مصادقة الاخوان (کتاب): تفاوت بین نسخهها
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | {{مشخصات کتاب | ||
+ | |||
+ | |عنوان= | ||
+ | |||
+ | |تصویر= [[پرونده:مصادقة الاخوان.jpg|240px|وسط]] | ||
+ | |||
+ | |نویسنده= شیخ صدوق | ||
+ | |||
+ | |موضوع= اخلاق اسلامی | ||
+ | |||
+ | |زبان= عربی | ||
+ | |||
+ | |تعداد جلد= 1 | ||
+ | |||
+ | |عنوان افزوده1= مصحح | ||
+ | |||
+ | |افزوده1= علی خراسانی کاظمی | ||
+ | |||
+ | |عنوان افزوده2= | ||
+ | |||
+ | |افزوده2= | ||
+ | |||
+ | |لینک= [http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/38934/ مصادقة الإخوان] | ||
+ | |||
+ | |||
+ | }} | ||
{{مقاله از یک نشریه}} | {{مقاله از یک نشریه}} | ||
− | نام | + | «مصادقة الإخوان» نام کتاب حدیثى است در آیین [[دوستی|دوستى]] و برادرى. این کتاب با حجم اندک خود، ۱۲۵ [[حدیث]] را در موضوع دوستى، در خود جاى داده است. اهمیت دوستى، راههاى دوست یابى، حقوق دوستان، راز ماندگارى دوستى، رفتار دوستانه، عوامل شکست دوستى ها... بخشى از مطالبى است که در این کتاب به چشم مى خورد. |
− | + | ==مؤلف کتاب== | |
+ | محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی(۳۰۵ -۳۸۱ق) متولد شهر قم، معروف به شیخ صدوق و ابن بابویه، از بزرگترین محدّثین قرن چهارم هجری به شمار میآید. کتاب من لایحضره الفقیه از کتب اربعه شیعه اثر اوست. و از آثار وی: مدینة العلم، كمالالدین و تمام النعمة، التوحید، الخصال، معانی الأخبار، عیون أخبار الرضا(ع)، أمالی شیخ صدوق، المقنع فی الفقه، الهدایة (فی الأصول و الفروع) می باشد. از اساتید وی می توان به محمد بن حسن بن احمد بن ولید، حمزة بن محمد بن احمد بن جعفر بن محمد بن زید بن على(ع)، ابوالحسن، محمد بن قاسم اشاره کرد. شیخ صدوق در سال 381 ه. وفات نمود. | ||
− | + | ==ساختار کتاب== | |
− | + | این کتاب شامل ۴۳ فصل است که هر کدام، ویژه یکى از مسائل دوستى است. معرفى این فصل ها آگاهى اى اجمالى از محتواى کتاب بدست مى دهد: | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | #اقسام برادران. بر پایه یک روایت، برادران به «دوستان مورد اعتماد» و «دوستان گشاده رو» تقسیم شده اند که با دسته اول، از هیچ گونه خدمت نباید دریغ کرد؛ اما با دسته دوم باید به اندازه گشاده رویى آنان رفتار نمود. | |
+ | #خصلت هاى دوستى و برادرى. دوستان، ظاهر و باطنشان یکى است؛ زیبایى و زشتى یکدیگر را زیبایى و زشتى خود مى دانند؛ ثروت و فرزند، تغییرى در آنان ایجاد نکرده، از بذل مالْ دریغ ندارند و در گرفتارى ها دوست را رها نمى کنند. | ||
+ | #مهربانى به دوستان، دل را به خدا نزدیک مى سازد. | ||
+ | #دوست گرفتن، آدمى را بهشتى مى کند. | ||
+ | #گفتگوى دوستانه به دل ها آرامش مى بخشد و سبب ریزش باران رحمت و لطف خداوند است. | ||
+ | #همدردى با دوست و رسیدگى به وى، نشانه دوستى واقعى است. | ||
+ | #حقوق دوستان. دوستى و برادرى، وظایف و حقوقى را به همراه مى آورد که آسانترینش آن است که آن چه براى خود مى خواهى، براى دوست بخواهى و آن چه بر خود نمى پسندى، بر او هم مپسندى. | ||
+ | #دوستان آینه یکدیگرند. | ||
+ | #پذیرایى از دوستان و برادران و اطعام آنان، خلق و خویى آسمانى است و خداوند در [[بهشت]]، آن را تلافى مى کند. | ||
+ | #بهره دوستى. دوستى براى دنیا و [[آخرت]] انسان سودمند است؛ دوست پشتیبانى است در دنیا و [[شفاعت]] کننده اى است در آخرت. | ||
+ | #دوستان بسیار، براى زندگى معنوى آدمى بسى سودمند است. | ||
+ | #مؤمنان برادر یکدیگرند. | ||
+ | #دوستان به یکدیگر خدمت مى کنند. | ||
+ | #دورى و قهر دوستان، رفتارى ناپسند است. | ||
+ | #بیم و هراس دوست از دوست، سزاوار نیست. | ||
+ | #دوستى براى [[خدا]]. آن گاه که دوستى براى خدا باشد، گذشته از پاداش معنوى، پایدارى نیز خواهد داشت. | ||
+ | #خوشرویى با دوستان و برادران، عذاب [[دوزخ]] را برمى دارد. | ||
+ | #گره گشایى از کار دوستان، بندگى خداست. | ||
+ | #مناعت طبع ([[عزت نفس]]). خویشتن دارى در برابر دوستان و اظهار بى نیازى، سبب دوام دوستى است. | ||
+ | #دید و بازدید. دوست، مانند دست است و دست ها به کمک هم کارها را از پیش مى برند و نگهدار هم اند. | ||
+ | #توجه به دوستان. برادرى که تو را از یاد نمى برد، مى سزد که او را همیشه به یادآرى. | ||
+ | #دست دادن هنگام ملاقات، کدورت ها را از میان برمى دارد. | ||
+ | #شاد کردن دوست، از بهترین کارها نزد خداوند است. | ||
+ | #[[بخل|بخلورزى]] با دوستان و برادران، خصلتى نکوهیده است. | ||
+ | #گرفتارى ها را با دوستان در میان گذارید؛ چرا که دوست از کمک دریغ نمى ورزد؛ گرچه با دعاى خیر باشد. | ||
+ | #شاد کردن دوست، آفت دنیا و هراس [[قیامت]] را برمى دارد. | ||
+ | #رنجاندن برادران، ناراحتى و رنجش به دنبال دارد. | ||
+ | #نیکى به دوستان، گرچه اندک باشد، نعمت خداوندى است. | ||
+ | #تلاش براى گره گشایى از کار دوستان، از [[طواف]] خانه خدا با ارزش تر است. گفتنى است بیشترین روایت هاى این کتاب، در این فصل جمع شده است و این، نشان از جایگاه ویژه (گره گشایى) در معاشرت و روابط انسانى دارد. | ||
+ | #تقدم دوستى بر داد و ستد. اگر دوستى خواستار به هم خوردن معامله شد، اجابت کنید. | ||
+ | #آزمون دوستى. دوستان را با سفر، هنگام خشم و با درهم و دینار، بیازمایید. | ||
+ | #اعتبار دوستان، بیش از مال و ثروت است. | ||
+ | #پرسش از نام و نشان، نشانه یکرنگى در دوستى است. | ||
+ | #خیرخواهى. دوستان باید با خیرخواهى، در راه حل مشکلات یکدیگر قدم بردارند. | ||
+ | #خوار نشمردن دوستان. تحقیر و خوار شمردن دوستان، به جز تیره ساختن روابط، سبب قهر و غضب الهى است. | ||
+ | #خوشبو کردن دوستان، سنتى دینى است و بر دوستى مى افزاید. | ||
+ | #محبت ورزیدن، نشانه دیندارى است. | ||
+ | #حفظ [[آبرو]]. آبروى دوست را ریختن، گناهى زشت و نابخشودنى است. | ||
+ | #دعاى دوستان درباره یکدیگر به اجابت مى رسد. | ||
+ | #ملاطفت نسبت به برادران، لطف خداوند را در بهشت به ارمغان مى آورد. | ||
+ | #پوشاندن دوستان، پوشش بهشتى را در پى دارد. | ||
+ | #کمیابى دوست خوب. دوستى، زمانى به زندگى صفا مى بخشد و یارى رسان آدمى در گرفتارى هاست که خصلت هاى انسانى در آن رعایت شود. | ||
− | + | ==وضعیت نشر== | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | متن عربى (مصادقة الإخوان)، دوبار چاپ شده است: یکى از سوى (مکتبة الامام صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه شریف) در [[عراق]] و دیگرى از (سوى مؤسسة الامام المهدى علیه السلام) به سال ۱۴۱۰ قمرى در قم. | |
− | + | برگردان فارسى این کتاب، توسط استاد محمدتقى دانش پژوه، سامان یافته است. این ترجمه، روان و از نثرى پخته برخوردار است. بر این ترجمه، استاد سعید نفیسى مقدمه اى در معرفى خاندان بابویه دارد که بسى عالمانه است. این ترجمه، به همراه متن عربى، یک بار در سال ۱۴۰۲ قمرى منتشر شده است و براى دومین بار، به نام (آیین دوستى و برادرى در مکتب [[اسلام]]) از سوى انتشارات تشیع در [[قم]] نشر یافته است. ترجمه دیگرى از این کتاب، با عنوان (حقوق برادران دینى در اسلام) به قلم مجید ـ پ، به همت انتشارات بشیر، به سال ۱۴۰۴ قمرى در قم منتشر شده است. | |
− | + | ==منبع== | |
+ | مهدى مهریزى، حدیث زندگی، شماره ۱۰. | ||
− | + | ==متن کتاب== | |
+ | [http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/38934/مصادقة-الإخوان 1. مصادقة الإخوان] | ||
− | + | [http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/78909/مصادقة-الإخوان 2. مصادقة الإخوان] | |
− | + | [[رده:منابع حدیثی]] | |
− | + | [[رده:آثار شیخ صدوق]] | |
− | + | {{حدیث}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۴۹
نویسنده | شیخ صدوق |
موضوع | اخلاق اسلامی |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
مصحح | علی خراسانی کاظمی |
|
«مصادقة الإخوان» نام کتاب حدیثى است در آیین دوستى و برادرى. این کتاب با حجم اندک خود، ۱۲۵ حدیث را در موضوع دوستى، در خود جاى داده است. اهمیت دوستى، راههاى دوست یابى، حقوق دوستان، راز ماندگارى دوستى، رفتار دوستانه، عوامل شکست دوستى ها... بخشى از مطالبى است که در این کتاب به چشم مى خورد.
مؤلف کتاب
محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی(۳۰۵ -۳۸۱ق) متولد شهر قم، معروف به شیخ صدوق و ابن بابویه، از بزرگترین محدّثین قرن چهارم هجری به شمار میآید. کتاب من لایحضره الفقیه از کتب اربعه شیعه اثر اوست. و از آثار وی: مدینة العلم، كمالالدین و تمام النعمة، التوحید، الخصال، معانی الأخبار، عیون أخبار الرضا(ع)، أمالی شیخ صدوق، المقنع فی الفقه، الهدایة (فی الأصول و الفروع) می باشد. از اساتید وی می توان به محمد بن حسن بن احمد بن ولید، حمزة بن محمد بن احمد بن جعفر بن محمد بن زید بن على(ع)، ابوالحسن، محمد بن قاسم اشاره کرد. شیخ صدوق در سال 381 ه. وفات نمود.
ساختار کتاب
این کتاب شامل ۴۳ فصل است که هر کدام، ویژه یکى از مسائل دوستى است. معرفى این فصل ها آگاهى اى اجمالى از محتواى کتاب بدست مى دهد:
- اقسام برادران. بر پایه یک روایت، برادران به «دوستان مورد اعتماد» و «دوستان گشاده رو» تقسیم شده اند که با دسته اول، از هیچ گونه خدمت نباید دریغ کرد؛ اما با دسته دوم باید به اندازه گشاده رویى آنان رفتار نمود.
- خصلت هاى دوستى و برادرى. دوستان، ظاهر و باطنشان یکى است؛ زیبایى و زشتى یکدیگر را زیبایى و زشتى خود مى دانند؛ ثروت و فرزند، تغییرى در آنان ایجاد نکرده، از بذل مالْ دریغ ندارند و در گرفتارى ها دوست را رها نمى کنند.
- مهربانى به دوستان، دل را به خدا نزدیک مى سازد.
- دوست گرفتن، آدمى را بهشتى مى کند.
- گفتگوى دوستانه به دل ها آرامش مى بخشد و سبب ریزش باران رحمت و لطف خداوند است.
- همدردى با دوست و رسیدگى به وى، نشانه دوستى واقعى است.
- حقوق دوستان. دوستى و برادرى، وظایف و حقوقى را به همراه مى آورد که آسانترینش آن است که آن چه براى خود مى خواهى، براى دوست بخواهى و آن چه بر خود نمى پسندى، بر او هم مپسندى.
- دوستان آینه یکدیگرند.
- پذیرایى از دوستان و برادران و اطعام آنان، خلق و خویى آسمانى است و خداوند در بهشت، آن را تلافى مى کند.
- بهره دوستى. دوستى براى دنیا و آخرت انسان سودمند است؛ دوست پشتیبانى است در دنیا و شفاعت کننده اى است در آخرت.
- دوستان بسیار، براى زندگى معنوى آدمى بسى سودمند است.
- مؤمنان برادر یکدیگرند.
- دوستان به یکدیگر خدمت مى کنند.
- دورى و قهر دوستان، رفتارى ناپسند است.
- بیم و هراس دوست از دوست، سزاوار نیست.
- دوستى براى خدا. آن گاه که دوستى براى خدا باشد، گذشته از پاداش معنوى، پایدارى نیز خواهد داشت.
- خوشرویى با دوستان و برادران، عذاب دوزخ را برمى دارد.
- گره گشایى از کار دوستان، بندگى خداست.
- مناعت طبع (عزت نفس). خویشتن دارى در برابر دوستان و اظهار بى نیازى، سبب دوام دوستى است.
- دید و بازدید. دوست، مانند دست است و دست ها به کمک هم کارها را از پیش مى برند و نگهدار هم اند.
- توجه به دوستان. برادرى که تو را از یاد نمى برد، مى سزد که او را همیشه به یادآرى.
- دست دادن هنگام ملاقات، کدورت ها را از میان برمى دارد.
- شاد کردن دوست، از بهترین کارها نزد خداوند است.
- بخلورزى با دوستان و برادران، خصلتى نکوهیده است.
- گرفتارى ها را با دوستان در میان گذارید؛ چرا که دوست از کمک دریغ نمى ورزد؛ گرچه با دعاى خیر باشد.
- شاد کردن دوست، آفت دنیا و هراس قیامت را برمى دارد.
- رنجاندن برادران، ناراحتى و رنجش به دنبال دارد.
- نیکى به دوستان، گرچه اندک باشد، نعمت خداوندى است.
- تلاش براى گره گشایى از کار دوستان، از طواف خانه خدا با ارزش تر است. گفتنى است بیشترین روایت هاى این کتاب، در این فصل جمع شده است و این، نشان از جایگاه ویژه (گره گشایى) در معاشرت و روابط انسانى دارد.
- تقدم دوستى بر داد و ستد. اگر دوستى خواستار به هم خوردن معامله شد، اجابت کنید.
- آزمون دوستى. دوستان را با سفر، هنگام خشم و با درهم و دینار، بیازمایید.
- اعتبار دوستان، بیش از مال و ثروت است.
- پرسش از نام و نشان، نشانه یکرنگى در دوستى است.
- خیرخواهى. دوستان باید با خیرخواهى، در راه حل مشکلات یکدیگر قدم بردارند.
- خوار نشمردن دوستان. تحقیر و خوار شمردن دوستان، به جز تیره ساختن روابط، سبب قهر و غضب الهى است.
- خوشبو کردن دوستان، سنتى دینى است و بر دوستى مى افزاید.
- محبت ورزیدن، نشانه دیندارى است.
- حفظ آبرو. آبروى دوست را ریختن، گناهى زشت و نابخشودنى است.
- دعاى دوستان درباره یکدیگر به اجابت مى رسد.
- ملاطفت نسبت به برادران، لطف خداوند را در بهشت به ارمغان مى آورد.
- پوشاندن دوستان، پوشش بهشتى را در پى دارد.
- کمیابى دوست خوب. دوستى، زمانى به زندگى صفا مى بخشد و یارى رسان آدمى در گرفتارى هاست که خصلت هاى انسانى در آن رعایت شود.
وضعیت نشر
متن عربى (مصادقة الإخوان)، دوبار چاپ شده است: یکى از سوى (مکتبة الامام صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه شریف) در عراق و دیگرى از (سوى مؤسسة الامام المهدى علیه السلام) به سال ۱۴۱۰ قمرى در قم.
برگردان فارسى این کتاب، توسط استاد محمدتقى دانش پژوه، سامان یافته است. این ترجمه، روان و از نثرى پخته برخوردار است. بر این ترجمه، استاد سعید نفیسى مقدمه اى در معرفى خاندان بابویه دارد که بسى عالمانه است. این ترجمه، به همراه متن عربى، یک بار در سال ۱۴۰۲ قمرى منتشر شده است و براى دومین بار، به نام (آیین دوستى و برادرى در مکتب اسلام) از سوى انتشارات تشیع در قم نشر یافته است. ترجمه دیگرى از این کتاب، با عنوان (حقوق برادران دینى در اسلام) به قلم مجید ـ پ، به همت انتشارات بشیر، به سال ۱۴۰۴ قمرى در قم منتشر شده است.
منبع
مهدى مهریزى، حدیث زندگی، شماره ۱۰.