زلزلة: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | '''«زلزال»''' یا '''«زلزله»''' از کلمات [[قرآن|قرآنی]] است و به معنای جنبانیدن، رجفة و شدت لرزش می باشد. | |
− | |||
− | == زلزله در قرآن== | + | ==زلزله در قرآن== |
− | [[سوره زلزال]] نود و نهمین سوره از قرآن است | + | [[سوره زلزال]] نود و نهمین [[سوره]] از [[قرآن|قرآن کریم]] است که دارای ۸ [[آیه]] بوده و مفهوم واژه «زلزله» در این سوره آمده است. |
− | + | {{متن قرآن|«إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها»}}؛ چون زمین هنگام رسیدن [[قیامت|قیامت]] لرزش خود را بکند.<ref> زلزال، ۱. </ref> | |
− | + | زلزال در این آیه، مفعول مطلق نوعی است، یعنی لرزش معهود و مقرر خود را. | |
− | + | ==زلزله در حدیث== | |
− | + | از [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] (ع) روایت شده که چون [[زنا]] شایع شود زلزله پدید آید. | |
− | + | محمد بن سلیمان دیلمی گوید: از امام صادق (ع) پرسیدم زلزله چیست؟ فرمود: آیتی از آیات پروردگار. عرض کردم: سبب آن چیست؟ فرمود: خداوند ملکی را بر رگهای زمین گماشته که چون بخواهد زمین را بلرزاند او را امر کند که فلان رگ را به حرکت در آور، و چون رگ به حرکت در آید آن قسمت زمین که به آن رگ مربوط است بلرزد. | |
− | + | نیز از آن حضرت آمده که این زمین لرزه و امثال آن هشدار و ارعاب است از جانب خداوند که مردم بترسند و از [[گناه|معصیت]] دست بردارند. | |
− | حضرت در پاسخ مرقوم داشت : از آنجا کوچ | + | [[علی بن مهزیار اهوازی|علی بن مهزیار]] گوید: به [[امام جواد علیه السلام|حضرت جواد]] (ع) نامه ای نوشتم و در آن از کثرت زلازل در اهواز به خدمتشان شکایت کردم که اگر صلاح بدانید از آنجا کوچ کنم؟ حضرت در پاسخ مرقوم داشت: از آنجا کوچ مکنید و روز چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه را [[روزه]] بگیرید و [[غسل]] کنید و لباس پاک بپوشید و روز [[جمعه|جمعه]] از شهر بیرون رفته خدای را بخوانید که این بلا از شما رفع خواهد شد. علی مهزیار گوید: ما به دستور عمل کردیم، شهر آرام شد و زلزله متوقف گردید. |
− | + | از امام صادق (ع) رسیده که جهت دفع خطر خراب شدن خانه بر اثر زلزله هنگام رفتن به بستر این [[آیه]] را بخواند: {{متن قرآن|«إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَنْ تَزُولَا وَلَئِنْ زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا»}}<ref>[[سوره فاطر|فاطر]]، ۴۱.</ref>.<ref> [[بحارالأنوار|بحارالانوار]]، ۹۱ / ۱۴۷ ـ ۱۵۰. </ref> | |
− | + | ==پانویس== | |
+ | <references /> | ||
+ | ==منابع== | ||
− | + | *سید مصطفی حسینی دشتی، [[فرهنگ معارف و معاریف (کتاب)|فرهنگ معارف و معاریف]]. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | *سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ معارف و معاریف. | ||
[[رده:واژگان قرآنی]] | [[رده:واژگان قرآنی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۵ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۵:۵۴
«زلزال» یا «زلزله» از کلمات قرآنی است و به معنای جنبانیدن، رجفة و شدت لرزش می باشد.
زلزله در قرآن
سوره زلزال نود و نهمین سوره از قرآن کریم است که دارای ۸ آیه بوده و مفهوم واژه «زلزله» در این سوره آمده است.
«إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها»؛ چون زمین هنگام رسیدن قیامت لرزش خود را بکند.[۱]
زلزال در این آیه، مفعول مطلق نوعی است، یعنی لرزش معهود و مقرر خود را.
زلزله در حدیث
از امام صادق (ع) روایت شده که چون زنا شایع شود زلزله پدید آید.
محمد بن سلیمان دیلمی گوید: از امام صادق (ع) پرسیدم زلزله چیست؟ فرمود: آیتی از آیات پروردگار. عرض کردم: سبب آن چیست؟ فرمود: خداوند ملکی را بر رگهای زمین گماشته که چون بخواهد زمین را بلرزاند او را امر کند که فلان رگ را به حرکت در آور، و چون رگ به حرکت در آید آن قسمت زمین که به آن رگ مربوط است بلرزد.
نیز از آن حضرت آمده که این زمین لرزه و امثال آن هشدار و ارعاب است از جانب خداوند که مردم بترسند و از معصیت دست بردارند.
علی بن مهزیار گوید: به حضرت جواد (ع) نامه ای نوشتم و در آن از کثرت زلازل در اهواز به خدمتشان شکایت کردم که اگر صلاح بدانید از آنجا کوچ کنم؟ حضرت در پاسخ مرقوم داشت: از آنجا کوچ مکنید و روز چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه را روزه بگیرید و غسل کنید و لباس پاک بپوشید و روز جمعه از شهر بیرون رفته خدای را بخوانید که این بلا از شما رفع خواهد شد. علی مهزیار گوید: ما به دستور عمل کردیم، شهر آرام شد و زلزله متوقف گردید.
از امام صادق (ع) رسیده که جهت دفع خطر خراب شدن خانه بر اثر زلزله هنگام رفتن به بستر این آیه را بخواند: «إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَنْ تَزُولَا وَلَئِنْ زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا»[۲].[۳]
پانویس
- ↑ زلزال، ۱.
- ↑ فاطر، ۴۱.
- ↑ بحارالانوار، ۹۱ / ۱۴۷ ـ ۱۵۰.
منابع
- سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ معارف و معاریف.