مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

الاحتجاج (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو


الاحتجاج.jpg
نویسنده ابومنصور طبرسی
موضوع احتجاجات شیعه
زبان عربی
تعداد جلد 1
تعليقات محمد باقر خراسان

الاحتجاج

کتاب «الاحتجاج على اهل اللجاج‏» تألیف احمد بن علی طبرسی (از علمای شیعه در قرن ششم قمری)، مشتمل بر احتجاجات و مناظرات معصومين (علیهم‌السلام) و بزرگان شیعه با مخالفان، در موضوعات مختلف دينى و به زبان عربى است.

مؤلف

گرچه سال ولادت و وفات ابومنصور طبرسی دقیقاً مشخص نیست، اما مسلم است كه او از علمای قرن ششم هجری و معاصر أمین الاسلام طبرسی مؤلف تفسیر مجمع البیان (م 548 ق) بوده است و هر دو از مشایخ ابن شهر آشوب مازندرانی (م 588 ق) می‌باشند.

اكثر صاحبان خبر و اندیشه، ابومنصور طبرسی را فقیه بافضیلتی دانسته‌ و او را در زمره فقهای نامدار عصر خویش، نام برده‌اند.

تألیفات دیگر طبرسی عبارتند از: تاریخ الائمه، فضل الزهراء، الكافی فی الفقه، كتاب الصلاة، مفاخر الطالبیّه.

انگیزه نگارش

ابومنصور طبرسى در عصرى مى زیست که قلمرو پهناور جامعه اسلامى، دوران تعصب، شدت اختلافات دینى و غلبه متعصبان و خشونت سیرتان را پشت سر مى نهاد. در آن زمان بحث هاى تند و خشن و مشاجرات مذهبى فراگیرى بین علماى مذاهب صورت مى گرفت که در برخى مواقع به ستیز و خونریزى دسته هاى مختلف منتهى مى گشت. با توجه به غلبه تفکر سنی در ایران و آمیختگى اش با ساختار حاکمیت، هجمه کلامى شدیدى بر علیه شیعه امامیه تدارک شده بود.

در برابر این هجوم گسترده و گستاخى دور از منطق، سکوت و انزوا در زندگانى اغلب دانشمندان شیعى حکمفرما بود و جز چند حرکت خاصى ـ که از عبدالجلیل قزوینى رازى و امین الاسلام طبرسى به یادگار مانده است ـ واکنشى از سوى چهره هاى شیعى مشاهده نمى شد. از این رو، احمد بن على طبرسى با تدوین کتاب «الاحتجاج» پیروان مکتب شیعه را به پیروى از منش پیشوایان دین وا داشت، او چنین مى نویسد: «... آنچه مرا بر تألیف این کتاب برانگیخت، مسامحه و سستى دانشمندان و اصحاب ما بود که خاموشى و انزوا و سکوت اختیار کرده و از مقام احتجاج و جدال با مخالفین و اهل ادیان باطل کناره گیرى نموده اند، و تصور مى کنند که پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) و ائمّه اطهار (علیهم السلام) نیز مانند ایشان پیوسته سکوت و کناره گیرى نمودند و براى پیروان و شیعیان خود هم اجازه مجادله و احتجاج را نداده اند. بلکه برخى از آنان معتقد هستند که احتجاج و گفتگو با صاحبان ادیان باطل ممنوع است. لذا تصمیم گرفتم احتجاج هایى را که از پیشوایان بزرگ اسلام در مقابل مخالفان و طوایف مختلف بیان شده است را جمع آورى کرده و در این کتاب به رشته تحریر در آورم.»

معرفی اجمالی كتاب

این كتاب شامل بحث‌ها و استدلال‌های معصومین علیهم‌السلام و بزرگان دین با مخالفان در موضاعات مختلف كلامی و سایر موضاعات می‌باشد.

الاحتجاج از كتب معتبری است كه علماء به آن اعتماد داشته و روایات آن را نقل می‌كنند. تنها اشكال این كتاب، مرسله بودن اكثر روایات آن است و هیچ سندی در كتاب برای روایات یافت نمی‌شود.

كتاب با آیات و روایاتی كه به بحث و استدلال با مخالفین ترغیب می‌كنند شروع شده و اجر و ثواب حمایت‌كنندگان از دین خدا را بیان می‌كند. سپس احتجاجات پیامبر اسلام و ائمه اطهار علیهم‌السلام را به ترتیب ذكر كرده و در بین آن‌ها گاهی استدلال‌ها و بحث‌های اصحاب و اهل بیت علیهم‌السلام را نیز آورده است و در پایان، توقیعات امام عصر علیه‌السلام را در پاسخ به سؤالات و مشكلات شیعیان ذكر كرده است.

الاحتجاج در نظر عالمان

صاحبان اندیشه و نظر، از کتاب «الاحتجاج» به نیکى یاد کرده اند، به گونه اى که این گنجینه در طول قرن هاى گذشته همواره مرجعى مناسب و مورد اطمینان بشمار مى رفته است.

سید بن طاووس بر این کتاب و بر مؤلفش درود فرستاده و مطالعه آن را به پسرش توصیه کرده است.

شیخ حر عاملى آن را نیکو و داراى فوائد بسیار مى داند، و در خاتمه کتاب وسائل، این کتاب را در ردیف آثار مورد اعتماد معرفى کرده است.

علامه مجلسى، الاحتجاج را با وجود آنکه بیشتر اخبار آن مرسل است، کتابى معروف شمرده است.

سید محمدباقر خوانسارى مدعى است که الاحتجاج کتابى معتبر و بین طائفه امامیه معروف است.

آقا بزرگ تهرانى این کتاب را از آثار معتبرى مى داندکه علماى بزرگ همچون علامه مجلسى و شیخ حُرّ عاملى بدان اعتماد کرده اند.

شیخ عباس قمى الاحتجاج را کتابى معروف و داراى فوائد بسیار دانسته که اصحاب و بزرگان شیعه بدان روى آورده اند.

علامه حسن زاده آملى، الاحتجاج طبرسى را «کتاب کلامى اصیل، حاوى منطق حق وسائط فیض الهى» مى داند.

آیت الله جوادى آملى درباره این کتاب چنین مى نگارد: «ابومنصور طبرسى براى اینکه تفکر کلامى مهجوره، از علم به عین آید و از گوش به آغوش، تدّبر جامع در قرآن و سنت معصومین(علیهم السلام) کرد، و چنین استنباط نمود که پیام ثقلین دو چیز است، یکى آنکه رهبران فکرى امت اسلامى جز احسن نگویند و دیگر آنکه رهروان فرهنگى نیز جز احسن نپذیرند، و چون پیروى رهروان مسبوق به رهنمود رهبران است لذا عصاره اى از برهان و جدال احسنِ مأثور از قرآن و عترت را ارائه نمود تا جامعه اسلامى که تمدن او در تدین معقول و مقبول او است از تحجر برهد و به تعقل برسد.»


ممکن است این مطلب عنوان گردد که اکثر مناظرات مطرح شده در کتاب مستند نیست در اعتبار آن خدشه وارد است. توجه به دو نکته ذیل، پاسخ را روشن مى سازد:

۱ ـ ابو منصور طبرسى در مقدمه کتاب الاحتجاج اشکال فوق را پاسخ گفته است، او چنین مى نویسد: «... آنچه در این کتاب از روایات و اخبار نقل مى شود، از ذکر سند آنها صرفنظر نمودم خواه به سبب وجود اجماع بر آن، و یا به دلیل اشتهار آن در کتاب ها بین موافق و مخالف. البته چون روایاتى که از حضرت عسکرى(علیه السلام) نقل مى شود، از جهت شهرت در مرتبه احادیث دیگر نبودلذا در حدیث اول سند خود را ذکر نمودم و سند من در تمام آن احادیث که از تفسیر امام عسکرى(علیه السلام)([۴۷]) بیان شده به همین صورت مى باشد.([۴۸])

طبرسى آنگاه سند روایات منقول از امام حسن عسکرى(علیه السلام) را در آغاز کتاب، بدین شرح بیان مى کند: «... ابو جعفر مهدى بن ابى حرب حسینى مرعشى، از: شیخ صدوق ابوعبدالله جعفر بن محمّد بن احمد دوریستى، از: ابى محمّد بن احمد، از: ابو جعفر محمّد بن على بن حسین بن بابویه قمى، از: ابو الحسن محمّد بن قاسم مفسر استرآبادى، از: ابو یعقوب یوسف بن محمّد بن زیاد و ابو الحسن على بن محمّد سیار، و این دو از: ابو محمّد حسن بن على عسکرى(علیه السلام).»([۴۹])

۲ ـ مسائل اختصاصى از مسائل فرعى عملى متفاوت است با توجه به آنکه در مسائل فرعى یقین به جهت لازم نیست و هر چند که عملى در آن شرط است، اما در مسائل اعتقادى یقین شرط است که آن در گرو قوه برهان و جهت خواهد بود که با تلاش انسان آشکار مى گردد و لذا در آن فرقى بین مسند ومرسل نیست.([۵۰])

وضعیت کتاب

این كتاب به همت علمای بزرگوار مثل ملا فتح الله كاشانی، علی بن حسن زواری و عمادین قاری استرآبادی به فارسی، ترجمه شده است و شرح‌هایی هم به وسیله ملا فتح الله كاشانی، سید نعمت الله جزایری (به نام قاطع الحاج) میرزا ابوالحسن بحرانی و سید احمد بن محمد حسینی مختاری نوشته شده است.

این كتاب در یك جلد به زبان عربی توسط نشر مرتضی در مشهد مقدس در سال 1403 هـ.ق به چاپ رسیده است. همچنین این کتاب با مقدمه استاد جعفر سبحانی و با تحقیق ابراهیم بهادری و محمدهادی توسط انتشارات اسوه نیز به چاپ رسیده است.

منابع

  • حافظ فرزانه، مرکز مطالعات و پژوهش‌هاي فرهنگي حوزه علميه، سایت اندیشه قم.
  • "احمد طبرسی"، فرهیختگان تمدن شیعه، محمدباقر پورامینى.