مقاله بدون شناسه یا دارای شناسه ضعیف است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ترتیل: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{عالی}}
+
{{خوب}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}}
  
 +
«ترتیل» به معناى ترکیب نیکوى کلمات و ادا کردن سخن به صورت روان و آراسته و بدون شتاب است، به طورى که حروف و‌ کلمات در آن واضح و آشکار گردد. این واژه ۴ بار در [[قرآن کریم]] آمده است.
 +
==ترتیل در لغت و اصطلاح==
  
 +
واژه «ترتیل» از ریشه «رـ ت ـ ل» به معناى منظم و مرتب بودن<ref> مفردات، ص‌۳۴۱، «رتل».</ref> است و به هر چیز نیکویى که با نظم و ترتیبى خاصّ چیده شده باشد «رَتِل» گویند.<ref> القاموس المحیط، ج‌۲، ص‌۱۳۲۷.</ref>
  
 +
ترتیل در کلام، ترکیب نیکوى کلمات و چینش زیباى آن است<ref>ترتیب‌العین، ص۳۰۰؛ لسان‌العرب، ج‌۵، ص‌۱۳۲ ـ ۱۳۳، «رتل».</ref> و ترتیل در گفتار آن است که سخن را روان و آراسته و بدون تکلف و شتاب ادا کنند، به طورى که حروف و‌ کلمات در آن واضح و آشکار گردد.<ref> مفردات، ص۳۴۱؛ لسان العرب، ج‌۵، ص‌۱۳۲؛ المصباح، ص‌۲۱۸، «رتل».</ref> این تعبیر اصطلاحى قرآنى در آداب [[تلاوت قرآن|تلاوت قرآن‌]] است.
  
==معنای واژه «ترتیل» در لغت و اصطلاح==
+
از این ماده ۴ بار و در دو [[آیه|آیه]] از [[قرآن کریم]] آمده است که دو بار به صورت فعلى و دو بار به صورت مصدرى دیده مى‌شود؛ در یک آیه فعل ماضى «رَتَّلَ» به ضمیر متکلم مع‌الغیر (نا‌= ما) نسبت داده شده است که مفسران مراد از «نا» را خداوند و فرشتگان دانسته‌اند: {{متن قرآن|«ورَتَّلناهُ تَرتیلا»}} ([[سوره فرقان]]/۳۲) و در آیه دیگر فعل امر حاضر آمده که با توجه به سیاق آیات، خطاب آیه در وهله نخست به پیامبر اعظم است: {{متن قرآن|«ورَتِّلِ القُرءانَ تَرتیلا»}}.([[سوره مزمل]]/۴)
  
«ترتيل» از ريشه «رـ ت ـ ل» به معناى منظم و مرتب بودن<ref> مفردات، ص‌341، «رتل».</ref> است و به هر چيز نيكويى كه با نظم و ترتيبى خاصّ چيده شده باشد «رَتِل» گويند.<ref> القاموس المحيط، ج‌2، ص‌1327.</ref>
+
بیشتر مفسران ترتیل در آیه نخست را به معناى نزول تدریجى و پى در پى قرآن مى‌دانند که با وجود تدریجى بودن نزول آن، آیات و سوره‌هایش، هماهنگ و داراى یک هدف‌اند<ref>جامع البیان، ج‌۱۹، ص‌۱۵؛ الکشاف، ج‌۳، ص‌۲۷۹؛ مجمع البیان، ج‌۷، ص‌۲۶۶.</ref>؛ آن‌گاه این تناسب و هماهنگى میان آیه‌ها و سوره‌ها را به طورى که هیچ‌گونه تفاوت و ناهماهنگى در آن مشاهده نمى‌گردد، یکى از ادله [[اعجاز قرآن]] شمرده‌اند<ref> التفسیر الکبیر، ص‌۱۹۶ ـ ۱۹۷.</ref> که در آیه ۸۲ [[سوره نساء]] به آن اشاره شده است: {{متن قرآن|«اَفَلا یتَدَبَّرونَ القُرءانَ و لَو کانَ مِن عِندِ غَیرِاللّهِ لَوَجَدوا فیهِ اختِلفا کثیرا»}} (آیا در قرآن نمى‌اندیشند؟ اگر از سوى غیرخدا بود قطعاً اختلاف فراوانى در آن مى‌یافتند).
  
ترتيل در كلام، تركيب نيكوى كلمات و چينش زيباى آن است<ref>ترتيب‌العين، ص300؛ لسان‌العرب، ج‌5، ص‌132 ـ 133، «رتل».</ref> و ترتيل در گفتار آن است كه سخن را روان و آراسته و بدون تكلف و شتاب ادا كنند، به طورى كه حروف و‌ كلمات در آن واضح و آشكار گردد.<ref> مفردات، ص341؛ لسان العرب، ج‌5، ص‌132؛ المصباح، ص‌218، «رتل».</ref> اين تعبير اصطلاحى قرآنى در آداب تلاوت قرآن‌ است.
+
البته برخى مفسران ترتیل در این آیه را به معناى فرمان به ترتیل در قرائت قرآن دانسته‌اند<ref>جامع‌البیان، ج۱۹، ص۱۵؛ التحریر والتنویر، ج۱۹، ص‌۲۰.</ref> و بعضى آن را به معناى تبیین و تفسیر مى‌دانند.<ref> تفسیر ماوردى، ج۴، ص۱۴۴؛ البحرالمحیط، ج۸، ص۱۰۴.</ref>
  
از اين ماده 4 بار و در دو آيه از [[قرآن کریم]] آمده است كه دو بار به صورت فعلى و دو بار به صورت مصدرى ديده مى‌شود؛ در يك آيه فعل ماضى «رَتَّلَ» به ضمير متكلم مع‌الغير (نا‌= ما) نسبت داده شده است كه مفسران مراد از «نا» را خداوند و فرشتگان دانسته‌اند: {{متن قرآن|«ورَتَّلناهُ تَرتيلا»}} ([[سوره فرقان]]/25،32) و در آيه ديگر فعل امر حاضر آمده كه با توجه به سياق آيات، خطاب آيه در وهله نخست به پيامبر اعظم است: {{متن قرآن|«ورَتِّلِ القُرءانَ تَرتيلا»}}.([[سوره مزمل]]/73،4)
+
در آیه دوم خداوند به پیامبر صلى الله علیه وآله و مؤمنان فرمان مى‌دهد قرآن را با ترتیل بخوانند. گروهى آیه ۱۰۶‌ [[سوره اسرا]]: {{متن قرآن|«وقُرءانـًا فَرَقنهُ لِتَقرَاَهُ عَلَى النّاسِ عَلى مُکث»}} (و قرآن را جدا جدا -آیه آیه و سوره سوره- فرستادیم تا آن را بر مردم با درنگ بخوانى) را نیز به تلاوت با ترتیل [[تفسیر]] کرده‌اند.<ref> جامع‌البیان، ج۱۵، ص۲۲۲؛ مجمع‌البیان، ج۶، ص‌۶۸۷‌.</ref>
  
بيشتر مفسران ترتيل در آيه نخست را به معناى نزول تدريجى و پى در پى قرآن مى‌دانند كه با وجود تدريجى بودن نزول آن، آيات و سوره‌هايش، هماهنگ و داراى يك هدف‌اند<ref>جامع البيان، ج‌19، ص‌15؛ الكشاف، ج‌3، ص‌279؛ مجمع البيان، ج‌7، ص‌266.</ref>؛ آن‌گاه اين تناسب و هماهنگى ميان آيه‌ها و سوره‌ها را به طورى كه هيچ‌گونه تفاوت و ناهماهنگى در آن مشاهده نمى‌گردد، يكى از ادله اعجاز قرآن شمرده‌اند<ref> التفسير الكبير، ص‌196 ـ 197.</ref> كه در آيه 82 [[سوره نساء]]/4 به آن اشاره شده است: {{متن قرآن|«اَفَلا يَتَدَبَّرونَ القُرءانَ و لَو كانَ مِن عِندِ غَيرِاللّهِ لَوَجَدوا فيهِ اختِلفا كَثيرا»}} (آيا در قرآن نمى‌انديشند؟ اگر از سوى غيرخدا بود قطعاً اختلاف فراوانى در آن مى‌يافتند).
+
مفسران ترتیل در آیه ۴ سوره مزمل را ـ که با نزول این آیه، از آداب تلاوت قرآن پذیرفته شد ـ چنین تفسیر کرده‌اند: قرائت شمرده همراه با آشکار کردن حروف و کلمات بدون زیاده‌روى<ref>التبیان، ج‌۷، ص‌۴۸۸؛ مجمع‌البیان، ج‌۱۰، ص‌۵۶۹؛ روح‌المعانى، ج‌۲۹، ص‌۱۷۹.</ref>، تلاوت قرآن طبق نظم کلمات و چینش جملات و ترتیب آیات بدون پس و پیش<ref>تفسیر ماوردى، ج‌۶‌، ص‌۱۲۶؛ مجمع‌البیان، ج‌۱۰، ص‌۵۶۹.</ref>، تأنى و مکث در قرائت و نهایت دقت در اداى حروف و حرکات و چینش نیکوى کلمات<ref> مدارک الاحکام، ج‌۳، ص‌۳۶۱؛ جواهرالکلام، ج‌۹، ص‌۳۹۲.</ref>، ادا کردن حروف و رعایت وقفها<ref> کشف‌الاسرار، ج‌۱۰، ص‌۲۶۶.</ref>، تلاوت با صداى نیکو و حزین<ref> مجمع البیان، ج‌۱۰، ص‌۵۶۹.</ref> پیوسته و شمرده خواندن بدون شتاب.<ref> التبیان، ج‌۱۰، ص‌۱۶۲؛ التفسیر الکبیر، ج‌۳۰، ص‌۱۷۳؛ النشر، ج‌۱، ص‌۲۰۷.</ref>
  
البته برخى مفسران ترتيل در اين آيه را به معناى فرمان به ترتيل در قرائت قرآن دانسته‌اند<ref>جامع‌البيان، ج19، ص15؛ التحرير والتنوير، ج19، ص‌20.</ref> و بعضى آن را به معناى تبيين و تفسير مى‌دانند.<ref> تفسير ماوردى، ج4، ص144؛ البحرالمحيط، ج8، ص104.</ref>
+
بعضى در معناى ترتیل افزون بر توجه به‌ جنبه‌هاى ظاهرى و الفاظ، تدبّر در محتوا و معانى آیات را نیز دخیل دانسته<ref> تفسیر قرطبى، ج‌۱۹، ص‌۲۶؛ البرهان فى علوم‌القرآن، ج‌۲، ص‌۸۲‌.</ref> و آن را به «آشکارا و شمرده خواندن همراه با تدبّر در معانى آیات» تفسیر کرده‌اند.<ref> تفسیر قرطبى، ج‌۱۹، ص‌۲۶.</ref> شاید [[فخر رازى]] با توجه به همین نکته مى‌گوید: مقصود از ترتیل و قرائت «حضور قلب و کمال معرفت» است.<ref> التفسیر الکبیر، ج‌۳۰، ص‌۱۷۳ ـ ۱۷۴.</ref>
  
در آيه دوم خداوند به پيامبر صلى الله عليه وآله و مؤمنان فرمان مى‌دهد قرآن را با ترتيل بخوانند. گروهى آيه 106‌ [[سوره اسرا]]/17: {{متن قرآن|«وقُرءانـًا فَرَقنهُ لِتَقرَاَهُ عَلَى النّاسِ عَلى مُكث»}}(و قرآن را جدا جدا (آيه آيه و سوره سوره) فرستاديم تا آن را بر مردم با درنگ بخوانى) را نيز به تلاوت با ترتيل تفسير كرده‌اند.<ref> جامع‌البيان، ج15، ص222؛ مجمع‌البيان، ج6، ص‌687‌.</ref>  
+
تأمل در روایات نیز این معنا را به خوبى تأیید‌ مى‌کند. [[امام علی علیه السلام|امیرمؤمنان]] علیه السلام ترتیل را شمرده خواندن قرآن و تدبّر در معانى آن،<ref>الکافى، ج‌۲، ص‌۶۱۴‌؛ مجمع البیان، ج‌۱۰، ص‌۵۶۹؛ الصافى، ج‌۱، ص‌۷۱.</ref> و در نقل دیگر به رعایت وقفها و آشکار کردن حروف<ref> الصافى، ج‌۱، ص‌۷۱.</ref> یا نیکو اداکردن حروف و شناخت وقفها<ref>الاتقان، ج‌۱، ص‌۱۸۰؛ التمهید فى علم التجوید، ص‌۴۸.</ref> تفسیر کرده‌اند.
  
مفسران ترتيل در آيه 4 سوره مزمل/73 را ـ كه با نزول اين آيه، از آداب تلاوت قرآن پذيرفته شد ـ چنين تفسير كرده‌اند: قرائت شمرده همراه با آشكار كردن حروف و كلمات بدون زياده‌روى <ref>التبيان، ج‌7، ص‌488؛ مجمع‌البيان، ج‌10، ص‌569؛ روح‌المعانى، ج‌29، ص‌179.</ref>، تلاوت قرآن طبق نظم كلمات و چينش جملات و ترتيب آيات بدون پس و پيش <ref>تفسير ماوردى، ج‌6‌، ص‌126؛ مجمع‌البيان، ج‌10، ص‌569.</ref>، تأنى و مكث در قرائت و نهايت دقت در اداى حروف و حركات و چينش نيكوى كلمات<ref> مدارك الاحكام، ج‌3، ص‌361؛ جواهرالكلام، ج‌9، ص‌392.</ref>، ادا كردن حروف و رعايت وقفها<ref> كشف‌الاسرار، ج‌10، ص‌266.</ref>، تلاوت با صداى نيكو و حزين<ref> مجمع البيان، ج‌10، ص‌569.</ref> پيوسته و شمرده خواندن بدون شتاب.<ref> التبيان، ج‌10، ص‌162؛ التفسير الكبير، ج‌30، ص‌173؛ النشر، ج‌1، ص‌207.</ref>
+
[[امام‌ صادق]] علیه السلام نیز فرمودند: قرآن با شتاب و سرعت خوانده نمى‌شود، بلکه با تأنى و آرامش قرائت مى‌گردد و زمانى که به آیه‌اى رسیدى که در آن یادى از [[بهشت]] است، نزد آن تأمل کن و آن را از خدا بخواه و هنگامى که به آیه‌اى رسیدى که در آن از آتش [[جهنم]] سخن رفته، نزد آن درنگ کن و از آن به خدا پناه ببر.<ref> مجمع البیان، ج‌۱۰، ص‌۵۶۹؛ بحارالانوار، ج‌۸۹‌، ص‌۲۱۶.</ref>  
  
بعضى در معناى ترتيل افزون بر توجه به‌ جنبه‌هاى ظاهرى و الفاظ، تدبّر در محتوا و معانى آيات را نيز دخيل دانسته<ref> تفسير قرطبى، ج‌19، ص‌26؛ البرهان فى علوم‌القرآن، ج‌2، ص‌82‌.</ref> و آن را به «آشكارا و شمرده خواندن همراه با تدبّر در معانى آيات» تفسير كرده‌اند.<ref> تفسير قرطبى، ج‌19، ص‌26.</ref> شايد فخر رازى با توجه به همين نكته مى‌گويد: مقصود از ترتيل و قرائت «حضور قلب و كمال معرفت» است.<ref> التفسير الكبير، ج‌30، ص‌173 ـ 174.</ref>
+
در روایت دیگرى از آن حضرت گزارش شده که ترتیل آن است که هنگام خواندن آن درنگ کنى و صدایت را در آن نیکو‌سازى.<ref> مجمع‌البیان، ج‌۱۰، ص‌۵۶۹؛ بحارالانوار، ج‌۸۹‌، ص‌۱۹۱.</ref> قرائت قرآن با صداى نیکو جزو ترتیل در قرائت بوده و بسیار مورد توجه [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلى الله علیه و آله و [[امامان معصوم]] علیهم السلام بوده است. برخى آورده‌اند که صداى نیکو شعار پیامبران و امامان علیهم السلام و پیروان آنان است.<ref>ریاض المسائل، ج‌۸‌، ص‌۶۴‌.</ref>
  
تأمل در روايات نيز اين معنا را به خوبى تأييد‌ مى‌كند. اميرمؤمنان عليه السلام ترتيل را شمرده خواندن قرآن و تدبّر در معانى آن <ref>الكافى، ج‌2، ص‌614‌؛ مجمع البيان، ج‌10، ص‌569؛ الصافى، ج‌1، ص‌71.</ref> و در نقل ديگر به رعايت وقفها و آشكار كردن حروف<ref> الصافى، ج‌1، ص‌71.</ref> يا نيكو اداكردن حروف و شناخت وقفها<ref>الاتقان، ج‌1، ص‌180؛ التمهيد فى علم التجويد، ص‌48.</ref> تفسير كرده‌اند.
+
بر پایه برخى روایات، پیامبر‌ اکرم صلى الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام قرآن را با صداى بسیار زیبا تلاوت مى‌کردند. «براء بن عازب» نقل مى‌کند که قرائت [[سوره تین]] را در [[نماز عشا]] از رسول الله صلى الله علیه و آله شنیدم و نیکوتر و خوش صداتر از قرائت وى تاکنون از کسى نشنیده بودم.<ref> صحیح البخارى، ج‌۸‌، ص‌۲۶۹.</ref> نقل شده است که [[امام سجاد]] و [[امام‌ باقر]] علیهماالسلام خوش صداترین مردم در تلاوت قرآن بوده‌اند، به طورى که رهگذران و سقّاها مى‌ایستادند تا قرائت ایشان را بشنوند و چه بسا از‌ شنیدن صداى خوش آنان مدهوش مى‌شدند.<ref> الکافى، ج‌۲، ص‌۶۱۵ ـ ۶۱۶‌؛ السرائر، ج‌۳، ص‌۶۰۴‌؛ بحارالانوار، ج‌۸۲‌، ص‌۸۲‌.</ref>
  
امام‌ صادق عليه السلام نیز فرمودند: قرآن با شتاب و سرعت خوانده نمى‌شود، بلكه با تأنى و آرامش قرائت مى‌گردد و زمانى كه به آيه‌اى رسيدى كه در آن يادى از بهشت است، نزد آن تأمل كن و آن را از خدا بخواه و هنگامى كه به آيه‌اى رسيدى كه در آن از آتش جهنم سخن رفته، نزد آن درنگ كن و از آن به خدا پناه ببر.<ref> مجمع البيان، ج‌10، ص‌569؛ بحارالانوار، ج‌89‌، ص‌216.</ref>  
+
همچنین [[امام کاظم]] علیه السلام داراى صدایى نیکو بوده‌اند.<ref> بحارالانوار، ج‌۸۹‌، ص‌۱۹۴.</ref> صداى نیکو آن است که داراى ترجیع و تحریر بوده، از آهنگ جذّاب و دلنشینى برخوردار باشد البته نباید به گونه‌اى باشد که مناسب مجالس لهو و باطل باشد.
  
در روايت ديگرى از آن حضرت گزارش شده كه ترتيل آن است كه هنگام خواندن آن درنگ كنى و صدايت را در آن نيكو‌سازى<ref> مجمع‌البيان، ج‌10، ص‌569؛ بحارالانوار، ج‌89‌، ص‌191.</ref> قرائت قرآن با صداى نيكو جزو ترتيل در قرائت بوده و بسيار مورد توجه پيامبر صلى الله عليه و آله و امامان معصوم عليهم السلام بوده است. برخى آورده‌اند كه صداى نيكو شعار پيامبران و امامان عليهم السلام و پيروان آنان است.<ref>رياض المسائل، ج‌8‌، ص‌64‌.</ref>
+
[[امام‌ باقر]] علیه السلام به [[ابو بصیر|ابوبصیر]] فرمودند: در قرائت قرآن صدایت را ترجیع بده زیرا خداوند صداى نیکویى را که در آن ترجیع باشد دوست مى‌دارد.<ref> الکافى، ج‌۲، ص‌۶۱۶‌.</ref> قرائت آهنگین قرآن از نظم آهنگ کلام خدا سرچشمه مى‌گیرد و در هاله‌اى از حزن معنوى قرار دارد.
  
برپايه برخى روايات، پيامبر‌ اكرم صلى الله عليه و آله و امامان معصوم عليهم السلام قرآن را با صداى بسيار زيبا تلاوت مى‌كردند. «براء بن عازب» نقل مى‌كند كه قرائت [[سوره تين]] را در [[نماز عشا]] از رسول الله صلى الله عليه و آله شنيدم و نيكوتر و خوش صداتر از قرائت وى تاكنون از كسى نشنيده بودم.<ref> صحيح البخارى، ج‌8‌، ص‌269.</ref> نقل شده است كه [[امام سجاد]] و [[امام‌ باقر]] عليهماالسلام خوش صداترين مردم در تلاوت قرآن بوده‌اند، به طورى كه رهگذران و سقّاها مى‌ايستادند تا قرائت ايشان را بشنوند و چه بسا از‌ شنيدن صداى خوش آنان مدهوش مى‌شدند.<ref> الكافى، ج‌2، ص‌615 ـ 616‌؛ السرائر، ج‌3، ص‌604‌؛ بحارالانوار، ج‌82‌، ص‌82‌.</ref>
+
از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله روایت شده که قرآن با حزن نازل شده و شما آن را با حزن بخوانید و هنگام قرائت آن بگریید و اگر نتوانید خود را به گریستن بزنید و در آن تغنّى کنید که هر کس در قرآن تغنّى نکند از ما نیست.<ref> همان، ص‌۶۱۴‌؛ فضائل القرآن، ص‌۷۰؛ جامع‌الاخبار، ص‌۴۸.</ref>
  
همچنين [[امام كاظم]] عليه السلام داراى صدايى نيكو بوده‌اند.<ref> بحارالانوار، ج‌89‌، ص‌194.</ref> صداى نيكو آن است كه داراى ترجيع و تحرير بوده، از آهنگ جذّاب و دلنشينى برخوردار باشد البته نبايد به گونه‌اى باشد كه مناسب مجالس لهو و باطل باشد.
+
دانشمندان [[علوم قرآن]] و مفسران در معناى «تغنّى» مطالب فراوانى آورده‌اند که با توجه به سیاق روایت که درباره صداى نیکو و حزین آمده، بیشتر مفسران تغنّى به قرآن را به معناى «تحسین و تحزین صوت» در قرائت قرآن دانسته‌اند<ref> مجمع‌البیان، ج‌۱، ص‌۸۶‌؛ تفسیر قرطبى، ج‌۱، ص‌۱۲؛ التبیان فى آداب حملة القرآن، ص‌۹۰ ـ ۹۱.</ref>؛ نیز از آن حضرت نقل شده که نیکوترین مردم در قرائت قرآن کسى است که آن را با صداى حزین بخواند.<ref> فیض‌القدیر، ج۲، ص‌۵۲۹؛ مجمع الزوائد، ج‌۷، ص‌۱۷۰.</ref>
 
 
[[امام‌ باقر]] عليه السلام به ابوبصير فرمودند: در قرائت قرآن صدايت را ترجيع بده زيرا خداوند صداى نيكويى را كه در آن ترجيع باشد دوست مى‌دارد.<ref> الكافى، ج‌2، ص‌616‌.</ref> قرائت آهنگين قرآن از نظم آهنگ كلام خدا سرچشمه مى‌گيرد و در هاله‌اى از حزن معنوى قرار دارد.
 
 
 
از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله روايت شده كه قرآن با حزن نازل شده و شما آن را با حزن بخوانيد و هنگام قرائت آن بگرييد و اگر نتوانيد خود را به گريستن بزنيد و در آن تغنّى كنيد كه هر كس در قرآن تغنّى نكند از ما نيست.<ref> همان، ص‌614‌؛ فضائل القرآن، ص‌70؛ جامع‌الاخبار، ص‌48.</ref>
 
 
 
دانشمندان علوم قرآن و مفسران در معناى «تغنّى» مطالب فراوانى آورده‌اند كه با توجه به سياق روايت كه درباره صداى نيكو و حزين آمده بيشتر مفسران تغنّى به قرآن را به معناى «تحسين و تحزين صوت» در قرائت قرآن دانسته‌اند<ref> مجمع‌البيان، ج‌1، ص‌86‌؛ تفسير قرطبى، ج‌1، ص‌12؛ التبيان فى آداب حملة القرآن، ص‌90 ـ 91.</ref>؛ نيز از آن حضرت نقل شده كه نيكوترين مردم در قرائت قرآن كسى است كه آن را با صداى حزين بخواند.<ref> فيض‌القدير، ج2، ص‌529؛ مجمع الزوائد، ج‌7، ص‌170.</ref>
 
  
 
==مراتب ترتیل==
 
==مراتب ترتیل==
  
تلاوت قرآن (از نظر اين كه حركات و حروف و كلمات آن از جهت سرعت و اظهار، تشديد و تخفيف و مانند آن خوب ادا شوند و قواعد ضرورى تجويد مراعات گردند) سه مرتبه دارد<ref>النشر، ج‌1، ص‌205 - 208؛ حق التلاوه، ص‌61 - 63‌؛ فن‌الترتيل، ج‌1، ص‌129.</ref>: 1.
+
[[تلاوت قرآن]] (از نظر این که حرکات و حروف و کلمات آن از جهت سرعت و اظهار، تشدید و تخفیف و مانند آن خوب ادا شوند و قواعد ضرورى تجوید مراعات گردند) سه مرتبه دارد:<ref>النشر، ج‌۱، ص‌۲۰۵ - ۲۰۸؛ حق التلاوه، ص‌۶۱ - ۶۳‌؛ فن‌الترتیل، ج‌۱، ص‌۱۲۹.</ref>
  
# «تحقيق» و آن عبارت است از قرائت قرآن با نهايت تأنّى و رعايت همه قواعد تجويد كه به نوآموزان سفارش شده است.<ref>النشر، ج‌1، ص‌205.</ref>
+
#«تحقیق» و آن عبارت است از قرائت قرآن با نهایت تأنّى و رعایت همه قواعد [[تجوید|تجوید]] که به نوآموزان سفارش شده است.<ref>النشر، ج‌۱، ص‌۲۰۵.</ref>
# «تحدير» به معناى درست خواندن قرآن با حداكثر سرعت و رعايت قواعد تجويد.<ref> معجم علوم القرآن، ص‌265.</ref> 3
+
#«تحدیر» به معناى درست خواندن قرآن با حداکثر سرعت و رعایت قواعد تجوید.<ref> معجم علوم القرآن، ص‌۲۶۵.</ref>  
# «تدوير» كه از جهت سرعت نه به كندى «تحقيق» است و نه به تندى «تحدير».<ref> همان، ص‌266؛ النشر، ج‌1، ص‌207.</ref>
+
#«تدویر» که از جهت سرعت نه به کندى «تحقیق» است و نه به تندى «تحدیر».<ref> همان، ص‌۲۶۶؛ النشر، ج‌۱، ص‌۲۰۷.</ref>
  
در اين تقسيم بندى «ترتيل» مفهوم جامعى است كه در همه مراتب سه گانه تلاوت وجود دارد زيرا ترتيل معيار صحيح خواندن قرآن است<ref> فن الترتيل، ج‌1، ص‌129؛ معجم علوم القرآن، ص‌89، 266.</ref>؛ ولى برخى با افزودن ترتيل به مراتب تلاوت، براى آن‌ 4‌ مرتبه بيان كرده‌اند (تحقيق، ترتيل، تدوير، تحدير)<ref> بغية المريد، ص‌78 ـ 79؛ روضة الذاكرين، ص‌26.</ref> و درباره تفاوت بين مراتب چهارگانه، نسبت بين «تحقيق» و «ترتيل» را برخى عموم و خصوص مطلق<ref> النشر، ج‌1، ص‌209.</ref> و برخى ديگر مِنْ وَجْه<ref> نامه مفيد، ش 1، ص‌71 ـ 72، «انواع قرائت قرآن».</ref> دانسته‌اند.
+
در این تقسیم بندى «ترتیل» مفهوم جامعى است که در همه مراتب سه گانه تلاوت وجود دارد، زیرا ترتیل معیار صحیح خواندن قرآن است<ref> فن الترتیل، ج‌۱، ص‌۱۲۹؛ معجم علوم القرآن، ص‌۸۹، ۲۶۶.</ref>؛ ولى برخى با افزودن ترتیل به مراتب تلاوت، براى آن‌ ۴‌ مرتبه بیان کرده‌اند (تحقیق، ترتیل، تدویر، تحدیر)<ref> بغیة المرید، ص‌۷۸ ـ ۷۹؛ روضة الذاکرین، ص‌۲۶.</ref> و درباره تفاوت بین مراتب چهارگانه، نسبت بین «تحقیق» و «ترتیل» را برخى عموم و خصوص مطلق<ref> النشر، ج‌۱، ص‌۲۰۹.</ref> و برخى دیگر عموم و خصوص مِنْ وَجْه<ref> نامه مفید، ش ۱، ص‌۷۱ ـ ۷۲، «انواع قرائت قرآن».</ref> دانسته‌اند.
  
ولى به نظر مى‌رسد بين ترتيل و تدوير تفاوتى نباشد. حداكثر تفاوتى كه برخى ذكر كرده‌اند اعتبار تدبّر در ترتيل و معتبر نبودن آن در «تدوير» است.<ref>همان، ص‌71.</ref> در اين تقسيم‌بندى «تحدير» نقطه مقابل «تحقيق» و «ترتيل» شناخته شده است.<ref> بغية المريد، ص‌78 ـ 79.</ref>
+
ولى به نظر مى‌رسد بین ترتیل و تدویر تفاوتى نباشد. حداکثر تفاوتى که برخى ذکر کرده‌اند، اعتبار تدبّر در ترتیل و معتبر نبودن آن در «تدویر» است.<ref>همان، ص‌۷۱.</ref> در این تقسیم‌بندى «تحدیر» نقطه مقابل «تحقیق» و «ترتیل» شناخته شده است.<ref> بغیة المرید، ص‌۷۸ ـ ۷۹.</ref>
  
درباره حكم فقهى ترتيل غالباً به استحباب آن نظر داده‌اند.<ref>الاتقان، ج‌1، ص‌229؛ بحارالانوار، ج‌81‌، ص‌188؛ مفتاح‌الكرامه، ج‌4، ص‌701، 703؛ المنير، ج‌29، ص‌192.</ref> ولى برخى با استناد به ظهور امر در آيه‌ 4‌ مزّمل /73 به وجوب آن متمايل شده‌اند.<ref> كيف نتعامل مع القرآن، ص‌159؛ المنير، ج‌29، ص‌196.</ref>
+
درباره حکم فقهى ترتیل غالباً به [[استحباب]] آن نظر داده‌اند.<ref>الاتقان، ج‌۱، ص‌۲۲۹؛ بحارالانوار، ج‌۸۱‌، ص‌۱۸۸؛ مفتاح‌الکرامه، ج‌۴، ص‌۷۰۱، ۷۰۳؛ المنیر، ج‌۲۹، ص‌۱۹۲.</ref> ولى برخى با استناد به ظهور امر در آیه‌ ۴‌ مزّمل /۷۳ به [[واجب|وجوب]] آن متمایل شده‌اند.<ref> کیف نتعامل مع القرآن، ص‌۱۵۹؛ المنیر، ج‌۲۹، ص‌۱۹۶.</ref>
  
 
==ترتیل و تدبر در قرآن==
 
==ترتیل و تدبر در قرآن==
  
مطلب ديگرى كه در اين زمينه مطرح شده اين است كه آيا كم خواندن قرآن با ترتيل بهتر است يا زياد خواندن آن با سرعت و تحدير؟
+
مطلب دیگرى که در این زمینه مطرح شده این است که آیا کم خواندن [[قرآن]] با ترتیل بهتر است یا زیاد خواندن آن با سرعت و تحدیر؟
  
بيشتر مفسران تلاوت اندك همراه با ترتيل و تدبر در آن را بر زياد خواندن همراه با تندخوانى ترجيح داده‌اند<ref> النشر، ج‌1، ص‌208 ـ 209؛ صحيح مسلم، ج‌6‌، ص‌105.</ref> و در اين باره به برخى روايات<ref> النشر، ج‌1، ص‌209؛ الصافى، ج‌1، ص‌70 - 73؛ روضة‌الذاكرين، ص‌28 ـ 29.</ref>، سازگارى اين‌گونه تلاوت با هدف تلاوت قرآن كه فهميدن و عمل كردن است.<ref>النشر، ج‌1، ص‌209؛ افادات من القرآن والقراءات، ص‌66‌.</ref> و نيز تناسب آن با احترام و بزرگداشت كلام الهى استناد جسته‌اند<ref> احياء علوم الدين، ج‌3، ص‌114.</ref>؛
+
بیشتر مفسران [[تلاوت قرآن|تلاوت]] اندک همراه با ترتیل و [[تدبر در قرآن|تدبر]] در آن را بر زیاد خواندن همراه با تندخوانى ترجیح داده‌اند<ref> النشر، ج‌۱، ص‌۲۰۸ ـ ۲۰۹؛ صحیح مسلم، ج‌۶‌، ص‌۱۰۵.</ref> و در این باره به برخى روایات<ref> النشر، ج‌۱، ص‌۲۰۹؛ الصافى، ج‌۱، ص‌۷۰ - ۷۳؛ روضة‌الذاکرین، ص‌۲۸ ـ ۲۹.</ref>، سازگارى این‌گونه تلاوت با هدف تلاوت قرآن که فهمیدن و عمل کردن است.<ref>النشر، ج‌۱، ص‌۲۰۹؛ افادات من القرآن والقراءات، ص‌۶۶‌.</ref> و نیز تناسب آن با احترام و بزرگداشت کلام الهى استناد جسته‌اند<ref> احیاء علوم الدین، ج‌۳، ص‌۱۱۴.</ref>؛ ولى برخى بیش‌ خوانى را برتر و داراى [[ثواب]] بیشترى مى‌دانند، چرا که از پیامبر صلى الله علیه و آله روایت شده که تلاوت هر حرف از قرآن ۱۰ حسنه دارد.<ref>النشر، ج‌۱، ص‌۲۰۸؛ فتح‌المجید، ص‌۲۸.</ref>  
ولى برخى بيش‌ خوانى را برتر و داراى ثواب بيشترى مى‌دانند، چرا كه از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت شده كه تلاوت هر حرف از قرآن 10 حسنه دارد.<ref>النشر، ج‌1، ص‌208؛ فتح‌المجيد، ص‌28.</ref>  
 
  
ابن قيّم با جمع بين اين دو نظريه مى‌گويد: ثواب تلاوت با تدبّر از نظر كيفيت و ارزش برتر است و پاداش كثرت قرائت از جهت كميّت و شماره بيشتر است.<ref> فيض القدير، ج‌5، ص‌102؛ النشر، ج‌1، ص‌208.</ref>
+
ابن قیم با جمع بین این دو نظریه مى‌گوید: ثواب تلاوت با تدبّر از نظر کیفیت و ارزش برتر است و پاداش کثرت قرائت از جهت کمیت و شماره بیشتر است.<ref> فیض القدیر، ج‌۵، ص‌۱۰۲؛ النشر، ج‌۱، ص‌۲۰۸.</ref>
  
از مهم‌ترين اهداف تلاوت قرآن تدبّر در معناى والاى اين كلام الهى است<ref>المحجة البيضاء، ج‌2، ص‌237.</ref> از اين رو اميرمؤمنان عليه السلام مى‌فرمايد: در قرائتى كه در آن تدبر نباشد هيچ خيرى نيست<ref> تحف العقول، ص‌ 204.</ref> و ابن‌عباس مى‌گويد: [[سوره بقره]] را با ترتيل و تدبّر بخوانم براى من بهتر است كه همه قرآن را تندخوانى كنم.<ref>الوسيط، ج‌4، ص‌372؛ جوامع الجامع، ج‌4، ص‌383.</ref>  
+
از مهم‌ترین اهداف تلاوت قرآن تدبّر در معناى والاى این کلام الهى است<ref>المحجة البیضاء، ج‌۲، ص‌۲۳۷.</ref> از این رو امیرمؤمنان علیه السلام مى‌فرماید: در قرائتى که در آن تدبر نباشد هیچ خیرى نیست<ref> تحف العقول، ص‌ ۲۰۴.</ref> و [[ابن عباس|ابن‌عباس]] مى‌گوید: [[سوره بقره]] را با ترتیل و تدبّر بخوانم براى من بهتر است که همه قرآن را تندخوانى کنم.<ref>الوسیط، ج‌۴، ص‌۳۷۲؛ جوامع الجامع، ج‌۴، ص‌۳۸۳.</ref>  
  
تدبر زمانى امكان‌ پذير است كه قارى، قرآن را با آرامش و شمرده بخواند تا بتواند به تأمل در حقايق و دقايق آيات آن بپردازد. تلاوت با ترتيل زمينه‌اى براى تدبّر و در نتيجه تأثير آيات نورانى قرآن در جان انسان است.<ref>التفسير الكبير، ج‌30، ص‌173 ـ 174؛ المحجة البيضاء، ج‌2، ص‌237.</ref>
+
تدبر زمانى امکان‌ پذیر است که قارى، قرآن را با آرامش و شمرده بخواند تا بتواند به تأمل در حقایق و دقایق آیات آن بپردازد. تلاوت با ترتیل زمینه‌اى براى تدبّر و در نتیجه تأثیر آیات نورانى قرآن در جان انسان است.<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۳۰، ص‌۱۷۳ ـ ۱۷۴؛ المحجة البیضاء، ج‌۲، ص‌۲۳۷.</ref>
  
به نظر مى‌رسد توصيه پيامبر صلى الله عليه و آله و امامان معصوم عليهم السلام در پايان نبردن ختم قرآن در كمتر از سه يا‌ 7 روز در همين راستا باشد.<ref>صحيح‌البخارى، ج‌6، ص‌139؛ الكافى، ج‌2، ص‌617‌؛ فضائل القرآن العظيم، ص‌58.</ref>
+
به نظر مى‌رسد توصیه پیامبر صلى الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام در پایان نبردن ختم قرآن در کمتر از سه یا‌ ۷ روز در همین راستا باشد.<ref>صحیح‌البخارى، ج‌۶، ص‌۱۳۹؛ الکافى، ج‌۲، ص‌۶۱۷‌؛ فضائل القرآن العظیم، ص‌۵۸.</ref>
  
به هر حال با قرائت به روش ترتيل، آيات نورانى قرآن در ذهن خواننده و شنونده جايگزين مى‌شود و زمينه براى تدبر و فهميدن و عمل كردن به مضامين عالى آن هموار مى‌گردد؛ افزون بر اين ترتيل در قرائت به تكريم و احترام قرآن نزديك‌تر است.<ref>احياء علوم الدين، ج‌3، ص‌114؛ المحجة البيضاء، ج‌2، ص‌237.</ref>
+
به هر حال با قرائت به روش ترتیل، آیات نورانى قرآن در ذهن خواننده و شنونده جایگزین مى‌شود و زمینه براى تدبر و فهمیدن و عمل کردن به مضامین عالى آن هموار مى‌گردد؛ افزون بر این ترتیل در قرائت به تکریم و احترام قرآن نزدیک‌تر است.<ref>احیاء علوم الدین، ج‌۳، ص‌۱۱۴؛ المحجة البیضاء، ج‌۲، ص‌۲۳۷.</ref>
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
محمدرضا شهيدى، [http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=7 دائرة المعارف قرآن كريم (جلد هفتم)]
 
  
 +
* [http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=7 دائرة المعارف قرآن كريم (جلد هفتم)]، محمدرضا شهيدى.
 
{{قرآن}}
 
{{قرآن}}
  
 
[[رده:تلاوت قرآن]]
 
[[رده:تلاوت قرآن]]
 +
[[رده: مقاله های مهم]]
 +
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= ضعیف
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده= دارد
 +
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۱۹


Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دائرة المعارف قرآن کریم است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


«ترتیل» به معناى ترکیب نیکوى کلمات و ادا کردن سخن به صورت روان و آراسته و بدون شتاب است، به طورى که حروف و‌ کلمات در آن واضح و آشکار گردد. این واژه ۴ بار در قرآن کریم آمده است.

ترتیل در لغت و اصطلاح

واژه «ترتیل» از ریشه «رـ ت ـ ل» به معناى منظم و مرتب بودن[۱] است و به هر چیز نیکویى که با نظم و ترتیبى خاصّ چیده شده باشد «رَتِل» گویند.[۲]

ترتیل در کلام، ترکیب نیکوى کلمات و چینش زیباى آن است[۳] و ترتیل در گفتار آن است که سخن را روان و آراسته و بدون تکلف و شتاب ادا کنند، به طورى که حروف و‌ کلمات در آن واضح و آشکار گردد.[۴] این تعبیر اصطلاحى قرآنى در آداب تلاوت قرآن‌ است.

از این ماده ۴ بار و در دو آیه از قرآن کریم آمده است که دو بار به صورت فعلى و دو بار به صورت مصدرى دیده مى‌شود؛ در یک آیه فعل ماضى «رَتَّلَ» به ضمیر متکلم مع‌الغیر (نا‌= ما) نسبت داده شده است که مفسران مراد از «نا» را خداوند و فرشتگان دانسته‌اند: «ورَتَّلناهُ تَرتیلا» (سوره فرقان/۳۲) و در آیه دیگر فعل امر حاضر آمده که با توجه به سیاق آیات، خطاب آیه در وهله نخست به پیامبر اعظم است: «ورَتِّلِ القُرءانَ تَرتیلا».(سوره مزمل/۴)

بیشتر مفسران ترتیل در آیه نخست را به معناى نزول تدریجى و پى در پى قرآن مى‌دانند که با وجود تدریجى بودن نزول آن، آیات و سوره‌هایش، هماهنگ و داراى یک هدف‌اند[۵]؛ آن‌گاه این تناسب و هماهنگى میان آیه‌ها و سوره‌ها را به طورى که هیچ‌گونه تفاوت و ناهماهنگى در آن مشاهده نمى‌گردد، یکى از ادله اعجاز قرآن شمرده‌اند[۶] که در آیه ۸۲ سوره نساء به آن اشاره شده است: «اَفَلا یتَدَبَّرونَ القُرءانَ و لَو کانَ مِن عِندِ غَیرِاللّهِ لَوَجَدوا فیهِ اختِلفا کثیرا» (آیا در قرآن نمى‌اندیشند؟ اگر از سوى غیرخدا بود قطعاً اختلاف فراوانى در آن مى‌یافتند).

البته برخى مفسران ترتیل در این آیه را به معناى فرمان به ترتیل در قرائت قرآن دانسته‌اند[۷] و بعضى آن را به معناى تبیین و تفسیر مى‌دانند.[۸]

در آیه دوم خداوند به پیامبر صلى الله علیه وآله و مؤمنان فرمان مى‌دهد قرآن را با ترتیل بخوانند. گروهى آیه ۱۰۶‌ سوره اسرا: «وقُرءانـًا فَرَقنهُ لِتَقرَاَهُ عَلَى النّاسِ عَلى مُکث» (و قرآن را جدا جدا -آیه آیه و سوره سوره- فرستادیم تا آن را بر مردم با درنگ بخوانى) را نیز به تلاوت با ترتیل تفسیر کرده‌اند.[۹]

مفسران ترتیل در آیه ۴ سوره مزمل را ـ که با نزول این آیه، از آداب تلاوت قرآن پذیرفته شد ـ چنین تفسیر کرده‌اند: قرائت شمرده همراه با آشکار کردن حروف و کلمات بدون زیاده‌روى[۱۰]، تلاوت قرآن طبق نظم کلمات و چینش جملات و ترتیب آیات بدون پس و پیش[۱۱]، تأنى و مکث در قرائت و نهایت دقت در اداى حروف و حرکات و چینش نیکوى کلمات[۱۲]، ادا کردن حروف و رعایت وقفها[۱۳]، تلاوت با صداى نیکو و حزین[۱۴] پیوسته و شمرده خواندن بدون شتاب.[۱۵]

بعضى در معناى ترتیل افزون بر توجه به‌ جنبه‌هاى ظاهرى و الفاظ، تدبّر در محتوا و معانى آیات را نیز دخیل دانسته[۱۶] و آن را به «آشکارا و شمرده خواندن همراه با تدبّر در معانى آیات» تفسیر کرده‌اند.[۱۷] شاید فخر رازى با توجه به همین نکته مى‌گوید: مقصود از ترتیل و قرائت «حضور قلب و کمال معرفت» است.[۱۸]

تأمل در روایات نیز این معنا را به خوبى تأیید‌ مى‌کند. امیرمؤمنان علیه السلام ترتیل را شمرده خواندن قرآن و تدبّر در معانى آن،[۱۹] و در نقل دیگر به رعایت وقفها و آشکار کردن حروف[۲۰] یا نیکو اداکردن حروف و شناخت وقفها[۲۱] تفسیر کرده‌اند.

امام‌ صادق علیه السلام نیز فرمودند: قرآن با شتاب و سرعت خوانده نمى‌شود، بلکه با تأنى و آرامش قرائت مى‌گردد و زمانى که به آیه‌اى رسیدى که در آن یادى از بهشت است، نزد آن تأمل کن و آن را از خدا بخواه و هنگامى که به آیه‌اى رسیدى که در آن از آتش جهنم سخن رفته، نزد آن درنگ کن و از آن به خدا پناه ببر.[۲۲]

در روایت دیگرى از آن حضرت گزارش شده که ترتیل آن است که هنگام خواندن آن درنگ کنى و صدایت را در آن نیکو‌سازى.[۲۳] قرائت قرآن با صداى نیکو جزو ترتیل در قرائت بوده و بسیار مورد توجه پیامبر صلى الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام بوده است. برخى آورده‌اند که صداى نیکو شعار پیامبران و امامان علیهم السلام و پیروان آنان است.[۲۴]

بر پایه برخى روایات، پیامبر‌ اکرم صلى الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام قرآن را با صداى بسیار زیبا تلاوت مى‌کردند. «براء بن عازب» نقل مى‌کند که قرائت سوره تین را در نماز عشا از رسول الله صلى الله علیه و آله شنیدم و نیکوتر و خوش صداتر از قرائت وى تاکنون از کسى نشنیده بودم.[۲۵] نقل شده است که امام سجاد و امام‌ باقر علیهماالسلام خوش صداترین مردم در تلاوت قرآن بوده‌اند، به طورى که رهگذران و سقّاها مى‌ایستادند تا قرائت ایشان را بشنوند و چه بسا از‌ شنیدن صداى خوش آنان مدهوش مى‌شدند.[۲۶]

همچنین امام کاظم علیه السلام داراى صدایى نیکو بوده‌اند.[۲۷] صداى نیکو آن است که داراى ترجیع و تحریر بوده، از آهنگ جذّاب و دلنشینى برخوردار باشد البته نباید به گونه‌اى باشد که مناسب مجالس لهو و باطل باشد.

امام‌ باقر علیه السلام به ابوبصیر فرمودند: در قرائت قرآن صدایت را ترجیع بده زیرا خداوند صداى نیکویى را که در آن ترجیع باشد دوست مى‌دارد.[۲۸] قرائت آهنگین قرآن از نظم آهنگ کلام خدا سرچشمه مى‌گیرد و در هاله‌اى از حزن معنوى قرار دارد.

از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله روایت شده که قرآن با حزن نازل شده و شما آن را با حزن بخوانید و هنگام قرائت آن بگریید و اگر نتوانید خود را به گریستن بزنید و در آن تغنّى کنید که هر کس در قرآن تغنّى نکند از ما نیست.[۲۹]

دانشمندان علوم قرآن و مفسران در معناى «تغنّى» مطالب فراوانى آورده‌اند که با توجه به سیاق روایت که درباره صداى نیکو و حزین آمده، بیشتر مفسران تغنّى به قرآن را به معناى «تحسین و تحزین صوت» در قرائت قرآن دانسته‌اند[۳۰]؛ نیز از آن حضرت نقل شده که نیکوترین مردم در قرائت قرآن کسى است که آن را با صداى حزین بخواند.[۳۱]

مراتب ترتیل

تلاوت قرآن (از نظر این که حرکات و حروف و کلمات آن از جهت سرعت و اظهار، تشدید و تخفیف و مانند آن خوب ادا شوند و قواعد ضرورى تجوید مراعات گردند) سه مرتبه دارد:[۳۲]

  1. «تحقیق» و آن عبارت است از قرائت قرآن با نهایت تأنّى و رعایت همه قواعد تجوید که به نوآموزان سفارش شده است.[۳۳]
  2. «تحدیر» به معناى درست خواندن قرآن با حداکثر سرعت و رعایت قواعد تجوید.[۳۴]
  3. «تدویر» که از جهت سرعت نه به کندى «تحقیق» است و نه به تندى «تحدیر».[۳۵]

در این تقسیم بندى «ترتیل» مفهوم جامعى است که در همه مراتب سه گانه تلاوت وجود دارد، زیرا ترتیل معیار صحیح خواندن قرآن است[۳۶]؛ ولى برخى با افزودن ترتیل به مراتب تلاوت، براى آن‌ ۴‌ مرتبه بیان کرده‌اند (تحقیق، ترتیل، تدویر، تحدیر)[۳۷] و درباره تفاوت بین مراتب چهارگانه، نسبت بین «تحقیق» و «ترتیل» را برخى عموم و خصوص مطلق[۳۸] و برخى دیگر عموم و خصوص مِنْ وَجْه[۳۹] دانسته‌اند.

ولى به نظر مى‌رسد بین ترتیل و تدویر تفاوتى نباشد. حداکثر تفاوتى که برخى ذکر کرده‌اند، اعتبار تدبّر در ترتیل و معتبر نبودن آن در «تدویر» است.[۴۰] در این تقسیم‌بندى «تحدیر» نقطه مقابل «تحقیق» و «ترتیل» شناخته شده است.[۴۱]

درباره حکم فقهى ترتیل غالباً به استحباب آن نظر داده‌اند.[۴۲] ولى برخى با استناد به ظهور امر در آیه‌ ۴‌ مزّمل /۷۳ به وجوب آن متمایل شده‌اند.[۴۳]

ترتیل و تدبر در قرآن

مطلب دیگرى که در این زمینه مطرح شده این است که آیا کم خواندن قرآن با ترتیل بهتر است یا زیاد خواندن آن با سرعت و تحدیر؟

بیشتر مفسران تلاوت اندک همراه با ترتیل و تدبر در آن را بر زیاد خواندن همراه با تندخوانى ترجیح داده‌اند[۴۴] و در این باره به برخى روایات[۴۵]، سازگارى این‌گونه تلاوت با هدف تلاوت قرآن که فهمیدن و عمل کردن است.[۴۶] و نیز تناسب آن با احترام و بزرگداشت کلام الهى استناد جسته‌اند[۴۷]؛ ولى برخى بیش‌ خوانى را برتر و داراى ثواب بیشترى مى‌دانند، چرا که از پیامبر صلى الله علیه و آله روایت شده که تلاوت هر حرف از قرآن ۱۰ حسنه دارد.[۴۸]

ابن قیم با جمع بین این دو نظریه مى‌گوید: ثواب تلاوت با تدبّر از نظر کیفیت و ارزش برتر است و پاداش کثرت قرائت از جهت کمیت و شماره بیشتر است.[۴۹]

از مهم‌ترین اهداف تلاوت قرآن تدبّر در معناى والاى این کلام الهى است[۵۰] از این رو امیرمؤمنان علیه السلام مى‌فرماید: در قرائتى که در آن تدبر نباشد هیچ خیرى نیست[۵۱] و ابن‌عباس مى‌گوید: سوره بقره را با ترتیل و تدبّر بخوانم براى من بهتر است که همه قرآن را تندخوانى کنم.[۵۲]

تدبر زمانى امکان‌ پذیر است که قارى، قرآن را با آرامش و شمرده بخواند تا بتواند به تأمل در حقایق و دقایق آیات آن بپردازد. تلاوت با ترتیل زمینه‌اى براى تدبّر و در نتیجه تأثیر آیات نورانى قرآن در جان انسان است.[۵۳]

به نظر مى‌رسد توصیه پیامبر صلى الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام در پایان نبردن ختم قرآن در کمتر از سه یا‌ ۷ روز در همین راستا باشد.[۵۴]

به هر حال با قرائت به روش ترتیل، آیات نورانى قرآن در ذهن خواننده و شنونده جایگزین مى‌شود و زمینه براى تدبر و فهمیدن و عمل کردن به مضامین عالى آن هموار مى‌گردد؛ افزون بر این ترتیل در قرائت به تکریم و احترام قرآن نزدیک‌تر است.[۵۵]

پانویس

  1. مفردات، ص‌۳۴۱، «رتل».
  2. القاموس المحیط، ج‌۲، ص‌۱۳۲۷.
  3. ترتیب‌العین، ص۳۰۰؛ لسان‌العرب، ج‌۵، ص‌۱۳۲ ـ ۱۳۳، «رتل».
  4. مفردات، ص۳۴۱؛ لسان العرب، ج‌۵، ص‌۱۳۲؛ المصباح، ص‌۲۱۸، «رتل».
  5. جامع البیان، ج‌۱۹، ص‌۱۵؛ الکشاف، ج‌۳، ص‌۲۷۹؛ مجمع البیان، ج‌۷، ص‌۲۶۶.
  6. التفسیر الکبیر، ص‌۱۹۶ ـ ۱۹۷.
  7. جامع‌البیان، ج۱۹، ص۱۵؛ التحریر والتنویر، ج۱۹، ص‌۲۰.
  8. تفسیر ماوردى، ج۴، ص۱۴۴؛ البحرالمحیط، ج۸، ص۱۰۴.
  9. جامع‌البیان، ج۱۵، ص۲۲۲؛ مجمع‌البیان، ج۶، ص‌۶۸۷‌.
  10. التبیان، ج‌۷، ص‌۴۸۸؛ مجمع‌البیان، ج‌۱۰، ص‌۵۶۹؛ روح‌المعانى، ج‌۲۹، ص‌۱۷۹.
  11. تفسیر ماوردى، ج‌۶‌، ص‌۱۲۶؛ مجمع‌البیان، ج‌۱۰، ص‌۵۶۹.
  12. مدارک الاحکام، ج‌۳، ص‌۳۶۱؛ جواهرالکلام، ج‌۹، ص‌۳۹۲.
  13. کشف‌الاسرار، ج‌۱۰، ص‌۲۶۶.
  14. مجمع البیان، ج‌۱۰، ص‌۵۶۹.
  15. التبیان، ج‌۱۰، ص‌۱۶۲؛ التفسیر الکبیر، ج‌۳۰، ص‌۱۷۳؛ النشر، ج‌۱، ص‌۲۰۷.
  16. تفسیر قرطبى، ج‌۱۹، ص‌۲۶؛ البرهان فى علوم‌القرآن، ج‌۲، ص‌۸۲‌.
  17. تفسیر قرطبى، ج‌۱۹، ص‌۲۶.
  18. التفسیر الکبیر، ج‌۳۰، ص‌۱۷۳ ـ ۱۷۴.
  19. الکافى، ج‌۲، ص‌۶۱۴‌؛ مجمع البیان، ج‌۱۰، ص‌۵۶۹؛ الصافى، ج‌۱، ص‌۷۱.
  20. الصافى، ج‌۱، ص‌۷۱.
  21. الاتقان، ج‌۱، ص‌۱۸۰؛ التمهید فى علم التجوید، ص‌۴۸.
  22. مجمع البیان، ج‌۱۰، ص‌۵۶۹؛ بحارالانوار، ج‌۸۹‌، ص‌۲۱۶.
  23. مجمع‌البیان، ج‌۱۰، ص‌۵۶۹؛ بحارالانوار، ج‌۸۹‌، ص‌۱۹۱.
  24. ریاض المسائل، ج‌۸‌، ص‌۶۴‌.
  25. صحیح البخارى، ج‌۸‌، ص‌۲۶۹.
  26. الکافى، ج‌۲، ص‌۶۱۵ ـ ۶۱۶‌؛ السرائر، ج‌۳، ص‌۶۰۴‌؛ بحارالانوار، ج‌۸۲‌، ص‌۸۲‌.
  27. بحارالانوار، ج‌۸۹‌، ص‌۱۹۴.
  28. الکافى، ج‌۲، ص‌۶۱۶‌.
  29. همان، ص‌۶۱۴‌؛ فضائل القرآن، ص‌۷۰؛ جامع‌الاخبار، ص‌۴۸.
  30. مجمع‌البیان، ج‌۱، ص‌۸۶‌؛ تفسیر قرطبى، ج‌۱، ص‌۱۲؛ التبیان فى آداب حملة القرآن، ص‌۹۰ ـ ۹۱.
  31. فیض‌القدیر، ج۲، ص‌۵۲۹؛ مجمع الزوائد، ج‌۷، ص‌۱۷۰.
  32. النشر، ج‌۱، ص‌۲۰۵ - ۲۰۸؛ حق التلاوه، ص‌۶۱ - ۶۳‌؛ فن‌الترتیل، ج‌۱، ص‌۱۲۹.
  33. النشر، ج‌۱، ص‌۲۰۵.
  34. معجم علوم القرآن، ص‌۲۶۵.
  35. همان، ص‌۲۶۶؛ النشر، ج‌۱، ص‌۲۰۷.
  36. فن الترتیل، ج‌۱، ص‌۱۲۹؛ معجم علوم القرآن، ص‌۸۹، ۲۶۶.
  37. بغیة المرید، ص‌۷۸ ـ ۷۹؛ روضة الذاکرین، ص‌۲۶.
  38. النشر، ج‌۱، ص‌۲۰۹.
  39. نامه مفید، ش ۱، ص‌۷۱ ـ ۷۲، «انواع قرائت قرآن».
  40. همان، ص‌۷۱.
  41. بغیة المرید، ص‌۷۸ ـ ۷۹.
  42. الاتقان، ج‌۱، ص‌۲۲۹؛ بحارالانوار، ج‌۸۱‌، ص‌۱۸۸؛ مفتاح‌الکرامه، ج‌۴، ص‌۷۰۱، ۷۰۳؛ المنیر، ج‌۲۹، ص‌۱۹۲.
  43. کیف نتعامل مع القرآن، ص‌۱۵۹؛ المنیر، ج‌۲۹، ص‌۱۹۶.
  44. النشر، ج‌۱، ص‌۲۰۸ ـ ۲۰۹؛ صحیح مسلم، ج‌۶‌، ص‌۱۰۵.
  45. النشر، ج‌۱، ص‌۲۰۹؛ الصافى، ج‌۱، ص‌۷۰ - ۷۳؛ روضة‌الذاکرین، ص‌۲۸ ـ ۲۹.
  46. النشر، ج‌۱، ص‌۲۰۹؛ افادات من القرآن والقراءات، ص‌۶۶‌.
  47. احیاء علوم الدین، ج‌۳، ص‌۱۱۴.
  48. النشر، ج‌۱، ص‌۲۰۸؛ فتح‌المجید، ص‌۲۸.
  49. فیض القدیر، ج‌۵، ص‌۱۰۲؛ النشر، ج‌۱، ص‌۲۰۸.
  50. المحجة البیضاء، ج‌۲، ص‌۲۳۷.
  51. تحف العقول، ص‌ ۲۰۴.
  52. الوسیط، ج‌۴، ص‌۳۷۲؛ جوامع الجامع، ج‌۴، ص‌۳۸۳.
  53. التفسیر الکبیر، ج‌۳۰، ص‌۱۷۳ ـ ۱۷۴؛ المحجة البیضاء، ج‌۲، ص‌۲۳۷.
  54. صحیح‌البخارى، ج‌۶، ص‌۱۳۹؛ الکافى، ج‌۲، ص‌۶۱۷‌؛ فضائل القرآن العظیم، ص‌۵۸.
  55. احیاء علوم الدین، ج‌۳، ص‌۱۱۴؛ المحجة البیضاء، ج‌۲، ص‌۲۳۷.

منابع

قرآن
متن و ترجمه قرآن
اوصاف قرآن (اسامی و صفات قرآن، اعجاز قرآن، عدم تحریف در قرآن)
اجزاء قرآن آیه، سوره، جزء، حزب، حروف مقطعه
ترجمه و تفسیر قرآن تاریخ تفسیر، روشهای تفسیری قرآن، سیاق آیات، اسرائیلیات، تاویل، فهرست تفاسیر شیعه، فهرست تفاسیر اهل سنت، ترجمه های قرآن
علوم قرآنی تاریخ قرآن: نزول قرآن، جمع قرآن، شان نزول، کاتبان وحی، قراء سبعه
دلالت الفاظ قرآن: عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، محکم و متشابه، مفهوم و منطوق، نص و ظاهر، ناسخ و منسوخ
تلاوت قرآن تجوید، آداب قرائت قرآن، تدبر در قرآن
رده ها: سوره های قرآن * آیات قرآن * واژگان قرآنی * شخصیت های قرآنی * قصه های قرآنی * علوم قرآنی * معارف قرآن