آیه 60 سوره اسراء: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(معانی کلمات آیه)
(نزول)
 
سطر ۴۱: سطر ۴۱:
 
</tabber>
 
</tabber>
 
==معانی کلمات آیه==
 
==معانی کلمات آیه==
«الرُّؤْیَا»: رؤیت. مشاهده و دیدار. مراد دیدن کردن از چیزهائی است که در شب معراج صورت پذیرفت. «فِتْنَةً»: آزمایش. امتحان. «الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ»: درخت نفرین شده. مراد درخت زقّوم است که خوراک گناهکاران است و در بن دوزخ می‌روید. علّت تسمیه آن بدین نام، از آن جهت است که چنین درختی نشانه دوری از رحمت خدا و لعنِ خورندگان آن است.
+
«الرُّؤْیَا»: رؤیت. مشاهده و دیدار. مراد دیدن کردن از چیزهائی است که در شب معراج صورت پذیرفت.  
  
==نزول==
+
«فِتْنَةً»: آزمایش. امتحان.
  
این آیه موقعى نازل گردید که پیامبر در خواب دید که میمون‌هائى بر منبر او بالا می‌روند، پیامبر از این موضوع رنجیده خاطر گردید و بسیار مغموم شد. خداوند این قسمت از آیه «وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْیا الَّتِی أَرَیناک إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ» را نازل گردانید و گویند آن‌ها بنى‌امیه بودند.<ref> تفسیر ابن ابى حاتم و کتاب البعث از بیهقى.</ref>
+
«الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ»: درخت نفرین شده. مراد درخت زقّوم است که خوراک گناهکاران است و در بن دوزخ می‌روید. علّت تسمیه آن بدین نام، از آن جهت است که چنین درختی نشانه دوری از رحمت خدا و لعنِ خورندگان آن است.
  
سعید بن المسیب گوید: پیامبر در خواب دید که بنى‌امیه مانند میمون بر منبر او بالا و پائین می‌روند این موضوع بر [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله گران آمد و بسیار مغموم گردید و از آن به بعد پیامبر را خندان نیافتند سپس این آیه نازل گردید.<ref> بقیه آیه، «وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْیا الَّتِی أَرَیناک إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ وَ نُخَوِّفُهُمْ فَما یزِیدُهُمْ إِلَّا طُغْیاناً کبِیراً؛ همانا خداى تو (اى پیامبر) چنان که گفتیم بر همه (افعال مردم) احاطه دارد و ما رؤیائى که به تو ارائه دادیم جز آزمایش مردم چیز دیگرى نبوده و درختى که به لعن در [[قرآن]] یاد شد و ما آن‌ها را (از آیات بزرگ) مى ترسانیم ولى بر آن‌ها چیزى جز انکار و طغیان و سرکشى نیفزاید».</ref>
+
==نزول==
  
ام هانى گوید: وقتى که در شب [[معراج]] [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله و سلم را سیر و گردش دادند. فرداى آن روز عده اى از قریش که شنیدند، پیامبر را مسخره کردند و از او خواستند که اگر سیر او به طرف بیت المقدس (مسجدالاقصى) درست است وصف و تعریف آنجا را از براى آن‌ها بیان بنماید.
+
این آیه موقعى نازل گردید که [[پیامبر اسلام|پیامبر]] در خواب دید که میمون‌هائى بر منبر او بالا می‌روند، پیامبر از این موضوع رنجیده خاطر گردید و بسیار مغموم شد. خداوند این قسمت از آیه «وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْیا الَّتِی أَرَیناک إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ» را نازل گردانید و گویند آن‌ها [[بنی امیه|بنى‌امیه]] بودند.<ref> تفسیر ابن ابى حاتم و کتاب البعث از بیهقى.</ref>
  
پیامبر تمام اوضاع و احوال و وضع بیت‌المقدس و چگونگى راه‌ها را که در همان یک شب دیده بود از براى آن‌ها تعریف نمود. آن‌ها وقتى این گفتار را مطابق با واقع یافتند، متعجب شدند چون بعضى از آن‌ها به طرف بیت المقدس مسافرت نموده بودند.  
+
سعید بن المسیب گوید: پیامبر در خواب دید که بنى‌امیه مانند میمون بر منبر او بالا و پائین می‌روند. این موضوع بر [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله گران آمد و بسیار مغموم گردید و از آن به بعد پیامبر را خندان نیافتند، سپس این آیه نازل گردید.<ref> بقیه آیه، «وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْیا الَّتِی أَرَیناک إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ وَ نُخَوِّفُهُمْ فَما یزِیدُهُمْ إِلَّا طُغْیاناً کبِیراً؛ همانا خداى تو (اى پیامبر) چنان که گفتیم بر همه (افعال مردم) احاطه دارد و ما رؤیائى که به تو ارائه دادیم جز آزمایش مردم چیز دیگرى نبوده و درختى که به لعن در [[قرآن]] یاد شد و ما آن‌ها را (از آیات بزرگ) مى ترسانیم ولى بر آن‌ها چیزى جز انکار و طغیان و سرکشى نیفزاید».</ref>
  
ولید بن مغیرة گفت: این شخص ساحرى بیش نیست سپس این قسمت از آیه «وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْیا الَّتِی أَرَیناک» نازل گردید<ref> تفاسیر على بن ابراهیم و برهان.</ref> چنان که از حسن بصرى نیز روایت شده است<ref> تفسیر ثعلبى از عامه.</ref> حسین بن على علیه‌السلام فرماید: روزى [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله بسیار مهموم و اندوهگین بود و غم و اندوه پیامبر از اثر رؤیا و خوابى بود که دیده بود به پیامبر گفته شد چرا غمگین مى باشید همانا این رؤیاى شما آزمایشى است از براى مردم<ref> مسند ابو یعلى.</ref> چنانکه مانند این حدیث را از سهل بن سعد نیز نقل کرده اند.<ref> تفسیر ابن المنذر از عامه.</ref>
+
[[ام هانى]] گوید: وقتى که در شب [[معراج]] رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم را سیر و گردش دادند. فرداى آن روز عده اى از [[قریش]] که شنیدند، پیامبر را مسخره کردند و از او خواستند که اگر سیر او به طرف [[بیت المقدس]] (مسجدالاقصى) درست است وصف و تعریف آنجا را از براى آن‌ها بیان بنماید. پیامبر تمام اوضاع و احوال و وضع بیت‌المقدس و چگونگى راه‌ها را که در همان یک شب دیده بود از براى آن‌ها تعریف نمود. آن‌ها وقتى این گفتار را مطابق با واقع یافتند، متعجب شدند چون بعضى از آن‌ها به طرف بیت المقدس مسافرت نموده بودند. ولید بن مغیرة گفت: این شخص ساحرى بیش نیست، سپس این قسمت از آیه «وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْیا الَّتِی أَرَیناک» نازل گردید<ref> تفاسیر على بن ابراهیم و برهان.</ref> چنان که از حسن بصرى نیز روایت شده است.<ref> تفسیر ثعلبى از عامه.</ref>  
  
و راجع به این قسمت آیه «وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ» ابن عباس گوید. وقتى که آیه زقوم یعنى آیات 62 [[سوره صافات]] و 52 [[سوره واقعه]] نازل گردید. طائفه قریش از آن ترسیدند. ابوجهل گفت: آیا می‌دانید منظور محمد از زقوم که شما را از آن ترسانیده است چیست؟ گفتند: نه، گفت: زقوم همان کف شراب است که بر روى آب و شیر هم از آن کف پیدا می‌شود. اگر بدست ما بیاید آن را مى بلعیم و در گلوى خود فرو مى بریم سپس این قسمت از آیه و نیز آیات 43 و 44 [[سوره دخان]] «إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ، طَعامُ الْأَثِیمِ» نازل گردید.<ref> تفسیر ابن مردویه از عامه.</ref>
+
حسین بن على علیه‌السلام فرماید: روزى [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله بسیار مهموم و اندوهگین بود و غم و اندوه پیامبر از اثر رؤیا و خوابى بود که دیده بود به پیامبر گفته شد چرا غمگین مى باشید همانا این رؤیاى شما آزمایشى است از براى مردم<ref> مسند ابو یعلى.</ref> چنانکه مانند این حدیث را از سهل بن سعد نیز نقل کرده اند.<ref> تفسیر ابن المنذر از عامه.</ref>
  
شیخ بزرگوار ما بدون ذکر عنوان شأن و نزول فرماید. مراد از رؤیاى در آیه را دو قسم گفته اند: اول ابن عباس و حسن بصرى و سعید بن جبیر و قتادة و ابراهیم و ابن جریج و ابن زید و ضحاک و مجاهد گویند: مراد از رؤیت در آیه دیدار و رؤیت عین و چشم است در شبى که پیامبر به طرف بیت المقدّس سیر داده شد.
+
و راجع به این قسمت آیه «وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ» [[ابن عباس]] گوید. وقتى که آیه زقوم یعنى آیات 62 [[سوره صافات]] و 52 [[سوره واقعه]] نازل گردید، طائفه قریش از آن ترسیدند. [[ابوجهل]] گفت: آیا می‌دانید منظور محمد از زقوم که شما را از آن ترسانیده است چیست؟ گفتند: نه، گفت: زقوم همان کف شراب است که بر روى آب و شیر هم از آن کف پیدا می‌شود. اگر بدست ما بیاید آن را مى بلعیم و در گلوى خود فرو مى بریم، سپس این قسمت از آیه و نیز آیات 43 و 44 [[سوره دخان]] «إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ، طَعامُ الْأَثِیمِ» نازل گردید.<ref> تفسیر ابن مردویه از عامه.</ref>
  
دوم در روایتى از ابن عباس نقل کنند که منظور از آن، رؤیا و خوابى است که [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله دید که بزودى داخل مکه خواهد شد. موقعى بود که مشرکین در حدیبیه از ورود پیامبر به [[مکه]] مانع شده بودند، اصحاب گفتند: یا رسول الله به ما وعده داده بودى که ما داخل [[مسجدالحرام]] خواهیم شد.
+
شیخ بزرگوار ما ([[شیخ طوسی]]) بدون ذکر عنوان شأن و نزول فرماید: مراد از رؤیا در آیه را دو قسم گفته اند: اول ابن عباس و حسن بصرى و سعید بن جبیر و قتادة و ابراهیم و ابن جریج و ابن زید و ضحاک و مجاهد گویند: مراد از رؤیت در آیه دیدار و رؤیت عین و چشم است در شبى که پیامبر به طرف بیت المقدّس سیر داده شد. دوم در روایتى از ابن عباس نقل کنند که منظور از آن، رؤیا و خوابى است که [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله دید که بزودى داخل [[مكه|مکه]] خواهد شد. موقعى بود که مشرکین در [[حدیبیّه|حدیبیه]] از ورود پیامبر به مکه مانع شده بودند، اصحاب گفتند: یا رسول الله به ما وعده داده بودى که ما داخل [[مسجدالحرام]] خواهیم شد. پیامبر فرمود: بلى وعده دادم که امسال وارد خواهیم شد. گفتند: مثل این که مشرکین مانع می‌شوند. فرمود: انشاءالله بزودى داخل مسجدالحرام خواهیم شد و همین رؤیا آزمایشى از براى مردم بوده است.
  
پیامبر فرمود: بلى وعده دادم که امسال وارد خواهیم شد. گفتند: مثل این که مشرکین مانع می‌شوند. فرمود: انشاءالله بزودى داخل مسجدالحرام خواهیم شد و همین رؤیا آزمایشى از براى مردم بوده است از امامین همامین [[امام باقر|باقر]] و [[امام صادق|صادق]] علیهماالسلام روایت گردیده که رؤیاى مزبور همان خوابى بود که پیامبر دید از این که میمون‌هائى بر منبر او بالا می‌روند و پائین مى آیند.
+
از امامین همامین [[امام باقر|باقر]] و [[امام صادق|صادق]] علیهماالسلام روایت گردیده که رؤیاى مزبور همان خوابى بود که پیامبر دید از این که میمون‌هائى بر منبر او بالا می‌روند و پائین مى آیند. خواب مزبور موجبات نگرانى پیامبر را فراهم نمود و مانند آن را نیز سهل بن سعد ساعدى از پدرش و همچنین سعد بن بشار روایت کرده اند سپس [[جبرئیل]] آمد و رسول خدا صلی الله علیه و آله را از غلبه بنى‌امیه و صعود و نزول آنان را بر منبر پیامبر خبر داد.<ref>محمدباقر محقق،‌ [[نمونه بينات در شأن نزول آيات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 503.</ref>
 
+
==تفسیر آیه==
خواب مزبور موجبات نگرانى پیامبر را فراهم نمود و مانند آن را نیز سهل بن سعد ساعدى از پدرش و همچنین سعد بن بشار روایت کرده اند سپس جبرئیل آمد و رسول خدا صلی الله علیه و آله را از غلبه بنى‌امیه و صعود و نزول آنان را بر منبر پیامبر خبر داد.
 
== تفسیر آیه ==
 
 
<tabber>
 
<tabber>
 
  تفسیر نور=
 
  تفسیر نور=
سطر ۸۲: سطر ۸۰:
  
 
در قرآن، چند رؤيا براى پيامبر اسلام بيان شده است: يك رؤيا در آستانه‌ى جنگ بدر، كه خداوند دشمنان را به چشم پيامبر اندك نشان داد، تا مسلمانان سست نشوند. «2» ديگرى‌
 
در قرآن، چند رؤيا براى پيامبر اسلام بيان شده است: يك رؤيا در آستانه‌ى جنگ بدر، كه خداوند دشمنان را به چشم پيامبر اندك نشان داد، تا مسلمانان سست نشوند. «2» ديگرى‌
 
+
------
 
«1». بحار، ج 28، ص 206 و ج 50، ص 192.
 
«1». بحار، ج 28، ص 206 و ج 50، ص 192.
  
سطر ۱۰۰: سطر ۹۸:
  
 
بعضى پنداشته‌اند شجره‌ى ملعونه، همان «درخت زقّوم» است كه وسيله‌ى عذاب الهى است، ولى چيزهاى ديگرى هم وسيله‌ى عذاب الهى بوده است كه اين نشانه‌ى لعنت شدن‌
 
بعضى پنداشته‌اند شجره‌ى ملعونه، همان «درخت زقّوم» است كه وسيله‌ى عذاب الهى است، ولى چيزهاى ديگرى هم وسيله‌ى عذاب الهى بوده است كه اين نشانه‌ى لعنت شدن‌
 
+
--------
 
«1». فتح، 27.
 
«1». فتح، 27.
  
سطر ۱۱۶: سطر ۱۱۴:
  
 
در ميان بنى‌اميه هم، آن كس كه بيش از همه طغيان كرد و حادثه‌ى كربلا را به‌وجود آورد، «يزيد» بود و اين فاجعه، بزرگ‌ترين طغيان در تاريخ بود.
 
در ميان بنى‌اميه هم، آن كس كه بيش از همه طغيان كرد و حادثه‌ى كربلا را به‌وجود آورد، «يزيد» بود و اين فاجعه، بزرگ‌ترين طغيان در تاريخ بود.
 
+
-------
 
«1». توبه، 14.
 
«1». توبه، 14.
  
سطر ۱۳۲: سطر ۱۳۰:
  
 
2- هر حادثه‌اى، حتّى تعبير خواب، مى‌تواند وسيله‌ى آزمايش مردم قرار گيرد.
 
2- هر حادثه‌اى، حتّى تعبير خواب، مى‌تواند وسيله‌ى آزمايش مردم قرار گيرد.
 
 
الرُّؤْيَا ... فِتْنَةً
 
الرُّؤْيَا ... فِتْنَةً
  
سطر ۱۳۸: سطر ۱۳۵:
  
 
4- هشدار به مردم، حتّى به قبايل و دودمان‌هاى ملعون، از سنّت‌هاى الهى است.
 
4- هشدار به مردم، حتّى به قبايل و دودمان‌هاى ملعون، از سنّت‌هاى الهى است.
 
 
«نُخَوِّفُهُمْ»
 
«نُخَوِّفُهُمْ»
  
سطر ۲۸۹: سطر ۲۸۵:
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<div style="font-size:smaller"><references/></div>
+
<div style="font-size:smaller"><references /></div>
  
 
==منابع==
 
==منابع==
* [[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
 
* [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن‌]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام‌، 1378 ش‌، چاپ دوم‌
 
* [[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
 
* [[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
 
* [[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
 
* [[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش‌، چاپ پنجم‌
 
* محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه.
 
 
  
 +
*[[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
 +
*[[اطیب البیان فی تفسیر القرآن‌]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام‌، 1378 ش‌، چاپ دوم‌
 +
*[[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
 +
*[[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
 +
*[[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
 +
*[[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش‌، چاپ پنجم‌
 +
*محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه.
  
 
[[رده:آیات سوره اسراء]]
 
[[رده:آیات سوره اسراء]]
 
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]]
 
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]]
 
[[رده:آیات دارای شان نزول]]
 
[[رده:آیات دارای شان نزول]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۳۷

مشاهده آیه در سوره

وَإِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ ۚ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ ۚ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا يَزِيدُهُمْ إِلَّا طُغْيَانًا كَبِيرًا

مشاهده آیه در سوره


<<59 آیه 60 سوره اسراء 61>>
سوره : سوره اسراء (17)
جزء : 15
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و (ای رسول ما، به یاد آر) وقتی که به تو گفتیم خدا البته به (همه افعال و افکار) مردم محیط است، و ما رؤیایی را که به تو ارائه دادیم و درختی را که به لعن در قرآن یاد شده (درخت نژاد بنی امیه و همه ظالمان عالم) قرار ندادیم جز برای آزمایش و امتحان مردم. و ما آنها را می‌ترسانیم و لیکن آیات بر آنها (از فرط شقاوت) جز طغیان بزرگ چیزی نیفزاید.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

When We said to you, ‘Indeed your Lord encircles those people,’ We did not appoint the vision that We showed you except as a tribulation for the people and the tree cursed in the Quran. We warn them, but it only increases them in their outrageous rebellion.

معانی کلمات آیه

«الرُّؤْیَا»: رؤیت. مشاهده و دیدار. مراد دیدن کردن از چیزهائی است که در شب معراج صورت پذیرفت.

«فِتْنَةً»: آزمایش. امتحان.

«الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ»: درخت نفرین شده. مراد درخت زقّوم است که خوراک گناهکاران است و در بن دوزخ می‌روید. علّت تسمیه آن بدین نام، از آن جهت است که چنین درختی نشانه دوری از رحمت خدا و لعنِ خورندگان آن است.

نزول

این آیه موقعى نازل گردید که پیامبر در خواب دید که میمون‌هائى بر منبر او بالا می‌روند، پیامبر از این موضوع رنجیده خاطر گردید و بسیار مغموم شد. خداوند این قسمت از آیه «وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْیا الَّتِی أَرَیناک إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ» را نازل گردانید و گویند آن‌ها بنى‌امیه بودند.[۱]

سعید بن المسیب گوید: پیامبر در خواب دید که بنى‌امیه مانند میمون بر منبر او بالا و پائین می‌روند. این موضوع بر رسول خدا صلى الله علیه و آله گران آمد و بسیار مغموم گردید و از آن به بعد پیامبر را خندان نیافتند، سپس این آیه نازل گردید.[۲]

ام هانى گوید: وقتى که در شب معراج رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم را سیر و گردش دادند. فرداى آن روز عده اى از قریش که شنیدند، پیامبر را مسخره کردند و از او خواستند که اگر سیر او به طرف بیت المقدس (مسجدالاقصى) درست است وصف و تعریف آنجا را از براى آن‌ها بیان بنماید. پیامبر تمام اوضاع و احوال و وضع بیت‌المقدس و چگونگى راه‌ها را که در همان یک شب دیده بود از براى آن‌ها تعریف نمود. آن‌ها وقتى این گفتار را مطابق با واقع یافتند، متعجب شدند چون بعضى از آن‌ها به طرف بیت المقدس مسافرت نموده بودند. ولید بن مغیرة گفت: این شخص ساحرى بیش نیست، سپس این قسمت از آیه «وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْیا الَّتِی أَرَیناک» نازل گردید[۳] چنان که از حسن بصرى نیز روایت شده است.[۴]

حسین بن على علیه‌السلام فرماید: روزى رسول خدا صلى الله علیه و آله بسیار مهموم و اندوهگین بود و غم و اندوه پیامبر از اثر رؤیا و خوابى بود که دیده بود به پیامبر گفته شد چرا غمگین مى باشید همانا این رؤیاى شما آزمایشى است از براى مردم[۵] چنانکه مانند این حدیث را از سهل بن سعد نیز نقل کرده اند.[۶]

و راجع به این قسمت آیه «وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ» ابن عباس گوید. وقتى که آیه زقوم یعنى آیات 62 سوره صافات و 52 سوره واقعه نازل گردید، طائفه قریش از آن ترسیدند. ابوجهل گفت: آیا می‌دانید منظور محمد از زقوم که شما را از آن ترسانیده است چیست؟ گفتند: نه، گفت: زقوم همان کف شراب است که بر روى آب و شیر هم از آن کف پیدا می‌شود. اگر بدست ما بیاید آن را مى بلعیم و در گلوى خود فرو مى بریم، سپس این قسمت از آیه و نیز آیات 43 و 44 سوره دخان «إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ، طَعامُ الْأَثِیمِ» نازل گردید.[۷]

شیخ بزرگوار ما (شیخ طوسی) بدون ذکر عنوان شأن و نزول فرماید: مراد از رؤیا در آیه را دو قسم گفته اند: اول ابن عباس و حسن بصرى و سعید بن جبیر و قتادة و ابراهیم و ابن جریج و ابن زید و ضحاک و مجاهد گویند: مراد از رؤیت در آیه دیدار و رؤیت عین و چشم است در شبى که پیامبر به طرف بیت المقدّس سیر داده شد. دوم در روایتى از ابن عباس نقل کنند که منظور از آن، رؤیا و خوابى است که رسول خدا صلی الله علیه و آله دید که بزودى داخل مکه خواهد شد. موقعى بود که مشرکین در حدیبیه از ورود پیامبر به مکه مانع شده بودند، اصحاب گفتند: یا رسول الله به ما وعده داده بودى که ما داخل مسجدالحرام خواهیم شد. پیامبر فرمود: بلى وعده دادم که امسال وارد خواهیم شد. گفتند: مثل این که مشرکین مانع می‌شوند. فرمود: انشاءالله بزودى داخل مسجدالحرام خواهیم شد و همین رؤیا آزمایشى از براى مردم بوده است.

از امامین همامین باقر و صادق علیهماالسلام روایت گردیده که رؤیاى مزبور همان خوابى بود که پیامبر دید از این که میمون‌هائى بر منبر او بالا می‌روند و پائین مى آیند. خواب مزبور موجبات نگرانى پیامبر را فراهم نمود و مانند آن را نیز سهل بن سعد ساعدى از پدرش و همچنین سعد بن بشار روایت کرده اند سپس جبرئیل آمد و رسول خدا صلی الله علیه و آله را از غلبه بنى‌امیه و صعود و نزول آنان را بر منبر پیامبر خبر داد.[۸]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ إِذْ قُلْنا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحاطَ بِالنَّاسِ وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْناكَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ وَ نُخَوِّفُهُمْ فَما يَزِيدُهُمْ إِلَّا طُغْياناً كَبِيراً «60»

و (به يادآور) آنگاه كه به تو گفتيم: همانا پروردگارت بر مردم احاطه دارد و آن رؤيايى را كه نشانت داديم و آن درخت نفرين شده در قرآن را، جز براى آزمايش مردم قرار نداديم. و ما مردم را بيم مى‌دهيم، ولى (هشدار ما) جز طغيان و سركشى بزرگ، چيزى بر آنان نمى‌افزايد.

نکته ها

در آيه‌ى قبل سخن از كشتن ناقه‌ى صالح بود و در اين آيه، سخن از شجره‌ى ملعونه كه قاتل اهل‌بيت پيامبر عليهم السلام بودند.

در روايات مى‌خوانيم كه اهل‌بيت فرمودند: ما كمتر از ناقه‌ى صالح نيستيم، جسارت به ما هلاكت را به دنبال دارد. «1»

در قرآن، چند رؤيا براى پيامبر اسلام بيان شده است: يك رؤيا در آستانه‌ى جنگ بدر، كه خداوند دشمنان را به چشم پيامبر اندك نشان داد، تا مسلمانان سست نشوند. «2» ديگرى‌


«1». بحار، ج 28، ص 206 و ج 50، ص 192.

«2». انفال، 43.

جلد 5 - صفحه 82

رؤياى ورود فاتحانه به مسجدالحرام. «1» و يكى هم خوابى كه در اين آيه مطرح است. دو خواب قبلى پس از هجرت و در مدينه بوده، اما اين خواب در مكّه بوده است. البتّه برخى رؤيا را مربوط به معراج دانسته‌اند، در حالى كه معراج در بيدارى بود و رؤيا ظهور در خواب ديدن دارد.

آن خواب و شجره‌ى ملعونه يكى است، چون نتيجه‌ى واحدى دارد و آن فتنه‌بودن براى مردم است. خداوند اين شجره‌ى ملعونه و اعمالشان را در خواب به پيامبر صلى الله عليه و آله نشان داد و فرمود كه اين سبب فتنه‌ى امت توست و با جمله‌ى‌ «إِنَّ رَبَّكَ أَحاطَ بِالنَّاسِ»، آن حضرت را دلدارى داد.

«شجرة»، هم به معناى درخت است، هم هر اصلى كه شاخه‌ها و فروعى داشته باشد. لذا به قبيله هم شجره گفته مى‌شود. پيامبر نيز فرمود: من و على از يك شجره‌ايم‌ «أنا و على من شجرة واحدة». «2» به سلسله‌ى نسب و نژاد نيز «شجره‌نامه» گفته مى‌شود. پس شجره‌ى ملعونه، قومى ريشه دارند كه ملعونند.

در آخر اين آيه آمده است كه هشدارهاى الهى نسبت به شجره‌ى ملعونه، نتيجه‌اى جز افزايش طغيان بزرگ اينان ندارد. و «طغيان كبير» تنها يكبار و در همين آيه به كار رفته است. پس بايد در قرآن از يك شجره ملعونه واز قوم و قبيله‌اى سراغ گرفت كه به ظاهر مسلمان، ولى در باطن داراى نفاق وسبب فتنه‌ى مردم‌اند.

در قرآن، امور متعدّدى لعنت شده است، مثل: ابليس، يهود، منافقان، مشركان، علمايى كه حقّ را كتمان كردند، آزاردهندگان پيامبر، امّا تنها منافقانند كه همراه مسلمانان وموجب فتنه آنانند، زيرا ابليس و اهل‌كتاب ومشركين، چهره‌اى روشن دارند، ولى منافقان به ظاهر مسلمان، پيوسته عامل فتنه بوده‌اند. «3»

بعضى پنداشته‌اند شجره‌ى ملعونه، همان «درخت زقّوم» است كه وسيله‌ى عذاب الهى است، ولى چيزهاى ديگرى هم وسيله‌ى عذاب الهى بوده است كه اين نشانه‌ى لعنت شدن‌


«1». فتح، 27.

«2». بحار، ج 38، ص 309.

«3». عميق‌ترين نظر در باره‌ى اين آيه كه با روايات همراه است، در تفسير الميزان آمده است.

جلد 5 - صفحه 83

آن وسيله نيست، مثل رود نيل كه فرعون را غرق كرد، يا فرشتگان كه بر اقوامى عذاب نازل كردند، يا مؤمنان كه در جنگ‌ها بازوى خدا در عذاب و نابودى كفّار بودند. «قاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ» «1»

علامه‌ى طباطبايى قدس سره در بحث روايى سوره‌ى قدر، از برجستگان اهل‌سنّت مثل خطيب بغدادى، ترمذى، ابن‌جرير، طبرانى، بيهقى، ابن‌مردويه و از علماى شيعه مثل كلينى صاحب كتاب كافى نقل مى‌كند كه پيامبراكرم در خواب، بالا رفتن بوزينگان را از منبر خود ديد و بسيار غمگين شد. جبرئيل نازل شد. حضرت خواب خود را بر او بيان كرد. جبرئيل به آسمان رفت و چون برگشت، اين آيات را با خود آورد: «أَ فَرَأَيْتَ إِنْ مَتَّعْناهُمْ سِنِينَ. ثُمَّ جاءَهُمْ ما كانُوا يُوعَدُونَ. ما أَغْنى‌ عَنْهُمْ ما كانُوا يُمَتَّعُونَ» «2» آيا نمى‌بينى كه اگر ما ساليانى آنان را بهره‌مند سازيم، سپس عذابى كه به آنان وعده داده شده، سراغشان آيد، بهره‌گيرى‌هاى دنيوى برايشان سودى نخواهد بخشيد. اين رؤيا، همچنين سبب نزول سوره‌ى قدر شد، تا به پيامبر تسلى بدهد كه اگر بنى‌اميه هزار ماه حكومت مى‌كنند، در عوض ما به تو شب قدر داديم كه بهتر از هزار ماه است.

مسأله خواب ديدن بوزينه‌هايى كه حكومت را به دست گرفتند و بر منبر پيامبر بالا مى‌رفتند، از امام باقر و امام صادق عليهما السلام نيز روايت شده است. «3» و مفسّران شيعه و سنّى مراد از شجره‌ى ملعونه را «بنى‌اميّه» مى‌دانند. امام سجاد عليه السلام فرمود: جبرئيل بوزينه‌ها را بر بنى‌اميّه تطبيق داد. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله پرسيد: آيا اين حادثه در زمان من رخ مى‌دهد؟ پاسخ داد: نه، حدود چهل سال بعد از هجرت تو رخ مى‌دهد. «4»

در ميان بنى‌اميه هم، آن كس كه بيش از همه طغيان كرد و حادثه‌ى كربلا را به‌وجود آورد، «يزيد» بود و اين فاجعه، بزرگ‌ترين طغيان در تاريخ بود.


«1». توبه، 14.

«2». شعراء، 205- 207.

«3». تفسير تبيان.

«4». تفسير لاهيجى.

جلد 5 - صفحه 84

پیام ها

1- خداوند، گاهى از طريق خواب، بعضى حقايق را به پيامبر و ديگران الهام مى‌كند. «أَرَيْناكَ»

2- هر حادثه‌اى، حتّى تعبير خواب، مى‌تواند وسيله‌ى آزمايش مردم قرار گيرد. الرُّؤْيَا ... فِتْنَةً

3- قبايل و گروه‌هايى كه عامل انحراف شوند، «شجره‌ى ملعونه» اند. «فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ»

4- هشدار به مردم، حتّى به قبايل و دودمان‌هاى ملعون، از سنّت‌هاى الهى است. «نُخَوِّفُهُمْ»

5- در دل لجوجان متعصّب، هشدارها اثر ندارد. (نرود ميخ آهنين در سنگ) «فَما يَزِيدُهُمْ إِلَّا طُغْياناً كَبِيراً»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر ابن ابى حاتم و کتاب البعث از بیهقى.
  2. پرش به بالا بقیه آیه، «وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْیا الَّتِی أَرَیناک إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ وَ نُخَوِّفُهُمْ فَما یزِیدُهُمْ إِلَّا طُغْیاناً کبِیراً؛ همانا خداى تو (اى پیامبر) چنان که گفتیم بر همه (افعال مردم) احاطه دارد و ما رؤیائى که به تو ارائه دادیم جز آزمایش مردم چیز دیگرى نبوده و درختى که به لعن در قرآن یاد شد و ما آن‌ها را (از آیات بزرگ) مى ترسانیم ولى بر آن‌ها چیزى جز انکار و طغیان و سرکشى نیفزاید».
  3. پرش به بالا تفاسیر على بن ابراهیم و برهان.
  4. پرش به بالا تفسیر ثعلبى از عامه.
  5. پرش به بالا مسند ابو یعلى.
  6. پرش به بالا تفسیر ابن المنذر از عامه.
  7. پرش به بالا تفسیر ابن مردویه از عامه.
  8. پرش به بالا محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 503.

منابع