صفة الصفوة (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
صفة الصفوة

«صفة الصفوة» اثر جمال‌الدين ابوالفرج بن جوزى، تلخيصى است از كتاب «حلية الأولياء و طبقات الأصفياء» اثر ابونعيم اصفهانى، در شرح حال بزرگان علمى[۱]

اين كتاب، از جمله مهم‌ترين كتب طبقات‌نگارى صوفيان در قرن ششم محسوب شده و درباره آن، گفته شده است كه: «اين كتاب، در واقع تهذيب، تصحيح و تلخيصى از كتاب «حليه» ابى‌نعيم شمرده مى‌شود».[۲]

ابونعيم افراد مذكور در كتاب خود را به پنج طبقه تقسيم و مقام معنوى و محامد اخلاقى آنان را گزارش كرده است: طبقه نخست، در شرح حال اميرمؤمنان(ع) و سه خليفه اول (ابوبکر، عمر، عثمان)؛ طبقه دوم، در معرفى ساير صحابه كه در رتبه پس از خلفا قرار داشتند؛ طبقه سوم، در شرح حال اهل صفّه؛ طبقه چهارم، درباره زنان ناسكه از صحابه، كه با شرح حال حضرت زهرا(س) و همسران پيامبر آغاز شده است و طبقه پنجم، درباره تابعان و تابعانِ تابعان است كه از مهم‌ترين آنها حسن بصرى است.[۳]

اما روش ابن جوزى در تنظيم اين كتاب، اسلوب و روشى متفاوت مى‌باشد. وى در اين اثر، روش طبقه‌بندى ناحيه‌اى را پيش گرفته و با شهر مدينه آغاز كرده و سپس به مكه، بغداد و... رسيده است. وى هر شهرى را كه نام برده، طبقات عابدان و زاهدان آن ناحيه را نيز ذكر كرده است و شماره زندگى‌نامه‌هاى آن، به بيش از هزار زندگى‌نامه مى‌رسد.[۴]

ابراهيم محمد رمضان و سعيد محمد لحام، تحقيق و تصحيح كتاب را برعهده داشته‌اند.

كتاب با دو مقدمه از محققين و مؤلف آغاز شده است. در مقدمه نخست، ضمن ارائه زندگى‌نامه مختصرى از نويسنده، به منابعى كه در تصحيح و ضبط و تخريج مطالب و روايات كتاب، مورد استفاده قرار گرفته، اشاره شده است. از جمله اين منابع، عبارتند از: «صحيح بخارى»؛ «صحيح مسلم»؛ «سنن ابى‌داود»؛ «حلية الأولياء» ابونعيم اصفهانى؛ «مسند احمد»؛ «سنن ترمذى»؛ «شمائل الرسول» ابن كثير و...[۵]

در مقدمه نويسنده، ضمن بيان برخى ويژگى‌ها و محاسن كتاب «حلية الأولياء»، به اين نكته اشاره شده است كه اين كتاب، با همه محاسنش، داراى كاستى‌ها و فزونى‌هايى است؛ ولذا وى به‌منظور حذف اين اضافات و جبران و اصلاح نواقص آن، اقدام به تلخيص آن كرده است. برخى از فزونى‌ها و اضافات مذكور، عبارتند از: اطاله در ذكر احاديث مرفوعه؛ ذكر روايات موضوعه و باطل؛ نسبت دادن تصوف به بزرگانى همچون ابوبكر، عمر، عثمان، على (علیه السلام)، حسن (علیه السلام) و...؛ اطاله كلام و توضيح بيش از حد؛ حكايت برخى از افعال صوفيه كه صحيح نمى‌باشد، درحالى‌كه احتمال دارد مبتدى صحيح بودن آن عمل را تصور كند؛ خلط در ترتيب و تقديم و تأخيرهاى نابجا و... .[۶]

نويسنده همچنين سه كاستى براى كتاب ابونعيم ذكر كرده و خود در پى جبران آن برآمده كه عبارتند از: ذكر نكردن شرح حال سيد زهّاد و امام كل كه پيامبر(ص) مى‌باشد؛ ترك بسيارى از زهاد و عابدين مشهور و همچنين نپرداختن به بانوان زاهد و عابد، مگر در موارد بسيار اندك.[۷]

فهرست مطالب هر جلد، در انتهاى همان جلد آمده است.

در پاورقى‌ها علاوه بر ذكر منابع[۸]، به توضيح برخى از مطالب متن پرداخته شده است.[۹]

پانويس

  1. ر.ك: مدرسى چهاردهى، مرتضى، 1320، ص189
  2. صفرى فروشانى، نعمت‌الله، 1381، ص70
  3. ر.ك: سجادى، سيد جعفر؛ سيد عرب، حسن، 1377، ج14، ص54
  4. ر.ك: صفرى فروشانى، نعمت‌الله، 1381، ص70
  5. ر.ك: مقدمه، ج1، صفحه د - ح
  6. ر.ك: مقدمه نويسنده، همان، ص5-12
  7. ر.ك: همان، ص16
  8. ر.ك: پاورقى، ج1، ص74
  9. ر.ك: همان، ص75

منابع مقاله

1. مقدمه و متن كتاب.

2. مدرسى چهاردهى، مرتضى، «دانشمندان اصفهان (6) - (ابونعيم حافظ)»، پايگاه مجلات تخصصى نور، مجله: ارمغان، دوره بيست‌ودوم، شماره 4، تير 1320 (3 صفحه، از 189-191)

3. سجادى، سيد جعفر؛ سيد عرب، حسن، «دانشنامه جهان اسلام» زير نظر غلامعلى حداد عادل، چاپ اول (1377)، تهران، بنياد دايرةالمعارف اسلامى، ج14، ص54.

4. صفرى فروشانى، نعمت‌الله، «پيشينه طبقات‌نگارى در ميان مسلمانان»، پايگاه مجلات تخصصى نور، مجله: كتاب ماه دين، شماره 55، ارديبهشت 1381 (18 صفحه، از 66 تا 83)


منبع

ویکی نور