تیسیر‌‌‌‌‌‌: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (مهدی موسوی صفحهٔ تيسير‌‌‌‌‌‌ را به تیسیر‌‌‌‌‌‌ منتقل کرد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{مدخل دائره المعارف|[[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام]]}}
 
{{مدخل دائره المعارف|[[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام]]}}
  
'''آسان گردانیدن'''
+
«تیسیر» در [[شرع]] عبارت است از آسان و سهل قرار دادن [[احکام]] بر مکلّف؛ به ‌گونه‌اى که نه تنها فراتر از وسع او نباشد، بلکه کمتر از طاقت او باشد. از این عنوان در ابواب مختلف [[فقه|فقهى]] اعم از عبادات و معاملات به مناسبت سخن رفته است.
  
تیسیر در شرع عبارت است از آسان و سهل قرار دادن [[احكام]] بر مكلف؛ به ‌گونه‌اى كه نه تنها فراتر از وسع او نباشد بلكه كمتر از طاقت او باشد. تیسیر یا به آسان و سهل قرار دادن احكام در مقام جعل و تشریع آن‌ها است و یا به برداشتن حكمى كه به سبب ظروف و حالات خاص براى مكلفى حرجى شده است. بنابراین تیسیر، اعم از تخفیف است؛ زیرا تخفیف عبارت است از برداشتن مشقت حكمى كه در اصل داراى مشقت نیست لیكن بر اثر عوارضى براى برخى مكلفان داراى مشقت غیرمتعارف گردیده است. بنابراین به آسان قرار دادن حكم در مقام تشریع، تخفیف اطلاق نمى‌شود. از این عنوان در ابواب مختلف فقهى اعم از عبادات و معاملات به مناسبت سخن رفته است.  
+
== یسر و تیسیر در شریعت ==
 +
یُسر و انتفاى حَرَج، دو صفت اساسى براى [[احکام شرعی|احکام]] و [[تکلیف|تکالیف]] در [[شریعت|شرع]] مقدس است. در [[قرآن کریم]] آمده است: «او شما را برگزیده است و براى شما در دین مشقتى قرار نداده است»<ref> [[سوره حج]]/ ۷۸. </ref> و در آیه‌اى دیگر آمده است: «خداوند براى شما آسانى مى‌خواهد و دشوارى نمى‌خواهد»<ref> [[سوره بقره]]/ ۱۸۵. </ref> و در آیه‌اى دیگر مى‌فرماید: «خداوند مى‌خواهد بر شما آسان گیرد، و انسان ناتوان آفریده شده است».<ref> [[سوره نساء]]/ ۲۸. </ref>
  
'''تیسیر در احكام و تكالیف:'''
+
همچنین در [[حدیث|حدیثى]] از [[رسول اکرم]] صلى الله علیه و آله آمده است: «بعثتُ بالحنفیة السهلة السمحة»؛ من به آیین معتدل و آسان برانگیخته شده‌ام.<ref> وسائل الشیعة، ج۸، ص ۱۱۶. </ref>
  
یسر و انتفاى حرج دو صفت اساسى براى احكام و تكالیف در شرع مقدس است.  
+
تیسیر، یا به آسان قرار دادن [[احکام شرعی|احکام]] در مقام جعل و تشریع آن‌ها است و یا به برداشتن حکمى که به سبب ظروف و حالات خاص براى مکلّفى حرجى شده است. بنابراین تیسیر، اعم از تخفیف است؛ زیرا تخفیف عبارت است از برداشتن مشقت حکمى که در اصل داراى مشقت نیست، لیکن بر اثر عوارضى براى برخى مکلفان داراى مشقت غیرمتعارف گردیده است. بنابراین به آسان قرار دادن حکم در مقام تشریع، تخفیف اطلاق نمى‌شود.  
  
در [[قرآن كریم]] آمده است: «او شما را برگزیده است و براى شما در دین مشقتى قرار نداده است»<ref> [[سوره حج]]/ 78. </ref> و در آیه‌اى دیگر آمده است: «خداوند براى شما آسانى مى‌خواهد و دشوارى نمى‌خواهد»<ref> [[سوره بقره]]/ 185. </ref> و در آیه‌اى دیگر مى‌فرماید: «خداوند مى‌خواهد بر شما آسان گیرد و انسان، ناتوان آفریده شده است».<ref> [[سوره نساء]]/ 28. </ref> در حدیثى از رسول اكرم صلى الله علیه و آله آمده است: «من به آیین معتدل و آسان برانگیخته شده‌ام».<ref> وسائل الشیعة، ج8، ص 116. </ref>
+
== انواع تیسیر و تخفیف در احکام و تکلیف ==
 
+
یُسر و آسانی در [[دین]] و [[شریعت]]، یا در فهم مسائل و [[احکام]] آن است و یا در عمل به [[تکلیف|تکالیف]].  
'''انواع یسر در شرع:'''
 
 
 
یسر در دین یا در فهم مسائل و [[احكام]] آن است و یا در عمل به تكالیف.  
 
  
 
'''یسر در فهم شریعت:'''  
 
'''یسر در فهم شریعت:'''  
  
خداوند هر رسولى را به زبان قوم او فرستاده تا سخن او را بفهمند<ref> [[سوره ابراهیم]]/ 4. </ref> و قرآن را به زبان‌ عربى فصیح و بلیغ نازل كرده تا مردم از آن بهره گیرند<ref> [[سوره احقاف]]/ 12. </ref> و نیز به رسول خود، فصاحت و بلاغتى عنایت كرده كه به زیباترین و رساترین شیوه، پیام الهى را به مردم برساند.<ref> [[سوره نساء]]/ 63؛ [[سوره مریم]]/ 97. </ref> در قرآن كریم آمده است: «حجت و دلیل رسا و روشن از آن خداوند است».<ref> [[سوره انعام]]/ 149. </ref>  
+
خداوند هر رسولى را به زبان قوم او فرستاده تا سخن او را بفهمند<ref> [[سوره ابراهیم]]/ ۴. </ref> و [[قرآن|قرآن کریم]] را به زبان‌ عربى فصیح و بلیغ نازل کرده تا مردم از آن بهره گیرند<ref> [[سوره احقاف]]/ ۱۲. </ref> و نیز به رسول خود، فصاحت و [[بلاغت|بلاغتى]] عنایت کرده که به زیباترین و رساترین شیوه، پیام الهى را به مردم برساند.<ref> [[سوره نساء]]/ ۶۳؛ [[سوره مریم]]/ ۹۷. </ref> در قرآن کریم آمده است: «حجت و دلیل رسا و روشن از آن خداوند است».<ref> [[سوره انعام]]/ ۱۴۹. </ref>  
 
 
معناى رسابودن حجت الهى این است كه خداوند به‌گونه‌اى دین خود را به مكلفان مى‌رساند كه عذر و شبهه‌اى براى كسى باقى نمى‌ماند.<ref> التبیان ج4، ص311. </ref>
 
 
 
'''یسر در عمل به تكالیف:'''
 
 
 
این نوع یسر به یسر اصلى و یسر تخفیفى تقسیم مى‌شود. اصلى - چنان‌كه اشاره رفت - در اصل تشریع [[احكام]] و تكالیف لحاظ شده است و تخفیفى، یسرى است كه در حالات و شرایطى استثنایى براى مكلّف قرار داده شده است.
 
  
'''''یسر اصلى:'''''
+
معناى رسا بودن حجت الهى این است که خداوند به‌گونه‌اى دین خود را به مکلفان مى‌رساند که عذر و شبهه‌اى براى کسى باقى نمى‌ماند.<ref> التبیان، ج۴، ص۳۱۱. </ref>
  
در [[قرآن كریم]] آمده است: «خداوند هیچ‌كس را جز به اندازه وسع و توانش تكلیف نمى‌كند».<ref> [[سوره بقره]]/ 286. </ref> وسع، پایین‌تر از طاقت است. بنابراین مفاد آیه شریفه چنین مى‌شود كه خداوند به مقدار طاقت بندگان نیز آنان را تكلیف نكرده است بلكه پایین‌تر از آن، آنان را مكلف ساخته است.<ref> الإعتقادات ([[شیخ مفید]])/ 28؛ شرح اصول كافى (مازندرانى) ج5، ص36. </ref>
+
'''یسر در عمل به تکالیف:'''
  
'''''یسر تخفیفى:'''''
+
این نوع یسر به یسر اصلى و یسر تخفیفى تقسیم مى‌شود. یسر اصلى - چنان‌که اشاره رفت - در اصل تشریع [[احکام]] و تکالیف لحاظ شده است؛ در [[قرآن کریم]] آمده است: «خداوند هیچ‌کس را جز به اندازه وُسع و توانش تکلیف نمى‌کند».<ref> [[سوره بقره]]/ ۲۸۶. </ref> وسع، پایین‌تر از طاقت است. بنابراین مفاد [[آیه]] شریفه چنین مى‌شود که خداوند به مقدار طاقت بندگان نیز آنان را تکلیف نکرده است بلکه پایین‌تر از آن، آنان را مکلف ساخته است.<ref> الإعتقادات، شیخ مفید، ص۲۸؛ شرح اصول کافى (مازندرانى)، ج۵، ص۳۶. </ref>
  
در شریعت مقدس اسلام براى تخفیف اسبابى قرار داده شده كه پیدایى آن‌ها براى مكلف عذر محسوب مى‌شود. مهم‌ترین عذرهایى كه سبب تخفیف مى‌گردند عبارتند از:  
+
اما یسر تخفیفى، یسرى است که در حالات و شرایط استثنایى براى مکلّف قرار داده شده است. در شریعت مقدس [[اسلام]] براى تخفیف اسبابى قرار داده شده که پیدایش آن‌ها براى مکلف عذر محسوب مى‌شود. مهم‌ترین عذرهایى که سبب تخفیف مى‌گردند عبارتند از:  
  
# بیمارى: بیمارى، به دلیل آن كه موجب ناتوانى بیمار مى‌گردد و او را از اعتدال خارج مى‌كند در شریعت از اسباب تخفیف شمرده شده است و بیمار از بسیارى تخفیف‌ها بهره‌مند است، مانند معاف بودن از حضور در [[نماز جمعه]]، شركت در جهاد، به‌جا آوردن حج در فرض برخوردارى از استطاعت مالى، مشروعیت تیمم بدل از [[وضو]] یا غسل در فرض زیان داشتن آب براى او و تأخیر اجراى حد تازیانه بر او تا زمان تندرستى. (رجوع شود به: بیمارى)
+
*بیمارى: بیمارى، به دلیل آن که موجب ناتوانى بیمار مى‌گردد و او را از اعتدال خارج مى‌کند در [[شریعت]] از اسباب تخفیف شمرده شده است و بیمار از بسیارى تخفیف‌ها بهره‌مند است، مانند معاف بودن از حضور در [[نماز جمعه]]، شرکت در [[جهاد]]، به‌جا آوردن [[حج]] در فرض برخوردارى از [[استطاعت در حج|استطاعت]] مالى، مشروعیت [[تیمم]] بدل از [[وضو]] یا [[غسل]] در فرض زیان داشتن آب براى او و تأخیر اجراى [[حدود‌‌‌‌|حدّ]] تازیانه بر او تا زمان تندرستى.  
# سفر: سفر از دیگر اسباب تخفیف است كه موجب قصر [[نماز]] و [[افطار]] مى‌گردد. (رجوع شود به: سفر)
+
*سفر: سفر از دیگر اسباب تخفیف است که موجب قصر [[نماز]] و [[افطار]] در [[روزه]] مى‌گردد.  
# اكراه: بر اعمالى كه مكره (اكراه شونده) به سبب اكراه انجام مى‌دهد آثار شرعى بار نمى‌شود، به عنوان مثال بر كسى كه با اكراه شراب نوشیده و مست شده است حد جارى نمى‌شود؛ زیرا مرتكب كار حرامى نشده است.  
+
*اکراه: بر اعمالى که مُکرَه (اکراه شونده) به سبب اکراه انجام مى‌دهد آثار شرعى بار نمى‌شود، به عنوان مثال: بر کسى که با اکراه [[شراب خواری|شراب]] نوشیده و مست شده است حد جارى نمى‌شود؛ زیرا مرتکب کار [[حرام|حرامى]] نشده است.
# اضطرار: هرگاه مكلف به ممنوع شرعى اضطرار پیدا كند بر او حلال مى‌گردد، مانند كسى كه به دلیل دسترسى نداشتن به غذا به خوردن مردار مضطر مى‌شود.  
+
*اضطرار: هرگاه مکلف به ممنوع شرعى اضطرار پیدا کند، بر او [[حلال]] مى‌گردد، مانند کسى که به دلیل دسترسى نداشتن به غذا، به خوردن مردار مضطر مى‌شود.
# فراموشى: فراموشى از نظر شرع، عذر به شمار مى‌رود؛ از این‌رو كسى كه از روى فراموشى نماز واجبى را ترك كرده مرتكب حرامى نشده است؛ هر چند بعد از تذكر، قضاى آن واجب خواهد بود.  
+
*فراموشى: فراموشى از نظر شرع، عذر به شمار مى‌رود؛ از این‌رو کسى که از روى فراموشى نماز [[واجب|واجبى]] را ترک کرده مرتکب حرامى نشده است؛ هر چند بعد از تذکر، قضاى آن واجب خواهد بود.
# جهل: جهل نیز در شریعت عذر به شمار مى‌رود و جاهل معذور است.  
+
*جهل: [[جهل]] نیز در شریعت عذر به شمار مى‌رود و جاهل معذور است.
# اشتباه: مكلف در اعمالى كه به اشتباه و خطا از او سر مى‌زند معذور است؛ از این‌رو كسى كه به اشتباه در مال دیگرى تصرف كرده مرتكب كار حرامى نشده است، هر چند ضامن خواهد بود و یا كسى كه به اشتباه با زنى به خیال این كه بر او [[حلال]] است نزدیكى كرده است، حد بر او جارى نمى‌شود و بر عمل او احكام زنا بار نمى‌گردد. در نتیجه فرزندى كه از این راه متولد مى‌شود حلال‌زاده خواهد بود (رجوع شود به: آمیزش به شبهه) و نیز كسى كه به خطا دیگرى را كشته (رجوع شود به: قتل خطا) قصاص نمى‌شود، هر چند دیه بر او ثابت مى‌گردد.  
+
*اشتباه: مکلف در اعمالى که به اشتباه و خطا از او سر مى‌زند معذور است؛ از این‌رو کسى که به اشتباه در مال دیگرى تصرف کرده مرتکب کار حرامى نشده است، هر چند ضامن خواهد بود و یا کسى که به اشتباه با زنى به خیال این که بر او حلال است نزدیکى کرده است، حد بر او جارى نمى‌شود و بر عمل او احکام [[زنا]] بار نمى‌گردد. در نتیجه فرزندى که از این راه متولد مى‌شود حلال‌زاده خواهد بود. و نیز کسى که به خطا دیگرى را کشته، [[قصاص]] نمى‌شود، هر چند [[دیه]] بر او ثابت مى‌گردد.
# عسر و حرج: مراد، مشقت غیرقابل تحمل بر حسب عادت است كه موجب رفع تكلیف از مكلف مى‌شود. (رجوع شود به: قاعده عسر و حرج)
+
*عُسر و حرج: مراد، مشقت غیرقابل تحمل بر حسب عادت است که موجب رفع تکلیف از مکلف مى‌شود.  
  
 
'''انواع تخفیف:'''  
 
'''انواع تخفیف:'''  
  
# تخفیف اسقاطى، مانند اسقاط نماز جمعه از فرد معذور.  
+
*تخفیف اسقاطى، مانند اسقاط [[نماز جمعه]] از فرد معذور.
# تخفیف كاهشى (تنقیصى)، مانند كاهش و قصر نماز براى مسافر (رجوع شود به: [[نماز مسافر]]) و خائف (رجوع شود به: [[نماز خوف]]) و كاهش افعال نماز براى بیمار یا خائفى كه ناتوان از انجام دادن آنها است، مانند اشاره براى‌ ركوع و سجود و در خائف، اكتفا به [[تسبیحات اربع]] به جاى دیگر افعال نماز.  
+
*تخفیف تنقیصى (کاهشى)، مانند کاهش و قصر [[نماز]] براى مسافر و خائف ([[نماز خوف]]) و کاهش افعال نماز براى بیمار یا خائفى که ناتوان از انجام دادن آنها است، مانند اشاره براى‌ [[رکوع]] و [[سجود]] و در خائف، اکتفا به تسبیحات اربع به جاى دیگر افعال نماز.
# تخفیف ابدالى، مانند [[تیمم]] بدل از [[وضو]] و [[غسل]] براى بیمار، نشستن یا به پهلو خوابیدن، بدل از قیام در نماز و فدیه دادن براى پیر ناتوان از روزه به جاى روزه.  
+
*تخفیف ابدالى، مانند [[تیمم]] بدل از [[وضو]] و [[غسل]] براى بیمار، نشستن یا به پهلو خوابیدن، بدل از قیام در نماز و فدیه دادن براى پیر ناتوان از [[روزه]] به جاى روزه.
# تخفیف تقدیمى، مانند جواز تقدیم [[غسل جمعه]] و انجام دادن آن در روز پنجشنبه به جهت بیم از دسترسى نداشتن به آب در روز جمعه.  
+
*تخفیف تقدیمى، مانند جواز تقدیم [[غسل جمعه]] و انجام دادن آن در روز پنجشنبه به جهت بیم از دسترسى نداشتن به آب در روز [[جمعه]].
# تخفیف تأخیرى، مانند جواز تأخیر [[نماز ظهر]] از اول وقت در فصل گرما و نیز تأخیر [[نماز مغرب]] براى روزه‌دارى كه اشتیاق به افطار دارد. (رجوع شود به: اول وقت)
+
*تخفیف تأخیرى، مانند جواز تأخیر [[نماز ظهر]] از [[نماز اول وقت|اول وقت]] در فصل گرما و نیز تأخیر [[نماز مغرب]] براى روزه‌دارى که اشتیاق به [[افطار]] دارد.  
# تخفیف ترخیصى، مانند رخصت در ترك اذان و اقامه براى كسى كه پس از اقامه نماز جماعت و قبل از به هم خوردن صفوف بخواهد نماز بگزارد و یا كسى كه اذان و اقامه دیگرى را حكایت كرده یا شنیده است. البته برخى در موارد یاد شده سقوط اذان و اقامه را به نحو عزیمت دانسته‌اند نه رخصت. (رجوع شود به: اذان)
+
*تخفیف ترخیصى، مانند رخصت در ترک [[اذان]] و [[اقامه]] براى کسى که پس از اقامه [[نماز جماعت]] و قبل از به هم خوردن صفوف بخواهد نماز بگزارد و یا کسى که اذان و اقامه دیگرى را حکایت کرده یا شنیده است. البته برخى در موارد یاد شده سقوط اذان و اقامه را به نحو عزیمت دانسته‌اند نه رخصت.  
 
 
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
 
 
 
==منابع==
 
==منابع==
جمعى از پژوهشگران زیر نظر سید محمود هاشمى شاهرودى، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، جلد ‌2، ص 677.
+
* فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، جمعى از پژوهشگران، ج ‌۲، ص ۶۷۷.
 
 
 
[[رده:اصطلاحات فقهی]]
 
[[رده:اصطلاحات فقهی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۱۱

Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


«تیسیر» در شرع عبارت است از آسان و سهل قرار دادن احکام بر مکلّف؛ به ‌گونه‌اى که نه تنها فراتر از وسع او نباشد، بلکه کمتر از طاقت او باشد. از این عنوان در ابواب مختلف فقهى اعم از عبادات و معاملات به مناسبت سخن رفته است.

یسر و تیسیر در شریعت

یُسر و انتفاى حَرَج، دو صفت اساسى براى احکام و تکالیف در شرع مقدس است. در قرآن کریم آمده است: «او شما را برگزیده است و براى شما در دین مشقتى قرار نداده است»[۱] و در آیه‌اى دیگر آمده است: «خداوند براى شما آسانى مى‌خواهد و دشوارى نمى‌خواهد»[۲] و در آیه‌اى دیگر مى‌فرماید: «خداوند مى‌خواهد بر شما آسان گیرد، و انسان ناتوان آفریده شده است».[۳]

همچنین در حدیثى از رسول اکرم صلى الله علیه و آله آمده است: «بعثتُ بالحنفیة السهلة السمحة»؛ من به آیین معتدل و آسان برانگیخته شده‌ام.[۴]

تیسیر، یا به آسان قرار دادن احکام در مقام جعل و تشریع آن‌ها است و یا به برداشتن حکمى که به سبب ظروف و حالات خاص براى مکلّفى حرجى شده است. بنابراین تیسیر، اعم از تخفیف است؛ زیرا تخفیف عبارت است از برداشتن مشقت حکمى که در اصل داراى مشقت نیست، لیکن بر اثر عوارضى براى برخى مکلفان داراى مشقت غیرمتعارف گردیده است. بنابراین به آسان قرار دادن حکم در مقام تشریع، تخفیف اطلاق نمى‌شود.

انواع تیسیر و تخفیف در احکام و تکلیف

یُسر و آسانی در دین و شریعت، یا در فهم مسائل و احکام آن است و یا در عمل به تکالیف.

یسر در فهم شریعت:

خداوند هر رسولى را به زبان قوم او فرستاده تا سخن او را بفهمند[۵] و قرآن کریم را به زبان‌ عربى فصیح و بلیغ نازل کرده تا مردم از آن بهره گیرند[۶] و نیز به رسول خود، فصاحت و بلاغتى عنایت کرده که به زیباترین و رساترین شیوه، پیام الهى را به مردم برساند.[۷] در قرآن کریم آمده است: «حجت و دلیل رسا و روشن از آن خداوند است».[۸]

معناى رسا بودن حجت الهى این است که خداوند به‌گونه‌اى دین خود را به مکلفان مى‌رساند که عذر و شبهه‌اى براى کسى باقى نمى‌ماند.[۹]

یسر در عمل به تکالیف:

این نوع یسر به یسر اصلى و یسر تخفیفى تقسیم مى‌شود. یسر اصلى - چنان‌که اشاره رفت - در اصل تشریع احکام و تکالیف لحاظ شده است؛ در قرآن کریم آمده است: «خداوند هیچ‌کس را جز به اندازه وُسع و توانش تکلیف نمى‌کند».[۱۰] وسع، پایین‌تر از طاقت است. بنابراین مفاد آیه شریفه چنین مى‌شود که خداوند به مقدار طاقت بندگان نیز آنان را تکلیف نکرده است بلکه پایین‌تر از آن، آنان را مکلف ساخته است.[۱۱]

اما یسر تخفیفى، یسرى است که در حالات و شرایط استثنایى براى مکلّف قرار داده شده است. در شریعت مقدس اسلام براى تخفیف اسبابى قرار داده شده که پیدایش آن‌ها براى مکلف عذر محسوب مى‌شود. مهم‌ترین عذرهایى که سبب تخفیف مى‌گردند عبارتند از:

  • بیمارى: بیمارى، به دلیل آن که موجب ناتوانى بیمار مى‌گردد و او را از اعتدال خارج مى‌کند در شریعت از اسباب تخفیف شمرده شده است و بیمار از بسیارى تخفیف‌ها بهره‌مند است، مانند معاف بودن از حضور در نماز جمعه، شرکت در جهاد، به‌جا آوردن حج در فرض برخوردارى از استطاعت مالى، مشروعیت تیمم بدل از وضو یا غسل در فرض زیان داشتن آب براى او و تأخیر اجراى حدّ تازیانه بر او تا زمان تندرستى.
  • سفر: سفر از دیگر اسباب تخفیف است که موجب قصر نماز و افطار در روزه مى‌گردد.
  • اکراه: بر اعمالى که مُکرَه (اکراه شونده) به سبب اکراه انجام مى‌دهد آثار شرعى بار نمى‌شود، به عنوان مثال: بر کسى که با اکراه شراب نوشیده و مست شده است حد جارى نمى‌شود؛ زیرا مرتکب کار حرامى نشده است.
  • اضطرار: هرگاه مکلف به ممنوع شرعى اضطرار پیدا کند، بر او حلال مى‌گردد، مانند کسى که به دلیل دسترسى نداشتن به غذا، به خوردن مردار مضطر مى‌شود.
  • فراموشى: فراموشى از نظر شرع، عذر به شمار مى‌رود؛ از این‌رو کسى که از روى فراموشى نماز واجبى را ترک کرده مرتکب حرامى نشده است؛ هر چند بعد از تذکر، قضاى آن واجب خواهد بود.
  • جهل: جهل نیز در شریعت عذر به شمار مى‌رود و جاهل معذور است.
  • اشتباه: مکلف در اعمالى که به اشتباه و خطا از او سر مى‌زند معذور است؛ از این‌رو کسى که به اشتباه در مال دیگرى تصرف کرده مرتکب کار حرامى نشده است، هر چند ضامن خواهد بود و یا کسى که به اشتباه با زنى به خیال این که بر او حلال است نزدیکى کرده است، حد بر او جارى نمى‌شود و بر عمل او احکام زنا بار نمى‌گردد. در نتیجه فرزندى که از این راه متولد مى‌شود حلال‌زاده خواهد بود. و نیز کسى که به خطا دیگرى را کشته، قصاص نمى‌شود، هر چند دیه بر او ثابت مى‌گردد.
  • عُسر و حرج: مراد، مشقت غیرقابل تحمل بر حسب عادت است که موجب رفع تکلیف از مکلف مى‌شود.

انواع تخفیف:

  • تخفیف اسقاطى، مانند اسقاط نماز جمعه از فرد معذور.
  • تخفیف تنقیصى (کاهشى)، مانند کاهش و قصر نماز براى مسافر و خائف (نماز خوف) و کاهش افعال نماز براى بیمار یا خائفى که ناتوان از انجام دادن آنها است، مانند اشاره براى‌ رکوع و سجود و در خائف، اکتفا به تسبیحات اربع به جاى دیگر افعال نماز.
  • تخفیف ابدالى، مانند تیمم بدل از وضو و غسل براى بیمار، نشستن یا به پهلو خوابیدن، بدل از قیام در نماز و فدیه دادن براى پیر ناتوان از روزه به جاى روزه.
  • تخفیف تقدیمى، مانند جواز تقدیم غسل جمعه و انجام دادن آن در روز پنجشنبه به جهت بیم از دسترسى نداشتن به آب در روز جمعه.
  • تخفیف تأخیرى، مانند جواز تأخیر نماز ظهر از اول وقت در فصل گرما و نیز تأخیر نماز مغرب براى روزه‌دارى که اشتیاق به افطار دارد.
  • تخفیف ترخیصى، مانند رخصت در ترک اذان و اقامه براى کسى که پس از اقامه نماز جماعت و قبل از به هم خوردن صفوف بخواهد نماز بگزارد و یا کسى که اذان و اقامه دیگرى را حکایت کرده یا شنیده است. البته برخى در موارد یاد شده سقوط اذان و اقامه را به نحو عزیمت دانسته‌اند نه رخصت.

پانویس

  1. سوره حج/ ۷۸.
  2. سوره بقره/ ۱۸۵.
  3. سوره نساء/ ۲۸.
  4. وسائل الشیعة، ج۸، ص ۱۱۶.
  5. سوره ابراهیم/ ۴.
  6. سوره احقاف/ ۱۲.
  7. سوره نساء/ ۶۳؛ سوره مریم/ ۹۷.
  8. سوره انعام/ ۱۴۹.
  9. التبیان، ج۴، ص۳۱۱.
  10. سوره بقره/ ۲۸۶.
  11. الإعتقادات، شیخ مفید، ص۲۸؛ شرح اصول کافى (مازندرانى)، ج۵، ص۳۶.

منابع

  • فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، جمعى از پژوهشگران، ج ‌۲، ص ۶۷۷.