تجوید: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | «تجوید» در اصطلاح، عبارت است از قواعد و دستورهاى صحیح اداء کردن حروف از نظر مخارج، صفات و احکام آن. هدف تجوید توانا ساختن قارى بر [[تلاوت قرآن|تلاوت]] زیبا و استوار و تلفظ فصیح حروف [[قرآن کریم]] و حفظ زبان از اشتباه در تلاوت است. فقها مراعات قواعد تجوید را در تلاوت قرآن در صورتى که ترک آن به تغییر در معنای کلمه بینجامد واجب دانستهاند. | |
− | == | + | ==تجوید در لغت و اصطلاح== |
− | + | «تجوید»، مصدر باب تفعیل، مترادف با کلمه «تحسین» و در لغت به معناى نیکو گردانیدن، زیبا انجام دادن کار و نیکو گفتن است<ref>لسان العرب، ج۲، ص۴۱۱، «جود».</ref> و در اصطلاح عبارت است از تلفظ حروف (عربى) از جایگاه خود، به گونهاى که حق هر حرف از صفات آن و مستحق آن از ([[احکام]]) به خوبى اَدا و رعایت شود: «التَّجویدُ اِعْطاءُ الْحُرُوفِ حَقَّها مِنْ صِفَة لَها وَ مُسْتَحَقَّها».<ref>المنح الفکریه، ص۹۳.</ref> | |
− | + | «حقّ حرف»، کیفیتى است که قِوام حرف به آن است و آن عبارت از مخرج حرف و صفاتى است که در نهاد حرف وجود دارد. این صفات را نمىتوان از حرف سلب کرد زیرا وجود حرف و تمایز آن از سایر حروف و آواها بر رعایت صفات مذکور مبتنى است؛ مانند صفت جَهْر، شدّت و استعلاء. | |
− | مستحق حرف به | + | مستحق حرف به کیفیت صوتى و آوایى گفته مىشود که در ترکیب حروف و پیوند آنها ایجاد مىشود. احکام تجوید از قبیل ادغام، مدّ، اخفاء، اقلاب، صله و... از مستحقات حروف است.<ref>نهایة القول المفید، ص۱۳.</ref> |
− | ابوعمرو الدانى | + | ابوعمرو الدانى تجوید را چنین وصف مىکند: تجوید یعنى رسیدن به نهایت اتقان و استوارى و زیباسازى. تجوید قرآن، اداى حقوق حرف و حفظ ترتیب و مراتب هر یک و تلفظ روان و فصیح حرف از مخرجش بدون افراط و تفریط است.<ref>التحدید، ص۶۸.</ref> |
− | + | دیگرى گفته است: تجوید مهارتى است که با تمرین فراوان در قارى قرآن به صورت ملکه ایجاد مىشود.<ref> نهایة القول المفید، ص۱۳.</ref> این هر سه تعریف تجوید را به عنوان یک مهارت و از مقوله فنّ معرفى مىکنند. | |
− | دانش | + | دانش تجوید از دانش هاى قرآنى است که مخصوص قرائت قرآن بنا نهاده شده و درباره مجموعه قواعد و احکام تجوید و شناسایى و معرفى حق و مستحق حروف بحث مىکند. |
− | علم | + | علم تجوید از دو منظر به آواهاى عربى قرآنى مىنگرد: |
− | * آواها و حروف به طور تنها و منفرد؛ در | + | *آواها و حروف به طور تنها و منفرد؛ در این حال از دو ویژگى حروف بحث مىشود: یکى مطالعه جایگاه تلفظ حروف (مخرج حرف) و دیگرى، مطالعه کیفیت صداى حروف (صفت حرف) که زیرمجموعه «حق حرف» هستند. |
− | * آواها و حروف در حال | + | *آواها و حروف در حال ترکیب؛ احکام تجوید ناظر به این حالت است. (مستحق حرف) |
− | ==هدف علم | + | ==هدف و موضوع علم تجوید== |
− | هدف | + | هدف تجوید توانا ساختن قارى بر [[تلاوت قرآن|تلاوت]] زیبا و استوار و تلفظ فصیح حروف [[قرآن کریم]] و حفظ زبان از اشتباه در تلاوت است.<ref> التمهید فى علم التجوید، ص۴۷.</ref> در حقیقت پاسدارى از الفاظ قرآن کریم در بُعد صوتى آن از اهداف این علم است. |
− | + | و موضوع علم تجوید، حروف، آواها و کلمات [[قرآن]] به لحاظ آوایى و صوتى است؛ به عبارت دیگر موضوع تجوید، تولید آواها و واج هاى عربى در تلاوت قرآن است.<ref> The art of reciting the Qur'an, P۱۸.</ref> | |
− | + | ==اهمیت علم تجوید== | |
− | + | در اهمیت این علم همین بس که در تفسیر آیه {{متن قرآن|«...ورَتِّلِ القُرءانَ تَرتیلا»}}([[سوره مزمل]]/۴) از امیرمؤمنان [[امام على]] علیه السلام آوردهاند که: «الترتیل تجوید الحروف و معرفة الوقوف» یا «حفظ الوقوف و بیان الحروف».<ref>الصافى، ج۱، ص۷۱؛ النشر، ج۱، ص۲۰۹؛ بحارالانوار، ج۸۱، ص۱۸۸.</ref> | |
− | در | + | در این سخن دو محور اساسى براى [[ترتیل|ترتیل]] قرآن، ترسیم شده است: یکى تجوید حروف که ضامِن سلامت الفاظ [[قرآن]] است. دیگرى شناخت وقف هاى قرآن که ضامن سلامت معناى قرآن است. شناخت و رعایت وقوف قرآن، مبتنى بر معرفت عبارات و جملههاست که در فهم صحیح کلام الهى اثر دارد. |
− | در | + | قاریان تجوید را به علمى و عملى تقسیم نموده و تجوید علمى به معناى فراگیرى قواعد علم تجوید را [[واجب]] کفایى دانستهاند<ref> نهایة القول المفید، ص۹؛ تنقیح الوسیط، ص۹۴.</ref> اما در تجوید عملى یعنى خواندن قرآن با مراعات قواعد تجوید اختلاف است؛ جمعى مراعات آن را در تلاوت قرآن، واجب و تارک آن را گناهکار و مستحق عقوبت دانستهاند.<ref>النشر، ج۲، ص۲۱۰ ـ ۲۱۱؛ احکام قراءة القرآن، ص۳۱؛ تنقیح الوسیط، ص۹۵ ـ ۹۶.</ref> |
− | + | و در این راستا به برخى آیات قرآن از جمله آیه شریفه {{متن قرآن|«...و رَتِّلِ القُرآنَ تَرتیلاً»}} و روایتى از [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله: «اقرؤا القرآن بلُحون العرب و أصواتها» و نیز [[اجماع]] استناد کردهاند.<ref>التبیین، ص۱۱۲؛ احکام قراءةالقرآن، ص۳۱؛ الجامعالصغیر، ج۱، ص۱۹۹.</ref> | |
− | + | برخى دیگر معتقدند مراعات تجوید در مقدار لازم از [[تلاوت قرآن|تلاوت]] قرآن در فرایض واجب است؛ ولى در سایر موارد واجب نیست.<ref>نظرات فى علم التجوید، ص۴۲.</ref> | |
− | برخى | + | برخى دیگر بسیارى از قواعد تجوید را ساخته و پرداخته علماى تجوید دانسته، با اصرار بر آنها به شکل افراطى مخالفت کردهاند.<ref> تفسیر سید مصطفى خمینى، ج۱، ص۱۱۴؛ الجواب المفید، ص۱۹.</ref> |
− | + | متأخران مراعات قواعد تجوید را در تلاوت قرآن در صورتى که ترک آن به تغییر در کلمه و فساد معنا بینجامد واجب دانستهاند؛ اما رعایت نکات تخصصى تجوید و قواعدى مانند ادغام و اخفاء را که ترک آن سبب تغییر کلمه و فساد معنا نمىشود لازم ندانستهاند.<ref> التبیین، ص۱۱۱.</ref> | |
− | + | [[فقها]] رعایت مخارج حروف را در [[نماز|نمازهاى]] فریضه، لازم مىدانند<ref>عروة الوثقى، ج۱، ص۶۵۳؛ مستمسک العروه، ج۶، ص۲۳۵؛ مستند العروه، ج۳، ص۴۶۵ - ۴۷۳.</ref>؛ لیکن رعایت نکات تخصصى تجوید و التزام به همه قواعد آن را واجب نمىدانند.<ref>مستند العروه، ج۳، ص۱۲۳.</ref> البته به لحاظ ارائه قرائتى فصیح، براى قاریان ماهر و کارآزموده لازم است تا با جزئیات تجوید به خوبى آشنا باشند. | |
− | + | ==پانویس== | |
+ | <references /> | ||
− | == | + | {{قرآن}} |
− | + | {{سنجش کیفی | |
+ | |سنجش=نشده | ||
+ | |شناسه= خوب | ||
+ | |عنوان بندی مناسب= | ||
+ | |کفایت منابع و پی نوشت ها= | ||
+ | |رعایت سطح مخاطب عام= | ||
+ | |رعایت ادبیات دانشنامه ای= | ||
+ | |جامعیت= | ||
+ | |رعایت اختصار= | ||
+ | |سیر منطقی= | ||
+ | }} | ||
+ | [[رده:تلاوت قرآن]] | ||
[[رده:علوم قرآنی]] | [[رده:علوم قرآنی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۰۵
«تجوید» در اصطلاح، عبارت است از قواعد و دستورهاى صحیح اداء کردن حروف از نظر مخارج، صفات و احکام آن. هدف تجوید توانا ساختن قارى بر تلاوت زیبا و استوار و تلفظ فصیح حروف قرآن کریم و حفظ زبان از اشتباه در تلاوت است. فقها مراعات قواعد تجوید را در تلاوت قرآن در صورتى که ترک آن به تغییر در معنای کلمه بینجامد واجب دانستهاند.
تجوید در لغت و اصطلاح
«تجوید»، مصدر باب تفعیل، مترادف با کلمه «تحسین» و در لغت به معناى نیکو گردانیدن، زیبا انجام دادن کار و نیکو گفتن است[۱] و در اصطلاح عبارت است از تلفظ حروف (عربى) از جایگاه خود، به گونهاى که حق هر حرف از صفات آن و مستحق آن از (احکام) به خوبى اَدا و رعایت شود: «التَّجویدُ اِعْطاءُ الْحُرُوفِ حَقَّها مِنْ صِفَة لَها وَ مُسْتَحَقَّها».[۲]
«حقّ حرف»، کیفیتى است که قِوام حرف به آن است و آن عبارت از مخرج حرف و صفاتى است که در نهاد حرف وجود دارد. این صفات را نمىتوان از حرف سلب کرد زیرا وجود حرف و تمایز آن از سایر حروف و آواها بر رعایت صفات مذکور مبتنى است؛ مانند صفت جَهْر، شدّت و استعلاء.
مستحق حرف به کیفیت صوتى و آوایى گفته مىشود که در ترکیب حروف و پیوند آنها ایجاد مىشود. احکام تجوید از قبیل ادغام، مدّ، اخفاء، اقلاب، صله و... از مستحقات حروف است.[۳]
ابوعمرو الدانى تجوید را چنین وصف مىکند: تجوید یعنى رسیدن به نهایت اتقان و استوارى و زیباسازى. تجوید قرآن، اداى حقوق حرف و حفظ ترتیب و مراتب هر یک و تلفظ روان و فصیح حرف از مخرجش بدون افراط و تفریط است.[۴]
دیگرى گفته است: تجوید مهارتى است که با تمرین فراوان در قارى قرآن به صورت ملکه ایجاد مىشود.[۵] این هر سه تعریف تجوید را به عنوان یک مهارت و از مقوله فنّ معرفى مىکنند.
دانش تجوید از دانش هاى قرآنى است که مخصوص قرائت قرآن بنا نهاده شده و درباره مجموعه قواعد و احکام تجوید و شناسایى و معرفى حق و مستحق حروف بحث مىکند.
علم تجوید از دو منظر به آواهاى عربى قرآنى مىنگرد:
- آواها و حروف به طور تنها و منفرد؛ در این حال از دو ویژگى حروف بحث مىشود: یکى مطالعه جایگاه تلفظ حروف (مخرج حرف) و دیگرى، مطالعه کیفیت صداى حروف (صفت حرف) که زیرمجموعه «حق حرف» هستند.
- آواها و حروف در حال ترکیب؛ احکام تجوید ناظر به این حالت است. (مستحق حرف)
هدف و موضوع علم تجوید
هدف تجوید توانا ساختن قارى بر تلاوت زیبا و استوار و تلفظ فصیح حروف قرآن کریم و حفظ زبان از اشتباه در تلاوت است.[۶] در حقیقت پاسدارى از الفاظ قرآن کریم در بُعد صوتى آن از اهداف این علم است.
و موضوع علم تجوید، حروف، آواها و کلمات قرآن به لحاظ آوایى و صوتى است؛ به عبارت دیگر موضوع تجوید، تولید آواها و واج هاى عربى در تلاوت قرآن است.[۷]
اهمیت علم تجوید
در اهمیت این علم همین بس که در تفسیر آیه «...ورَتِّلِ القُرءانَ تَرتیلا»(سوره مزمل/۴) از امیرمؤمنان امام على علیه السلام آوردهاند که: «الترتیل تجوید الحروف و معرفة الوقوف» یا «حفظ الوقوف و بیان الحروف».[۸]
در این سخن دو محور اساسى براى ترتیل قرآن، ترسیم شده است: یکى تجوید حروف که ضامِن سلامت الفاظ قرآن است. دیگرى شناخت وقف هاى قرآن که ضامن سلامت معناى قرآن است. شناخت و رعایت وقوف قرآن، مبتنى بر معرفت عبارات و جملههاست که در فهم صحیح کلام الهى اثر دارد.
قاریان تجوید را به علمى و عملى تقسیم نموده و تجوید علمى به معناى فراگیرى قواعد علم تجوید را واجب کفایى دانستهاند[۹] اما در تجوید عملى یعنى خواندن قرآن با مراعات قواعد تجوید اختلاف است؛ جمعى مراعات آن را در تلاوت قرآن، واجب و تارک آن را گناهکار و مستحق عقوبت دانستهاند.[۱۰]
و در این راستا به برخى آیات قرآن از جمله آیه شریفه «...و رَتِّلِ القُرآنَ تَرتیلاً» و روایتى از رسول خدا صلى الله علیه و آله: «اقرؤا القرآن بلُحون العرب و أصواتها» و نیز اجماع استناد کردهاند.[۱۱]
برخى دیگر معتقدند مراعات تجوید در مقدار لازم از تلاوت قرآن در فرایض واجب است؛ ولى در سایر موارد واجب نیست.[۱۲]
برخى دیگر بسیارى از قواعد تجوید را ساخته و پرداخته علماى تجوید دانسته، با اصرار بر آنها به شکل افراطى مخالفت کردهاند.[۱۳]
متأخران مراعات قواعد تجوید را در تلاوت قرآن در صورتى که ترک آن به تغییر در کلمه و فساد معنا بینجامد واجب دانستهاند؛ اما رعایت نکات تخصصى تجوید و قواعدى مانند ادغام و اخفاء را که ترک آن سبب تغییر کلمه و فساد معنا نمىشود لازم ندانستهاند.[۱۴]
فقها رعایت مخارج حروف را در نمازهاى فریضه، لازم مىدانند[۱۵]؛ لیکن رعایت نکات تخصصى تجوید و التزام به همه قواعد آن را واجب نمىدانند.[۱۶] البته به لحاظ ارائه قرائتى فصیح، براى قاریان ماهر و کارآزموده لازم است تا با جزئیات تجوید به خوبى آشنا باشند.
پانویس
- ↑ لسان العرب، ج۲، ص۴۱۱، «جود».
- ↑ المنح الفکریه، ص۹۳.
- ↑ نهایة القول المفید، ص۱۳.
- ↑ التحدید، ص۶۸.
- ↑ نهایة القول المفید، ص۱۳.
- ↑ التمهید فى علم التجوید، ص۴۷.
- ↑ The art of reciting the Qur'an, P۱۸.
- ↑ الصافى، ج۱، ص۷۱؛ النشر، ج۱، ص۲۰۹؛ بحارالانوار، ج۸۱، ص۱۸۸.
- ↑ نهایة القول المفید، ص۹؛ تنقیح الوسیط، ص۹۴.
- ↑ النشر، ج۲، ص۲۱۰ ـ ۲۱۱؛ احکام قراءة القرآن، ص۳۱؛ تنقیح الوسیط، ص۹۵ ـ ۹۶.
- ↑ التبیین، ص۱۱۲؛ احکام قراءةالقرآن، ص۳۱؛ الجامعالصغیر، ج۱، ص۱۹۹.
- ↑ نظرات فى علم التجوید، ص۴۲.
- ↑ تفسیر سید مصطفى خمینى، ج۱، ص۱۱۴؛ الجواب المفید، ص۱۹.
- ↑ التبیین، ص۱۱۱.
- ↑ عروة الوثقى، ج۱، ص۶۵۳؛ مستمسک العروه، ج۶، ص۲۳۵؛ مستند العروه، ج۳، ص۴۶۵ - ۴۷۳.
- ↑ مستند العروه، ج۳، ص۱۲۳.