سوره توبه
<<انفال | توبه | یونس>> | ||||||||||||||||||||||||
|
سوره توبه نهمین سوره قرآن کریم و دارای 129 آیه است.
محتویات
نزول
تمامى سوره توبه در مدينه نازل شده و برخى گفتهاند: جز دو آيه آن يعنى آيه: «لَقَدْ جاءَكُمْ...» تا آخر سوره در مدينه نازل شده است. سوره توبه در سال نهم هجرت نازل شد و فتح مكه در سال هشتم بود و حجة الوداع سال دهم و مجاهد و قتاده گفتهاند: آخرين سورهاى كه در مدينه بر رسول خدا صلى اللَه عليه و آله نازل شد همين سوره مباركه بود.[۱]
این سوره در ترتیب مصحف نهمین سوره و بین دو سوره انفال و یونس قرار گرفته است و در ترتیب نزول صدو چهاردهمین سوره قرآن کریم است که پیش از آن سوره مائده نازل شده است.[۲]
عدد آيات
عدد آيات اين سوره نزد كوفيان 129 آيه است و نزد ديگران 130 آيه.[۳]
اسامى مشهور
اين سوره را ده نام است بدين شرح:
- «برائة» و وجه تسميه بدين نام آن است كه سوره بدين لفظ شروع شده و گذشته از آن درباره اظهار «برائت» و بيزارى از كفار نازل گشته است.
- «توبة» و اين نام بدان جهت است كه ذكر توبة در آن بسيار شده مانند آيه: «وَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلى مَنْ يَشاءُ»(آیه 15) و آيه: «فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْراً لَهُمْ»(آیه 74) و آيه: «ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا».(آیه 118)
- «فاضحة» (رسواكننده) سعيد بن جبير گويد: پيش ابن عباس نام سوره توبه را بر زبان جارى كردم گفت: اين سوره فاضحه است زيرا همچنان آيات (اين سوره) درباره آنان (یعنی منافقین) پشت سر هم نازل شد تا جايى كه ما ترسيديم نام هيچيك از آنان را نيز باقى نگذارد و خلاصه بدان جهت آن را بدين اسم ناميدند كه موجب رسوايى منافقين گشت.
- «مبعثرة» (كاونده) ابن عباس گويد: وجه تسميه بدين نام آنست كه از اسرار درونى منافقان كاوش ميكند.
- «مقشقشه» (رهاننده) ابن عباس گويد: آن را بدين نام خواندند بخاطر آنكه هر كه بدان ايمان داشته باشد از نفاق و شرك رها گردد زيرا در اين سوره دعوت به اخلاص شده، و در حديث است كه سوره «قل يا ايها الكافرون» و سوره «قل هو اللَّه أحد» را «مقشقشان» مى ناميدند، و اين نام بهمان خاطر بود كه اين دو سوره انسان را از شرك ميرهاند.
- «بحوث» (كاونده) أبو ايوب انصارى وجه تسميه بدين نام را نيز همان كاوش از اسرار منافقان ذكر كرده.
- «مدمدمة» (نابود كننده) چون «دمدم» بمعناى هلاكت آمده و آيه:
«فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُمْ ...» «2» نيز بهمين معنا است. و اين نام را سفيان بن عيينه ذكر كرده.
- «حافرة» (آشكار كننده) چون از روى مقاصد قبلى منافقين پرده برداشته و آنچه در دل مستور ميداشتند آشكار ساخت. و اين نامى است كه حسن براى اين سوره ذكر كرده.
- «مثيره» (افشاننده) بخاطر آنكه زشتيها و رسواييهاى منافقان را بر ملا سازد. و اين وجه از قتاده نقل شده است.
- «سوره عذاب» و اين را حذيفة ذكر كرده- بخاطر آنكه درباره عذاب كافران نازل گشته. و عاصم بسندش از حذيفه روايت كرده كه گفته: مردم اين سوره را سوره توبه نامند، ولى سوره عذاب است. [۴]
فضيلت سوره
- ابىّ بن كعب از رسول خدا صلى اللَه عليه و آله روايت كرده كه فرمود: هر كه سوره انفال و برائت را بخواند من شفيع او گردم ... تا بآخر حديث؛ واز امام صادق عليه السلام روايت شده كه فرمود:انفال و برائت يك سوره است. چنانچه از سعيد بن مسيب نيز روايت شده.
- ثعلبى به سند خود از رسول خدا صلى اللَه عليه و آله روايت كرده كه فرمود: قرآن آيه آيه و حرف حرف نازل شد جز سوره برائة و قل هو اللَّه احد كه آن دو با هفتاد صف از فرشتگان (يك جا) بر من نازل شد و هر كدام ميگفتند: اى محمد در مورد نسب خدا به نيكى سفارش كن.[۵] [۶]
علت ذکر نشدن بسم الله در ابتدای سوره
یکی از مسائلی که درباره این سوره مطرح است این است که چرا در آغاز اين سوره نه در قرائت و نه در كتابت بسم اللَّه ذكر نمىشود؟
دانشمندان و مفسران در اين باره چند قول گفته اند:
اول- آنكه اين سوره چون دنبال سوره انفال است هر دو يك سوره بحساب می آيند.
علامه طباطبائی ره در این مورد می گوید:
« مفسرين در اينكه اين آيات سورهايست مستقل و يا جزء سوره انفال اختلاف كردهاند، و اختلافشان در اين باره منتهى مىشود به اختلافى كه صحابه و تابعين در اين باره داشته اند.
روايت وارده از ائمه اهل بيت (ع) در اين باره نيز مختلف است، چيزى كه هست از نظر صناعت آن دسته از روايات كه دلالت دارد بر اينكه اين آيات ملحقند به سوره انفال رجحان دارد و به نظر قوى مى رسد. و با کنکاش در معانی و مضامین آیات این سوره نمی توان به غرض واحدی برای سوره رسید آنگونه که برای سوره های دیگر این امر ممکن است و آیات ابتدائی آنها اغراض مشخصی را قصد می کنند که پایان آنها نیز باز گشت به همان اغراض دارد. اول اين سوره مربوط به بيزارى از كفار است، و قسمتى از آن مربوط به قتال با مشركين و قتال با اهل كتاب، و يك قسمت مهمى از آن در باره منافقين صحبت مىكند، و آياتى از آن مسلمانان را به قتال تحريك مى كند، و عده اى متعرض حال كسانيست كه از جنگ تخلف ورزيدند، و آياتى مربوط به دوستى و ولايت كفار است، آياتى راجع به زكات است، و همچنين مطالبى ديگر، اما قسمت معظم آن مربوط به قتال با كفار، و آيات راجع به منافقين است. [۷]
به نظر می رسد قصد علامه طباطبائی ره از اینکه می گویند برای این سوره بر خلاف سوره های دیگر نمی توان غرض واحدی را بیان نمود این است که تاکید کنند بر این مطلب که این سوره چون ملحق به سوره انفال است غرض واحدی ندارد و باید به کمک همان سوره غرض آیات این سوره را نیز فهمید.
همین مطلب در تفسیر مجمع البیان چنین آمده است:
«دانشمندان و مفسران در اين باره چند قول گفته اند: اول- آنكه اين سوره چون دنبال سوره انفال است هر دو يك سوره بحساب آيند، زيرا سوره انفال در ذكر پيمانها است و اين سوره در رفع پيمانها است و اين قولى است كه ابىّ بن كعب گفته. ...»
دوم- اينكه در اين سوره بسم اللَّه نازل نشده بخاطر آن است كه «بسم اللَّه» براى امان و مهر و رحمت است، ولى سوره برائت براى برداشتن امان و رفع آن است، از اينرو بسم اللَّه در آغاز اين سوره نازل نشد و اين وجه از امير المؤمنين عليه السلام نقل شده، و سفيان بن عيينه و ابو العباس مبرد نيز همين وجه را اختيار كردهاند.
سوم- وجهى است كه از ابن عباس روايت شده كه گويد: بعثمان بن عفان گفتم: چرا سوره برائت را كه از «مئين» [۸] است با سوره انفال كه از «مثانى» [۹] است هر دو را در «سبع طوال» [۱۰] قرار داديد، و ميان آنها «بسم اللَّه» ننوشتيد؟
عثمان در پاسخ گفت: شيوه رسول خدا صلى اللَه عليه و آله چنان بود كه چون آيات قرآن بر او نازل مي شد يكى از نويسندگان (و كتّاب) وحى را مي خواند و بدو مي فرمود: اين آيات را در فلان سوره بگذار ... و سوره انفال از نخستين سورههايى بود كه در مدينه نازل شد، و سوره برائة از آخرين سورههايى بود كه در آن شهر نازل گشت، و چون داستان اين دو سوره شبيه به هم بود ما گمان كرديم كه سوره برائت دنباله سوره انفال است، و خود آن حضرت نيز تا روزى كه از دنيا رفت در اين باره چيزى نفرمود،از اين رو ما اين سوره را در ضمن «سبع طوال» قرار داديم، و ميان آن دو «بسم اللَّه» ننوشتيم و اين دو سوره را «قرينتين» (قرين يكديگر) مي خواندند.[۱۱]
پانویس
- ↑ ترجمه مجمع البيان فى تفسير القرآن، ج11، ص3
- ↑ ترتیب نزول سوره ها، در همین دانشنامه
- ↑ ترجمه مجمع البيان فى تفسير القرآن، ج11، ص3
- ↑ ترجمه مجمع البيان فى تفسير القرآن، ج11، ص3-5
- ↑ ظاهرا جمله «كل يقول استوص ...» مربوط بسوره قل هو اللَّه است كه در آن از نسبت پروردگار متعال بحث شده، و در ذيل سوره قل هو اللَّه نيز بيايد كه يكى از اسامى آن سوره «نسبة الرب» است. و ممكن است مربوط بهر دو سوره باشد چون در مواردى از سوره برائة نيز ذكرى از توبه و آمرزش بميان آمده، و منظور از نسبت خدا ارتباط با او باشد ولى اين معنى بعيد است و بهتر همان است كه بگوئيم مربوط به سوره قل هو اللَّه احد ميباشد. و اللَّه العالم. «مترجم مجمع البیان»
- ↑ ترجمه مجمع البيان فى تفسير القرآن، ج11، ص5
- ↑ الميزان فى تفسير القرآن، ج9، ص146
- ↑ «مئين» بسورههايى گويند كه حدود صد آيه است.
- ↑ «مثانى» بسورههايى گويند كه از صد آيه كمتر است.
- ↑ «سبع طوال» به هفت سوره پس از سوره فاتحة الكتاب گويند
- ↑ ترجمه مجمع البيان فى تفسير القرآن، ج11، ص5 و 6
منابع
- ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، فضل بن حسن طبرسی، ترجمه گروه مترجمان، انتشارات فراهانى، تهران: 1360 ش
- المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، انتشارات اسلامى جامعهى مدرسين حوزه علميه قم، 1417 ق
- ترتیب نزول سوره ها، در همین دانشنامه