سیر منطقی به صورت کامل رعایت نشده
مقاله بدون شناسه یا دارای شناسه ضعیف است
کیفیت پژوهش متوسط است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

تلاوت قرآن

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۵۶ توسط سید مهدی خدایی (بحث | مشارکت‌ها) (مقدار تلاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

خواندن قرآن کریم با آرامش و بزرگداشت آن

معنای تلاوت

تلاوت از ریشه « ت ـ ل ـ و » در لغت به معناى متابعت است[۱]. مُتابعت گاهى جسمانى و گاهى با پیروى از مواعظ و حکمت ها و گاهى با قرائت و تدبّر در معناست[۲]؛ مانند: «إِنَّ الَّذينَ يَتْلُونَ كِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً يَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ».[۳]؛ كسانى كه كتاب الهى را تلاوت مى‏ كنند و نماز را برپا مى‏ دارند و از آنچه به آنان روزى داده‏ايم پنهان و آشكار انفاق مى‏ كنند، تجارتى (پرسود و) بى ‏زيان و خالى از كساد را اميد دارند

به گفته راغب، تلاوت ویژه پیروى از کتاب هاى آسمانى است؛ خواه با خواندن آن باشد که گویا قارى در پى کلمات و معانى مى رود و خواه با پیروى از اوامر و نواهى آن[۴] از این رو باید قرآن را امام و پیشواى خود قرار داد و در پى آن حرکت کرد و این همان حقیقت تلاوت است[۵]

واژه تلاوت همراه با احترام و قداست بوده، درباره کتاب هاى آسمانى به ویژه قرآن کریم به کار مى رود.[۶] واژه تلاوت و مشتقات آن بیش از 60 بار در قرآن کریم به کار رفته اند.

و اما تلاوت در اصطلاح عبارت است از خواندن قرآن با ترتیل و آرامش همراه با طنین ویژه اى که ناشى از بزرگداشت و خشوع تلاوت کننده در برابر آن باشد[۷]

تلاوت قرآن یکی از اهداف بعثت پیامبر(ص)

از مهم ترین اهداف بعثت پیامبر صلى الله علیه وآله تلاوت آیات الهى بر مردم است: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَة...». [۸] خداى متعالى تلاوت قرآن را به پیامبر اکرم فرمان داد: «اتْلُ‏ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ...»[۹]، چنان که خود آن حضرت از این مأموریت خبر داده است: «...وَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمينَ . وَ أَنْ أَتْلُوَا الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدى‏ فَإِنَّما يَهْتَدي لِنَفْسِهِ وَ...»[۱۰] ، از این رو تبلیغ رسالت پیامبراکرم ( صلى الله علیه وآله ) با تلاوت قرآن آغاز شد.[۱۱]

آداب تلاوت قرآن

آداب تلاوت قرآن به ظاهرى و باطنى قسمت مى شوند.

آداب ظاهرى

مهم ترین آداب ظاهرى تلاوت که در روایات آمده عبارت اند از:

  • طهارت و آراستگى

سزاوار است قارى با طهارت و وضو باشد[۱۲] و مسواک بزند تا دهانش که مَعْبر قرآن است خوشبو شود[۱۳] لباس او نیز تمیز و مرتّب باشد و در کمال ادب و وقار و آرامش رو به قبله بنشیند؛ مانند شاگردى که در برابر استاد نشسته و بر چیزى تکیه ندهد.[۱۴]

  • مکان مناسب

مکان تلاوت باید پاکیزه و مناسب باشد و خواندن قرآن در مسجد فضیلت بیشترى دارد،[۱۵]گرچه نباید خواندن قرآن در خانه ترک شود، زیرا به گفته رسول خدا صلى الله علیه وآله تلاوت قرآن در خانه سبب برکت و نورانى شدن آن است.[۱۶]

  • دعا

از امامان معصوم علیهم السلام دعاهاى فراوانى براى شروع و ختم تلاوت رسیده است.[۱۷]

  • استعاذه و تسمیه

خداوند متعال مى فرماید: هنگامى که خواستى قرآن بخوانى از شرّ شیطان رانده شده به خداوند پناه ببر[۱۸] و نیز مى فرماید: بخوان به نام پروردگارت که انسان را آفرید.[۱۹] بسیارى از مفسران مراد از آیه را خواندن قرآن مى دانند.[۲۰] بنا به نقلى امام هفتم علیه السلام هنگام استشهاد به آیه اى از قرآن نخست استعاذه مى کردند. سپس «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم » مى گفتند؛ آن گاه آیه را تلاوت مى فرمودند.[۲۱] قُرّاء در گفتن استعاذه پیش از تلاوت اتفاق نظر دارند.[۲۲] قرائت بسمله نیز در آغاز سوره سفارش شده است و چنانچه تلاوت از میان سوره آغاز گردد گفتن بسم الله بسیار نیکو و پسندیده است.[۲۳]

  • صداى زیبا و حزین

از دیگر آداب تلاوت قرآن خواندن آن با صداى بلند و نیکو و حزین و قرائت با لهجه عربى و رعایت ترتیل در آن است [۲۴] خواندن قرآن با صداى آهسته از ریا و خودنمایى دور بوده، در برخى روایات به صدقه پنهانى تشبیه شده؛[۲۵] ولى قرائت با صداى بلند بیشتر سفارش شده [۲۶] و در سیره عملى پیامبر صلى الله علیه وآله [۲۷] و امامان معصوم علیهم السلام[۲۸] گزارش شده است.

براى تلاوت قرآن با صداى بلند آثارى چون افزایش نشاط، کم شدن کسالت، حضور قلب، ترویج فرهنگ قرآن در جامعه، تأثیر مثبت در تربیت افراد خانواده[۲۹] و بهره مندى قارى و مستمع از پاداش بیان شده است.[۳۰]

  • استماع و انصات

این ادب در باره شنوندگان کلام الهى است. خداوند متعالى مى فرماید: و چون قرآن خوانده شود بدان گوش فرا دهید و متوجّه و ساکت باشید، تا مشمول رحمت خداوند گردید.[۳۱] در روایات نیز بر این ادب تأکید شده است.[۳۲]

  • قرایت از روى مصحف

پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله آن را سخت ترین حالت براى شیطان دانسته اند.[۳۳] امام صادق علیه السلام نیز آن را سبب بهره مندى چشم و سبک شدن بار گناه پدر و مادر دانسته است، هرچند کافر باشند.[۳۴]

آداب باطنى

آداب باطنى تلاوت بدین شرح اند

  • توجه به عظمت کلام

نخستین ادب باطنى تلاوت، توجه داشتن به عظمت و بلندى کلام خدا و نیز توجّه به لطف و فضل الهى به بندگانش در تنزل دادن آن از عرش جلال خویش تا فهم خلایق است[۳۵]

  • تعظیم متکلم

قارى باید عظمت متکلّم را در دل خویش حاضر بیابد و بداند آنچه مى خواند از سنخ کلام بشر نیست و در حدّ رتبه متکلّم به کلام وى توجّه کند. تعظیم کلام در پى تعظیم متکلّم حاصل مى شود.[۳۶]

  • حضور قلب

اهمیت این ادب تا بدان حد است که اهل ذکر و عبادت اگر سوره اى را بدون حضور قلب مى خواندند آن را تکرار مى کردند.[۳۷] حضور قلب با تعظیم متکلّم حاصل مى شود و از سوى دیگر همه اسباب حضور قلب و انس دل در قرآن موجود بوده و چنان که در روایات نیز آمده هیچ گاه قارى قرآن از قرائت کلام خداوند خسته نمى شود.[۳۸]

  • تدبر

خداوند متعالى علت نزول قرآن را تدبر در آیاتش بیان کرده است.[۳۹] ) تدبّر اندیشیدن در معانى و مفاهیم قرآن کریم و مرحله اى برتر از حضور قلب است، از این رو به ترتیل در قرائت قرآن سفارش شده تا زمینه هاى تدبّر در آن فراهم گردد.[۴۰] به گفته امیرمؤمنان ( علیه السلام ) در قرائت بى تدبر خیرى نیست.[۴۱]

  • تفهم

تفهّم بدین معناست که قارى به تدبر در فهم معنا اکتفا نکند و از هر آیه آنچه سزاوار و شایسته است بفهمد و سعى کند حقیقت معنا بر او روشن شود و مقصود خداوند را از آن دریابد و به عظمت وى بیندیشد و بداند که جز خداوند همه چیز فانى است.[۴۲]

  • تخلى

تخلّى، زدودن موانع فهم آیات مانند اصرار بر گناه، کبر و خودپسندى و حب دنیا از دل است تا حجاب ها و پرده هاى مانع فهم عمیق اسرار قرآن کریم برطرف شوند.[۴۳]

  • تخصیص

تخصیص آن است که قارى فرض کند مخاطب همه خطاب هاى قرآن است و اوامر و نواهى و وعد و وعید قرآن ناظر به اوست و گویى آیات الهى هم اکنون بر قلب او فرو فرستاده شده اند.[۴۴]

  • تاثر

دگرگون شدن حال قارى هنگام تلاوت را « تأثر » مى نامند. او بر حسب معرفت و مقام خود، هنگام قرائت حالت اندوه و ترس و امیدوارى به خود مى گیرد و هرچه شناخت وى بیشتر شود ترس و اندوه افزون ترى در تلاوت به وى دست مى دهد. در روایات آمده است که قرآن با حزن فرود آمده و شایسته است با صداى حزین نیز خوانده شود و نیز آمده است که هیچ بنده اى قرآن نخواند مگر آنکه حزن و اندوهش فزونى یابد و شادیش کم گردد، گریه اش بسیار و خنده اش اندک شود. خضوع و خشوع در برابر جلال و جمال خداوند نتیجه تأثر هنگام خواندن قرآن است و بکاء و تباکى نیز محصول همین ادب باطنى قرائت است.[۴۵]

  • ترقى

ترقى آن است که قارى در حال پیشرفت باشد و تا آنجا پیش رود که کلام خداوند را از جانب خود او استماع کند نه از طرف خویش.

نازل ترین درجه ترقّى آن است که قارى قرآن احساس کند که آیات قرآن را بر خداوند قرائت مى کند. احساس حضور در برابر خداوند نیز حالت هاى دعا، گریه و توبه را در وى پدید مى آورد.

دومین مرتبه آن است که در قلب خود مشاهده کند که گویا خداوند عظیم به لطف و کرم خود به او خطاب مى کند و سخن مى گوید و امر و نهى مى کند. او در این هنگام در مقام هیبت و حیا و گوش دادن و شنیدن است.

سومین و برترین حدّ ترقى آن است که قارى صفات خداوند را در کلام او بیابد و در این مرحله به خود و قرائت خود توجه نکند و همه همتش مصروف به خداوند و تفکّر در مقام و عظمت الهى شود.[۴۶] امام صادق علیه السلام در این باره مى فرمایند: به خدا سوگند که خداوند در کلام خود براى بندگانش تجلّى کرده است؛ ولى آنان نمى بینند؛[۴۷]

  • تبرى

بیزارى تبرّى از خویشتن و نیز ننگریستن در خود به چشم رضایت و تزکیه است. در این حالت اگر آیاتى شامل مدح و ستایش نیکان و مؤمنان را بخواند، خود را از آنان ندانسته، اهل صدق و یقین را از آنان مى داند و آرزو مى کند تا خداوند وى را از آنان قرار دهد و چنانچه آیات نکوهش گناهکاران را قرائت کند خود را در آن مقام و مخاطب آن آیات دیده، مى کوشد از آنان نباشد.[۴۸] امیرمؤمنان ( علیه السلام ) مى فرمایند: پرهیزگاران چون به آیه اى مى رسند که در آن از عذاب خداوند سخن رفته گوش دل را بدان مى سپرند، چنان که گویى صداى آتش جهنم در گوش آنان طنین انداز است.[۴۹]

مقدار تلاوت

در مقدار تلاوت قرآن در یک شبانه روز با ملاحظه وضع قارى متفاوت است؛[۵۰] برخى آن را در مدّت سه روز ختم مى کنند. به فرموده پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله هرکس قرآن راکمتر از سه روز ختم کند در آن اندیشه عمیق نکرده است.[۵۱] امام صادق علیه السلام در پاسخ این پرسش که آیا قرآن را در یک شب ختم کنم، فرمودند: «دوست ندارم در کمتر از یک ماه ختم کنى. قرآن را نباید با شتاب خواند، بلکه باید آن را با ترتیل و تدبّر خواند»؛[۵۲] همچنین فرمودند: «قرآن پیمان خدا با بندگان خویش است. سزاوار است هر مسلمان در این پیمان بنگرد و هر روز 50 آیه از آن را بخواند»[۵۳]

مفسران در مقدار « قرائت آنچه میسّر است » که خداوند در آیه 20 مزمّل / 73 به آن فرمان داده است: « فَاقرَءوا ما تَیَسَّرَ مِنَ القُرءانِ » بر یک رأى نیستند؛ سعیدبن جبیر آن را 50، ابن عباس 100، سُدّى 200 آیه و جُوَیْبِر ثلث قرآن دانسته است.[۵۴] امام رضا علیه السلام« ما تَیَسَّرَ » را آن مقدار از قرآن دانسته اند که با خشوع قلب و صفاى درون خوانده شود.[۵۵]


آثار تلاوت قرآن

در قرآن کریم و روایات اسلامى براى تلاوت قرآن آثار فراوانى بیان شده است

  • شکوفایی ایمان: امام علی علیه السلام می فرمایند: «لِقاحُ الإيمانِ تِلاوَةُ القرآنِ»؛ [۵۶]بارور شدن ايمان به تلاوت قرآن است.
  • جلا یافتن دل:پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: «جِلاءُ هذِهِ القُلوبِ ذِكرُ اللّهِ وتِلاوَةُ القُرآنِ»؛[۵۷] جلاى اين دلها ذكر خدا و تلاوت قرآن است.
  • استجابت دعا:رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: «إنَّ لِصاحِبِ القُرآنِ عِندَ كُلِّ خَتمَةٍ دَعوَةً مُستَجابَةً» .براى كسى كه قرآن تلاوت مى كند ، در هنگام هر ختمى يك دعاىِ مستجاب شونده است.

تلاوت قرآن در قرآن

الف) سوره فاطر، آیه 29:

«إِنَّ الَّذينَ يَتْلُونَ كِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُواالصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً يَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ»؛ در حقيقت، كسانى كه كتاب خدا را مى خوانند و نماز برپا مى دارند و از آنچه بديشان روزى داده ايم، نهان و آشكارا انفاق مى كنند، اميد به تجارتى بسته اند كه هرگز زوال نمى پذيرد.

ب) سوره مزمل، آیه 20:

«إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طائِفَةٌ مِنَ الَّذينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضى وَ آخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ آخَرُونَ يُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنْهُ...»؛ خدا به حال تو آگاه است كه تو و جمعى هم از آنان كه با تواند (اغلب) نزديك دو ثلث يا نصف يا (لااقل) ثلث شب را هميشه به طاعت و نماز مى پردازيد، و خدا (گردش) شب و روز را مقدر مى كند، خدا مى داند كه شما هرگز تمام ساعات شب را (به عبادت) ضبط نخواهيد كرد. لذا از شما (اوقات خواب و كارهاى ديگر را) درگذشت. تا هر چه (از شب را بى مشقت و) آسان است به تلاوت قرآن پردازيد. خدا بر احوال شما آگاه است كه برخى مريض و ناتوانند و برخى به سفر از كرم خدا روزى مى طلبند و برخى در راه خدا به جنگ و جهاد مشغولند، پس در هر حال آنچه ميسر و آسان باشد به قرائت قرآن پردازيد».[۵۸]

توضیح این آیه:

مستفاد از نقل قمى از امام باقر عليه‌السلام و بيان مفسرين در اين مقام آنست كه چون خداوند پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله را در اول اين سوره، مأمور به قيام در پاره اى از شب براى عبادت و قرائت قرآن فرمود. آن حضرت به اصحاب بشارت داد؛ به ثواب آن و جمعى از باب تأسى يا تصور تعميم، حكم مقيد به قيام در شب شدند و امر بر آن‌ها مشكل شد.

چون وسيله درستى براى تعيين وقت و بدست آوردن نصف و ثلث نداشتند و بسا مي‌شد كه تا صبح بيدار مي‌ماندند. براى آن كه وقت از آن‌ها فوت نشود، لذا خداوند در اين آيه شريفه ترك تهجد را ترخيص فرمود. براى آن‌ها به اين تقريب كه خطاب به پيغمبر خود فرموده؛ مي‌فرمايد: همانا پروردگار تو مي‌داند كه تو كمتر از دو ثلث شب و نصف شب و ثلث از شب برمي‌خيزى براى عبادت و جمعى از كساني كه به تو ايمان آورده اند هم به اين عمل مداومت دارند و خداوندى كه شبانه روز را مقدر و ساعات آن را مقرر فرموده مي‌داند كه شما از عهده تعيين و ضبط ساعات و بدست آوردن اوقات آن كاملا برنمي‌آئيد؛ پس رجوع فرمود بر شما به مهر و محبت و برداشتن اين حكم را از شما به رفع الزام به آن و تبعاتش و بيان ترخيص در تركش، حال اگر مي‌خواهيد به خدا نزديك شويد و به پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم تأسى نمائيد هر قدر براى شما ميسر است، به قدري كه موجب خشوع قلب و صفا ضمير شود.

چنانچه در مجمع از حضرت امام رضا عليه‌السلام نقل نموده: قرائت قرآن نمائيد، علاوه بر اين خدا مي‌داند بعضى از شما مريضيد و بعضى مسافر به سفر تجارت و تحصيل علم و بعضى مجاهد در راه خدا پس به حسب حال و مجالتان هر قدر ميسور است در شبانه روز قرائت قرآن نمائيد.[۵۹]

تلاوت قرآن در احادیث

معاوية بن عمار گويد: امام صادق عليه‌السلام به من فرمود: هر كه قرآن بخواند او بى نياز شود و نيازى پس از آن نيست، وگرنه (اگر قرآن بى نيازش نكند) هيچ چيز او را بى نياز نكند. (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص408)

حضرت امام صادق عليه‌السلام فرمود: براى مؤمن شايسته است كه نميرد تا قرآن را ياد گيرد يا در كار ياد گرفتنش باشد. (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص409)

حضرت امام صادق عليه‌السلام فرمود: قرآن عهد خداوند و فرمان او است. بر خلقش پس سزاوار است براى شخص مسلمان كه در اين عهد و فرمان خدا نظر افكند و روزى پنجاه آيه از آن بخواند. (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص412)

زهرى گويد: از حضرت على بن الحسين عليهماالسلام شنيدم كه مي‌فرمود: آيه هاى قرآن گنجينه هائى است، پس هرگاه در يك گنجينه را گشودى شايسته است كه بدان چه در آن است نظرى بيفكنى! (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص412)

حضرت امام صادق عليه‌السلام فرمود: خانه اى كه در او شخص مسلمانى قرآن مي‌خواند، اهل آسمان آن خانه را بنگرند؛ چنانچه اهل دنيا ستاره درخشان را در آسمان بنگرند. (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص413)

حضرت امام صادق عليه‌السلام فرمود: چه باز مي‌دارد تاجرى را كه در بازار مشغول (به تجارت است) از اين كه چون (شب هنگام) به خانه بازمي‌گردد نخوابد تا يك سوره از قرآن بخواند و به جاى هر آيه كه مي‌خواند برايش ده حسنه نوشته شود و ده گناه از او محو گردد. (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص414)

حضرت امام باقر عليه‌السلام فرمود: كه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده: هر كس در يك شب ده آيه از قرآن بخواند از غافلين نوشته نشود، و هر كس پنجاه آيه بخواند در زمره ذاكرين نوشته شود و هر كس صد آيه بخواند در زمره قانتين نوشته شود و هر كه دويست آيه بخواند از خاشعين نوشته شود، و هر كه سيصد آيه بخواند از فائزين نوشته شود و هر كه پانصد آيه بخواند از جمله مجتهدين نوشته شود، و هر كه هزار آيه بخواند براى او (ثواب انفاق) يك قطار از طلا نوشته شود - و قنطار پانزده هزار مثقال طلا است، كه هر مثقالى بيست و چهار قيراط است - كه كوچكترين آن‌ها به اندازه كوه احد و بزرگترين آن‌ها به اندازه آنچه ميان زمين و آسمان است. (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص415)

حضرت امام صادق عليه‌السلام فرمود: هر كه قرآن را از روى آن بخواند از ديدگان خود بهره مند شود و سبب سبك شدن عذاب پدر و مادرش گردد. اگر چه آن دو كافر باشند. (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص417)

حضرت امام صادق عليه‌السلام: سه چيز است كه به درگاه خداى عزوجل شكايت كند؛ مسجد ويرانى كه اهلش در آن نماز نخوانند و دانشمند و عالمى كه ميان نادان‌ها و جهال باشد و قرآنى كه گرد بدان نشسته و كسى آن را نخواند. (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص417)

و نيز فرمود: خواندن قرآن از روى آن عذاب را از پدر و مادر سبك كند، اگر چه آن دو كافر باشند. (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص 417)

پانویس

  1. ترتيب العين، ج 8، ص 134؛ مقاييس اللغه، ج 1، ص 351؛ مفردات، ص 167، «تلو».
  2. مفردات، ص 167.
  3. سوره فاطر آیه 29
  4. مفردات، ص 167.
  5. التحقيق، ج 1، ص 393 ـ 394، «تلو».
  6. مفردات، ص 167.
  7. نك: بحارالانوار، ج 76، ص 206.
  8. سوره آل عمران آیه 164
  9. سوره عنکبوت آیه 45
  10. سوره نمل آیات 91 ـ 92
  11. دائره المعارف قرآن کریم
  12. وسائل الشيعه، ج 6، ص 196
  13. كنزالعمال، ج 1، ص 611.
  14. المحجة البيضاء، ج 2، ص 219.
  15. وسائل الشيعه، ج 5، ص 213
  16. الكافى، ج 2، ص 610؛ المحجة البيضاء، ج 2، ص 219 ـ 220
  17. جامع احاديث الشيعه، ج 19، ص 100 ـ 108
  18. سوره نحل آیه 98
  19. سوره علق آیه 1
  20. مجمع البيان، ج 10، ص 781.
  21. بحارالانوار، ج 89، ص 210؛ الاحتجاج، ج 2، ص 164.
  22. التبيان، ج 1، ص 22.
  23. جامع احاديث الشيعه، ج 19، ص 99؛ مستدرك الوسايل، ج 4، ص 264 ـ 265.
  24. 1. الصافى، ج 1، ص 71 ـ 72 ؛ بحار الانوار، ج 89، ص 190 ـ 194 ؛ كنز العمال، ج 1، ص 604 ـ 605.
  25. المحجة البيضاء، ج 2، ص 229.
  26. احياء علوم الدين، ج 1، ص 506؛ كنز العمال، ج 1، ص 604.
  27. جامع احاديث الشيعه، ج 19، ص 85.
  28. جامع احادیث الشیعه، ص 83 ـ 85.
  29. المحجة البيضاء، ج 2، ص 230.
  30. جامع الاخبار، ص 44 ـ 47.
  31. سوره اعراف آیه 204
  32. بحار الانوار، ج 89، ص 221؛ جامع احاديث الشيعه، ج 19، ص 200
  33. بحار الانوار، ج 89، ص 201 ـ 202.
  34. بحار الانوار، ج 89، ص 202.
  35. جامع السعادات، ج 3، ص 368 ـ 370
  36. جامع السعادات، ج 3، ص 369 ـ 370
  37. جامع السعادات، ج 3، ص 370 ـ 372.
  38. احياء علوم الدين، ج 1، ص 511 ـ 512؛ جامع السعادات، ج 3، ص 371.
  39. سوره ص آیه 29
  40. احياء علوم الدين، ج 1، ص 512؛ المحجة البيضاء، ج 2، ص 237.
  41. وسائل، ج 6، ص 173؛ جامع السعادات، ج 3، ص 372.
  42. جامع السعادات، ج 3، ص 372؛ المحجة البيضاء، ج 2، ص 238 ـ 239؛ احياء علوم الدين، ج 1، 513 ـ 515.
  43. المحجة البيضاء، ج 2، ص 241؛ الصافى، ج 1، ص 73.
  44. احياء علوم الدين، ج 1، ص 517؛ المحجة البيضاء، ج 2، ص 243؛ الصافى، ج 1، ص 73.
  45. احياء علوم الدين، ج 1، ص 518 ـ 521؛ المحجة البيضاء، ج 2، ص 244 ـ 247.
  46. احياء علوم الدين، ج 1، ص 522 ـ 523؛ المحجة البيضاء، ج 2، ص 247.
  47. بحارالانوار، ج 89، ص 107.
  48. احياء علوم الدين، ج 1، ص 523؛ المحجة البيضاء، ج 2، ص 248 ـ 249.
  49. نهج البلاغه، خطبه 193 ؛ جامع السعادات، ج 3، ص 377 ـ 378.
  50. كنز العمال، ج 1، ص 613.
  51. كنز العمال، ج 1، ص 614
  52. الكافى، ج 2، ص 617؛ شرح اصول كافى، ج 11، ص 53.
  53. وسائل الشيعه، ج 6، ص 198؛ الصافى، ج 1، ص 68.
  54. مجمع البيان، ج 10، ص 575؛ مسالك الافهام، ج 1، ص 225 ـ 226.
  55. مجمع البيان، ج 10، ص 576.
  56. تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 113
  57. مجموعة ورام، ج‏2، ص: 123
  58. ترجمه الهی قمشه‌ای.
  59. تفسير روان جاويد، محمد ثقفی تهرانی؛ انتشارات برهان، 1398ق؛ ج5، ص297.

منابع

  • تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، 1جلد، دفتر تبليغات - ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1366ش.
  • ورام بن أبي فراس، مسعود بن عيسى، تنبيه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، 2جلد، مكتبه فقيه - قم، چاپ: اول، 1410 ق.
قرآن
متن و ترجمه قرآن
اوصاف قرآن (اسامی و صفات قرآن، اعجاز قرآن، عدم تحریف در قرآن)
اجزاء قرآن آیه، سوره، جزء، حزب، حروف مقطعه
ترجمه و تفسیر قرآن تاریخ تفسیر، روشهای تفسیری قرآن، سیاق آیات، اسرائیلیات، تاویل، فهرست تفاسیر شیعه، فهرست تفاسیر اهل سنت، ترجمه های قرآن
علوم قرآنی تاریخ قرآن: نزول قرآن، جمع قرآن، شان نزول، کاتبان وحی، قراء سبعه
دلالت الفاظ قرآن: عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، محکم و متشابه، مفهوم و منطوق، نص و ظاهر، ناسخ و منسوخ
تلاوت قرآن تجوید، آداب قرائت قرآن، تدبر در قرآن
رده ها: سوره های قرآن * آیات قرآن * واژگان قرآنی * شخصیت های قرآنی * قصه های قرآنی * علوم قرآنی * معارف قرآن