فريضه: تفاوت بین نسخهها
(افزودن الگوی قرآن) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
| سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{خوب}} | {{خوب}} | ||
| − | + | '''«فَریضه»''' در لغت به معنای «مفروضه» و معيّن شده است. و در اصطلاح [[فقه|فقهی]] و نیز مطابق روايات، امورى كه در [[قرآن كريم]] و با دستور مستقيم خداوند [[واجب]] و ثابت شدهاند، «فريضه» نامیده شده و در مقابل، آنچه را [[پيامبر اكرم]] صلى الله عليه وآله واجب كرده، «[[سنت|سنّت]]» گفته شده است. | |
| − | ==لغت | + | ==فریضه در لغت== |
| − | + | «فرض» در لغت به معنای قطع و تعيين آمده است. در «[[النهایه فی غریب الحدیث و الاثر (کتاب)|النهايه]]» گويد: اصل فرض به معنى قطع است. و به گفته [[راغب اصفهانی]] به معنى قطع شىء محكم و تأثير در آن است؛<ref>راغب، مفردات ألفاظ القرآن، ص۶۳۰.</ref> و «فریضه» به معنای «مفروضه»، معيّن شده و واجب شده است. به همين جهت در معناى "وجوب" استعمال مىشود، براى اينكه انجام دادنش واجب و امتثال امرش قطعى و معين و بدون تردید است.<ref> تفسير الميزان، ج۴، ص۱۹۹.</ref> | |
| + | |||
| + | در «[[مجمع البیان]]» درباره فرق «فرض» و «واجب» آمده است: فرض با جعل جاعل است كه آن را واجب كند، ولى واجب شايد بدون جعل باشد، مثل وجوب شكر مُنعِم، على هذا نسبتشان عموم و خصوص مطلق است.<ref>طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۹۴.</ref> | ||
| + | |||
| + | به نظر [[راغب اصفهانی]] «ايجاب» به اعتبار وقوع و ثبوت حكم، و «فرض» به اعتبار تعيين آن گفته میشود.<ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۳۰.</ref> | ||
==فریضه در قرآن== | ==فریضه در قرآن== | ||
| − | فریضه در قرآن در مورد [[مهریه]] از آن جهت که چیز معین شده | + | فریضه در [[قرآن]] در مورد [[مهریه]] از آن جهت که چیز معین شده است، به کار رفته است،<ref>طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۴۵.</ref> مانند: {{متن قرآن|«ما لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِيضَةً...»}}؛<ref>[[سوره بقره]]، آیه ۲۳۶.</ref> ماداميكه به آن زنان دست نزدهايد يا مهريهاى معيّن نكردهايد. |
| + | |||
| + | و نیز در [[آیه]]: «لا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما تَراضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ»؛<ref>[[سوره نساء]]، آیه ۲۴.</ref> و گناهی بر شما نيست در آنچه بعد از تعيين مهر، با يكديگر توافق كردهايد. فريضة در اين آيه به معنى مفروضه است، يعنى: معيّن شده و واجب شده.<ref>طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۱۰۳.</ref> | ||
| + | |||
| + | در مورد برخی از [[واجب|واجبات]] نیز از ماده فرض استفاده شده مانند: {{متن قرآن|«إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساكِينِ وَ... فَرِيضَةً مِنَ اللَّه»}}؛<ref>[[سوره توبه]]، آیه ۶۰.</ref> صدقات (زکات) ويژه نيازمندان و تهيدستان و... است؛ [اين احكام] فريضهاى از سوى خداست. | ||
| − | + | و آیه {{متن قرآن|«الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ ...»}}؛<ref>[[سوره بقره]]، آیه ۱۹۷.</ref> حج در ماههاى معين و معلومى است؛ پس كسى كه در اين ماهها حج را [با احرام بستن و تلبيه] بر خود واجب كرد... . | |
| − | == | + | ==فریضه در فقه== |
| − | عنوان فريضه در [[فقه]] اطلاقهاى | + | عنوان فريضه در [[فقه]] اطلاقهاى متعددی دارد و بيشتر بر [[احكام]] واجبى اطلاق مىگردد كه [[واجب|وجوب]] آنها از [[قرآن كريم]] استفاده مىشود و نه [[سنت]]، مانند [[نماز]]، [[روزه]]، [[زكات]] و [[حج]]. |
| − | مقابل | + | مقابل آن، احكامى است كه وجوب يا [[استحباب]] آنها مستفاد از سنّت است، از قبيل [[غسل]] و [[كفن]] و [[دفن میت|دفن]] ميّت. از اين رو، در روايتى تصريح شده كه غسل ميّت سنت است و نه فريضه. مقصود از سنّت اين است كه وجوب آن برگرفته از سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه وآله است و قرآن كريم با صراحت متعرض حكم آن نشده است.<ref>حبل المتين، ص ۹۳؛ وسائل الشيعة، ج۲، ص ۱۷۶ و ۴۷۹؛ جواهر الكلام، ج۱۱، ص۳۳۲-۳۳۳؛ مصباح الفقيه، ج۳، ص۱۳۸.</ref> |
| − | اطلاق فريضه بر مطلق | + | اطلاق فريضه بر مطلق امور واجب -خواه وجوبش با قرآن ثابت شده باشد يا با سنّت- نيز شايع است.<ref>مرآة العقول، ج۱، ص ۱۰۳؛ ملاذ الاخيار، ج۷، ص۴۶۵.</ref> |
| − | برخى گفتهاند: در روايات، فريضه گاهى بر آنچه رجحانش با قرآن | + | برخى گفتهاند: در روايات، فريضه گاهى بر آنچه رجحانش با قرآن ثابت شده -اعم از واجب و مستحب- نيز اطلاق شده است.<ref>مرآة العقول، ج۱۲، ص۲۸۴.</ref> همچنین عنوان فریضه بر [[نماز]] واجب در مقابل [[نافله های شبانه روز|نافله]] اطلاق شده است.<ref>الحدائق الناضرة، ج۸، ص۱۴۵؛ جواهر الکلام، ج۹، ص۳۴۳.</ref> |
| − | اطلاق ديگر فريضه، سهام تعيين شده در [[ارث]] است. اين اطلاق در آيات مربوط به ارث با تعبير «فَريضَةً مِنَ اللّهِ»<ref>سوره | + | اطلاق ديگر فريضه، سهام تعيين شده در [[ارث]] است. اين اطلاق در آيات مربوط به ارث با تعبير {{متن قرآن|«فَريضَةً مِنَ اللّهِ»}}<ref>[[سوره نساء]]، آیه۱۱.</ref> صورت گرفته است.<ref>مفتاح الكرامة، ج۴ ص۱۷.</ref> از اين رو، بسيارى از فقها عنوان باب يا كتاب ارث را «كتاب الفرائض» و يا «كتاب الفرائض و المواريث» قرار دادهاند.<ref>من لايحضره الفقيه، ج۴، ص۲۵۴؛ المقنعة، ص۶۷۹؛ غنية النزوع، ص۳۰۹؛ المبسوط، ج۴، ص۶۷؛ قواعد الاحكام، ج۳، ص۳۳۹.</ref><ref>فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، ج۵، ص۶۸۱.</ref> |
==پانویس== | ==پانویس== | ||
| سطر ۲۵: | سطر ۳۳: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
| − | * | + | *فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، زیر نظر محمود هاشمی شاهرودی، ج۵، ص۶۸۱. |
| − | * | + | *قاموس قرآن، سید علیاکبر قرشی، "فرض"، ج۵، ص۱۶۲. |
| − | * | + | *المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبایی، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق. |
| − | + | *مفردات ألفاظ القرآن، راغب اصفهانى، بيروت، دار القلم، چاپ اول، ۱۴۱۲ق. | |
[[رده:واژگان قرآنی]] | [[رده:واژگان قرآنی]] | ||
[[رده:اصطلاحات فقهی]] | [[رده:اصطلاحات فقهی]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ اوت ۲۰۲۵، ساعت ۱۰:۰۶
«فَریضه» در لغت به معنای «مفروضه» و معيّن شده است. و در اصطلاح فقهی و نیز مطابق روايات، امورى كه در قرآن كريم و با دستور مستقيم خداوند واجب و ثابت شدهاند، «فريضه» نامیده شده و در مقابل، آنچه را پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله واجب كرده، «سنّت» گفته شده است.
فریضه در لغت
«فرض» در لغت به معنای قطع و تعيين آمده است. در «النهايه» گويد: اصل فرض به معنى قطع است. و به گفته راغب اصفهانی به معنى قطع شىء محكم و تأثير در آن است؛[۱] و «فریضه» به معنای «مفروضه»، معيّن شده و واجب شده است. به همين جهت در معناى "وجوب" استعمال مىشود، براى اينكه انجام دادنش واجب و امتثال امرش قطعى و معين و بدون تردید است.[۲]
در «مجمع البیان» درباره فرق «فرض» و «واجب» آمده است: فرض با جعل جاعل است كه آن را واجب كند، ولى واجب شايد بدون جعل باشد، مثل وجوب شكر مُنعِم، على هذا نسبتشان عموم و خصوص مطلق است.[۳]
به نظر راغب اصفهانی «ايجاب» به اعتبار وقوع و ثبوت حكم، و «فرض» به اعتبار تعيين آن گفته میشود.[۴]
فریضه در قرآن
فریضه در قرآن در مورد مهریه از آن جهت که چیز معین شده است، به کار رفته است،[۵] مانند: «ما لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِيضَةً...»؛[۶] ماداميكه به آن زنان دست نزدهايد يا مهريهاى معيّن نكردهايد.
و نیز در آیه: «لا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما تَراضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ»؛[۷] و گناهی بر شما نيست در آنچه بعد از تعيين مهر، با يكديگر توافق كردهايد. فريضة در اين آيه به معنى مفروضه است، يعنى: معيّن شده و واجب شده.[۸]
در مورد برخی از واجبات نیز از ماده فرض استفاده شده مانند: «إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساكِينِ وَ... فَرِيضَةً مِنَ اللَّه»؛[۹] صدقات (زکات) ويژه نيازمندان و تهيدستان و... است؛ [اين احكام] فريضهاى از سوى خداست.
و آیه «الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ ...»؛[۱۰] حج در ماههاى معين و معلومى است؛ پس كسى كه در اين ماهها حج را [با احرام بستن و تلبيه] بر خود واجب كرد... .
فریضه در فقه
عنوان فريضه در فقه اطلاقهاى متعددی دارد و بيشتر بر احكام واجبى اطلاق مىگردد كه وجوب آنها از قرآن كريم استفاده مىشود و نه سنت، مانند نماز، روزه، زكات و حج.
مقابل آن، احكامى است كه وجوب يا استحباب آنها مستفاد از سنّت است، از قبيل غسل و كفن و دفن ميّت. از اين رو، در روايتى تصريح شده كه غسل ميّت سنت است و نه فريضه. مقصود از سنّت اين است كه وجوب آن برگرفته از سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه وآله است و قرآن كريم با صراحت متعرض حكم آن نشده است.[۱۱]
اطلاق فريضه بر مطلق امور واجب -خواه وجوبش با قرآن ثابت شده باشد يا با سنّت- نيز شايع است.[۱۲]
برخى گفتهاند: در روايات، فريضه گاهى بر آنچه رجحانش با قرآن ثابت شده -اعم از واجب و مستحب- نيز اطلاق شده است.[۱۳] همچنین عنوان فریضه بر نماز واجب در مقابل نافله اطلاق شده است.[۱۴]
اطلاق ديگر فريضه، سهام تعيين شده در ارث است. اين اطلاق در آيات مربوط به ارث با تعبير «فَريضَةً مِنَ اللّهِ»[۱۵] صورت گرفته است.[۱۶] از اين رو، بسيارى از فقها عنوان باب يا كتاب ارث را «كتاب الفرائض» و يا «كتاب الفرائض و المواريث» قرار دادهاند.[۱۷][۱۸]
پانویس
- ↑ راغب، مفردات ألفاظ القرآن، ص۶۳۰.
- ↑ تفسير الميزان، ج۴، ص۱۹۹.
- ↑ طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۹۴.
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۳۰.
- ↑ طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۴۵.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۳۶.
- ↑ سوره نساء، آیه ۲۴.
- ↑ طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۱۰۳.
- ↑ سوره توبه، آیه ۶۰.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۹۷.
- ↑ حبل المتين، ص ۹۳؛ وسائل الشيعة، ج۲، ص ۱۷۶ و ۴۷۹؛ جواهر الكلام، ج۱۱، ص۳۳۲-۳۳۳؛ مصباح الفقيه، ج۳، ص۱۳۸.
- ↑ مرآة العقول، ج۱، ص ۱۰۳؛ ملاذ الاخيار، ج۷، ص۴۶۵.
- ↑ مرآة العقول، ج۱۲، ص۲۸۴.
- ↑ الحدائق الناضرة، ج۸، ص۱۴۵؛ جواهر الکلام، ج۹، ص۳۴۳.
- ↑ سوره نساء، آیه۱۱.
- ↑ مفتاح الكرامة، ج۴ ص۱۷.
- ↑ من لايحضره الفقيه، ج۴، ص۲۵۴؛ المقنعة، ص۶۷۹؛ غنية النزوع، ص۳۰۹؛ المبسوط، ج۴، ص۶۷؛ قواعد الاحكام، ج۳، ص۳۳۹.
- ↑ فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، ج۵، ص۶۸۱.
منابع
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، زیر نظر محمود هاشمی شاهرودی، ج۵، ص۶۸۱.
- قاموس قرآن، سید علیاکبر قرشی، "فرض"، ج۵، ص۱۶۲.
- المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبایی، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
- مفردات ألفاظ القرآن، راغب اصفهانى، بيروت، دار القلم، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.




