حوامیم: تفاوت بین نسخهها
(پروژه1: سنجش کیفی) |
|||
سطر ۱۶: | سطر ۱۶: | ||
در همه اين سوره ها، بلافاصله پس از حروف مقطعه از [[وحى]] و [[قرآن]] و نزول آن سخن به ميان مى آيد. به عقيده برخى مفسران، اين ويژگى مشترك به علاوه همگونى اين سوره ها از حيث بافت و نظم سخن و همسانى آنها از حيث حجم، موجب شباهت و پيوستگى آنها شده است و در نتيجه، اين سورهها در پى هم قرار گرفته اند.<ref>رجوع کنید به طبرسى، ذيل [[سوره فصلت]]: 1؛ سيوطى، 1408، ص118ـ119.</ref> | در همه اين سوره ها، بلافاصله پس از حروف مقطعه از [[وحى]] و [[قرآن]] و نزول آن سخن به ميان مى آيد. به عقيده برخى مفسران، اين ويژگى مشترك به علاوه همگونى اين سوره ها از حيث بافت و نظم سخن و همسانى آنها از حيث حجم، موجب شباهت و پيوستگى آنها شده است و در نتيجه، اين سورهها در پى هم قرار گرفته اند.<ref>رجوع کنید به طبرسى، ذيل [[سوره فصلت]]: 1؛ سيوطى، 1408، ص118ـ119.</ref> | ||
− | به گفته سيوطى (1408، ص118) [[سوره زمر]] هم كه پيش از حواميم قرار گرفته و از نظر آغاز شدن با عبارتِ «تَنزيلُ الْكِتاب» به آنها شباهت دارد، در مصحف اُبىّ بن كَعْب «حم» داشته است. سيوطى در جاى ديگر <ref>1363ش، ج1، ص219.</ref> از توالى سوره هاى حواميم و در عين حال متوالى نبودن سوره هاى مُسَبِّحات نتيجه گرفته كه ترتيب سُوَر قرآن يا دست كم ترتيب بسيارى از آنها توقيفى است، زيرا اگر ترتيب سوره ها اجتهادى بود، بايد سوره هاى مسبحات نيز در مصحف پى در پى قرار مىگرفتند. | + | به گفته سيوطى (1408، ص118) [[سوره زمر]] هم كه پيش از حواميم قرار گرفته و از نظر آغاز شدن با عبارتِ {{متن قرآن|«تَنزيلُ الْكِتاب»}} به آنها شباهت دارد، در مصحف اُبىّ بن كَعْب «حم» داشته است. سيوطى در جاى ديگر <ref>1363ش، ج1، ص219.</ref> از توالى سوره هاى حواميم و در عين حال متوالى نبودن سوره هاى مُسَبِّحات نتيجه گرفته كه ترتيب سُوَر قرآن يا دست كم ترتيب بسيارى از آنها توقيفى است، زيرا اگر ترتيب سوره ها اجتهادى بود، بايد سوره هاى مسبحات نيز در مصحف پى در پى قرار مىگرفتند. |
گفتنى است روايت هايى كه در فضيلت اين مجموعه سوره ها بيان شده،<ref>رجوع کنید به ادامه مقاله.</ref> تا اندازهاى نشان مى دهد كه اين مجموعه ها در زمان پيامبر صلى اللّه عليه و آله و سلم شناخته شده بوده اند. | گفتنى است روايت هايى كه در فضيلت اين مجموعه سوره ها بيان شده،<ref>رجوع کنید به ادامه مقاله.</ref> تا اندازهاى نشان مى دهد كه اين مجموعه ها در زمان پيامبر صلى اللّه عليه و آله و سلم شناخته شده بوده اند. | ||
− | از سوى ديگر سيوطى <ref>1408، همانجا.</ref> معتقد است ميان حواميم و شش سورهاى كه داراى حرف مقطّعه «راء» هستند يعنى [[سوره يونس]]، [[سوره هود]]، [[سوره يوسف]]، [[سوره رعد]]، [[سوره ابراهيم]] و [[سوره حجر]] شباهت وجود دارد؛ چنان كه در آغاز دومين سوره از حواميم (فصلت)، همانند ابتداى دومين سوره از سور داراى «الر» (هود)، اسلوب توصيف كتاب وحيانى تغيير مى كند و قرآن به عنوان كتابى كه آيات آن تفصيل يافته است | + | از سوى ديگر سيوطى <ref>1408، همانجا.</ref> معتقد است ميان حواميم و شش سورهاى كه داراى حرف مقطّعه «راء» هستند يعنى [[سوره يونس]]، [[سوره هود]]، [[سوره يوسف]]، [[سوره رعد]]، [[سوره ابراهيم]] و [[سوره حجر]] شباهت وجود دارد؛ چنان كه در آغاز دومين سوره از حواميم (فصلت)، همانند ابتداى دومين سوره از سور داراى «الر» (هود)، اسلوب توصيف كتاب وحيانى تغيير مى كند و قرآن به عنوان كتابى كه آيات آن تفصيل يافته است {{متن قرآن|«فُصِّلَتْ آيَاتُهُ»}}، معرفى مى شود. |
==مضمون سور حوامیم== | ==مضمون سور حوامیم== |
نسخهٔ ۲۹ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۱۵
حَواميم، نام گروهىِ سوره هاى چهلم تا چهل و ششم قرآن كريم در ترتيب مصحف كه با حروف مقطّعه «حم» (حاميم) آغاز مى شوند.
محتویات
سوره های حوامیم
اين سوره ها به ترتيب عبارت اند از: سوره غافر (مؤمن)، سوره فصلت، سوره شورى، سوره زخرف، سوره دخان، سوره جاثيه و سوره احقاف. اين هفت سوره مكى اند و به همان ترتيب مصحف نازل شده اند[۱] و حتى نزول آنها را يكجا دانسته اند.[۲]
اسامی دیگر سوره های حوامیم
به مجموع اين سوره ها ذوات حم يا آل حم نيز گفته اند[۳] و گفته اند كه جمع بستن حم به حواميم از كلام عرب نيست، بلكه از كلام كودكان است كه مى گويند: «تَعَلَّمنا الْحَواميم» و بهتر آن است كه حم به ذوات حم يا آل حم جمع بسته شود.[۴]
عنوان های مشترک دیگری که برای این سوره ها بکار برده اند و بیشتر ناظر به شان و مرتبه آنهاست، عبارتند از: «تاج القرآن»، «ثمره قرآن»، «دیباج القرآن»، «روضة من ریاض الجنة»، «ریاحین القرآن»، «لباب القرآن» و «یاسمین العرائس».
ترتیب سوره های حوامیم
در همه اين سوره ها، بلافاصله پس از حروف مقطعه از وحى و قرآن و نزول آن سخن به ميان مى آيد. به عقيده برخى مفسران، اين ويژگى مشترك به علاوه همگونى اين سوره ها از حيث بافت و نظم سخن و همسانى آنها از حيث حجم، موجب شباهت و پيوستگى آنها شده است و در نتيجه، اين سورهها در پى هم قرار گرفته اند.[۵]
به گفته سيوطى (1408، ص118) سوره زمر هم كه پيش از حواميم قرار گرفته و از نظر آغاز شدن با عبارتِ «تَنزيلُ الْكِتاب» به آنها شباهت دارد، در مصحف اُبىّ بن كَعْب «حم» داشته است. سيوطى در جاى ديگر [۶] از توالى سوره هاى حواميم و در عين حال متوالى نبودن سوره هاى مُسَبِّحات نتيجه گرفته كه ترتيب سُوَر قرآن يا دست كم ترتيب بسيارى از آنها توقيفى است، زيرا اگر ترتيب سوره ها اجتهادى بود، بايد سوره هاى مسبحات نيز در مصحف پى در پى قرار مىگرفتند.
گفتنى است روايت هايى كه در فضيلت اين مجموعه سوره ها بيان شده،[۷] تا اندازهاى نشان مى دهد كه اين مجموعه ها در زمان پيامبر صلى اللّه عليه و آله و سلم شناخته شده بوده اند.
از سوى ديگر سيوطى [۸] معتقد است ميان حواميم و شش سورهاى كه داراى حرف مقطّعه «راء» هستند يعنى سوره يونس، سوره هود، سوره يوسف، سوره رعد، سوره ابراهيم و سوره حجر شباهت وجود دارد؛ چنان كه در آغاز دومين سوره از حواميم (فصلت)، همانند ابتداى دومين سوره از سور داراى «الر» (هود)، اسلوب توصيف كتاب وحيانى تغيير مى كند و قرآن به عنوان كتابى كه آيات آن تفصيل يافته است «فُصِّلَتْ آيَاتُهُ»، معرفى مى شود.
مضمون سور حوامیم
چنین به نظر می رسد که سور متعددی که با حروف مقطعه مشابه آغاز می شوند، علاوه بر هماهنگی کلی و ارتباط عمومی مفاهیم و مقاصد آنها، ویژگی مستقل نیز داشته هر کدام از زاویه به خصوصی بر مسأله واحد میتابند و آن را تبیین مینمایند. کلمه «حم» بیش از بقیه کلمات مقطعه، آغاز کننده سوره میباشد. بنابراین راحتتر میتوان وجوه مشترک این سوره ها را پیدا کرد.
واژه حم
چون درباره معناى حروف مقطّعه رأى قاطع وجود ندارد،[۹] در تفسير «حم» نيز تشتت آرا و اقوال به چشم مى خورد، از جمله آن را نامى از نام هاى خدا، نام سوره، نام قرآن و سوگند خدا به حلم و مُلك خويش دانسته اند. همچنين گفته اند از كنار هم گذاشتن «الر» و «حم» و «ن»، واژه «الرحمن» بدست مى آيد.[۱۰]
بعضى هم گفته اند منظور از «حم» شخص پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله است،[۱۱] كه به نظر مى رسد اين رأى با عنوان آل حم براى اين سوره ها بى ارتباط نباشد. برخى از مفسران نيز «حم» را جزو افعال دانسته و گفته اند «حُمَّ» يعنى «قُدِّر» يا «قُضِىَ ماهوكائن»،[۱۲] البته اين رأى، شاذ و مخالف با نظر رايج است و با قرائات مشهور و معتبر نيز سازگار نيست.
از سويى بر اساس نظريه اى مشهور درباره حروف مقطّعه كه اين حروف را نشانه هاى اختصارى نامها و اوصاف خدا مى داند، برخى حرف «ح» را نشانه اوصافى چون حليم و حكيم و حميد و حىّ و حنّان و حرف «م» را نشانه اوصافى چون مَلِك و مجيد و مُبدِء (خالق) و منّان دانسته اند[۱۳] يا گفته اند «ح» از الرحمن و «م» از الرحيم گرفته شده است.[۱۴]
بنابر روايتى از امام صادق عليه السلام در پاسخ به پرسش سفيان ثورى درباره حروف مقطّعه، معناى «حم»، الحميد المجيد است.[۱۵]
نظريه نشانه اختصارى بودن حروف مقطعه، باعث شده است كه مفسران به تناسب ذوق و سليقه خود، فرضيه هاى مختلفى عرضه كنند. از جمله ميبدى در تفسير «حم» آراى متفاوتى دارد. مثلاً در جايى «ح» را اشاره به محبت و «م» را اشاره به منّت،[۱۶] در جايى ديگر «ح» را اشاره به حيات خدا و «م» را اشاره به مُلك او [۱۷] و در موضعى ديگر «ح» را مفتاح حىّ و «م» را مفتاح مَلِك[۱۸] دانسته است.[۱۹]
بر پايه همين نظريه، خاورشناسان نيز آرايى مطرح كرده اند. مثلاً هانس بوئر كه آغاز هر سوره را نشانه محتواى آن مى داند «حم» را ملخص واژه «جهنم» دانسته است زيرا بنابه گفته او، حرف «ح» در كتابت عربى گاهى با حرف «ج» اشتباه مى شود. هر چند خود او نيز به اين قبيل تفسيرها به ديده شك نگريسته است.[۲۰]
فضيلت حواميم در روایات
درباره فضيلت حواميم و آثار و پاداش هاى تلاوت اين سوره ها، احاديثى در منابع روايى و تفاسير آمده است. از جمله اين كه از حواميم با اوصافى نظير ميوه قرآن، عروس هاى قرآن و باغى از باغهاى بهشت ياد شده است.[۲۱] سور حوامیم معروف به عرائس قرآن میباشند؛ و انس از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کرده که فرمودند: حوامیم دیباج قرآن میباشند.
نیز از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده که فرمودند: برای هر چیزی میوهای است و میوه قرآن حوامیم میباشند. حوامیم باغهای نیکوی سرسبز و نزدیک به هم هستند و هر کس میخواهد در باغهای بهشت گردش کند، حوامیم را بخواند.
سیوطی در این رابطه میگوید: از جابر بن یزید و ابن عباس در ترتیب نزول سور روایت شده که حوامیم به دنبال سوره زمر نازل شده اند و ترتیبشان مثل ترتیب در مصحف میباشد.
وی معتقد است: سور حوامیم به خاطر اشتراکشان در شروع با حرف مقطعه «حم» و ذکر کتاب بعد از «حم» به حوامیم معروف گشته اند و همه آنها مکی میباشند و در حدیث نیز آمده که یکباره نازل شدهاند و مطلع سوره زخرف با سوره دخان و مطلع سوره جاثیه با مطلع سوره احقاف همخوانی دارد.
تناسب میان سوره های حوامیم
طبرسی در مورد تناسب میان حوامیم میگوید:
پس از آنکه خداوند سوره مؤمن را به یادآوری منکران آیات الهی پایان داد: «قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَمَّا جَاءَنِيَ الْبَيِّنَاتُ مِنْ رَبِّي وَأُمِرْتُ أَنْ أُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ».سوره فصلت را با این آیات شروع کرد: «بَشِيرًا وَنَذِيرًا فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ».وقتی خدواند سوره فصلت را با یاد قرآن ختم فرمود، سوره شوری را با یاد قرآن شروع کرد: «كَذَٰلِكَ يُوحِي إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ».
و چون سوره شوری را با یادآوری از قرآن و وحی ختم فرمود: «وَهُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ وَيَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ».سوره زخرف را با همان مطالب آغاز فرمود: «وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ» و چون سوره زخرف را با وعدههای عذاب و تهدیدهایی ختم کرده: «فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلَامٌ ۚ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ»، سوره دخان را با وعدههای عذاب و هشدارهایی شروع فرمود: «فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُبِينٍ». پس از آن سوره دخان را با یاد قرآن به پایان برده: «فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ»
سوره جاثیه را نیز با یاد قرآن شروع کرده: «تَنْزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ» و آنگاه که سوره جاثیه را با یادی از توحید و مذمت اهل شرک و وعدههای عذاب نسبت به آنان ختم فرمود: «وَقِيلَ الْيَوْمَ نَنْسَاكُمْ كَمَا نَسِيتُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَٰذَا وَمَأْوَاكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ نَاصِرِينَ». سوره احقاف را اول با توحید و سپس با وعدههای عذاب نسبت به گناهکاران شروع نمود.
پانویس
- ↑ رجوع کنید به مقدمتان فى علوم القرآن، ص9، 15؛ زركشى، ج1، ص193؛ سيوطى، 1408، ص118ـ119؛ قس همو، 1363ش، ج1، ص41.
- ↑ رجوع کنید به سيوطى، 1408، ص118.
- ↑ رجوع کنید به طبرسى، ج8، ص797؛ قرطبى، ج15، ص288.
- ↑ رجوع کنید به جوهرى؛ زَبيدى؛ شرتونى، ذيل «حمم».
- ↑ رجوع کنید به طبرسى، ذيل سوره فصلت: 1؛ سيوطى، 1408، ص118ـ119.
- ↑ 1363ش، ج1، ص219.
- ↑ رجوع کنید به ادامه مقاله.
- ↑ 1408، همانجا.
- ↑ رجوع کنید به حروف مقطعه.
- ↑ رجوع کنید به ابن قتيبه، ص36؛ ميبدى، ج8، ص447ـ448؛ ابوالفتوح رازى؛ قرطبى، ذيل غافر: 1.
- ↑ رجوع کنید به سيوطى، 1363ش، ج3، ص33.
- ↑ رجوع کنید به طبرسى، ذيل سوره غافر: 1؛ ابوالفتوح رازى؛ قرطبى، همانجاها.
- ↑ رجوع کنید به طبرسى؛ قرطبى، همانجاها.
- ↑ رجوع کنید به سيوطى، 1363ش، ج3، ص26.
- ↑ رجوع کنید به ابن بابويه، ص22؛ درباره اين روايت رجوع کنید به طباطبائى، ذيل سوره شورى: 1.
- ↑ رجوع کنید به ج8، ص456.
- ↑ ج9، ص59.
- ↑ ج9، ص153.
- ↑ قس همان، ج9، ص14ـ15، 126؛ ابوالفتوح رازى، ذيل شورى: 1.
- ↑ رجوع کنید به بلاشر، ص149، پانويس 201.
- ↑ براى نمونه رجوع کنید به طبرسى، ج8، ص797ـ798؛ ابوالفتوح رازى، ج17، ص1ـ2؛ سيوطى، 1421، ج7، ص232ـ233؛ مجلسى، ج89، ص301ـ302؛ آقانجفى، ص113.
منابع
- دانشنامه جهان اسلام، مدخل "حوامیم" از سيد كاظم طباطبايى.
- عاطفه زرسازان، بررسی تناسب سوره حوامیم، مجله بینات 1385 شماره 51، در دسترس در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
- سید محمدباقر حجتی، کاوشی در مفاد آیه آل حم، نشریه مقالات و بررسی ها، 1371، شماره 53 و 54، در دسترس در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.