آیه شِفاء: تفاوت بین نسخهها
جز (پروژه4: اولویت بندی و رتبه بندی) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | |||
{{متوسط}} | {{متوسط}} | ||
+ | به آيه 82 [[سوره اسراء]] که [[قرآن کریم]] را «شِفاء» معرفی نموده، "آيه شِفاء" مىگويند: | ||
− | + | {{قرآن در قاب|«وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَلاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إَلاَّ خَسَارًا»|سوره=17|آیه=82|ترجمه=و ما از قرآن آنچه را برای مؤمنان مایه درمان و رحمت است، نازل می کنیم و ستمکاران را جز خسارت نمی افزاید.}} | |
− | + | «شفاء» معمولاً در مقابل بيمارى ها و عيب ها و نقص ها است؛ بنابراين نخستين کارى که [[قرآن]] در وجود انسانها مى کند، همان پاکسازى از انواع بيمارى هاى فکرى و اخلاقى فرد و جامعه است. قرآن نسخه شفابخشى است براى کسانى که مى خواهند با [[جهل]]، [[غرور]]، [[حسد]]، [[نفاق]]، دلبستگی به [[دنيا]] و [[شهوت رانی|شهوات]] به مبارزه برخيزند و نيز براى برطرف ساختن ضعف ها و زبونى ها و ترس هاى بى دليل و اختلاف ها و پراکندگى ها. [[امام علی علیه السلام|حضرت على]] عليه السلام مىفرمايد: «فان القرآن شفاء من اكبر داء و هو الكفر و النفاق و الغىّ و الضلال»؛<ref>نهجالبلاغه، خطبه 176.</ref> قرآن درمان بزرگترين دردهاست كه [[كفر]] و [[نفاق]] و گمراهى باشد. | |
− | + | چون كافران به اوامر و نواهى قرآن عمل نمىكنند، نزول هر دستور، جرمشان را بيشتر و خسارتشان را افزونتر مىسازد: {{متن قرآن|«لا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَساراً»}}. | |
− | قرآن | + | نامگذارى قرآن به شفاء سه وجه دارد: يکى آن که دليل [[نبوت]] و صدق ادعاى [[پیامبر اسلام|پيامبر]] صلی الله علیه وآله مى باشد تا مردم از حيرت ضلالت به وسيله او هدايت يابند، همچون بيمار که از مرض شفا يابد. وجه دوم آنکه قرآن بيان است و ادله روشن که صاحب شک و شبهه چون در آن نظر کند به علم رسد و شک او زايل گردد. وجه سوم آنکه مردم به قرآن [[تبرک]] مى کنند و از آن شفاء مى طلبند. |
− | + | ==منابع== | |
− | + | *پایگاه [[مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی]]. | |
− | * پایگاه مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی. | + | *[[تفسیر نور]]، محسن قرائتی، ج5، ص110. |
{{قرآن}} | {{قرآن}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۱۵
به آيه 82 سوره اسراء که قرآن کریم را «شِفاء» معرفی نموده، "آيه شِفاء" مىگويند:
«شفاء» معمولاً در مقابل بيمارى ها و عيب ها و نقص ها است؛ بنابراين نخستين کارى که قرآن در وجود انسانها مى کند، همان پاکسازى از انواع بيمارى هاى فکرى و اخلاقى فرد و جامعه است. قرآن نسخه شفابخشى است براى کسانى که مى خواهند با جهل، غرور، حسد، نفاق، دلبستگی به دنيا و شهوات به مبارزه برخيزند و نيز براى برطرف ساختن ضعف ها و زبونى ها و ترس هاى بى دليل و اختلاف ها و پراکندگى ها. حضرت على عليه السلام مىفرمايد: «فان القرآن شفاء من اكبر داء و هو الكفر و النفاق و الغىّ و الضلال»؛[۱] قرآن درمان بزرگترين دردهاست كه كفر و نفاق و گمراهى باشد.
چون كافران به اوامر و نواهى قرآن عمل نمىكنند، نزول هر دستور، جرمشان را بيشتر و خسارتشان را افزونتر مىسازد: «لا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَساراً».
نامگذارى قرآن به شفاء سه وجه دارد: يکى آن که دليل نبوت و صدق ادعاى پيامبر صلی الله علیه وآله مى باشد تا مردم از حيرت ضلالت به وسيله او هدايت يابند، همچون بيمار که از مرض شفا يابد. وجه دوم آنکه قرآن بيان است و ادله روشن که صاحب شک و شبهه چون در آن نظر کند به علم رسد و شک او زايل گردد. وجه سوم آنکه مردم به قرآن تبرک مى کنند و از آن شفاء مى طلبند.
منابع
- پایگاه مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی.
- تفسیر نور، محسن قرائتی، ج5، ص110.
- ↑ نهجالبلاغه، خطبه 176.