تقطیع حدیث: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | {{ | + | {{متوسط}} |
− | پاره ای از احادیث فقط در یک موضوع وارد شده و شامل یک حکم است، ولی برخی از روایات، شامل احکام مختلف و یا حاوی موضوعات متنوعی است. نقل بخشی از روایت که داری موضوع خاص است را | + | پاره ای از [[احادیث]] فقط در یک موضوع وارد شده و شامل یک حکم است، ولی برخی از روایات، شامل احکام مختلف و یا حاوی موضوعات متنوعی است. نقل بخشی از روایت که داری موضوع خاص است را «تقطیع حدیث» می نامند. |
==جواز تقطیع حدیث== | ==جواز تقطیع حدیث== | ||
− | نسبت به نقل قسمتی از یک روایت بین علماء اختلاف نظر است.جمعی که نقل مفاد حدیث (یعنی نقل به معنی) را جایز نمی دانند، از | + | نسبت به نقل قسمتی از یک [[حدیث|روایت]] بین علماء اختلاف نظر است. جمعی که نقل مفاد حدیث (یعنی نقل به معنی) را جایز نمی دانند، از «تقطیع» روایت نیز منع کرده اند و بعضی هم که نقل به معنی را جایز می دانند، فقط در موردی که تمام روایت را قبلا نقل نموده، تقطیع را جایز دانسته اند. |
− | خطیب بغدادی می گوید: <ref> الکفایة فی علم الدرایة، ص | + | [[خطیب بغدادی]] می گوید:<ref> الکفایة فی علم الدرایة، ص ۱۹۳ </ref> اگر متنی شامل دو حکم باشد، به منزله احادیث منفصل بوده و جایز است جدا جدا نقل کرد و عده ای از عالمان حدیث چنین می کردند. سپس از [[احمد بن حنبل]] نقل می کند که مقدار حاجت را از حدیث نقل می کرد و گاهی از اول و آخر حدیث را می آورد و قسمت وسط را متروک می گذشت. |
− | جواز تقطیع حدیث منوط به دو شرط است: | + | جواز تقطیع حدیث منوط به دو شرط است: نخست آن که روایت دارای احکام مختلف یا شامل موضوعات متنوعی باشد؛ و دوم آن که تقطیع از کسی که صلاحیت علمی برای این کار دارد، صادر شود. |
− | + | بدیهی است با این دو شرط، موانعی که احتمال می رود ملغا می گردد. این کار (تقطیع حدیث) از لحاظ شرعی نیز بدون اشکال است و از نظر سهولت کار لازم است. عبدالله بن سنان به [[امام صادق علیه السلام|حضرت صادق]] علیه السلام عرض کرد که قومی به نزد من می آیند که از احادیث شما استفاده نمایند، ولی من خسته شده و توانایی این کار را ندارم. حضرت فرمود: از اول موضوع، حدیثی را از وسط و آخر حدیثی قرائت نما.<ref> علم الحدیث، ص ۹۴. </ref> | |
− | |||
− | + | تقطیع حدیث در کتب مهم حدیث [[شیعه]] (خصوصا در [[وسائل الشیعه (کتاب)|وسائل الشیعه]]) و برخی از کتب [[اهل سنت]] از قبیل [[موطأ مالک بن انس (کتاب)|موطّأ مالک]]، [[صحیح بخاری]]، [[سنن ابی داوود (کتاب)|سنن ابو داود]] و [[سنن نسائی]] انجام شده، منتها از [[احمد بن حنبل]] نقل شده که گفته است: سزاوار است که حدیث را تقطیع نکنند.<ref> تدریب الراوی، ص ۳۱۶- الکفایه خطیب ص ۱۹۰. </ref> | |
==فلسفه تقطیع حدیث== | ==فلسفه تقطیع حدیث== | ||
− | باید دانست که | + | باید دانست که «تقطیع حدیث»، بیشتر به سبب تدوین روایات به حسب ابواب [[احکام شرعی|احکام]] انجام می شود و اتفاقا بیشتر کتب [[حدیث]] بر این روش تدوین شده است و در نتیجه، برای تسهیل کار مراجعین - که بررسی روایات یک موضوع و یک باب است - تقطیع حدیث، لازم و حتمی به نظر می رسد، زیرا تکرار یک روایت که شامل چند حکم است، به تعداد ابواب مختلف، جز اتلاف وقت مؤلف و پژوهنده نتیجه ای ندارد؛ مانند «[[حدیث اربعمأة|حدیث اربعماة]]» که به نقل [[شیخ صدوق]] در [[الخصال (کتاب)|خصال]]، حضرت [[امیرالمومنین|امیرالمؤمنین]] علیه السلام در یک مجلس چهارصد مطلب را به اصحابش تعلیم فرمود<ref> ر.ک: الخصال، ص ۶۱۱. </ref> و [[فقها]] به مناسبت در بابهاى مختلف، به این حدیث استناد کردهاند. |
− | + | آری، اگر حدیثی را در موردی نقل نمایند و سپس در ابواب دیگر پس از نقل جمله مربوطه، یادآوری شود که تمام حدیث در چه بابی ذکر شده است، بهتر خواهد بود. | |
− | + | ==پانویس== | |
− | == | + | <references /> |
− | <references/> | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | درایة الحدیث، کاظم مدیر | + | * درایة الحدیث، کاظم مدیر شانهچی. |
− | + | {{حدیث}} | |
[[رده:حدیث]] | [[رده:حدیث]] | ||
[[رده:اصطلاحات حدیثی]] | [[رده:اصطلاحات حدیثی]] | ||
+ | [[رده: مقاله های مهم]] | ||
+ | {{سنجش کیفی | ||
+ | |سنجش=شده | ||
+ | |شناسه= خوب | ||
+ | |عنوان بندی مناسب= متوسط | ||
+ | |کفایت منابع و پی نوشت ها= ضعیف | ||
+ | |رعایت سطح مخاطب عام= خوب | ||
+ | |رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب | ||
+ | |جامعیت= متوسط | ||
+ | |رعایت اختصار= خوب | ||
+ | |سیر منطقی= خوب | ||
+ | |کیفیت پژوهش= متوسط | ||
+ | |رده= دارد | ||
+ | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۳ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۴۳
پاره ای از احادیث فقط در یک موضوع وارد شده و شامل یک حکم است، ولی برخی از روایات، شامل احکام مختلف و یا حاوی موضوعات متنوعی است. نقل بخشی از روایت که داری موضوع خاص است را «تقطیع حدیث» می نامند.
جواز تقطیع حدیث
نسبت به نقل قسمتی از یک روایت بین علماء اختلاف نظر است. جمعی که نقل مفاد حدیث (یعنی نقل به معنی) را جایز نمی دانند، از «تقطیع» روایت نیز منع کرده اند و بعضی هم که نقل به معنی را جایز می دانند، فقط در موردی که تمام روایت را قبلا نقل نموده، تقطیع را جایز دانسته اند.
خطیب بغدادی می گوید:[۱] اگر متنی شامل دو حکم باشد، به منزله احادیث منفصل بوده و جایز است جدا جدا نقل کرد و عده ای از عالمان حدیث چنین می کردند. سپس از احمد بن حنبل نقل می کند که مقدار حاجت را از حدیث نقل می کرد و گاهی از اول و آخر حدیث را می آورد و قسمت وسط را متروک می گذشت.
جواز تقطیع حدیث منوط به دو شرط است: نخست آن که روایت دارای احکام مختلف یا شامل موضوعات متنوعی باشد؛ و دوم آن که تقطیع از کسی که صلاحیت علمی برای این کار دارد، صادر شود.
بدیهی است با این دو شرط، موانعی که احتمال می رود ملغا می گردد. این کار (تقطیع حدیث) از لحاظ شرعی نیز بدون اشکال است و از نظر سهولت کار لازم است. عبدالله بن سنان به حضرت صادق علیه السلام عرض کرد که قومی به نزد من می آیند که از احادیث شما استفاده نمایند، ولی من خسته شده و توانایی این کار را ندارم. حضرت فرمود: از اول موضوع، حدیثی را از وسط و آخر حدیثی قرائت نما.[۲]
تقطیع حدیث در کتب مهم حدیث شیعه (خصوصا در وسائل الشیعه) و برخی از کتب اهل سنت از قبیل موطّأ مالک، صحیح بخاری، سنن ابو داود و سنن نسائی انجام شده، منتها از احمد بن حنبل نقل شده که گفته است: سزاوار است که حدیث را تقطیع نکنند.[۳]
فلسفه تقطیع حدیث
باید دانست که «تقطیع حدیث»، بیشتر به سبب تدوین روایات به حسب ابواب احکام انجام می شود و اتفاقا بیشتر کتب حدیث بر این روش تدوین شده است و در نتیجه، برای تسهیل کار مراجعین - که بررسی روایات یک موضوع و یک باب است - تقطیع حدیث، لازم و حتمی به نظر می رسد، زیرا تکرار یک روایت که شامل چند حکم است، به تعداد ابواب مختلف، جز اتلاف وقت مؤلف و پژوهنده نتیجه ای ندارد؛ مانند «حدیث اربعماة» که به نقل شیخ صدوق در خصال، حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در یک مجلس چهارصد مطلب را به اصحابش تعلیم فرمود[۴] و فقها به مناسبت در بابهاى مختلف، به این حدیث استناد کردهاند.
آری، اگر حدیثی را در موردی نقل نمایند و سپس در ابواب دیگر پس از نقل جمله مربوطه، یادآوری شود که تمام حدیث در چه بابی ذکر شده است، بهتر خواهد بود.
پانویس
منابع
- درایة الحدیث، کاظم مدیر شانهچی.