تفسیر سورآبادی (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
تفسیر سور آبادی.jpg
نویسنده عتيق بن محمد سور آبادي
موضوع تفسیر اهل سنت
زبان عربی
تعداد جلد 5
مصحح سعیدی سیرجانی

«تفسير سورآبادى» تفسير كهن قرآن كريم به زبان فارسى، نوشته ابوبكر عتيق بن محمد هروى نيشابورى، معروف به سورآبادى، مفسر فرقه كرّامیه در قرن پنجم قمری است. نام تفسير سورآبادى در برخى نسخه‌هاى خطى موجود، «تفسير التفاسير» آمده است.

مؤلف

از تاريخ تولد سورآبادى و جزئيات زندگى او اطلاعى در دست نيست. صَريفينى از او با عنوان «عتيق بن محمد سوريانى» و «شيخ طائفه ابى عبداللّه در نيشابور» ياد كرده است. در آن دوران كنيه ابى عبداللّه بيشتر به محمد بن كرّام، بنيانگذار فرقه كرّاميه، اطلاق مى‌شده است.[۱]

در نسخه‌هاى مختلف اين تفسير، از او با عناوين ابوبكر عتيق بن محمد سورابانى یا سوريانى یا سورآبادى، ابو عبداللّه عتيق محمد نيسابورى معروف به سورآبادى و ابوبكر عتيق محمد بن منصور سورابادى ياد شده است.[۲] مشخص نيست كه اصل او از كجاست. نام روستا يا محلى به نام سورآباد در منابع نيامده، اما سوريان از روستاهاى نيشابور در منابع ديده شده و احتمالا تداول ختم اسامى شهرها و روستاها به كلمه« آباد» باعث تبديل« سوريان» به« سورآباد» شده است.[۳]

در انتساب سورآبادى به هرات كه در برخى منابع به آن اشاره شده است[۴]، دليل قاطعى در دست نيست. شايد وجود برخى ويژگيهاى زبانى متعلق به لهجه هرات است، موجب اين انتساب شده باشد. احمد بهمنيار نيز او را از شوذَبان، از روستاهاى هرات، دانسته است.[۵]

در نسخه قونيه از تفسير سورآبادى (ذيل آيه اول از سوره انبياء) آمده كه از زمان وحى تاكنون چهارصد و هفتاد و اندى سال گذشته و هنوز قيامت نشده است. با توجه به اين سخن، مى‌توان گفته حمد اللّه مستوفى را كه سورآبادى معاصر الب ارسلان سلجوقى بوده است، پذيرفت. صريفينى، سورآبادى را عابد و مجتهد و فاضل خوانده و وفات او را در صفر 494 ذكر كرده است.

محتوا و شیوه تفسیر

اين اثر، بر مبناى نسخ خطى موجود، تفسيرى بزرگ است كه ظاهرا به هفت سُبع تقسيم شده است. تفسير با حمد خدا و نعت رسول اكرم آغاز مى‌شود، سپس مقدمه‌اى درباره تفسير مى‌آيد و سبب فارسى بودن آن و اينكه مفسر به روايت كداميك از راويان اعتماد كرده است، شرح داده مى‌شود، سپس از سوره حمد تا انتهاى سوره ناس ترجمه و تفسير مى‌گردد.

سورآبادى درباره سبب به فارسى نوشتن اين تفسير گفته است كه از او خواسته‌اند تا نفع آن عامتر باشد و افزوده است كه اگر آن را به عربى مى‌نوشتم، بايد معلمى آن را درس مى‌داد، در حالى كه قرآن را به هيچيك از الفاظ عربى بهتر از الفاظ خود قرآن، نمى‌توان بيان كرد.

سورآبادى در ابتداى هر سوره، عنوان و تعداد آيات و كلمات و حروف و محل نزول و فضيلت آن را آورده و در تفسير آيات گاهى تمام يك آيه را يك جا، و گاه به صورت جزء جزء، نقل و ترجمه و تفسير كرده و به مناسبتهاى مختلف به اخبار و روايات و اقوال مفسران و راويان اشعار عربى استناد نموده است. او همچنين قصص مربوط به آيات را، گاهى به مناسبت يك آيه يا شأن نزول آن و گاهى در ضمن ترجمه و تفسير آيات، آورده و پس از ترجمه برخى آيات، سؤال و جوابى آورده است كه ناظر به مشكلى از آن آيه است.

سورآبادى در تفسير خود از محمد بن كرّام با احترام نام برده و از وى سخنانى نقل كرده است. وى از ديگر رجال كرّاميه نيز مطالبى آورده، از جمله از ابو عمرو مازَلى، ابو سهل اَنمارى، محمد صابر، اسحاق مَحمَشاذ و بويژه محمد بن هَيصَم كه گاه از كتاب فنون او، نيز ياد كرده است. او در ذيل آیه 19 سوره احزاب به بحثى از عقايد مهم كرّاميه درباره ايمان منافق اشاره كرده است. برخلاف اين تصور كه كرّاميه را اهل تشبيه و سورآبادى را كرّامى دانسته‌اند، سورآبادى در اين تفسير مشبّهه را لعن كرده است.[۶]

سورآبادى در مواردى به ابيات و سخنانى از امام على، امام حسين، امام صادق و امام رضا عليهم السلام اشاره نموده و احاديثى از پيامبر اكرم درباره فضل اهل بيت و دوستى على عليه السلام و نهى از دشمنى با او نقل كرده است. او در ذيل آيه تطهير نيز رواياتى آورده كه بر مبناى آنها مراد از اهل بيت پيامبر اكرم، امام على، حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسين عليهم السلام‌اند. او همچنين در بخشى از تفسير به ذكر فضائل ابوبكر، عمر، عثمان و حضرت على عليه السلام پرداخته است.

نثر فارسى تفسير سورآبادى و ترجمه او از قرآن، از نمونه‌هاى فصيح و عالى نثر فارسى و پر از لغات و اصطلاحات فارسى درى است كه سورآبادى براى عبارات و تركيبات قرآنى برگزيده است.[۷]

احمد جام نامقى، مشهور به ژنده پيل (متوفى 536)، در «مفتاح النجات» از تفسير سورآبادى نام برده است. اين تفسير از منابع حُبَيش تفليسى در تأليف كتاب وجوه قرآن بوده است.

وضعیت نشر کتاب

بخشهايى از تفسير سورآبادى در 1345 ش. به همت پرويز ناتل خانلرى و در 1353 ش. به همت مجتبى مينوى، به صورت چاپ عكسى از نسخه خطى، منتشر شده است. همچنين ترجمه و قصه‌هاى قرآن از روى نسخه موقوفه تربت شيخ جام، مبتنى بر تفسير ابوبكر عتيق نيشابورى، به اهتمام يحيى مهدوى و مهدى بيانى در 1338 ش. به چاپ رسيده است. قصه‌هاى اين اثر با عنوان «قصص قرآن مجيد، برگرفته از تفسير ابوبكر عتيق نيشابورى مشهور به سورآبادى» به كوشش يحيى مهدوى براى نخستين بار در 1347 ش. چاپ شده است. قسمت تفسير سوره يوسف اين تفسير را پرويز ناتل خانلرى با عنوان «يوسف و زليخا» بارها در تهران منتشر كرده است.

محمد جاويد صباغيان، در 1368 ش. مجموع قصه‌هاى اين تفسير را با عنوان «فرهنگ ترجمه و قصه‌هاى قرآن مبتنى بر تفسير ابوبكر عتيق نيشابورى» به چاپ رسانده است. ويرايشى جديد از قصه‌هاى اين تفسير را نيز جعفر مدرس صادقى با نام تفسير عتيق نيشابورى در 1380 ش. منتشر كرده است. تفسير سورآبادى، به صورت كامل به همت على اكبر سعيدى سيرجانى تصحيح و در 1381 ش. منتشر شده است.

منابع

***
تفسیر قرآن
درباره تفسیر قرآن: تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن
اصطلاحات: اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات
شاخه های تفسیر قرآن:

تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی)

روشهای تفسیری قرآن:
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف:
  1. شفيعى كدكنى، ص 76.
  2. سورآبادى، 1365 ش، مقدمه مهدوى، ص 6، 8- 11.
  3. ياقوت حموى، ذيل «سوريان».
  4. حمد اللّه مستوفى، ص 694؛ حاجى خليفه، ج 1، ص440، 449.
  5. بيهقى، ص 248، پانويس 4.
  6. شفيعى كدكنى، ص 69.
  7. صفا، ج 2، ص 902,؛ صباغيان، ص 11- 14.