سید مهدی قاضی طباطبایی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(وفات)
(منابع)
 
سطر ۷۸: سطر ۷۸:
  
 
*غلامرضا گلی‌زواره، "سید مهدی قاضی"، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد ۱۶، صفحه ۲۱۶-۲۴۰.
 
*غلامرضا گلی‌زواره، "سید مهدی قاضی"، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد ۱۶، صفحه ۲۱۶-۲۴۰.
 +
==آرشیو عکس و تصویر==
 +
<gallery mode="packed" heights="170">
 +
پرونده:سیدقاضی.jpg|سید مهدی قاضی طباطبائی
 +
</gallery>
  
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
+
[[رده:علمای معاصر|قاضی طباطبائی،سید مهدی]]
 
[[رده:عارفان]]
 
[[رده:عارفان]]
 +
[[رده:مدفونین در حرم حضرت معصومه (س)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۰۲

آیت الله سید مهدی قاضی طباطبائی ( - ۱۴۰۱ ق)، فرزند عارف بزرگ سید علی قاضی و از علمای ربانی شیعه است. وی در علوم غریبه همچون علم اعداد و حروف و نیز در هنر خوشنویسی و خطاطی ماهر بود. علامه حسن زاده آملی از شاگردان اوست.

مهدی قاضی.jpg
نام کامل سید مهدی قاضی طباطبائی
وفات ۱۴۰۱ قمری
مدفن قم، حرم حضرت معصومه سلام الله علیها

Line.png

اساتید

سید علی قاضی، میرزا ابراهیم شریفی زابلی، شیخ علی قسام، میرزا جعفر جنانی،...

شاگردان

علامه حسن زاده آملی،...


نسب و خاندان

نسب سید مهدی قاضی طباطبایی، به امام حسن علیه السلام می رسد.[۱] پدرش آیت الله سید علی قاضی طباطبایی، عارف مشهور و دانشمند متقی می‌‌باشد که بسیاری از دانشوران همچون: آیت الله بهجت، شهید دستغیب، علامه طباطبایی و... محضرش را درک کرده‌اند.[۲]

خاندان بزرگی که سید مهدی قاضی از آن برخاسته است، به دو نام «قاضی طباطبایی» و «شیخ الاسلامی» مشهور بوده‌اند. اکثر مردان این دودمان از عالمان بزرگ و مشاهیر عرصه‌های علمی، سیاسی و فرهنگی بوده و سالیان متمادی به صیانت از فرهنگ اسلامی، مقاومت در برابر استبداد، قضاوت و حل و فصل مشکلات اجتماعی مردم اشتغال داشته‌اند. مرحوم آیت الله قاضی در انتهای شرح که بر کتاب «ارشاد» شیخ مفید نوشته همه اجدادش را ذکر کرده و خاطرنشان نموده است نیاکان ما همه از سادات زواره هستند.[۳]

تحصیلات و استادان

آیت الله سید علی قاضی روح مستعد فرزندش را مهیای فراگیری علوم اسلامی‌‌ و تعالیم قرآن و عترت نمود و به او آموخت که پیمودن مسیر دانش و معرفت بدون تقوا و زهد، میسر نیست. آیت الله قاضی رسیدن به قله عرفان را بدون رعایت مسایل شرعی ناممکن می‌‌دانست و ضمن این که خود به شریعت مقدس اسلام پای‌بند بود، فرزندان و شاگردان را به این امر سفارش می‌‌نمود. به دلیل همین تقید بود که در اماکن مقدس بیتوته می‌‌کرد و زیارت مشاهد شریف را ترک نمی‌‌نمود و به سید مهدی هم توصیه می‌‌کرد که: این گونه باشد و به آرامش در نماز، حضور قلب در عبادات و اذکار، رعایت آداب عبادات، جدیت در تکالیف الهی و کثرت قرائت قرآن اهتمام ورزد.

سید مهدی قاضی نزد پدر دوره‌هایی از فقه، مباحث اخلاقی و عرفانی را آموخت. علاوه بر این، چون آیت الله قاضی به اسرار حروف واقف بود و از این دانش برای استخراج امور بدیع و اطلاع از خبرهای غیبی و آگاهی بر ضمایر افراد، استفاده می‌‌نمود و در این فن سرآمد روزگار بشمار می‌‌رفت، سید مهدی نیز این دانش و برخی علوم غریبه چون: علم اعداد و اوفاق را نزد پدر به خوبی آموخت. او برای آیت الله سید محمدحسین حسینی تهرانی نقل کرده است: در این فن ابتکاراتی دارم و از من بالاتر و عالمتر، مرحوم پدرم بود؛ چرا که در بعضی از استخراج‌های بسیار مشکل که فرومی‌‌ماندم و بالأخره با توسل به حضرت امیرمؤمنان علیه السلام و ختومات، موفق به حل آن می‌‌شدم، هنگامی‌‌که به محضر پدرم شرفیاب می‌‌شدم و می‌‌خواستم وی را از این اکتشافات و حل آن ها آگاه کنم، معلوم می‌‌شد که پدرم قبل از من به این دشواری‌ها رسیده و قبل از من آن ها را حل کرده است.[۴]

آیت الله جوادی آملی در درس تفسیرشان فرمود: سیدنا الاستاد علامه طباطبایی نقل می‌‌کرد: در تبریز کسی بود که با همین علوم عدد می‌‌توانست شخصی را که مورد حاجت آدم است، نه تنها او را بشناسد، بلکه بداند خانه‌اش کجاست، شماره تلفن منزلش را می‌‌توانست استخراج کند... مرحوم آقا سید مهدی قاضی، از اهل علم حروف بود و من می‌‌دانستم که مطلع است. می‌‌فرمود: بارها پدرم می‌‌گفت: راه بهتری هم داریم. و این تذکر نه برای آن بود که علم مذکور بی‌معنا است.[۵]

سید مهدی قاضی در جایی دیگر یادآور شده است: در نجف اشرف ضمن تحصیل علوم حوزوی، در فراگیری علوم غریبه سعی بلیغی به خرج می‌‌دادم.[۶]

سید مهدی قاضی همزمان با بهره‌مندی از پدر فاضل و فرزانه خویش، محضر تنی چند از استادان حوزه نجف را، که برخی از آنان در مکتب آیت الله سید علی قاضی تربیت شده بودند، درک نمود؛ میرزا ابراهیم شریفی زابلی و آیت الله شیخ علی قسام از کسانی هستند که سید مهدی قاضی نزد ایشان شاگردی نموده است.[۷] همچنین ایشان با مرحوم میرزا جعفر جنانی ارتباط داشت و از توانایی های علمی ‌‌و مقامات عرفانی وی استفاده می‌‌نمود.[۸]

شاگردان و همنشینان

سید مهدی قاضی به رغم توانایی‌های علمی‌‌ در فقه، عرفان، علوم ریاضی، هیئت و دانش‌های شگفت، به دلیل مساعد نبودن شرایط اجتماعی در قم، حوزه درسی تشکیل نداد و تنها، تعداد معدودی از افراد، از محضر او بهره‌مند شدند که علامه آیت الله حسن زاده آملی یکی از این افراد است.

آیت الله حسن زاده در نوشتاری یادآور شده‌اند: «این کمترین چند سالی به محضر انور آن نور ایزدی افتخار تلمذ در فراگرفتن رشته‌های ارثماطیقی از علم اوفاق، تکسیر، اعداد و غیرها، که در السنه به علوم غریبه سائر و دائر است، اشتغال داشته است...».

ایشان در جایی گفته است: «علوم غیر رسمی ‌‌را در محضر آقازاده قاضی مرحوم آقا سید مهدی آموختم. دو به دو بودیم. خصوصی بود. می‌‌گفت: شما باشید، کفایت می‌‌کند.»[۹]

کتب متداول و متعارف در علوم غریبه را که علامه حسن زاده نزد سید مهدی قاضی فراگرفت، عبارتند از: مفاتیح المغالیق، الدر المکنون والسر المکتوم فی علم الحروف و غایة المراد فی وفق الاعداد.[۱۰]

شخصیت دیگری که مدام به خدمت سید مهدی قاضی می‌‌رسیده است، آیت الله سید محمدحسین حسینی تهرانی است؛ چنان که خود می‌‌نویسد: «پس از تبعید و اخراج از عراق و توطن در قم، کراراً و مراراً حقیر خدمتشان رسیده‌ام و مراتب صفا برقرار بود. ایشان آماده بودند تا آن چه را که از این علوم دارند، به حقیر تعلیم کنند؛ ولی حقیر برای خود نفعی در آن ندیدم و از قبول آن و صرف وقت در این امور امتناع کردم؛ اگر چه علوم حقیقی و واقعی هستند».[۱۱]

آیت الله سید عبدالکریم کشمیری، در نجف اشرف مکرراً به خدمت عارف کامل آیت الله قاضی می‌‌رسید. وی به دلیل افشاگری علیه بعثی‌ها و دو روز پس از شهادت آیت الله سید محمدباقر صدر در ۲۱ فروردین ۱۳۵۹ ش، همراه خانواده‌اش بدون هیچ زاد و توشه‌ای وارد ایران گردید و در شهر مقدس قم رحل اقامت افکند. مرحوم کشمیری در این دیار با آقا سید مهدی قاضی ارتباط برقرار نمود و البته پیش از این، زمینه‌های انس و آشنایی از نجف پدید آمده بود. سید مهدی به آیت الله کشمیری می‌‌گفت: «هر وقت تو را مشاهده می‌‌کنم، به یاد پدرم می‌‌افتم.»[۱۲]

عارف سالک حجت الاسلام والمسلمین حاج میرزا تقی زرگری نیز با عارف صاحبدل مرحوم سید مهدی قاضی، انسی تنگاتنگ داشت و آن دو سالک وارسته چون یکدیگر را ملاقات می‌‌نمودند، از معارف عرفانی و حالات و مقامات اهل سلوک سخن می‌‌گفتند. آن دو به دلیل الفت بی‌شائبه با اولیای الهی، مطالب آموزنده فراوانی را مطرح می‌‌نمودند و مرحوم زرگری، که این نکات را به حافظه سپرده بود، برخی از آن مطالب را در مواقع مقتضی و به مناسبت‌هایی برای برخی دوستان نقل می‌‌نمود.[۱۳]

فعالیت‌های علمی

آیت الله سید مهدی قاضی در علوم غریبه - که تحصیل آن برای همه رایج نمی‌‌باشد و کمتر کسی بدان دسترسی دارد و حتی ابعادی از آن برای خواص روشن نیست - مهارت داشت. آیت الله سید محمدحسین حسینی تهرانی می‌‌نویسد: مرحوم آیت الله سید علی قاضی در این فن (اسرار حروف) سرآمد روزگار بود و آقازاده‌اش، مرحوم سید مهدی قاضی که اخیراً در بلده طیبه قم رحل اقامت افکند و در آن جا هم به رحمت جاودانی پیوست، در این علم، استادِ منحصر به فرد بود. او از اکتشافات حروف و اسرار اعداد، داستان‌های شنیدنی داشت.[۱۴] آیت الله حسن زاده آملی خاطر نشان ساخته است: «چندین نفر را که در اوفاق و اعداد خبره بوده‌اند، دیده‌ام و از آن ها استفاده کرده‌ام؛ اما هیچ یک در این علوم، به قدرت و قوت و استیلای مرحوم آقای سید مهدی قاضی نبودند. در این رشته‌ها کارکرده و خیلی قوی و عجیب بود».[۱۵]

در سال ۱۳۵۴ شمسی، پس از آنکه سید مهدی قاضی در عراق تحت فشار سیاسی رژیم بعثی قرار گرفت، به اجبار، از عراق به ایران آمد و در شهر مقدس قم سکونت گزید.[۱۶] ایشان در قم، علاوه بر آن که به پژوهش در علوم غریبه و کشف ابتکاراتی در این رشته مبادرت داشت، در حل غوامض آثار ابن عربی تلاش‌های ارزنده‌ای به عمل آورد. او اگر چه این معارف و یافته‌های فکری و علمی ‌‌خویش را نگاشته، ولی هیچ کدام آن ها در دسترس نیست! آن چه از این عارف گمنام موجود است، تقریرات درس ایشان در علم اعداد، اوفاق و حروف است که علامه آیت الله حسن زاده آملی، به همراه خاطراتی از اخلاق و رفتار وی، در کتابی به رشته نگارش درآورده، ولی تاکنون به زیور طبع آراسته نشده است.

سید مهدی قاضی در خوشنویسی و هنر خطاطی نیز ماهر بود. علامه حسن‌ زاده آملی می‌‌نویسد: «زاهد ناسک حجةالاسلام والمسلمین آقا سید مهدی قاضی تبریزی رضوان الله تعالی علیه در حُسنِ خط، آیتی باهر بود و به ویژه در ثلث، قادری نادر، بلکه شأنی خاص در ثلث داشت. بر این عقیدت بود که هر حرف کتبی را چون عینی، شکل و صورتی خاص است که اگر از آن تحریف شود و مُثله گردد، در جداول وفقی و تعویذات و نظایر آن ها بی‌اثر خواهد بود. لذا هیچ‌گاه بی طهارت، قلم و لوح را مس نمی‌‌کرد و در رسم حروف اهتمام بسیار داشت و در آیین کتابت سبک کوشیار. چه برنامه کوشیار این بود که در حال اعتدال مزاج می‌‌نوشت و با خستگی و عدم اعتدال دست به قلم نمی‌‌برد. پیش از شروع به نوشتن، چند قلم می‌‌تراشید و آماده می‌‌کرد تا اگر یکی از آن‌ها در اثنای کتابت از رفتار بازماند، با دیگری بنویسد». آیت الله سید محمدحسین حسینی تهرانی هم متذکر گردیده است: در خط نسخ، استاد منحصر به فرد بود و کتیبه‌های اطراف کفشداری حرم حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و مدرسه آیت الله بروجردی و غیرهما به خط ایشان است.[۱۷] سید مهدی، به گفته برادرش سید محمدحسن قاضی، از این راه ارتزاق می‌‌نمود. استادان وی در خط، میرزا محمود کاتب غروی و شیخ محمود تفلیسیچی بودند.

فضایل و کرامات اخلاقی

سید مهدی قاضی در زمان حیات پدر بزرگوار خود، در خدمت ایشان بود و پس از ارتحالش کوشید میراث معنوی او را صیانت نماید و فضیلت‌هایی را که در زندگی او تبلور عینی داشت، تداوم بخشد. سید مهدی اجازه نداد چراغ دانش و اندیشه پدر خاموش گردد و مرواریدهای معانی‌ای که آن عالم ربانی برای صید آن‌ها زحمات و مرارت‌های زیادی کشیده بود، از درخشندگی بازایستند.

علامه حسن زاده آملی از او این گونه نام می‌‌برد: «دوحة طوبی العلم والتقوی؛ العبد الصالح، مصداق الولد سرّ ابیه، سید مهدی قاضی طباطبایی رفع الله درجاته السامیة. آن جناب، خلف صادق و صالح استاد تنی چند از اساتیدم آیت الله حاج سید علی قاضی بوده است و بر اثر همت به مراقبت، که کشیک نفس کشیدن و جهاد اکبر است، حضور و مقام عندیت که «فی مقعد صدق عند مَلِیک مقتدر» بوده است که داشت، تمثلات و مشاهدات شیرین برایش روی می‌‌آورد و بارقه‌های دلنشین بدو دست می‌‌داد. گاهی برخی از آن حالات روحانی و رویدادهای رحمانی را که برایم حکایت می‌‌فرمود، تاچندی در حیرت بسر می‌‌بردم و تاکنون نیز از آن خاطرات نورانی بهره‌مندم. آن بزرگوار در مکارم اخلاقی و در ولایت و محبت به پیامبر خاتم و آلش صلوات الله علیهم جفت پدر بود و طاق بود».[۱۸]

در عرفان عملی به جایی رسیده بود که چشم برزخی‌اش باز شده بود و مشاهدات و مکاشفاتِ شگفت داشت. آیت الله حسن زاده می‌‌گوید: «سید مهدی قاضی روزی به بنده فرمود: پدرم بارها می‌‌گفت: انسان باید محور برزخی پیدا کند تا به اسرار حروف و کلمات و حقایق اشیا دست یابد و آگاهی پیدا کند و از این حالت طبیعی و عادی مردم متعارف به درآید. و تا کسی از این عالم خاکی با تزکیه و تقوا پوست نیندازد، به ملکوت عالم آشنا نمی‌‌شود. فرزندم! ارتقای برزخی به رشد و اعتلای وجودی نیاز دارد و سید مهدی به این نعمت متنعم بود».[۱۹]

سید مهدی قاضی در عین حالی که فاضل فرزانه و عارف ستوده خصال بود، با افراد متواضعانه برخورد می‌‌نمود. کم سخن می‌‌گفت؛ در سلام سبقت می‌‌گرفت؛ حتی اطفال را احترام می‌‌نمود. وقتی کودکان همسایه کاری برایش انجام می‌‌دادند و نانی می‌‌گرفتند، قدردانِ زحمتشان بود و مبلغی به آنان می‌‌داد و هیچ گاه نمی‌‌خواست زیر بار منت کسی باشد. از عراق که به قم آمد، وسایلی با خود به همراه نیاورده بود و زندگی بسیار ساده و بدون امکانات متعارف و متداول را برای خود تدارک دید. فرشی فرسوده و مندرس، زیراندازش بود.

سید مهدی قاضی به دلیل تزکیه نفس و احاطه به علم جفر و صعود به درجات معنوی، مسائلی را مطرح می‌‌نمود که از کرامات او قلمداد می‌‌گردد. علامه حسن زاده آملی از سید مهدی قاضی نقل کرده است که: «هر وقت گرفتاری برایم پیش می‌‌آمد، آن معضل را برای پدرم آیت الله سید علی قاضی، که در عالم برزخ بسر می‌‌برد، مطرح می‌‌کردم و او حل آن مشکل را به من خبر می‌‌داد».[۲۰]

همچنین چندی قبل از آن که ۲۶ دی ماه ۱۳۵۷ شمسی (روز فرار شاه از ایران) فرا برسد، با حساب جفر به برخی مأنوسین گفته بود: این روز، زمان «زهق الباطل»[۲۱] است.

ایشان فراز و نشیب‌های جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را نیز بدین صورت آینده‌نگری می‌‌کرد. یک روز در زمان رهبری امام خمینی برای اطرافیان بیان کرد که: آیت الله سید علی خامنه‌ای (مدظله العالی) بعد از رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ‌‌ایران، زمام امور این کشور را بدست خواهد گرفت. و این سخن را او زمانی بر زبان آورد که شنوندگان تحقق آن را بعید می‌‌دانستند، زیرا آیت الله بهشتی در قید حیات بود و آنان تصور می‌‌نمودند که پس از رحلت امام، آن شهید مظلوم زمام امور را بدست خواهد گرفت![۲۲]

وفات

مرحوم سید مهدی قاضی به دلیل فشارهای سیاسی و اقتصادی، که بر اثر اختناق بعثی‌ها در نجف تحمل کرد و به دنبال آن آوارگی و تبعید، دچار کسالت قلبی و ناراحتی در دستگاه گردش خون گردید و سرانجام در روز شنبه دو اسفند ۱۳۵۹ شمسی مصادف با ۱۶ ربیع‌الثانی ۱۴۰۱ قمری از این عالم فانی رخت بربست.

پیکر مطهر این عالم ربانی پس از تشییع باشکوهی، به توصیه علامه طباطبایی، در یکی از حجرات صحن حرم حضرت معصومه علیهاالسلام، ضلع شرقی، دفن ‌گردید.

پانویس

  1. نسب ایشان به شرح ذیل است: سید مهدی، فرزند سید علی، فرزند حاج میرزا حسین، فرزند میرزا احمد قاضی (م ۱۲۶۷ ق در شیراز)، فرزند میرزا محمدتقی قاضی (م ۱۲۲۲ ق) - نسب وی در این شخص، با شهید قاضی طباطبایی و علامه طباطبایی مشترک است - فرزند میرزا محمد قاضی فرزند میرزا محمدعلی قاضی (شهید)، فرزند میرزا صدرالدین محمد (معروف به میرزا صدرا قاضی)، فرزند میرزا یوسف (نقیب الاشراف)، فرزند میرزا صدرالدین محمد کبیر قاضی، فرزند مجدالدین، فرزند امیراسماعیل، فرزند سید محمداکبر (مشهور به میرشاه میرقاضی)، فرزند امیرنورالدین (سراج الدین)، فرزند امیر عبدالوهاب (شیخ الاسلام شهید در سال ۹۲۲ ق)، فرزند امیر عبدالغفار، فرزند سید عمادالدین، (امیر حاج)، فرزند فخرالدین حسن، فرزند کمال الدین محمد، فرزند سید حسن، فرزند شهاب الدین علی، فرزند عمادالدین علی، فرزند سید احمد، فرزند سید عماد، فرزند ابی الحسن علی، فرزند ابی الحسن محمد، فرزند ابی عبدالله احمد، فرزند محمد اصغر (معروف به ابن خُزاعیه)، فرزند ابی عبدالله احمد، فرزند ابراهیم طباطبا، فرزند اسماعیل دیباج، فرزند ابراهیم غمر، فرزند حسن مثنی، فرزند امام حسن مجتبی علیه السلام. تعلیقه آیت الله سید علی قاضی بر ارشاد شیخ مفید؛ دریای عرفان، هادی هاشمیان، ص ۱۶.
  2. ر.ک: اسوه عارفان، به کوشش محمود طیار مراغی و صادق حسن زاده؛ فریادگر توحید، مؤسسه فرهنگی - تحقیقاتی اهل بیت علیهم السلام، بخش پنجم؛ گلشن ابرار،...
  3. مصاحبه کیهان فرهنگی با سید محمدحسین قاضی (برادر سید مهدی)، ش ۲۰۶، ص ۷.
  4. روح مجرد، ص ۴۸۵.
  5. اسوه عارفان، ص ۴۰.
  6. در محضر لاهوتیان، ص ۴۳۵.
  7. دست نوشته‌های محمدحسنقاضی.
  8. هزار و یک کلمه، علامه حسن زاده آملی، ج ۱، ص ۴۴.
  9. میراث ماندگار، ج ۱، ص ۶۷
  10. گنج نهان، ص ۱۴ و ۱۵.
  11. روح مجرد، ص ۴۸۶.
  12. روح و ریحان، ص ۲۷ و ۲۸.
  13. در محضر لاهوتیان، ص ۴۲۷.
  14. روح مجرد، ص ۴۸۵.
  15. کیهان فرهنگی، گفتگو با علامه حسن حسن‌زاده آملی، مرداد ماه سال ۱۳۶۳.
  16. یادداشت‌های سید محمدحسن قاضی (برادر سید مهدی قاضی) و نیز کتاب در محفل روحانیان، محمدعلی مجاهدی، ص ۱۹۸؛ اظهارات آقای محلاتی، (همسایه سید مهدی قاضی).
  17. روح مجرد، ص ۴۸۵.
  18. منظومه معرفت، ص ۱۱۶.
  19. کیهان اندیشه، ش ۲۶، ص ۷ و ۸.
  20. بیانات علامه حسن‌زاده آملی در تاریخ ۲۲ بهمن ۱۳۸۱ ش. و نیز یادداشت‌های دست‌نویس سید محمدحسن قاضی.
  21. سوره اسراء، ۸۱.
  22. از دست خط حاج آقا سید محمدعلی قاضی نقل گردیده است.

منابع

  • غلامرضا گلی‌زواره، "سید مهدی قاضی"، ستارگان حرم، جلد ۱۶، صفحه ۲۱۶-۲۴۰.

آرشیو عکس و تصویر