سید رضی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
سطر ۱: سطر ۱:
'''سيد رضى كيست؟'''
+
==سید رضى کیست؟==
  
سيد رضى كه نامش محمد است، و [[كنيه]] اش ابوالحسن و ملقب به «شريف رضى» و «ذوالحسبين» و... بوده و ما در زبان فارسى او را به نام «سيد رضى» مى شناسيم در سال 359 هجرى قمرى، رد يك خانواده مشهور دينى و علمى در شهر تاريخى [[بغداد]] ديده به دنيا گشود.
+
سید رضى که نامش محمد است، و [[کنیه]] اش ابوالحسن و ملقب به «شریف رضى» و «ذوالحسبین» و... بوده و ما در زبان فارسى او را به نام «سید رضى» مى شناسیم در سال 359 هجرى قمرى، رد یک خانواده مشهور دینى و علمى در شهر تاریخى [[بغداد]] دیده به دنیا گشود.
  
پدرش «حسين بن احمد» معروف به طاهر ذوالمناقب شخصيتى بزرگ داشت و مردى بلند آوازه بود. او به عنوان نامى ترين شخصيت علوى عصر بارها به منصب «نقابت» يعنى سرپرستى [[علويان]] و [[سادات]] دودمان [[ابوطالب]] و امارت حاج يعنى رسيدگى به امور زائران خانه خدا كه مناصبى بس بزرگ بود رسيد. همچنين خلفاى عباسى و سلاطين آل بويه و حمدانى [[سوريه]] و... از وجود او كه داراى عقل و تدبيرى قابل تحسين و نفوذ كلامى زايدالوصف بود، براى ميانجى گرى استفاده كرده، و پيوسته براى تامين اين منظور از جانب آن ها به سفارت مى رفت.  
+
پدرش «حسین بن احمد» معروف به طاهر ذوالمناقب شخصیتى بزرگ داشت و مردى بلند آوازه بود. او به عنوان نامى ترین شخصیت علوى عصر بارها به منصب «نقابت» یعنى سرپرستى [[علویان]] و [[سادات]] دودمان [[ابوطالب]] و امارت حاج یعنى رسیدگى به امور زائران خانه خدا که مناصبى بس بزرگ بود رسید. همچنین خلفاى عباسى و سلاطین آل بویه و حمدانى [[سوریه]] و... از وجود او که داراى عقل و تدبیرى قابل تحسین و نفوذ کلامى زایدالوصف بود، براى میانجى گرى استفاده کرده، و پیوسته براى تامین این منظور از جانب آن ها به سفارت مى رفت.  
  
به گفته ابن ابى الحديد معتزلى دانشمند نامى عامه در مقدمه شرح [[نهج  البلاغه]] ضمن شرح حال سيد رضى «مشكل نبود كه در اين ميانجى گري ها به سرپنجه تدبير و انديشه او حل و فصل نگردد».
+
به گفته ابن ابى الحدید معتزلى دانشمند نامى عامه در مقدمه شرح [[نهج  البلاغه]] ضمن شرح حال سید رضى «مشکل نبود که در این میانجى گری ها به سرپنجه تدبیر و اندیشه او حل و فصل نگردد».
  
ما در سيد رضى «فاطمه» دختر بافضيلت حسين بن احمد علوى معروف به «داعى صغير» است. كه از دانشمندان عصر بوده است. به گفته بعضى از دانشمندان، [[شیخ مفید]] مرجع اعلم عصر و پيشواى شيعيان آن روز كتاب «[[احكام النساء]]» را به خاطر آن بانوى دانشمند بافضيلت نوشته و در آغاز آن اشاره به شخصيت ممتاز وى نموده است.  
+
ما در سید رضى «فاطمه» دختر بافضیلت حسین بن احمد علوى معروف به «داعى صغیر» است. که از دانشمندان عصر بوده است. به گفته بعضى از دانشمندان، [[شیخ مفید]] مرجع اعلم عصر و پیشواى شیعیان آن روز کتاب «[[احکام النساء]]» را به خاطر آن بانوى دانشمند بافضیلت نوشته و در آغاز آن اشاره به شخصیت ممتاز وى نموده است.  
  
فاطمه مادر سيد رضى و همسر طاهر ذوالمناقب و دختر داعى صغير، نوره ى حسن بن على معروف به «ناصر حق» و «ناصر كبير» است كه از شخصيت هاى بزرگ علمى عصر و از قهرمانان خاندان پيغمبر بوده، و بيشتر مردم مازندارن و گيلان و ديلم و نواحى اطراف قزوين تا گيلان را به دين [[اسلام]] و مذهب پاك تشيع مشرف ساخت، و در حقيقت، اسلام و تشيع مردم مازندران و گيلان و رودبار يادگار جد مادرى سيد رضى است كه مرد علم و شمشير بوده، و با قيام خود مزدوران بنى عباس را كه سياه جامگان خوانده مى شوند از آن جا بيرون كرد و سال ها با سامانيان كه وابستگان به دربار خلافت آل عباس بودند، پيكارها نمود.
+
فاطمه مادر سید رضى و همسر طاهر ذوالمناقب و دختر داعى صغیر، نوره ى حسن بن على معروف به «ناصر حق» و «ناصر کبیر» است که از شخصیت هاى بزرگ علمى عصر و از قهرمانان خاندان پیغمبر بوده، و بیشتر مردم مازندارن و گیلان و دیلم و نواحى اطراف قزوین تا گیلان را به دین [[اسلام]] و مذهب پاک تشیع مشرف ساخت، و در حقیقت، اسلام و تشیع مردم مازندران و گیلان و رودبار یادگار جد مادرى سید رضى است که مرد علم و شمشیر بوده، و با قیام خود مزدوران بنى عباس را که سیاه جامگان خوانده مى شوند از آن جا بیرون کرد و سال ها با سامانیان که وابستگان به دربار خلافت آل عباس بودند، پیکارها نمود.
  
سيد رضى از جانب پدر با چهار واسطه به حضرت موسى بن جعفر [[امام کاظم]] عليه السلام مى پيوندد، و از طرف مادر نيز با شش واسطه به حضرت [[امام زين العابدين]] على بن الحسين عليه السلام نسبت مى رساند. نياكان پدرى و مادرى او تا امام معصوم همگى از اعلام دين و علماى مذهب و شخصيت هاى سرشناس شيعه و مردان دلير و نامور و خدمتگذاران صميمى اسلام بوده اند، به شرحى كه در كتاب مفصل خود آورده ايم.
+
سید رضى از جانب پدر با چهار واسطه به حضرت موسى بن جعفر [[امام کاظم]] علیه السلام مى پیوندد، و از طرف مادر نیز با شش واسطه به حضرت [[امام زین العابدین]] على بن الحسین علیه السلام نسبت مى رساند. نیاکان پدرى و مادرى او تا امام معصوم همگى از اعلام دین و علماى مذهب و شخصیت هاى سرشناس شیعه و مردان دلیر و نامور و خدمتگذاران صمیمى اسلام بوده اند، به شرحى که در کتاب مفصل خود آورده ایم.
  
سيد رضى با اين نسبت كوتاه به ائمه ى طاهرين كه از هر دو سوى نيز به سالار شهيدان [[امام حسين]] عليه السلام منسوب است، از افتخارى ديگر زائد بر افتخاراتش برخوردار مى باشد. اين معنى را ابوالعلاى معرى شاعر نابغه دانشمند معروف در شعرى يادآور شده است.
+
سید رضى با این نسبت کوتاه به ائمه ى طاهرین که از هر دو سوى نیز به سالار شهیدان [[امام حسین]] علیه السلام منسوب است، از افتخارى دیگر زائد بر افتخاراتش برخوردار مى باشد. این معنى را ابوالعلاى معرى شاعر نابغه دانشمند معروف در شعرى یادآور شده است.
  
سيد رضى برادر كوچكتر سيد مرتضى است كه نامش «على» و چهار سال از او بزرگتر بوده و در سال 335 ه. در [[بغداد]] متولد گشته است. سيد مرتضى برادر بزرگ سيد رضى كه دوران تصحيل خود را با برادرش رضى بسر آورد، و اغلب هر دو با هم نزد استادان مشتركى تحصيل مى كردند، از نوابغ [[اسلام]] و فقيه عاليقدر [[شيعه]] و دانشمند بلند آوازه ى ماست.  
+
سید رضى برادر کوچکتر سید مرتضى است که نامش «على» و چهار سال از او بزرگتر بوده و در سال 335 ه. در [[بغداد]] متولد گشته است. سید مرتضى برادر بزرگ سید رضى که دوران تصحیل خود را با برادرش رضى بسر آورد، و اغلب هر دو با هم نزد استادان مشترکى تحصیل مى کردند، از نوابغ [[اسلام]] و فقیه عالیقدر [[شیعه]] و دانشمند بلند آوازه ى ماست.  
  
او پس از استادش [[شیخ مفید]] اعلم علماى شيعه بلكه بزرگترين و مشهورترين دانشمند اسلام در نيمه اول قرن پنجم هجرى بود و در بغداد مركز دانش جهان اسلام مانند ستاره زهره در ميان انبوه ستارگان پرفروغ آسمان [[علم]] و [[معرفت]] مى درخشيد. سيد مرتضى دانشمندى فقيه، نويسنده، شاعر، متفكر، و در تمامى علوم متداول عصر يگانه زمان بود، و در كليه علوم و فنون اسلامى نيز كتاب نوشته، و كتابهايش از بهترين كتب مشابه خود مى باشد. كتابهاى: غرر و درر، [[الذريعه]]، [[تنزيه الانبياء]]، [[مسائل ناصريات]]، [[طيف الخيال]]، [[الشافى]]، و ديوان شعرش كه چند جلد است، از كتب مشهور اوست.
+
او پس از استادش [[شیخ مفید]] اعلم علماى شیعه بلکه بزرگترین و مشهورترین دانشمند اسلام در نیمه اول قرن پنجم هجرى بود و در بغداد مرکز دانش جهان اسلام مانند ستاره زهره در میان انبوه ستارگان پرفروغ آسمان [[علم]] و [[معرفت]] مى درخشید. سید مرتضى دانشمندى فقیه، نویسنده، شاعر، متفکر، و در تمامى علوم متداول عصر یگانه زمان بود، و در کلیه علوم و فنون اسلامى نیز کتاب نوشته، و کتابهایش از بهترین کتب مشابه خود مى باشد. کتابهاى: غرر و درر، [[الذریعه]]، [[تنزیه الانبیاء]]، [[مسائل ناصریات]]، [[طیف الخیال]]، [[الشافى]]، و دیوان شعرش که چند جلد است، از کتب مشهور اوست.
  
سيد مرتضى از جمله مدرسه اى تاسيس كرده بود، و به تربيت و پرورش شاگردان همت مى گماشت. يكى از شاگردان نامى و پرافتخار او محمد بن حسن طوسى معروف به «[[شيخ طوسى]]» است كه مانند خود او و سيد رضى نخست شاگرد شيخ مفيد بود، و پس از رحلت مفيد، شاگرد برازنده ى سيد مرتضى بشمار مى رفت، و پس از سيد سرآمد فقهاى شيعه و نامى ترين دانشمندان عصر بود.<ref> نگاهي كوتاه به زندگاني پرافتخار سيد رضي، علي دواني، ص 2.</ref>
+
سید مرتضى از جمله مدرسه اى تاسیس کرده بود، و به تربیت و پرورش شاگردان همت مى گماشت. یکى از شاگردان نامى و پرافتخار او محمد بن حسن طوسى معروف به «[[شیخ طوسى]]» است که مانند خود او و سید رضى نخست شاگرد شیخ مفید بود، و پس از رحلت مفید، شاگرد برازنده ى سید مرتضى بشمار مى رفت، و پس از سید سرآمد فقهاى شیعه و نامى ترین دانشمندان عصر بود.<ref> نگاهی کوتاه به زندگانی پرافتخار سید رضی، علی دوانی، ص 2.</ref>
  
'''نبوغ سيد رضى'''
+
==نبوغ سید رضى==
  
سيد رضى از همان زماني كه تازه به محضر استاد راه يافت موجب اعجاب استاد و شاگردان او قرار گرفت و هر چه از نردبان بزرگى بالا مى رفت بيشتر در مورد تحسين دانشمندان و حسادت دشمنان كه نمى توانستند نبوغ او را ببيند واقع مى شد.
+
سید رضى از همان زمانی که تازه به محضر استاد راه یافت موجب اعجاب استاد و شاگردان او قرار گرفت و هر چه از نردبان بزرگى بالا مى رفت بیشتر در مورد تحسین دانشمندان و حسادت دشمنان که نمى توانستند نبوغ او را ببیند واقع مى شد.
  
داستان پاسخى كه او در سن نه سالگى به پرسش استادش «سيرافى» نحوى معروف داد و حاضران مجلس را از تيزهوشى خود به شگفت آورد مشهور است. وى در خردسالى همراه برادرش [[سيد مرتضى]] به استفاده فقه و ديگر علوم دين از محضر شيخ مفيد پرداخت، و شرح اصول خمسه و كتاب «العمده» را نزد [[قاضى عبدالجبار معتزلى]] كه از متكلمين و اصوليان [[اهل  سنت]] بود آموخت همچنين علم [[حدیث]] را از محمد بن عمران مرزبانى و ابوموسى تلعكبرى و ابوابى از [[فقه]] را از محمد بن خوارزمى و علم قرائت را با همه روايات آن از ابوحفض عمر بن ابراهيم كنانى فراگرفت و هم مختصر طحاوى را نزد خوارزمى خواند.
+
داستان پاسخى که او در سن نه سالگى به پرسش استادش «سیرافى» نحوى معروف داد و حاضران مجلس را از تیزهوشى خود به شگفت آورد مشهور است. وى در خردسالى همراه برادرش [[سید مرتضى]] به استفاده فقه و دیگر علوم دین از محضر شیخ مفید پرداخت، و شرح اصول خمسه و کتاب «العمده» را نزد [[قاضى عبدالجبار معتزلى]] که از متکلمین و اصولیان [[اهل  سنت]] بود آموخت همچنین علم [[حدیث]] را از محمد بن عمران مرزبانى و ابوموسى تلعکبرى و ابوابى از [[فقه]] را از محمد بن خوارزمى و علم قرائت را با همه روایات آن از ابوحفض عمر بن ابراهیم کنانى فراگرفت و هم مختصر طحاوى را نزد خوارزمى خواند.
  
و نيز مختصر ابوالحسن كرخى را نزد ابومحمد اسد اكفانى و نحو علوم عربيت را از على بن عيسى رمانى فراگرفت و [[علم عروض]] را از [[ابواسحاق زجاج]] كه از مبتكرين نحو بود، و قوافى را نزد اخفش كه او نيز در [[علم نحو]] از دانشمندان صاحب راى است خواند و هم پاره اى از علوم عربيت را نزد [[ابن  جنى]] نحوى معروف و قسمتى از فنون بلاغت و ادبيات را از [[ابن  نباته]] خطيب، آموخت.
+
و نیز مختصر ابوالحسن کرخى را نزد ابومحمد اسد اکفانى و نحو علوم عربیت را از على بن عیسى رمانى فراگرفت و [[علم عروض]] را از [[ابواسحاق زجاج]] که از مبتکرین نحو بود، و قوافى را نزد اخفش که او نیز در [[علم نحو]] از دانشمندان صاحب راى است خواند و هم پاره اى از علوم عربیت را نزد [[ابن  جنى]] نحوى معروف و قسمتى از فنون بلاغت و ادبیات را از [[ابن  نباته]] خطیب، آموخت.
  
سيد رضى علوم ياد شده را پيش از بلوغ نزد نامبردگان كه همه از اساتيد مسلم فن و مبتكرين علوم عربيت بودند تحصيل نمود! در ده سالگى شروع به گفتن شعر كرد، قصائدى كه در آن سن سروده هم اكنون در ديوانش موجود و به تنهائى نماينده فكر مواج و قريحه سيال و ذوق خداداد اوست.
+
سید رضى علوم یاد شده را پیش از بلوغ نزد نامبردگان که همه از اساتید مسلم فن و مبتکرین علوم عربیت بودند تحصیل نمود! در ده سالگى شروع به گفتن شعر کرد، قصائدى که در آن سن سروده هم اکنون در دیوانش موجود و به تنهائى نماینده فکر مواج و قریحه سیال و ذوق خداداد اوست.
  
در هفده سالگى اقدام به تدريس و تاليف و تصنيف نمود و بالاخره در بيست سالگى از تمام علوم متداول آن عصر فراغت حاصل كرد! سيد رضى در فراگرفتن علوم بسيار حريص بود از هر كسى كه مى توانست بهره مند گردد، خوددارى نمى كرد و در اين خصوص ميان [[شيعه]] و سنى و مسلمان و كافر فرق نمى گذاشت!!
+
در هفده سالگى اقدام به تدریس و تالیف و تصنیف نمود و بالاخره در بیست سالگى از تمام علوم متداول آن عصر فراغت حاصل کرد! سید رضى در فراگرفتن علوم بسیار حریص بود از هر کسى که مى توانست بهره مند گردد، خوددارى نمى کرد و در این خصوص میان [[شیعه]] و سنى و مسلمان و کافر فرق نمى گذاشت!!
  
'''مقام سيد رضى در ادبيات عرب'''
+
==مقام سید رضى در ادبیات عرب==
  
سيد رضى گذشته از مقام فقاهت و تبحرى كه در [[تفسير قرآن]] و ساير علوم دينى داشته، پيش از آن كه بيستمين بهار عمر را پشت سر بگذارد استاد مسلم عصر در ادبيات عرب بود، و در نظم و نثر نظير و مانند نداشت.
+
سید رضى گذشته از مقام فقاهت و تبحرى که در [[تفسیر قرآن]] و سایر علوم دینى داشته، پیش از آن که بیستمین بهار عمر را پشت سر بگذارد استاد مسلم عصر در ادبیات عرب بود، و در نظم و نثر نظیر و مانند نداشت.
  
ثعالبى و خطيب بغدادى كه از دانشمندان معاصر او مى باشند او را سرآمد شعراى دودمان ابوطالب دانسته اند، با اين كه در ميان آن ها ادباى نامى و شعراى سخن  سنج و نكته پرداز بسيار بوده اند. با اين كه بر اثر تشويق پادشاهان آل بويه ادباء، شعراء، دانشمندان بسيارى در آن عصر مى زيستند معهذا هيچ كس را تواناى برابرى، با نظم و نثر سيد رضى نبود!
+
ثعالبى و خطیب بغدادى که از دانشمندان معاصر او مى باشند او را سرآمد شعراى دودمان ابوطالب دانسته اند، با این که در میان آن ها ادباى نامى و شعراى سخن  سنج و نکته پرداز بسیار بوده اند. با این که بر اثر تشویق پادشاهان آل بویه ادباء، شعراء، دانشمندان بسیارى در آن عصر مى زیستند معهذا هیچ کس را تواناى برابرى، با نظم و نثر سید رضى نبود!
  
صاحب بن عباد وزير دانشمند و سخن  گستر آل بويه كه بارها بر اشعار متنبى شاعر زبردست عرب خورده مى گرفت چنان شيفته اشعار سيد رضى مقام بلند ادبى او بود، كه شخصى را به بغداد فرستاد تا اشعار او را استنساخ نموده براى او ببرد، در آن موقع سيد رضى فقط بيست و شش سال داشت!
+
صاحب بن عباد وزیر دانشمند و سخن  گستر آل بویه که بارها بر اشعار متنبى شاعر زبردست عرب خورده مى گرفت چنان شیفته اشعار سید رضى مقام بلند ادبى او بود، که شخصى را به بغداد فرستاد تا اشعار او را استنساخ نموده براى او ببرد، در آن موقع سید رضى فقط بیست و شش سال داشت!
  
در بيست و نه سالگى قصيده اى در مرثيه ابوطاهر ناصرالدوله ساخت كه از بس داراى الفاظ زيبا و معانى بلند بود استادش ابن  جنى كتاب نفيسى در شرح ابيات آن نوشت و بدين گونه نبوغ و استعداد شاگرد نابغه اش را مورد تفقد و ستايش قرار داد! نظير اين اقدام را از كمتر استادى نسبت به شاگردش ديده ايم.
+
در بیست و نه سالگى قصیده اى در مرثیه ابوطاهر ناصرالدوله ساخت که از بس داراى الفاظ زیبا و معانى بلند بود استادش ابن  جنى کتاب نفیسى در شرح ابیات آن نوشت و بدین گونه نبوغ و استعداد شاگرد نابغه اش را مورد تفقد و ستایش قرار داد! نظیر این اقدام را از کمتر استادى نسبت به شاگردش دیده ایم.
  
'''ملكات فاضله سيد رضى'''
+
==ملکات فاضله سید رضى==
  
سيد رضى در عزت نفس، وفادارى، سخاوت، و ساير ملكات فاضله در عصر خود، مانند نداشت، نسبت به امور دينى و رعايت جهات شرعى سخت پابند بود و از تملق و چاپلوسى بى نهايت احتراز مى جست.
+
سید رضى در عزت نفس، وفادارى، سخاوت، و سایر ملکات فاضله در عصر خود، مانند نداشت، نسبت به امور دینى و رعایت جهات شرعى سخت پابند بود و از تملق و چاپلوسى بى نهایت احتراز مى جست.
  
در قصائدى كه در مدح خلفاى عباسى و سلاطين آل  بويه و وزراى آن ها و ساير دانشمندان مى سرود برخلاف عادت شعراء هيچ گاه از مرز حقيقت تجاوز نمى كرد، صله و جوائز و بخشش را از هيچ كس نمى پذيرفت. چند بار بخشش بهاءالدوله ديلمى را رد كرد، حتى وقتى كه پدرش به پاس قصيده نغزى كه سروده بود صله اى بوى داد، گفت چون به عنوان صله ى شعر و بخشش است نمى پذيرم! ولى در عوض، خود بسيار نظر بلند و دست و دل باز بود.
+
در قصائدى که در مدح خلفاى عباسى و سلاطین آل  بویه و وزراى آن ها و سایر دانشمندان مى سرود برخلاف عادت شعراء هیچ گاه از مرز حقیقت تجاوز نمى کرد، صله و جوائز و بخشش را از هیچ کس نمى پذیرفت. چند بار بخشش بهاءالدوله دیلمى را رد کرد، حتى وقتى که پدرش به پاس قصیده نغزى که سروده بود صله اى بوى داد، گفت چون به عنوان صله ى شعر و بخشش است نمى پذیرم! ولى در عوض، خود بسیار نظر بلند و دست و دل باز بود.
  
با همه گرفتارى كه داشت مدرسه اى تاسيس كرد و به تعليم و تربيت اهل  فضل همت گماشت و تمام هزينه مدرسه و دانشوريان آن را از كيسه فتوت خود مى پرداخت. يكى از دوستان سيد رضى كه سال ها ابواب مكاتبات در نظم و نثر ميانشان برقرار بود، ابواسحاق صابى بود كه از ادباى نامور عصر خود بود و كيش صابئيان داشت، هنگامى كه ابواسحاق در گذشت سيد رضى او را مرثيه گفت و چون حسودان بر وى خرده گرفتند گفت تاسف من بر علوم و فضائل ابواسحاق است نه بر بدن او!<ref> در پيرامون نهج  البلاغه  شهرستاني، هبه الدين، ص 12.</ref>
+
با همه گرفتارى که داشت مدرسه اى تاسیس کرد و به تعلیم و تربیت اهل  فضل همت گماشت و تمام هزینه مدرسه و دانشوریان آن را از کیسه فتوت خود مى پرداخت. یکى از دوستان سید رضى که سال ها ابواب مکاتبات در نظم و نثر میانشان برقرار بود، ابواسحاق صابى بود که از ادباى نامور عصر خود بود و کیش صابئیان داشت، هنگامى که ابواسحاق در گذشت سید رضى او را مرثیه گفت و چون حسودان بر وى خرده گرفتند گفت تاسف من بر علوم و فضائل ابواسحاق است نه بر بدن او!<ref> در پیرامون نهج  البلاغه  شهرستانی، هبه الدین، ص 12.</ref>
  
'''تحصيلات سيد رضى'''
+
==تحصیلات سید رضى==
  
سيد رضى از همان اوان كودكى با برادرش سيد مرتضى به اصحيل علوم مقدماتى پردات. هر دو برادر از ذوق شعرى سرشارى برخوردار بودند. ديوان هر كدام چندين جلد است، و شعر هر دو نيز در رديف بهترين و گرانبهاترين و زيباترين اشعار نغز عربى است، با اين فرق كه شعر سيد رضى را از سيد مرتضى لطيف تر و جالب تر دانسته اند.
+
سید رضى از همان اوان کودکى با برادرش سید مرتضى به اصحیل علوم مقدماتى پردات. هر دو برادر از ذوق شعرى سرشارى برخوردار بودند. دیوان هر کدام چندین جلد است، و شعر هر دو نیز در ردیف بهترین و گرانبهاترین و زیباترین اشعار نغز عربى است، با این فرق که شعر سید رضى را از سید مرتضى لطیف تر و جالب تر دانسته اند.
  
سيد رضى نزد دانشمندان مشهور عصر كه در [[بغداد]] مى زيستند در علوم مختلف و متداول مانند [[صرف]]، [[نحو]]، لغت عربيت، [[بلاغت]]، [[تفسير]]، [[حدیث]]، [[فقه]]، [[اصول]]، [[كلام]]، قرائت [[قرآن]] مجيد (كه در آن زمان داراى اهميت بسيار بود) به تحصيل پرداخت، و از هر كدام بهره ى لازم را گرفت، و بدين گونه معلومات خويش را در علوم و فنون معمول عصر تكميل نمود.
+
سید رضى نزد دانشمندان مشهور عصر که در [[بغداد]] مى زیستند در علوم مختلف و متداول مانند [[صرف]]، [[نحو]]، لغت عربیت، [[بلاغت]]، [[تفسیر]]، [[حدیث]]، [[فقه]]، [[اصول]]، [[کلام]]، قرائت [[قرآن]] مجید (که در آن زمان داراى اهمیت بسیار بود) به تحصیل پرداخت، و از هر کدام بهره ى لازم را گرفت، و بدین گونه معلومات خویش را در علوم و فنون معمول عصر تکمیل نمود.
  
سپس در همان سنين جوانى به تدريس آن ها و تاليف و تصنيف همت گماشت، و شاگردانى برازنده و آثارى ارزنده از خود به يادگار گذارد، كه از جمله [[نهج  البلاغه]] است، به شرحى كه خواهيم شناخت.
+
سپس در همان سنین جوانى به تدریس آن ها و تالیف و تصنیف همت گماشت، و شاگردانى برازنده و آثارى ارزنده از خود به یادگار گذارد، که از جمله [[نهج  البلاغه]] است، به شرحى که خواهیم شناخت.
  
'''استادان سيد رضى '''
+
'''استادان سید رضى '''
  
در اين جا لازم است فقط به ذكر اسامى استادان او اكتفا كنيم و تفصيل هر كدام و اين كه سيد رضى كدام رشته علمى را نزد هر يك از آنان آموخته است، به كتاب «سيد رضى مولف نهج  البلاغه» آمده است.
+
در این جا لازم است فقط به ذکر اسامى استادان او اکتفا کنیم و تفصیل هر کدام و این که سید رضى کدام رشته علمى را نزد هر یک از آنان آموخته است، به کتاب «سید رضى مولف نهج  البلاغه» آمده است.
  
لازم به ذكر است كه اساتيد او از علماى شيعه و سنى بوده اند. در آن زمان ها دانشمندان اسلامى بدون در نظر گرفتن مذهب به آموزش از يكديگر مى پرداختند، و همين نيز موجب گسترش علوم و فنون اسلامى گرديد، و اينك اساتيد سيد رضى به طور فهرست:
+
لازم به ذکر است که اساتید او از علماى شیعه و سنى بوده اند. در آن زمان ها دانشمندان اسلامى بدون در نظر گرفتن مذهب به آموزش از یکدیگر مى پرداختند، و همین نیز موجب گسترش علوم و فنون اسلامى گردید، و اینک اساتید سید رضى به طور فهرست:
  
# [[ابوسعيد سيرافى]]، دانشمند نحوى، يعنى استاد ادبيات عربى.
+
# [[ابوسعید سیرافى]]، دانشمند نحوى، یعنى استاد ادبیات عربى.
 
# [[ابوعلى فارسى]].
 
# [[ابوعلى فارسى]].
 
# [[ابوالفتح ابن جنى]].
 
# [[ابوالفتح ابن جنى]].
 
# [[ابوعبدالله مرزبانى]]، دانشمند محدث و مورخ و ادب دان مشهور.
 
# [[ابوعبدالله مرزبانى]]، دانشمند محدث و مورخ و ادب دان مشهور.
# [[شيخ مفيد]] فقيه متكلم (دانشمند عقايد و مذاهب) و مرجع بزرگ [[شيعه]].
+
# [[شیخ مفید]] فقیه متکلم (دانشمند عقاید و مذاهب) و مرجع بزرگ [[شیعه]].
# [[هارون بن موسى تلعكبرى]]، فقيه و محدث نامى شيعه كه از مشايخ عاليقدر حديث است.
+
# [[هارون بن موسى تلعکبرى]]، فقیه و محدث نامى شیعه که از مشایخ عالیقدر حدیث است.
# [[ابن نباته]]، خطيب و دانشمند مشهور.
+
# [[ابن نباته]]، خطیب و دانشمند مشهور.
# [[على بن عيسى ربعى]]، از علماى ادبيات عرب.
+
# [[على بن عیسى ربعى]]، از علماى ادبیات عرب.
# [[ابواسحاق ابراهيم بن احمد طبرى]].<ref> نگاهي كوتاه به زندگاني پرافتخار سيد رضي، علي دواني، ص 2 - 4.</ref>
+
# [[ابواسحاق ابراهیم بن احمد طبرى]].<ref> نگاهی کوتاه به زندگانی پرافتخار سید رضی، علی دوانی، ص 2 - 4.</ref>
  
'''آثار علمي و تأليفات سيد رضي'''
+
==آثار علمی و تألیفات سید رضی==
  
سيد رضي همچون برادرش داراي نبوغ خارق العاده اي بود و با اين كه از سن كودكي (10 سالگي) شعر مي سروده و بعضي از ادباء بزرگ او را از قريش هم شاعرتر مي دانند، و با اين كه بيش از 47 سال عمر نكرده و پس از 17 سالگي در امور سياسي و اجتماعي و قافله داري و رياست، وقتِ زيادي را گذرانده، عليرغم تمام اين امور، او را به [[حق]] مي توان يكي از علماء برجست؛ زمان خود دانست. و گرچه از نظر علمي در درجه اي پائين تر از سيد مرتضي بود، ولي نبوغ و هوش سرشار، توانست از او استادي بزرگ و معلمي شايان تقدير بسازد.
+
سید رضی همچون برادرش دارای نبوغ خارق العاده ای بود و با این که از سن کودکی (10 سالگی) شعر می سروده و بعضی از ادباء بزرگ او را از قریش هم شاعرتر می دانند، و با این که بیش از 47 سال عمر نکرده و پس از 17 سالگی در امور سیاسی و اجتماعی و قافله داری و ریاست، وقتِ زیادی را گذرانده، علیرغم تمام این امور، او را به [[حق]] می توان یکی از علماء برجست؛ زمان خود دانست. و گرچه از نظر علمی در درجه ای پائین تر از سید مرتضی بود، ولی نبوغ و هوش سرشار، توانست از او استادی بزرگ و معلمی شایان تقدیر بسازد.
  
سيد رضي با گردآوري سخنان و خطبه ها و نامه ها و كلمات قصار [[امیرالمومنین]] علیه السلام خدمتي بزرگ به عالم انسانيت نموده، و اين خود كافي است كه او را در جمل، پاسداران [[اسلام]] بشماريم ولي اين تنها خدمت او نيست، بلكه او داراي آثار و كتاب هائي ارزنده و مفيد است، كه هر چند بسياري از آن ها از بين رفته و بدست ما نرسيده، اما همين مقدار كه الآن در دسترس است، دليلي بر گستردگي افق علمي سيد رضي رحمة الله عليه مي باشد.
+
سید رضی با گردآوری سخنان و خطبه ها و نامه ها و کلمات قصار [[امیرالمومنین]] علیه السلام خدمتی بزرگ به عالم انسانیت نموده، و این خود کافی است که او را در جمل، پاسداران [[اسلام]] بشماریم ولی این تنها خدمت او نیست، بلکه او دارای آثار و کتاب هائی ارزنده و مفید است، که هر چند بسیاری از آن ها از بین رفته و بدست ما نرسیده، اما همین مقدار که الآن در دسترس است، دلیلی بر گستردگی افق علمی سید رضی رحمة الله علیه می باشد.
  
اينك برخي از اين آثار را مي شماريم:
+
اینک برخی از این آثار را می شماریم:
  
* نهج البلاغة: اين كتاب شريف بي نياز از تعريف است، و كمتر مسلماني را مي توان ديد كه پس از [[قرآن]]، از اين كتاب استفاده نكند. سيد رضي بر اساس ذوق ادبي خود، گفتارها و نوشته هاي بي نهايت بليغ و فصيح حضرت اميرالمؤمنين علیه السلام را كه سرشار از لطائف ادبي و الفاظ زيبا و محسنات لفظي است جمع آوري كرده، و بعضي از واژه هاي دشوار را شرح و تفسير نموده كه شايد جز او كمتر كسي مي توانست آن ها را بفهمد. تاكنون تفسيرها و شرح هاي بي شماري بر نهج البلاغه شده است.
+
* نهج البلاغة: این کتاب شریف بی نیاز از تعریف است، و کمتر مسلمانی را می توان دید که پس از [[قرآن]]، از این کتاب استفاده نکند. سید رضی بر اساس ذوق ادبی خود، گفتارها و نوشته های بی نهایت بلیغ و فصیح حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را که سرشار از لطائف ادبی و الفاظ زیبا و محسنات لفظی است جمع آوری کرده، و بعضی از واژه های دشوار را شرح و تفسیر نموده که شاید جز او کمتر کسی می توانست آن ها را بفهمد. تاکنون تفسیرها و شرح های بی شماری بر نهج البلاغه شده است.
  
* حقائق التاويل في متشابه التنزيل: اين كتاب دليلي زنده و گويا بر توانائي علمي و گستردگي سطح معلومات او مي باشد. اين اثر علمي همچنان كه از نامش پيدا است، تفسير متشابهات قرآن است. متأسفانه به جز جلد پنجم اين كتاب از جلدهاي ديگرش اثري نيست، و اي كاش ساير جلدهايش نيز موجود بود، تا اين كه بيشتر اين بزرگوار را مي شناختيم و از محضر درسش بالاترين استفاده را مي نموديم.
+
* حقائق التاویل فی متشابه التنزیل: این کتاب دلیلی زنده و گویا بر توانائی علمی و گستردگی سطح معلومات او می باشد. این اثر علمی همچنان که از نامش پیدا است، تفسیر متشابهات قرآن است. متأسفانه به جز جلد پنجم این کتاب از جلدهای دیگرش اثری نیست، و ای کاش سایر جلدهایش نیز موجود بود، تا این که بیشتر این بزرگوار را می شناختیم و از محضر درسش بالاترین استفاده را می نمودیم.
  
* رسائل الشريف الرَّضي: نامه هائي است كه در طول مدت زندگي نوشته است. اين كتاب در سه جلد به چاپ رسيده است.
+
* رسائل الشریف الرَّضی: نامه هائی است که در طول مدت زندگی نوشته است. این کتاب در سه جلد به چاپ رسیده است.
  
* ديوان شعر.
+
* دیوان شعر.
  
* مجازات الآثار النبوية.
+
* مجازات الآثار النبویة.
  
* [[تلخيص البيان عن مجازات القرآن]].
+
* [[تلخیص البیان عن مجازات القرآن]].
  
* الزيادات في شعرأبى تمامٍ.
+
* الزیادات فی شعرأبى تمامٍ.
  
* تعليق خلاف الفقهاء.
+
* تعلیق خلاف الفقهاء.
  
 
* اخبار قضاة بغداد.
 
* اخبار قضاة بغداد.
سطر ۱۰۳: سطر ۱۰۳:
 
* الخصائص.<ref> پاسدار اسلام، شماره: 6، خرداد 1361، سال اول.</ref>
 
* الخصائص.<ref> پاسدار اسلام، شماره: 6، خرداد 1361، سال اول.</ref>
  
'''نهج البلاغه و سيد رضي'''
+
==نهج البلاغه و سید رضی==
  
به طوري که گفتيم سيد رضي تمام علوم متداول آن روز را از استادان طراز اول عصر و مبتکران آن فراگرفت و از سن هفده سالگي در آن علوم کتاب ها نوشت. تأليفات او
+
به طوری که گفتیم سید رضی تمام علوم متداول آن روز را از استادان طراز اول عصر و مبتکران آن فراگرفت و از سن هفده سالگی در آن علوم کتاب ها نوشت. تألیفات او
  
در شمار عالي ترين آثار ديني و علمي [[شيعه]] است و در کمال نفاست و عظمت مي باشد.
+
در شمار عالی ترین آثار دینی و علمی [[شیعه]] است و در کمال نفاست و عظمت می باشد.
  
مشهورترين آثار جاويدان او کتاب بزرگ «نهج البلاغه» است که شهرت جهاني دارد و از همان زمان تأليفش تاکنون مورد توجه و تحسين دانشمندان و ادباي عالم واقع گرديده است و خود بهترين معرف نبوغ و شخصيت مؤلف بزرگوار آن، «سيد رضي» است.
+
مشهورترین آثار جاویدان او کتاب بزرگ «نهج البلاغه» است که شهرت جهانی دارد و از همان زمان تألیفش تاکنون مورد توجه و تحسین دانشمندان و ادبای عالم واقع گردیده است و خود بهترین معرف نبوغ و شخصیت مؤلف بزرگوار آن، «سید رضی» است.
  
سيد رضي [[خطبه‌]]ها و کلمات و نامه‌هاي مولاي متقيان [[امام علی]] عليه السلام را که بعد از [[قرآن]] مجيد عالي ترين دستور العمل زندگي و سبب توجه مردم به مبدأ و [[معاد]] است از لابلاي کتب و رسائل بيرون آورده و با سبکي دلپذير که حاکي از حسن سليقه و ذوق سرشار اوست در چهار بخش مرتب نمود و بعلاوه مقدمه‌اي فصيح و بليغ که بر آن نوشت در هر مورد نکات برجسته و اشارات لطيفه سخنان شاه ولايت را توضيح داده و بالنتيجه بزرگترين اثر جاويدان را که از مغز نوراني و بزرگ دومين شخصيت عالم انسانيت تراوش نموده است به صورت کتابي جامع و کامل در اختيار جهانيان گذارد و از اين راه خدمتي بزرگ به [[مذهب تشيع]] نمود که تا جهان پايدار است بي شک اثر فناناپذير او نيز باقي خواهد ماند.
+
سید رضی [[خطبه‌]]ها و کلمات و نامه‌های مولای متقیان [[امام علی]] علیه السلام را که بعد از [[قرآن]] مجید عالی ترین دستور العمل زندگی و سبب توجه مردم به مبدأ و [[معاد]] است از لابلای کتب و رسائل بیرون آورده و با سبکی دلپذیر که حاکی از حسن سلیقه و ذوق سرشار اوست در چهار بخش مرتب نمود و بعلاوه مقدمه‌ای فصیح و بلیغ که بر آن نوشت در هر مورد نکات برجسته و اشارات لطیفه سخنان شاه ولایت را توضیح داده و بالنتیجه بزرگترین اثر جاویدان را که از مغز نورانی و بزرگ دومین شخصیت عالم انسانیت تراوش نموده است به صورت کتابی جامع و کامل در اختیار جهانیان گذارد و از این راه خدمتی بزرگ به [[مذهب تشیع]] نمود که تا جهان پایدار است بی شک اثر فناناپذیر او نیز باقی خواهد ماند.
  
از زمان تأليف [[نهج البلاغه]] که قرن چهارم هجري است تاکنون بيش از شصت کتاب بزرگ در شرح و ترجمه آن نوشته شده است! که معروفترين آن ها: شرح ابن ابي الحديد معتزلي شرح [[ابن ميثم بحراني]]. شرح شيخ محمد عبده و شرح ميرزا حبيب الله خوئي است که اخيراً تجديد چاپ شده و دو جلد آن نيز طبع درآمده است.
+
از زمان تألیف [[نهج البلاغه]] که قرن چهارم هجری است تاکنون بیش از شصت کتاب بزرگ در شرح و ترجمه آن نوشته شده است! که معروفترین آن ها: شرح ابن ابی الحدید معتزلی شرح [[ابن میثم بحرانی]]. شرح شیخ محمد عبده و شرح میرزا حبیب الله خوئی است که اخیراً تجدید چاپ شده و دو جلد آن نیز طبع درآمده است.
  
'''شاگردان سيد رضى '''
+
==شاگردان سید رضى==
  
از تعداد كامل شاگردان سيد رضى اطلاعى نداريم. چنان كه خواهيم گفت او به واسطه مناصبى كه داشت كمتر در عمر كوتاه خود فرصت يافته است به پرورش شاگردان و تدريس علومى كه اندوخته بود همت گمارد.
+
از تعداد کامل شاگردان سید رضى اطلاعى نداریم. چنان که خواهیم گفت او به واسطه مناصبى که داشت کمتر در عمر کوتاه خود فرصت یافته است به پرورش شاگردان و تدریس علومى که اندوخته بود همت گمارد.
  
با اين وصف [[علامه امينى]] مولف كتاب گرانقدر «الغدير» به پيروى از محدث بزرگوار حاج ميراز حسين نورى در خاتمه كتاب «[[مستدرك الوسائل]]» اين عده را نام مى برد كه شاگرد سيد رضى بوده اند يا از وى روايت كرده اند. اينان همگى از علماى نامى مى باشند:
+
با این وصف [[علامه امینى]] مولف کتاب گرانقدر «الغدیر» به پیروى از محدث بزرگوار حاج میراز حسین نورى در خاتمه کتاب «[[مستدرک الوسائل]]» این عده را نام مى برد که شاگرد سید رضى بوده اند یا از وى روایت کرده اند. اینان همگى از علماى نامى مى باشند:
  
# دانشمند فقيه عاليقدر [[شيخ جعفر بن محمد دوريستى]].
+
# دانشمند فقیه عالیقدر [[شیخ جعفر بن محمد دوریستى]].
# شيخ ابوعبدالله محمد بن على حلوانى.
+
# شیخ ابوعبدالله محمد بن على حلوانى.
 
# قاضى ابوالمعالى احمد بن على بن قدامه.
 
# قاضى ابوالمعالى احمد بن على بن قدامه.
# ابو زيد سيد عبدالله بن على كيابكى.
+
# ابو زید سید عبدالله بن على کیابکى.
# ابوبكر احمد بن حسين بن احمد نيشابورى خزاعى.
+
# ابوبکر احمد بن حسین بن احمد نیشابورى خزاعى.
 
# ابومنصور محمد بن ابى نصر.
 
# ابومنصور محمد بن ابى نصر.
# قاضى سيد ابوالحسن على بن بندارد.
+
# قاضى سید ابوالحسن على بن بندارد.
# شيخ مفيد عبدالرحمن بن احمد بن يحيى.<ref> نگاهي كوتاه به زندگاني پرافتخار سيد رضي، علي دواني، ص 5.</ref>
+
# شیخ مفید عبدالرحمن بن احمد بن یحیى.<ref> نگاهی کوتاه به زندگانی پرافتخار سید رضی، علی دوانی، ص 5.</ref>
  
'''وفات سيد رضي'''
+
==وفات سید رضی==
  
با اين همه بايد گفت: خوش درخشيد ولي دولت مستعجل بود! زيرا اين بزرگمرد که مجموعه‌ي فضائل و کمالات بود در سن 47 سالگي که در اوج شهرت بود و جهان آن روز انتظار خدمات و آثار قلمي تابناکتري را از او داشتند در سال 406 چشم از جهان بپوشيد و [[روح]] بلند پروازش که قفس دنيا را براي طيران خود کوچک مي ديد. به ملکوت اعلي پرواز نمود.<ref> درس هايي از مکتب اسلام، شماره مسلسل 5، شماره 5، فروردين 1338.</ref>
+
با این همه باید گفت: خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود! زیرا این بزرگمرد که مجموعه‌ی فضائل و کمالات بود در سن 47 سالگی که در اوج شهرت بود و جهان آن روز انتظار خدمات و آثار قلمی تابناکتری را از او داشتند در سال 406 چشم از جهان بپوشید و [[روح]] بلند پروازش که قفس دنیا را برای طیران خود کوچک می دید. به ملکوت اعلی پرواز نمود.<ref> درس هایی از مکتب اسلام، شماره مسلسل 5، شماره 5، فروردین 1338.</ref>
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
<references/>
 
<references/>
----
+
 
'''پیوندها'''
+
==پیوندها==
  
 
* '''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=64204&scope=95YYli2geUE6WXkzcOE4WbM0nmC28TyV&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%B3%D9%8A%D8%AF%20%D8%B1%D8%B6%D9%8A&field=&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true زندگینامه 1]'''
 
* '''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=64204&scope=95YYli2geUE6WXkzcOE4WbM0nmC28TyV&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%B3%D9%8A%D8%AF%20%D8%B1%D8%B6%D9%8A&field=&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true زندگینامه 1]'''

نسخهٔ ‏۲۲ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۲۹

سید رضى کیست؟

سید رضى که نامش محمد است، و کنیه اش ابوالحسن و ملقب به «شریف رضى» و «ذوالحسبین» و... بوده و ما در زبان فارسى او را به نام «سید رضى» مى شناسیم در سال 359 هجرى قمرى، رد یک خانواده مشهور دینى و علمى در شهر تاریخى بغداد دیده به دنیا گشود.

پدرش «حسین بن احمد» معروف به طاهر ذوالمناقب شخصیتى بزرگ داشت و مردى بلند آوازه بود. او به عنوان نامى ترین شخصیت علوى عصر بارها به منصب «نقابت» یعنى سرپرستى علویان و سادات دودمان ابوطالب و امارت حاج یعنى رسیدگى به امور زائران خانه خدا که مناصبى بس بزرگ بود رسید. همچنین خلفاى عباسى و سلاطین آل بویه و حمدانى سوریه و... از وجود او که داراى عقل و تدبیرى قابل تحسین و نفوذ کلامى زایدالوصف بود، براى میانجى گرى استفاده کرده، و پیوسته براى تامین این منظور از جانب آن ها به سفارت مى رفت.

به گفته ابن ابى الحدید معتزلى دانشمند نامى عامه در مقدمه شرح نهج البلاغه ضمن شرح حال سید رضى «مشکل نبود که در این میانجى گری ها به سرپنجه تدبیر و اندیشه او حل و فصل نگردد».

ما در سید رضى «فاطمه» دختر بافضیلت حسین بن احمد علوى معروف به «داعى صغیر» است. که از دانشمندان عصر بوده است. به گفته بعضى از دانشمندان، شیخ مفید مرجع اعلم عصر و پیشواى شیعیان آن روز کتاب «احکام النساء» را به خاطر آن بانوى دانشمند بافضیلت نوشته و در آغاز آن اشاره به شخصیت ممتاز وى نموده است.

فاطمه مادر سید رضى و همسر طاهر ذوالمناقب و دختر داعى صغیر، نوره ى حسن بن على معروف به «ناصر حق» و «ناصر کبیر» است که از شخصیت هاى بزرگ علمى عصر و از قهرمانان خاندان پیغمبر بوده، و بیشتر مردم مازندارن و گیلان و دیلم و نواحى اطراف قزوین تا گیلان را به دین اسلام و مذهب پاک تشیع مشرف ساخت، و در حقیقت، اسلام و تشیع مردم مازندران و گیلان و رودبار یادگار جد مادرى سید رضى است که مرد علم و شمشیر بوده، و با قیام خود مزدوران بنى عباس را که سیاه جامگان خوانده مى شوند از آن جا بیرون کرد و سال ها با سامانیان که وابستگان به دربار خلافت آل عباس بودند، پیکارها نمود.

سید رضى از جانب پدر با چهار واسطه به حضرت موسى بن جعفر امام کاظم علیه السلام مى پیوندد، و از طرف مادر نیز با شش واسطه به حضرت امام زین العابدین على بن الحسین علیه السلام نسبت مى رساند. نیاکان پدرى و مادرى او تا امام معصوم همگى از اعلام دین و علماى مذهب و شخصیت هاى سرشناس شیعه و مردان دلیر و نامور و خدمتگذاران صمیمى اسلام بوده اند، به شرحى که در کتاب مفصل خود آورده ایم.

سید رضى با این نسبت کوتاه به ائمه ى طاهرین که از هر دو سوى نیز به سالار شهیدان امام حسین علیه السلام منسوب است، از افتخارى دیگر زائد بر افتخاراتش برخوردار مى باشد. این معنى را ابوالعلاى معرى شاعر نابغه دانشمند معروف در شعرى یادآور شده است.

سید رضى برادر کوچکتر سید مرتضى است که نامش «على» و چهار سال از او بزرگتر بوده و در سال 335 ه. در بغداد متولد گشته است. سید مرتضى برادر بزرگ سید رضى که دوران تصحیل خود را با برادرش رضى بسر آورد، و اغلب هر دو با هم نزد استادان مشترکى تحصیل مى کردند، از نوابغ اسلام و فقیه عالیقدر شیعه و دانشمند بلند آوازه ى ماست.

او پس از استادش شیخ مفید اعلم علماى شیعه بلکه بزرگترین و مشهورترین دانشمند اسلام در نیمه اول قرن پنجم هجرى بود و در بغداد مرکز دانش جهان اسلام مانند ستاره زهره در میان انبوه ستارگان پرفروغ آسمان علم و معرفت مى درخشید. سید مرتضى دانشمندى فقیه، نویسنده، شاعر، متفکر، و در تمامى علوم متداول عصر یگانه زمان بود، و در کلیه علوم و فنون اسلامى نیز کتاب نوشته، و کتابهایش از بهترین کتب مشابه خود مى باشد. کتابهاى: غرر و درر، الذریعه، تنزیه الانبیاء، مسائل ناصریات، طیف الخیال، الشافى، و دیوان شعرش که چند جلد است، از کتب مشهور اوست.

سید مرتضى از جمله مدرسه اى تاسیس کرده بود، و به تربیت و پرورش شاگردان همت مى گماشت. یکى از شاگردان نامى و پرافتخار او محمد بن حسن طوسى معروف به «شیخ طوسى» است که مانند خود او و سید رضى نخست شاگرد شیخ مفید بود، و پس از رحلت مفید، شاگرد برازنده ى سید مرتضى بشمار مى رفت، و پس از سید سرآمد فقهاى شیعه و نامى ترین دانشمندان عصر بود.[۱]

نبوغ سید رضى

سید رضى از همان زمانی که تازه به محضر استاد راه یافت موجب اعجاب استاد و شاگردان او قرار گرفت و هر چه از نردبان بزرگى بالا مى رفت بیشتر در مورد تحسین دانشمندان و حسادت دشمنان که نمى توانستند نبوغ او را ببیند واقع مى شد.

داستان پاسخى که او در سن نه سالگى به پرسش استادش «سیرافى» نحوى معروف داد و حاضران مجلس را از تیزهوشى خود به شگفت آورد مشهور است. وى در خردسالى همراه برادرش سید مرتضى به استفاده فقه و دیگر علوم دین از محضر شیخ مفید پرداخت، و شرح اصول خمسه و کتاب «العمده» را نزد قاضى عبدالجبار معتزلى که از متکلمین و اصولیان اهل سنت بود آموخت همچنین علم حدیث را از محمد بن عمران مرزبانى و ابوموسى تلعکبرى و ابوابى از فقه را از محمد بن خوارزمى و علم قرائت را با همه روایات آن از ابوحفض عمر بن ابراهیم کنانى فراگرفت و هم مختصر طحاوى را نزد خوارزمى خواند.

و نیز مختصر ابوالحسن کرخى را نزد ابومحمد اسد اکفانى و نحو علوم عربیت را از على بن عیسى رمانى فراگرفت و علم عروض را از ابواسحاق زجاج که از مبتکرین نحو بود، و قوافى را نزد اخفش که او نیز در علم نحو از دانشمندان صاحب راى است خواند و هم پاره اى از علوم عربیت را نزد ابن جنى نحوى معروف و قسمتى از فنون بلاغت و ادبیات را از ابن نباته خطیب، آموخت.

سید رضى علوم یاد شده را پیش از بلوغ نزد نامبردگان که همه از اساتید مسلم فن و مبتکرین علوم عربیت بودند تحصیل نمود! در ده سالگى شروع به گفتن شعر کرد، قصائدى که در آن سن سروده هم اکنون در دیوانش موجود و به تنهائى نماینده فکر مواج و قریحه سیال و ذوق خداداد اوست.

در هفده سالگى اقدام به تدریس و تالیف و تصنیف نمود و بالاخره در بیست سالگى از تمام علوم متداول آن عصر فراغت حاصل کرد! سید رضى در فراگرفتن علوم بسیار حریص بود از هر کسى که مى توانست بهره مند گردد، خوددارى نمى کرد و در این خصوص میان شیعه و سنى و مسلمان و کافر فرق نمى گذاشت!!

مقام سید رضى در ادبیات عرب

سید رضى گذشته از مقام فقاهت و تبحرى که در تفسیر قرآن و سایر علوم دینى داشته، پیش از آن که بیستمین بهار عمر را پشت سر بگذارد استاد مسلم عصر در ادبیات عرب بود، و در نظم و نثر نظیر و مانند نداشت.

ثعالبى و خطیب بغدادى که از دانشمندان معاصر او مى باشند او را سرآمد شعراى دودمان ابوطالب دانسته اند، با این که در میان آن ها ادباى نامى و شعراى سخن سنج و نکته پرداز بسیار بوده اند. با این که بر اثر تشویق پادشاهان آل بویه ادباء، شعراء، دانشمندان بسیارى در آن عصر مى زیستند معهذا هیچ کس را تواناى برابرى، با نظم و نثر سید رضى نبود!

صاحب بن عباد وزیر دانشمند و سخن گستر آل بویه که بارها بر اشعار متنبى شاعر زبردست عرب خورده مى گرفت چنان شیفته اشعار سید رضى مقام بلند ادبى او بود، که شخصى را به بغداد فرستاد تا اشعار او را استنساخ نموده براى او ببرد، در آن موقع سید رضى فقط بیست و شش سال داشت!

در بیست و نه سالگى قصیده اى در مرثیه ابوطاهر ناصرالدوله ساخت که از بس داراى الفاظ زیبا و معانى بلند بود استادش ابن جنى کتاب نفیسى در شرح ابیات آن نوشت و بدین گونه نبوغ و استعداد شاگرد نابغه اش را مورد تفقد و ستایش قرار داد! نظیر این اقدام را از کمتر استادى نسبت به شاگردش دیده ایم.

ملکات فاضله سید رضى

سید رضى در عزت نفس، وفادارى، سخاوت، و سایر ملکات فاضله در عصر خود، مانند نداشت، نسبت به امور دینى و رعایت جهات شرعى سخت پابند بود و از تملق و چاپلوسى بى نهایت احتراز مى جست.

در قصائدى که در مدح خلفاى عباسى و سلاطین آل بویه و وزراى آن ها و سایر دانشمندان مى سرود برخلاف عادت شعراء هیچ گاه از مرز حقیقت تجاوز نمى کرد، صله و جوائز و بخشش را از هیچ کس نمى پذیرفت. چند بار بخشش بهاءالدوله دیلمى را رد کرد، حتى وقتى که پدرش به پاس قصیده نغزى که سروده بود صله اى بوى داد، گفت چون به عنوان صله ى شعر و بخشش است نمى پذیرم! ولى در عوض، خود بسیار نظر بلند و دست و دل باز بود.

با همه گرفتارى که داشت مدرسه اى تاسیس کرد و به تعلیم و تربیت اهل فضل همت گماشت و تمام هزینه مدرسه و دانشوریان آن را از کیسه فتوت خود مى پرداخت. یکى از دوستان سید رضى که سال ها ابواب مکاتبات در نظم و نثر میانشان برقرار بود، ابواسحاق صابى بود که از ادباى نامور عصر خود بود و کیش صابئیان داشت، هنگامى که ابواسحاق در گذشت سید رضى او را مرثیه گفت و چون حسودان بر وى خرده گرفتند گفت تاسف من بر علوم و فضائل ابواسحاق است نه بر بدن او![۲]

تحصیلات سید رضى

سید رضى از همان اوان کودکى با برادرش سید مرتضى به اصحیل علوم مقدماتى پردات. هر دو برادر از ذوق شعرى سرشارى برخوردار بودند. دیوان هر کدام چندین جلد است، و شعر هر دو نیز در ردیف بهترین و گرانبهاترین و زیباترین اشعار نغز عربى است، با این فرق که شعر سید رضى را از سید مرتضى لطیف تر و جالب تر دانسته اند.

سید رضى نزد دانشمندان مشهور عصر که در بغداد مى زیستند در علوم مختلف و متداول مانند صرف، نحو، لغت عربیت، بلاغت، تفسیر، حدیث، فقه، اصول، کلام، قرائت قرآن مجید (که در آن زمان داراى اهمیت بسیار بود) به تحصیل پرداخت، و از هر کدام بهره ى لازم را گرفت، و بدین گونه معلومات خویش را در علوم و فنون معمول عصر تکمیل نمود.

سپس در همان سنین جوانى به تدریس آن ها و تالیف و تصنیف همت گماشت، و شاگردانى برازنده و آثارى ارزنده از خود به یادگار گذارد، که از جمله نهج البلاغه است، به شرحى که خواهیم شناخت.

استادان سید رضى

در این جا لازم است فقط به ذکر اسامى استادان او اکتفا کنیم و تفصیل هر کدام و این که سید رضى کدام رشته علمى را نزد هر یک از آنان آموخته است، به کتاب «سید رضى مولف نهج البلاغه» آمده است.

لازم به ذکر است که اساتید او از علماى شیعه و سنى بوده اند. در آن زمان ها دانشمندان اسلامى بدون در نظر گرفتن مذهب به آموزش از یکدیگر مى پرداختند، و همین نیز موجب گسترش علوم و فنون اسلامى گردید، و اینک اساتید سید رضى به طور فهرست:

  1. ابوسعید سیرافى، دانشمند نحوى، یعنى استاد ادبیات عربى.
  2. ابوعلى فارسى.
  3. ابوالفتح ابن جنى.
  4. ابوعبدالله مرزبانى، دانشمند محدث و مورخ و ادب دان مشهور.
  5. شیخ مفید فقیه متکلم (دانشمند عقاید و مذاهب) و مرجع بزرگ شیعه.
  6. هارون بن موسى تلعکبرى، فقیه و محدث نامى شیعه که از مشایخ عالیقدر حدیث است.
  7. ابن نباته، خطیب و دانشمند مشهور.
  8. على بن عیسى ربعى، از علماى ادبیات عرب.
  9. ابواسحاق ابراهیم بن احمد طبرى.[۳]

آثار علمی و تألیفات سید رضی

سید رضی همچون برادرش دارای نبوغ خارق العاده ای بود و با این که از سن کودکی (10 سالگی) شعر می سروده و بعضی از ادباء بزرگ او را از قریش هم شاعرتر می دانند، و با این که بیش از 47 سال عمر نکرده و پس از 17 سالگی در امور سیاسی و اجتماعی و قافله داری و ریاست، وقتِ زیادی را گذرانده، علیرغم تمام این امور، او را به حق می توان یکی از علماء برجست؛ زمان خود دانست. و گرچه از نظر علمی در درجه ای پائین تر از سید مرتضی بود، ولی نبوغ و هوش سرشار، توانست از او استادی بزرگ و معلمی شایان تقدیر بسازد.

سید رضی با گردآوری سخنان و خطبه ها و نامه ها و کلمات قصار امیرالمومنین علیه السلام خدمتی بزرگ به عالم انسانیت نموده، و این خود کافی است که او را در جمل، پاسداران اسلام بشماریم ولی این تنها خدمت او نیست، بلکه او دارای آثار و کتاب هائی ارزنده و مفید است، که هر چند بسیاری از آن ها از بین رفته و بدست ما نرسیده، اما همین مقدار که الآن در دسترس است، دلیلی بر گستردگی افق علمی سید رضی رحمة الله علیه می باشد.

اینک برخی از این آثار را می شماریم:

  • نهج البلاغة: این کتاب شریف بی نیاز از تعریف است، و کمتر مسلمانی را می توان دید که پس از قرآن، از این کتاب استفاده نکند. سید رضی بر اساس ذوق ادبی خود، گفتارها و نوشته های بی نهایت بلیغ و فصیح حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را که سرشار از لطائف ادبی و الفاظ زیبا و محسنات لفظی است جمع آوری کرده، و بعضی از واژه های دشوار را شرح و تفسیر نموده که شاید جز او کمتر کسی می توانست آن ها را بفهمد. تاکنون تفسیرها و شرح های بی شماری بر نهج البلاغه شده است.
  • حقائق التاویل فی متشابه التنزیل: این کتاب دلیلی زنده و گویا بر توانائی علمی و گستردگی سطح معلومات او می باشد. این اثر علمی همچنان که از نامش پیدا است، تفسیر متشابهات قرآن است. متأسفانه به جز جلد پنجم این کتاب از جلدهای دیگرش اثری نیست، و ای کاش سایر جلدهایش نیز موجود بود، تا این که بیشتر این بزرگوار را می شناختیم و از محضر درسش بالاترین استفاده را می نمودیم.
  • رسائل الشریف الرَّضی: نامه هائی است که در طول مدت زندگی نوشته است. این کتاب در سه جلد به چاپ رسیده است.
  • دیوان شعر.
  • مجازات الآثار النبویة.
  • الزیادات فی شعرأبى تمامٍ.
  • تعلیق خلاف الفقهاء.
  • اخبار قضاة بغداد.

نهج البلاغه و سید رضی

به طوری که گفتیم سید رضی تمام علوم متداول آن روز را از استادان طراز اول عصر و مبتکران آن فراگرفت و از سن هفده سالگی در آن علوم کتاب ها نوشت. تألیفات او

در شمار عالی ترین آثار دینی و علمی شیعه است و در کمال نفاست و عظمت می باشد.

مشهورترین آثار جاویدان او کتاب بزرگ «نهج البلاغه» است که شهرت جهانی دارد و از همان زمان تألیفش تاکنون مورد توجه و تحسین دانشمندان و ادبای عالم واقع گردیده است و خود بهترین معرف نبوغ و شخصیت مؤلف بزرگوار آن، «سید رضی» است.

سید رضی خطبه‌ها و کلمات و نامه‌های مولای متقیان امام علی علیه السلام را که بعد از قرآن مجید عالی ترین دستور العمل زندگی و سبب توجه مردم به مبدأ و معاد است از لابلای کتب و رسائل بیرون آورده و با سبکی دلپذیر که حاکی از حسن سلیقه و ذوق سرشار اوست در چهار بخش مرتب نمود و بعلاوه مقدمه‌ای فصیح و بلیغ که بر آن نوشت در هر مورد نکات برجسته و اشارات لطیفه سخنان شاه ولایت را توضیح داده و بالنتیجه بزرگترین اثر جاویدان را که از مغز نورانی و بزرگ دومین شخصیت عالم انسانیت تراوش نموده است به صورت کتابی جامع و کامل در اختیار جهانیان گذارد و از این راه خدمتی بزرگ به مذهب تشیع نمود که تا جهان پایدار است بی شک اثر فناناپذیر او نیز باقی خواهد ماند.

از زمان تألیف نهج البلاغه که قرن چهارم هجری است تاکنون بیش از شصت کتاب بزرگ در شرح و ترجمه آن نوشته شده است! که معروفترین آن ها: شرح ابن ابی الحدید معتزلی شرح ابن میثم بحرانی. شرح شیخ محمد عبده و شرح میرزا حبیب الله خوئی است که اخیراً تجدید چاپ شده و دو جلد آن نیز طبع درآمده است.

شاگردان سید رضى

از تعداد کامل شاگردان سید رضى اطلاعى نداریم. چنان که خواهیم گفت او به واسطه مناصبى که داشت کمتر در عمر کوتاه خود فرصت یافته است به پرورش شاگردان و تدریس علومى که اندوخته بود همت گمارد.

با این وصف علامه امینى مولف کتاب گرانقدر «الغدیر» به پیروى از محدث بزرگوار حاج میراز حسین نورى در خاتمه کتاب «مستدرک الوسائل» این عده را نام مى برد که شاگرد سید رضى بوده اند یا از وى روایت کرده اند. اینان همگى از علماى نامى مى باشند:

  1. دانشمند فقیه عالیقدر شیخ جعفر بن محمد دوریستى.
  2. شیخ ابوعبدالله محمد بن على حلوانى.
  3. قاضى ابوالمعالى احمد بن على بن قدامه.
  4. ابو زید سید عبدالله بن على کیابکى.
  5. ابوبکر احمد بن حسین بن احمد نیشابورى خزاعى.
  6. ابومنصور محمد بن ابى نصر.
  7. قاضى سید ابوالحسن على بن بندارد.
  8. شیخ مفید عبدالرحمن بن احمد بن یحیى.[۵]

وفات سید رضی

با این همه باید گفت: خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود! زیرا این بزرگمرد که مجموعه‌ی فضائل و کمالات بود در سن 47 سالگی که در اوج شهرت بود و جهان آن روز انتظار خدمات و آثار قلمی تابناکتری را از او داشتند در سال 406 چشم از جهان بپوشید و روح بلند پروازش که قفس دنیا را برای طیران خود کوچک می دید. به ملکوت اعلی پرواز نمود.[۶]

پانویس

  1. نگاهی کوتاه به زندگانی پرافتخار سید رضی، علی دوانی، ص 2.
  2. در پیرامون نهج البلاغه شهرستانی، هبه الدین، ص 12.
  3. نگاهی کوتاه به زندگانی پرافتخار سید رضی، علی دوانی، ص 2 - 4.
  4. پاسدار اسلام، شماره: 6، خرداد 1361، سال اول.
  5. نگاهی کوتاه به زندگانی پرافتخار سید رضی، علی دوانی، ص 5.
  6. درس هایی از مکتب اسلام، شماره مسلسل 5، شماره 5، فروردین 1338.

پیوندها