مکر: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{خوب}} | {{خوب}} | ||
{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}} | {{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}} | ||
+ | '''«مَکر»''' به معنای فریب و نیرنگ و تدبیر برای ضرر رساندن، هم در افعال شرّ و هم در افعال خیر بکار میرود؛ گرچه استعمال آن بیشتر در موارد مذموم است. در اصطلاح علم [[اخلاق]] نیز، «مکر» به معنای یافتن راههای پنهان برای آزار دیگران آمده؛ از این رو رذیلهای اخلاقی به حساب میآید. | ||
+ | ==واژهشناسی مکر== | ||
+ | «مکر» در لغت به معنای تدبیر برای ضرر رساندن،<ref>مصطفوى، حسن؛ التحقیق فی كلمات القرآن الكریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، ۱۳۶۰ش، ج۱۱، ص۱۴۳.</ref> یا حیلهگری در نهان آمده؛<ref>ابن منظور، محمد بن مكرم؛ لسان العرب، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۴ ق، چاپ سوم، ج۵، ص۱۸۳.</ref> و یا منصرف کردن غیر، از تصمیم خودش به وسیله نیرنگ.<ref> راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دارالعلم الدارالشامیة، ۱۴۱۲ ق، چاپ اول، ص ۷۷۲.</ref> معادل "مکر" در زبان فارسی فریب، نیرنگ و حیله است.<ref> مهیار، رضا؛ فرهنگ ابجدى عربى-فارسى، ص۸۵۵؛ دهخدا، علی اکبر؛ لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، بهار ۱۳۷۳ش، چاپ اول، ج۱۳، ص۱۸۸۹۱.</ref> | ||
− | + | مکر در اصطلاح علم [[اخلاق]] به معنای جستن راههای پنهان برای اذیت رساندن به مردمان است؛ لذا رذیله ای از رذائل قوه عاقله است و جزء مهلکات بزرگ و زشت ترین رذائل به حساب می آید که گناه شدید و بزرگی به شمار می رود.<ref>نراقی، مولی مهدی؛ جامع السعادات، ترجمه سید جلال الدین مجتبوی، تهران، حکمت، ۱۳۷۰ ش، چاپ چهارم، ص۲۴۶.</ref> | |
− | مکر در | + | در علم لغت واژه مکر مترادف با کلماتی مانند کید و خدعه گرفته شده که در معنای پنهان کاری مشترک هستند؛<ref>مصطفوى، حسن؛ التحقیق فی كلمات القرآن الكریم، ج۱۱، ص۱۴۳.</ref> اما از وجوهی دیگر با هم تفاوت دارند: |
− | + | *کید: به معنای سعی و تلاش در ضرر رساندن به غیر به صورت حیله کردن معنا شده است.<ref>طریحی، فخرالدین؛ مجمع البحرين، تحقیق سید احمد حسینی، تهران، کتابفروشی مرتضوی، ۱۳۷۵ ش، چاپ سوم، ج۳، ص۱۳۹.</ref> این ماده در بسیاری از موارد به معنای مکر بیان شده و ۳۵ مرتبه در قرآن بکار رفته؛<ref>[[سوره آل عمران]]/۱۲۰، [[سوره نساء]]/۷۶ و...</ref> و تفاوتش با مکر اینست که شدیدتر از آن است.<ref>عسکری، ابوهلال؛ معجم الفروق اللغویه، قم، اسلامی، ۱۴۱۲ق. چاپ اول، ص۵۰۸.</ref> | |
− | + | *خدعه: از ماده "خدع" است به معنای واداركردن ديگرى به كارى که او در صدد آن کار نبوده و آشكار کردن كارى برخلاف آنچه كه پوشيده است.<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن، ص۲۷۶.</ref> "خدعه" معنایی شبیه به معنای مکر دارد،<ref>لسان العرب، ج۸، ص۶۳.</ref> که در قرآن پنج بار به کار رفته،<ref>[[سوره بقره]]/۹، [[سوره نساء]]/۱۴۲ و [[سوره انفال]]/۶۲.</ref> اما گستره معنایی آن محدودتر از "مکر" است، به نحوی که خدعه فقط شامل مخفی کردن مواردی می شود که از شأن آنها ظاهربودن است؛ یعنی تنها تفاوتشان در صفت مخفی بودن گفته شده است.<ref>فراهیدى، خلیل بن احمد؛ كتاب العین، قم، هجرت، ۱۴۱۰ق، چاپ دوم، ج۵، ص۳۷۰.</ref> | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
==مکر در قرآن== | ==مکر در قرآن== | ||
+ | ماده "مکر" در [[قرآن کریم]]، ۴۳ بار بکار رفته که بیشتر موارد درباره [[خداوند]] مطرح شده؛<ref>[[سوره آل عمران]]/۵۴، [[سوره انفال]]/۳۰، [[سوره اعراف]]/۹۹، [[سوره یونس]]/۲۱ و...</ref> از این رو برخی برای مکر در قرآن، معنای تدبیر و تقدیر را ارائه داده اند.<ref>قرشى، سید على اكبر؛ قاموس قرآن، تهران، دارالكتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، چاپ ششم، ج۶، ص۲۶۵.</ref> | ||
− | بر اساس معنایی که برای "مکر" ذکر شده، مکر جنبه ابزاری دارد و | + | بر اساس معنایی که برای "مکر" ذکر شده، مکر جنبه ابزاری دارد و می تواند ابزاری برای افعال خیر یا افعال شرّ قرار گیرد؛ از این رو مکر هم می تواند در افعال شرّ و هم در افعال خیر بکار رود؛ مانند: خوراندن داروی مفید به کودک مریض به وسیله مکر.<ref> راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ کرانه سعادت، ترجمه سید مهدی شمس الدین، قم، مترجم، چاپ اول، ۱۳۷۶ ش، ص۲۱۳.</ref> البته استعمال لفظ "مکر" بیشتر در موارد مذموم است، به خصوص در زبان فارسی؛<ref>مكارم شیرازی، ناصر و همکاران؛ تفسیر نمونه، تهران، دارالكتب الإسلامیة، ۱۳۷۴ ش، چاپ اول، ج۲، ص۵۶۶.</ref> لذا برخی مفسران تمام موارد مکر را در رابطه با افعال شرّ و مذموم دانسته اند.<ref> ابن عاشور، محمد بن طاهر؛ التحریر والتنویر، ج۲۲، ص۱۸۵.</ref> |
− | در [[قرآن کریم]] مسائلی | + | در [[قرآن کریم]] مسائلی درباره مکر بیان شده که با توجه به آن آیات می توان گفت: مکر در نگاه قرآنی ابزاری برای نیتهای مذموم و نیتهای خیر بکار می رود: {{متن قرآن|«...اسْتِكْبَارًا فِي الْأَرْضِ وَمَكْرَ السَّيِّئِ وَلَا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ»}}؛<ref>[[سوره فاطر]]/۴۳.</ref> ...این ها همه بخاطر استكبار در زمین و نیرنگهاى بدشان بود؛ اما این نیرنگها تنها دامان صاحبانش را مىگیرد. |
− | در این آیه و آیات مانند آن ([[سوره غافر]]/ | + | در این [[آیه]] و آیات مانند آن ([[سوره غافر]]/۴۵ و [[سوره نحل]]/۴۵)، مکر با وصف "سیّئه" توصیف شده و این وصف می رساند كه مكر از منظر قرآنی می تواند ابزاری برای افعال شرّ باشد و در مقابل، مفهوم مخالفش این است که مکر می تواند ابزاری برای افعال خیر نیز باشد.<ref> قاموس قرآن، ج۶، ص۲۶۵.</ref> |
− | همچنین در فرازهای دیگری از آیات | + | همچنین در فرازهای دیگری از آیات شریفه، مکر به [[خدا]] نسبت داده شده است: {{متن قرآن|«وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ...»}}<ref>[[سوره آل عمران]]/۵۴.</ref> «و ([[یهود]] و دشمنان [[حضرت عیسی علیه السلام|مسیح]]، براى نابودى او و آیینش،) نقشه كشیدند و خداوند (بر حفظ او و آیینش،) چارهجویى كرد... . |
− | انتساب مکر به خداوند و توجه به این نکته که از خدای تبارک هیچ فعل مذمومی سر | + | انتساب مکر به خداوند و توجه به این نکته که از خدای تبارک هیچ فعل مذمومی سر نمی زند، روشن می کند که [[قرآن کریم]] مکر را فقط ابزاری برای افعال شر نمی داند؛ بلکه مکر می تواند در دست کسانی با نیتهای پاک باشد و در افعال خیر بکار رود؛ همچنان که می تواند ابزاری در دست صاحبان نیتهای شوم باشد و در افعال شرّ نیز بکار رود.<ref> فضل الله، سید محمدحسین؛ تفسیر من وحى القرآن، بیروت، دارالملاك، ۱۴۱۹ق، چاپ: دوم، ج۶، ص: ۴۶.</ref> |
==مکر خداوند== | ==مکر خداوند== | ||
− | مکر | + | مکر درباره [[خداوند]] در آیات بسیاری بکار رفته و کاربرد آن در [[قرآن کریم]] مباحث بسیاری را در پی دارد که به برخی از آنها اشاره می کنیم: |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | '''۱. معنا و مفهوم مکر خدا:''' | |
− | + | در معناشناختی مکر خداوند در بیان قرآنی، نظریات متفاوتی از سوی مفسران ارائه شده است: برخی قائلند که مکر درباره خدا به صورت حقیقی بکار نرفته و این که قرآن می فرماید: {{متن قرآن|«وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ...»}}،<ref>[[سوره آل عمران]]/۵۴.</ref> کاربرد این نوع مکر به صورت مجازی است؛ البته مجازی بودن به دو صورت توجیه شده است: | |
− | + | *اولاً: به کارگیری مکر خدا در برابر مکر دیگران اشاره به برتر و قدرتمندتر بودن خداوند نسبت به دیگران است که به بدکاران نتیجه مکرشان را می چشاند، نه این که معنای واقعی مکر اراده شده باشد.<ref>دروزة، محمد عزت؛ التفسیر الحدیث، قاهره، دار إحیاء الكتب العربیة، ۱۳۸۳ق، ج۲، ص۴۳۵.</ref> | |
− | + | *ثانیاً: مکر خدا تنها برای هماهنگی و تقارن در کلام است؛ مثل آیه ذیل که می فرماید: {{متن قرآن|«... فَمَنِ اعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ»}}؛ ...و (به طور كلى) هر كس به شما تجاوز كرد، همانند آن بر او تعدى كنيد!.<ref>[[سوره بقره]]/۱۹۴.</ref> تعدّی به مثل، تجاوز نیست؛ بلکه جزاء تعدّی کننده است؛<ref> طوسى، محمد بن حسن؛ التبیان فى تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربى، ج۲، ص۴۷۶.</ref> به عبارتی تعدّی اولی [[ظلم]] است، اما دومی ظلم نیست؛ بلکه عقاب و جزاء تجاوزگران است.<ref> لسان العرب، ج۵، ص۱۸۳.</ref> پس "مکر" اگرچه قبیح است، اما چون خداوند به خودش نسبت داده، برای تقارن کلام بوده و مجازاتی است برای مکرکنندگان جهت عقوبت؛ بنابراین مکر حقیقی نیست، بلکه به عنوان مجاز بکار رفته است.<ref>التبیان فى تفسیر القرآن، ج۲، ص۴۷۶ و لسان العرب، ج۵، ص۱۸۳.</ref> | |
− | + | این نوع [[تفسیر قرآن|تفسیر]] در صورتی با معنای مکر سازگاری دارد که مکر را ذاتاً مذموم فرض کنیم؛ لذا به توجیه آن می پردازیم. بر اساس همین اندیشه درباره مذموم بودن مکر، برخی انتساب مکر به خداوند را در غیر از مواردی که در [[قرآن]] بکار رفته، ناحق می دانند.<ref> کرانه سعادت، ص۲۱۴-۲۱۵.</ref> | |
− | مکر | + | پس از بیان تفاسیر ارائه شده برای آشکارشدن معنای مکر در انتساب به خداوند، به دو نوع کاربرد مکر می پردازیم که به خدا نسبت داده شده و در آیات به دو صورت ابتدایی و ثانوی بکار رفته اند و برای هر کدام معنا و مفهوم خاص ارائه شده است:<ref> خدایاری، ناصر؛ و مرادی، صادق؛ نگرشی بر اخلاق از دیدگاه قرآن، تبریز، سالار، ۱۳۷۹ش، ص۳۷۲.</ref> |
− | مكر ابتدايى یعنی بدون اين كه | + | *مکر ابتدایی: در برخی از آیات قرآن نسبت مکر به خدای تبارک به صورت ابتدایی بوده و به طور مستقیم از مکر خدا سخن به میان آمده است: {{متن قرآن|«أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ»}}؛ و آیا (آنان) از ترفند خدا ایمن شدهاند و (حال آن كه) جز گروه زیانكاران از ترفند خدا ایمن نمىباشند؟<ref>[[سوره اعراف]]/۹۹.</ref> مكر ابتدايى یعنی بدون اين كه بنده ای مرتکب معصيت و مکری شود، صدورش از ناحیه خداوند ممتنع است؛ اما اين كه فرمود: «هیچ احدی از عذاب الهی در امان نیست»، وجهش اینست كه ايمن بودن از مكر خدا در حقيقت خود مكرى از ناحیه خداى تعالى است كه دنبالش عذاب است و این که فرمود: «مردم ايمن از مكر خدا فقط زيانكارانند»، چون همان ايمنىشان نیز مكر خداست.<ref>طباطبایى، سید محمدحسین؛ المیزان فى تفسیر القرآن، قم، جامعهى مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ق، چاپ پنجم، ج۸، ص۲۰۲.</ref> |
− | مکر ثانوی: در اکثر | + | *مکر ثانوی: در اکثر آیات، مکر خدا در مرتبه دوم بکار رفته؛ یعنی اول از مکر دیگران در برابر خداوند و [[دین]] خدا یاد شده، سپس در مقابل این مکر از مکر خداوند نیز یاد شده است: {{متن قرآن|«إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَىٰ يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا»}}؛ منافقان مىخواهند خدا را فریب دهند؛ در حالى كه او آنها را فریب مىدهد و هنگامى كه به [[نماز]] برمىخیزند، با كسالت برمىخیزند و در برابر مردم ریا مىكنند و خدا را جز اندكى یاد نمىنمایند!. <ref>[[سوره نساء]]/۱۴۲.</ref> |
− | "مكر" در اصل به معنای غافلگير کردن شخصى و ضرر رساندن به اوست؛ اين عمل از خداوند وقتى صحيح است كه به عنوان مجازات صورت بگيرد و از | + | "مكر" در اصل به معنای غافلگير کردن شخصى و ضرر رساندن به اوست؛ اين عمل از خداوند وقتى صحيح است كه به عنوان مجازات صورت بگيرد و از ناحیه ای که خود فریبکار از آن غافل است، عذاب نماید؛ و همچنین خداوند سرنوشتى را براى او تنظيم می كند كه وی با پاى خودش، در حالی که غافل از سرنوشت خود است، بسوى [[عذاب]] الهی برود.<ref>المیزان فى تفسیر القرآن، ج۸، ص۲۰۲.</ref> |
− | بنابراین | + | بنابراین خدعه منافقان، همان ناتوانی، حیله گری، کذب و [[نفاق]] است؛ اما خدعه خداوند همان قدرت لایتناهی است در برابر ناتوانی آنها، صدق در جاری کردن [[احكام|احکام]] [[اسلام]] در برابر کذبشان و جزاء موافق با پنهانکاری و حال منافقان، و در [[آخرت]] نیز گرفتار عذاب دردناک می شوند.<ref>صادقى تهرانى، محمد؛ الفرقان فى تفسير القرآن بالقرآن، قم، فرهنگ اسلامى، ۱۳۶۵ ش، چاپ دوم، ج۱، ص۱۹۱ و ۱۹۲.</ref> |
− | ''' | + | '''۲. صفات مکر خدا:''' |
− | |||
− | |||
− | مکر خداوند | + | در [[قرآن کریم]] مکر خدا سریعترین و کارآمدترین مکرها و خداوند بهترین و برترین مکر کنندگان معرفی شده، که در این بخش به بررسی برخی از این صفات می پردازیم: |
− | + | *{{متن قرآن|«...وَاللَّهُ خَیرُ الْماكِرینَ»}}؛ ...و خداوند، بهترین چارهجویان است.<ref>[[سوره آل عمران]]/۵۴ و [[سوه انفال]]/۳۰.</ref> مکر خداوند در این آیه به صفت "خیر" یعنی برتر بودن متصف شده که از دو لحاظ می توان آن را در نظر گرفت؛ هم از لحاظ نظری، به این معنا که از جهت حق، صدق، صحت و روابودن كاملتر است؛ هم از لحاظ عملی، به این معنا که از نظر قوت و قدرت برتر است. پس این که مکر خداوند و ماکر بودن او خیر است؛ یعنی از هر دو جنبه برتر از مکرها و ماکرهای غیر اوست.<ref> جوادی آملی، عبدالله؛ تفسیر تسنیم، قم، اسراء، ۱۳۷۸ش، چاپ اول، ج۱۴، ص۳۸۱.</ref> | |
− | صفت دیگری که برای مکر خداوند در [[قرآن کریم]] بیان شده، سریعتر بودن است؛ اما خدا چگونه سریعترین مکار است و منظور از سرعت در مکر چیست؟ مفسران در این زمینه چنین بیان | + | *در [[آیه]] دیگر می فرماید: {{متن قرآن|«...قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَكْرًا»}}؛ ...خداوند سریعتر از شما مكر (چارهجویى) مىكند.<ref>[[سوره یونس]]/۲۱. </ref> صفت دیگری که برای مکر خداوند در [[قرآن کریم]] بیان شده، سریعتر بودن است؛ اما خدا چگونه سریعترین مکار است و منظور از سرعت در مکر چیست؟ مفسران در این زمینه چنین بیان کرده اند که خداوند از اعمال و اراده بندگان خود پیش از همه آگاهی دارد و نمی توان چیزی را بر خدا مخفی کرد؛ از این رو بندگانی که در رفتار و نیتهای خود خیال می کنند خداوند از آنها آگاهی ندارد و می توانند درباره دین خدا مکری بکار گیرند، در اشتباهند و در حقیقت به خود مکر می زنند. بنابراین اضلال خداوند و مکر اوست که پیش از هر مکر به آنها رسیده و این چنین سریع بودن مکر خدا معنا پیدا می کند.<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۳۶، تفسیر من وحى القرآن، ج۱۳، ص۱۲۷ و زحیلى، وهبة بن مصطفى؛ التفسیر المنیر فى العقیدة والشریعة والمنهج، بیروت، دارالفكر المعاصر، ۱۴۱۸ق، چاپ دوم، ج۱۳، ص۱۹۳.</ref> |
==مکر غیرخداوند== | ==مکر غیرخداوند== | ||
− | در برابر مکر خداوند در [[قرآن کریم]]، خداوند از مکری یاد کرده که غالباً مذموم | + | در برابر مکر خداوند در [[قرآن کریم]]، خداوند از مکری یاد کرده که غالباً مذموم می باشد؛ این مکر به منافقان،<ref>[[سوره نساء]]/۱۴۲.</ref> کافران،<ref>[[سوره رعد]]/۳۳.</ref> زنان،<ref>[[سوره یوسف]]/۳۱.</ref> شیطان،<ref>[[سوره نساء]]/۱۲۰.</ref> دنیا<ref>[[سوره لقمان]]/۳۳.</ref> و... نسبت داده شده است. |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | مکر، رفتاری ناپسند است که خداوند مکاران را به شدت توبیخ نموده است: {{متن قرآن|«وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُمْ إِذَا لَهُمْ مَكْرٌ فِي آيَاتِنَا»}}: هنگامى كه به مردم پس از ناراحتى كه به آنها رسيده است رحمتى بچشانيم، در آيات ما نيرنگ مىكنند». <ref>[[سوره یونس]]/۲۱.</ref> و در [[قرآن]] مجازاتی را برای آنها رقم زده که این مجازات نشان از ریشه داشتن این رفتار در [[اختیار]] و صفات روانی [[انسان]] دارد.<ref> اژه ای، جواد؛ انسان در قرآن از دیدگاه فردی و اجتماعی، مجله روانشناسی و علوم تربیتی، شماره ۳و۴، ۱۳۸۵ش، ص۱۱.</ref> | |
− | + | '''مکرزدن به خدا از نگاه قرآنی:''' | |
− | + | مکر غیر خداوند در قرآن کریم در برابر [[حق]] است که گاهی در برابر خداوند بیان شده، گاهی در برابر [[پیامبران]] و گاهی در برابر مؤمنان؛ اما سؤال اینست که آیا مکر زدن به خداوند امکان دارد؟ و اگر ممکن است، منظور از آن چیست؟ | |
− | + | جواب اینست که منظور از مکر و حیله زدن به خدا نمی تواند به صورت واقعی باشد؛ چون در معنای مکر قید مخفی بودن و ضرر رساندن لحاظ شده؛ در حالی که چیزی برای خداوند مخفی نیست و کسی نمی تواند به خدا ضرر برساند؛ لذا خدعه و مکری که به خدا نسبت داده شده، به چند معنا قابیل توجیه است:<ref> تفسیر تسنیم، ج۲، ص۲۵۳-۲۵۴.</ref> | |
− | |||
− | + | *این تعبیر به اعتبار رفتار منافقان آمده، به این صورت که عمل و رفتار آنان طورى است كه اگر كسى باطن قضیه و واقع را نداند، گول میخورد؛ با این که در حقیقت احدی نمیتواند خدا را گول بزند.<ref>مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۳۴.</ref> | |
+ | *مراد حقیقی از این تعبیر، مکر با پیامبر است؛ زیرا همانطور كه اطاعت [[رسول خدا]] صلی الله علیه وآله اطاعت خداست، نیرنگ با آن حضرت نیز نیرنگ با خداست.<ref> تفسیر تسنیم، ج۲، ص۲۵۴.</ref> | ||
− | + | '''بیتأثیری مکر در دیدگاه قرآن:''' | |
− | + | مکّارانی که می خواهند مکر خود را در برابر حق بکار ببرند، از نظر بیانات و آموزه های قرآنی شکست خورده هستند، که ذیل دو عنوان بر اساس آیات قرآن به نوع شکست می پردازیم: | |
− | + | '''۱. بازگشت مکر به خود مکار:''' | |
− | + | در آیاتی از [[قرآن کریم]] خداوند مکر و خدعه مکاران را خودفریبی دانسته و بازگشت آن به خود مکار بیان نموده است: {{متن قرآن|«يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ»}}؛ با خدا و كسانى كه ايمان آوردهاند، نيرنگ مىزنند. در حالى كه جز بر خودشان نيرنگ نمىزنند و (با درك حسّى) متوجه نمىشوند».<ref>[[سوره بقره]]/۹.</ref> | |
− | + | نیرنگ منافقان با خداوند و مؤمنان در حقیقت خودفریبی است. منافقان با نیرنگ خود کسی جز خود را فریب نداده و نمی دهند و طبق آیات قرآن اثر عمل انسان، نیک باشد یا بد به خود اوست؛<ref>[[سوره اسراء]]/۷.</ref> و این نکته سرّ پنهان است در قرآن که بازگشت حیله مکاران را به خودشان می داند.<ref>تفسير تسنيم، ج۲، ص ۲۵۴.</ref> | |
− | + | '''۲. شکست مکاران در مکرشان:''' | |
− | + | [[قرآن کریم]] از مکر و خدعه بسیاری از مکاران یاد کرده و این مکر را شکست خورده دانسته، چنانکه در مورد مکر کافران می فرماید: «نقشه كافران جز در گمراهى نيست».<ref>[[سوره غافر]]/۲۵.</ref> و یا درباره مکر [[فرعون]] می فرماید: «توطئه فرعون (و همفكران او) جز به نابودى نمى انجامد».<ref>[[سوره غافر]]/۳۷.</ref> | |
− | + | دلیل شکست مکاران در برابر [[حق]] این است که خداوند عالم و محیط بر همه چیز است و مکر و نیرنگ در برابر چنین کسی امکان ندارد: {{متن قرآن|«وَ قَدْ مَكَرُواْ مَكْرَهُمْ وَ عِندَاللَّهِ مَكْرُهُمْ وَ إِن كاَنَ مَكْرُهُمْ لِتزَولَ مِنْهُ الجبَالُ»}}؛ و به يقين (با) فريبكاريشان فريبكارى كردند و فريبكاريشان نزد خدا (آشكار) است و اگرچه فريبشان (چنان باشد كه) از آن كوهها از جا كنده شود».<ref>[[سوره ابراهیم]]/۴۶.</ref> | |
+ | حیله گران هرچه در برابر خداوند نقشه بکشند و حیله کنند، نقشه هایشان نقش بر آب می شود؛ چون گرچه مکاران حیله هایشان را پنهان می دارند؛ اما برای خداوند چیزی مخفی نیست، بلکه کاملاً آشکار بوده و خداوند از آن آگاه است.<ref>جوادی آملی، عبدالله؛ تفسیر موضوعی قرآن کریم (وحی و نبوت در قرآن)، قم، اسراء، ۱۳۸۱ ش، چاپ اول، ج۳، ص۱۳۶.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <references/> | + | <references /> |
− | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | [http://www.pajoohe. | + | *[http://www.pajoohe.ir "مکر"، روحالله رضایی، دانشنامه پژوهه]، تاریخ بازیابی: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۱. |
− | [[رده:صفات ناپسند]] | + | [[رده:صفات ناپسند]][[رده:اخلاق فردی]][[رده:واژگان قرآنی]] |
− | [[رده:واژگان قرآنی]] | + | {{سنجش کیفی |
+ | |سنجش=شده | ||
+ | |شناسه= ضعیف | ||
+ | |عنوان بندی مناسب= خوب | ||
+ | |کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب | ||
+ | |رعایت سطح مخاطب عام= خوب | ||
+ | |رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب | ||
+ | |جامعیت= خوب | ||
+ | |رعایت اختصار= خوب | ||
+ | |سیر منطقی= خوب | ||
+ | |کیفیت پژوهش= خوب | ||
+ | |رده= دارد | ||
+ | }} | ||
+ | {{قرآن}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ مهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۰:۵۲
این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.
(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)
«مَکر» به معنای فریب و نیرنگ و تدبیر برای ضرر رساندن، هم در افعال شرّ و هم در افعال خیر بکار میرود؛ گرچه استعمال آن بیشتر در موارد مذموم است. در اصطلاح علم اخلاق نیز، «مکر» به معنای یافتن راههای پنهان برای آزار دیگران آمده؛ از این رو رذیلهای اخلاقی به حساب میآید.
واژهشناسی مکر
«مکر» در لغت به معنای تدبیر برای ضرر رساندن،[۱] یا حیلهگری در نهان آمده؛[۲] و یا منصرف کردن غیر، از تصمیم خودش به وسیله نیرنگ.[۳] معادل "مکر" در زبان فارسی فریب، نیرنگ و حیله است.[۴]
مکر در اصطلاح علم اخلاق به معنای جستن راههای پنهان برای اذیت رساندن به مردمان است؛ لذا رذیله ای از رذائل قوه عاقله است و جزء مهلکات بزرگ و زشت ترین رذائل به حساب می آید که گناه شدید و بزرگی به شمار می رود.[۵]
در علم لغت واژه مکر مترادف با کلماتی مانند کید و خدعه گرفته شده که در معنای پنهان کاری مشترک هستند؛[۶] اما از وجوهی دیگر با هم تفاوت دارند:
- کید: به معنای سعی و تلاش در ضرر رساندن به غیر به صورت حیله کردن معنا شده است.[۷] این ماده در بسیاری از موارد به معنای مکر بیان شده و ۳۵ مرتبه در قرآن بکار رفته؛[۸] و تفاوتش با مکر اینست که شدیدتر از آن است.[۹]
- خدعه: از ماده "خدع" است به معنای واداركردن ديگرى به كارى که او در صدد آن کار نبوده و آشكار کردن كارى برخلاف آنچه كه پوشيده است.[۱۰] "خدعه" معنایی شبیه به معنای مکر دارد،[۱۱] که در قرآن پنج بار به کار رفته،[۱۲] اما گستره معنایی آن محدودتر از "مکر" است، به نحوی که خدعه فقط شامل مخفی کردن مواردی می شود که از شأن آنها ظاهربودن است؛ یعنی تنها تفاوتشان در صفت مخفی بودن گفته شده است.[۱۳]
مکر در قرآن
ماده "مکر" در قرآن کریم، ۴۳ بار بکار رفته که بیشتر موارد درباره خداوند مطرح شده؛[۱۴] از این رو برخی برای مکر در قرآن، معنای تدبیر و تقدیر را ارائه داده اند.[۱۵]
بر اساس معنایی که برای "مکر" ذکر شده، مکر جنبه ابزاری دارد و می تواند ابزاری برای افعال خیر یا افعال شرّ قرار گیرد؛ از این رو مکر هم می تواند در افعال شرّ و هم در افعال خیر بکار رود؛ مانند: خوراندن داروی مفید به کودک مریض به وسیله مکر.[۱۶] البته استعمال لفظ "مکر" بیشتر در موارد مذموم است، به خصوص در زبان فارسی؛[۱۷] لذا برخی مفسران تمام موارد مکر را در رابطه با افعال شرّ و مذموم دانسته اند.[۱۸]
در قرآن کریم مسائلی درباره مکر بیان شده که با توجه به آن آیات می توان گفت: مکر در نگاه قرآنی ابزاری برای نیتهای مذموم و نیتهای خیر بکار می رود: «...اسْتِكْبَارًا فِي الْأَرْضِ وَمَكْرَ السَّيِّئِ وَلَا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ»؛[۱۹] ...این ها همه بخاطر استكبار در زمین و نیرنگهاى بدشان بود؛ اما این نیرنگها تنها دامان صاحبانش را مىگیرد.
در این آیه و آیات مانند آن (سوره غافر/۴۵ و سوره نحل/۴۵)، مکر با وصف "سیّئه" توصیف شده و این وصف می رساند كه مكر از منظر قرآنی می تواند ابزاری برای افعال شرّ باشد و در مقابل، مفهوم مخالفش این است که مکر می تواند ابزاری برای افعال خیر نیز باشد.[۲۰]
همچنین در فرازهای دیگری از آیات شریفه، مکر به خدا نسبت داده شده است: «وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ...»[۲۱] «و (یهود و دشمنان مسیح، براى نابودى او و آیینش،) نقشه كشیدند و خداوند (بر حفظ او و آیینش،) چارهجویى كرد... .
انتساب مکر به خداوند و توجه به این نکته که از خدای تبارک هیچ فعل مذمومی سر نمی زند، روشن می کند که قرآن کریم مکر را فقط ابزاری برای افعال شر نمی داند؛ بلکه مکر می تواند در دست کسانی با نیتهای پاک باشد و در افعال خیر بکار رود؛ همچنان که می تواند ابزاری در دست صاحبان نیتهای شوم باشد و در افعال شرّ نیز بکار رود.[۲۲]
مکر خداوند
مکر درباره خداوند در آیات بسیاری بکار رفته و کاربرد آن در قرآن کریم مباحث بسیاری را در پی دارد که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
۱. معنا و مفهوم مکر خدا:
در معناشناختی مکر خداوند در بیان قرآنی، نظریات متفاوتی از سوی مفسران ارائه شده است: برخی قائلند که مکر درباره خدا به صورت حقیقی بکار نرفته و این که قرآن می فرماید: «وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ...»،[۲۳] کاربرد این نوع مکر به صورت مجازی است؛ البته مجازی بودن به دو صورت توجیه شده است:
- اولاً: به کارگیری مکر خدا در برابر مکر دیگران اشاره به برتر و قدرتمندتر بودن خداوند نسبت به دیگران است که به بدکاران نتیجه مکرشان را می چشاند، نه این که معنای واقعی مکر اراده شده باشد.[۲۴]
- ثانیاً: مکر خدا تنها برای هماهنگی و تقارن در کلام است؛ مثل آیه ذیل که می فرماید: «... فَمَنِ اعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ»؛ ...و (به طور كلى) هر كس به شما تجاوز كرد، همانند آن بر او تعدى كنيد!.[۲۵] تعدّی به مثل، تجاوز نیست؛ بلکه جزاء تعدّی کننده است؛[۲۶] به عبارتی تعدّی اولی ظلم است، اما دومی ظلم نیست؛ بلکه عقاب و جزاء تجاوزگران است.[۲۷] پس "مکر" اگرچه قبیح است، اما چون خداوند به خودش نسبت داده، برای تقارن کلام بوده و مجازاتی است برای مکرکنندگان جهت عقوبت؛ بنابراین مکر حقیقی نیست، بلکه به عنوان مجاز بکار رفته است.[۲۸]
این نوع تفسیر در صورتی با معنای مکر سازگاری دارد که مکر را ذاتاً مذموم فرض کنیم؛ لذا به توجیه آن می پردازیم. بر اساس همین اندیشه درباره مذموم بودن مکر، برخی انتساب مکر به خداوند را در غیر از مواردی که در قرآن بکار رفته، ناحق می دانند.[۲۹]
پس از بیان تفاسیر ارائه شده برای آشکارشدن معنای مکر در انتساب به خداوند، به دو نوع کاربرد مکر می پردازیم که به خدا نسبت داده شده و در آیات به دو صورت ابتدایی و ثانوی بکار رفته اند و برای هر کدام معنا و مفهوم خاص ارائه شده است:[۳۰]
- مکر ابتدایی: در برخی از آیات قرآن نسبت مکر به خدای تبارک به صورت ابتدایی بوده و به طور مستقیم از مکر خدا سخن به میان آمده است: «أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ»؛ و آیا (آنان) از ترفند خدا ایمن شدهاند و (حال آن كه) جز گروه زیانكاران از ترفند خدا ایمن نمىباشند؟[۳۱] مكر ابتدايى یعنی بدون اين كه بنده ای مرتکب معصيت و مکری شود، صدورش از ناحیه خداوند ممتنع است؛ اما اين كه فرمود: «هیچ احدی از عذاب الهی در امان نیست»، وجهش اینست كه ايمن بودن از مكر خدا در حقيقت خود مكرى از ناحیه خداى تعالى است كه دنبالش عذاب است و این که فرمود: «مردم ايمن از مكر خدا فقط زيانكارانند»، چون همان ايمنىشان نیز مكر خداست.[۳۲]
- مکر ثانوی: در اکثر آیات، مکر خدا در مرتبه دوم بکار رفته؛ یعنی اول از مکر دیگران در برابر خداوند و دین خدا یاد شده، سپس در مقابل این مکر از مکر خداوند نیز یاد شده است: «إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَىٰ يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا»؛ منافقان مىخواهند خدا را فریب دهند؛ در حالى كه او آنها را فریب مىدهد و هنگامى كه به نماز برمىخیزند، با كسالت برمىخیزند و در برابر مردم ریا مىكنند و خدا را جز اندكى یاد نمىنمایند!. [۳۳]
"مكر" در اصل به معنای غافلگير کردن شخصى و ضرر رساندن به اوست؛ اين عمل از خداوند وقتى صحيح است كه به عنوان مجازات صورت بگيرد و از ناحیه ای که خود فریبکار از آن غافل است، عذاب نماید؛ و همچنین خداوند سرنوشتى را براى او تنظيم می كند كه وی با پاى خودش، در حالی که غافل از سرنوشت خود است، بسوى عذاب الهی برود.[۳۴]
بنابراین خدعه منافقان، همان ناتوانی، حیله گری، کذب و نفاق است؛ اما خدعه خداوند همان قدرت لایتناهی است در برابر ناتوانی آنها، صدق در جاری کردن احکام اسلام در برابر کذبشان و جزاء موافق با پنهانکاری و حال منافقان، و در آخرت نیز گرفتار عذاب دردناک می شوند.[۳۵]
۲. صفات مکر خدا:
در قرآن کریم مکر خدا سریعترین و کارآمدترین مکرها و خداوند بهترین و برترین مکر کنندگان معرفی شده، که در این بخش به بررسی برخی از این صفات می پردازیم:
- «...وَاللَّهُ خَیرُ الْماكِرینَ»؛ ...و خداوند، بهترین چارهجویان است.[۳۶] مکر خداوند در این آیه به صفت "خیر" یعنی برتر بودن متصف شده که از دو لحاظ می توان آن را در نظر گرفت؛ هم از لحاظ نظری، به این معنا که از جهت حق، صدق، صحت و روابودن كاملتر است؛ هم از لحاظ عملی، به این معنا که از نظر قوت و قدرت برتر است. پس این که مکر خداوند و ماکر بودن او خیر است؛ یعنی از هر دو جنبه برتر از مکرها و ماکرهای غیر اوست.[۳۷]
- در آیه دیگر می فرماید: «...قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَكْرًا»؛ ...خداوند سریعتر از شما مكر (چارهجویى) مىكند.[۳۸] صفت دیگری که برای مکر خداوند در قرآن کریم بیان شده، سریعتر بودن است؛ اما خدا چگونه سریعترین مکار است و منظور از سرعت در مکر چیست؟ مفسران در این زمینه چنین بیان کرده اند که خداوند از اعمال و اراده بندگان خود پیش از همه آگاهی دارد و نمی توان چیزی را بر خدا مخفی کرد؛ از این رو بندگانی که در رفتار و نیتهای خود خیال می کنند خداوند از آنها آگاهی ندارد و می توانند درباره دین خدا مکری بکار گیرند، در اشتباهند و در حقیقت به خود مکر می زنند. بنابراین اضلال خداوند و مکر اوست که پیش از هر مکر به آنها رسیده و این چنین سریع بودن مکر خدا معنا پیدا می کند.[۳۹]
مکر غیرخداوند
در برابر مکر خداوند در قرآن کریم، خداوند از مکری یاد کرده که غالباً مذموم می باشد؛ این مکر به منافقان،[۴۰] کافران،[۴۱] زنان،[۴۲] شیطان،[۴۳] دنیا[۴۴] و... نسبت داده شده است.
مکر، رفتاری ناپسند است که خداوند مکاران را به شدت توبیخ نموده است: «وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُمْ إِذَا لَهُمْ مَكْرٌ فِي آيَاتِنَا»: هنگامى كه به مردم پس از ناراحتى كه به آنها رسيده است رحمتى بچشانيم، در آيات ما نيرنگ مىكنند». [۴۵] و در قرآن مجازاتی را برای آنها رقم زده که این مجازات نشان از ریشه داشتن این رفتار در اختیار و صفات روانی انسان دارد.[۴۶]
مکرزدن به خدا از نگاه قرآنی:
مکر غیر خداوند در قرآن کریم در برابر حق است که گاهی در برابر خداوند بیان شده، گاهی در برابر پیامبران و گاهی در برابر مؤمنان؛ اما سؤال اینست که آیا مکر زدن به خداوند امکان دارد؟ و اگر ممکن است، منظور از آن چیست؟
جواب اینست که منظور از مکر و حیله زدن به خدا نمی تواند به صورت واقعی باشد؛ چون در معنای مکر قید مخفی بودن و ضرر رساندن لحاظ شده؛ در حالی که چیزی برای خداوند مخفی نیست و کسی نمی تواند به خدا ضرر برساند؛ لذا خدعه و مکری که به خدا نسبت داده شده، به چند معنا قابیل توجیه است:[۴۷]
- این تعبیر به اعتبار رفتار منافقان آمده، به این صورت که عمل و رفتار آنان طورى است كه اگر كسى باطن قضیه و واقع را نداند، گول میخورد؛ با این که در حقیقت احدی نمیتواند خدا را گول بزند.[۴۸]
- مراد حقیقی از این تعبیر، مکر با پیامبر است؛ زیرا همانطور كه اطاعت رسول خدا صلی الله علیه وآله اطاعت خداست، نیرنگ با آن حضرت نیز نیرنگ با خداست.[۴۹]
بیتأثیری مکر در دیدگاه قرآن:
مکّارانی که می خواهند مکر خود را در برابر حق بکار ببرند، از نظر بیانات و آموزه های قرآنی شکست خورده هستند، که ذیل دو عنوان بر اساس آیات قرآن به نوع شکست می پردازیم:
۱. بازگشت مکر به خود مکار:
در آیاتی از قرآن کریم خداوند مکر و خدعه مکاران را خودفریبی دانسته و بازگشت آن به خود مکار بیان نموده است: «يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ»؛ با خدا و كسانى كه ايمان آوردهاند، نيرنگ مىزنند. در حالى كه جز بر خودشان نيرنگ نمىزنند و (با درك حسّى) متوجه نمىشوند».[۵۰]
نیرنگ منافقان با خداوند و مؤمنان در حقیقت خودفریبی است. منافقان با نیرنگ خود کسی جز خود را فریب نداده و نمی دهند و طبق آیات قرآن اثر عمل انسان، نیک باشد یا بد به خود اوست؛[۵۱] و این نکته سرّ پنهان است در قرآن که بازگشت حیله مکاران را به خودشان می داند.[۵۲]
۲. شکست مکاران در مکرشان:
قرآن کریم از مکر و خدعه بسیاری از مکاران یاد کرده و این مکر را شکست خورده دانسته، چنانکه در مورد مکر کافران می فرماید: «نقشه كافران جز در گمراهى نيست».[۵۳] و یا درباره مکر فرعون می فرماید: «توطئه فرعون (و همفكران او) جز به نابودى نمى انجامد».[۵۴]
دلیل شکست مکاران در برابر حق این است که خداوند عالم و محیط بر همه چیز است و مکر و نیرنگ در برابر چنین کسی امکان ندارد: «وَ قَدْ مَكَرُواْ مَكْرَهُمْ وَ عِندَاللَّهِ مَكْرُهُمْ وَ إِن كاَنَ مَكْرُهُمْ لِتزَولَ مِنْهُ الجبَالُ»؛ و به يقين (با) فريبكاريشان فريبكارى كردند و فريبكاريشان نزد خدا (آشكار) است و اگرچه فريبشان (چنان باشد كه) از آن كوهها از جا كنده شود».[۵۵]
حیله گران هرچه در برابر خداوند نقشه بکشند و حیله کنند، نقشه هایشان نقش بر آب می شود؛ چون گرچه مکاران حیله هایشان را پنهان می دارند؛ اما برای خداوند چیزی مخفی نیست، بلکه کاملاً آشکار بوده و خداوند از آن آگاه است.[۵۶]
پانویس
- پرش به بالا ↑ مصطفوى، حسن؛ التحقیق فی كلمات القرآن الكریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، ۱۳۶۰ش، ج۱۱، ص۱۴۳.
- پرش به بالا ↑ ابن منظور، محمد بن مكرم؛ لسان العرب، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۴ ق، چاپ سوم، ج۵، ص۱۸۳.
- پرش به بالا ↑ راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دارالعلم الدارالشامیة، ۱۴۱۲ ق، چاپ اول، ص ۷۷۲.
- پرش به بالا ↑ مهیار، رضا؛ فرهنگ ابجدى عربى-فارسى، ص۸۵۵؛ دهخدا، علی اکبر؛ لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، بهار ۱۳۷۳ش، چاپ اول، ج۱۳، ص۱۸۸۹۱.
- پرش به بالا ↑ نراقی، مولی مهدی؛ جامع السعادات، ترجمه سید جلال الدین مجتبوی، تهران، حکمت، ۱۳۷۰ ش، چاپ چهارم، ص۲۴۶.
- پرش به بالا ↑ مصطفوى، حسن؛ التحقیق فی كلمات القرآن الكریم، ج۱۱، ص۱۴۳.
- پرش به بالا ↑ طریحی، فخرالدین؛ مجمع البحرين، تحقیق سید احمد حسینی، تهران، کتابفروشی مرتضوی، ۱۳۷۵ ش، چاپ سوم، ج۳، ص۱۳۹.
- پرش به بالا ↑ سوره آل عمران/۱۲۰، سوره نساء/۷۶ و...
- پرش به بالا ↑ عسکری، ابوهلال؛ معجم الفروق اللغویه، قم، اسلامی، ۱۴۱۲ق. چاپ اول، ص۵۰۸.
- پرش به بالا ↑ راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن، ص۲۷۶.
- پرش به بالا ↑ لسان العرب، ج۸، ص۶۳.
- پرش به بالا ↑ سوره بقره/۹، سوره نساء/۱۴۲ و سوره انفال/۶۲.
- پرش به بالا ↑ فراهیدى، خلیل بن احمد؛ كتاب العین، قم، هجرت، ۱۴۱۰ق، چاپ دوم، ج۵، ص۳۷۰.
- پرش به بالا ↑ سوره آل عمران/۵۴، سوره انفال/۳۰، سوره اعراف/۹۹، سوره یونس/۲۱ و...
- پرش به بالا ↑ قرشى، سید على اكبر؛ قاموس قرآن، تهران، دارالكتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، چاپ ششم، ج۶، ص۲۶۵.
- پرش به بالا ↑ راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ کرانه سعادت، ترجمه سید مهدی شمس الدین، قم، مترجم، چاپ اول، ۱۳۷۶ ش، ص۲۱۳.
- پرش به بالا ↑ مكارم شیرازی، ناصر و همکاران؛ تفسیر نمونه، تهران، دارالكتب الإسلامیة، ۱۳۷۴ ش، چاپ اول، ج۲، ص۵۶۶.
- پرش به بالا ↑ ابن عاشور، محمد بن طاهر؛ التحریر والتنویر، ج۲۲، ص۱۸۵.
- پرش به بالا ↑ سوره فاطر/۴۳.
- پرش به بالا ↑ قاموس قرآن، ج۶، ص۲۶۵.
- پرش به بالا ↑ سوره آل عمران/۵۴.
- پرش به بالا ↑ فضل الله، سید محمدحسین؛ تفسیر من وحى القرآن، بیروت، دارالملاك، ۱۴۱۹ق، چاپ: دوم، ج۶، ص: ۴۶.
- پرش به بالا ↑ سوره آل عمران/۵۴.
- پرش به بالا ↑ دروزة، محمد عزت؛ التفسیر الحدیث، قاهره، دار إحیاء الكتب العربیة، ۱۳۸۳ق، ج۲، ص۴۳۵.
- پرش به بالا ↑ سوره بقره/۱۹۴.
- پرش به بالا ↑ طوسى، محمد بن حسن؛ التبیان فى تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربى، ج۲، ص۴۷۶.
- پرش به بالا ↑ لسان العرب، ج۵، ص۱۸۳.
- پرش به بالا ↑ التبیان فى تفسیر القرآن، ج۲، ص۴۷۶ و لسان العرب، ج۵، ص۱۸۳.
- پرش به بالا ↑ کرانه سعادت، ص۲۱۴-۲۱۵.
- پرش به بالا ↑ خدایاری، ناصر؛ و مرادی، صادق؛ نگرشی بر اخلاق از دیدگاه قرآن، تبریز، سالار، ۱۳۷۹ش، ص۳۷۲.
- پرش به بالا ↑ سوره اعراف/۹۹.
- پرش به بالا ↑ طباطبایى، سید محمدحسین؛ المیزان فى تفسیر القرآن، قم، جامعهى مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ق، چاپ پنجم، ج۸، ص۲۰۲.
- پرش به بالا ↑ سوره نساء/۱۴۲.
- پرش به بالا ↑ المیزان فى تفسیر القرآن، ج۸، ص۲۰۲.
- پرش به بالا ↑ صادقى تهرانى، محمد؛ الفرقان فى تفسير القرآن بالقرآن، قم، فرهنگ اسلامى، ۱۳۶۵ ش، چاپ دوم، ج۱، ص۱۹۱ و ۱۹۲.
- پرش به بالا ↑ سوره آل عمران/۵۴ و سوه انفال/۳۰.
- پرش به بالا ↑ جوادی آملی، عبدالله؛ تفسیر تسنیم، قم، اسراء، ۱۳۷۸ش، چاپ اول، ج۱۴، ص۳۸۱.
- پرش به بالا ↑ سوره یونس/۲۱.
- پرش به بالا ↑ المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۳۶، تفسیر من وحى القرآن، ج۱۳، ص۱۲۷ و زحیلى، وهبة بن مصطفى؛ التفسیر المنیر فى العقیدة والشریعة والمنهج، بیروت، دارالفكر المعاصر، ۱۴۱۸ق، چاپ دوم، ج۱۳، ص۱۹۳.
- پرش به بالا ↑ سوره نساء/۱۴۲.
- پرش به بالا ↑ سوره رعد/۳۳.
- پرش به بالا ↑ سوره یوسف/۳۱.
- پرش به بالا ↑ سوره نساء/۱۲۰.
- پرش به بالا ↑ سوره لقمان/۳۳.
- پرش به بالا ↑ سوره یونس/۲۱.
- پرش به بالا ↑ اژه ای، جواد؛ انسان در قرآن از دیدگاه فردی و اجتماعی، مجله روانشناسی و علوم تربیتی، شماره ۳و۴، ۱۳۸۵ش، ص۱۱.
- پرش به بالا ↑ تفسیر تسنیم، ج۲، ص۲۵۳-۲۵۴.
- پرش به بالا ↑ مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۳۴.
- پرش به بالا ↑ تفسیر تسنیم، ج۲، ص۲۵۴.
- پرش به بالا ↑ سوره بقره/۹.
- پرش به بالا ↑ سوره اسراء/۷.
- پرش به بالا ↑ تفسير تسنيم، ج۲، ص ۲۵۴.
- پرش به بالا ↑ سوره غافر/۲۵.
- پرش به بالا ↑ سوره غافر/۳۷.
- پرش به بالا ↑ سوره ابراهیم/۴۶.
- پرش به بالا ↑ جوادی آملی، عبدالله؛ تفسیر موضوعی قرآن کریم (وحی و نبوت در قرآن)، قم، اسراء، ۱۳۸۱ ش، چاپ اول، ج۳، ص۱۳۶.
منابع
- "مکر"، روحالله رضایی، دانشنامه پژوهه، تاریخ بازیابی: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۱.