رعایت ادبیات دانشنامه ای متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

علامه حسن زاده آملی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
(ویرایش)
سطر ۲: سطر ۲:
 
{{شناسنامه عالم
 
{{شناسنامه عالم
 
|نام کامل = حسن حسن زاده آملی
 
|نام کامل = حسن حسن زاده آملی
|تصویر=[[پرونده:HasanZadeh.jpg|220px|center]]
+
|تصویر=[[پرونده:HasanZadeh.jpg|۲۲۰px|center]]
|زادروز =  1307 شمسی
+
|زادروز =  ۱۳۰۷ شمسی
 
|زادگاه =  آمل
 
|زادگاه =  آمل
 
|وفات =   
 
|وفات =   
 
|مدفن =   
 
|مدفن =   
|اساتید =  علامه رفیعی قزوینی، [[علامه شعرانی]] و آیت الله الهی قمشه ای
+
|اساتید =  [[علامه طباطبایی]]، [[علامه شعرانی]]، مرحوم الهی قمشه‌ای،...
|شاگردان = آیت الله صمدی آملی
+
|شاگردان = آیت الله صمدی آملی،...
|آثار =  رساله ‏اى در تضاد، رساله‏ اى در علم، رساله‏ اى در جعل، تعليقات بر شرح قيصرى بر فصوص محيى الدين عربى، تعليقات بر قبله ملا مظفر و ...
+
|آثار =  [[قرآن هرگز تحریف نشده]]، الهى نامه، رساله‌‏اى در تضاد، رساله‌اى در علم، نهج الولایه، دروس اتحاد عاقل بمعقول، وحدت از دیدگاه عارف و حکیم،...
 
}}
 
}}
علامه حسن حسن زاده آملی، عارف، حکیم و [[فقیه]] معاصر است که در ادبیات، علوم غریبه، ریاضی، هیئت و طب نیز تبحر دارد. ایشان از جهت تسلط به علوم مختلف در بین علمای معاصر بی نظیر است و به همین جهت ملقب به علامه ذوالفنون است. آثار متعددی از ایشان به چاپ رسیده است   
+
علامه حسن حسن زاده آملی، [[عارف]]، حکیم و [[فقیه]] معاصر است که در ادبیات، علوم غریبه، [[ریاضی]]، هیئت و [[طب]] نیز تبحر دارد. ایشان از جهت تسلط به علوم مختلف در بین علمای معاصر بی نظیر است و به همین جهت ملقب به علامه ذوالفنون می باشد. آثار متعددی از ایشان به چاپ رسیده است.  
==زندگی نامه==
+
==زندگی‌نامه==
  
ایشان در اواخر سال 1307 هجری شمسی در روستای ایرای لاریجان آمل متولد و در حجر کفالت و تحت مراقبت پدر و مادری الهی، بزرگوار و اهل یقین، تربیت یافتند. در حالی که شش ساله بودند، به مکتبخانه خدمت یک معلم روحانی شرفیاب شدند و پیش او خواندن و نوشتن یاد گرفتند و تعدادی از جزوات متداول در مکتبخانه های آن زمان را خواندند، تا اینکه در خردسالی تمام [[قرآن]] را به خوبی یاد گرفتند.
+
ایشان در اواخر سال ۱۳۰۷ هجری شمسی در روستای ایرای لاریجان آمل متولد و در حجر کفالت و تحت مراقبت پدر و مادری الهی، بزرگوار و اهل یقین، تربیت یافتند. در حالی که شش ساله بودند، به مکتبخانه خدمت یک معلم روحانی شرفیاب شدند و پیش او خواندن و نوشتن یاد گرفتند و تعدادی از جزوات متداول در مکتبخانه های آن زمان را خواندند، تا اینکه در خردسالی تمام [[قرآن]] را به خوبی یاد گرفتند.
  
پس از آن در سال 1323 شمسی وارد دوره ابتدایی در مدرسه روحانی (حوزه علمیه) شدند.
+
'''دیدار با امام رضا علیه السلام در عالم رؤیا:'''
  
تحصیلات کتب ابتدائیه را که در میان طلّاب علوم دینیّه معمول و متداول است از [[نصاب‌ الصبیان (کتاب)|نصاب الصبیان]] و رساله عملیه فارسی آیت الله [[سید ابوالحسن اصفهانی]] (چون ایشان مرجع علی الاطلاق در آن زمان بودند) و کلیات [[سعدی]]، [[گلستان سعدی]] و [[جامع المقدمات (کتاب)|جامع المقدمات]] و شرح الفیه سیوطی و حاشیه ملا عبدالله بر تهذیب منطق و شرح جامی بر کافیه نحو و شمسیه در [[منطق]] و شرح نظام در [[صرف]]، مطوّل در [[علم معانی|معانی]] و [[علم بیان|بیان]] و [[بدیع]] و معالم در [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]، تبصره در [[فقه]] و [[قوانین الاصول (کتاب)|قوانین]] در اصول تا مبحث عام و خاص را در آمل که همواره از قدیم الدهر واجد رجال علم بوده، از محضر مبارک روحانیین آن شهر آیات عظام و حجج اسلام: محمد آقا غروی و آقا عزیزالله طبرسی و آقا شیخ احمد اعتمادی و آقا عبدالله اشراقی و آقا ابوالقاسم رجائی و غیرهم که همگی از این نشأه رخت بربسته اند و به ریاض قدس در جوار رحمت ربّ العالمین آرمیده اند، فرا گرفتند و نیز از حضرت آیت الله عزیزالله طبرسی تعلیم خط می گرفتند تا اینکه خود حضرتش در آمل چند کتاب مقدماتی را تدریس می کردند.
+
استاد حسن زاده خود در این رابطه مى فرمایند: در عنفوان جوانى و آغاز درس زندگانى که در [[مسجدجامع|مسجد جامع]] آمل سرگرم بصرف ایام در اسم و فعل و حرف بودم، و محو در فرا گرفتن صرف و نحو، در سحرخیزى و [[تهجد|تهجّد]] عزمى راسخ و ارادتى ثابت داشتم؛ در رؤیاى مبارک سحرى به ارض اقدس رضوى تشرف حاصل کردم و بزیارت جمال دل‌‏آراى ولى اللّه اعظم ثامن الحجج [[امام رضا علیه السلام|على بن موسى الرضا]] -علیه و على آبائه و ابنائه آلاف التحیة و الثنا- نائل شدم.
  
==دیدار امام رضا علیه السلام در عالم رؤيا==
+
در آن لیله مبارکه قبل از آنکه بحضور باهر النور امام- علیه السلام- مشرف شوم مرا به مسجدى بردند که در آن مزار حبیبى از احبّاء اللّه بود و به من فرمودند در کنار این تربت دو رکعت [[نماز]] حاجت بخوان و حاجت بخواه که برآورده است، من از روى عشق و علاقه مفرطى که به [[علم]] داشتم نماز خواندم و از خداوند سبحان علم خواستم.
استاد حسن زاده خود مى فرمايند:
 
  
در عنفوان جوانى و آغاز درس زندگانى كه در [[مسجدجامع|مسجد جامع]] آمل سرگرم بصرف ايام در اسم و فعل و حرف بودم، و محو در فرا گرفتن صرف و نحو، در سحرخيزى و [[تهجد|تهجّد]] عزمى راسخ و ارادتى ثابت داشتم؛ در رؤياى مبارك سحرى به ارض اقدس رضوى تشرف حاصل كردم و بزيارت جمال دل‌‏آراى ولى اللّه اعظم ثامن الحجج [[امام رضا علیه السلام|على بن موسى الرضا]] -عليه و على آبائه و ابنائه آلاف التحية و الثنا- نائل شدم.
+
سپس به پیشگاه والاى [[امام رضا|امام هشتم]] سلطان دین رضا -روحى لتربته الفداء، و خاک درش تاج سرم- رسیدم و عرض ادب نمودم بدون اینکه سخنى بگویم امام که آگاه به سرّ من بود و اشتیاق و التهاب و تشنگى مرا براى تحصیل آب حیات علم مى‏ دانست فرمود نزدیک بیا، نزدیک رفتم و چشم به روى امام گشودم دیدم با دهانش آب دهانش را جمع کرد و بر لب آورد و بمن اشارت فرمود که بنوش، امام خم شد و من زبانم را درآوردم و با تمام حرص و ولع که خواستم لبهاى امام را بخورم، از کوثر دهانش آن آب حیات را نوشیدم و در همان حال به قلبم خطور کرد که امیر المؤمنین [[امام علی علیه السلام|على]] -علیه السلام- فرمود: [[پیامبر اسلام|پیغمبر اکرم]](ص) آب دهانش را به لبش آورد و من آنرا بخوردم که هزار در علم و از هر درى هزار در دیگرى به روى من گشوده شد.
  
در آن ليله مباركه قبل از آنكه بحضور باهر النور امام- عليه السلام- مشرف شوم مرا به مسجدى بردند كه در آن مزار حبيبى از احبّاء اللّه بود و به من فرمودند در كنار اين تربت دو ركعت [[نماز]] حاجت بخوان و حاجت بخواه كه برآورده است، من از روى عشق و علاقه مفرطى كه به [[علم]] داشتم نماز خواندم و از خداوند سبحان علم خواستم.
+
پس از آن امام- علیه السلام- [[طی الأرض|طى الارض]] را عملا به من بنمود، که از آن خواب نوشین شیرین که از هزاران سال بیدارى من بهتر بود بدر آمدم، به آن نوید سحرگاهى امیدوارم که روزى بگفتار [[حافظ شیرازی|حافظ]] شیرین سخن بترنّم آیم که:.
  
سپس به پيشگاه والاى [[امام رضا|امام هشتم]] سلطان دين رضا -روحى لتربته الفداء، و خاك درش تاج سرم- رسيدم و عرض ادب نمودم بدون اينكه سخنى بگويم امام كه آگاه به سرّ من بود و اشتياق و التهاب و تشنگى مرا براى تحصيل آب حيات علم مى‏ دانست فرمود نزديك بيا، نزديك رفتم و چشم به روى امام گشودم ديدم با دهانش آب دهانش را جمع كرد و بر لب آورد و بمن اشارت فرمود كه بنوش، امام خم شد و من زبانم را درآوردم و با تمام حرص و ولع كه خواستم لبهاى امام را بخورم، از كوثر دهانش آن آب حيات را نوشيدم و در همان حال به قلبم خطور كرد كه امير المؤمنين [[امام علی علیه السلام|على]] -عليه السلام- فرمود: [[پیامبر اسلام|پيغمبر اكرم]](ص) آب دهانش را به لبش آورد و من آنرا بخوردم كه هزار در علم و از هر درى هزار در ديگرى به روى من گشوده شد.
+
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند * واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادندچه مبارک سحرى بود و چه فرخنده شبى ‏* آن شب قدر که این تازه براتم دادندمن اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب ‏* مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند
 +
==تحصیلات و استادان==
 +
علامه حسن زاده در سال ۱۳۲۳ شمسی تحصیلات کتب ابتدائیه را در مدرسه روحانی (حوزه علمیه) که در میان طلّاب علوم دینیّه معمول و متداول است از [[نصاب‌ الصبیان (کتاب)|نصاب الصبیان]] و رساله عملیه فارسی آیت الله [[سید ابوالحسن اصفهانی]] (چون ایشان مرجع علی الاطلاق در آن زمان بودند) و کلیات [[سعدی]]، [[گلستان سعدی]] و [[جامع المقدمات (کتاب)|جامع المقدمات]] و شرح الفیه سیوطی و حاشیه ملا عبدالله بر تهذیب منطق و شرح جامی بر کافیه نحو و شمسیه در [[منطق]] و شرح نظام در [[صرف]]، مطوّل در [[علم معانی|معانی]] و [[علم بیان|بیان]] و [[بدیع]] و معالم در [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]، تبصره در [[فقه]] و [[قوانین الاصول (کتاب)|قوانین]] در اصول تا مبحث عام و خاص را در آمل که همواره از قدیم الدهر واجد رجال علم بوده، از محضر مبارک روحانیین آن شهر آیات عظام و حجج اسلام: محمد آقا غروی و آقا عزیزالله طبرسی و آقا شیخ احمد اعتمادی و آقا عبدالله اشراقی و آقا ابوالقاسم رجائی و غیرهم که همگی از این نشأه رخت بربسته اند و به ریاض قدس در جوار رحمت ربّ العالمین آرمیده اند، فرا گرفتند و نیز از حضرت آیت الله عزیزالله طبرسی تعلیم خط می گرفتند تا اینکه خود حضرتش در آمل چند کتاب مقدماتی را تدریس می کردند.
  
پس از آن امام- عليه السلام- [[طی الأرض|طى الارض]] را عملا به من بنمود، كه از آن خواب نوشين شيرين كه از هزاران سال بيدارى من بهتر بود بدر آمدم، به آن نويد سحرگاهى اميدوارم كه روزى بگفتار [[حافظ شیرازی|حافظ]] شيرين سخن بترنّم آيم كه:
+
=== مهاجرت به تهران ===
 +
ایشان در شهریور ۱۳۲۹ هجری شمسی به [[تهران]] آمدند و چند سالی در مدرسه مبارک حاج ابوالفتح (رحمه الله) به سر بردند و باقی کتب [[شرح لمعه]] و [[قوانین الاصول (کتاب)|قوانین]] تا آخر جلدین آنرا در محضر شریف مرحوم آیت الله آقا سید احمد لواسانی (رضوان الله تعالی علیه) درس خواندند.
  
:دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند * واندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند
+
و بعد از آن چندین سال در مدرسه مبارک مروی به سر بردند و به ارشاد جناب آیه الله حاج شیخ محمد تقی آملی (قدس سره) به محضر مبارک علامه حاج میرزا [[علامه شعرانی|ابوالحسن شعرانی طهرانی]] (اعلی الله مقامه) رسیدند و آن بزرگوار چون پدری مهربان، سالیانی دراز در کنف عنایتش، همّ خویش را به تربیت و تعلیم ایشان مصروف داشت – به مدت ۱۳ سال – و از فنونی چند دری بروی ایشان گشود:
  
:چه مبارك سحرى بود و چه فرخنده شبى ‏* آن شب قدر كه اين تازه براتم دادند
+
* از علوم منقول: تمام [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]] و [[فرائد الاصول (کتاب)|رسائل]] [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] (قدس سره) و جلدین [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایه]] [[آخوند خراسانی]] (قدس سره) و پس از آن کتاب طهارت و کتابهای صلوة و خمس و زکات و حج و ارث [[جواهر الکلام (کتاب)|جواهر]] را به صورت درس فقه خارج استدلالی محققانه، تا اینکه مطمئن شد و باور نمود که بر استنباط فروع از اصول تواناست. آنگاه حضرتش را به تصدیق مُنّه استنباط و قوه [[اجتهاد]] مشرف ساخت.
 +
* از معقول: اکثر شرح [[خواجه نصیرالدین طوسی|خواجه طوسی]] (قدس سره) بر [[اشارات]] [[ابن سینا]] (قدس سره) و اکثر [[اسفار اربعه (کتاب)|اسفار]] [[ملاصدرا]] (قدس سره) و کتاب نفس و حیوان و نبات و تشریح شفای شیخ الرئیس که از کتاب نفس تا آخر طبیعیات شفاء است.
 +
* از [[تفسیر قرآن|تفسیر]]: تمام دوره [[مجمع البیان (کتاب)|تفسیر مجمع البیان]] [[شیخ طبرسی|طبرسی]] از بدو تا ختم آن.
 +
* از کتب قرائت و [[تجوید]]: شرح شاطبیه به نام «شراج المبتدی و تذکار المقری المنتهی» که شرح علامه شیخ علی بن قاصح عذری بر قصیده لامیه منظومه علامه شیخ قاسم بن فیره رعینی شاطبی در علم قرائات است. این قصیده ۱۳۷۵ بیت دارد که قافیه همه ابیات فقط «لام» است. شرح شاطبیه (در علم قرائات و معرفت قاریان) از کتابهای درسی بود که در مراکز علمی خوانده می شد و استاد [[علامه شعرانی]] (قدس سره) آنرا پیش پدرش خوانده بود.
 +
* از کتب [[ریاضی]] و [[نجوم]]: رساله فارسی ملاعلی قوشچی در علم هیئت شرح قاضی زاده رومی بر «الملخّص الهیه» از مؤلفات محمّد بن محمود خوارزمی چغمینی معروف به «شرح چغمینی». استدراک بر تشریح الافلاک شیخ بهایی تألیف علامه شعرانی کتاب «الاصول» مشهور به اصول اقلیدس صوری به تحریر خواجه طوسی که حاوی پانزده مقاله در حساب و هندسه است که همه مسائلش به براهین ریاضی مبرهن است.
 +
* شرح علامه خفری بر «تذکره فی الهیه» محقق طوسی در علم هیئت که شرحی استدلالی است بر مسائل هیئت. بعد از تعلّم شرح خفری بر تذکره به زیج بهادری که اتمّ و ادقّ و اجدّ زیجات است، پرداختند.
 +
* تعلیم کتاب کبیرمجسطی تألیف بطلیموس قلوذی به تحریر طوسی در علم هیئت است و شریفترین مصنف در این علم است و نیز مقصد اسنی و مطلب اعلی و نهایه النهایات در درس هیئت استدلالی می باشد، همانگونه که شرح خفری یاد شده و اُکَر ثاوذسیوس و اُکَر مالاناوؤس و کتاب «الکره المتحرکه» تألیف اوطوقوس به تحریر خواجه طوسی و رساله قسطابن لوقا در عمل به کره ذات الکرسی و نظایر این کتاب از متوسطات و اصول اقلیدس و کتابهای پایین تر از آن در حساب و هندسه و هیئت از بدایات در این رشته طبق مراتب درجاتی که نزد اهل هیئت معمول است می باشند.
 +
* استخراج تقویم نجومی که چهار سال تعلیم آن در محضر علامه شعرانی طول کشید. حضرت استاد علامه حسن زاده (مدّ ظله العالی) به غوص در مسایل آن تا آنجا متبحر شدند که بر استخراج آن متمهّر گشتند و آنرا به طور کامل شرح کردند که هنوز چاپ نگشته است. از این زیج نه سال استخراج تقویم کردند که چاپ و منتشر شد.
 +
* در عمل به آلات رصدی: اسطرلاب و ربع مجیّب به نحو کمال و معرفت آلاتی که در کتابهای یاد شده مذکور است.
 +
* از کتب [[طب|طبّ]]: قانونچه محمد بن محمود چغمینی شرح الاسباب نفیس بن عوض بن حکیم طبیب تشریح کلیات قانون [[ابن سینا|شیخ الرئیس]].
 +
* در علم [[درایه الحدیث|درایه]] و [[علم رجال|رجال]]: دوره کامل رساله استاد علامه شعرانی که تاکنون چاپ نگشته است و دوره کامل «جامع الرواه اردبیلی» علیه الرحمه.
 +
* در [[حدیث]] و روایت: جامع [[الوافى (کتاب)|وافی]] [[فیض کاشانی]] (رضوان الله تعالی علیه). پس از خواندن جامع وافی به انخراط در سلک روات دین و انسلاک در سلسله حمله احادیث صادره از [[اهل البیت|اهل بیت]] عصمت و وحی مشرف گشته است که دستخط شریف علامه شعرانی در کتاب «در آسمان معرفت» حضرت مولی آمده است.
  
:من اگر كامروا گشتم و خوشدل چه عجب ‏* مستحق بودم و اينها به زكاتم دادند
+
در آن سنوات استاد آیه الله حاج میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی (قدس سره) از قزوین به تهران تشریف فرما شدند و اقامت فرمودند که به هدایت جناب استاد شعرانی به حضور شریفش تشرّف یافتند و چند سالی (۵ سال) در محضر مبارکش نیز به تحصیل علوم عقلی و نقلی و عرفانی از اسفار صدر اعظم فلاسفه و شرح علامه محمد بن حمزه مشهور به ابن فناری بر مصباح الانس [[صدرالدین قونوی|صدر الدین قونوی]] و خارج فقه (طهارت و صلوه و اجاره از روی متن [[عروة الوثقى (کتاب)|عروة الوثقی]] فقیه آقا [[سید محمدکاظم طباطبائی یزدی|سید محمد کاظم یزدی]]) و خارج اصول (از متن [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایه الاصول]] آخوند خراسانی) مشتغل بودند و به «فاضل آملی» از زبان مبارک ایشان وصف می شدند.
==مهاجرت به تهران==
 
 
 
پس از آن در شهریور 1329 هجری شمسی به [[تهران]] آمدند و چند سالی در مدرسه مبارک حاج ابوالفتح (رحمه الله) به سر بردند و باقی کتب [[شرح لمعه]] و [[قوانین الاصول (کتاب)|قوانین]] تا آخر جلدین آنرا در محضر شریف مرحوم آیت الله آقا سید احمد لواسانی (رضوان الله تعالی علیه) درس خواندند.
 
 
 
و بعد از آن چندین سال در مدرسه مبارک مروی به سر بردند و به ارشاد جناب آیه الله حاج شیخ محمد تقی آملی (قدس سره) به محضر مبارک علامه حاج میرزا [[علامه شعرانی|ابوالحسن شعرانی طهرانی]] (اعلی الله مقامه) رسیدند و آن بزرگوار چون پدری مهربان، سالیانی دراز در کنف عنایتش، همّ خویش را به تربیت و تعلیم ایشان مصروف داشت – به مدت 13 سال – و از فنونی چند دری بروی ایشان گشود.
 
 
 
از منقول: تمام [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]] و [[فرائد الاصول (کتاب)|رسائل]] [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] (قدس سره) و جلدین [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایه]] [[آخوند خراسانی]] (قدس سره) و پس از آن کتاب طهارت و کتابهای صلوة و خمس و زکات و حج و ارث [[جواهر الکلام (کتاب)|جواهر]] را به صورت درس فقه خارج استدلالی محققانه، تا اینکه مطمئن شد و باور نمود که بر استنباط فروع از اصول تواناست. آنگاه حضرتش را به تصدیق مُنّه استنباط و قوه [[اجتهاد]] مشرف ساخت.
 
 
 
از معقول: اکثر شرح [[خواجه نصیرالدین طوسی|خواجه طوسی]] (قدس سره) بر [[اشارات]] [[ابن سینا]] (قدس سره) و اکثر [[اسفار اربعه (کتاب)|اسفار]] [[ملاصدرا]] (قدس سره) و کتاب نفس و حیوان و نبات و تشریح شفای شیخ الرئیس که از کتاب نفس تا آخر طبیعیات شفاء است.
 
 
 
از تفسیر: تمام دوره [[مجمع البیان (کتاب)|تفسیر مجمع البیان]] [[شیخ طبرسی|طبرسی]] از بدو تا ختم آن.
 
 
 
از کتب قرائت و [[تجوید]]: شرح شاطبیه به نام «شراج المبتدی و تذکار المقری المنتهی» که شرح علامه شیخ علی بن قاصح عذری بر قصیده لامیه منظومه علامه شیخ قاسم بن فیره رعینی شاطبی در علم قرائات است. این قصیده 1375 بیت دارد که قافیه همه ابیات فقط «لام» است. شرح شاطبیه (در علم قرائات و معرفت قاریان) از کتابهای درسی بود که در مراکز علمی خوانده می شد و استاد [[علامه شعرانی]] (قدس سره) آنرا پیش پدرش خوانده بود.
 
 
 
از کتب [[ریاضی]] و [[نجوم]]: رساله فارسی ملاعلی قوشچی در علم هیئت شرح قاضی زاده رومی بر «الملخّص الهیه» از مؤلفات محمّد بن محمود خوارزمی چغمینی معروف به «شرح چغمینی». استدراک بر تشریح الافلاک شیخ بهایی تألیف علامه شعرانی کتاب «الاصول» مشهور به اصول اقلیدس صوری به تحریر خواجه طوسی که حاوی پانزده مقاله در حساب و هندسه است که همه مسائلش به براهین ریاضی مبرهن است.
 
 
 
شرح علامه خفری بر «تذکره فی الهیه» محقق طوسی در علم هیئت که شرحی استدلالی است بر مسائل هیئت. بعد از تعلّم شرح خفری بر تذکره به زیج بهادری که اتمّ و ادقّ و اجدّ زیجات است، پرداختند.
 
 
 
تعلیم کتاب کبیرمجسطی تألیف بطلیموس قلوذی به تحریر طوسی در علم هیئت است و شریفترین مصنف در این علم است و نیز مقصد اسنی و مطلب اعلی و نهایه النهایات در درس هیئت استدلالی می باشد، همانگونه که شرح خفری یاد شده و اُکَر ثاوذسیوس و اُکَر مالاناوؤس و کتاب «الکره المتحرکه» تألیف اوطوقوس به تحریر خواجه طوسی و رساله قسطابن لوقا در عمل به کره ذات الکرسی و نظایر این کتاب از متوسطات و اصول اقلیدس و کتابهای پایین تر از آن در حساب و هندسه و هیئت از بدایات در این رشته طبق مراتب درجاتی که نزد اهل هیئت معمول است می باشند.
 
 
 
استخراج تقویم نجومی که چهار سال تعلیم آن در محضر علامه شعرانی طول کشید. حضرت استاد علامه حسن زاده (مدّ ظله العالی) به غوص در مسایل آن تا آنجا متبحر شدند که بر استخراج آن متمهّر گشتند و آنرا به طور کامل شرح کردند که هنوز چاپ نگشته است. از این زیج نه سال استخراج تقویم کردند که چاپ و منتشر شد.
 
 
 
در عمل به آلات رصدی: اسطرلاب و ربع مجیّب به نحو کمال و معرفت آلاتی که در کتابهای یاد شده مذکور است.
 
 
 
از کتب [[طب|طبّ]]: قانونچه محمد بن محمود چغمینی شرح الاسباب نفیس بن عوض بن حکیم طبیب تشریح کلیات قانون [[ابن سینا|شیخ الرئیس]].
 
 
 
در علم [[درایه الحدیث|درایه]] و [[علم رجال|رجال]]: دوره کامل رساله استاد علامه شعرانی که تاکنون چاپ نگشته است و دوره کامل «جامع الرواه اردبیلی» علیه الرحمه.
 
 
 
در [[حدیث]] و روایت: جامع [[الوافى (کتاب)|وافی]] [[فیض کاشانی]] (رضوان الله تعالی علیه). پس از خواندن جامع وافی به انخراط در سلک روات دین و انسلاک در سلسله حمله احادیث صادره از [[اهل البیت|اهل بیت]] عصمت و وحی مشرف گشته است که دستخط شریف علامه شعرانی در کتاب «در آسمان معرفت» حضرت مولی آمده است.
 
 
 
در آن سنوات استاد آیه الله حاج میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی (قدس سره) از قزوین به تهران تشریف فرما شدند و اقامت فرمودند که به هدایت جناب استاد شعرانی به حضور شریفش تشرّف یافتند و چند سالی (5 سال) در محضر مبارکش نیز به تحصیل علوم عقلی و نقلی و عرفانی از اسفار صدر اعظم فلاسفه و شرح علامه محمد بن حمزه مشهور به ابن فناری بر مصباح الانس [[صدرالدین قونوی|صدر الدین قونوی]] و خارج فقه (طهارت و صلوه و اجاره از روی متن [[عروة الوثقى (کتاب)|عروة الوثقی]] فقیه آقا [[سید محمدکاظم طباطبائی یزدی|سید محمد کاظم یزدی]]) و خارج اصول (از متن [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایه الاصول]] آخوند خراسانی) مشتغل بودند و به «فاضل آملی» از زبان مبارک ایشان وصف می شدند.
 
  
 
ایشان همچنین تمام حکمت منظومه متأله سبزواری و مبحث نفس اسفار و حدود نصف شرح خواجه بر اشارات شیخ رئیس را نزد آیت الله حکیم [[میرزا مهدی الهی قمشه ای|الهی قمشه ای]] تلمذ نمودند. و نیز در مجلس [[تفسیر قرآن]] آن جناب خوشه چین بودند که همه درسها بیش از ده سال در بیت شریف حکیم متأله الهی قمشه ای (رضوان الله تعالی علیه) بعد از نماز مغرب و عشاء برگزار می شد.
 
ایشان همچنین تمام حکمت منظومه متأله سبزواری و مبحث نفس اسفار و حدود نصف شرح خواجه بر اشارات شیخ رئیس را نزد آیت الله حکیم [[میرزا مهدی الهی قمشه ای|الهی قمشه ای]] تلمذ نمودند. و نیز در مجلس [[تفسیر قرآن]] آن جناب خوشه چین بودند که همه درسها بیش از ده سال در بیت شریف حکیم متأله الهی قمشه ای (رضوان الله تعالی علیه) بعد از نماز مغرب و عشاء برگزار می شد.
سطر ۷۴: سطر ۵۶:
 
و همچنین از اعاظمی که در تهران به ادراک محضرشان بهره مند بودند، جناب حکیم الهی و عارف صمدانی استاد محمد حسین فاضل تونی (رحمه الله تعالی علیه) است که قسمتی از طبیعیات شفا و شرح علامه قیصری بر [[فصوص الحکم ابن عربی (کتاب)|فصوص]] شیخ اکبر [[محیی الدین ابن عربی|محی الدین عربی]] را نزد ایشان تلمذ نمودند.
 
و همچنین از اعاظمی که در تهران به ادراک محضرشان بهره مند بودند، جناب حکیم الهی و عارف صمدانی استاد محمد حسین فاضل تونی (رحمه الله تعالی علیه) است که قسمتی از طبیعیات شفا و شرح علامه قیصری بر [[فصوص الحکم ابن عربی (کتاب)|فصوص]] شیخ اکبر [[محیی الدین ابن عربی|محی الدین عربی]] را نزد ایشان تلمذ نمودند.
  
و قسمتی از طبیعیات شفا را در محضر مبارک جناب آیه الله حاج میرزا احمد آشتیانی (قدس سره) خوانده اند. و یکی از آن بزرگواران شیخ جلیل مفضال و خدوم علم و کمال و بارع در علوم عقلیه و نقلیه حاج شیخ علی محمد جولستانی (رحمه الله تعالی علیه) بود که در فراگیری لئالی منتظمه در منطق تصنیف متأله سبزواری پیش ایشان شاگردی نمودند.
+
و قسمتی از طبیعیات شفا را در محضر مبارک جناب آیت الله حاج میرزا احمد آشتیانی (قدس سره) خوانده اند. و یکی از آن بزرگواران شیخ جلیل مفضال و خدوم علم و کمال و بارع در علوم عقلیه و نقلیه حاج شیخ علی محمد جولستانی (رحمه الله تعالی علیه) بود که در فراگیری لئالی منتظمه در منطق تصنیف متأله سبزواری پیش ایشان شاگردی نمودند.
 
 
==مهاجرت از تهران به قم‏==
 
در دوشنبه 25 جمادى الاول سال 1383 هجرى قمرى برابر با 22 مهر 1342 هجرى شمسى به قصد اقامت در [[قم]]، تهران را ترك گفته اند.
 
بعد از ورود به قم، تدريس معارف حقّه الهى و تعليم فنون رياضى را شروع كردند.
 
  
'''محضر علامه طباطبائی (رحمه الله علیه)'''
+
===مهاجرت به قم‏===
 +
ایشان در دوشنبه ۲۵ جمادى الاول سال ۱۳۸۳ هجرى قمرى برابر با ۲۲ مهر ۱۳۴۲ هجرى شمسى به قصد اقامت در [[قم]]، تهران را ترک گفته اند.
 +
بعد از ورود به قم، تدریس معارف حقّه الهى و تعلیم فنون ریاضى را شروع کردند.
  
حضرت استاد علامه، به مدت 17 سال از محضر قدسی [[علامه طباطبايى|علامه طباطبائی]] (ره) بهره بردند. در خدمت ایشان کتابهای زیر را خواندند:
+
حضرت استاد علامه، به مدت ۱۷ سال از محضر قدسی [[علامه طباطبایى|علامه طباطبائی]] (ره) بهره بردند. در خدمت ایشان کتابهای زیر را خواندند:
  
* کتاب «تمهید القواعد» [[ابن ترکه|صائن الدین علی بن ترکه]]، که شرحی است شریف بر «قواعد التوحید» ابن حامد ترکه و تدرّس آن شب جمعه 12 [[ماه شعبان|شعبان]] المعظم سنه 1383 هجری قمری به اتمام رسید.
+
*کتاب «تمهید القواعد» [[ابن ترکه|صائن الدین علی بن ترکه]]، که شرحی است شریف بر «قواعد التوحید» ابن حامد ترکه و تدرّس آن شب جمعه ۱۲ [[ماه شعبان|شعبان]] المعظم سنه ۱۳۸۳ هجری قمری به اتمام رسید.
* کتاب برهان منطق شفاء شیخ رئیس. تاریخ شروع آن شعبان المعظم 1386 هجری قمری مطابق با آذر ماه 1347 هجری شمسی بوده است. جلد نهم اسفار [[ملاصدرا|صدرالمتألهین]] به چاپ جدید که از اول باب هشتم کتاب نفس تا آخر آن می باشد و درس آن در روز یکشنبه 23 شعبان المعظم مطابق با پنجم آذر ماه 1346 هجری شمسی بطور کامل پایان پذیرفت.
+
*کتاب برهان منطق شفاء شیخ رئیس. تاریخ شروع آن شعبان المعظم ۱۳۸۶ هجری قمری مطابق با آذر ماه ۱۳۴۷ هجری شمسی بوده است. جلد نهم اسفار [[ملاصدرا|صدرالمتألهین]] به چاپ جدید که از اول باب هشتم کتاب نفس تا آخر آن می باشد و درس آن در روز یکشنبه ۲۳ شعبان المعظم مطابق با پنجم آذر ماه ۱۳۴۶ هجری شمسی بطور کامل پایان پذیرفت.
* کتاب توحید [[بحارالأنوار (کتاب)|بحارالانوار]] [[علامه مجلسى|مجلسی]]. تاریخ شروع آن: شب پنجشنبه 14 شوال المکرم 1394 هجری قمری بوده است.
+
*کتاب توحید [[بحارالأنوار (کتاب)|بحارالانوار]] [[علامه مجلسى|مجلسی]]. تاریخ شروع آن: شب پنجشنبه ۱۴ شوال المکرم ۱۳۹۴ هجری قمری بوده است.
* جلد سوم بحار که در مورد معاد و مطالب دیگر آن است و آنرا به تمامی خواندند.
+
*جلد سوم بحار که در مورد معاد و مطالب دیگر آن است و آنرا به تمامی خواندند.
* حضرتش سوگند یاد کرده و می فرمایند: «به جانم سوگند مهم‌ترین چیزی که در محضر شریف او جوهر عاقل را مبتهج می کرد، اصول علمیّه و امهّات عقلیه ای بود که القاء می فرمود و هر یک از آنها دری بود که درهای دیگری از آن گشوده می شد. به خداوند سوگند از محضر روحانی او علم و عمل فیضان می کرد؛ حتی سکوتش نطقی بود که هیمانی ملکوتی را حکایت می کرد.»
+
*حضرتش سوگند یاد کرده و می فرمایند: «به جانم سوگند مهم‌ترین چیزی که در محضر شریف او جوهر عاقل را مبتهج می کرد، اصول علمیّه و امهّات عقلیه ای بود که القاء می فرمود و هر یک از آنها دری بود که درهای دیگری از آن گشوده می شد. به خداوند سوگند از محضر روحانی او علم و عمل فیضان می کرد؛ حتی سکوتش نطقی بود که هیمانی ملکوتی را حکایت می کرد.»
 
 
'''در محضر علامه محمد حسن الهی طباطبائی (ره)'''
 
  
 
از جمله کسانی که در عتبه علیای او اعتکاف داشتند، زبده علمای عامل و عمده عرفای شامخ، عروج کرده به مطالع یقین، حکیم متفقه، فقیه متأله، استاد علامه مکاشف و بحر معارف مولای حضرتش حاج سید محمد حسن الهی طباطبائی تبریزی – برادر علامه استاد حاج سید محمد حسین طباطبائی تبریزی – بود که در فنون علوم غریبه اوفاق، جفر، رمل علم حروف، علم عدد و زُبُر و بیّنات و دیگر شعب ارثماطیقی از محضرشان بهره مند گردیدند.
 
از جمله کسانی که در عتبه علیای او اعتکاف داشتند، زبده علمای عامل و عمده عرفای شامخ، عروج کرده به مطالع یقین، حکیم متفقه، فقیه متأله، استاد علامه مکاشف و بحر معارف مولای حضرتش حاج سید محمد حسن الهی طباطبائی تبریزی – برادر علامه استاد حاج سید محمد حسین طباطبائی تبریزی – بود که در فنون علوم غریبه اوفاق، جفر، رمل علم حروف، علم عدد و زُبُر و بیّنات و دیگر شعب ارثماطیقی از محضرشان بهره مند گردیدند.
 
'''در محضر حاج سید مهدی قاضی تبریزی (ره)'''
 
  
 
حضرت آقا به مدت چهار سال یا بیشتر جهت تعلم علوم ارثماطیقی در محضر گرانقدر عالم وفیّ زکیّ تقیّ، صاحب خط ممتاز، دوحه شجره قرآن و عرفان و برهان، فرزند صاحب کمالات و خوارق عادات، عالم کامل، مکمّل مکاشف، حضرت آیه الله العظمی [[سید علی آقا قاضی|سید علی قاضی تبریزی]] مصداق « اَلوَلَدُ سِرُّ اَبیه» اعنی الحجه سید مهدی قاضی مشرف بوده اند. به فرمایش حضرت آقا: «ایشان در تعلیم من بذل جهد فرمود و او را بر من حقی است عظیم.»
 
حضرت آقا به مدت چهار سال یا بیشتر جهت تعلم علوم ارثماطیقی در محضر گرانقدر عالم وفیّ زکیّ تقیّ، صاحب خط ممتاز، دوحه شجره قرآن و عرفان و برهان، فرزند صاحب کمالات و خوارق عادات، عالم کامل، مکمّل مکاشف، حضرت آیه الله العظمی [[سید علی آقا قاضی|سید علی قاضی تبریزی]] مصداق « اَلوَلَدُ سِرُّ اَبیه» اعنی الحجه سید مهدی قاضی مشرف بوده اند. به فرمایش حضرت آقا: «ایشان در تعلیم من بذل جهد فرمود و او را بر من حقی است عظیم.»
  
و نيز ساليانى در قم به محضر مبارك تنى چند از آيات عظام در دروس فقه افتخار تشرف داشتند. خود مى فرمايند: «به خداوند سوگند قلم و زبان به اداى شكر محشار نيكى هايى كه اين مشايخ عظام در حقّ ما نموده اند وافى نيست؛ اگر چه علة العلل و مفيض على الاطلاق، الله ربّ العالمين است.»
+
و نیز سالیانى در قم به محضر مبارک تنى چند از آیات عظام در دروس فقه افتخار تشرف داشتند. خود مى فرمایند: «به خداوند سوگند قلم و زبان به اداى شکر محشار نیکى هایى که این مشایخ عظام در حقّ ما نموده اند وافى نیست؛ اگر چه علة العلل و مفیض على الاطلاق، الله ربّ العالمین است.»
  
 
==تدریس==
 
==تدریس==
سطر ۱۰۴: سطر ۸۰:
 
برخی از دروسی که حضرت استاد (حفظه الله تعالی) تدریس فرمودند، به شرح ذیل می باشد:
 
برخی از دروسی که حضرت استاد (حفظه الله تعالی) تدریس فرمودند، به شرح ذیل می باشد:
  
* تدریس چهار دوره اشارات با شرح خواجه که در هر دوره ای با تصحیح دقیق و تعلیقات و شرحی محققانه همراه بوده است.
+
*تدریس چهار دوره اشارات با شرح خواجه که در هر دوره ای با تصحیح دقیق و تعلیقات و شرحی محققانه همراه بوده است.
* تدریس مصباح الانس به مدت هشت سال در حوزه علمیه قم برای چندین نفر از عزیزان به خصوص جناب عارف واصل حضرت حجه الاسلام سمندری نجف آبادی و جناب عارف واصل حضرت آقای دکتر امامی نجف آبادی و دوره دوم تدریس آن نیز در تاریخ 24/7/1370 برابر هفتم ربیع الثانی 1412 قمری آغاز شد که تا صفحه 49 این کتاب به طبع انتشارات فجر در طی 184 جلسه ادامه یافت و در تاریخ 26/11/71 با کسالت حضرت مولی تعطیل شد.  
+
*تدریس مصباح الانس به مدت هشت سال در حوزه علمیه قم برای چندین نفر از عزیزان به خصوص جناب عارف واصل حضرت حجه الاسلام سمندری نجف آبادی و جناب عارف واصل حضرت آقای دکتر امامی نجف آبادی و دوره دوم تدریس آن نیز در تاریخ ۲۴/۷/۱۳۷۰ برابر هفتم ربیع الثانی ۱۴۱۲ قمری آغاز شد که تا صفحه ۴۹ این کتاب به طبع انتشارات فجر در طی ۱۸۴ جلسه ادامه یافت و در تاریخ ۲۶/۱۱/۷۱ با کسالت حضرت مولی تعطیل شد.
* تدریس شرح فصوص الحکم قیصری چهار دوره که برای شاگردان املاء می فرمود و آنان می نوشتند.  
+
*تدریس شرح فصوص الحکم قیصری چهار دوره که برای شاگردان املاء می فرمود و آنان می نوشتند.
* تدریس یک دوره کامل شفا شیخ رئیس که در ضمن تدریس از روی چندین نسخه تصحیح شده و تعلیقات و حواشی نمودند.  
+
*تدریس یک دوره کامل شفا شیخ رئیس که در ضمن تدریس از روی چندین نسخه تصحیح شده و تعلیقات و حواشی نمودند.
* تدریس چهار دوره تمهید القواعد در حوزه علمیه قم که هر دوره اش حدود چهار سال به طول انجامید.
+
*تدریس چهار دوره تمهید القواعد در حوزه علمیه قم که هر دوره اش حدود چهار سال به طول انجامید.
* تدریس «اُکَر مانالاؤس» که مدت سه سال در حوزه علمیه قم بطول انجامید.  
+
*تدریس «اُکَر مانالاؤس» که مدت سه سال در حوزه علمیه قم بطول انجامید.
* تدریس دو کتاب «اُکَر ثاوذوسیوس و مساکن» به تحریر خوجه طوسی.
+
*تدریس دو کتاب «اُکَر ثاوذوسیوس و مساکن» به تحریر خوجه طوسی.
* تدریس اصول اقلیدس.  
+
*تدریس اصول اقلیدس.
* تدریس دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی.
+
*تدریس دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی.
  
 
همچنین ایشان در مدت اقامت حضرتش در [[تهران]] در طی سیزده سال یا بیشتر همراه با اشتغال به تحصیل علوم از آن محاضر عالیه طبق روش معهود و سیره جاریه بین علمای روحانی به تعلیم و تدریس در مدارس (حوزه علمیه) روحانی نیز اشتغال داشتند و کتابهای ذیل را تدریس فرمودند:
 
همچنین ایشان در مدت اقامت حضرتش در [[تهران]] در طی سیزده سال یا بیشتر همراه با اشتغال به تحصیل علوم از آن محاضر عالیه طبق روش معهود و سیره جاریه بین علمای روحانی به تعلیم و تدریس در مدارس (حوزه علمیه) روحانی نیز اشتغال داشتند و کتابهای ذیل را تدریس فرمودند:
  
* معالم الاصول
+
*معالم الاصول
* مطوّل تفتازانی، حضرت مولی شش دوره به تدریس مطوّل توفیق داشت و معانی مطوّل از اول تا آخر و قسمت زیادی از بیان بدیع آنرا تحشیه فرمودند که بسیار گرانقدر و شریف است.
+
*مطوّل تفتازانی، حضرت مولی شش دوره به تدریس مطوّل توفیق داشت و معانی مطوّل از اول تا آخر و قسمت زیادی از بیان بدیع آنرا تحشیه فرمودند که بسیار گرانقدر و شریف است.
* [[کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد (کتاب)|کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد]] در علم [[علم کلام|کلام]] که اینک با تصحیح و تعلیقات حضرتش به طبع رسید.
+
*[[کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد (کتاب)|کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد]] در علم [[علم کلام|کلام]] که اینک با تصحیح و تعلیقات حضرتش به طبع رسید.
* [[قوانین الاصول (کتاب)|قوانین]] در اصول
+
*[[قوانین الاصول (کتاب)|قوانین]] در اصول
* شرح [[محقق طوسی]] بر اشارات شیخ رئیس در حکمت مشائیّه
+
*شرح [[محقق طوسی]] بر اشارات شیخ رئیس در حکمت مشائیّه
* [[شرح لمعه]] در فقه
+
*[[شرح لمعه]] در فقه
* ارث [[جواهر الکلام (کتاب)|جواهر]] در فقه
+
*ارث [[جواهر الکلام (کتاب)|جواهر]] در فقه
* لئالی منتظمه
+
*لئالی منتظمه
* جوهر نضید
+
*جوهر نضید
* حاشیه ملاعبدالله
+
*حاشیه ملاعبدالله
* شرح شمسیه؛ این چهار کتاب اخیر در علم [[منطق]] است.
+
*شرح شمسیه؛ این چهار کتاب اخیر در علم [[منطق]] است.
* هیئت فارسی در قوشچی
+
*هیئت فارسی در قوشچی
* شرح چغمینی
+
*شرح چغمینی
* تشریح الافلاک شیخ بهایی
+
*تشریح الافلاک شیخ بهایی
* اصول اقلیدس
+
*اصول اقلیدس
* زیج بهادری؛ این پنج کتاب در [[ریاضی|ریاضیات]].
+
*زیج بهادری؛ این پنج کتاب در [[ریاضی|ریاضیات]].
* هیئت
+
*هیئت
* حساب
+
*حساب
* هندسه
+
*هندسه
  
==تأليفات ==
+
==آثار و تألیفات==
  
علامه حسن زاده آملى خود در این رابطه می گوید: براى اينكه نفس را مشغول بايد داشت كه حكما فرموده ‏اند [[نفس]] را مشغول بدار وگرنه او تو را مشغول مى‏ كند، تعليقات و حواشى بر كتب درسى از معقول و منقول و رسائل و جزوات در موضوعات و فنون گوناگون نوشته ‏ام.
+
علامه حسن زاده آملى خود در این رابطه می گوید: براى اینکه نفس را مشغول باید داشت که حکما فرموده ‏اند [[نفس]] را مشغول بدار وگرنه او تو را مشغول مى‏ کند، تعلیقات و حواشى بر کتب درسى از معقول و منقول و رسائل و جزوات در موضوعات و فنون گوناگون نوشته ‏ام.
  
1- شرح نهج البلاغة بنام تكملة منهاج البراعه به عربى در پنج جلد كه تكمله [[منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة (خوئی) (کتاب)|منهاج البراعة فى شرح نهج البلاغة]] مرحوم [[میرزا حبیب الله خویی|ميرزا حبيب اللّه خويى]] است و مقدمه آن بقلم استاد علامه حاج ميرزا [[علامه شعرانی|ابو الحسن شعرانى]] -رضوان اللّه تعالى عليه- در [[تقریظ|تقريظ]] كتاب مزّين است.
+
۱- شرح [[نهج البلاغة]] بنام تکملة منهاج البراعه به عربى در پنج جلد که تکمله [[منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة (خوئی) (کتاب)|منهاج البراعة فى شرح نهج البلاغة]] مرحوم [[میرزا حبیب الله خویی|میرزا حبیب اللّه خویى]] است و مقدمه آن بقلم استاد علامه حاج میرزا [[علامه شعرانی|ابو الحسن شعرانى]] -رضوان اللّه تعالى علیه- در [[تقریظ|تقریظ]] کتاب مزّین است.
  
2- رساله‏ اى در ولايت و امامت.
+
۲- رساله‏ اى در ولایت و امامت.
  
3- رساله ‏اى در رؤيت و عدم آن بر مشرب حكمت و كلام.
+
۳- رساله ‏اى در رؤیت و عدم آن بر مشرب حکمت و کلام.
  
4- رساله ‏اى در لقاء اللّه بر منهل عرفان.
+
۴- رساله ‏اى در لقاء اللّه بر منهل عرفان.
  
5- رساله‏ اى به نام فصل الخطاب فى عدم تحريف كتاب رب الأرباب.
+
۵- رساله‏ اى به نام فصل الخطاب فى عدم تحریف کتاب رب الأرباب.
  
6- رساله‏ اى در صبح و شفق و تحقيق در صبح صادق و كاذب و بيان طايفه ‏اى از آيات و روايات در اين موضوع.
+
۶- رساله‏ اى در صبح و شفق و تحقیق در صبح صادق و کاذب و بیان طایفه ‏اى از آیات و روایات در این موضوع.
  
اين پنج رساله در تكمله نامبرده بمناسباتى كه پيش آمده است درج شده است.
+
این پنج رساله در تکمله نامبرده بمناسباتى که پیش آمده است درج شده است.
  
7- تصحيح و اعراب اصول كافى ثقة الاسلام كلينى- قدّس سرّه- كه در دو جلد طبع شده است.
+
۷- تصحیح و اعراب اصول کافى ثقة الاسلام کلینى- قدّس سرّه- که در دو جلد طبع شده است.
  
8- رساله ‏اى در ضبط اسماء روات احاديث بنام اضبط المقال فى ضبط اسماء الرجال كه در آخر جلد اول كافى مذكور بطبع رسيده است.
+
۸- رساله ‏اى در ضبط اسماء روات احادیث بنام اضبط المقال فى ضبط اسماء الرجال که در آخر جلد اول کافى مذکور بطبع رسیده است.
  
9- تصحيح خلاصه [[منهج الصادقين فى الزام المخالفين (کتاب)|منهج الصادقين]] در [[تفسیر قرآن|تفسير قرآن]] تأليف مرحوم [[ملا فتح الله کاشانی|ملافتح اللّه كاشانى]].
+
۹- تصحیح خلاصه [[منهج الصادقين فى الزام المخالفين (کتاب)|منهج الصادقین]] در [[تفسیر قرآن|تفسیر قرآن]] تألیف مرحوم [[ملا فتح الله کاشانی|ملافتح اللّه کاشانى]].
  
10- رساله ‏اى در [[قرائت حفص از عاصم|قرائت حفص بن سليمان]] و ابوبكر بن عيّاش راويان عاصم ابن ابى النجود بهدلة كه در آخر تفسير منهج مذكور بطبع رسيده است. علت تأليف اين رساله اين بود كه تفسير منهج چه كبير آن و چه خلاصه آن، بقرائت ابوبكر از عاصم ترجمه بفارسى شده است و قرائت متداول قرآن بقرائت حفص از عاصم است و قرائت عاصم همان قرائت [[امام علی علیه السلام|امير المؤمنين على]] -عليه السلام- است مگر در ده كلمه قرآن چنانكه امين الاسلام [[شیخ طبرسی|طبرسى]] قدّس سرّه در تفسير [[مجمع البیان (کتاب)|مجمع البيان]] بدان تصريح فرموده است. و اين مطلب را در رساله فصل الخطاب فى عدم تحريف كتاب ربّ الأرباب نقل كرده ‏ايم كه: ان قراءة عاصم هى قراءة امير المؤمنين على بن ابى طالب- عليه السلام- الّا فى عشر كلمات ادخلها ابوبكر فى قراءة عاصم حتى استخلصت قراءة على- عليه السلام. و [[علامه حلی|علامه حلّى]]- رضوان اللّه عليه- در منتهى فرمود: اضبط هذه القراءات السبع عند ارباب البصيرة هو قراءة عاصم المذكور برواية أبى بكر بن عياش. و در تذكره فرمود: ان هذا المصحف الموجود الآن هو [[مصحف على علیه السلام|مصحف على]]- عليه السلام-. راقم سطور در تدوين اين رساله بسيار زحمت كشيده است. ولى ناگفته نماند كه تصحيح تفسير و رساله ما در قرائت كه بانضمام آن چاپ شده است در ظهر كتاب بنام استاد [[علامه شعرانی|علامه شعرانى]]- رضوان اللّه عليه- نوشته شد و اين بنده بپاس احترام استاد متعرض ناشر نشد و خود آنجناب از اين عمل ناشر ناراحت شده بود و علّت عمل ناشر استفاده از شهرت مرحوم استاد بود- اللهم لا تجعل الدنيا اكبر همّنا-.
+
۱۰- رساله ‏اى در [[قرائت حفص از عاصم|قرائت حفص بن سلیمان]] و ابوبکر بن عیاش راویان عاصم ابن ابى النجود بهدلة که در آخر تفسیر منهج مذکور بطبع رسیده است. علت تألیف این رساله این بود که تفسیر منهج چه کبیر آن و چه خلاصه آن، بقرائت ابوبکر از عاصم ترجمه بفارسى شده است و قرائت متداول قرآن بقرائت حفص از عاصم است و قرائت عاصم همان قرائت [[امام علی علیه السلام|امیر المؤمنین على]] -علیه السلام- است مگر در ده کلمه قرآن چنانکه امین الاسلام [[شیخ طبرسی|طبرسى]] قدّس سرّه در تفسیر [[مجمع البیان (کتاب)|مجمع البیان]] بدان تصریح فرموده است. و این مطلب را در رساله فصل الخطاب فى عدم تحریف کتاب ربّ الأرباب نقل کرده ‏ایم که: ان قراءة عاصم هى قراءة امیر المؤمنین على بن ابى طالب- علیه السلام- الّا فى عشر کلمات ادخلها ابوبکر فى قراءة عاصم حتى استخلصت قراءة على- علیه السلام. و [[علامه حلی|علامه حلّى]]- رضوان اللّه علیه- در منتهى فرمود: اضبط هذه القراءات السبع عند ارباب البصیرة هو قراءة عاصم المذکور بروایة أبى بکر بن عیاش. و در تذکره فرمود: ان هذا المصحف الموجود الآن هو [[مصحف على علیه السلام|مصحف على]]- علیه السلام-. راقم سطور در تدوین این رساله بسیار زحمت کشیده است. ولى ناگفته نماند که تصحیح تفسیر و رساله ما در قرائت که بانضمام آن چاپ شده است در ظهر کتاب بنام استاد [[علامه شعرانی|علامه شعرانى]]- رضوان اللّه علیه- نوشته شد و این بنده بپاس احترام استاد متعرض ناشر نشد و خود آنجناب از این عمل ناشر ناراحت شده بود و علّت عمل ناشر استفاده از شهرت مرحوم استاد بود- اللهم لا تجعل الدنیا اکبر همّنا-.
  
11- تصحيح خزائن مرحوم نراقى با مقدمه و حواشى و تعليقات اينجانب بعربى و فارسى.
+
۱۱- تصحیح خزائن [[ملا احمد نراقی|مرحوم نراقى]] با مقدمه و حواشى و تعلیقات اینجانب بعربى و فارسى.
  
12- تصحيح كليله و دمنه فارسى بقلم ابوالمعالى نصر اللّه منشى با مقدمه و حواشى و مآخذ اشعار و امثال و ترجمه دو باب آخر آن بفارسى بقلم اينجانب.
+
۱۲- تصحیح کلیله و دمنه فارسى بقلم ابوالمعالى نصر اللّه منشى با مقدمه و حواشى و مآخذ اشعار و امثال و ترجمه دو باب آخر آن بفارسى بقلم اینجانب.
  
13- انسان كامل از نظر نهج البلاغه.
+
۱۳- انسان کامل از نظر نهج البلاغه.
  
14- خلاصه رساله فوق. اين دو رساله بمناسبت هزاره [[نهج البلاغة|نهج البلاغه]] بساحت مبارك اهل ولايت آن بنياد خير نهاد اهدا شد و بطبع رسيد.
+
۱۴- خلاصه رساله فوق. این دو رساله بمناسبت هزاره [[نهج البلاغة|نهج البلاغه]] بساحت مبارک اهل ولایت آن بنیاد خیر نهاد اهدا شد و بطبع رسید.
  
15- تصحيح نصاب الصبيان با مقدمه و تحشيه آن، مزيّن بتقريظ مرحوم استاد شعرانى.
+
۱۵- تصحیح نصاب الصبیان با مقدمه و تحشیه آن، مزین بتقریظ مرحوم استاد شعرانى.
  
16- كتابى به نام دروس معرفة الوقت و القبله بعربى. در اين كتاب جميع مسائل وقت و قبله و هلال را بصورت چندين درس بر مبناى رياضى بوجوه و طرق عديده آورده ‏ايم و بسيارى از آيات و روايات درباره آنها را شرح كرده ‏ايم و به اقوال كتب فقهيّه متعرض شده ‏ايم و آنچه را كه احتياج بشرح داشت بيان كرده ‏ايم و بر آنچه كه نظر داشته ‏ايم نظر داده ‏ايم و مباحث متفنّنه بسيارى در آن كتاب آورده ‏ايم كه هر درس آن خود رساله ‏اى جداگانه است.
+
۱۶- کتابى به نام دروس معرفة الوقت و القبله بعربى. در این کتاب جمیع مسائل وقت و قبله و هلال را بصورت چندین درس بر مبناى ریاضى بوجوه و طرق عدیده آورده ‏ایم و بسیارى از آیات و روایات درباره آنها را شرح کرده ‏ایم و به اقوال کتب فقهیه متعرض شده ‏ایم و آنچه را که احتیاج بشرح داشت بیان کرده ‏ایم و بر آنچه که نظر داشته ‏ایم نظر داده ‏ایم و مباحث متفنّنه بسیارى در آن کتاب آورده ‏ایم که هر درس آن خود رساله ‏اى جداگانه است.
  
17- شرح زيج بهادرى بفارسى.
+
۱۷- شرح زیج بهادرى بفارسى.
  
18- تعليقات بر اسفار صدر المتالهين بخصوص از اول جواهر و اعراض تا آخر آن بتفصيل.
+
۱۸- تعلیقات بر اسفار صدر المتالهین بخصوص از اول جواهر و اعراض تا آخر آن بتفصیل.
  
19- تعليقات بر اول تا آخر شرح خواجه طوسى بر حكمت اشارات ابن سينا. و بتصحيح كامل آن از روى چندين نسخه شرح اشارات كه در اثناى سه دوره تدريس آن بتمام و كمال تاكنون اشتغال داشتم، توفيق يافتم.
+
۱۹- تعلیقات بر اول تا آخر شرح خواجه طوسى بر حکمت اشارات ابن سینا. و بتصحیح کامل آن از روى چندین نسخه شرح اشارات که در اثناى سه دوره تدریس آن بتمام و کمال تاکنون اشتغال داشتم، توفیق یافتم.
  
20- تعليقات بر دوره منطق منظومه متأله سبزوارى.
+
۲۰- تعلیقات بر دوره منطق منظومه متأله سبزوارى.
  
21- رساله ‏اى در مناسك حج و پاره ‏اى از مسائل فقهيه در موضوعات عديده.
+
۲۱- رساله ‏اى در مناسک حج و پاره ‏اى از مسائل فقهیه در موضوعات عدیده.
  
22- تعليقات بر هشت باب معانى شرح مطول تفتازانى.
+
۲۲- تعلیقات بر هشت باب معانى شرح مطول تفتازانى.
  
23- شرح فصوص فارابى يكدوره كامل آن بفارسى.
+
۲۳- شرح فصوص فارابى یکدوره کامل آن بفارسى.
  
24- رساله ‏اى در تجرد نفس ناطقه كه در اثبات اين مدّعى تاكنون بيش از هفتاد دليل از كتب پيشينيان نقل كرده‏ ايم و به ذكر آيات و روايات و مطالب مفيد بسيار در اين باب تبرّك جسته ‏ايم.
+
۲۴- رساله ‏اى در تجرد نفس ناطقه که در اثبات این مدّعى تاکنون بیش از هفتاد دلیل از کتب پیشینیان نقل کرده‏ ایم و به ذکر آیات و روایات و مطالب مفید بسیار در این باب تبرّک جسته ‏ایم.
  
25- رساله ‏اى در توقيفيّت اسماء.
+
۲۵- رساله ‏اى در توقیفیت اسماء.
  
26- رساله ‏اى در ردّ جبر و تفويض و اثبات امر بين الامرين بر مبناى حكمت متعاليه.
+
۲۶- رساله ‏اى در ردّ جبر و تفویض و اثبات امر بین الامرین بر مبناى حکمت متعالیه.
  
27- رساله ‏اى در مراتب و درجات قرآن مجيد.
+
۲۷- رساله ‏اى در مراتب و درجات قرآن مجید.
  
28- ديوان اشعارم كه ابتداى آن مزين بتقريظ استاد حكيم ميرزا مهدى إلهى قمشه ‏اى- قدّس سرّه- بخطّ خود آنجناب است.
+
۲۸- دیوان اشعارم که ابتداى آن مزین بتقریظ استاد حکیم میرزا مهدى إلهى قمشه ‏اى- قدّس سرّه- بخطّ خود آنجناب است.
  
29- تعليقات و حواشى بر دوره اصول اقليدس و شرح صدور آن بتحرير خواجه طوسى. در تصحيح اين كتاب از روى چندين نسخه خطّى، كه سه دوره بتدريس آن در حوزه علميه قم توفيق يافته ‏ام، زحمت بسيار كشيده ‏ام.
+
۲۹- تعلیقات و حواشى بر دوره اصول اقلیدس و شرح صدور آن بتحریر خواجه طوسى. در تصحیح این کتاب از روى چندین نسخه خطّى، که سه دوره بتدریس آن در حوزه علمیه قم توفیق یافته ‏ام، زحمت بسیار کشیده ‏ام.
  
30- تعليقات و حواشى بر اكرمانالاؤوس بتحرير خواجه طوسى، از آغاز تا انجام آن بتفصيل كه خود بمنزله شرحى بر آنست. اين كتاب در مثلثات كروى و بخصوص در شكل قطاع كرّى (شكل مانالاوس) بحث كرده است. و در ترتيب كلاسيكى رياضيات باصطلاح دانشمندان رياضى ما از متوسطات است. اين كتاب گرانقدر را در مدّت سه سال تحصيلى در حوزه علميه قم يكدوره تدريس و آنرا از روى چندين نسخه خطى تصحيح كامل نموده ‏ايم و در تعليق و تحشيه آن بسيار زحمت كشيده ‏ايم و در اينكار اثرى قيّم بجا گذاشته ‏ايم.
+
۳۰- تعلیقات و حواشى بر اکرمانالاؤوس بتحریر خواجه طوسى، از آغاز تا انجام آن بتفصیل که خود بمنزله شرحى بر آنست. این کتاب در مثلثات کروى و بخصوص در شکل قطاع کرّى (شکل مانالاوس) بحث کرده است. و در ترتیب کلاسیکى ریاضیات باصطلاح دانشمندان ریاضى ما از متوسطات است. این کتاب گرانقدر را در مدّت سه سال تحصیلى در حوزه علمیه قم یکدوره تدریس و آنرا از روى چندین نسخه خطى تصحیح کامل نموده ‏ایم و در تعلیق و تحشیه آن بسیار زحمت کشیده ‏ایم و در اینکار اثرى قیم بجا گذاشته ‏ایم.
  
31- تعليقات بر اكرثاوذوسيوس از بدو تا ختم آن.
+
۳۱- تعلیقات بر اکرثاوذوسیوس از بدو تا ختم آن.
  
32- تعليقات بر مساكن از اول تا آخر آن.
+
۳۲- تعلیقات بر مساکن از اول تا آخر آن.
  
33- رساله ‏اى در ميل كلّى و مسائل متعدد هندسى و نجومى كه در اقبال و ادبار معدل النهار و منطقة البروج در بيان بعض از [[آیه|آيات]] قرآنى بحث كرده ‏ايم.
+
۳۳- رساله ‏اى در میل کلّى و مسائل متعدد هندسى و نجومى که در اقبال و ادبار معدل النهار و منطقة البروج در بیان بعض از [[آیه|آیات]] قرآنى بحث کرده ‏ایم.
  
34- رساله ‏اى در علم اوفاق، كه بيش از هفتاد درس است و بصورت دروس تنظيم شده است.
+
۳۴- رساله ‏اى در علم اوفاق، که بیش از هفتاد درس است و بصورت دروس تنظیم شده است.
  
35- رساله ‏اى در ظل (تانژانت).
+
۳۵- رساله ‏اى در ظل (تانژانت).
  
36- رساله ‏اى در تفسير بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏.
+
۳۶- رساله ‏اى در تفسیر بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏.
  
37- رساله ‏اى در سير و سلوك.
+
۳۷- رساله ‏اى در سیر و سلوک.
  
38- الهى نامه.
+
۳۸- الهى نامه.
  
39- كتابى در نكات علميه به نام هزار و يك نكته.
+
۳۹- کتابى در نکات علمیه به نام هزار و یک نکته.
  
40- رساله ‏اى در تكسير دائره و بيان نسبت محيط بقطر دائره يعنى بحث از پى.
+
۴۰- رساله ‏اى در تکسیر دائره و بیان نسبت محیط بقطر دائره یعنى بحث از پى.
  
41- رساله ‏اى در تحصيل بعد بين المركزين كه شرح مقاله‏اى از مجسطى بطليموس است.
+
۴۱- رساله ‏اى در تحصیل بعد بین المرکزین که شرح مقاله‏اى از مجسطى بطلیموس است.
  
42- دروس معرفت نفس بفارسى كه تاكنون در حدود يكصد و پنجاه و پنج درس نوشته شده است.
+
۴۲- دروس معرفت نفس بفارسى که تاکنون در حدود یکصد و پنجاه و پنج درس نوشته شده است.
  
43- رساله ‏اى مفصل و مبسوط در اتحاد عقل و عاقل و معقول.
+
۴۳- رساله ‏اى مفصل و مبسوط در اتحاد عقل و عاقل و معقول.
  
44- رساله ‏اى در مثل (مثل افلاطونى) و عالم مثال و مثل معلقه.
+
۴۴- رساله ‏اى در مثل (مثل افلاطونى) و عالم مثال و مثل معلقه.
  
45- وجيزه ‏اى در تجدد امثال عارف و حركت جوهرى حكيم.
+
۴۵- وجیزه ‏اى در تجدد امثال عارف و حرکت جوهرى حکیم.
  
46- تعليقات بر آغاز تا انجام تحفة الأجلّة فى معرفة القبلة، تاليف مرحوم سردار كابلى.
+
۴۶- تعلیقات بر آغاز تا انجام تحفة الأجلّة فى معرفة القبلة، تالیف مرحوم سردار کابلى.
  
47- رساله ‏اى در تضاد.
+
۴۷- رساله ‏اى در تضاد.
  
48- رساله ‏اى در علم.
+
۴۸- رساله ‏اى در علم.
  
49- رساله‏ اى در جعل.
+
۴۹- رساله‏ اى در جعل.
  
50- تعليقات بر شرح قيصرى بر [[فصوص الحکم ابن عربی (کتاب)|فصوص]] محيى الدين عربى.
+
۵۰- تعلیقات بر شرح قیصرى بر [[فصوص الحکم ابن عربی (کتاب)|فصوص]] محیى الدین عربى.
  
51- تعليقات بر قبله ملا مظفر.
+
۵۱- تعلیقات بر قبله ملا مظفر.
  
52- مآخذ و مصادر نهج البلاغة و استدراكات بر آن.
+
۵۲- مآخذ و مصادر نهج البلاغة و استدراکات بر آن.
  
53- تعليقات بر شرح علامه حلى بر [[تجرید الاعتقاد (کتاب)|تجريد]] خواجه طوسى قدس سرهما.
+
۵۳- تعلیقات بر شرح علامه حلى بر [[تجرید الاعتقاد (کتاب)|تجرید]] خواجه طوسى قدس سرهما.
  
54- رساله ‏اى به نام مفاتيح المخازن كه در حقيقت تكمله مقدمات دوازده‏گانه علامه قيصرى بر شرح فصوص شيخ اكبر است.
+
۵۴- رساله ‏اى به نام مفاتیح المخازن که در حقیقت تکمله مقدمات دوازده‏گانه علامه قیصرى بر شرح فصوص شیخ اکبر است.
  
55- شرح فصوص محيى الدين بفارسى يكدوره كامل آن.
+
۵۵- شرح فصوص محیى الدین بفارسى یکدوره کامل آن.
  
56- رساله انه الحق.
+
۵۶- رساله انه الحق.
  
57- نهج الولايه.
+
۵۷- نهج الولایه.
  
58- دروس اتحاد عاقل بمعقول.
+
۵۸- دروس اتحاد عاقل بمعقول.
  
59- وحدت از ديدگاه عارف و حكيم.
+
۵۹- وحدت از دیدگاه عارف و حکیم.
  
60- [[قرآن هرگز تحریف نشد]].
+
۶۰- [[قرآن هرگز تحریف نشده]].
  
61- سى فصل در معرفت وقت و [[قبله]].
+
۶۱- سى فصل در معرفت وقت و [[قبله]].
  
62- شرح باب توحيد حديقه سنائى غزنوى، و شرح ابياتى از [[غزل|غزليات]] خواجه [[حافظ شیرازی|حافظ]]، و حواشى بر شرح نيشابورى بر مجسطى و رسائل و جزوات و تعليقات ديگر كه حاجت بذكر آنها نيست چنانكه حاجت بذكر آنچه هم گفته ‏ايم نبود.
+
۶۲- شرح باب توحید حدیقه سنائى غزنوى، و شرح ابیاتى از [[غزل|غزلیات]] خواجه [[حافظ شیرازی|حافظ]]، و حواشى بر شرح نیشابورى بر مجسطى و رسائل و جزوات و تعلیقات دیگر که حاجت بذکر آنها نیست چنانکه حاجت بذکر آنچه هم گفته ‏ایم نبود.
 
==علامه حسن زاده از زبان دیگران==
 
==علامه حسن زاده از زبان دیگران==
  
 
استاد صمدی آملی از شاگردان علامه و نویسنده کتاب شرح دفتر دل در مقدمه آن کتاب می فرمایند:
 
استاد صمدی آملی از شاگردان علامه و نویسنده کتاب شرح دفتر دل در مقدمه آن کتاب می فرمایند:
این صحیفه ای است مسمی به شرح دفتر دل که شرح و تفسیر وجیزه نوریه و عرشی دفتر دل شیخ عارف، کامل مکمل، واصل به مقام منیع قرب فریضه، حضرت راقی به قله های معارف الهی، و نائل به قله بلند و رفیع اجتهاد در علوم عقلیه و نقلیه، صاحب علم و عمل، و طود عظیم تحقیق و تفکیر، حبر فاخر و بحر زاخر و علم علم، عارف مکاشف ربانی، فقیه صمدانی، عالم به ریاضیات عالیه از هیئت و حساب و هندسه، عالم به علوم غربیه، و متحقق به حقائق الهیه و اسرار سبحانیه، مفسر تفسیر انفسی قرآن فرقان، استاد اکبر، معلم اخلاق، مراقب ادب مع الله، و مکمل نفوس شیقه الی الکمال آیة الله العظمی حضرت علامه ذوالفنون جناب حسن زاده آملی (روحی فداه) که حقیقت علم را از کوثر ولایت عظمای الهی، یعنی از دهن مطهر و منبع آب حیات انسانی، ثامن الحجج حضرت ولی الله الاعظم علی بن موسی الرضا علیهماالسلام چشیده است. <ref>شرح دفتر دل، مقدمه</ref>
+
این صحیفه ای است مسمی به شرح دفتر دل که شرح و تفسیر وجیزه نوریه و عرشی دفتر دل شیخ عارف، کامل مکمل، واصل به مقام منیع قرب فریضه، حضرت راقی به قله های معارف الهی، و نائل به قله بلند و رفیع اجتهاد در علوم عقلیه و نقلیه، صاحب علم و عمل، و طود عظیم تحقیق و تفکیر، حبر فاخر و بحر زاخر و علم علم، عارف مکاشف ربانی، فقیه صمدانی، عالم به ریاضیات عالیه از هیئت و حساب و هندسه، عالم به علوم غربیه، و متحقق به حقائق الهیه و اسرار سبحانیه، مفسر تفسیر انفسی قرآن فرقان، استاد اکبر، معلم اخلاق، مراقب ادب مع الله، و مکمل نفوس شیقه الی الکمال آیة الله العظمی حضرت علامه ذوالفنون جناب حسن زاده آملی (روحی فداه) که حقیقت علم را از کوثر ولایت عظمای الهی، یعنی از دهان مطهر و منبع آب حیات انسانی، ثامن الحجج حضرت ولی الله الاعظم علی بن موسی الرضا علیهماالسلام چشیده است.<ref>شرح دفتر دل، مقدمه</ref>
  
آیت الله میرزا ابوالحسن شعرانى استاد ایشان ضمن تأیید مقام علمى و فقهى ایشان، مى نویسد:
+
آیت الله [[علامه شعرانی|میرزا ابوالحسن شعرانى]] استاد ایشان ضمن تأیید مقام علمى و فقهى ایشان، مى نویسد:
  
«مولانا الاجلّ الموفق نجم الدین و نور الصبایه و مصباح العلم و شمس الهدایه شیخ حسن آملى معروف به حسن زاده در علم قرآن: لفظ و معنایش، باطن و ظاهرش، قرائت و کتابتش و دیگر امور متعلق به آن بر اقران خویش فائق و در تتبع احادیث و علوم ادبى مورد نیاز در آن بر غیر خویش برتر گشته است. کلمات کتاب شریف کافى را ضبط کرده و آن را به نحوه شگفت آور اعراب گذارى کرده است. در علم نجوم و ریاضیات وابسته ید طولایى دارد و در استخراج افلاک و کسوفین داراى مهارت است. او در علوم شرعیه عقلیه و نقلیه سوار کار ماهر میدان مسابقه است. من او را بر استنباط فروع از اصول توانا دیدم و به او اجازه دادم روایاتى که نقل آن براى من صحیح است، از من روایت نماید.» <ref>فرهیختگان تمدن شیعه به نقل از در آسمان معرفت، ص 430.</ref>
+
«مولانا الاجلّ الموفق نجم الدین و نور الصبایه و مصباح العلم و شمس الهدایه شیخ حسن آملى معروف به حسن زاده در علم [[قرآن]]: لفظ و معنایش، باطن و ظاهرش، قرائت و کتابتش و دیگر امور متعلق به آن بر اقران خویش فائق و در تتبع احادیث و علوم ادبى مورد نیاز در آن بر غیر خویش برتر گشته است. کلمات کتاب شریف [[الکافی (کتاب)|کافى]] را ضبط کرده و آن را به نحوه شگفت آور اعراب گذارى کرده است. در علم نجوم و [[ریاضی|ریاضیات]] وابسته ید طولایى دارد و در استخراج افلاک و کسوفین داراى مهارت است. او در علوم شرعیه عقلیه و نقلیه سوارکار ماهر میدان مسابقه است. من او را بر استنباط فروع از اصول توانا دیدم و به او [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] دادم روایاتى که نقل آن براى من صحیح است، از من روایت نماید.»<ref>فرهیختگان تمدن شیعه به نقل از در آسمان معرفت، ص ۴۳۰.</ref>
  
عارف نامدار حضرت آیت الله حاج سیّد رضا بهاء الدینی «قدّس سرّه» دربارة علامه حسن زاده می فرمایند:
+
عارف نامدار حضرت آیت الله حاج [[سید رضا بهاءالدینی|سیّد رضا بهاء الدینی]] «قدّس سرّه» دربارة علامه حسن زاده می فرمایند:
  
«افرادی که از نظر علمی پشتکار دارند،توانسته اند از حوزه خوب استفاده کنند و در کنار آن به خودسازی و تهذیب نفس رسیده اند .خدمت اینان ارزش دارد و امید اسلام هستند .بنده زمانی بود که به خاطر مسائلی که پیش آمد،از حوزه و طلاب ناامید شدم و لیکن چشمم که به آقای حسن زاده آملی افتاد به کلّی از نظر خود برگشتم و امیدوار شدم .»
+
«افرادی که از نظر علمی پشتکار دارند، توانسته اند از حوزه خوب استفاده کنند و در کنار آن به خودسازی و [[تهذیب نفس]] رسیده اند. خدمت اینان ارزش دارد و امید اسلام هستند. بنده زمانی بود که به خاطر مسائلی که پیش آمد، از حوزه و طلاب ناامید شدم و لیکن چشمم که به آقای حسن زاده آملی افتاد به کلّی از نظر خود برگشتم و امیدوار شدم.»
  
==توصیه هایى از علامه حسن زاده آملى==
+
==توصیه‌های اخلاقی==
  
'''دهان روح و تن'''
+
'''دهان روح و تن:'''
  
انسان دو دهان دارد: یکى گوش که دهان روح او است و دیگر دهان که دهان تن او است. این دو دهان خیلى محترم اند. انسان باید خیلى مواظب آن ها باشد. یعنى باید صادرات و واردات این دهنها را خیلى مراقب باشد. آن هایى که هرزه خوراک مى شوند، هرزه کار مى گردند. کسانى که هرزه شنو مى شوند، هرزه گو مى گردند.
+
انسان دو دهان دارد: یکى گوش که دهان روح او است و دیگر دهان که دهان تن او است. این دو دهان خیلى محترم اند. انسان باید خیلى مواظب آن ها باشد. یعنى باید صادرات و واردات این دهنها را خیلى مراقب باشد. آن هایى که هرزه خوراک مى شوند، هرزه کار مى گردند. کسانى که هرزه شنو مى شوند، هرزه گو مى گردند. وقتى واردات انسان هرزه شد، صادرات او هم هرزه و پلید و کثیف مى شود. یعنى قلم او هرزه و نوشته هایش زهرآگین خواهد بود. حضرت وصى، [[امیرالمومنین|امیرالمؤمنین]]، علیه السلام فرمود: «عمل نبات است و هیچ نبات از آب بى نیاز نیست و آب ها گوناگون اند. هر آبى که پاک است، آن نبات هم پاک و میوه اش شیرین خواهد بود; و هر آبى که پلید است، آن نبات هم پلید و میوه او تلخ است.» خود عمل، حاکى است که از چه آبى روییده شده است.
  
وقتى واردات انسان هرزه شد، صادرات او هم هرزه و پلید و کثیف مى شود. یعنى قلم او هرزه و نوشته هایش زهرآگین خواهد داشت. حضرت وصى، امیرالمؤمنین، علیه السلام فرمود: عمل نبات است و هیچ نبات از آب بى نیاز نیست و آب ها گوناگون اند. هر آبى که پاک است، آن نبات هم پاک و میوه اش شیرین خواهد بود; و هر آبى که پلید است، آن نبات هم پلید و میوه او تلخ است.*
+
'''وقت اندک و کار بسیار:'''
  
خود عمل، حاکى است که از چه آبى روییده شده است.
+
بدان که باید تخم و ریشه سعادت را در این نشأة، در مزرعه دلت بکارى و غرس کنى. این جا را دریاب، این جا جاى تجارت و کسب و کار است; و وقت هم خیلى کم است. وقت خیلى کم است و ابد در پیش داریم. این جمله را از امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کنم، فرمود: «ردوهم ورود الهیم العطاش»; یعنى شتران تشنه را مى بینید که وقتى چشمشان به نهر آب افتاد چگونه مى کوشند و مى شتابند و از یکدیگر سبقت مى گیرند که خودشان را به نهر آب برسانند، شما هم با [[قرآن]] و [[عترت]] پیغمبر و جوامع روایى که گنج هاى رحمان اند این چنین باشید. بیایید به سوى این منبع آب حیات که قرآن و عترت است. وقت خیلى کم است و ما خیلى کار داریم. امروز و فردا نکنید. [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] علیه السلام فرمود: «اگر پرده برداشته شود و شما آن سوى را ببینید، خواهید دید اکثر مردم به علت تسویف، به کیفر اعمال بد این جاى خودشان مبتلا شده اند.» تسویف یعنى سوف سوف کردن، یعنى امروز و فردا کردن، بهار و تابستان کردن، امسال و سال دیگر کردن. وقت نیست، و باید به جد بکوشیم تا خودمان را درست بسازیم.
 
 
'''وقت اندک و کار بسیار'''
 
 
 
بدان که باید تخم و ریشه سعادت را در این نشأ، در مزرعه دلت بکارى و غرس کنى. این جا را دریاب، این جا جاى تجارت و کسب و کار است; و وقت هم خیلى کم است. وقت خیلى کم است و ابد در پیش داریم. این جمله را از امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کنم، فرمود: «ردوهم ورود الهیم العطاش » ; یعنى شتران تشنه را مى بینید که وقتى چشمشان به نهر آب افتاد چگونه مى کوشند و مى شتابند و از یکدیگر سبقت مى گیرند که خودشان را به نهر آب برسانند، شما هم با قرآن و عترت پیغمبر و جوامع روایى که گنج هاى رحمان اند این چنین باشید. بیایید به سوى این منبع آب حیات که قرآن و عترت است. وقت خیلى کم است و ما خیلى کار داریم. امروز و فردا نکنید. امام صادق علیه السلام فرمود: «اگر پرده برداشته شود و شما آن سوى را ببینید، خواهید دید اکثر مردم به علت تسویف، به کیفر اعمال بد این جاى خودشان مبتلا شده اند .» تسویف یعنى سوف سوف کردن، یعنى امروز و فردا کردن، بهار و تابستان کردن، امسال و سال دیگر کردن.
 
 
 
وقت نیست، و باید به جد بکوشیم تا خودمان را درست بسازیم.
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
{{پانویس}}
 
{{پانویس}}
 
 
==منابع==
 
==منابع==
 
+
*نرم افزار مجموعه آثار علامه حسن زاده آملی، بخش شخصیت شناسی.
*نرم افزار مجموعه آثار علامه حسن زاده آملی، بخش شخصیت شناسی
+
*شرح دفتر دل، داوود صمدی آملی.
*شرح دفتر دل، داوود صمدی آملی
+
*[http://ghaziyunesieh.blogfa.com/post-52.aspx وبلاگ عرفان علامه قاضی].
*http://ghaziyunesieh.blogfa.com/post-52.aspx
 
  
 
==آرشیو عکس و تصویر==
 
==آرشیو عکس و تصویر==
سطر ۳۱۹: سطر ۲۸۷:
 
پرونده:علامه حسن (3).jpg|از راست: مهدی سمندری و حسن حسن زاده آملی
 
پرونده:علامه حسن (3).jpg|از راست: مهدی سمندری و حسن حسن زاده آملی
 
پرونده:حسن زاده (1).jpg|حسن حسن زاده آملی در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
 
پرونده:حسن زاده (1).jpg|حسن حسن زاده آملی در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
پرونده:محمد فاضل لنكرانی (15).jpg|از راست: اسماعیل صالحی مازندرانی، عبدالله جوادی آملی، حسن حسن زاده آملی، محمد موحدی (فاضل لنکرانی) و ناشناسان
+
پرونده:محمد فاضل لنكرانی (15).jpg|از راست: اسماعیل صالحی مازندرانی، عبدالله جوادی آملی، حسن حسن زاده آملی، محمد موحدی (فاضل لنکرانی)
 
پرونده:خامنه (16).jpg|alt=عیادت رهبری از علامه حسن زاده|از راست: حسن حسن زاده آملی و سید علی حسینی خامنه ای
 
پرونده:خامنه (16).jpg|alt=عیادت رهبری از علامه حسن زاده|از راست: حسن حسن زاده آملی و سید علی حسینی خامنه ای
 
پرونده:حسن زاده (11).jpg|حسن حسن زاده آملی
 
پرونده:حسن زاده (11).jpg|حسن حسن زاده آملی

نسخهٔ ‏۲ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۲۶

۲۲۰px
نام کامل حسن حسن زاده آملی
زادروز ۱۳۰۷ شمسی
زادگاه آمل

Line.png

اساتید

علامه طباطبایی، علامه شعرانی، مرحوم الهی قمشه‌ای،...

شاگردان

آیت الله صمدی آملی،...

آثار

قرآن هرگز تحریف نشده، الهى نامه، رساله‌‏اى در تضاد، رساله‌اى در علم، نهج الولایه، دروس اتحاد عاقل بمعقول، وحدت از دیدگاه عارف و حکیم،...

علامه حسن حسن زاده آملی، عارف، حکیم و فقیه معاصر است که در ادبیات، علوم غریبه، ریاضی، هیئت و طب نیز تبحر دارد. ایشان از جهت تسلط به علوم مختلف در بین علمای معاصر بی نظیر است و به همین جهت ملقب به علامه ذوالفنون می باشد. آثار متعددی از ایشان به چاپ رسیده است.

زندگی‌نامه

ایشان در اواخر سال ۱۳۰۷ هجری شمسی در روستای ایرای لاریجان آمل متولد و در حجر کفالت و تحت مراقبت پدر و مادری الهی، بزرگوار و اهل یقین، تربیت یافتند. در حالی که شش ساله بودند، به مکتبخانه خدمت یک معلم روحانی شرفیاب شدند و پیش او خواندن و نوشتن یاد گرفتند و تعدادی از جزوات متداول در مکتبخانه های آن زمان را خواندند، تا اینکه در خردسالی تمام قرآن را به خوبی یاد گرفتند.

دیدار با امام رضا علیه السلام در عالم رؤیا:

استاد حسن زاده خود در این رابطه مى فرمایند: در عنفوان جوانى و آغاز درس زندگانى که در مسجد جامع آمل سرگرم بصرف ایام در اسم و فعل و حرف بودم، و محو در فرا گرفتن صرف و نحو، در سحرخیزى و تهجّد عزمى راسخ و ارادتى ثابت داشتم؛ در رؤیاى مبارک سحرى به ارض اقدس رضوى تشرف حاصل کردم و بزیارت جمال دل‌‏آراى ولى اللّه اعظم ثامن الحجج على بن موسى الرضا -علیه و على آبائه و ابنائه آلاف التحیة و الثنا- نائل شدم.

در آن لیله مبارکه قبل از آنکه بحضور باهر النور امام- علیه السلام- مشرف شوم مرا به مسجدى بردند که در آن مزار حبیبى از احبّاء اللّه بود و به من فرمودند در کنار این تربت دو رکعت نماز حاجت بخوان و حاجت بخواه که برآورده است، من از روى عشق و علاقه مفرطى که به علم داشتم نماز خواندم و از خداوند سبحان علم خواستم.

سپس به پیشگاه والاى امام هشتم سلطان دین رضا -روحى لتربته الفداء، و خاک درش تاج سرم- رسیدم و عرض ادب نمودم بدون اینکه سخنى بگویم امام که آگاه به سرّ من بود و اشتیاق و التهاب و تشنگى مرا براى تحصیل آب حیات علم مى‏ دانست فرمود نزدیک بیا، نزدیک رفتم و چشم به روى امام گشودم دیدم با دهانش آب دهانش را جمع کرد و بر لب آورد و بمن اشارت فرمود که بنوش، امام خم شد و من زبانم را درآوردم و با تمام حرص و ولع که خواستم لبهاى امام را بخورم، از کوثر دهانش آن آب حیات را نوشیدم و در همان حال به قلبم خطور کرد که امیر المؤمنین على -علیه السلام- فرمود: پیغمبر اکرم(ص) آب دهانش را به لبش آورد و من آنرا بخوردم که هزار در علم و از هر درى هزار در دیگرى به روى من گشوده شد.

پس از آن امام- علیه السلام- طى الارض را عملا به من بنمود، که از آن خواب نوشین شیرین که از هزاران سال بیدارى من بهتر بود بدر آمدم، به آن نوید سحرگاهى امیدوارم که روزى بگفتار حافظ شیرین سخن بترنّم آیم که:.

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند * واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادندچه مبارک سحرى بود و چه فرخنده شبى ‏* آن شب قدر که این تازه براتم دادندمن اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب ‏* مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند

تحصیلات و استادان

علامه حسن زاده در سال ۱۳۲۳ شمسی تحصیلات کتب ابتدائیه را در مدرسه روحانی (حوزه علمیه) که در میان طلّاب علوم دینیّه معمول و متداول است از نصاب الصبیان و رساله عملیه فارسی آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی (چون ایشان مرجع علی الاطلاق در آن زمان بودند) و کلیات سعدی، گلستان سعدی و جامع المقدمات و شرح الفیه سیوطی و حاشیه ملا عبدالله بر تهذیب منطق و شرح جامی بر کافیه نحو و شمسیه در منطق و شرح نظام در صرف، مطوّل در معانی و بیان و بدیع و معالم در اصول، تبصره در فقه و قوانین در اصول تا مبحث عام و خاص را در آمل که همواره از قدیم الدهر واجد رجال علم بوده، از محضر مبارک روحانیین آن شهر آیات عظام و حجج اسلام: محمد آقا غروی و آقا عزیزالله طبرسی و آقا شیخ احمد اعتمادی و آقا عبدالله اشراقی و آقا ابوالقاسم رجائی و غیرهم که همگی از این نشأه رخت بربسته اند و به ریاض قدس در جوار رحمت ربّ العالمین آرمیده اند، فرا گرفتند و نیز از حضرت آیت الله عزیزالله طبرسی تعلیم خط می گرفتند تا اینکه خود حضرتش در آمل چند کتاب مقدماتی را تدریس می کردند.

مهاجرت به تهران

ایشان در شهریور ۱۳۲۹ هجری شمسی به تهران آمدند و چند سالی در مدرسه مبارک حاج ابوالفتح (رحمه الله) به سر بردند و باقی کتب شرح لمعه و قوانین تا آخر جلدین آنرا در محضر شریف مرحوم آیت الله آقا سید احمد لواسانی (رضوان الله تعالی علیه) درس خواندند.

و بعد از آن چندین سال در مدرسه مبارک مروی به سر بردند و به ارشاد جناب آیه الله حاج شیخ محمد تقی آملی (قدس سره) به محضر مبارک علامه حاج میرزا ابوالحسن شعرانی طهرانی (اعلی الله مقامه) رسیدند و آن بزرگوار چون پدری مهربان، سالیانی دراز در کنف عنایتش، همّ خویش را به تربیت و تعلیم ایشان مصروف داشت – به مدت ۱۳ سال – و از فنونی چند دری بروی ایشان گشود:

  • از علوم منقول: تمام مکاسب و رسائل شیخ انصاری (قدس سره) و جلدین کفایه آخوند خراسانی (قدس سره) و پس از آن کتاب طهارت و کتابهای صلوة و خمس و زکات و حج و ارث جواهر را به صورت درس فقه خارج استدلالی محققانه، تا اینکه مطمئن شد و باور نمود که بر استنباط فروع از اصول تواناست. آنگاه حضرتش را به تصدیق مُنّه استنباط و قوه اجتهاد مشرف ساخت.
  • از معقول: اکثر شرح خواجه طوسی (قدس سره) بر اشارات ابن سینا (قدس سره) و اکثر اسفار ملاصدرا (قدس سره) و کتاب نفس و حیوان و نبات و تشریح شفای شیخ الرئیس که از کتاب نفس تا آخر طبیعیات شفاء است.
  • از تفسیر: تمام دوره تفسیر مجمع البیان طبرسی از بدو تا ختم آن.
  • از کتب قرائت و تجوید: شرح شاطبیه به نام «شراج المبتدی و تذکار المقری المنتهی» که شرح علامه شیخ علی بن قاصح عذری بر قصیده لامیه منظومه علامه شیخ قاسم بن فیره رعینی شاطبی در علم قرائات است. این قصیده ۱۳۷۵ بیت دارد که قافیه همه ابیات فقط «لام» است. شرح شاطبیه (در علم قرائات و معرفت قاریان) از کتابهای درسی بود که در مراکز علمی خوانده می شد و استاد علامه شعرانی (قدس سره) آنرا پیش پدرش خوانده بود.
  • از کتب ریاضی و نجوم: رساله فارسی ملاعلی قوشچی در علم هیئت شرح قاضی زاده رومی بر «الملخّص الهیه» از مؤلفات محمّد بن محمود خوارزمی چغمینی معروف به «شرح چغمینی». استدراک بر تشریح الافلاک شیخ بهایی تألیف علامه شعرانی کتاب «الاصول» مشهور به اصول اقلیدس صوری به تحریر خواجه طوسی که حاوی پانزده مقاله در حساب و هندسه است که همه مسائلش به براهین ریاضی مبرهن است.
  • شرح علامه خفری بر «تذکره فی الهیه» محقق طوسی در علم هیئت که شرحی استدلالی است بر مسائل هیئت. بعد از تعلّم شرح خفری بر تذکره به زیج بهادری که اتمّ و ادقّ و اجدّ زیجات است، پرداختند.
  • تعلیم کتاب کبیرمجسطی تألیف بطلیموس قلوذی به تحریر طوسی در علم هیئت است و شریفترین مصنف در این علم است و نیز مقصد اسنی و مطلب اعلی و نهایه النهایات در درس هیئت استدلالی می باشد، همانگونه که شرح خفری یاد شده و اُکَر ثاوذسیوس و اُکَر مالاناوؤس و کتاب «الکره المتحرکه» تألیف اوطوقوس به تحریر خواجه طوسی و رساله قسطابن لوقا در عمل به کره ذات الکرسی و نظایر این کتاب از متوسطات و اصول اقلیدس و کتابهای پایین تر از آن در حساب و هندسه و هیئت از بدایات در این رشته طبق مراتب درجاتی که نزد اهل هیئت معمول است می باشند.
  • استخراج تقویم نجومی که چهار سال تعلیم آن در محضر علامه شعرانی طول کشید. حضرت استاد علامه حسن زاده (مدّ ظله العالی) به غوص در مسایل آن تا آنجا متبحر شدند که بر استخراج آن متمهّر گشتند و آنرا به طور کامل شرح کردند که هنوز چاپ نگشته است. از این زیج نه سال استخراج تقویم کردند که چاپ و منتشر شد.
  • در عمل به آلات رصدی: اسطرلاب و ربع مجیّب به نحو کمال و معرفت آلاتی که در کتابهای یاد شده مذکور است.
  • از کتب طبّ: قانونچه محمد بن محمود چغمینی شرح الاسباب نفیس بن عوض بن حکیم طبیب تشریح کلیات قانون شیخ الرئیس.
  • در علم درایه و رجال: دوره کامل رساله استاد علامه شعرانی که تاکنون چاپ نگشته است و دوره کامل «جامع الرواه اردبیلی» علیه الرحمه.
  • در حدیث و روایت: جامع وافی فیض کاشانی (رضوان الله تعالی علیه). پس از خواندن جامع وافی به انخراط در سلک روات دین و انسلاک در سلسله حمله احادیث صادره از اهل بیت عصمت و وحی مشرف گشته است که دستخط شریف علامه شعرانی در کتاب «در آسمان معرفت» حضرت مولی آمده است.

در آن سنوات استاد آیه الله حاج میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی (قدس سره) از قزوین به تهران تشریف فرما شدند و اقامت فرمودند که به هدایت جناب استاد شعرانی به حضور شریفش تشرّف یافتند و چند سالی (۵ سال) در محضر مبارکش نیز به تحصیل علوم عقلی و نقلی و عرفانی از اسفار صدر اعظم فلاسفه و شرح علامه محمد بن حمزه مشهور به ابن فناری بر مصباح الانس صدر الدین قونوی و خارج فقه (طهارت و صلوه و اجاره از روی متن عروة الوثقی فقیه آقا سید محمد کاظم یزدی) و خارج اصول (از متن کفایه الاصول آخوند خراسانی) مشتغل بودند و به «فاضل آملی» از زبان مبارک ایشان وصف می شدند.

ایشان همچنین تمام حکمت منظومه متأله سبزواری و مبحث نفس اسفار و حدود نصف شرح خواجه بر اشارات شیخ رئیس را نزد آیت الله حکیم الهی قمشه ای تلمذ نمودند. و نیز در مجلس تفسیر قرآن آن جناب خوشه چین بودند که همه درسها بیش از ده سال در بیت شریف حکیم متأله الهی قمشه ای (رضوان الله تعالی علیه) بعد از نماز مغرب و عشاء برگزار می شد.

و نیز مدتی مدید در تهران در درس خارج فروع فقهیه و اصول علامه جناب آیه الله شیخ محمد تقی آملی شرکت فرمودند.

و همچنین از اعاظمی که در تهران به ادراک محضرشان بهره مند بودند، جناب حکیم الهی و عارف صمدانی استاد محمد حسین فاضل تونی (رحمه الله تعالی علیه) است که قسمتی از طبیعیات شفا و شرح علامه قیصری بر فصوص شیخ اکبر محی الدین عربی را نزد ایشان تلمذ نمودند.

و قسمتی از طبیعیات شفا را در محضر مبارک جناب آیت الله حاج میرزا احمد آشتیانی (قدس سره) خوانده اند. و یکی از آن بزرگواران شیخ جلیل مفضال و خدوم علم و کمال و بارع در علوم عقلیه و نقلیه حاج شیخ علی محمد جولستانی (رحمه الله تعالی علیه) بود که در فراگیری لئالی منتظمه در منطق تصنیف متأله سبزواری پیش ایشان شاگردی نمودند.

مهاجرت به قم‏

ایشان در دوشنبه ۲۵ جمادى الاول سال ۱۳۸۳ هجرى قمرى برابر با ۲۲ مهر ۱۳۴۲ هجرى شمسى به قصد اقامت در قم، تهران را ترک گفته اند. بعد از ورود به قم، تدریس معارف حقّه الهى و تعلیم فنون ریاضى را شروع کردند.

حضرت استاد علامه، به مدت ۱۷ سال از محضر قدسی علامه طباطبائی (ره) بهره بردند. در خدمت ایشان کتابهای زیر را خواندند:

  • کتاب «تمهید القواعد» صائن الدین علی بن ترکه، که شرحی است شریف بر «قواعد التوحید» ابن حامد ترکه و تدرّس آن شب جمعه ۱۲ شعبان المعظم سنه ۱۳۸۳ هجری قمری به اتمام رسید.
  • کتاب برهان منطق شفاء شیخ رئیس. تاریخ شروع آن شعبان المعظم ۱۳۸۶ هجری قمری مطابق با آذر ماه ۱۳۴۷ هجری شمسی بوده است. جلد نهم اسفار صدرالمتألهین به چاپ جدید که از اول باب هشتم کتاب نفس تا آخر آن می باشد و درس آن در روز یکشنبه ۲۳ شعبان المعظم مطابق با پنجم آذر ماه ۱۳۴۶ هجری شمسی بطور کامل پایان پذیرفت.
  • کتاب توحید بحارالانوار مجلسی. تاریخ شروع آن: شب پنجشنبه ۱۴ شوال المکرم ۱۳۹۴ هجری قمری بوده است.
  • جلد سوم بحار که در مورد معاد و مطالب دیگر آن است و آنرا به تمامی خواندند.
  • حضرتش سوگند یاد کرده و می فرمایند: «به جانم سوگند مهم‌ترین چیزی که در محضر شریف او جوهر عاقل را مبتهج می کرد، اصول علمیّه و امهّات عقلیه ای بود که القاء می فرمود و هر یک از آنها دری بود که درهای دیگری از آن گشوده می شد. به خداوند سوگند از محضر روحانی او علم و عمل فیضان می کرد؛ حتی سکوتش نطقی بود که هیمانی ملکوتی را حکایت می کرد.»

از جمله کسانی که در عتبه علیای او اعتکاف داشتند، زبده علمای عامل و عمده عرفای شامخ، عروج کرده به مطالع یقین، حکیم متفقه، فقیه متأله، استاد علامه مکاشف و بحر معارف مولای حضرتش حاج سید محمد حسن الهی طباطبائی تبریزی – برادر علامه استاد حاج سید محمد حسین طباطبائی تبریزی – بود که در فنون علوم غریبه اوفاق، جفر، رمل علم حروف، علم عدد و زُبُر و بیّنات و دیگر شعب ارثماطیقی از محضرشان بهره مند گردیدند.

حضرت آقا به مدت چهار سال یا بیشتر جهت تعلم علوم ارثماطیقی در محضر گرانقدر عالم وفیّ زکیّ تقیّ، صاحب خط ممتاز، دوحه شجره قرآن و عرفان و برهان، فرزند صاحب کمالات و خوارق عادات، عالم کامل، مکمّل مکاشف، حضرت آیه الله العظمی سید علی قاضی تبریزی مصداق « اَلوَلَدُ سِرُّ اَبیه» اعنی الحجه سید مهدی قاضی مشرف بوده اند. به فرمایش حضرت آقا: «ایشان در تعلیم من بذل جهد فرمود و او را بر من حقی است عظیم.»

و نیز سالیانى در قم به محضر مبارک تنى چند از آیات عظام در دروس فقه افتخار تشرف داشتند. خود مى فرمایند: «به خداوند سوگند قلم و زبان به اداى شکر محشار نیکى هایى که این مشایخ عظام در حقّ ما نموده اند وافى نیست؛ اگر چه علة العلل و مفیض على الاطلاق، الله ربّ العالمین است.»

تدریس

برخی از دروسی که حضرت استاد (حفظه الله تعالی) تدریس فرمودند، به شرح ذیل می باشد:

  • تدریس چهار دوره اشارات با شرح خواجه که در هر دوره ای با تصحیح دقیق و تعلیقات و شرحی محققانه همراه بوده است.
  • تدریس مصباح الانس به مدت هشت سال در حوزه علمیه قم برای چندین نفر از عزیزان به خصوص جناب عارف واصل حضرت حجه الاسلام سمندری نجف آبادی و جناب عارف واصل حضرت آقای دکتر امامی نجف آبادی و دوره دوم تدریس آن نیز در تاریخ ۲۴/۷/۱۳۷۰ برابر هفتم ربیع الثانی ۱۴۱۲ قمری آغاز شد که تا صفحه ۴۹ این کتاب به طبع انتشارات فجر در طی ۱۸۴ جلسه ادامه یافت و در تاریخ ۲۶/۱۱/۷۱ با کسالت حضرت مولی تعطیل شد.
  • تدریس شرح فصوص الحکم قیصری چهار دوره که برای شاگردان املاء می فرمود و آنان می نوشتند.
  • تدریس یک دوره کامل شفا شیخ رئیس که در ضمن تدریس از روی چندین نسخه تصحیح شده و تعلیقات و حواشی نمودند.
  • تدریس چهار دوره تمهید القواعد در حوزه علمیه قم که هر دوره اش حدود چهار سال به طول انجامید.
  • تدریس «اُکَر مانالاؤس» که مدت سه سال در حوزه علمیه قم بطول انجامید.
  • تدریس دو کتاب «اُکَر ثاوذوسیوس و مساکن» به تحریر خوجه طوسی.
  • تدریس اصول اقلیدس.
  • تدریس دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی.

همچنین ایشان در مدت اقامت حضرتش در تهران در طی سیزده سال یا بیشتر همراه با اشتغال به تحصیل علوم از آن محاضر عالیه طبق روش معهود و سیره جاریه بین علمای روحانی به تعلیم و تدریس در مدارس (حوزه علمیه) روحانی نیز اشتغال داشتند و کتابهای ذیل را تدریس فرمودند:

  • معالم الاصول
  • مطوّل تفتازانی، حضرت مولی شش دوره به تدریس مطوّل توفیق داشت و معانی مطوّل از اول تا آخر و قسمت زیادی از بیان بدیع آنرا تحشیه فرمودند که بسیار گرانقدر و شریف است.
  • کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد در علم کلام که اینک با تصحیح و تعلیقات حضرتش به طبع رسید.
  • قوانین در اصول
  • شرح محقق طوسی بر اشارات شیخ رئیس در حکمت مشائیّه
  • شرح لمعه در فقه
  • ارث جواهر در فقه
  • لئالی منتظمه
  • جوهر نضید
  • حاشیه ملاعبدالله
  • شرح شمسیه؛ این چهار کتاب اخیر در علم منطق است.
  • هیئت فارسی در قوشچی
  • شرح چغمینی
  • تشریح الافلاک شیخ بهایی
  • اصول اقلیدس
  • زیج بهادری؛ این پنج کتاب در ریاضیات.
  • هیئت
  • حساب
  • هندسه

آثار و تألیفات

علامه حسن زاده آملى خود در این رابطه می گوید: براى اینکه نفس را مشغول باید داشت که حکما فرموده ‏اند نفس را مشغول بدار وگرنه او تو را مشغول مى‏ کند، تعلیقات و حواشى بر کتب درسى از معقول و منقول و رسائل و جزوات در موضوعات و فنون گوناگون نوشته ‏ام.

۱- شرح نهج البلاغة بنام تکملة منهاج البراعه به عربى در پنج جلد که تکمله منهاج البراعة فى شرح نهج البلاغة مرحوم میرزا حبیب اللّه خویى است و مقدمه آن بقلم استاد علامه حاج میرزا ابو الحسن شعرانى -رضوان اللّه تعالى علیه- در تقریظ کتاب مزّین است.

۲- رساله‏ اى در ولایت و امامت.

۳- رساله ‏اى در رؤیت و عدم آن بر مشرب حکمت و کلام.

۴- رساله ‏اى در لقاء اللّه بر منهل عرفان.

۵- رساله‏ اى به نام فصل الخطاب فى عدم تحریف کتاب رب الأرباب.

۶- رساله‏ اى در صبح و شفق و تحقیق در صبح صادق و کاذب و بیان طایفه ‏اى از آیات و روایات در این موضوع.

این پنج رساله در تکمله نامبرده بمناسباتى که پیش آمده است درج شده است.

۷- تصحیح و اعراب اصول کافى ثقة الاسلام کلینى- قدّس سرّه- که در دو جلد طبع شده است.

۸- رساله ‏اى در ضبط اسماء روات احادیث بنام اضبط المقال فى ضبط اسماء الرجال که در آخر جلد اول کافى مذکور بطبع رسیده است.

۹- تصحیح خلاصه منهج الصادقین در تفسیر قرآن تألیف مرحوم ملافتح اللّه کاشانى.

۱۰- رساله ‏اى در قرائت حفص بن سلیمان و ابوبکر بن عیاش راویان عاصم ابن ابى النجود بهدلة که در آخر تفسیر منهج مذکور بطبع رسیده است. علت تألیف این رساله این بود که تفسیر منهج چه کبیر آن و چه خلاصه آن، بقرائت ابوبکر از عاصم ترجمه بفارسى شده است و قرائت متداول قرآن بقرائت حفص از عاصم است و قرائت عاصم همان قرائت امیر المؤمنین على -علیه السلام- است مگر در ده کلمه قرآن چنانکه امین الاسلام طبرسى قدّس سرّه در تفسیر مجمع البیان بدان تصریح فرموده است. و این مطلب را در رساله فصل الخطاب فى عدم تحریف کتاب ربّ الأرباب نقل کرده ‏ایم که: ان قراءة عاصم هى قراءة امیر المؤمنین على بن ابى طالب- علیه السلام- الّا فى عشر کلمات ادخلها ابوبکر فى قراءة عاصم حتى استخلصت قراءة على- علیه السلام. و علامه حلّى- رضوان اللّه علیه- در منتهى فرمود: اضبط هذه القراءات السبع عند ارباب البصیرة هو قراءة عاصم المذکور بروایة أبى بکر بن عیاش. و در تذکره فرمود: ان هذا المصحف الموجود الآن هو مصحف على- علیه السلام-. راقم سطور در تدوین این رساله بسیار زحمت کشیده است. ولى ناگفته نماند که تصحیح تفسیر و رساله ما در قرائت که بانضمام آن چاپ شده است در ظهر کتاب بنام استاد علامه شعرانى- رضوان اللّه علیه- نوشته شد و این بنده بپاس احترام استاد متعرض ناشر نشد و خود آنجناب از این عمل ناشر ناراحت شده بود و علّت عمل ناشر استفاده از شهرت مرحوم استاد بود- اللهم لا تجعل الدنیا اکبر همّنا-.

۱۱- تصحیح خزائن مرحوم نراقى با مقدمه و حواشى و تعلیقات اینجانب بعربى و فارسى.

۱۲- تصحیح کلیله و دمنه فارسى بقلم ابوالمعالى نصر اللّه منشى با مقدمه و حواشى و مآخذ اشعار و امثال و ترجمه دو باب آخر آن بفارسى بقلم اینجانب.

۱۳- انسان کامل از نظر نهج البلاغه.

۱۴- خلاصه رساله فوق. این دو رساله بمناسبت هزاره نهج البلاغه بساحت مبارک اهل ولایت آن بنیاد خیر نهاد اهدا شد و بطبع رسید.

۱۵- تصحیح نصاب الصبیان با مقدمه و تحشیه آن، مزین بتقریظ مرحوم استاد شعرانى.

۱۶- کتابى به نام دروس معرفة الوقت و القبله بعربى. در این کتاب جمیع مسائل وقت و قبله و هلال را بصورت چندین درس بر مبناى ریاضى بوجوه و طرق عدیده آورده ‏ایم و بسیارى از آیات و روایات درباره آنها را شرح کرده ‏ایم و به اقوال کتب فقهیه متعرض شده ‏ایم و آنچه را که احتیاج بشرح داشت بیان کرده ‏ایم و بر آنچه که نظر داشته ‏ایم نظر داده ‏ایم و مباحث متفنّنه بسیارى در آن کتاب آورده ‏ایم که هر درس آن خود رساله ‏اى جداگانه است.

۱۷- شرح زیج بهادرى بفارسى.

۱۸- تعلیقات بر اسفار صدر المتالهین بخصوص از اول جواهر و اعراض تا آخر آن بتفصیل.

۱۹- تعلیقات بر اول تا آخر شرح خواجه طوسى بر حکمت اشارات ابن سینا. و بتصحیح کامل آن از روى چندین نسخه شرح اشارات که در اثناى سه دوره تدریس آن بتمام و کمال تاکنون اشتغال داشتم، توفیق یافتم.

۲۰- تعلیقات بر دوره منطق منظومه متأله سبزوارى.

۲۱- رساله ‏اى در مناسک حج و پاره ‏اى از مسائل فقهیه در موضوعات عدیده.

۲۲- تعلیقات بر هشت باب معانى شرح مطول تفتازانى.

۲۳- شرح فصوص فارابى یکدوره کامل آن بفارسى.

۲۴- رساله ‏اى در تجرد نفس ناطقه که در اثبات این مدّعى تاکنون بیش از هفتاد دلیل از کتب پیشینیان نقل کرده‏ ایم و به ذکر آیات و روایات و مطالب مفید بسیار در این باب تبرّک جسته ‏ایم.

۲۵- رساله ‏اى در توقیفیت اسماء.

۲۶- رساله ‏اى در ردّ جبر و تفویض و اثبات امر بین الامرین بر مبناى حکمت متعالیه.

۲۷- رساله ‏اى در مراتب و درجات قرآن مجید.

۲۸- دیوان اشعارم که ابتداى آن مزین بتقریظ استاد حکیم میرزا مهدى إلهى قمشه ‏اى- قدّس سرّه- بخطّ خود آنجناب است.

۲۹- تعلیقات و حواشى بر دوره اصول اقلیدس و شرح صدور آن بتحریر خواجه طوسى. در تصحیح این کتاب از روى چندین نسخه خطّى، که سه دوره بتدریس آن در حوزه علمیه قم توفیق یافته ‏ام، زحمت بسیار کشیده ‏ام.

۳۰- تعلیقات و حواشى بر اکرمانالاؤوس بتحریر خواجه طوسى، از آغاز تا انجام آن بتفصیل که خود بمنزله شرحى بر آنست. این کتاب در مثلثات کروى و بخصوص در شکل قطاع کرّى (شکل مانالاوس) بحث کرده است. و در ترتیب کلاسیکى ریاضیات باصطلاح دانشمندان ریاضى ما از متوسطات است. این کتاب گرانقدر را در مدّت سه سال تحصیلى در حوزه علمیه قم یکدوره تدریس و آنرا از روى چندین نسخه خطى تصحیح کامل نموده ‏ایم و در تعلیق و تحشیه آن بسیار زحمت کشیده ‏ایم و در اینکار اثرى قیم بجا گذاشته ‏ایم.

۳۱- تعلیقات بر اکرثاوذوسیوس از بدو تا ختم آن.

۳۲- تعلیقات بر مساکن از اول تا آخر آن.

۳۳- رساله ‏اى در میل کلّى و مسائل متعدد هندسى و نجومى که در اقبال و ادبار معدل النهار و منطقة البروج در بیان بعض از آیات قرآنى بحث کرده ‏ایم.

۳۴- رساله ‏اى در علم اوفاق، که بیش از هفتاد درس است و بصورت دروس تنظیم شده است.

۳۵- رساله ‏اى در ظل (تانژانت).

۳۶- رساله ‏اى در تفسیر بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏.

۳۷- رساله ‏اى در سیر و سلوک.

۳۸- الهى نامه.

۳۹- کتابى در نکات علمیه به نام هزار و یک نکته.

۴۰- رساله ‏اى در تکسیر دائره و بیان نسبت محیط بقطر دائره یعنى بحث از پى.

۴۱- رساله ‏اى در تحصیل بعد بین المرکزین که شرح مقاله‏اى از مجسطى بطلیموس است.

۴۲- دروس معرفت نفس بفارسى که تاکنون در حدود یکصد و پنجاه و پنج درس نوشته شده است.

۴۳- رساله ‏اى مفصل و مبسوط در اتحاد عقل و عاقل و معقول.

۴۴- رساله ‏اى در مثل (مثل افلاطونى) و عالم مثال و مثل معلقه.

۴۵- وجیزه ‏اى در تجدد امثال عارف و حرکت جوهرى حکیم.

۴۶- تعلیقات بر آغاز تا انجام تحفة الأجلّة فى معرفة القبلة، تالیف مرحوم سردار کابلى.

۴۷- رساله ‏اى در تضاد.

۴۸- رساله ‏اى در علم.

۴۹- رساله‏ اى در جعل.

۵۰- تعلیقات بر شرح قیصرى بر فصوص محیى الدین عربى.

۵۱- تعلیقات بر قبله ملا مظفر.

۵۲- مآخذ و مصادر نهج البلاغة و استدراکات بر آن.

۵۳- تعلیقات بر شرح علامه حلى بر تجرید خواجه طوسى قدس سرهما.

۵۴- رساله ‏اى به نام مفاتیح المخازن که در حقیقت تکمله مقدمات دوازده‏گانه علامه قیصرى بر شرح فصوص شیخ اکبر است.

۵۵- شرح فصوص محیى الدین بفارسى یکدوره کامل آن.

۵۶- رساله انه الحق.

۵۷- نهج الولایه.

۵۸- دروس اتحاد عاقل بمعقول.

۵۹- وحدت از دیدگاه عارف و حکیم.

۶۰- قرآن هرگز تحریف نشده.

۶۱- سى فصل در معرفت وقت و قبله.

۶۲- شرح باب توحید حدیقه سنائى غزنوى، و شرح ابیاتى از غزلیات خواجه حافظ، و حواشى بر شرح نیشابورى بر مجسطى و رسائل و جزوات و تعلیقات دیگر که حاجت بذکر آنها نیست چنانکه حاجت بذکر آنچه هم گفته ‏ایم نبود.

علامه حسن زاده از زبان دیگران

استاد صمدی آملی از شاگردان علامه و نویسنده کتاب شرح دفتر دل در مقدمه آن کتاب می فرمایند: این صحیفه ای است مسمی به شرح دفتر دل که شرح و تفسیر وجیزه نوریه و عرشی دفتر دل شیخ عارف، کامل مکمل، واصل به مقام منیع قرب فریضه، حضرت راقی به قله های معارف الهی، و نائل به قله بلند و رفیع اجتهاد در علوم عقلیه و نقلیه، صاحب علم و عمل، و طود عظیم تحقیق و تفکیر، حبر فاخر و بحر زاخر و علم علم، عارف مکاشف ربانی، فقیه صمدانی، عالم به ریاضیات عالیه از هیئت و حساب و هندسه، عالم به علوم غربیه، و متحقق به حقائق الهیه و اسرار سبحانیه، مفسر تفسیر انفسی قرآن فرقان، استاد اکبر، معلم اخلاق، مراقب ادب مع الله، و مکمل نفوس شیقه الی الکمال آیة الله العظمی حضرت علامه ذوالفنون جناب حسن زاده آملی (روحی فداه) که حقیقت علم را از کوثر ولایت عظمای الهی، یعنی از دهان مطهر و منبع آب حیات انسانی، ثامن الحجج حضرت ولی الله الاعظم علی بن موسی الرضا علیهماالسلام چشیده است.[۱]

آیت الله میرزا ابوالحسن شعرانى استاد ایشان ضمن تأیید مقام علمى و فقهى ایشان، مى نویسد:

«مولانا الاجلّ الموفق نجم الدین و نور الصبایه و مصباح العلم و شمس الهدایه شیخ حسن آملى معروف به حسن زاده در علم قرآن: لفظ و معنایش، باطن و ظاهرش، قرائت و کتابتش و دیگر امور متعلق به آن بر اقران خویش فائق و در تتبع احادیث و علوم ادبى مورد نیاز در آن بر غیر خویش برتر گشته است. کلمات کتاب شریف کافى را ضبط کرده و آن را به نحوه شگفت آور اعراب گذارى کرده است. در علم نجوم و ریاضیات وابسته ید طولایى دارد و در استخراج افلاک و کسوفین داراى مهارت است. او در علوم شرعیه عقلیه و نقلیه سوارکار ماهر میدان مسابقه است. من او را بر استنباط فروع از اصول توانا دیدم و به او اجازه دادم روایاتى که نقل آن براى من صحیح است، از من روایت نماید.»[۲]

عارف نامدار حضرت آیت الله حاج سیّد رضا بهاء الدینی «قدّس سرّه» دربارة علامه حسن زاده می فرمایند:

«افرادی که از نظر علمی پشتکار دارند، توانسته اند از حوزه خوب استفاده کنند و در کنار آن به خودسازی و تهذیب نفس رسیده اند. خدمت اینان ارزش دارد و امید اسلام هستند. بنده زمانی بود که به خاطر مسائلی که پیش آمد، از حوزه و طلاب ناامید شدم و لیکن چشمم که به آقای حسن زاده آملی افتاد به کلّی از نظر خود برگشتم و امیدوار شدم.»

توصیه‌های اخلاقی

دهان روح و تن:

انسان دو دهان دارد: یکى گوش که دهان روح او است و دیگر دهان که دهان تن او است. این دو دهان خیلى محترم اند. انسان باید خیلى مواظب آن ها باشد. یعنى باید صادرات و واردات این دهنها را خیلى مراقب باشد. آن هایى که هرزه خوراک مى شوند، هرزه کار مى گردند. کسانى که هرزه شنو مى شوند، هرزه گو مى گردند. وقتى واردات انسان هرزه شد، صادرات او هم هرزه و پلید و کثیف مى شود. یعنى قلم او هرزه و نوشته هایش زهرآگین خواهد بود. حضرت وصى، امیرالمؤمنین، علیه السلام فرمود: «عمل نبات است و هیچ نبات از آب بى نیاز نیست و آب ها گوناگون اند. هر آبى که پاک است، آن نبات هم پاک و میوه اش شیرین خواهد بود; و هر آبى که پلید است، آن نبات هم پلید و میوه او تلخ است.» خود عمل، حاکى است که از چه آبى روییده شده است.

وقت اندک و کار بسیار:

بدان که باید تخم و ریشه سعادت را در این نشأة، در مزرعه دلت بکارى و غرس کنى. این جا را دریاب، این جا جاى تجارت و کسب و کار است; و وقت هم خیلى کم است. وقت خیلى کم است و ابد در پیش داریم. این جمله را از امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کنم، فرمود: «ردوهم ورود الهیم العطاش»; یعنى شتران تشنه را مى بینید که وقتى چشمشان به نهر آب افتاد چگونه مى کوشند و مى شتابند و از یکدیگر سبقت مى گیرند که خودشان را به نهر آب برسانند، شما هم با قرآن و عترت پیغمبر و جوامع روایى که گنج هاى رحمان اند این چنین باشید. بیایید به سوى این منبع آب حیات که قرآن و عترت است. وقت خیلى کم است و ما خیلى کار داریم. امروز و فردا نکنید. امام صادق علیه السلام فرمود: «اگر پرده برداشته شود و شما آن سوى را ببینید، خواهید دید اکثر مردم به علت تسویف، به کیفر اعمال بد این جاى خودشان مبتلا شده اند.» تسویف یعنى سوف سوف کردن، یعنى امروز و فردا کردن، بهار و تابستان کردن، امسال و سال دیگر کردن. وقت نیست، و باید به جد بکوشیم تا خودمان را درست بسازیم.

پانویس

  1. شرح دفتر دل، مقدمه
  2. فرهیختگان تمدن شیعه به نقل از در آسمان معرفت، ص ۴۳۰.

منابع

آرشیو عکس و تصویر