فروع دین
«فروع دین»، عبارت از احکام عملی دین اسلام است که هر فرد مسلمان موظّف و مکلّف به انجام آنها برای رضای خداوند میباشد. این اعمال عبادی در مقابل «اصول دین»، که در واقع مربوط به مسائل فکری و اعتقادی هستند، قرار میگیرند؛ از این رو به آنها «فروع دین» اطلاق میشود و پایبندى به فروع دین -همچون اصول دین- واجب است.
تعریف فروع دین
تعالیم آیین اسلام، دارای دو بخش اعتقادی و عملیاند؛ بخش اعتقادی، از اصول دین و مذهب سخن میگوید و بخش عملی، از فروع دین. بخش دوم را از آن رو «فروع» خوانند که در برابر «اصول» جای دارد،[۱] نه از آن رو که اهمّیّت ندارد. گاهی هر آنچه را در برابر اصول جای دارد و جزو احکام عملی است، از فروع دین شمردهاند.
فروع دین مجموعهای از وظایف و تکالیف عملی است که پیامبر اسلام (صلی الله و علیه وآله) برای سعادت دنیوی و اخروی انسانها از وحی برگرفته و ابلاغ کرده است.
میان اصول دین و فروع دین، تفاوتهایی وجود دارد که عبارتاند از:
- اصول دین از اعتقادات و ایمانیّات سخن میگویند؛ ولی فروع دین نظر به عمل انسان دارند.[۲]
- اصول دین نیازمند یقین هستند و از این رو، تقلید را برنمیتابند؛ امّا فروع دین نیازمند تبلیغ و بیاناند و حکم عقل در آنها کافی نیست و از این رو تقلید پذیرند.[۳]
- اصول دین از مقوله إخبار و وصف کردن هستند؛ امّا فروع دین، انشائی و دستوریاند و قابلیت امر و نهی دارند.[۴]
- در اصول دین اختلافی نیست؛ امّا گاه در فروع دین اختلافاتی رخ مینماید. این بدان سبب است که عمل به ظنّ در اصول دین روا نیست؛ ولی ظنّ معتبر گاه در فروع دین منشأ عمل میشود.[۵]
- نسخ به فروع دین راه دارد؛ امّا در اصول دین به هیچ روی نسخ وجود ندارد.[۶]
موارد فروع دین
تعداد واجبات و محرمات که جزء «فروع دین» محسوب می شوند، بسیار زیاد است. دستوراتی مانند احکام خرید و فروش، ازدواج، قصاص، دیات، قضاوت و...، از فروع دین هستند. اما آنچه از فروع دین در اسلام مشهور است، این ده مورد می باشد:
برخى از فروع دین، رابطه انسان با خدا را در قالب قوانین و احکام بیان مىکنند و وظایفى را براى او پیش مىکشند؛ وظایفى همچون نماز، روزه و حج. برخى دیگر به وظایفى که انسانها در برابر یکدیگر دارند نظر دارند و روابط انسانى را تنظیم مىکنند؛ مانند جهاد، خمس و بیع.[۷]
منابع استنباط فروع دین
فقهاى شیعه از رهگذر دانش فقه و اصول، فروع دین را از متون دینى استخراج و استنباط مىکنند و احکام عملى شریعت را به دست مىدهند.
دانش فقه و اصول، از علوم اسلامى هستند که در قلمرو فروع دین، به پرسشهاى انسان پاسخ مىدهند و وظایف او را مشخص مىسازند.[۸] منابعى که فقها از آنها بهره مىجویند عبارتاند از: کتاب (قرآن)، سنّت (حدیث)، اجماع و عقل.[۹]
پانویس
- ↑ فرهنگ معارف اسلامی، ج۳، ص۴۴۲.
- ↑ آموزش دین، ص۱۸-۱۰.
- ↑ تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۵۸-۵۹.
- ↑ کفایة الاصول، ص۴۱-۳۴.
- ↑ شریعت در آینه معرفت، ص۱۶۲-۱۵۸.
- ↑ کشّاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۷۶۰.
- ↑ دائرة المعارف تشیع، ج۲ ص۱۵۲.
- ↑ آشنایى با علوم اسلامى، ۲۵۲؛ مناهج الاصول الى علم الاصول، ج۱ ص۵۴-۴۵.
- ↑ اصل الشّیعة و اصولها، ص۱۱۴-۱۱۵.
منابع
- فرهنگ شیعه، محمد خطیبی و همکاران، ج۱، ص۳۶۰-۳۵۸.




