صفة الصفوة (کتاب)
«صفة الصفوة» اثر جمالالدین ابوالفرج بن جوزى، تلخیصى است از کتاب «حلیة الأولیاء و طبقات الأصفیاء» اثر ابونعیم اصفهانى، در شرح حال بزرگان علمى.[۱] این کتاب، از جمله مهمترین کتب طبقاتنگارى صوفیان در قرن ششم هجری محسوب شده است.
ساختار کتاب
کتاب با دو مقدمه از محققین (ابراهیم محمد رمضان و سعید محمد لحام) و مؤلف آغاز شده است. در مقدمه نخست، ضمن ارائه زندگىنامه مختصرى از نویسنده، به منابعى که در تصحیح و ضبط و تخریج مطالب و روایات کتاب، مورد استفاده قرار گرفته، اشاره شده است. از جمله این منابع، عبارتند از: «صحيح بخارى»؛ «صحیح مسلم»؛ «سنن ابىداود»؛ «حلیة الأولیاء»؛ «مسند احمد»؛ «سنن ترمذى»؛ «شمائل الرسول» و... .[۲]
فهرست مطالب هر جلد، در انتهاى همان جلد آمده است. در پاورقىها علاوه بر ذکر منابع،[۳] به توضیح برخى از مطالب متن پرداخته شده است.[۴]
محتوای کتاب
درباره «صفة الصفوة»، گفته شده که: «این کتاب، در واقع تهذیب، تصحیح و تلخیصى از کتاب «حلیه» ابونعیم اصفهانى شمرده مىشود».[۵]
ابونعیم افراد مذکور در کتاب خود را به پنج طبقه تقسیم و مقام معنوى و محامد اخلاقى آنان را گزارش کرده است: طبقه نخست، در شرح حال امیرمؤمنان(ع) و سه خلیفه اول (ابوبکر، عمر، عثمان)؛ طبقه دوم، در معرفى سایر صحابه که در رتبه پس از خلفا قرار داشتند؛ طبقه سوم، در شرح حال اهل صفّه؛ طبقه چهارم، درباره زنان ناسکه از صحابه، که با شرح حال حضرت زهرا(س) و همسران پیامبر آغاز شده است و طبقه پنجم، درباره تابعان و تابعانِ تابعان است که از مهمترین آنها حسن بصرى است.[۶]
اما روش ابن جوزى در تنظیم این کتاب، اسلوب و روشى متفاوت مىباشد. وى در این اثر، روش طبقهبندى ناحیهاى را پیش گرفته و با شهر مدینه آغاز کرده و سپس به مکه، بغداد و... رسیده است. وى هر شهرى را که نام برده، طبقات عابدان و زاهدان آن ناحیه را نیز ذکر کرده است و شماره زندگىنامههاى آن، به بیش از هزار زندگىنامه مىرسد.[۷]
نویسنده، ضمن بیان برخى ویژگىها و محاسن کتاب «حلیة الأولیاء»، به این نکته اشاره می کند که این کتاب، با همه محاسنش، داراى کاستىها و فزونىهایى است؛ ولذا وى بهمنظور حذف این اضافات و جبران و اصلاح نواقص آن، اقدام به تلخیص آن کرده است. برخى از فزونىها و اضافات مذکور، عبارتند از: اطاله در ذکر احادیث مرفوعه؛ ذکر روایات موضوعه و باطل؛ نسبت دادن تصوف به بزرگانى همچون ابوبکر، عمر، عثمان، على (علیه السلام)، حسن (علیه السلام) و...؛ اطاله کلام و توضیح بیش از حد؛ حکایت برخى از افعال صوفیه که صحیح نمىباشد، درحالىکه احتمال دارد مبتدى صحیح بودن آن عمل را تصور کند؛ خلط در ترتیب و تقدیم و تأخیرهاى نابجا و... .[۸]
نویسنده همچنین سه کاستى براى کتاب ابونعیم ذکر کرده و خود در پى جبران آن برآمده که عبارتند از: ذکر نکردن شرح حال سید زهّاد و امام کل که پیامبر(ص) مىباشد؛ ترک بسیارى از زهاد و عابدین مشهور و همچنین نپرداختن به بانوان زاهد و عابد، مگر در موارد بسیار اندک.[۹]
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- مدرسى چهاردهى، مرتضى، «دانشمندان اصفهان (۶) - (ابونعیم حافظ)»، پایگاه مجلات تخصصى نور، مجله: ارمغان، دوره بیستودوم، شماره ۴، تیر ۱۳۲۰ (۳ صفحه، از ۱۸۹-۱۹۱).
- سجادى، سید جعفر؛ سید عرب، حسن، «دانشنامه جهان اسلام» زیر نظر غلامعلى حداد عادل، چاپ اول (۱۳۷۷)، تهران، بنیاد دایرةالمعارف اسلامى، ج۱۴، ص۵۴.
- صفرى فروشانى، نعمتالله، «پیشینه طبقاتنگارى در میان مسلمانان»، پایگاه مجلات تخصصى نور، مجله: کتاب ماه دین، شماره ۵۵، اردیبهشت ۱۳۸۱ (۱۸ صفحه، از ۶۶ تا ۸۳).
منبع
ویکی نور