نهج البلاغة: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۶۲: سطر ۶۲:
 
6. الغدیق النضیر، بمصادر ابن ابی الحدید، فی شرح نهج البلاغه، اثر عزالدین ابی حامد عبدالحمید المدائنی البغدادی؛
 
6. الغدیق النضیر، بمصادر ابن ابی الحدید، فی شرح نهج البلاغه، اثر عزالدین ابی حامد عبدالحمید المدائنی البغدادی؛
  
 +
7.پژوهشی نو در اسناد نهج‌البلاغه، اثر وحید سبزیان پور و فرزانه فتاحیان:در این پژوهش برای 128 خطبه، 48 نامه و 240 حکمت از نهج البلاغه اسنادی از ادیبان و سخن سنجان اهل سنت آورده شده است که در پژوهش‌های مربوط به اسناد نهج البلاغه اشاره‌ای به آنها نشده است.
  
 
==بخش های اصلی نهج البلاغه==
 
==بخش های اصلی نهج البلاغه==

نسخهٔ ‏۲۸ اکتبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۵:۲۸

نهج‌البلاغه مجموعه ای است از خطبه ها ، نامه ها و جملات کوتاه امام علی علیه السلام که سید رضی (م 406ه.ق) آن را براساس ذوق ادبی خویش فراهم آورده است.این کتاب به اذعان بسیاری پس از قرآن زیباترین و برترین تجلی بلاغت است و به برادر کوچک قرآن ملقب شده است.

نهج البلاغه امروزه بیشتر به جهت مباحث گسترده توحیدی، اجتماعی، اخلاقی، تاریخی و سیاسی آن در نزد مسلمانان حائز اهمیت است و تاکنون بسیاری از عالمان شیعه و سنی آن را شرح نموده اند.

گردآورنده نهج البلاغه

زندگی نامه:

ابوالحسن محمد بن حسین بن موسی موسوی بغدادی، معروف به سیدرضى (م 406 ق). در شهر بغداد و در خانواده ای شریف و اصیل و از نسل امامان معصوم علیهم السلام به دنیا آمد. نسب او از پدر به ابراهیم مجاب فرزند امام کاظم علیه السلام و از طرف مادر به امام سجاد علیه السلام می رسد. پدرش، ابواحمد حسین، از شخصیت های برجسته و مورد توجه حکومت، بزرگ سادات، مسئول رسیدگی به شکایات مردم و امیر حج بود. مادرش فاطمه، دختر ابومحمد حسین بن احمد بن محمد کبیر، زنی دانشمند و باتقوا بود و شیخ مفید کتاب احکام النساء را به درخواست ایشان به نگارش درآورد.

شبی شیخ مفید، حضرت فاطمه علیها السلام را در خواب دید که دست امام حسن و امام حسین علیهماالسلام را در حالی که دو کودک خردسال هستند، گرفته و نزد او آورده و می فرماید: ای شیخ! به این دو کودک من علم فقه بیاموز. شیخ مفید پس از بیدار شدن، از این خواب خود شگفت زده می شود. صبح همان روز مادر سیدرضی و سید مرتضی، این دو کودک را نزد او می آورد و می گوید: ای شیخ! به این دو کودک من علم فقه را بیاموز. شیخ مفید از این حادثه منقلب و گریان گشت و خواب خود را برای آنان تعریف کرد و مسئولیت تربیت و تعلیم این دو سید بزرگوار را عهده دار گردید.

سیدرضی شخصیتی اندیشمند و دارای قدرت هوش و درکی بالا بود. او مدرسه ای در شهر بغداد تأسیس کرد و به تربیت شاگردانی در علوم اسلامی پرداخت و کتابخانه بزرگی نیز برای استفاده شاگردان خود در آن مدرسه برپا نمود.[۱]

اساتید:

شیخ مفید، ابوبکر محمد بن موسی خوارزمی، ابوالحسن علی بن عیسی ربعی، ابوالفتح عثمان بن جنی موصلی، ابوسعید حسن بن عبدالله سیرافی.

آثار:

نهج البلاغه، خصائص ائمه، تلخیص البیان عن مجاز القرآن، المجازات النبویه، حقائق التأویل فی متشابه التنزیل.

انگیزه تألیف نهج البلاغه

سیدرضی علاوه بر تبحر در رشته های مختلف علوم اسلامی، یکی از بزرگترین ادبا و شعرای زمان خویش قلمداد می شد. سیدرضی در مقدمه نهج البلاغه انگیزه خود را در جمع آوری این کتاب شریف چنین بیان می دارد:

«من در سنین جوانی شروع به تألیف کتابی در خصائص ائمه اطهار علیهم السلام نمودم تا اخبار و کلمات آن بزرگواران را به صورت گلچین شده جمع آوری نمایم. زمانی که خصائص مربوط به امیرالمؤمنین علیه السلام را به اتمام رساندم، مشکلاتی پیش آمد که نتوانستم کتاب را کامل نمایم. در پایان فصول این کتاب، فصلی در کلمات قصار آن حضرت آمده بود؛ لکن خطبه ها و نامه های مفصل ایشان را ذکر نکرده بودم. چون عده ای از دوستان این فصل از کتاب را دیدند، برایشان جالب بود؛ لذا از من درخواست کردند تا کتابی مستقل درباره کلمات گرانبهای امیرالمؤمنین علیه السلام در موضوعات گوناگون تألیف نمایم. من هم که دیدم چنین گردآوری تاکنون انجام نشده، دست به تألیف این کتاب عظیم زدم... و نام آن را نهج البلاغه گذاشتم».

ذکر این نکته لازم است که سیدرضی از بین منابع فراوانی که در اختیار داشته، قسمت هایی را با دید ادبی گلچین کرده است. او خود در مقدمه به این مطلب اشاره دارد و در باب نامگذاری کتابش به نهج البلاغه می گیود:

بعد از تمام شدن كتاب چنين ديدم كه نامش را «نهج البلاغه» بگذارم زيرا اين كتاب درهاى بلاغت را به روى بيننده مى‌گشايد، و خواسته‌ هايش را به او نزديك مى ‌سازد. [۲]

چگونگی جمع‌آوری نهج‌البلاغه

این مجموعه‌به وسیله ابوالحسن محمد بن حسین ملقب به (شریف رضی) (406 ـ 359 ق بغداد) جمع‌آوری و نام‌گذاری شده است. این کتاب بنا به قول مشهور شامل 239 خطبه، 79 نامه و 480 کلمه قصار می‌باشد. «سید رضی» اعتراف دارد بخش گردآوری شده کمتر از مقداری است که جمع‌آوری نشده است.

اما یعقوبی (م. 286 ق) از چهارصد خطبه امام علی(ع) یاد می‌کند و مسعودی (م. 345 ق) که حدود 14 سال قبل از تولد سید رضی رحلت نموده تعداد خطبه‌ها را بیش از چهارصد و هشتاد و چند می‌داند. [۳] یعنی حدود دو برابر آنچه شریف رضی جمع‌‌آوری کرده است. باید دانست که خطبه‌های امام قبل از سید رضی نیز هرچند به‌صورت ناقص، جمع‌آوری شده است.

به‌عنوان نمونه جاحظ (م. 255 ق) که از علمای عامه است و حدود 104 سال قبل از تولد سید رضی در گذشته، می‌گوید: خطبه‌های علی(ع) مدون و مضبوط و مشهور بوده است. علامه حسن حسن‌زاده آملی در کتاب انسان کامل از دیدگاه نهج‌البلاغه عبیداله‌ بن ابی‌رافع (متوفی بعد از سده اول) کاتب امیرالمؤمنین و زید بن وهب جهنی متوفی 96 هجری را اولین کسانی می‌داند که وصایا و خطب آن جناب را جمع‌آوری نموده‌اند.وی می‌افزاید جاحظ اولین کسی است که کلمات قصار آن حضرت را جمع‌آوری کرده، صد کلمه امام را، ‌«مطلوب کل طالب (من کلام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب)» نامیده است که به وسیله «رشید و طواط» (718 ـ 632 ق) شرح شده است.

یکی از علل موفقیت سید رضی در جمع‌آوری نهج‌البلاغه دسترسی او به «دارالعلم» برادرش سیدمرتضی (علم الهدی) (436 ـ 355 ق) بوده که می‌گویند حدود 80000 جلد کتاب در آن نگهداری می‌شده است. این گنجینه نفیس غیر از کتاب خانه عمومی بغداد «بیت الحکمه» می‌باشد.

البته در آن زمان به‌دلیل شکوفایی تمدن اسلامی دسترسی به منابع، بسیار آسان‌تر بوده است. بعدها به جهت حملات وحشیانه مغول و مسیحیان اروپا تعداد کثیری از منابع اسلامی نابود شد. می‌گویند وقتی که هلاکو خان وارد بغداد شد، از کتاب‌های کتاب‌خانه‌ها بر روی رود پلی ساخت تا لشکریانش از آن عبور کنند و دستور سوزاندن سایر کتاب‌ها را صادر نمود. تاریخ نگاران می‌گویند که وقتی اروپاییان به طرابلس شام حمله کردند سه میلیون کتاب را آتش زدند. [۴]می‌بینیم چگونه منابع ذی‌قیمت فرهنگ اسلامی در حمله فرنگیان نابود می‌شود.

نکته قابل ذکر این که آن چه سید رضی به نام خطبه‌ها، نامه‌ها و کلمات حکمت‌آمیز از آن حضرت آورده، فقط قسمت‌هایی از نامه یا خطبه یا کلمات قصار است که به نظر سید از اوج فصاحت و بلاغت برخوردار است و به همین دلیل در گزینش خویش از باب «المختار من خطب»، باب «المختار من کتب» و باب «المختار من حکم» امیرالمؤمنین نام می‌برد؛ ‌یعنی جاهایی که او از نامه یا خطبه یا کلمات قصار گزینش کرده است. از این‌رو برخی نامه‌ها یا خطبه‌ها نیمی، کمتر یا بیشتر از آن چیزی است که قبل از سید نقل شده است. مثلاً آن چه که به‌عنوان نامه امام به مالک اشتر (مقتول 37 ق) در نهج‌البلاغه آمده، حدود چهار پنجم آن چیزی است که ابن شعبه حرّانی (م. 381 ق) در تحف‌العقول ذکر کرده است.

مصادر نهج البلاغه

تردید در اعتبار کتاب شریف نهج البلاغه، پژوهشگران عرصه تحقیق را به کوشش های عالمانه و ارجمندی هدایت نمود تا مصادر نهج البلاغه را پیش از سید رضی و پس از او استخراج کرده و معرفی کنند. از جمله این تلاش ها عبارتند از:

1. استناد نهج البلاغه، اثر امتیاز علی خان عرشی؛

2. اسناد و مدارک نهج البلاغه، اثر محمد دشتی؛

3. مصادر نهج البلاغه و اسانیده، اثر سید عبدالزهرا حسینی؛

4. مدارک نهج البلاغه و دفع الشبهات عنه، اثر هادی کاشف الغطاء؛

5. بحثی کوتاه، پیرامون نهج البلاغه و مدارک آن، اثر رضا استادی؛

6. الغدیق النضیر، بمصادر ابن ابی الحدید، فی شرح نهج البلاغه، اثر عزالدین ابی حامد عبدالحمید المدائنی البغدادی؛

7.پژوهشی نو در اسناد نهج‌البلاغه، اثر وحید سبزیان پور و فرزانه فتاحیان:در این پژوهش برای 128 خطبه، 48 نامه و 240 حکمت از نهج البلاغه اسنادی از ادیبان و سخن سنجان اهل سنت آورده شده است که در پژوهش‌های مربوط به اسناد نهج البلاغه اشاره‌ای به آنها نشده است.

بخش های اصلی نهج البلاغه

نهج البلاغه در سه بخش اصلی به شرح زیر تنظیم شده است:

  1. خطبه ها که شامل 239 خطبه است و از نظر زمانی به سه بخش تقسیم می شود:
    1. قبل از حکومت، مانند خطبه های 5 ـ 67 ـ 139 و...؛
    2. در هنگام خلافت، مانند خطبه های 3 ـ 12 ـ 15 ـ 16 و...؛
    3. بعد از خلافت، مانند خطبه های 20 ـ 21 ـ 27 ـ 105 ـ 47 ـ 108 و...
  2. نامه ها که شامل 79 نامه است و تقریباً تمام آن ها در زمان خلافت آن حضرت نوشته شده اند.
  3. کلمات قصار یا قصار الحکم که شامل 480 کلمه است و از حیث موضوعات بسیار متنوع [۱]

مباحث و مسائل کلی نهج البلاغه

مباحث نهج البلاغه كه هر كدام شايسته بحث و مقايسه است، به قرار ذيل است:

  1. الهيات و ماوراء الطبيعه
  2. سلوك و عبادت
  3. حكومت و عدالت
  4. اهل بيت و خلافت
  5. موعظه و حكمت
  6. دنيا و دنياپرستي
  7. حماسه و شجاعت
  8. ملاحم و مغيبات
  9. دعا و مناجات
  10. شكايت و انتقاد از مردم زمان
  11. اصول اجتماعي
  12. اسلام و قرآن
  13. اخلاق و تهذيب نفس
  14. شخصیت ها

و يك سلسله مباحث ديگر.[۵]

سخنان دانشمندان درباره نهج البلاغه

سید رضی:

سیدرضی در مقدمه نهج البلاغه می نویسد: «امیرالمؤمنین علیه السلام در موضوعات و ابواب مختلف کلماتی دارد و هرگاه انسان در یک موضوع کلمات آن حضرت را مطالعه می کند، شک نمی کند که این سخنان از کسی است که تمام عمر خویش را در همان رشته سپری کرده است؛ وقتی در باب زهد داد سخن می دهد، گویی هیچ بهره ای جز زهد و عبادت ندارد و گویی تمام عمر خویش را در گوشه خانه ای یا در پای کوهی گذرانده که هیچ کس را جز خود ملاقات نکرده است».

شهید مرتضی مطهری:

این مجموعه نفيس و زيبا به نام «نهج البلاغه» كه اكنون در دست ما است و روزگار از كهنه كردن آن ناتوان است و گذشت زمان و ظهور افكار و انديشه هاي نوتر و روشن تر مرتبا بر ارزش آن افزوده است، منتخبي از «خطابه ها» و «دعاها» و «وصايا» و «نامه ها» و «جمله هاي كوتاه» مولاي متقيان امام علی عليه السلام است كه بوسيله سيد شريف بزرگوار «رضي» رضوان الله عليه در حدود هزار سال پيش گردآوري شده است.

آن چه ترديد ناپذير است اينست كه علي عليه السلام چون مرد سخن بوده است، خطابه هاي فراوان انشاء كرده، و همچنين به تناسب هاي مختلف جمله هاي حكيمانه كوتاه فراوان از او شنيده شده است، همچنان كه نامه هاي فراوان مخصوصا در زمان خلافت نوشته است، و مردم مسلمان علاقه و عنايت خاصي به حفظ و ضبط آن ها داشته اند.

«مسعودي» كه تقريبا صد سال پيش از سيد رضي مي زيسته است (اواخر قرن سوم و اوايل قرن چهارم هجري) در جلد دوم مروج الذهب تحت عنوان «في ذكر لمع من كلامه و اخباره و زهده» مي گويد: آن چه مردم از خطابه هاي علي در مقامات مختلف حفظ كرده اند. بالغ بر چهارصد و هشتاد و اندي مي شود، علي عليه السلام آن خطابه ها را بالبديهه و بدون يادداشت و پيشنويس انشاء مي كرد، و مردم هم الفاظ آن را مي گرفتند و هم عملا از آن بهره مند مي شدند.

گواهي دانشمند خبير و متتبعي مانند مسعودي مي رساند كه خطابه هاي علي چقدر فراوان بوده است، در نهج البلاغه تنها 239 قسمت به نام خطبه نقل شده است، در صورتي كه مسعودي چهارصد و هشتاد و اندي آمار مي دهد و به علاوه اهتمام و شيفتگي طبقات مختلف را بر حفظ و ضبط سخنان مولي مي رساند.[۶]

مرحوم علی دوانی:

نويسنده معروف و مورخ متفكر مسيحى «جرجى زيدان» در كتاب مشهور و ذيقيمت خود «تاريخ تمدن اسلام» سخن پرارزشى دارد كه بسيار مناسب است در اين جا بياوريم. وى مى نويسد: ما كه على بن ابى طالب و معاويه بن ابى سفيان را نديده ايم چگونه مى توانيم آن ها را از هم تفكيك كنيم و پى به ميزان ارزش وجود آن ها ببريم؟ سپس مى گويد ما از روى سخنان و نامه و كلماتى كه از على و معاويه مانده است پس از چهارده قرن به خوبى مى توانيم درباره آن ها قضاوت كنيم.

معاويه در نامه هائى كه به عمال و حكام خود نوشته بيشتر هدفش اينست كه خوب بر مردم مسلط شوند و زر و سيم بدست آورند سهمى را خود بردارند، و بقيه را براى او بفرستند، زيرا او از زر و سيم معجزات زيادى ديده است! ولى على بن ابى طالب در تمام نامه هاى خود به فرمانداران و استانداران خود قبل از هر چيز اكيدا سفارش مى كند كه پرهيزكار باشند، و از خدا بترسند، نماز را مرتب و در اوقات خود بخوانند، و روزه بدارند، امر به معروف و نهی از منکر كنند و نسبت به زيردستان رحم و مروت داشته باشند و از فقيران و يتيمان و قرض داران و حاجتمندان غفلت نورزند... و بدانند كه در هر حال خداوند ناظر اعمال آنان مى باشد و پايان اين زندگى گذاشتن و گذشتن از اين دنياست...

على عليه السلام جز اين نبوده و امروز پس از صدها قرن هنوز چنان كه بوده است در خلال سخنان شورانگيز و دلفريبش كاملا مجسم است و همچون آفتاب نيمروز مى درخشد.

به نظر ما اگر مسلمانان امروز دسترسى به آن همه آيات قرآنى كه در شان على علیه السلام نازل شده نداشته باشند، و چنان چه كليه روايات و احادیث كه از پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله و ائمه ى معصومين عليهم السلام راجع به وجود اقدس على علیه السلام رسيده است، از ميان رفته، و تنها نهج البلاغه براى مسلمانان باقى مانده بود، كافى بود كه ما از روى همين خطبه ها، سخنان، نامه ها و كلمات قصار على علیه السلام كه صفحات نهج البلاغه را همچون تابلو نقاشى رنگين و پرنقش و نگار كرده است، به خوبى اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام را آن طور كه در عصر خود مي زيسته و ميان مردم جلوه كرده است ببينيم و بشناسيم!

با اين كه شما در اين كتاب مى خوانيد بالغ بر 59 كتاب توسط دانشمندان بزرگ شيعه و سنى درباره نهج البلاغه نوشته شده و شرح و بسط به تجزيه و تحليل سخنان پيشواى سخن سرايان جهان مولاى متقيان پرداخته اند، و با اين كه طبق كتاب گرانقدر «مصادر نهج البلاغه» تا عصر حاضر تعداد شرح ها و ترجمه هاى نهج البلاغه 110 بالغ مى گردد، و با اين كه به زبان هاى فرانسوى و انگليسى وارد و غيره هم ترجمه شده و قسمت هائى از آن به ساير زبان ها هم راه يافته است مع الوصف هنوز حق «نهج البلاغه» ادا نشده است، و مردم جهان حتى مسلمانان و بلكه بالاتر بگويم شيعيان و دوستان مولى درست نتوانسته اند پى به مقام شامخ سخنان على عليه السلام ببرند، و از اين گنجينه علوم الهى و قوانين زنده كه براى اداره دنيائى پى ريزى شده است بهره ببرند!

نهج البلاغه بايد در بخش هائى گوناگون توسط گروهى از دانشمندان متخصص در رشته هاى علمى، از فقيه و اصولى، فيلسوف الهى، پزشك، روانشناس و روانكاو، اديب و نويسنده، سياستمدار قانون دان، خطيب و گوينده توانا، با دقت مورد بحث و بررسى قرار گيرد، و در چندين جلد بزرگ به صورت دائرة المعارف بشرى درآيد، چه به يقين آن چه در آن كتاب ها با استفاده از منبع سرشار و بسيار غنى نهج البلاغه منتشر مى شود، عالي ترين دستورالعمل زندگى و برگزيده ترين سخنان حكيمانه و جامعترين برنامه ايست كه توسط يك بشر آسمانى به جامعه انسانى ارائه شده است.[۷]

علامه حسن زاده:

کلمات امیرالمومنین علی علیه السلام نه فقط از حیث بلاغت نهج البلاغه است، بلکه در جمیع شئون و امور حیات انسانی نهجی قویم و طریقی مستقیم است... نهج البلاغه کتابی است که اگر در آن به ترتیب حروف تهجی از الف تا یا در هر یک از معارف حقه الهیه بحث و فحص گردد اصول وامهاتی را حائز است که هر اصلی خود شجره طیبه فروع و اثمار بسیار است که (اصل ها ثابت و فرع ها فی السماء توتی اکلها کل حین باذن ربها).[۸]

جرج جورداق مسیحی:

پرفسور جرداق ابعاد اندیشه و تفکر آن حضرت را چنین ترسیم می‌نماید: «او با منطقی استوار و آگاهانه درباره دگرگونی‌های دنیا و شئون مردم و سرشت افراد و گروه‌ها سخن گفته و گاهی رعد‌و‌برق و آفرینش آسمان و زمین را توصیف کرده است. همچنین به تفصیل در مورد پدیده‌های زنده طبیعت پرداخته، اسرار خلقت خفاش و مورچه و طاووس و ملخ را بیان داشته و در عین حال، برای مردم، فرمان‌های اخلاقی و اجتماعی وضع کرده است. آنگاه از آفرینش و زیبایی وجود سخن به میان آورده است، چنانکه در ادبیات عرب هرگز چنین تنوعی در مباحث مختلف، آن چنان که در نهج‌البلاغه بیان شده، سابقه نداشته است.» [۹] نویسنده در کتاب دیگرش ضمن توجه به تنوع موضوعات از عمق تأثیر کلام آن حضرت سخن گفته و در توصیف نهج‌البلاغه، چنین می‌نویسد: «بیانی است که اگر برای انتقاد سخن گوید، گویی تندباد خروشانی است. اگر فساد و مفسدین را تهدید کند، همچون آتش فشان‌های سهمناک و پرغرش زبانه می‌کشد و اگر به استدلال منطقی بپردازد، عقل‌ها و احساسات و ادراکات بشری را مورد توجه قرار می‌دهد و راه هر دلیل و برهانی را می‌بندد و عظمت منطق و برهان خود را ثابت می‌کند.

اگر برای تفکر و دقت دعوت کند، حس و عقل را در تو همراه می‌سازد و به سوی آنچه که می‌خواهد سوق می‌دهد و تو را با جهان و هستی پیوند می‌دهد و نیروها و قوای تو را متحد می‌گرداند تا حقیقت را کشف کنی! و اگر تو را پند و اندرز دهد، مهر پدر و عاطفه پدری و وفای انسانی و گرمی محبت بی‌انتها را در آن خواهی یافت. و اگر برای تو از ارزش هستی و زیبایی‌های خلقت و کمالات جهان هستی سخن گوید، آنها را با مرکبی از نور ستارگان در قلب تو می‌نویسد! بیانی است بلاغت از بلاغت و قرآنی از قرآن! بیانی است که در اسباب و اصول بیان عربی، به آنچه که بوده و خواهد بود، پیوند دارد، تا آنجا که درباره آن گفته‌اند. «گفتار او از کلام خداوند پایین‌تر و از سخن مخلوق، بالاتر است. » [۱۰]براساس تعریفی که قبلا ارائه شد فهرست موضوعی نوعی فرهنگ نامه محسوب گردید.


ترجمه های نهج البلاغه

ترجمه های متعدد از نهج البلاغه به زبان فارسی و زبان های دیگر صورت گرفته اند. از جمله ترجمه های فارسی:

1. نهج البلاغه، ترجمه و شرح فارسی: علی نقی اصفهانی فیض الاسلام؛

2. نهج البلاغه، ترجمه و شرح فارسی: مصطفی زمانی؛

3. نهج البلاغه، ترجمه و شرح فارسی: مولا فتح الله کاشانی؛

4. نهج البلاغه، ترجمه محمد علی انصاری؛

5. نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی؛

6. سخنان علی، ترجمه جواد فاضل؛

7. نهج البلاغه، اسدالله مشیری؛

8. نهج البلاغه، ترجمه محمد علی شرقی؛

9. خورشید بی غروب، ترجمة عبدالمجید معادیخواه؛

10. نهج البلاغه، ترجمه علی اصغر فقیهی؛

11. نهج البلاغه، ترجمه احمد سپهر خراسانی؛

12. نهج البلاغه، ترجمه داریوش شاهین؛

13. نهج البلاغه، ترجمه محمد جواد شریعت؛

14. نهج البلاغه، ترجمه عبدالمحمد آیتی.


موضوعات نهج‌البلاغه

گفته شده که نهج‌البلاغه را «اخ القرآن» نامیده‌اند که حقیقتاً‌ نام بامسمائی است؛ زیرا از نظر مضامین و معارف کاملا از قرآن تأثیر پذیرفته است. همان‌طور که تنوع موضوعات قرآنی بسیار است، تنوع موضوعات نهج‌البلاغه نیز گوناگون و گسترده است. نهج‌البلاغه همانند قرآن دائره‌المعارف عظیمی است که از موضوعات مادی و معنوی، طبیعت و ماوراء الطبیعه اجتماعی، سیاست، عقیده، خلقت و آفرینش، راه زندگی، وصول به سرمنزل مقصود، تاریخ و عبرت‌ها تربیت و تعلیم، حکمت و موعظه، ‌مدیریت و حکومت، عدالت و انسانیت و... سخن به میان آورده است.

امروزه نهج‌البلاغه مانند قرآن به صورت کشف الایات و کشف المطالب تدوین شده تا بهره‌مندی از آن ساده‌تر باشد. هرچند این کار سابقه طولانی ندارد و شاید الکاشف فی موضوعات نهج‌البلاغه نوشته دکتر سیدجواد مصطفوی از نخستین کتاب تدوین شده در این مورد باشد، که براساس آنچه از مقدمه برمی‌آید مؤلف برای تهیه آن رنج بسیار تحمل نموده است. دکتر صبحی‌الصالح در آخر نهج‌البلاغه فهرست موضوعی را مشتمل بر 245 موضوع تدوین نموده که فصل‌بندی دقیقی برای آن صورت نگرفته است. بعدها آقای علی انصاریان الدلیل علی موضوعات نهج‌البلاغه را تألیف کرد که در آن نهج‌البلاغه را به 7 فصل و 132 موضوع تقسیم نموده است. الهادی الی موضوعات نهج‌البلاغه تألیف آیت‌الله مشکینی کتاب دیگری است که نهج‌البلاغه را به 245 موضوع تقسیم کرده است.

بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس المعجم الموضوعی لنهج‌البلاغه تألیف اویس کریم محمد را که مشتمل بر 22 باب و 67 فصل در 450 صفحه است، منتشر کرده است.در مقدمه‌ای که مجمع البحوث الاسلامیه بر آن نگاشته، تفاوت معاجم نهج‌البلاغه با کتاب سابق‌الذکر را چنین بیان نموده است: «این معجم شامل مطالبی است که خواننده بر دقیق‌ترین مباحث و جزئیات آن در خلال خواندن دست می‌یابد.»

المعجم المفهرس لاالفاظ نهج‌البلاغه نوشته محمد دشتی و کاظم محمدی ـ یکی از مفیدترین کتاب‌هایی است که پیرامون الفاظ و موضوعات نهج‌البلاغه نگارش یافته است و مشتمل بر لغات مشکل، معجم‌الفهرس، مصادر و مراجع و جدول اختلاف نهج‌البلاغه می‌باشد. این کتاب را جامعه مدرسین در 1460 صفحه با قطع وزیری چاپ و منتشر کرده است. اما فاقد موضوعات خاص مانند الدلیل یا الهادی و... است.


فواید موضوعی‌کردن نهج‌البلاغه

بدیهی است منظور از موضوعی‌کردن نهج‌البلاغه جمع‌آوری مطالب پیرامون یک موضوع مشخص از جای جای نهج‌البلاغه و مرتب‌کردن آن برای اخذ نتیجه بهتر و همه جانبه از اندیشه والای آن حضرت است. تحقق این منظور دو فایده دارد:

1. دسترسی به محتوای نهج‌البلاغه و اطلاع از موضوعات آن و نهایتاً آشنایی با گنجینه عظیم معارف اسلامی آسان‌تر خواهد بود.

2. واژه‌ها و اصطلاحات اسلامی به طور همه جانبه از منابع اصلی ترجمان وحی بدون کم و کاست به دست خواهد آمد و راه تحریف در اصطلاحات بسته خواهد شد. به‌عنوان نمونه آگاهی یافتن از واژه‌هایی مانند زهد، دنیا، قناعت، تقوی و... از دیدگاه امام(ع) و توضیح و تعریف و تقسیم آنها در نهج‌البلاغه وسیله‌ای است برای دسترسی مطلوب به معارف الهی و شناخت هرچه بیشتر علوم اسلامی. بدیهی است آن چه به این وسیله عاید می‌شود، در محدوده مفاهیم و موضوعات موجود در نهج‌البلاغه است و برای دست‌یابی به دیدگاه کامل امام(ع) در بعضی موضوعات توجه به دیگر منابع و مطالب موجود از آن حضرت، مانند غررالحکم و دررالکلم، مستدرک‌ نهج‌البلاغه و... سودمند و مکمل بحث خواهد بود.

فرهنگ های نهج البلاغه

یکی از منابع مهم جهت استفاده کامل از نهج‌البلاغه آشنایی با فرهنگ‌ها و کتب لغت عربی به‌ویژه لغات نهج‌البلاغه است. وقتی به اهمیت این مسئله بیشتر آگاه می‌شویم که بدانیم امام(ع) لغات مترادف را در سخنان خویش فراوان به‌کار برده است و برای فهم سخن امام باید معنای دقیق واژه‌ها را با استفاده از کتب لغت استخراج نماییم.

فرهنگ‌ نهج‌البلاغه نیز در یک تقسیم‌بندی به دو دسته فرهنگ واژه‌ها و فرهنگ موضوعات تقسیم می‌شود:

فرهنگ واژه‌ها

1. قاموس نهج‌البلاغه،آیت‌الله محمدعلی شرقی، در چهار جلد.

2. مفردات نهج‌البلاغه، سیدعلی اکبر قرشی،در دو جلد.

3. فرهنگ نهج‌البلاغه، دکتر صبحی‌الصالح. ترجمه مصطفی رحیمی‌نیا.

4. سیری در فرهنگ لغات نهج‌البلاغه،کریم زمانی جعفری.

5. فرهنگ لغات قرآن مجید و نهج‌البلاغه، علاءالدین مجتبوی.

6. فرهنگ لغات نهج‌البلاغه، کاظم فرهومندی.

7. حل لغات نهج‌البلاغه، مولوی اعجاز حسین بدیوانی .

8. واژه‌های نهج‌البلاغه، عمران علی‌زاده.

فرهنگ‌‌نامه‌های موضوعی

فرهنگ‌نامه‌هایی که موضوعات نهج‌البلاغه را استخراج و تدوین نموده‌اند یا جنبه واژه‌ای دارند و یا حالت اصطلاحی و محتوایی که مطالعه آنها در شناخت معانی و مفاهیم نهج‌البلاغه تأثیرگذار است.

1. الدلیل علی موضوعات نهج البلاغه،اثر علی انصاریان.

2.المعجم‌المفهرس لالفاظ نهج‌البلاغه،اثر محمد دشتی و کاظم محمدی.

3.المعجم الموضوعی لنهج‌البلاغه،اثر اویس کریم محمد.

4.الهادی الی موضوعات نهج‌البلاغه،اثر علی مشکینی.

5. فرهنگ آفتاب،اثر عبدالمجید معادیخواه، در ده جلد.

6. فرهنگ‌نامه موضوعی نهج‌البلاغه، اثر دکتر احمد خاتمی.

7. تصنیف نهج البلاغه، لبیب بیضون.

مستدرکات نهج البلاغه

مطالبی که شریف رضی در نهج‌البلاغه نیاورده است، بعدها توسط دانشمندان اسلامی جمع‌آوری و به نام مستدرکات ‌به چاپ رسیده است که این مطالب به غیر از کتاب غررالحکم و دررالکلم تمیمی آمُدی(م510 ق)است که شامل 11000 کلمه قصار می‌باشد.

مستدرکات نهج البلاغه به شرح زیر هستند:

1. مستدرک نهج البلاغه،نوشته هادی کاشف الغطاء.

2. التذییل علی نهج البلاغه،اثر اسماعیل ابن احمد حلبی.

3. ملحق نهج البلاغه، تالیف احمد بن یحیی بن ناقه، ترجمه سوسن عباسیان.

4. النهج القویم فی کلام امیرالمؤمنین(ع)،اثر خلف بن عبدالمطلب مشعشعی حویزی.

5. مصباح البلاغة فی مشکاة الصیاغه، تالیف سید حسین میرجهانی طباطبائی، در دو جلد.

6. نهج البلاغه الثانی، تالیف شیخ جعفر حائری.

7. نهج‌السعاده في مستدرك نهج‌البلاغه،اثر شيخ محمد باقر محمودي، در چهارده جلد.

8. تمام نهج البلاغه،سید صادق موسوی.


شروح و تعلیقات نهج البلاغه

شرح ابن میثم بحرانی (م 679 ق)،

شرح ابن ابی الحدید معتزلی،

شرح محمد عبده، شرح علامه محمدتقی جعفری،

منهاج البراعه، از قطب الدین راوندی،

شرح فخررازی مفسر بزرگ اهل سنت،

شرح موضوعی علامه شوشتری، بهج الصباغه در 14 جلد.



وضعیت نشر نهج البلاغه

این کتاب بارها در ایران و لبنان منتشر شده است. مرحوم حاج شیخ محمد علی انصاری آن را به نثر ترجمه و شرح نموده و تمام آن را هم به نظم درآورده و در 10 جلد به چاپ رسیده و نیز به همت انتشارات دارالهجره قم، به قطع وزیری منتشر شده است.[۱۱]

پانویس

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ کتابشناسي تفصيلي مذاهب اسلامي، محمدرضا ضميري
  2. ترجمه نهج البلاغه دشتی، ص 29
  3. مسعودی، علی بن حسین، (1356) مروج الذهب، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب. ج 2، ص 431
  4. امامی، آشتیانی، (بی‌تا) ترجمه و شرح فشرده‌ای بر نهج‌البلاغه، قم، هدف، ص 17 و ‌18
  5. سيري در نهج البلاغه ، مرتضي مطهري، ص 47.
  6. سيري در نهج البلاغه ، مرتضي مطهري، ص 21.
  7. در پيرامون نهج البلاغه، هبه الدين شهرستاني، چاپ چهارم، ص 10 (مقدمه آقای علی دوانی).
  8. انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، حسن حسن زاده آملی، مقدمه ص 13.
  9. جورداق، جرج، (1344) امام علی(ع) صدای عدالت انسانیت، ترجمه سیدهادی خسروشاهی، تهران، فراهانی، ج 1، ص 146
  10. جورداق، جرج، (1344) امام علی(ع) صدای عدالت انسانیت، ترجمه سیدهادی خسروشاهی، تهران، فراهانی،ج 1، ص 67 و 68
  11. کتابشناسي تفصيلي مذاهب اسلامي، محمدرضا ضميري

کتاب ها