آیات کتاب الطهارة
درباره مبحث طهارت در «کتاب الطهارة» در منابع فقهی، دوازده آيه از قرآن کریم ياد شده، که بدين قرار است:
آيه 6 از سوره مائده:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فاغْسِلُواْ وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُواْ بِرُؤُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَينِ وَإِن كُنتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُواْ وَإِن كُنتُم مَّرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاء أَحَدٌ مَّنكُم مِّنَ الْغَائِطِ أَوْ لاَمَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَيَمَّمُواْ صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُواْ بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُم مِّنْهُ مَا يُرِيدُ اللّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُم مِّنْ حَرَجٍ وَلَـكِن يُرِيدُ لِيُطَهَّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ».
اين آيه بر تشريع و وضع حكم طهارات سه گانه (وضو و غسل و تيمم) و مورد و كيفيت و ترتيب هر يك از آنها و در پايان بر توسعه و تخفيف در احكام و رفع حرج و تضييق از انسانها كه نعمتى كامل و تمام است، به طور صريح دلالت دارد.
آيه 43 از سوره نساء:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَتَقْرَبُواْ الصَّلاَةَ وَأَنتُمْ سُكَارَى حَتَّىَ تَعْلَمُواْ مَا تَقُولُونَ وَلاَ جُنُبًا إِلاَّ عَابِرِي سَبِيلٍ حَتَّىَ تَغْتَسِلُواْ وَإِن كُنتُم مَّرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاء أَحَدٌ مِّنكُم مِّن الْغَآئِطِ أَوْ لاَمَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَيَمَّمُواْ صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُواْ بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَفُوًّا غَفُورًا».
از اين آيه كه «حرمت اِسكار (شراب خواری)» و «وجوب غسل» براى شخص جُنُب و «احترام مساجد» و «وجوب تیمم» با شرائط مزبور و چگونگى آن -به اشارت يا به صراحت-، از آن مستفاد است. احكامى ديگر (كه فاضل مقداد، مجموع آنها را به سى و يك حكم رسانده) نيز استفاده شده است.
آيه 4 از سوره بينه:
«وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ».
از اين آيه وجوب نيت و قصد قربت و اخلاص در همه عبادات كه از آن جمله است طهارات سه گانه، استفاده شده و دو حديث نبوى: «إنّما الأعمال بالنّيّات و إنّما لكلّ امرئ ما نَوى» و در حدیث قدسی «من عمل عملا أشرك فيه غيرى تركتُه لشريكه» به همين مفاد ايراد گرديده است.
آيات 77 و 78 و 79 از سوره واقعه:
«إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ * فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ * لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ».
از اين آيه، حكم حرمت مسّ كتابت قرآن مجيد (بلكه به عقيده منقول از شافعی حواشى آن نيز) براى كسى كه با طهارت نباشد و هم حرمت قرائت جنب و حائض همه قرآن يا خصوص سور عزائم (با اختلاف مذاهب در اين موضوع) استفاده گرديده است.
آخر آيه 108 از سوره توبه:
«... فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَن يَتَطَهَّرُواْ وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ».
از اين آيه، حكم طهارت از نجاسات استفاده گرديده و دور نباشد -چنانكه فاضل مقداد توجه كرده و گفته است- بر استحباب محافظت بر طهارت نيز اشعار داشته باشد.
آخر آيه 48 از سوره فرقان:
«وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاء مَاء طَهُورًا».
از اين آيه علاوه بر حكم طهارت ذاتى آب، حكم مطهِّر بودن آن نيز استفاده شده است.
بخشی از آيه 11 سوره انفال:
«وَيُنَزِّلُ عَلَيْكُم مِّن السَّمَاء مَاء لِّيُطَهِّرَكُم بِهِ وَيُذْهِبَ عَنكُمْ رِجْزَ الشَّيْطَانِ».
از راه «امتنان» مستفاد از اين آيه بر اين استدلال شده كه تنها آب است از همه مايعات كه طهارت از حدث و خبث به آن حاصل مىگردد. و هم به كلمه «رجز» كه در لغت به معنى نجاست و به حسب يكى از سه قول كه در تفسير آيه گفته شده مراد از آن جنابت است، بر نجس بودن «منى» استدلال گرديده است.
آيه 222 از سوره بقره:
«وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُواْ النِّسَاء فِي الْمَحِيضِ وَلاَ تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّىَ يَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ».
از اين آيه شش حكم استفاده شده كه از آن جمله است، نجس بودن حيض و موجب شدن آن براى غسل و وجوب اعتزال از زنان در آن حال.
اول آيه 28 از سوره توبه:
« إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاَ يَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَـذَا».
از اين آيه چهار حكم استفاده شده كه از جمله است: نجس العين بودن مشركان و ممنوع بودن آنها از دخول در مسجدالحرام.
آيه 92 از سوره مائده:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ».
از اين آيه علاوه بر حكم حرمت خمر (شراب) و قمار بر حكم نجاست خمر نيز استدلال شده است.
آيات 4 و 5 از سوره مدثر:
«وَثِيَابَكَ فَطَهِّرْ * وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ».
از اين آيات احكامى چند از قبيل «وجوب غيرى» تطهير استفاده شده است.
اول آيه 124 از سوره بقره:
«وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ...».
«كلمات» را در آيه عبارت از ده امر زير دانستهاند: پنج در قسمت سر و آنها عبارت است از مضمضه و استنشاق و فرق و چيدن شارب و مسواك كشيدن و پنج ديگر در قسمت بدن و آنها عبارت است از: ختان و ستردن موى عانه و گرفتن ناخن و ستردن موى زير بغل و استنجاء. آنگاه به ضميمه آيه شريفه «وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْراهيم» (سوره نساء، 125) و نظائر آن كه بر پيروى از ملت ابراهيم (علیه السلام) دلالت دارد حكم اين امور از آيه فوق بدست آمده است.
منابع
- ادوار فقه، محمود بن عبدالسلام تربتى شهابى، سازمان چاپ و انتشارات، تهران، 1417ق، ص 15-19.