حضرت حوّا: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
(۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
حَوّا، نخستين زن، همسر حضرت آدم علیه السلام و مادر نسل بشر است. آدم و حوّا در پى وسوسه شیطان و خوردن ميوه ممنوعه، از بهشت رانده شدند.
+
{{خوب}}
 +
'''حضرت حَوّا'''، نخستین زن، همسر [[حضرت آدم علیه السلام|حضرت آدم]] علیه السلام و مادر نسل [[بشر]] است. آدم و حوّا در پى وسوسه [[شیطان]] و خوردن میوه ممنوعه، از [[بهشت]] رانده شدند.
  
== واژه شناسى ==
+
==واژه شناسى==
اين نام در عهد عتيق به عبرى به صورت (حَوّاه) آمده است. <ref>رجوع کنید به سفر پيدايش، 20:3.</ref> اين واژه در ترجمه يونانىِ تورات، Evα و در لاتينى، Heva بوده و از لاتينى نيز به صورت Eve وارد زبانهاى غربى شده است.<ref>اسكينر، ص85؛ كولر و باومگارتنر، ص280؛ د.دين و اخلاق، ذيل "Eve"</ref> درباره ريشه شناسى واژه حوا اختلاف هست؛ چنان كه نُه ريشه محتمل براى آن ذكر كرده اند. <ref>رجوع کنید به كولر و باومگارتنر، ص280ـ281.</ref>
+
نام «حوّا» در عهد عتیق به عبرى به صورت «حَوّاه» آمده است.<ref>رجوع کنید به سفر پیدایش، ۲۰:۳.</ref> این واژه در ترجمه یونانىِ [[تورات]]، Evα و در لاتینى، Heva بوده و از لاتینى نیز به صورت Eve وارد زبانهاى غربى شده است.<ref>اسکینر، ص۸۵؛ کولر و باومگارتنر، ص۲۸۰؛ د.دین و اخلاق، ذیل "Eve"</ref> درباره ریشه شناسى واژه حوا اختلاف هست؛ چنان که نُه ریشه محتمل براى آن ذکر کرده اند.<ref>رجوع کنید به کولر و باومگارتنر، ص۲۸۰ـ۲۸۱.</ref>
  
بنابر عهد عتيق (همانجا) حضرت آدم همسر خود را حوّا ناميد، ازآن رو كه او مادر همه زندگان است. بدين ترتيب واژه حوّا بايد به معناى زندگى و مشتق از مادّه حاوا ــ صورت كهنتر مادّه عبرى حاياه و عربى آن (حَىَّ)ــ به معناى زيستن و زندگى بخشيدن باشد.<ref>گزنيوس، ص cclxiv-cclxii، cclxxiv-cclxxiii؛ د. دين و اخلاق، همانجا؛ <دانشنامه معيار كتاب مقدس>، ذيل "Eve" </ref>، يا ممكن است تغييريافته كلمه حَيَّاه (به معناى زنده/ حىّ) باشد؛ <ref>گزنيوس، ص cclxiv،cclxxiv ؛ كولر و باومگارتنر، همانجا.</ref> به نظر اسكينر (ص86) اصل وجود يك نام مستقل (حوّا) براى همسر آدم يا نخستين زن، احتمالاً از نظريه اى كهن در باب خاستگاه انسان به جا مانده كه بر اساس آن نخستين مادر، نماينده وحدت نسل است.
+
بنابر عهد عتیق، [[حضرت آدم علیه السلام|حضرت آدم]] همسر خود را حوّا نامید، ازآن رو که او مادر همه زندگان است. بدین ترتیب، واژه حوّا باید به معناى زندگى و مشتق از مادّه حاوا ــ صورت کهنتر مادّه عبرى حایاه و عربى آن (حَىَّ)ــ به معناى زیستن و زندگى بخشیدن باشد.<ref>گزنیوس، ص cclxiv-cclxii، cclxxiv-cclxxiii؛ د. دین و اخلاق، همانجا؛ <دانشنامه معیار کتاب مقدس>، ذیل "Eve" </ref> یا ممکن است تغییریافته کلمه حَیاه (به معناى حىّ) باشد؛<ref>گزنیوس، ص cclxiv،cclxxiv ؛ کولر و باومگارتنر، همانجا.</ref>  
  
بنابراين واژه حوّا بايد نخست متضمن معناى حيات و سپس منبع حيات، يعنى مادر باشد.(همانجا) البته در اين اشتقاق ترديدهايى هم وجود دارد، از جمله اين كه ظاهراً ساخت واژه حوّا عبرى نيست و معناى آن نيز با ريشه شناسى پيشنهاد شده در عهد قديم ناهماهنگ است زيرا همه زندگان حيوانات را نيز شامل مى شود ولى در اينجا به نوع بشر محدود شده است. <ref>همانجا؛ نيز رجوع کنید به <دايرةالمعارف يهودذيل "Eve" </ref> در ريشه شناسى ديگرى، اسميت (ص177) كلمه حوّا را به حىّ (به معناى طايفه) ربط داده و آن را حاكى از انديشه اى مادرسالارانه دانسته كه در آن حوّا مظهر خويشاوندى كسانى است كه مادر مشترك دارند. <ref>نيز رجوع کنید به كولر و باومگارتنر، ص281؛ قس اسكينر، ص86، پانويس 20.</ref>
+
بنابراین واژه حوّا باید نخست متضمن معناى حیات و سپس منبع حیات، یعنى مادر باشد. البته در این اشتقاق تردیدهایى هم وجود دارد، از جمله این که ظاهراً ساخت واژه حوّا عبرى نیست و معناى آن نیز با ریشه شناسى پیشنهاد شده در عهد قدیم ناهماهنگ است زیرا همه زندگان حیوانات را نیز شامل مى شود ولى در اینجا به نوع بشر محدود شده است.<ref>همانجا؛ نیز رجوع کنید به <دایرةالمعارف یهودذیل "Eve" </ref>  
  
سومين ريشه پيشنهادى مبتنى بر شباهت آوايى واژه حوّا با واژه آرامى حيوى يا حِويا به معناى مار است. بنابراين ريشه شناسى، وجه تسميه حوا اين است كه او در فريفتن آدم مانند مار عمل كرد؛ همانطور كه مار موجب هلاكت حوّا شد، حوّا هم مارِ همسرش شد. در قرن گذشته با كشف يك لوح مخطوط فينيقى، اين ريشه شناسى با پيوند دادن كلمه حوّا به واژه حوت (hwt)، رب النوع مار فينيقيان، دوباره مطرح شد. <ref>اسكينر، ص85، پانويس20؛ <دايرةالمعارف جهانى يهود>؛ د.جودائيكا؛ د.دين و اخلاق، ذيل "Eve" </ref> يك شاهد ديگر، وجود قبيله ها يا خاندانهايى است كه نسب اوليه خود را به مارها مى رسانند. <ref>رجوع کنید به اسكينر، همانجا.</ref>
+
ریشه شناسى دیگرى، مبتنى بر شباهت آوایى واژه حوّا با واژه آرامى حیوى یا حِویا به معناى مار است. بنابراین ریشه شناسى، وجه تسمیه حوا این است که او در فریفتن آدم مانند مار عمل کرد؛ همانطور که مار موجب هلاکت حوّا شد، حوّا هم مارِ همسرش شد. به این ترتیب، برخى از محققان معاصر معتقدند که حوّا به معناى مار است و شواهدى نیز در سِفر پیدایش یافته اند مبنى بر این که زندگى روى زمین با مار آغاز شده، چنانکه در اسطوره آفرینش بابلى همه چیز از اژدهایى به نام تیامات به وجود آمده است. <ref>رجوع کنید به د.دین و اخلاق؛ <دایرةالمعارف یهود>، همانجاها؛ براى اطلاع بیشتر از این اسطوره و مقایسه آن با باب نخست سفر پیدایش رجوع کنید به هوک، ص۴۱ـ۴۵، ۱۰۶، ۱۱۹، ۱۴۱ـ۱۴۳.</ref>
  
به اين ترتيب، برخى از محققان معاصر معتقدند كه حوّا به معناى مار است و شواهدى نيز در سفر پيدايش يافته اند مبنى بر اين كه زندگى روى زمين با مار آغاز شده، چنانكه در اسطوره آفرينش بابلى همه چيز از اژدهايى به نام تيامات به وجود آمده است. <ref>رجوع کنید به د.دين و اخلاق؛ <دايرةالمعارف يهود>، همانجاها؛ براى اطلاع بيشتر از اين اسطوره و مقايسه آن با باب نخست سفر پيدايش رجوع کنید به هوك، ص41ـ45، 106، 119، 141ـ143.</ref>
+
در منابع واژه شناسى زبان عربى نیز درباره اشتقاق حوّاء اختلاف هست که ذیل دو ریشه «حوو» و «حوى» به آن اشاره کرده اند؛ در عین حال، حوّاء در نظر لغتشناسان اسم خاص است و در معناى آن بدون بیان هر گونه وجه و ارتباط لغوى، فقط عبارت «زوج آدم» را آورده اند.<ref>رجوع کنید به ابن سیده؛ فیروزآبادى؛ زَبیدى، ذیل «حوو»؛ ابن منظور، ذیل «حوى».</ref>
  
در منابع واژه شناسى زبان عربى نيز درباره اشتقاق حوّاء اختلاف هست كه ذيل دو ريشه «حوو» و «حوى» به آن اشاره كردهاند؛ در عين حال، حوّاء در نظر لغتشناسان اسم خاص است و در معناى آن بدون بيان هر گونه وجه و ارتباط لغوى، فقط عبارت «زوج آدم» را آورده اند. <ref>رجوع کنید به ابن سيده؛ فيروزآبادى؛ زَبيدى، ذيل «حوو»؛ ابن منظور، ذيل «حوى».</ref>
+
به طور کلى صورت نوشتارى واژه حَوّاء در زبان عربى در چند معناى اصلى یافت مى شود: یکى ذیل مادّه «ح و و» (دالّ بر سیاه شبیه به سبز یا قرمز مایل به سیاه)، مؤنث أحوى، صفت چیزى یا زنى که رنگ تیره و مایل به سیاه دارد؛<ref>ابن سیده؛ فیروزآبادى، همانجاها؛ طریحى، ذیل «حوو»؛ زبیدى، همانجا؛ قس ابن منظور که آن را ذیل «حوى» آورده است.</ref> دیگرى ذیل مادّه «ح ى ى» (با دو دلالت زندگى و مار) به معناى مارگیر.<ref>ابن سیده؛ فیروزآبادى، همانجاها؛ قس خلیلبن احمد، که آن را ذیل «حیو» آورده است.</ref> در فرهنگ عربى پیش از [[اسلام]] از نام حوّاء براى نامگذارى زنان استفاده مى شده است.<ref>رجوع کنید به هوروویتس، ص۱۰۹.</ref>  
  
به طور كلى صورت نوشتارى واژه حَوّاء در زبان عربى در چند معناى اصلى يافت مىشود: يكى ذيل مادّه «ح و و» (دالّ بر سياه شبيه به سبز يا قرمز مايل به سياه)، مؤنث أحوى، صفت چيزى يا زنى كه رنگ تيره و مايل به سياه دارد؛<ref>ابن سيده؛ فيروزآبادى، همانجاها؛ طريحى، ذيل «حوو»؛ زبيدى، همانجا؛ قس ابن منظور كه آن را ذيل «حوى» آورده است.</ref> ديگرى ذيل مادّه «ح ى ى» (با دو دلالت زندگى و مار) به معناى مارگير <ref>ابن سيده؛ فيروزآبادى، همانجاها؛ قس خليلبن احمد، كه آن را ذيل «حيو» آورده است.</ref> همچنين ابن منظور (همانجا) حَوّاء به همراه الف لام را نام يك اسب دانسته است. <ref>براى شاهد شعرى رجوع کنید به ذوالرُّمّه، ص231.</ref> در فرهنگ عربى پيش از اسلام از نام حوّاء براى نامگذارى زنان استفاده مى شده <ref>رجوع کنید به هوروويتس، ص109.</ref> و به گزارش ابن سعد (ج8، ص323ـ324)، نام همسر يكى از صحابيان پيامبر حوّاء بوده است. به نظر هوروويتس (همانجا)، اين كاربرد در فرهنگ عربى لزوماً برگرفته از نام حوّاء در فرهنگ يهودى ـ مسيحى نيست و ممكن است صرفاً مؤنث أحوى باشد. هر چند حوّاء به عنوان نام همسر آدم در شعرى از فرزدق (متوفى 110) آمده است. <ref>رجوع کنید به ابوعبيده، ج1، ص434.</ref>
+
==حوّا در قرآن و احادیث==
 +
در [[قرآن کریم]] واژه «حوّا» ذکر نشده و ذیل آیات راجع به [[حضرت آدم علیه السلام|حضرت آدم]] از حوّا با عنوان همسر آدم (زَوْجک) یاد شده است.<ref>رجوع کنید به [[سوره بقره]]: ۳۵؛ [[سوره اعراف]]: ۱۹؛ [[سوره طه]]: ۱۱۷.</ref> البته در [[احادیث]] و کتب تاریخى و [[تفسیر قرآن|تفسیرى]]، همسر آدم حوا نامیده شده و گفته شده این نامگذارى از آن رو بوده که حوّا مادر همه زندگان <ref>رجوع کنید به ابن سعد، ج۱، ص۳۹ـ۴۰، به نقل از ابن عباس.</ref> یا از حىّ (=موجود زنده، یعنى آدم) خلق شده است.<ref>طبرى، ذیل [[سوره بقره]]: ۳۵؛ ابن بابویه، ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، ج۱، ص۲، ۱۶؛ همو، ۱۳۶۱ش، ص۴۸؛ قس مجلسى، ج۱۱، ص۱۰۰ـ۱۰۱ که در این اشتقاق مناقشه کرده است؛ نیز رجوع کنید به بخش قبلى مقاله.</ref>  
  
==حوا در '''سنّت اسلامى'''==
+
در قرآن کریم از آفرینش حوّا سخنى به میان نیامده است، اما تأکید شده است که آدم از خاک آفریده شد<ref>[[سوره آل عمران]]: ۵۹؛ [[سوره حجر]]: ۲۸؛ [[سوره ص]]: ۷۱؛ نیز رجوع کنید به [[سوره اعراف]]: ۱۲؛ [[سوره اسراء]]: ۶۱.</ref> و نیز آمده: «[خدا] شما را از نفسى واحد خلق کرد و جفتش را از او آفرید».<ref>[[سوره نساء]]: ۱؛ [[سوره اعراف]]: ۱۸۹؛ [[سوره زمر]]: ۶.</ref> عموم مفسران متقدم بر این عقیده اند که در این آیات منظور از نفس، آدم و منظور از زوج حوّاست و بنابر روایات خدا او را از یکى از دنده هاى آدم<ref>رجوع کنید به ابن ماجه، ج۱، ص۱۷۵؛ قمى، ذیل [[سوره نساء]]: ۱؛ ابن بابویه، ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، ج۲، ص۴۷۱.</ref> یا از زیاده خاکى که آدم را از آن خلق کرده بود،<ref>رجوع کنید به عیاشى، ذیل [[سوره نساء]]: ۱؛ ابن بابویه، ۱۴۱۷، ص۲۵۹ـ۲۶۰.</ref> آفرید. <ref>نیز رجوع کنید به طوسى؛ زمخشرى؛ طبرسى؛ فخررازى، ذیل آیات.</ref>
در [[قرآن كريم]] واژه حوا ذكر نشده و ذيل آيات راجع به حضرت آدم از حوّا با عنوان همسر آدم (زَوْجكَ) ياد شده است.<ref>رجوع کنید به [[سوره بقره]]: 35؛ [[سوره اعراف]]: 19؛ [[سوره طه]]: 117.</ref> البته در [[احاديث]] و كتب تاريخى و تفسيرى، همسر آدم حوا ناميده شده و گفته شده اين نامگذارى از آن رو بوده كه حوّا مادر همه زندگان <ref>رجوع کنید به ابن سعد، ج1، ص39ـ40، به نقل از ابن عباس.</ref> يا از حىّ (=موجود زنده، يعنى آدم) خلق شده است. <ref>طبرى، ذيل [[سوره بقره]]: 35؛ ابن بابويه، 1385ـ1386، ج1، ص2، 16؛ همو، 1361ش، ص48؛ قس مجلسى، ج11، ص100ـ101 كه در اين اشتقاق مناقشه كرده است؛ نيز رجوع کنید به بخش قبلى مقاله.</ref> همچنين در روايتى، آدم حوّا را أثّا ناميد كه در زبان نبطى به معناى زن است. <ref>رجوع کنید به ابن سعد، ج1، ص39 به نقل از مجاهد؛ قس بخش قبلى مقاله، ايشاه در زبان عبرى و آرامى؛ نيز رجوع کنید به د.اسلام، چاپ دوم، ذيل مادّه؛ اسپلبرگ، ص312، 322، يادداشت 27.</ref>
 
  
در [[قرآن كريم]] از آفرينش حوّا سخنى به ميان نيامده است. بنابر آيات قرآن، آدم و همسرش به خواست خدا در [[بهشت]] ساكن شدند. آنها مى توانستند از هر خوراكى در بهشت استفاده كنند، جز ميوه يك درخت و در صورت نزديك شدن به آن درخت از ظالمان محسوب مى شدند. شيطان هر دوى آنها را فريب داد و آنها ميوه ممنوعه را خوردند. در پى آن بدي هاى آنها بر يكديگر پديدار شد و آنها كوشيدند با برگهاى بهشتى خود را بپوشانند. سپس از خدا خواستند كه آنها را ببخشد. خدا نيز به آنها گفت كه بايد به زمين بروند و در آنجا زندگى كنند تا اين كه بميرند و از آنجا خارج شوند. <ref>[[سوره بقره]]: 35ـ38؛ [[سوره اعراف]]: 19ـ25؛ [[سوره طه]]: 115ـ123؛ رجوع کنید به آدم.</ref>
+
به نظر برخى مفسران، مراد این آیات آن است که خدا جفت آدم را از جنس او آفرید، همانطور که در آیات دیگر عبارت «مِن أنفسکم»<ref>رجوع کنید به [[سوره توبه]]: ۱۲۸؛ [[سوره نحل]]: ۷۲؛ [[سوره روم]]: ۲۱؛ [[سوره شورى]]: ۱۱.</ref> به همین معناست. به علاوه این تفاسیر با ادامه آیه ۱۸۹ [[سوره اعراف]] که مى گوید «تا بدان آرام گیرد»، سازگارتر است زیرا هر کس به همجنس خود متمایل است و بدان انس مى گیرد.<ref>شریف رضى، ص۳۰۸ـ۳۰۹، به نقل از ابوالعباس مبرد؛ زمخشرى، ذیل [[سوره اعراف]]: ۱۸۹؛ فخررازى، ذیل [[سوره نساء]]: ۱، به نقل از ابومسلم بحر اصفهانى، [[سوره اعراف]]: ۱۸۹؛ نیز رجوع کنید به طباطبائى، ذیل [[سوره نساء]]: ۱؛ سبحانى، ج۱، ص۹۲ـ۹۳.</ref> برخى از معاصران گفته اند که مراد از نفس واحد آدم ابوالبشر نیست بلکه منظور از آن، اصل و منشأ خلقت انسان (اعم از مرد و زن) است و نتیجه گرفته اند که زن و مرد، هر دو از گوهرى واحد آفریده شده اند.<ref>رجوع کنید به رشیدرضا، ذیل [[سوره نساء]]: ۱؛ جوادى آملى، ص۴۲ـ۴۴؛ براى رد این دیدگاه رجوع کنید به طباطبائى، همانجا.</ref>
  
در [[قرآن]] تأكيد شده است كه آدم از خاك آفريده شد <ref>[[سوره آل عمران]]: 59؛ [[سوره حجر]]: 28؛ [[سوره ص]]: 71؛ نيز رجوع کنید به [[سوره اعراف]]: 12؛ [[سوره اسراء]]: 61.</ref> و نيز آمده: «[خدا] شما را از نفسى واحد خلق كرد و جفتش را از او آفريد». <ref>[[سوره نساء]]: [[سوره اعراف]]: 189؛ [[سوره زمر]]: 6.</ref>
+
بنابر آیات قرآن، آدم و همسرش به خواست خدا در [[بهشت]] ساکن شدند. آنها مى توانستند از هر خوراکى در بهشت استفاده کنند، جز میوه یک درخت و در صورت نزدیک شدن به آن درخت از ظالمان محسوب مى شدند. [[شیطان|شیطان]] هر دوى آنها را فریب داد و آنها میوه ممنوعه را خوردند. در پى آن بدی هاى آنها بر یکدیگر پدیدار شد و آنها کوشیدند با برگهاى بهشتى خود را بپوشانند. سپس از خدا خواستند که آنها را ببخشد. خدا نیز به آنها گفت که باید به زمین بروند و در آنجا زندگى کنند.<ref>[[سوره بقره]]: ۳۵ـ۳۸؛ [[سوره اعراف]]: ۱۹ـ۲۵؛ [[سوره طه]]: ۱۱۵ـ۱۲۳.</ref>
  
عموم مفسران متقدم بر اين عقيده اند كه در اين آيات منظور از نفس، آدم و منظور از زوج حوّاست و بنابر روايات خدا او را از يكى از دنده هاى آدم <ref>رجوع کنید به ابن ماجه، ج1، ص175؛ قمى، ذيل [[سوره نساء]]: 1؛ ابن بابويه، 1385ـ1386، ج2، ص471.</ref> يا از زياده خاكى كه آدم را از آن خلق كرده بود،<ref>رجوع کنید به عياشى، ذيل [[سوره نساء]]: 1؛ ابن بابويه، 1417، ص259ـ260.</ref> آفريد. <ref>نيز رجوع کنید به طوسى؛ زمخشرى؛ طبرسى؛ فخررازى، ذيل آيات.</ref>
+
در [[قرآن]] هیچ اشاره اى به نقش حوّا در نخستین [[گناه]] آدم نشده است. بنابر عهد عتیق (سفر پیدایش، ۳: ۱ـ۷) مار، حوا را و او نیز آدم را فریب داد، در حالى که به گفته قرآن، شیطان هر دوى آنها را [[وسوسه]] کرد.<ref>[[سوره بقره]]: ۳۶؛ [[سوره اعراف]]: ۲۰.</ref> حتى در [[آیه 120 سوره طه|آیه ۱۲۰ سوره طه]] فقط از گفتگوى شیطان با آدم و وسوسه او سخن گفته شده و شیطان مستقیماً به او خطاب کرده است اما در این آیه به این که خطاب شیطان به حوّا بوده، اشاره اى نشده است. بنابراین در حالى که در سنّت یهودى ـ مسیحى، حوّا شخصیتى فریب خورده و گمراه کننده معرفى شده است، در قرآن، آدم و حوّا هر دو به یک اندازه مسئول شناخته شده و به عنوان نخستین زوج بشرى به اخراج از بهشت محکوم شده اند.<ref>عبدالحلیم، ص۱۲۹؛ قس د.اسلام، چاپ اول، ذیل مادّه؛ نیز براى تحلیلى متفاوت در این باره رجوع کنید به اسپلبرگ، ص۳۰۷.</ref> هر چند در [[حدیث|احادیث]] تفسیرى، درباره جزئیات وسوسه شیطان و نقش حوّا در رانده شدن خود و همسرش از بهشت مطالبى آمده،<ref>رجوع کنید به طبرى، جامع، ذیل [[سوره بقره]]: ۳۶؛ قس یعقوبى، ج۱، ص۵ـ۶ که این ماجرا را بدون تأکید بر نقش منفى حوا بازمى گوید.</ref> که ظاهراً برگرفته از داستان مذکور در سفر پیدایش در عهد عتیق است.<ref>رجوع کنید به طباطبائى، ج۱، ص۱۴۰.</ref>  
 
 
به نظر برخى مفسران، مراد اين آيات آن است كه خدا جفت آدم را از جنس او آفريد، همان طور كه در آيات ديگر عبارت «من أنفسكم» <ref>رجوع کنید به [[سوره توبه]]: 128؛ [[سوره نحل]]: 72؛ [[سوره روم]]: 21؛ [[سوره شورى]]: 11.</ref> به همين معناست.
 
 
 
به علاوه اين تفاسير با ادامه آيه 189 [[سوره اعراف]] كه مى گويد «تا بدان آرام گيرد»، سازگارتر است زيرا هر كس به همجنس خود متمايل است و بدان انس مى گيرد.<ref>شريف رضى، ص308ـ309، به نقل از ابوالعباس مبرد؛ زمخشرى، ذيل [[سوره اعراف]]: 189؛ فخررازى، ذيل [[سوره نساء]]: 1، به نقل از ابومسلم بحر اصفهانى، [[سوره اعراف]]: 189؛ نيز رجوع کنید به طباطبائى، ذيل [[سوره نساء]]: 1؛ سبحانى، ج1، ص92ـ93.</ref>
 
 
 
برخى از معاصران گفته اند كه مراد از نفس واحد آدم ابوالبشر نيست بلكه منظور از آن، اصل و منشأ خلقت انسان (اعم از مرد و زن) است و نتيجه گرفته اند كه زن و مرد، هر دو از گوهرى واحد آفريده شده اند. <ref>رجوع کنید به رشيدرضا، ذيل [[سوره نساء]]: 1؛ جوادى آملى، ص42ـ44؛ براى رد اين ديدگاه رجوع کنید به طباطبائى، همانجا.</ref>
 
 
 
بعضى نيز با تكيه بر نظريه هاى زيست شناختى جديد، نفس واحد را نخستين جاندارى دانسته اند كه نوع بشر از آن نشئت گرفته است. اين جاندار در ابتدا به صورت غيرجنسى توليدمثل كرد و بعد با جاندار مؤنثى كه از خود او به وجود آمد، جفتگيرى كرد و نسل انسان را به وجود آورد بنابراين ديدگاه، در مرحله نخست تكامل انسان، جفت او مستقلا آفريده نشد بلكه جفت ساز خودش به وجود آمد بنابراين توليدمثل انسان در نخستين مرحله، توليدمثل جنسى نبود.
 
 
 
علاوه بر اين ارتباط مستقيم جنسيت نوزادان به پدر (و نه مادر)، نيز حاكى از اين واقعيت است كه همجنس مرد و همجنس زن از يك نفس، يعنى از مرد پديد آمده اند.<ref>رجوع کنید به رشيدرضا، همانجا؛ د.ا.د.ترك، ذيل مادّه، به نقل از سليمان آتش؛ براى ديدگاهى مشابه رجوع کنید به بهبودى، 1376ش، ص286ـ292؛ همو، 1378ش، ج1، ص287ـ289؛ براى تفسيرى مشابه از سفر پيدايش، 27:1 رجوع کنید به اسكينر، ص33؛ نيز براى تفصيل بيشتر در اين باره رجوع کنید به آدم؛ تكامل.</ref>
 
 
 
در [[قرآن]] هيچ اشاره اى به نقش حوّا در نخستين گناه آدم نشده است. بنابر عهد عتيق (سفر پيدايش، 3: 1ـ7) مار، حوا را و او نيز آدم را فريب داد، در حالى كه به گفته قرآن، شيطان هر دوى آنها را وسوسه كرد. <ref>[[سوره بقره]]: 36؛ [[سوره اعراف]]: 20.</ref> حتى در آيه 120 [[سوره طه]] فقط از گفتگوى شيطان با آدم و وسوسه او سخن گفته شده و شيطان مستقيماً به او خطاب كرده است اما در اين آيه به اين كه خطاب شيطان به حوّا بوده، اشارهاى نشده است بنابراين در حالى كه در سنّت يهودى ـ مسيحى، حوّا شخصيتى فريب خورده و گمراه كننده معرفى شده است. در قرآن، آدم و حوّا هر دو به يك اندازه مسئول شناخته شده و به عنوان نخستين زوج بشرى به اخراج از بهشت محكوم شده اند.<ref>عبدالحليم، ص129؛ قس د.اسلام، چاپ اول، ذيل مادّه؛ نيز براى تحليلى متفاوت در اين باره رجوع کنید به اسپلبرگ، ص307.</ref>
 
 
 
هر چند در احاديث تفسيرى، درباره جزئيات وسوسه شيطان و نقش حوّا در رانده شدن خود و همسرش از بهشت مطالبى آمده <ref>رجوع کنید به طبرى، جامع، ذيل [[سوره بقره]]: 36؛ قس يعقوبى، ج1، ص5ـ6 كه اين ماجرا را بدون تأكيد بر نقش منفى حوا بازمى گويد.</ref> كه ظاهراً برگرفته از داستان مذكور در سفر پيدايش در عهد عتيق است. <ref>رجوع کنید به طباطبائى، ج1، ص140.</ref> همچنين در حديثى با قيد نام حوّا آمده: «اگر حوّا نبود، جنس زن به شوهرش خيانت نمى كرد». <ref>بخارى، ج4، ص126؛ مسلم بن حجاج، ج4، ص179.</ref> كه مراد از خيانت، نقش حوّا در نخستين گناه آدم دانسته شده است. <ref>رجوع کنید به نَووَى، ج10، ص59؛ ابن حجر عسقلانى، ج6، ص261.</ref> همچنين روايتى بر وسوسه شدن حوّا پس از اخراج از بهشت دلالت دارد بنابراين روايت، حوّا باردار مىشد ولى بچه اش زنده نمى ماند. شيطان (كه حارث ناميده مى شد) نزد وى آمد و او را وسوسه كرد كه بچه را عبدالحارث بنامد تا زنده بماند. آنان نيز چنين كردند در حالى كه اين وسوسه اى شيطانى بود. <ref>رجوع کنید به ابن حنبل، ج5، ص11؛ ترمذى، ج4، ص332؛ نيز براى گونه هاى ديگرى از روايت رجوع کنید به ابن سعد، ج1، ص37ـ38؛ طبرى، جامع، ذيل [[سوره اعراف]]: 190؛ همو، تاريخ، ج1، ص148ـ150؛ قمى، ذيل [[سوره اعراف]]: 190.</ref> بنابراين روايت، حوّا دوباره موجب فريب آدم شد.<ref>براى نقدها يا تأويلات عالمان شيعه و سنّى رجوع کنید به علم الهدى، ص29ـ34؛ طبرسى؛ فخررازى، ذيل [[سوره اعراف]]: 190؛ نيز رجوع کنید به مجلسى، ج11، ص249ـ256 كه صدور اين روايات از امامان شيعه را از روى [[تقيه]] دانسته است؛ نيز رجوع کنید به طباطبائى، ذيل [[سوره اعراف]]: 190 كه اين روايت و نظاير آن را جعلى يا از اسرائيليات دانسته است؛ براى تحليل محتوايى اين روايت رجوع کنید به اسپلبرگ، ص314ـ319.</ref>
 
 
 
با اين كه در منابع حديثى شيعه و سنّى، روايات معدودى درباره حوا آمده است، در كتابهاى تاريخ، تراجم و قصص انبيا رواياتى فراوان، گوناگون و غالباً از گونه اسرائيليات ديده مى شود. <ref>رجوع کنید به د.اسلام، چاپ دوم، همانجا؛ براى بحث تحقيقى درباره منابع يهودى مورد استفاده مورخان مسلمان رجوع کنید به ادنگ، ص 23ـ69، 110ـ138؛ براى نمونه هاى مربوط به ماجراى حوّا رجوع کنید به همان، ص38، 117ـ118؛ براى مباحث تطبيقى يا تحليل تفصيلى در اين باره رجوع کنید به اسپلبرگ، ص307ـ314؛ آمال محمد عبدالرحمان ربيع، ص106ـ108؛ قاسمى، ص240ـ262.</ref> بنابراين روايات، هنگامى كه خدا حضرت آدم را در بهشت ساكن كرد، وى تنها بود. سپس خدا او را به خوابى عميق فرو برد و حوّا را از يكى از دنده هاى پهلوى چپش خلق كرد. در طول اين عمل، آدم هيچ دردى حس نكرد زيرا در غير اين صورت ميلى به زن نمى داشت. سپس بر حوّا لباسهاى بهشتى پوشاندند، وى را آراستند و بالاى سر آدم نشاندند. آدم پس از بيدار شدن او را ديد و وى را حوّا ناميد. در جواب سؤال ملائك نيز گفت كه حوّا يك زن است و چون از موجود زنده آفريده شده، نام حوّا را براى او برگزيده است و هنگامى كه از وى سبب خلقت حوّا را پرسيدند، جواب داد: براى اين كه هر دو جنس در كنار هم به آرامش برسند. آدم از خاك خلق شده است و حوّا از گوشت، از اين رو مردها هر چه پا به سن مى گذارند زيباتر و زنان با مرور ايام زشتتر مى شوند.
 
 
 
همچنانكه گفته شده چون مرد از خاك آفريده شده، همتش معطوف به خاك (و آبادانى آن) است، حال آنكه زن از مرد خلق شده و شوق او معطوف به مرد است. در همين منابع آمده است كه آدم و حوّا در بهشت در ناز و نعمت بودند، اما ابليس كه از دهان مار سخن مى گفت با كمك طاووس آنها را فريب داد و ميوه ممنوعه (جاودانگى) را ابتدا حوّا و سپس آدم خورد. در روايتى آمده است تا زمانى كه آدم عقل سليم داشت از ميوه ممنوعه نخورد، ازاين رو حوّا به او شراب نوشاند و سپس او را نزد درخت برد و وادار به خوردن از ميوه آن نمود.
 
 
 
آدم و حوّا در پى تخلف از امر الهى و خوردن ميوه ممنوعه، محكوم و از بهشت رانده شدند. علاوه بر جزاهاى مشترك به حوّا و سپس همه زنان پس از او جزاهاى بسيار ديگرى از جمله عادت ماهانه، حاملگى و درد زايمان داده شد. پس از رانده شدن از بهشت، آدم در هند و حوّا در جده فرود آمد و پس از توبه، در عرفات با يكديگر ملاقات كردند.
 
 
 
آنان بعضى از مناسك حج را به جاى آوردند و حوّا براى نخستين بار حيض شد. آدم پايش را بر زمين كوبيد و آب زمزم جارى شد و حوّا با آن غسل كرد. حوّا از بيست بار وضع حمل چهل بچه به دنيا آورد. او يك سال پس از آدم درگذشت و در جوارش به خاك سپرده شد. <ref>رجوع کنید به ابن هشام، ص14ـ26؛ ابن قتيبه، ص15؛ طبرى، تاريخ، ج1، ص103ـ109؛ ثعلبى، ص25ـ41؛ ابن عساكر، ج69، ص101ـ111؛ ابن اثير، الكامل، ج1، ص32ـ53؛ قس مجلسى، ج11، ص99ـ122، 160ـ197، 204ـ249، 268ـ269 شامل مجموعه روايات شيعى در اين باره؛ نيز رجوع کنید به آدم؛ نيز براى تحليل اسطوره شناختى اين روايات رجوع کنید به امامى، ص239ـ250.</ref> درباره مدفن آدم و حوا اختلاف هست. قبرى در جده به حوا منسوب بود كه حكومت سعودى آن را تخريب كرد.<ref>رجوع کنید به جده؛ د.ا.د.ترك، ذيل "Cidde"</ref>
 
  
 +
آدم و حوّا در پى تخلف از امر الهى و خوردن میوه ممنوعه، محکوم و از بهشت رانده شدند. پس از رانده شدن از بهشت، آدم در هند و حوّا در [[جدّه]] فرود آمد و پس از [[توبه]]، در [[عرفات]] با یکدیگر ملاقات کردند. آنان بعضى از مناسک [[حج]] را به جاى آوردند و حوّا براى نخستین بار حیض شد. آدم پایش را بر زمین کوبید و آب زمزم جارى شد و حوّا با آن [[غسل]] کرد. حوّا از بیست بار وضع حمل چهل بچه به دنیا آورد. او یک سال پس از آدم درگذشت و در جوارش به خاک سپرده شد.<ref>رجوع کنید به ابن هشام، ص۱۴ـ۲۶؛ ابن قتیبه، ص۱۵؛ طبرى، تاریخ، ج۱، ص۱۰۳ـ۱۰۹؛ ثعلبى، ص۲۵ـ۴۱؛ ابن عساکر، ج۶۹، ص۱۰۱ـ۱۱۱؛ ابن اثیر، الکامل، ج۱، ص۳۲ـ۵۳؛ قس مجلسى، ج۱۱، ص۹۹ـ۱۲۲.</ref> درباره مدفن آدم و حوا اختلاف هست. قبرى در جدّه به حوا منسوب بود که حکومت سعودى آن را تخریب کرد.<ref>رجوع کنید به جده؛ د.ا.د.ترک، ذیل "Cidde"</ref>
 
==پانویس==
 
==پانویس==
{{پانویس}}
+
<references />
 
 
 
==منابع==
 
==منابع==
* دانشنامه جهان اسلام، جلد 14، ذیل مدخل ''حوّا'' از سيد على آقایی (با تلخیص)، در دسترس در  پایگاه دانشنامه جهان اسلام.
+
*[[دانشنامه جهان اسلام (کتاب)|دانشنامه جهان اسلام]]، جلد ۱۴، مدخل "حوّا" از سید على آقایی (با تلخیص).
 
 
 
{{قرآن}}
 
{{قرآن}}
 
 
[[رده:زنان مطرح شده در قرآن]]
 
[[رده:زنان مطرح شده در قرآن]]
 
[[رده:قصه‌های قرآنی]]
 
[[رده:قصه‌های قرآنی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۲۱

حضرت حَوّا، نخستین زن، همسر حضرت آدم علیه السلام و مادر نسل بشر است. آدم و حوّا در پى وسوسه شیطان و خوردن میوه ممنوعه، از بهشت رانده شدند.

واژه شناسى

نام «حوّا» در عهد عتیق به عبرى به صورت «حَوّاه» آمده است.[۱] این واژه در ترجمه یونانىِ تورات، Evα و در لاتینى، Heva بوده و از لاتینى نیز به صورت Eve وارد زبانهاى غربى شده است.[۲] درباره ریشه شناسى واژه حوا اختلاف هست؛ چنان که نُه ریشه محتمل براى آن ذکر کرده اند.[۳]

بنابر عهد عتیق، حضرت آدم همسر خود را حوّا نامید، ازآن رو که او مادر همه زندگان است. بدین ترتیب، واژه حوّا باید به معناى زندگى و مشتق از مادّه حاوا ــ صورت کهنتر مادّه عبرى حایاه و عربى آن (حَىَّ)ــ به معناى زیستن و زندگى بخشیدن باشد.[۴] یا ممکن است تغییریافته کلمه حَیاه (به معناى حىّ) باشد؛[۵]

بنابراین واژه حوّا باید نخست متضمن معناى حیات و سپس منبع حیات، یعنى مادر باشد. البته در این اشتقاق تردیدهایى هم وجود دارد، از جمله این که ظاهراً ساخت واژه حوّا عبرى نیست و معناى آن نیز با ریشه شناسى پیشنهاد شده در عهد قدیم ناهماهنگ است زیرا همه زندگان حیوانات را نیز شامل مى شود ولى در اینجا به نوع بشر محدود شده است.[۶]

ریشه شناسى دیگرى، مبتنى بر شباهت آوایى واژه حوّا با واژه آرامى حیوى یا حِویا به معناى مار است. بنابراین ریشه شناسى، وجه تسمیه حوا این است که او در فریفتن آدم مانند مار عمل کرد؛ همانطور که مار موجب هلاکت حوّا شد، حوّا هم مارِ همسرش شد. به این ترتیب، برخى از محققان معاصر معتقدند که حوّا به معناى مار است و شواهدى نیز در سِفر پیدایش یافته اند مبنى بر این که زندگى روى زمین با مار آغاز شده، چنانکه در اسطوره آفرینش بابلى همه چیز از اژدهایى به نام تیامات به وجود آمده است. [۷]

در منابع واژه شناسى زبان عربى نیز درباره اشتقاق حوّاء اختلاف هست که ذیل دو ریشه «حوو» و «حوى» به آن اشاره کرده اند؛ در عین حال، حوّاء در نظر لغتشناسان اسم خاص است و در معناى آن بدون بیان هر گونه وجه و ارتباط لغوى، فقط عبارت «زوج آدم» را آورده اند.[۸]

به طور کلى صورت نوشتارى واژه حَوّاء در زبان عربى در چند معناى اصلى یافت مى شود: یکى ذیل مادّه «ح و و» (دالّ بر سیاه شبیه به سبز یا قرمز مایل به سیاه)، مؤنث أحوى، صفت چیزى یا زنى که رنگ تیره و مایل به سیاه دارد؛[۹] دیگرى ذیل مادّه «ح ى ى» (با دو دلالت زندگى و مار) به معناى مارگیر.[۱۰] در فرهنگ عربى پیش از اسلام از نام حوّاء براى نامگذارى زنان استفاده مى شده است.[۱۱]

حوّا در قرآن و احادیث

در قرآن کریم واژه «حوّا» ذکر نشده و ذیل آیات راجع به حضرت آدم از حوّا با عنوان همسر آدم (زَوْجک) یاد شده است.[۱۲] البته در احادیث و کتب تاریخى و تفسیرى، همسر آدم حوا نامیده شده و گفته شده این نامگذارى از آن رو بوده که حوّا مادر همه زندگان [۱۳] یا از حىّ (=موجود زنده، یعنى آدم) خلق شده است.[۱۴]

در قرآن کریم از آفرینش حوّا سخنى به میان نیامده است، اما تأکید شده است که آدم از خاک آفریده شد[۱۵] و نیز آمده: «[خدا] شما را از نفسى واحد خلق کرد و جفتش را از او آفرید».[۱۶] عموم مفسران متقدم بر این عقیده اند که در این آیات منظور از نفس، آدم و منظور از زوج حوّاست و بنابر روایات خدا او را از یکى از دنده هاى آدم[۱۷] یا از زیاده خاکى که آدم را از آن خلق کرده بود،[۱۸] آفرید. [۱۹]

به نظر برخى مفسران، مراد این آیات آن است که خدا جفت آدم را از جنس او آفرید، همانطور که در آیات دیگر عبارت «مِن أنفسکم»[۲۰] به همین معناست. به علاوه این تفاسیر با ادامه آیه ۱۸۹ سوره اعراف که مى گوید «تا بدان آرام گیرد»، سازگارتر است زیرا هر کس به همجنس خود متمایل است و بدان انس مى گیرد.[۲۱] برخى از معاصران گفته اند که مراد از نفس واحد آدم ابوالبشر نیست بلکه منظور از آن، اصل و منشأ خلقت انسان (اعم از مرد و زن) است و نتیجه گرفته اند که زن و مرد، هر دو از گوهرى واحد آفریده شده اند.[۲۲]

بنابر آیات قرآن، آدم و همسرش به خواست خدا در بهشت ساکن شدند. آنها مى توانستند از هر خوراکى در بهشت استفاده کنند، جز میوه یک درخت و در صورت نزدیک شدن به آن درخت از ظالمان محسوب مى شدند. شیطان هر دوى آنها را فریب داد و آنها میوه ممنوعه را خوردند. در پى آن بدی هاى آنها بر یکدیگر پدیدار شد و آنها کوشیدند با برگهاى بهشتى خود را بپوشانند. سپس از خدا خواستند که آنها را ببخشد. خدا نیز به آنها گفت که باید به زمین بروند و در آنجا زندگى کنند.[۲۳]

در قرآن هیچ اشاره اى به نقش حوّا در نخستین گناه آدم نشده است. بنابر عهد عتیق (سفر پیدایش، ۳: ۱ـ۷) مار، حوا را و او نیز آدم را فریب داد، در حالى که به گفته قرآن، شیطان هر دوى آنها را وسوسه کرد.[۲۴] حتى در آیه ۱۲۰ سوره طه فقط از گفتگوى شیطان با آدم و وسوسه او سخن گفته شده و شیطان مستقیماً به او خطاب کرده است اما در این آیه به این که خطاب شیطان به حوّا بوده، اشاره اى نشده است. بنابراین در حالى که در سنّت یهودى ـ مسیحى، حوّا شخصیتى فریب خورده و گمراه کننده معرفى شده است، در قرآن، آدم و حوّا هر دو به یک اندازه مسئول شناخته شده و به عنوان نخستین زوج بشرى به اخراج از بهشت محکوم شده اند.[۲۵] هر چند در احادیث تفسیرى، درباره جزئیات وسوسه شیطان و نقش حوّا در رانده شدن خود و همسرش از بهشت مطالبى آمده،[۲۶] که ظاهراً برگرفته از داستان مذکور در سفر پیدایش در عهد عتیق است.[۲۷]

آدم و حوّا در پى تخلف از امر الهى و خوردن میوه ممنوعه، محکوم و از بهشت رانده شدند. پس از رانده شدن از بهشت، آدم در هند و حوّا در جدّه فرود آمد و پس از توبه، در عرفات با یکدیگر ملاقات کردند. آنان بعضى از مناسک حج را به جاى آوردند و حوّا براى نخستین بار حیض شد. آدم پایش را بر زمین کوبید و آب زمزم جارى شد و حوّا با آن غسل کرد. حوّا از بیست بار وضع حمل چهل بچه به دنیا آورد. او یک سال پس از آدم درگذشت و در جوارش به خاک سپرده شد.[۲۸] درباره مدفن آدم و حوا اختلاف هست. قبرى در جدّه به حوا منسوب بود که حکومت سعودى آن را تخریب کرد.[۲۹]

پانویس

  1. رجوع کنید به سفر پیدایش، ۲۰:۳.
  2. اسکینر، ص۸۵؛ کولر و باومگارتنر، ص۲۸۰؛ د.دین و اخلاق، ذیل "Eve"
  3. رجوع کنید به کولر و باومگارتنر، ص۲۸۰ـ۲۸۱.
  4. گزنیوس، ص cclxiv-cclxii، cclxxiv-cclxxiii؛ د. دین و اخلاق، همانجا؛ <دانشنامه معیار کتاب مقدس>، ذیل "Eve"
  5. گزنیوس، ص cclxiv،cclxxiv ؛ کولر و باومگارتنر، همانجا.
  6. همانجا؛ نیز رجوع کنید به <دایرةالمعارف یهود>، ذیل "Eve"
  7. رجوع کنید به د.دین و اخلاق؛ <دایرةالمعارف یهود>، همانجاها؛ براى اطلاع بیشتر از این اسطوره و مقایسه آن با باب نخست سفر پیدایش رجوع کنید به هوک، ص۴۱ـ۴۵، ۱۰۶، ۱۱۹، ۱۴۱ـ۱۴۳.
  8. رجوع کنید به ابن سیده؛ فیروزآبادى؛ زَبیدى، ذیل «حوو»؛ ابن منظور، ذیل «حوى».
  9. ابن سیده؛ فیروزآبادى، همانجاها؛ طریحى، ذیل «حوو»؛ زبیدى، همانجا؛ قس ابن منظور که آن را ذیل «حوى» آورده است.
  10. ابن سیده؛ فیروزآبادى، همانجاها؛ قس خلیلبن احمد، که آن را ذیل «حیو» آورده است.
  11. رجوع کنید به هوروویتس، ص۱۰۹.
  12. رجوع کنید به سوره بقره: ۳۵؛ سوره اعراف: ۱۹؛ سوره طه: ۱۱۷.
  13. رجوع کنید به ابن سعد، ج۱، ص۳۹ـ۴۰، به نقل از ابن عباس.
  14. طبرى، ذیل سوره بقره: ۳۵؛ ابن بابویه، ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، ج۱، ص۲، ۱۶؛ همو، ۱۳۶۱ش، ص۴۸؛ قس مجلسى، ج۱۱، ص۱۰۰ـ۱۰۱ که در این اشتقاق مناقشه کرده است؛ نیز رجوع کنید به بخش قبلى مقاله.
  15. سوره آل عمران: ۵۹؛ سوره حجر: ۲۸؛ سوره ص: ۷۱؛ نیز رجوع کنید به سوره اعراف: ۱۲؛ سوره اسراء: ۶۱.
  16. سوره نساء: ۱؛ سوره اعراف: ۱۸۹؛ سوره زمر: ۶.
  17. رجوع کنید به ابن ماجه، ج۱، ص۱۷۵؛ قمى، ذیل سوره نساء: ۱؛ ابن بابویه، ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، ج۲، ص۴۷۱.
  18. رجوع کنید به عیاشى، ذیل سوره نساء: ۱؛ ابن بابویه، ۱۴۱۷، ص۲۵۹ـ۲۶۰.
  19. نیز رجوع کنید به طوسى؛ زمخشرى؛ طبرسى؛ فخررازى، ذیل آیات.
  20. رجوع کنید به سوره توبه: ۱۲۸؛ سوره نحل: ۷۲؛ سوره روم: ۲۱؛ سوره شورى: ۱۱.
  21. شریف رضى، ص۳۰۸ـ۳۰۹، به نقل از ابوالعباس مبرد؛ زمخشرى، ذیل سوره اعراف: ۱۸۹؛ فخررازى، ذیل سوره نساء: ۱، به نقل از ابومسلم بحر اصفهانى، سوره اعراف: ۱۸۹؛ نیز رجوع کنید به طباطبائى، ذیل سوره نساء: ۱؛ سبحانى، ج۱، ص۹۲ـ۹۳.
  22. رجوع کنید به رشیدرضا، ذیل سوره نساء: ۱؛ جوادى آملى، ص۴۲ـ۴۴؛ براى رد این دیدگاه رجوع کنید به طباطبائى، همانجا.
  23. سوره بقره: ۳۵ـ۳۸؛ سوره اعراف: ۱۹ـ۲۵؛ سوره طه: ۱۱۵ـ۱۲۳.
  24. سوره بقره: ۳۶؛ سوره اعراف: ۲۰.
  25. عبدالحلیم، ص۱۲۹؛ قس د.اسلام، چاپ اول، ذیل مادّه؛ نیز براى تحلیلى متفاوت در این باره رجوع کنید به اسپلبرگ، ص۳۰۷.
  26. رجوع کنید به طبرى، جامع، ذیل سوره بقره: ۳۶؛ قس یعقوبى، ج۱، ص۵ـ۶ که این ماجرا را بدون تأکید بر نقش منفى حوا بازمى گوید.
  27. رجوع کنید به طباطبائى، ج۱، ص۱۴۰.
  28. رجوع کنید به ابن هشام، ص۱۴ـ۲۶؛ ابن قتیبه، ص۱۵؛ طبرى، تاریخ، ج۱، ص۱۰۳ـ۱۰۹؛ ثعلبى، ص۲۵ـ۴۱؛ ابن عساکر، ج۶۹، ص۱۰۱ـ۱۱۱؛ ابن اثیر، الکامل، ج۱، ص۳۲ـ۵۳؛ قس مجلسى، ج۱۱، ص۹۹ـ۱۲۲.
  29. رجوع کنید به جده؛ د.ا.د.ترک، ذیل "Cidde"

منابع

قرآن
متن و ترجمه قرآن
اوصاف قرآن (اسامی و صفات قرآن، اعجاز قرآن، عدم تحریف در قرآن)
اجزاء قرآن آیه، سوره، جزء، حزب، حروف مقطعه
ترجمه و تفسیر قرآن تاریخ تفسیر، روشهای تفسیری قرآن، سیاق آیات، اسرائیلیات، تاویل، فهرست تفاسیر شیعه، فهرست تفاسیر اهل سنت، ترجمه های قرآن
علوم قرآنی تاریخ قرآن: نزول قرآن، جمع قرآن، شان نزول، کاتبان وحی، قراء سبعه
دلالت الفاظ قرآن: عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، محکم و متشابه، مفهوم و منطوق، نص و ظاهر، ناسخ و منسوخ
تلاوت قرآن تجوید، آداب قرائت قرآن، تدبر در قرآن
رده ها: سوره های قرآن * آیات قرآن * واژگان قرآنی * شخصیت های قرآنی * قصه های قرآنی * علوم قرآنی * معارف قرآن