء ۷، ج ۲، ص ۵۷۴ـ۵۷۶؛ همان، ج ۵، نسخه خطی؛ نیز هدیه الرازی، ص ۱۴۵؛ نقباء، ج ۱، ص ۲۶۲؛ همان، ج ۴، ص ۸۷؛ همان، ج ۴، ص ۱۵۴۸؛ همان، ج ۲، ص ۷۴۰؛ ناگفته نماند که نوشته‎های شیخ درباره زندگانی اساتیدش به فارسی ترجمه شده و در کتاب «شیخ آقا بزرگ تهرانی، اقیانوس پژوهش» آمده است.</ref>
 
#[[شیخ احمد شیرازی]]، معروف به «شانه‌ساز»
 
#[[شیخ احمد شیرازی]]، معروف به «شانه‌ساز»
#[[شیخ حسن تویسركانی]]
+
#[[شیخ حسن تویسرکانی]]
 
#[[سید آقا قزوینی]]
 
#[[سید آقا قزوینی]]
#[[شیخ عبدالله اصفهانی]]<ref> تاریخ و فرهنگ معاصر، سال ش 1 و ص 312ـ313.</ref>
+
#[[شیخ عبدالله اصفهانی]]<ref> تاریخ و فرهنگ معاصر، سال ۴، ش ۱ و ۲، ص ۳۱۲ـ۳۱۳.</ref>
#[[آیت الله حاج آقا رضا همدانی]].<ref> همان، ص 313؛ نیز نقباء، ج ص 777.</ref>
+
#[[آیت الله حاج آقا رضا همدانی]].<ref> همان، ص ۳۱۳؛ نیز نقباء، ج ۲، ص ۷۷۷.</ref>
 +
 
 +
==شاگردان ==
 +
 
 +
* [[سید عبدالعزیز طباطبایی]] قدس سره،
 +
* سید احمد حسینی اشکوری،
 +
* سید مرتضی نجومی،
 +
* سید محمدحسن طالقانی،
 +
* سید محمدصادق بحرالعلوم،
 +
* مولانا رضا حسین خان رشیدی ترابی،
 +
* مولانا سید صفدر حسین نقوی،
 +
* مولانا شیخ محمدحسین پاکستانی،
 +
* مولانا سید محمدمحسن نقوی،
 +
* [[شهید سید محمد علی قاضی طباطبائی|سید محمدعلی قاضی طباطبایی]] (شهید محراب)
 +
 
 +
و...
  
==اجازه های روایتی شیخ اقا بزرگ==
+
==اجازه‌های روایتی ==
  
علامه تهرانی اهمیت بسیاری به روایت و نقل [[حدیث]] می‎داد و در كسب اجازه برای نقل [[احادیث]] می‎كوشید. علماء و فقهای بسیاری برای او اجازه‌نامه روایتی نوشته یا از او اجازه گرفته‎اند تا آن جا كه او پس از [[محدث نوری]]، سرشناس‎ترین شیخ روایت یاد می‎شود. كسانیكه شیخ آقا بزرگ از آنان گواهی نقل روایت داشته است عبارتند از:
+
علامه تهرانی اهمیت بسیاری به [[روایت]] و نقل [[حدیث]] می‎داد و در کسب [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] برای نقل احادیث می‎کوشید. علماء و فقهای بسیاری برای او اجازه‌نامه روایتی نوشته یا از او اجازه گرفته‎اند تا آن جا که او پس از [[محدث نوری]]، سرشناس‎ترین شیخ روایت یاد می‎شود. کسانیکه شیخ آقا بزرگ از آنان گواهی نقل روایت داشته است عبارتند از:
  
 
===از علمای شیعه===
 
===از علمای شیعه===
  
*محدث نوری: وی نخستین كسی است كه برای شیخ آقا بزرگ در حالی كه او هنوز در دوران جوانی بود، اجازه نقل حدیث داده است. آیت الله سید حسن صدر كاظمی 1354 ق)
+
*محدث نوری: وی نخستین کسی است که برای شیخ آقا بزرگ در حالی که او هنوز در دوران جوانی بود، اجازه نقل حدیث داده است.  
*شیخ محمد صالح آل طعان بحرانی (1284ـ1333 ق)
+
*آیت الله [[سید حسن صدر]] ۱۳۵۴ ق)
*شیخ علی خاقانی (م 1334 ق)
+
*شیخ محمد صالح آل طعان بحرانی (۱۲۸۴ـ۱۳۳۳ ق)
*سید محمدعلی شاه عبدالعظیم (1258ـ1334 ق)
+
*شیخ علی خاقانی (م ۱۳۳۴ ق)
*شیخ موسی بن جعفر كرمانشاهی
+
*سید محمدعلی شاه عبدالعظیم (۱۲۵۸ـ۱۳۳۴ ق)
*سید ابوتراب خوانساری (1271ـ1346 ق)
+
*شیخ موسی بن جعفر کرمانشاهی
*شیخ علی كاشف الغطاء (م 1350 ق)<ref> الذریعه، ج 20، مقدمه.</ref>
+
*سید ابوتراب خوانساری (۱۲۷۱ـ۱۳۴۶ ق)
 +
*شیخ علی کاشف الغطاء (م ۱۳۵۰ ق)<ref> الذریعه، ج ۲۰، مقدمه.</ref>
 
*ملا علی نهاوندی
 
*ملا علی نهاوندی
*شیخ محمد طه نجف
+
*[[شیخ محمدطه نجف|شیخ محمد طه نجف]]
*سید مرتضی كشمیری
+
*[[سید مرتضی کشمیری|سید مرتضی کشمیری]]
 
*حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی
 
*حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی
*آخوند محمدكاظم خراسانی
+
*[[آخوند خراسانی|آخوند محمدکاظم خراسانی]]
*سید احمد تهرانی كربلایی
+
*[[سید احمد کربلایی|سید احمد کربلایی]]
 
*میرزا محمدعلی مدرسی رشتی
 
*میرزا محمدعلی مدرسی رشتی
*شیخ الشریعه اصفهانی
+
*[[شیخ الشریعه اصفهانی]]
*سید ناصر حسین لكهنوی (فرزند علامه مجاهد میر حامد حسین هندی)
+
*سید ناصر حسین لکهنوی (فرزند علامه مجاهد میر حامد حسین هندی)
 
*آخوند محمدتقی نهاوندی
 
*آخوند محمدتقی نهاوندی
*علامه سید عبدالحسین شرف الدین عاملی
+
*علامه [[سید عبدالحسین شرف الدین عاملی]]
*آقا سید علی شوشتری
+
*آقا [[سید علی شوشتری]]
*حاج شیخ عباس قمی
+
*[[حاج شیخ عباس قمی]]
 
*سید محمدعلی هبه الدین شهرستانی
 
*سید محمدعلی هبه الدین شهرستانی
 
*آقا میرزا هادی خراسانی حائری
 
*آقا میرزا هادی خراسانی حائری
  
روایت از این پنج بزرگوار همچون روایت از شیخ محمدصالح طعان بحرانی به صورت مْدبجه می‎باشد<ref> والمسلسلات فی الاجازات، ج ص 323؛ تاریخ و فرهنگ معاصر، شماره پیشین، ص 314.</ref> یعنی اجازه‎ای كه دونفر به یكدیگر اعطا كرده باشند.
+
روایت از این پنج بزرگوار همچون روایت از شیخ محمدصالح طعان بحرانی به صورت مْدبجه می‎باشد<ref> والمسلسلات فی الاجازات، ج ۲، ص ۳۲۳؛ تاریخ و فرهنگ معاصر، شماره پیشین، ص ۳۱۴.</ref> یعنی اجازه‎ای که دونفر به یکدیگر اعطا کرده باشند.
  
 
===از علمای عامه===
 
===از علمای عامه===
  
#شیخ محمدعلی ازهری مكی، از علمای مالكی مذهب و رئیس مدرسان [[مسجدالحرام]]
+
#شیخ محمدعلی ازهری مکی، از علمای [[مالکی|مالکی]] مذهب و رئیس مدرسان [[مسجدالحرام]]
#شیخ عبدالوهاب شافعی، امام جماعت مسجدالحرام
+
#شیخ عبدالوهاب شافعی، [[امام جماعت‌|امام جماعت]] مسجدالحرام
 
#شیخ ابراهیم بن احمد حمدی، از عالمان شهر [[مدینه]]
 
#شیخ ابراهیم بن احمد حمدی، از عالمان شهر [[مدینه]]
 
#شیخ عبدالقادر خطیب طرابلسی، مدرس حرم شریف
 
#شیخ عبدالقادر خطیب طرابلسی، مدرس حرم شریف
#شیخ عبدالرحمن علیش حنفی، از مدرسان دانشگاه الازهر و امام جماعت در مسجد «رأس الحسین علیه السلام» واقع در قاهره [[مصر]].<ref>الهادی، سال ش ص 76، سال 1396 ق، شیخ الباحثین، ص 22.</ref>
+
#شیخ عبدالرحمن علیش حنفی، از مدرسان دانشگاه الازهر و امام جماعت در [[مسجد]] «رأس الحسین علیه السلام» واقع در قاهره [[مصر]].<ref>الهادی، سال ۴، ش ۴، ص ۷۶، سال ۱۳۹۶ ق، شیخ الباحثین، ص ۲۲.</ref>
  
==طبقه پس از شیخ==
+
===طبقه پس از شیخ===
  
كسانی كه از شیخ آقا بزرگ تهرانی اجازه روایتی گرفته‎اند «طبقه پس از شیخ» خوانده می‎شوند و در میان آنان، نام بسیاری از فقها و مراجع تقلید، محدثان و مورخان نامدار معاصر، روایتگران و مصلحان بیدار به چشم می‎خورد و شمارش اسم آنان افزون بر آن است كه در این مجال بگنجد. تا آن جا كه گفته می‎شود: «او استاد مطلق محدثان [[شیعه]] بود و بیش از دو هزار اجازه در روایت [[حدیث]] از او صادر شد...».<ref> الشیخ آقا بزرگ التهرانی فقید العلم والادب، احمد عبدالله هیتی، ص بغداد، 1390 ق.</ref>  
+
کسانی که از شیخ آقا بزرگ تهرانی [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] روایتی گرفته‎اند «طبقه پس از شیخ» خوانده می‎شوند و در میان آنان، نام بسیاری از [[فقها]] و مراجع تقلید، [[محدث|محدثان]] و مورخان نامدار معاصر، روایتگران و مصلحان بیدار به چشم می‎خورد و شمارش اسم آنان افزون بر آن است که در این مجال بگنجد. تا آن جا که گفته می‎شود: «او استاد مطلق محدثان [[شیعه]] بود و بیش از دو هزار اجازه در روایت [[حدیث]] از او صادر شد...».<ref> الشیخ آقا بزرگ التهرانی فقید العلم والادب، احمد عبدالله هیتی، ص ۹، بغداد، ۱۳۹۰ ق.</ref>  
  
 
حال به عنوان نمونه تنها برخی از آن بزرگان را نام می‎بریم:
 
حال به عنوان نمونه تنها برخی از آن بزرگان را نام می‎بریم:
  
 
*آیت الله حاج آقا حسین طباطبایی بروجردی
 
*آیت الله حاج آقا حسین طباطبایی بروجردی
*علامه شیخ عبدالحسین امینی تبریزی «مسندالامین» نامیده می‎شود.
+
*[[علامه امینی|علامه شیخ عبدالحسین امینی]]
*سید عبدالحسین شرف‌الدین عاملی
+
*آیت الله [[سید عبدالهادی شیرازی]]
*آیت الله سید عبدالهادی شیرازی
+
*علامه [[سید هبة الدین شهرستانی|سید هبه‌الدین شهرستانی]]
*علامه سید هبه‌الدین شهرستانی
 
 
*شیخ محمدمهدی شرف‌الدین شوشتری
 
*شیخ محمدمهدی شرف‌الدین شوشتری
*شیخ نجم‌الدین عسكری
+
*شیخ نجم‌الدین عسکری
 
*سید مصطفی صفایی خوانساری
 
*سید مصطفی صفایی خوانساری
 
*شیخ محمدحسن مظفر
 
*شیخ محمدحسن مظفر
 
*سید محمدعلی روضاتی اصفهانی
 
*سید محمدعلی روضاتی اصفهانی
*آیت الله سید محمدهادی میلانی
+
*آیت الله [[سید محمدهادی میلانی]]
*میرزا حیدرقلی سردار كابلی
+
*میرزا حیدرقلی سردار کابلی
 
*آیت الله شیخ مرتضی حائری یزدی
 
*آیت الله شیخ مرتضی حائری یزدی
 
*میرزا محمدعلی اردوباری
 
*میرزا محمدعلی اردوباری
*میرزا محمدعلی مدرس خیابانی
+
*[[محمدعلی مدرس تبریزی|میرزا محمدعلی مدرس خیابانی]]
 
*شیخ جعفر محبوبه نجفی
 
*شیخ جعفر محبوبه نجفی
 
*سید محمد مفتی الشیعه اردبیلی
 
*سید محمد مفتی الشیعه اردبیلی
 
*شیخ حسین مقدس مشهدی
 
*شیخ حسین مقدس مشهدی
 
*سید محمدصادق بحرالعلوم
 
*سید محمدصادق بحرالعلوم
*سید احمد حسینی اشكوری
+
*سید احمد حسینی اشکوری
 
*سید رضا هندی
 
*سید رضا هندی
 
*شیخ جمال‌الدین نائینی
 
*شیخ جمال‌الدین نائینی
*سید جلال‌الدین محدث ارموی
+
*[[محدث ارموی|سید جلال‌الدین محدث ارموی]]
 
*سید عبدالرزاق مقرم
 
*سید عبدالرزاق مقرم
*شیخ ذبیح الله محلاتی عسكری
+
*شیخ ذبیح الله محلاتی عسکری
 
*شیخ محمد شریف رازی
 
*شیخ محمد شریف رازی
 
*شیخ محمدباقر ساعدی خراسانی
 
*شیخ محمدباقر ساعدی خراسانی
 
*عبدالرحیم محمدعلی نجفی
 
*عبدالرحیم محمدعلی نجفی
*محمدرضا حكیمی
+
*محمدرضا حکیمی
*شیخ محمد سماوی تنكابنی
+
*شیخ محمد سماوی تنکابنی
 
*علامه سید عبدالعزیز طباطبایی یزدی
 
*علامه سید عبدالعزیز طباطبایی یزدی
*شیخ غلامرضا عرفانیان یزدی
+
*[[غلامرضا عرفانیان یزدی|شیخ غلامرضا عرفانیان یزدی]]
*علامه سید محمدحسین طباطبایی
+
*[[علامه طباطبایى|علامه سید محمدحسین طباطبایی]]
*آیت الله شیخ لطف الله صافی گلپایگانی
+
*آیت الله [[لطف الله صافی گلپایگانی|شیخ لطف الله صافی گلپایگانی]]
 
*سید هادی خسروشاهی تبریزی
 
*سید هادی خسروشاهی تبریزی
 
*سید مرتضی نجومی حسینی
 
*سید مرتضی نجومی حسینی
 
*سید هاشم رسولی محلاتی
 
*سید هاشم رسولی محلاتی
*آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی
+
*آیت الله [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی]]
*شیخ كاظم مدیر شانه‌چی
+
*شیخ کاظم مدیر شانه‌چی
 
*حسین عمادزاده اصفهانی
 
*حسین عمادزاده اصفهانی
 
*سید مصلح الدین مهدوی
 
*سید مصلح الدین مهدوی
 
*شیخ احمد سبط الشیخ
 
*شیخ احمد سبط الشیخ
*علامه شیخ محمدتقی شوشتری
+
*علامه [[محمدتقی شوشتری|شیخ محمدتقی شوشتری]]
*سید موسی شبیری زنجانی
+
*[[سید موسی شبیری زنجانی]]
 
*شیخ عبدالجبار اعظمی
 
*شیخ عبدالجبار اعظمی
 
*محمد واعظ‌زاده خراسانی
 
*محمد واعظ‌زاده خراسانی
 
*آیت الله علامه فانی اصفهانی
 
*آیت الله علامه فانی اصفهانی
*سید محمد مشكاه بیرجندی
+
*سید محمد مشکاه بیرجندی
 
*سید محمدعلی موحد ابطحی
 
*سید محمدعلی موحد ابطحی
*شیخ احمد انصاری قمی<ref>المسلسلات، ج ص 582؛ الهادی، سال ش ص 76؛ تاریخ فرهنگ معاصر، سال اول، ش اول، ص 37؛ نور علم، دوره چهارم، ش 2 (38) ص 38؛ مجله مشكوه، شماره 32، پاییز 1370، ص 78، كیهان فرهنگی، س ش ص س ش ص 43؛ ش 11، ص 25ـ26، و ش 12، ص 6ـ10.</ref>
+
*شیخ احمد انصاری قمی<ref>المسلسلات، ج ۲، ص ۵۸۲؛ الهادی، سال ۴، ش ۴، ص ۷۶؛ تاریخ فرهنگ معاصر، سال اول، ش اول، ص ۳۷؛ نور علم، دوره چهارم، ش ۲ (۳۸) ص ۳۸؛ مجله مشکوه، شماره ۳۲، پاییز ۱۳۷۰، ص ۷۸، کیهان فرهنگی، س ۲، ش ۲، ص ۹؛ س ۳، ش ۷، ص ۴۳؛ ش ۱۱، ص ۲۵ـ۲۶، و ش ۱۲، ص ۶ـ۱۰.</ref>
  
==آثار شیخ آقا بزرگ==
+
==آثار و تألیفات==
  
آثار قلمی و كتاب‌های شیخ آقا بزرگ را تا هشتاد جلد می‎توان شمرد. اما در میان آن همه آثار دو اثر از همه پربارتر و جامع‎ترند:
+
آثار قلمی و کتاب‌های شیخ آقا بزرگ را تا هشتاد جلد می‎توان شمرد. اما در میان آن همه آثار دو اثر از همه پربارتر و جامع‎ترند:
  
# [[الذریعه الی تصانیف الشیعه]]، در 29 جلد: بیانگر آثار قلمی، هنری شیعه در طول تاریخ.
+
#[[الذریعه الی تصانیف الشیعه]]، در ۲۹ جلد: بیانگر آثار قلمی، هنری عالمان [[شیعه]] در طول تاریخ.
# [[طبقات اعلام الشیعه]]، در حدود 20 جلد، دائره المعارف بزرگی است كه زندگینامه و جایگاه دانشمندان شیعه را در هزار و صد سال گذشته بدست می‎دهد.
+
#[[طبقات اعلام الشیعه]]، در حدود ۲۰ جلد، دائره المعارف بزرگی است که زندگینامه و جایگاه دانشمندان شیعه را در هزار و صد سال گذشته بدست می‎دهد.
  
اما آثار محقق تهرانی منحصر به این دو دوره دائره المعارف نبوده بلكه دهها كتاب دیگر هم از خود به یادگار گذاشته است كه شمار آن ها به پنجاه جلد دیگر بالغ می‎شود. با تأسف هنوز انبوهی از آن ها چاپ نشده است.  
+
اما آثار محقق تهرانی منحصر به این دو دوره دائرة المعارف نبوده بلکه دهها کتاب دیگر هم از خود به یادگار گذاشته است که شمار آن ها به پنجاه جلد دیگر بالغ می‎شود. با تأسف هنوز انبوهی از آن ها چاپ نشده است.  
  
==شاگردان شیخ آقا بزرگ==
+
==ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری==
استاد علامه عبدالعزیز طباطبایی یزدی قدس سره، استاد سید احمد حسینی اشكوری، استاد سید مرتضی نجومی، سید محمدحسن طالقانی، سید محمدصادق بحرالعلوم، مولانا رضا حسین خان رشیدی ترابی، مولانا سید صفدر حسین نقوی، مولانا شیخ محمدحسین پاكستانی، مولانا سید محمدمحسن نقوی، شهید محراب سید محمدعلی قاضی طباطبایی و...
 
  
==ویژگی های اخلاقی و رفتاری شیخ آقا بزرگ==
+
*از [[سید محسن امین|سید محسن امین عاملی]]، نویسنده «[[اعیان الشیعه (کتاب)|اعیان الشیعه]]» نقل می‎کنند که گفت: «برای تهیه اسناد اعیان الشیعه که به شهرها سفر می‎کردم، در [[کربلا]] به کتابخانه شیخ العراقین وارد شدم و از متصدی آن خواستم که یک هفته کتابخانه را در اختیار من بگذارد. پذیرفت مشروط بر این که در این هفته میهمان او باشم. شبی به من اطلاع داد امشب میهمان دیگری هم داریم و آن شیخ آقا بزرگ بود که اسمش را شنیده بودم. هنگامی که او را زیارت کردم و بحثی میان ما درگرفت فهمیدم که او تنها یک فهرست‌نگار نیست بلکه اطلاعات [[فقه|فقهی]] و [[اصول|اصولی]] و [[فلسفه|فلسفی]] وسیعی نیز دارد. از این رو مسرور شدم. ساعت چهار و نیم شب بود که خستگی بر من غالب شد و خوابیدم. از خواب که برخاستم دیدم شیخ آقا بزرگ نخوابیده و همچنان مشغول یادداشت برداری است. از او پرسیدم نمی‎خوابید؟ فرمود: من هنوز نشاط دارم و نخوابید. ما هفت روز و شب در آن جا بودیم. ایشان استراحت منظمی نداشت و می‎فرمود ما برای استراحت این جا نیامده‎ایم و من با وجود این که پرکار بودم به ایشان [[غبطه]] می‎خوردم».<ref> مجله نور علم، ش ۳۸، ص ۵۴.</ref>
 +
*محقق تهرانی تا سن هشتاد سالگی که توانش را داشت هر شب چهارشنبه از [[نجف]] تا «[[مسجد سهله]]» را پیاده می‎پیمود.
 +
*شیخ آقا بزرگ نستوه و پرتلاش کار می‎کرد. همیشه به یاد [[الله|خدا]] بود. در وفا به عهد حساس بود. تکریم میهمان و احترام به [[سادات]] از صفات بارز او بود. از جاه و مقام و ریاست دنیا گریزان بود. نسبت به [[اهل بیت]] علیهم السلام ارادات ویژه‎ای داشت. در ضمن آن [[تقریظ]] که بر کتاب گران سنگ [[الغدير (کتاب)|الغدیر]] نوشت آن را چنین ستود: «من قاصرم از توصیف این کتاب گرانبها و الغدیر بالاتر و بزرگتر از آن است که آن را توصیف کنند و ثنا گویند. من تنها کاری که می‎توانم کرد این است که [[دعا]] کنم تا خداوند عمر مؤلف کتاب را طولانی کند. به او فرجام نیک بخشد. این است که با خلوص دل از درگاه خدای متعال مسألت می‎کنم که بقیه عمر مرا، بر عمر شریف او بیفزاید تا او بتواند به همه آرمان خویش دست یابد...».<ref> میر حامد حسین، استاد حکیمی، ص ۱۴۵.</ref>
 +
*استاد بزرگوار علامه [[سید عبدالعزیز طباطبایی]] قدس سره می‎نویسد: «شیخ مشایخ معاصر، بزرگ پژوهشگران و فهرست نگاران، حجت و دلیل تاریخ، احیاگر آثار گذشتگان، نمونه ناب [[تقوا]] و صلاح، شیخ آقا بزرگ تهرانی است».<ref> الذریعه فی التراث الاسلامی، علامه سید عبدالعزیز طباطبایی، ص ۲۳۶.</ref>
  
*از سید محسن امین عاملی، نویسنده «اعیان الشیعه» نقل می‎كنند كه گفت: «برای تهیه اسناد اعیان الشیعه كه به شهرها سفر می‎كردم، در [[كربلا]] به كتابخانه شیخ العراقین وارد شدم و از متصدی آن خواستم كه یك هفته كتابخانه را در اختیار من بگذارد. پذیرفت مشروط بر این كه در این هفته میهمان او باشم. شبی به من اطلاع داد امشب میهمان دیگری هم داریم و آن شیخ آقا بزرگ بود كه اسمش را شنیده بودم. هنگامی كه او را [[زیارت]] كردم و بحثی میان ما درگرفت فهمیدم كه او تنها یك فهرست‌نگار نیست بلكه اطلاعات فقهی و اصولی و فلسفی وسیعی نیز دارد. از این رو مسرور شدم. ساعت چهار و نیم شب بود كه خستگی بر من غالب شد و خوابیدم. از خواب كه برخاستم دیدم شیخ آقا بزرگ نخوابیده و همچنان مشغول یادداشت برداری است. از او پرسیدم نمی‎خوابید؟ فرمود: من هنوز نشاط دارم و نخوابید. ما هفت روز و شب در آن جا بودیم. ایشان استراحت منظمی نداشت و می‎فرمود ما برای استراحت این جا نیامده‎ایم و من با وجود این كه پركار بودم به ایشان غبطه می‎خوردم».<ref> مجله نور علم، ش 38، ص 54.</ref>
+
== وفات ==
*محقق تهرانی تا سن هشتاد سالگی که توانش را داشت هر شب چهارشنبه از نجف تا «[[مسجد سهله]]» را پیاده می‎پیمود.
+
مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی پس از یک بیماری طولانی، ۱۳ ذی‌الحجه ۱۳۸۹ قمری، در [[نجف]] درگذشت و بر طبق وصیتش، در کتابخانه خود که آن را برای استفاده علما و طلاب [[وقف]] کرده بود، به خاک سپرده شد.
*شیخ اقا بزرگ نستوه و پرتلاش كار می‎كرد. همیشه به یاد خدا بود. در وفا به عهد حساس بود. تكریم میهمان و احترام به [[سادات]] از صفات بارز او بود. از جاه و مقام و ریاست دنیا گریزان بود، چنان كه از انتخابات شهرت «منزوی» نشان داد. نسبت به [[اهل بیت]] علیهم السلام ارادات ویژه‎ای داشت. در ضمن آن تقریط كه بر كتاب گران سنگ الغدیر نوشت آن را چنین ستود: «من قاصرم از توصیف این كتاب گرانبها و ستایش آن الغدیر بالاتر و بزرگتر از آن است كه آن را توصیف كنند و ثنا گویند. من تنها كاری كه می‎توانم كرد این است كه [[دعا]] كنم تا خداوند عمر مؤلف كتاب را طولانی كند. به او فرجام نیك بخشد. این است كه با خلوص دل از درگاه خدای متعال مسألت می‎كنم كه بقیه عمر مرا، بر عمر شریف او بیفزاید تا او بتواند به همه آرمان خویش دست یابد...».<ref> میر حامد حسین، استاد حكیمی، ص 145.</ref>
 
*استاد بزرگوار علامه سید عبدالعزیز طباطبایی یزدی قدس سره می‎نویسد: «شیخ مشایخ معاصر، بزرگ پژوهشگران و فهرست نگاران، حجت و دلیل تاریخ، احیاگر آثار گذشتگان، نمونه ناب [[تقوا]] و صلاح، شیخ آقا بزرگ تهرانی است».<ref> الذریعه فی التراث الاسلامی، علامه سید عبدالعزیز طباطبایی، ص 236.</ref>
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
سطر ۱۶۲: سطر ۱۸۶:
 
==منابع==
 
==منابع==
  
*تلخيص از مجموعه گلشن ابرار، جلد زندگی نامه "شیخ آقا بزرگ تهرانی" جمعي از پژوهشگران حوزه علميه قم.
+
*تلخیص از مجموعه گلشن ابرار، جلد ۲، زندگی نامه "شیخ آقا بزرگ تهرانی" جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم.
*دانشنامه بزرگ اسلامی، مدخل "آقا بزرگ تهرانی" از کاظم بجنوردی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، در دسترس در [http://lib.eshia.ir/23022/1/283/ کتابخانه مدرسه فقاهت]، تاریخ بازیابی: 26 فروردین ماه 1393.
+
*دانشنامه بزرگ اسلامی، مدخل "آقا بزرگ تهرانی" از کاظم بجنوردی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، در دسترس در [http://lib.eshia.ir/23022/1/283/ کتابخانه مدرسه فقاهت]، تاریخ بازیابی: ۲۶ فروردین ماه ۱۳۹۳.
*پایان نامه "راهنمای استفاده از الذریعه در تحقیقات حدیثی"، سعید زمانی، دانشکده علوم حدیث، استاد راهنما:محمدکاظم رحمان ستایش، تاریخ دفاع:19 تیر 1386
+
*پایان نامه "راهنمای استفاده از الذریعه در تحقیقات حدیثی"، سعید زمانی، دانشکده علوم حدیث، استاد راهنما:محمدکاظم رحمان ستایش، تاریخ دفاع:۱۹ تیر ۱۳۸۶.
  
 
{{سنجش کیفی
 
{{سنجش کیفی

نسخهٔ ‏۱۹ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۳۲

شیخ آقا بزرگ تهرانی (۱۳۸۹-۱۲۹۳ ق) فقیه و کتاب‌شناس شیعی قرن چهاردهم هجری است که با تألیف دائرةالمعارف بزرگ «الذریعه» و کتاب «طبقات اعلام الشیعه» گام بزرگی در شناسایی آثار و نسخ خطی اسلامی در حوزه‌های علوم مختلف برداشت.

Tehrani.jpg
نام کامل شیخ آقا بزرگ تهرانی
زادروز ۱۲۹۳ قمری
زادگاه تهران
وفات ۱۳۸۹ قمری
مدفن نجف

Line.png

اساتید

محدث نوری، شیخ الشریعه اصفهانی، سید محمدکاظم یزدی، ...

شاگردان

سید عبدالعزیز طباطبایی، سید احمد حسینی اشکوری، سید مرتضی نجومی، ...

آثار

الذریعه، طبقات اعلام الشیعه، ...

ولادت و خاندان

محمدمحسن فرزند علی منزوی تهرانی، معروف به «آقا بزرگ تهرانی» در شب پنجشنبه یازدهم ربیع الاول ۱۲۹۳ قمری در محله پامنار تهران دیده به جهان گشود.[۱] پدرش حاج علی بن مولی محمدرضا بن حاج محسن از تجار متدین و فاضل تهران بوده است و کتابی با عنوان "تاریخ الدخانیه" در تاریخچه دخانیات و فتوای تحریم تنباکو به زبان فارسی نگاشته که در کتابخانه شیخ آقا بزرگ در نجف موجود است.[۲]

تحصیلات و استادان

آقا بزرگ از نخستین آموزگار خویش چنین یاد کرده است: «قبل از رفتن به مکتب خانه، در توی خانه، پیش عمال عمو، «زهرا سلطان خانم» ‌از اول حروف ابجد و بعضی سوره‎های کوتاه قرآن را خوانده بودم...».[۳] پس از آن که به ۷ سالگی رسید (۱۳۰۰ ق) در محله‎اش پامنار به مکتب‌خانه آقا سید ضیاء رفت و پیش او قرآن و نصاب الصبیان را در لغت عربی و فارسی و... خواند.[۴]

آقا بزرگ ابتدا علاقه چندانی به درس و مشق نداشت و بیشتر دوست داشت به پیشه اجدادی خویش یعنی تجارت و بازرگانی بپردازد. او خود در این باره می‎نویسد: «تا شش سال از عمر گذشت در خانه بازی می‎کردم. به یاد دارم که دکانی درست کرده اجناس بقالی و عطاری و ترازو با سایر لوازم دکان تهیه می‎کردم... شوق زیادی به درس خواندن نداشتم. می‎خواستم کاسب شوم ولی مرحوم پدرم کسب را نمی‎خواست چون خودش درس عربی نخوانده بود می‎خواست من طلبه علم شوم. مرا چندی برای امتحان به دکان بزازی برادرم مرحوم آقای محمدابراهیم در سر سه راه بازار پامنار فرستاد. با محبت‌های برادرانه بلکه پدرانه او از زحمت رفتن به دکان عاجز شدم و پس از مدتی استعفا دادم و به شوق درس افتادم».[۵]

«پس از آن که پدر شوق و ذوق فرزندش را در تحصیل علم و کمال افزونتر از پیش دید و استعداد او را در این راه شکوفا یافت به این فکر افتاد که برای تشویق و ترغیب او مجلسی را ترتیب دهد و پسرش را ملبس به لباس دانش و دین سازد. «و چون ۱۰ ساله شد (۱۳۰۳ ق) پدرش مجلسی ترتیب داد، با حضور جمعی از روحانیون آن روزگار تهران، و در این محفل معنوی، وی لباس روحانیت پوشید و عمامه بر سر گذارد. حاضران به او تبریک گفتند و خواستند تا خواندن «جامع المقدمات» را بیاغازد. پس از پوشیدن لباس روحانی وی را با افزودن کلمه شیخ (کلمه‎ای که برای روحانیون، هم عنوان است و هم احترام) بر سرِ نامش، در شیخ آقا بزرگ خواندند».[۶] شیخ آقا بزرگ در زندگینامه خود می‎نویسد: «مرحوم آقا سید جمال افجه‎ای عمامه بر سر من گذاشت».[۷]

شیخ آقا بزرگ تهرانی از سال ۱۳۰۳ ق که معمم شد، تا سال ۱۳۱۵ ق در تهران سکونت داشت. نخست مراحل مقدماتی را در مدرسه دانگی آغاز کرد و در مدرسه پامنار و سپس در مدرسه فخریه (مروی) آن را پی گرفت. او در عرض این دوازده سال توانست علوم و فنون مختلفی چون ادبیات، منطق، تجوید قرآن، فقه، اصول، خط نسخ و نستعلیق را یاد گیرد. او در این مدت به جز تحصیل و تکمیل معلومات، کارها و اقدام‌های جالبی هم داشته است که از آن میان استنساخ چندین نسخه از کتابهای معتبر و حایز اهمیت است.

شیخ آقا بزرگ تهرانی تا سال ۱۳۱۵ ق در تهران بود و در آن مدت تنها برای چند سفر زیارتی و تفریحی از تهران خارج شد. یکی از آن سفرها، سفر به مشهد مقدس بود که او و پدرش در حالی که در رفت و برگشت همراه و هم قافله با شیخ فضل الله نوری بودند در سال ۱۳۱۱ ق انجام دادند و دیگری سفر به ایلکا (از روستاهای نور در مازندران) بود که به دعوت شیخ جواد ایلکانی و به صلاحدید پدر صورت گرفت و سومی سفر به کشور عراق، برای زیارت عتبات بود که همراه برادرش کربلایی محمدابراهیم و در سال ۱۳۱۳ ق آغاز شد.

شیخ آقا بزرگ به هیچ وجه نمی‎خواست از این سفر برگردد و مصمم بود که برای تحصیل علم در حوزه علمیه نجف اشرف، در آن شهر بماند اما اصرار بیش از حد برادر و همراهان او را وادار به بازگشت ساخت؛ تا این که در سال ۱۳۱۵ ق برای همیشه ایران را ترک کرده و راه نجف را در پیش گرفت.[۸]

شیخ آقا بزرگ، استادان زیادی داشته است. اساتید او در دوره مقدمات و سطوح و شیخ پیش از هجرت به نجف، یعنی در تهران عبارتند از:

شیخ محمدحسین خراسانی (متوفی ۱۳۴۷ ق)، شیخ محمدباقر تهرانی معروف به معزالدوله، شیخ زین العابدین محلاتی (شیخ در مدرسه صدر صدرنشین نویسی را از دو طرف فراگرفت)، میرزا ابراهیم زنجانی (م ۱۳۵۱ ق)، شیخ محمدرضا قاری، میرزا محمود قمی، حاج شیخ ملا محمدعلی نوری ایلکانی، شیخ علی نوری ایلکانی (باید همان نوری حکمی و غیر از آن نوری ایلکانی باشد که پیش از این نام برده شد)، سید عبدالکریم مدرسی لاهیجی، میرزا محمدتقی گرگانی (م ۱۳۳۶ ق)، سید محمدتقی تنکابنی (م ۱۳۲۷ ق)، شیخ محمدتقی نهاوندی، سید حسن استرآبادی، شیخ عباس نهاوندی، شیخ عبدالله اصفهانی، سید محمدتقی قزوینی، حاج میرزا سید حسن تهرانی، آقا شیخ مهدی مازندرانی، آقا شیخ محمد شاه ‌عبدالعظیمی، آقا شیخ عبدالحسین شیرازی، آقا میرزا کوچک ساوجی، حاج محمدعلی عراقی، آقا میرزا شهاب‌الدین شیرازی، آقا شیخ عبدالخالق یزدی.

اما اساتید بزرگ شیخ در سطوح عالی حوزه علمیه نجف اشرف عبارتند از:

  1. محدث نوری (۱۲۵۴ـ۱۳۲۰ ق)
  2. شیخ الشریعه اصفهانی (۱۲۶۶ـ۱۳۳۹ ق)
  3. آیت الله سید محمدکاظم یزدی
  4. آیت الله شیخ محمد طه نجف (۱۲۴۱ـ۱۳۲۳ ق)
  5. سید مرتضی کشمیری (۱۲۶۸ـ۱۳۲۳ ق)
  6. حاج میرزا حسین خلیلی (۱۲۳۰ـ۱۳۲۶ ق)
  7. آخوند خراسانی (۱۲۵۵ـ۱۳۲۹ ق)
  8. آیت الله محمدتقی شیرازی (متوفی ۱۳۳۸ ق)
  9. سید احمد تهرانی کربلایی (متوفی ۱۳۳۲ ق)
  10. شیخ محمدعلی چهاردهی رشتی (۱۲۵۲ـ۱۳۳۱ ق)[۹]
  11. شیخ احمد شیرازی، معروف به «شانه‌ساز»
  12. شیخ حسن تویسرکانی
  13. سید آقا قزوینی
  14. شیخ عبدالله اصفهانی[۱۰]
  15. آیت الله حاج آقا رضا همدانی.[۱۱]

شاگردان

  • سید عبدالعزیز طباطبایی قدس سره،
  • سید احمد حسینی اشکوری،
  • سید مرتضی نجومی،
  • سید محمدحسن طالقانی،
  • سید محمدصادق بحرالعلوم،
  • مولانا رضا حسین خان رشیدی ترابی،
  • مولانا سید صفدر حسین نقوی،
  • مولانا شیخ محمدحسین پاکستانی،
  • مولانا سید محمدمحسن نقوی،
  • سید محمدعلی قاضی طباطبایی (شهید محراب)

و...

اجازه‌های روایتی

علامه تهرانی اهمیت بسیاری به روایت و نقل حدیث می‎داد و در کسب اجازه برای نقل احادیث می‎کوشید. علماء و فقهای بسیاری برای او اجازه‌نامه روایتی نوشته یا از او اجازه گرفته‎اند تا آن جا که او پس از محدث نوری، سرشناس‎ترین شیخ روایت یاد می‎شود. کسانیکه شیخ آقا بزرگ از آنان گواهی نقل روایت داشته است عبارتند از:

از علمای شیعه

روایت از این پنج بزرگوار همچون روایت از شیخ محمدصالح طعان بحرانی به صورت مْدبجه می‎باشد[۱۳] یعنی اجازه‎ای که دونفر به یکدیگر اعطا کرده باشند.

از علمای عامه

  1. شیخ محمدعلی ازهری مکی، از علمای مالکی مذهب و رئیس مدرسان مسجدالحرام
  2. شیخ عبدالوهاب شافعی، امام جماعت مسجدالحرام
  3. شیخ ابراهیم بن احمد حمدی، از عالمان شهر مدینه
  4. شیخ عبدالقادر خطیب طرابلسی، مدرس حرم شریف
  5. شیخ عبدالرحمن علیش حنفی، از مدرسان دانشگاه الازهر و امام جماعت در مسجد «رأس الحسین علیه السلام» واقع در قاهره مصر.[۱۴]

طبقه پس از شیخ

کسانی که از شیخ آقا بزرگ تهرانی اجازه روایتی گرفته‎اند «طبقه پس از شیخ» خوانده می‎شوند و در میان آنان، نام بسیاری از فقها و مراجع تقلید، محدثان و مورخان نامدار معاصر، روایتگران و مصلحان بیدار به چشم می‎خورد و شمارش اسم آنان افزون بر آن است که در این مجال بگنجد. تا آن جا که گفته می‎شود: «او استاد مطلق محدثان شیعه بود و بیش از دو هزار اجازه در روایت حدیث از او صادر شد...».[۱۵]

حال به عنوان نمونه تنها برخی از آن بزرگان را نام می‎بریم:

آثار و تألیفات

آثار قلمی و کتاب‌های شیخ آقا بزرگ را تا هشتاد جلد می‎توان شمرد. اما در میان آن همه آثار دو اثر از همه پربارتر و جامع‎ترند:

  1. الذریعه الی تصانیف الشیعه، در ۲۹ جلد: بیانگر آثار قلمی، هنری عالمان شیعه در طول تاریخ.
  2. طبقات اعلام الشیعه، در حدود ۲۰ جلد، دائره المعارف بزرگی است که زندگینامه و جایگاه دانشمندان شیعه را در هزار و صد سال گذشته بدست می‎دهد.

اما آثار محقق تهرانی منحصر به این دو دوره دائرة المعارف نبوده بلکه دهها کتاب دیگر هم از خود به یادگار گذاشته است که شمار آن ها به پنجاه جلد دیگر بالغ می‎شود. با تأسف هنوز انبوهی از آن ها چاپ نشده است.

ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری

  • از سید محسن امین عاملی، نویسنده «اعیان الشیعه» نقل می‎کنند که گفت: «برای تهیه اسناد اعیان الشیعه که به شهرها سفر می‎کردم، در کربلا به کتابخانه شیخ العراقین وارد شدم و از متصدی آن خواستم که یک هفته کتابخانه را در اختیار من بگذارد. پذیرفت مشروط بر این که در این هفته میهمان او باشم. شبی به من اطلاع داد امشب میهمان دیگری هم داریم و آن شیخ آقا بزرگ بود که اسمش را شنیده بودم. هنگامی که او را زیارت کردم و بحثی میان ما درگرفت فهمیدم که او تنها یک فهرست‌نگار نیست بلکه اطلاعات فقهی و اصولی و فلسفی وسیعی نیز دارد. از این رو مسرور شدم. ساعت چهار و نیم شب بود که خستگی بر من غالب شد و خوابیدم. از خواب که برخاستم دیدم شیخ آقا بزرگ نخوابیده و همچنان مشغول یادداشت برداری است. از او پرسیدم نمی‎خوابید؟ فرمود: من هنوز نشاط دارم و نخوابید. ما هفت روز و شب در آن جا بودیم. ایشان استراحت منظمی نداشت و می‎فرمود ما برای استراحت این جا نیامده‎ایم و من با وجود این که پرکار بودم به ایشان غبطه می‎خوردم».[۱۷]
  • محقق تهرانی تا سن هشتاد سالگی که توانش را داشت هر شب چهارشنبه از نجف تا «مسجد سهله» را پیاده می‎پیمود.
  • شیخ آقا بزرگ نستوه و پرتلاش کار می‎کرد. همیشه به یاد خدا بود. در وفا به عهد حساس بود. تکریم میهمان و احترام به سادات از صفات بارز او بود. از جاه و مقام و ریاست دنیا گریزان بود. نسبت به اهل بیت علیهم السلام ارادات ویژه‎ای داشت. در ضمن آن تقریظ که بر کتاب گران سنگ الغدیر نوشت آن را چنین ستود: «من قاصرم از توصیف این کتاب گرانبها و الغدیر بالاتر و بزرگتر از آن است که آن را توصیف کنند و ثنا گویند. من تنها کاری که می‎توانم کرد این است که دعا کنم تا خداوند عمر مؤلف کتاب را طولانی کند. به او فرجام نیک بخشد. این است که با خلوص دل از درگاه خدای متعال مسألت می‎کنم که بقیه عمر مرا، بر عمر شریف او بیفزاید تا او بتواند به همه آرمان خویش دست یابد...».[۱۸]
  • استاد بزرگوار علامه سید عبدالعزیز طباطبایی قدس سره می‎نویسد: «شیخ مشایخ معاصر، بزرگ پژوهشگران و فهرست نگاران، حجت و دلیل تاریخ، احیاگر آثار گذشتگان، نمونه ناب تقوا و صلاح، شیخ آقا بزرگ تهرانی است».[۱۹]

وفات

مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی پس از یک بیماری طولانی، ۱۳ ذی‌الحجه ۱۳۸۹ قمری، در نجف درگذشت و بر طبق وصیتش، در کتابخانه خود که آن را برای استفاده علما و طلاب وقف کرده بود، به خاک سپرده شد.

پانویس

  1. زندگینامه خود نوشت آقا بزرگ، کتاب ماه کلیات،ش ۶۹و۷۰، ۱۳۸۲، ص۴۰-۴۷، ص۴۱
  2. منزوی علی نقی، الذریعه و آقا بزرگ تهرانی، همان، ص۱۱۶-۱۲۳، ص۱۱۶
  3. تاریخ فرهنگ معاصر، (فصلنامه) سال ۴، شماره ۱ و ۲، ص ۳۰۳، (بهار و تابستان ۱۳۷۴ ش)، مقاله «زندگانی من» به قلم خود شیخ آقا بزرگ تهرانی.
  4. همان مدرک پیشین.
  5. همان، ص ۳۰۳ و ۳۰۴.
  6. شیخ آقا بزرگ، استاد محمدرضا حکیمی، ص ۴، چاپ اول، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
  7. تاریخ و فرهنگ معاصر، شماره پیشین، ص ۳۰۵.
  8. همان، ص ۳۰۵ ـ ۳۰۸ و ۳۱۰.
  9. شیخ آقا بزرگ، زندگانی این بزرگواران را در آثار خود نوشته است. بنگرید به: نقباء، ج ۵، نسخه خطی؛ مصفی المقال، ص ۱۹۳؛ نقباء، ج ۵، نسخه خطی؛ نقباء، ج ۳، ص ۹۶۲ـ۹۶۵؛ الذریعه، ج ۱، ص ۸۳؛ مصفی المقال، ص ۲۰۷؛ نقباء، ج ۶، نسخه خطی؛ نیز هدیه الرازی، ص ۱۵۷؛ نقباء ۷، ج ۲، ص ۵۷۴ـ۵۷۶؛ همان، ج ۵، نسخه خطی؛ نیز هدیه الرازی، ص ۱۴۵؛ نقباء، ج ۱، ص ۲۶۲؛ همان، ج ۴، ص ۸۷؛ همان، ج ۴، ص ۱۵۴۸؛ همان، ج ۲، ص ۷۴۰؛ ناگفته نماند که نوشته‎های شیخ درباره زندگانی اساتیدش به فارسی ترجمه شده و در کتاب «شیخ آقا بزرگ تهرانی، اقیانوس پژوهش» آمده است.
  10. تاریخ و فرهنگ معاصر، سال ۴، ش ۱ و ۲، ص ۳۱۲ـ۳۱۳.
  11. همان، ص ۳۱۳؛ نیز نقباء، ج ۲، ص ۷۷۷.
  12. الذریعه، ج ۲۰، مقدمه.
  13. والمسلسلات فی الاجازات، ج ۲، ص ۳۲۳؛ تاریخ و فرهنگ معاصر، شماره پیشین، ص ۳۱۴.
  14. الهادی، سال ۴، ش ۴، ص ۷۶، سال ۱۳۹۶ ق، شیخ الباحثین، ص ۲۲.
  15. الشیخ آقا بزرگ التهرانی فقید العلم والادب، احمد عبدالله هیتی، ص ۹، بغداد، ۱۳۹۰ ق.
  16. المسلسلات، ج ۲، ص ۵۸۲؛ الهادی، سال ۴، ش ۴، ص ۷۶؛ تاریخ فرهنگ معاصر، سال اول، ش اول، ص ۳۷؛ نور علم، دوره چهارم، ش ۲ (۳۸) ص ۳۸؛ مجله مشکوه، شماره ۳۲، پاییز ۱۳۷۰، ص ۷۸، کیهان فرهنگی، س ۲، ش ۲، ص ۹؛ س ۳، ش ۷، ص ۴۳؛ ش ۱۱، ص ۲۵ـ۲۶، و ش ۱۲، ص ۶ـ۱۰.
  17. مجله نور علم، ش ۳۸، ص ۵۴.
  18. میر حامد حسین، استاد حکیمی، ص ۱۴۵.
  19. الذریعه فی التراث الاسلامی، علامه سید عبدالعزیز طباطبایی، ص ۲۳۶.

منابع

  • تلخیص از مجموعه گلشن ابرار، جلد ۲، زندگی نامه "شیخ آقا بزرگ تهرانی" جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم.
  • دانشنامه بزرگ اسلامی، مدخل "آقا بزرگ تهرانی" از کاظم بجنوردی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، در دسترس در کتابخانه مدرسه فقاهت، تاریخ بازیابی: ۲۶ فروردین ماه ۱۳۹۳.
  • پایان نامه "راهنمای استفاده از الذریعه در تحقیقات حدیثی"، سعید زمانی، دانشکده علوم حدیث، استاد راهنما:محمدکاظم رحمان ستایش، تاریخ دفاع:۱۹ تیر ۱۳۸۶.