آشامیدنی ها در قرآن: تفاوت بین نسخهها
جز (آشامیدنی ها را به آشامیدنی ها در قرآن منتقل کرد) |
|||
سطر ۲۷: | سطر ۲۷: | ||
==آشامیدنیهای دنیا== | ==آشامیدنیهای دنیا== | ||
− | + | ===آشامیدنیهای مباح=== | |
− | * | + | *'''آب، گوارا و زداینده تشنگی''': |
آیات فراوانی آب را نعمتی حیات بخش و خالی از هر گونه آلودگی دانسته که از آن سیراب میشویم: {{متن قرآن|«...وَ أنزَلنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُوراً × لِنُحیِیَ بِهِ بَلدَةً میتاً وَ نُسقیَه مِمّا خَلَقْنا أنعماً وَ أَناسِیَّ کثِیراً»}}؛ و از آسمان آبی پاک فرود آوردیم تا با آن سرزمینی مرده را زنده گردانیم و آن را به آنچه از دامها و انسانهای بسیار آفریدیم، بنوشانیم. ([[سوره فرقان]]/25، 48 و 49)، {{متن قرآن|«هُوَ الَّذِی أَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً لَکُم مِنهُ شَرابٌ»}}؛ خدا است کسی که از آسمان آبی فرود آورد که [آب] آشامیدنی شما از آن است. ([[سوره نحل]]/16، 10) | آیات فراوانی آب را نعمتی حیات بخش و خالی از هر گونه آلودگی دانسته که از آن سیراب میشویم: {{متن قرآن|«...وَ أنزَلنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُوراً × لِنُحیِیَ بِهِ بَلدَةً میتاً وَ نُسقیَه مِمّا خَلَقْنا أنعماً وَ أَناسِیَّ کثِیراً»}}؛ و از آسمان آبی پاک فرود آوردیم تا با آن سرزمینی مرده را زنده گردانیم و آن را به آنچه از دامها و انسانهای بسیار آفریدیم، بنوشانیم. ([[سوره فرقان]]/25، 48 و 49)، {{متن قرآن|«هُوَ الَّذِی أَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً لَکُم مِنهُ شَرابٌ»}}؛ خدا است کسی که از آسمان آبی فرود آورد که [آب] آشامیدنی شما از آن است. ([[سوره نحل]]/16، 10) | ||
سطر ۳۷: | سطر ۳۷: | ||
بر پایه روایتی از [[امام علی]] علیه السلام آب بهترین آشامیدنیها در دنیا و آخرت است<ref>الکافی، ج6، ص380.</ref> و [[امام صادق]] علیه السلام در پاسخ کسی که از طعم آب پرسید، فرمود: طعمآب «طعم حیات» است.<ref>همان، ص381.</ref> | بر پایه روایتی از [[امام علی]] علیه السلام آب بهترین آشامیدنیها در دنیا و آخرت است<ref>الکافی، ج6، ص380.</ref> و [[امام صادق]] علیه السلام در پاسخ کسی که از طعم آب پرسید، فرمود: طعمآب «طعم حیات» است.<ref>همان، ص381.</ref> | ||
− | * | + | * '''شیر، لذیذ و گوارا:''' |
از چارپایان، «نوشیدنیهای» گوارایی برای انسان بدست میآید: {{متن قرآن|«وَلَهُمْ فِیها مَنفِعُ وَ مَشارِب»}}. ([[سوره یس]]/36، 73) از شیر خالص به شما مینوشانیم: {{متن قرآن|«نُسقِیکُمْ مِمّا فِی بُطُونِهِ مِنْ بَیْنِ فَرْث وَ دَم لَبَناً خالِصاً سائِغاً لِلشَّرِبینَ»}} ([[سوره نحل]]/16، 66) و نیز [[سوره مؤمنون]]23/ 21.<ref>جامعالبیان، مج10، ج18، ص21.</ref> | از چارپایان، «نوشیدنیهای» گوارایی برای انسان بدست میآید: {{متن قرآن|«وَلَهُمْ فِیها مَنفِعُ وَ مَشارِب»}}. ([[سوره یس]]/36، 73) از شیر خالص به شما مینوشانیم: {{متن قرآن|«نُسقِیکُمْ مِمّا فِی بُطُونِهِ مِنْ بَیْنِ فَرْث وَ دَم لَبَناً خالِصاً سائِغاً لِلشَّرِبینَ»}} ([[سوره نحل]]/16، 66) و نیز [[سوره مؤمنون]]23/ 21.<ref>جامعالبیان، مج10، ج18، ص21.</ref> | ||
− | * | + | *'''عسل، شفابخش''': |
از درون شکم زنبور عسل، «نوشینی» شفابخش با رنگهای گوناگون خارج میشود: {{متن قرآن|«یَخرُجُ مِن بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ ألونُه فِیه شفاءٌ لِلنّاسِ»}}. ([[سوره نحل]]/16، 69) | از درون شکم زنبور عسل، «نوشینی» شفابخش با رنگهای گوناگون خارج میشود: {{متن قرآن|«یَخرُجُ مِن بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ ألونُه فِیه شفاءٌ لِلنّاسِ»}}. ([[سوره نحل]]/16، 69) | ||
− | * | + | *'''آب میوه، روزی نیکو''': |
خرما و انگور غذاهای پربرکتی هستند که خداوند، نصیب انسانها ساخته است: {{متن قرآن|«وَ مِنْ ثَمَرتِ النَّخِیلِ وَالأعنبِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَراً وَ رِزْقاً حَسَناً»}}. ([[سوره نحل]]/16، 67) | خرما و انگور غذاهای پربرکتی هستند که خداوند، نصیب انسانها ساخته است: {{متن قرآن|«وَ مِنْ ثَمَرتِ النَّخِیلِ وَالأعنبِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَراً وَ رِزْقاً حَسَناً»}}. ([[سوره نحل]]/16، 67) | ||
سطر ۵۳: | سطر ۵۳: | ||
برخی گفتهاند: آشامیدنی عُزیر علیه السلام که آیه {{متن قرآن|«فَانْظُر إلی طَعامِکَ وَ شَرابِکَ لَمْیَتسنّه»}} ([[سوره بقره]]/2، 259) از فاسد نشدن آن خبر داده، نوعی آب میوه (آب انگور) بوده است.<ref>عیاشی، ج1، ص141؛ التفسیرالکبیر، ج7، ص32.</ref> | برخی گفتهاند: آشامیدنی عُزیر علیه السلام که آیه {{متن قرآن|«فَانْظُر إلی طَعامِکَ وَ شَرابِکَ لَمْیَتسنّه»}} ([[سوره بقره]]/2، 259) از فاسد نشدن آن خبر داده، نوعی آب میوه (آب انگور) بوده است.<ref>عیاشی، ج1، ص141؛ التفسیرالکبیر، ج7، ص32.</ref> | ||
− | + | ===آشامیدنیهای حرام=== | |
− | * | + | * '''خمر''' |
گروهی از اصحاب، حکمشراب و قمار را از [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله پرسیدند: خداوند در پاسخ به پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «بهآنان بگو: در آن دو، گناه بزرگ و سودهایی برای مردم است؛ ولی گناهشان از سودشان بزرگتر است».([[سوره بقره]]/2، 219) | گروهی از اصحاب، حکمشراب و قمار را از [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله پرسیدند: خداوند در پاسخ به پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «بهآنان بگو: در آن دو، گناه بزرگ و سودهایی برای مردم است؛ ولی گناهشان از سودشان بزرگتر است».([[سوره بقره]]/2، 219) | ||
سطر ۶۱: | سطر ۶۱: | ||
در جای دیگر «شراب» در کنار قمار، بتپرستی و ازلام (نوعی بختآزمایی)، پلید و شیطانی معرفی و فرمان قاطع به پرهیز از آن صادر شده است: {{متن قرآن|«یأَیُّهَا الَّذینَ ءَامَنوا إِنَّما الخَمرُ وَالمَیسرُ وَالأَنصابُ وَالأزلمُ رِجسٌ مِن عَمَلِ الشّیطن فَاجتَنِبوه لَعلَّکم تُفلِحُون»}}.([[سوره مائده]]/5، 90) | در جای دیگر «شراب» در کنار قمار، بتپرستی و ازلام (نوعی بختآزمایی)، پلید و شیطانی معرفی و فرمان قاطع به پرهیز از آن صادر شده است: {{متن قرآن|«یأَیُّهَا الَّذینَ ءَامَنوا إِنَّما الخَمرُ وَالمَیسرُ وَالأَنصابُ وَالأزلمُ رِجسٌ مِن عَمَلِ الشّیطن فَاجتَنِبوه لَعلَّکم تُفلِحُون»}}.([[سوره مائده]]/5، 90) | ||
− | * | + | *'''خون''': |
در چند آیه به حرمت «خون» اشاره شده است: «بگو: در آنچه بر من وحی شده، بر خورندهای که آن را میخورد، هیچ حرامی نمییابم مگر آن که مردار یا خون ریخته یا گوشت خوک باشد که آن پلید است». ([[سوره انعام]]/6، 145) {{متن قرآن|«حُرِّمَت عَلَیکُمُ الْمَیتَةُ والدَّمُ... ذلِکُم فِسقٌ»}}؛ بر شما، مردار و خون حرام شده... و اینها همه نافرمانی خدا است. ([[سوره مائده]]/5، 3) آیه 173 [[سوره بقره]]/2 نیز بر حرمت آن دلالت دارد. | در چند آیه به حرمت «خون» اشاره شده است: «بگو: در آنچه بر من وحی شده، بر خورندهای که آن را میخورد، هیچ حرامی نمییابم مگر آن که مردار یا خون ریخته یا گوشت خوک باشد که آن پلید است». ([[سوره انعام]]/6، 145) {{متن قرآن|«حُرِّمَت عَلَیکُمُ الْمَیتَةُ والدَّمُ... ذلِکُم فِسقٌ»}}؛ بر شما، مردار و خون حرام شده... و اینها همه نافرمانی خدا است. ([[سوره مائده]]/5، 3) آیه 173 [[سوره بقره]]/2 نیز بر حرمت آن دلالت دارد. | ||
سطر ۶۷: | سطر ۶۷: | ||
==احکام و آداب آشامیدن== | ==احکام و آداب آشامیدن== | ||
− | + | === پرهیز از اسراف=== | |
از چیزهایی که قرآن به شدّت آن را نهی کرده، اسراف در خوردن و «آشامیدن» است: {{متن قرآن|«کُلُوا وَاشْرَبُوا وَلاتُسرِفُوا إنَّهُ لایُحِبُّ الْمُسْرِفینَ»}}. ([[سوره اعراف]]/7، 31) | از چیزهایی که قرآن به شدّت آن را نهی کرده، اسراف در خوردن و «آشامیدن» است: {{متن قرآن|«کُلُوا وَاشْرَبُوا وَلاتُسرِفُوا إنَّهُ لایُحِبُّ الْمُسْرِفینَ»}}. ([[سوره اعراف]]/7، 31) | ||
سطر ۷۷: | سطر ۷۷: | ||
نیز فرمود: قلبهایتان را با زیادهروی در خوردن و آشامیدن نمیرانید؛ چرا که قلب انسان همانند زمین زراعت اگر زیاد سیراب شود، میمیرد.<ref>تنبیهالخواطر، ج1، ص54.</ref> | نیز فرمود: قلبهایتان را با زیادهروی در خوردن و آشامیدن نمیرانید؛ چرا که قلب انسان همانند زمین زراعت اگر زیاد سیراب شود، میمیرد.<ref>تنبیهالخواطر، ج1، ص54.</ref> | ||
− | + | ===لزوم شکرگزاری=== | |
خداوند، انسان را برای برانگیختن حسّ شکرگزاری به تأمّل در آب آشامیدنی فراخوانده است: {{متن قرآن|«أَفَرَءیْتُم الماءَ الَّذِی تَشْرَبُونَ × ءَأَنتُم أنزَلْتُمُوهُ مِنَ المُزنِ أَمْ نَحْنُ المُنزِلُونَ × لَو نَشاءُ جَعَلْنهُ اُجاجاً فَلَولا تَشکُرُون»}}؛ آیا آبی را که میآشامید، دیدهاید؟ آیا شما آن را از [دل] ابر فرود آوردهاید یا ما فرود آورندهایم؟ اگر بخواهیم آن را تلخ میگردانیم؛ پس چرا سپاس نمیگزارید؟ ([[سوره واقعه]]/56، 6870) | خداوند، انسان را برای برانگیختن حسّ شکرگزاری به تأمّل در آب آشامیدنی فراخوانده است: {{متن قرآن|«أَفَرَءیْتُم الماءَ الَّذِی تَشْرَبُونَ × ءَأَنتُم أنزَلْتُمُوهُ مِنَ المُزنِ أَمْ نَحْنُ المُنزِلُونَ × لَو نَشاءُ جَعَلْنهُ اُجاجاً فَلَولا تَشکُرُون»}}؛ آیا آبی را که میآشامید، دیدهاید؟ آیا شما آن را از [دل] ابر فرود آوردهاید یا ما فرود آورندهایم؟ اگر بخواهیم آن را تلخ میگردانیم؛ پس چرا سپاس نمیگزارید؟ ([[سوره واقعه]]/56، 6870) | ||
سطر ۸۵: | سطر ۸۵: | ||
در روایتی از [[امام باقر]] علیه السلام در نحوه شکرگزاری نقل شده که رسول خدا صلی الله علیه و آله هنگام «آشامیدن آب» میفرمود: الحمدللّه الَّذی سَقانا عَذباً فراتاً بِرَحمَتِهِ وَلَم یَجعَلهُ مِلحاً اُجاجاً بِذُنُوبِنا؛ سپاس خدا را که با آب شیرین و گوارا با رحمت خود ما را سیراب فرمود و به سبب گناهانمان آن را شور و تلخ قرار نداد.<ref>روح المعانی، مج15، ج27، ص228.</ref> بر اساس روایت [[امام صادق]] علیه السلام گفتن «بسم اللّه» پیش از آشامیدن آب و «الحمدللّه» پس از آن سفارش شده است.<ref>الکافی، ج6، ص384.</ref> | در روایتی از [[امام باقر]] علیه السلام در نحوه شکرگزاری نقل شده که رسول خدا صلی الله علیه و آله هنگام «آشامیدن آب» میفرمود: الحمدللّه الَّذی سَقانا عَذباً فراتاً بِرَحمَتِهِ وَلَم یَجعَلهُ مِلحاً اُجاجاً بِذُنُوبِنا؛ سپاس خدا را که با آب شیرین و گوارا با رحمت خود ما را سیراب فرمود و به سبب گناهانمان آن را شور و تلخ قرار نداد.<ref>روح المعانی، مج15، ج27، ص228.</ref> بر اساس روایت [[امام صادق]] علیه السلام گفتن «بسم اللّه» پیش از آشامیدن آب و «الحمدللّه» پس از آن سفارش شده است.<ref>الکافی، ج6، ص384.</ref> | ||
− | + | === ممنوعیّت آشامیدن برای روزهدار=== | |
{{متن قرآن|«کُلُوا وَاشرَبُوا حَتّی یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الخَیطُ الأَبیَضُ مِنَ الخَیطِ الاَْسوَدِ مِنَ الفَجرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیامَ إلَی الَّیل...»}}؛ بخورید و بیاشامید تا رشته سپید بامداد از رشته سیاه [شب] بر شما نمودار شود؛ سپس روزه را تا [فرارسیدن] شب به اتمام رسانید. ([[سوره بقره]]/2، 187) | {{متن قرآن|«کُلُوا وَاشرَبُوا حَتّی یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الخَیطُ الأَبیَضُ مِنَ الخَیطِ الاَْسوَدِ مِنَ الفَجرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیامَ إلَی الَّیل...»}}؛ بخورید و بیاشامید تا رشته سپید بامداد از رشته سیاه [شب] بر شما نمودار شود؛ سپس روزه را تا [فرارسیدن] شب به اتمام رسانید. ([[سوره بقره]]/2، 187) | ||
− | + | ==آشامیدنیهای بهشت== | |
از قرآن استفاده میشود که در بهشت، آشامیدنیهای گوناگونی هست که هر کدام فایده و لذّتی دارد. به بهشتیان گفته میشود: «به [پاداش] آنچه به جای آوردید، بخورید و بیاشامید. گواراتان باد!». ([[سوره طور]]/52، 19) آنان هم در حالی که تکیه زدهاند، میوههای فراوان و نوشیدنی میطلبند. ([[سوره ص]]/38، 51) | از قرآن استفاده میشود که در بهشت، آشامیدنیهای گوناگونی هست که هر کدام فایده و لذّتی دارد. به بهشتیان گفته میشود: «به [پاداش] آنچه به جای آوردید، بخورید و بیاشامید. گواراتان باد!». ([[سوره طور]]/52، 19) آنان هم در حالی که تکیه زدهاند، میوههای فراوان و نوشیدنی میطلبند. ([[سوره ص]]/38، 51) | ||
سطر ۹۵: | سطر ۹۵: | ||
آیه 15 از [[سوره محمد]] صلی الله علیه و آله/47 در میان نعمتهای بهشتیان از چهار نهر که هر کدام مایعی ویژه دارد، نام میبرد: | آیه 15 از [[سوره محمد]] صلی الله علیه و آله/47 در میان نعمتهای بهشتیان از چهار نهر که هر کدام مایعی ویژه دارد، نام میبرد: | ||
− | * | + | *'''آب صاف و خالص''': |
{{متن قرآن|«فِیها أَنهرٌ مِن ماء غَیرِ ءَاسِن»}}؛ در آن [بهشت] نهرهایی از آبی است که رنگ و بو و طعمش بازنگشته. ([[سوره محمد]]/47، 15) | {{متن قرآن|«فِیها أَنهرٌ مِن ماء غَیرِ ءَاسِن»}}؛ در آن [بهشت] نهرهایی از آبی است که رنگ و بو و طعمش بازنگشته. ([[سوره محمد]]/47، 15) | ||
− | * | + | *'''شیر''': |
{{متن قرآن|«وَأَنهرٌ مِنْ لَبَن لَمْیَتَغَیَّر طَعمُه»}}؛ [در بهشت] نهرهایی از شیری است که مزهاش هرگز عوض نشده. ([[سوره محمد]]/47 ، 15) | {{متن قرآن|«وَأَنهرٌ مِنْ لَبَن لَمْیَتَغَیَّر طَعمُه»}}؛ [در بهشت] نهرهایی از شیری است که مزهاش هرگز عوض نشده. ([[سوره محمد]]/47 ، 15) | ||
− | * | + | *'''شراب''': |
{{متن قرآن|«وَأَنهرٌ مِن خَمر لَذَّة لِلشَّرِبین»}}؛ [در بهشت] نهرهایی از شراب [طهور] است که مایه لذّت نوشندگان است. ([[سوره محمد]]/47، 15) | {{متن قرآن|«وَأَنهرٌ مِن خَمر لَذَّة لِلشَّرِبین»}}؛ [در بهشت] نهرهایی از شراب [طهور] است که مایه لذّت نوشندگان است. ([[سوره محمد]]/47، 15) | ||
سطر ۱۱۳: | سطر ۱۱۳: | ||
«شرابهای بهشتی، آمیخته با زنجبیل از چشمه سلسبیل». ([[سوره انسان]]/76، 17 و 18)، «مختوم به مشک و آمیزهاش از تسنیم». ([[سوره مطففین]]/83، 25-27) و شرابی معطر است. ([[سوره انسان]]/76، 5) | «شرابهای بهشتی، آمیخته با زنجبیل از چشمه سلسبیل». ([[سوره انسان]]/76، 17 و 18)، «مختوم به مشک و آمیزهاش از تسنیم». ([[سوره مطففین]]/83، 25-27) و شرابی معطر است. ([[سوره انسان]]/76، 5) | ||
− | * | + | *'''عسل ناب و خالص''': |
{{متن قرآن|«وَأَنهرٌ مِن عَسَل مُصَفًّی»}}. ([[سوره محمد]]/47، 15) | {{متن قرآن|«وَأَنهرٌ مِن عَسَل مُصَفًّی»}}. ([[سوره محمد]]/47، 15) | ||
سطر ۱۱۹: | سطر ۱۱۹: | ||
==آشامیدنیهای دوزخ== | ==آشامیدنیهای دوزخ== | ||
− | ''' | + | *''' مایعجوشان:''' |
آیات متعدّدی نوشیدنی دوزخیان را چنین وصف کرده. {{متن قرآن|«إن یَستَغیثُوا یُغاثُوا بماء کَالمُهلِ یَشْوی الوُجُوهَ بِئسَ الشَّرابُ و ساءَت مُرتَفَقاً»}}؛ اگر فریادرسی خواهند، به آبی چون مس گداخته که صورتها را بریان میکند، فریادرسی میشوند. بد آشامیدنی و بدجایگاهی است. ([[سوره کهف]]/18، 29) | آیات متعدّدی نوشیدنی دوزخیان را چنین وصف کرده. {{متن قرآن|«إن یَستَغیثُوا یُغاثُوا بماء کَالمُهلِ یَشْوی الوُجُوهَ بِئسَ الشَّرابُ و ساءَت مُرتَفَقاً»}}؛ اگر فریادرسی خواهند، به آبی چون مس گداخته که صورتها را بریان میکند، فریادرسی میشوند. بد آشامیدنی و بدجایگاهی است. ([[سوره کهف]]/18، 29) | ||
سطر ۱۲۵: | سطر ۱۲۵: | ||
به نقل طبری، مفسّران «مُهل» را به معنای مایع ذوب شده، چرک و خون و ته مانده روغن آب شده دانستهاند:<ref>جامع البیان، مج9، ج15، ص298 و 299.</ref> {{متن قرآن|«وَسُقُوا ماءً حَمیماً فَقَطَّع أمعاءَهُم»}}؛ آبی جوشان به خوردشان داده میشود تا رودههایشان را از هم فرو پاشد. ([[سوره محمد]]/47، 15)، {{متن قرآن|«تُسقی مِن عَین ءَانیة»}}؛ از چشمهای داغ نوشانده شوند. ([[سوره غاشیه]]/88، 5) و نحوه نوشیدنشان به شتران تشنه تشبیه شده: {{متن قرآن|«فَشرِبونَ عَلَیه مِن الحَمیم × فشرِبون شُربَ الهیم»}}. ([[سوره واقعه]]/56، 54 و 55) | به نقل طبری، مفسّران «مُهل» را به معنای مایع ذوب شده، چرک و خون و ته مانده روغن آب شده دانستهاند:<ref>جامع البیان، مج9، ج15، ص298 و 299.</ref> {{متن قرآن|«وَسُقُوا ماءً حَمیماً فَقَطَّع أمعاءَهُم»}}؛ آبی جوشان به خوردشان داده میشود تا رودههایشان را از هم فرو پاشد. ([[سوره محمد]]/47، 15)، {{متن قرآن|«تُسقی مِن عَین ءَانیة»}}؛ از چشمهای داغ نوشانده شوند. ([[سوره غاشیه]]/88، 5) و نحوه نوشیدنشان به شتران تشنه تشبیه شده: {{متن قرآن|«فَشرِبونَ عَلَیه مِن الحَمیم × فشرِبون شُربَ الهیم»}}. ([[سوره واقعه]]/56، 54 و 55) | ||
− | ''' | + | *'''چرکابه:''' |
{{متن قرآن|«لایَذوقُونَ فِیها بَرداً وَلا شَراباً × إلاّ حَمیماً وَ غَسّاقاً»}}؛ در آنجا [=جهنم] نه خنکی چشند و نه نوشیدنی، جز آبجوشان و چرکابهای. ([[سوره نبأ]]/78، 24 و 25) | {{متن قرآن|«لایَذوقُونَ فِیها بَرداً وَلا شَراباً × إلاّ حَمیماً وَ غَسّاقاً»}}؛ در آنجا [=جهنم] نه خنکی چشند و نه نوشیدنی، جز آبجوشان و چرکابهای. ([[سوره نبأ]]/78، 24 و 25) | ||
سطر ۱۳۵: | سطر ۱۳۵: | ||
آب در چند مورد، وسیله آزمایش الهی قرار گرفته است: | آب در چند مورد، وسیله آزمایش الهی قرار گرفته است: | ||
− | + | ===فراوانیِ آن=== | |
{{متن قرآن|«وَألَّوِا استَقموا عَلی الطَّریقَةِ لاَسقَینهُم ماءً غَدَقاً × لِنَفْتِنَهُم فیه...»}}؛ و اگر جنّ و انس<ref>مجمع البیان، ج10، ص559.</ref> در راه راست [=طریقه اسلام]<ref>المیزان، ج20، ص46.</ref> پایداری ورزند، به طور قطع آب فراوانی [=روزی زیاد] به آنان مینوشانیم تا آنان را در اینباره بیازماییم.([[سوره جن]]/72، 16 و 17) | {{متن قرآن|«وَألَّوِا استَقموا عَلی الطَّریقَةِ لاَسقَینهُم ماءً غَدَقاً × لِنَفْتِنَهُم فیه...»}}؛ و اگر جنّ و انس<ref>مجمع البیان، ج10، ص559.</ref> در راه راست [=طریقه اسلام]<ref>المیزان، ج20، ص46.</ref> پایداری ورزند، به طور قطع آب فراوانی [=روزی زیاد] به آنان مینوشانیم تا آنان را در اینباره بیازماییم.([[سوره جن]]/72، 16 و 17) | ||
− | + | === تقسیم آب میان مردم و ناقه صالح=== | |
{{متن قرآن|«إنّا مُرْسِلوا النّاقَةِ فِتنَةً لَهُمْ فَارتَقِبهم واصطَبِر × و نَبِّئهُم أَنَّ الماءَ قِسمةٌ بَینَهم کُلُّ شِرب مُحتَضَر»}}؛ ما برای آزمایش آنان، آن ماده شتر را فرستادیم و به صالح گفتیم: مراقب آنان باش و شکیبایی کن و به آنان خبر ده که آب میانشان بخش شدهاست و هر کدام را آب به نوبت خواهد بود. ([[سوره قمر]]/54، 27 و 28) | {{متن قرآن|«إنّا مُرْسِلوا النّاقَةِ فِتنَةً لَهُمْ فَارتَقِبهم واصطَبِر × و نَبِّئهُم أَنَّ الماءَ قِسمةٌ بَینَهم کُلُّ شِرب مُحتَضَر»}}؛ ما برای آزمایش آنان، آن ماده شتر را فرستادیم و به صالح گفتیم: مراقب آنان باش و شکیبایی کن و به آنان خبر ده که آب میانشان بخش شدهاست و هر کدام را آب به نوبت خواهد بود. ([[سوره قمر]]/54، 27 و 28) | ||
سطر ۱۴۵: | سطر ۱۴۵: | ||
در آیات 155 [[سوره شعراء]]/26 و 13 [[سوره شمس]]/91 نیز به همین معنا اشاره شده است. | در آیات 155 [[سوره شعراء]]/26 و 13 [[سوره شمس]]/91 نیز به همین معنا اشاره شده است. | ||
− | + | ===آشامیدن آب در داستان طالوت=== | |
{{متن قرآن|«إنّ اللّهَ مُبتَلیکُم بِنَهَر فمَن شَرِبَ مِنهُ فَلَیسَ منّی وَمَن لَمیَطعَمهُ فَإنَّهُ مِنّی»}}؛ خداوند شما را با رودخانهای خواهد آزمود؛ پس هرکس از آن بیاشامد از پیروان من نیست و هر کس از آن نخورد، به طور قطع او از [پیروان] من است. | {{متن قرآن|«إنّ اللّهَ مُبتَلیکُم بِنَهَر فمَن شَرِبَ مِنهُ فَلَیسَ منّی وَمَن لَمیَطعَمهُ فَإنَّهُ مِنّی»}}؛ خداوند شما را با رودخانهای خواهد آزمود؛ پس هرکس از آن بیاشامد از پیروان من نیست و هر کس از آن نخورد، به طور قطع او از [پیروان] من است. |
نسخهٔ ۱۵ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۴۱
شرب در عربی که معادل آن در فارسی آشامیدنی است.
محتویات
شرب و مفاهیم آن در لغت
برابر عربی آشامیدنی، «شراب» از مادّه (شرب) است که در قرآن 11 بار بر انواعی از آشامیدنیهای دنیا و آخرت اطلاق شده است. واژه شُرب که در مجموع 39 بار به شکلهای گوناگون در قرآن دیده میشود، به معنای خوردن چیزی است که جویده نمیشود[۱] و شراب، مایعی است که نوشیده میشود.[۲]
از همین ماده است «مشرب» و جمع آن «مشارب» به معنای محل آشامیدن یا برداشتنِ آب: «قَد عَلِمَ کُلّ أناس مَشرَبهم» (سوره بقره/2، 60؛ سوره اعراف/7، 160) که مترادف با شراب نیز آمده: «وَلهم فیها مَنفِعُ و مَشارِب»؛ و برای آنان در آنها [=چارپایان] سودها و نوشیدنیهایی است. (سوره یس/36، 73)
شِرب با کسره شین، شکل دیگری از این مادّه به معنای سهمی از آب است:[۳] «لها شِربٌ و لکم شِربُ یَوم معَلوم»؛ برای آن [ناقه] سهمی [از آب] و برای شما سهم روزی معیّن است. (سوره شعراء/26، 155)
باب اِفعال این مادّه نیز فقط یکبار برای «محبّت شدید» استعاره آورده شده است. (سوره بقره/2، 93) دیگر واژه قرآنی این موضوع «سقی» از مادّه (س ق ی) به معنای نوشانیدن است که در مجموع 25 بار به شکلهای گوناگون در قرآن دیده میشود:[۴] «وسَقهم ربُّهم شَراباً طَهوراً»؛ و پروردگارشان نوشیدنی پاکیزهای به آنان مینوشاند. (سوره انسان/76، 21)
باب اِفعال این مادّه به معنای فراهم کردن نوشیدنی است:[۵] «نُسقِیکم مِمّا فی بُطونِه مِن بَینِ فرث و دَم لَبناً خالِصاً»؛ از آنچه در شکمهای آنها است، از میان سرگین و خون، شیری ناب فراهم میکنیم. (سوره نحل/16، 66)
از همین روی خداوند در همه جا اسقا (فراهم کردنِ آب) را به خود نسبت داده؛ ولی سقی (دادنِ آب به دیگری) را به خود نسبت نداده است مگر در مورد ابرار در بهشت. (سوره انسان/76، 21) «سقایه» به معنای ظرفی که از آن آب نوشیده میشود، از همین مادّه است (سوره یوسف/12، 70) و به معنای محلی که در مراسم حج از آن آب برداشته میشود یا به معنای «آبدادن» به حاجیان نیز بکار میرود:[۶] «أجَعَلتم سِقایَةَ الحاجِّ...» (سوره توبه/9، 19) سُقیی با ضمّه سین (مصدر) شکل دیگری از این مادّه به معنای آب دادن است:[۷] «فَقالَ لَهم رسولُ اللّهِ ناقَةَ اللّهِ و سُقیها»؛ و رسول خدا [=صالح] به آنان گفت: زنهار! ماده شتر خدا و آب دادنش را [رعایت کنید]. (سوره شمس/91، 13)
با مقایسه دو واژه شرب و سقی، این تفاوت را میتوان بیان کرد که آشامیدن یک معنای فاعلی (فراهم کردن و دادنِ آب) و یک معنای مفعولی (خوردن آب) دارد؛ آنگاه که به معنای فاعلی نظر باشد، واژه سقی و آنگاه که به معنای مفعولی توجه باشد، شرب بکار میرود.[۸]
آشامیدنیها نشانه قدرت پروردگار
آیات 65 تا 69 سوره نحل/16 فروفرستادن آب از آسمان، آفرینش شیر در پستان چارپایان، وجود آشامیدنیهای نیکو در خرما و انگور و خروج عسل از شکم زنبور را از نشانههای قدرت خدا برای انسانهایی دانسته که شنوایی، تعقّل و اندیشه دارند.
در دسترس بودن آب آشامیدنی و فرونرفتن آن در زمین (سوره ملک/67، 30) و ذخیره شدن آن (سوره مؤمنون/23، 18) و تلخ نبودن آب (سوره واقعه/56، 70) و پدید آمدن آب از زیر پای مریم علیهاالسلام: «...قَد جَعَل ربُّکِ تَحتَکِ سَریّاً × فکُلِی وَاشرَبِی و قَرِّی عَیناً» (سوره مریم/19، 24 و 26) و نیز وجود آب خنک و آشامیدنی برای حضرت ایوب علیه السلام: «ارکُض بِرِجلِک هذا مُغتَسَلٌ بارِدٌ و شَرابٌ» (سوره ص/38، 42) و جوشیدن دوازده چشمه برای آشامیدن قوم موسی (سوره بقره/2، 60؛ سوره اعراف، 7/160) همه از نشانههای قدرت خداوند است؛ چنانکه ابراهیم علیه السلام هم در وصف پروردگار به قومش گفت: «والّذی هُوَ یُطعِمُنِی و یَسقینِ»؛ و [پروردگار من] کسی است که به من خوراک میدهد و سیرابم میگرداند».(سوره شعراء/ 26، 79)
آشامیدنیهای دنیا
آشامیدنیهای مباح
- آب، گوارا و زداینده تشنگی:
آیات فراوانی آب را نعمتی حیات بخش و خالی از هر گونه آلودگی دانسته که از آن سیراب میشویم: «...وَ أنزَلنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُوراً × لِنُحیِیَ بِهِ بَلدَةً میتاً وَ نُسقیَه مِمّا خَلَقْنا أنعماً وَ أَناسِیَّ کثِیراً»؛ و از آسمان آبی پاک فرود آوردیم تا با آن سرزمینی مرده را زنده گردانیم و آن را به آنچه از دامها و انسانهای بسیار آفریدیم، بنوشانیم. (سوره فرقان/25، 48 و 49)، «هُوَ الَّذِی أَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً لَکُم مِنهُ شَرابٌ»؛ خدا است کسی که از آسمان آبی فرود آورد که [آب] آشامیدنی شما از آن است. (سوره نحل/16، 10)
«فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَسْقَیْنکمُوهُ»؛ و از آسمان آبی نازل و شما را بدان سیراب کردیم. (سوره حجر/15، 22)، «وَ أَسْقَینکُم ماءً فُراتاً»؛ به شما آبی گوارا نوشاندیم. (سوره مرسلات/77، 27)
بر پایه روایتی از امام علی علیه السلام آب بهترین آشامیدنیها در دنیا و آخرت است[۹] و امام صادق علیه السلام در پاسخ کسی که از طعم آب پرسید، فرمود: طعمآب «طعم حیات» است.[۱۰]
- شیر، لذیذ و گوارا:
از چارپایان، «نوشیدنیهای» گوارایی برای انسان بدست میآید: «وَلَهُمْ فِیها مَنفِعُ وَ مَشارِب». (سوره یس/36، 73) از شیر خالص به شما مینوشانیم: «نُسقِیکُمْ مِمّا فِی بُطُونِهِ مِنْ بَیْنِ فَرْث وَ دَم لَبَناً خالِصاً سائِغاً لِلشَّرِبینَ» (سوره نحل/16، 66) و نیز سوره مؤمنون23/ 21.[۱۱]
- عسل، شفابخش:
از درون شکم زنبور عسل، «نوشینی» شفابخش با رنگهای گوناگون خارج میشود: «یَخرُجُ مِن بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ ألونُه فِیه شفاءٌ لِلنّاسِ». (سوره نحل/16، 69)
- آب میوه، روزی نیکو:
خرما و انگور غذاهای پربرکتی هستند که خداوند، نصیب انسانها ساخته است: «وَ مِنْ ثَمَرتِ النَّخِیلِ وَالأعنبِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَراً وَ رِزْقاً حَسَناً». (سوره نحل/16، 67)
برخی «وَ مِنْ ثمرت» را در این آیه، عطف بر «مِمّا» در آیه پیش دانستهاند؛ یعنی به شما از نوشیدنیهای خرما و انگور (آب میوه) نیز مینوشانیم. ابنعبّاس «سَکَراً» را به معنای خمر و مقصود از «رزقاً حسناً» را همه خوردنیها و نوشیدنیهای حلال، از دو میوه خرما و انگور دانسته است؛ امّا به نظر بعضی چون خداوند در مقام امتنان بر مردم برای آنان انواع نوشیدنیهای حلال (آب، شیر، عسل) را برشمرده، مقصود از «سَکَرَاً» نمیتواند خمر باشد؛ زیرا خداوند به چیز حرام منّت نمیگذارد.[۱۲]
برخی گفتهاند: آشامیدنی عُزیر علیه السلام که آیه «فَانْظُر إلی طَعامِکَ وَ شَرابِکَ لَمْیَتسنّه» (سوره بقره/2، 259) از فاسد نشدن آن خبر داده، نوعی آب میوه (آب انگور) بوده است.[۱۳]
آشامیدنیهای حرام
- خمر
گروهی از اصحاب، حکمشراب و قمار را از رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسیدند: خداوند در پاسخ به پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «بهآنان بگو: در آن دو، گناه بزرگ و سودهایی برای مردم است؛ ولی گناهشان از سودشان بزرگتر است».(سوره بقره/2، 219)
در جای دیگر «شراب» در کنار قمار، بتپرستی و ازلام (نوعی بختآزمایی)، پلید و شیطانی معرفی و فرمان قاطع به پرهیز از آن صادر شده است: «یأَیُّهَا الَّذینَ ءَامَنوا إِنَّما الخَمرُ وَالمَیسرُ وَالأَنصابُ وَالأزلمُ رِجسٌ مِن عَمَلِ الشّیطن فَاجتَنِبوه لَعلَّکم تُفلِحُون».(سوره مائده/5، 90)
- خون:
در چند آیه به حرمت «خون» اشاره شده است: «بگو: در آنچه بر من وحی شده، بر خورندهای که آن را میخورد، هیچ حرامی نمییابم مگر آن که مردار یا خون ریخته یا گوشت خوک باشد که آن پلید است». (سوره انعام/6، 145) «حُرِّمَت عَلَیکُمُ الْمَیتَةُ والدَّمُ... ذلِکُم فِسقٌ»؛ بر شما، مردار و خون حرام شده... و اینها همه نافرمانی خدا است. (سوره مائده/5، 3) آیه 173 سوره بقره/2 نیز بر حرمت آن دلالت دارد.
احکام و آداب آشامیدن
پرهیز از اسراف
از چیزهایی که قرآن به شدّت آن را نهی کرده، اسراف در خوردن و «آشامیدن» است: «کُلُوا وَاشْرَبُوا وَلاتُسرِفُوا إنَّهُ لایُحِبُّ الْمُسْرِفینَ». (سوره اعراف/7، 31)
مفسران معانی متعددی را برای «اسراف» بیان کردهاند؛ اما معنای مشهور آن، خروج از حدّ اعتدال و مصرف بیش از حدّ نیاز است.[۱۴]
در روایات، خوردن هرچه را که به آن میل باشد[۱۵] و خوردن پس از سیری،[۱۶] از موارد اسراف شمرده شده است. رسول خدا صلی الله علیه و آله بر اساس روایتی سفارش کرده است که یک سوم معده برای غذا، یک سوم آن برای آشامیدنیها و یک سوم برای تنفس قرار داده شود.[۱۷]
نیز فرمود: قلبهایتان را با زیادهروی در خوردن و آشامیدن نمیرانید؛ چرا که قلب انسان همانند زمین زراعت اگر زیاد سیراب شود، میمیرد.[۱۸]
لزوم شکرگزاری
خداوند، انسان را برای برانگیختن حسّ شکرگزاری به تأمّل در آب آشامیدنی فراخوانده است: «أَفَرَءیْتُم الماءَ الَّذِی تَشْرَبُونَ × ءَأَنتُم أنزَلْتُمُوهُ مِنَ المُزنِ أَمْ نَحْنُ المُنزِلُونَ × لَو نَشاءُ جَعَلْنهُ اُجاجاً فَلَولا تَشکُرُون»؛ آیا آبی را که میآشامید، دیدهاید؟ آیا شما آن را از [دل] ابر فرود آوردهاید یا ما فرود آورندهایم؟ اگر بخواهیم آن را تلخ میگردانیم؛ پس چرا سپاس نمیگزارید؟ (سوره واقعه/56، 6870)
پس از یادآوری نعمت شیر چارپایان نیز به شکرگزاری ترغیب میکند: «لهُم فیها مَنفِعُ و مَشارِبُ أفلا یَشکُرون». (سوره یس/36، 73) خداوند در پایان آیهای که از آفرینش دریاها و آب خوشگوار آن سخن گفته، میفرماید: «...و لَعَلَّکُم تَشکُرون». (سوره فاطر/35، 12)
در روایتی از امام باقر علیه السلام در نحوه شکرگزاری نقل شده که رسول خدا صلی الله علیه و آله هنگام «آشامیدن آب» میفرمود: الحمدللّه الَّذی سَقانا عَذباً فراتاً بِرَحمَتِهِ وَلَم یَجعَلهُ مِلحاً اُجاجاً بِذُنُوبِنا؛ سپاس خدا را که با آب شیرین و گوارا با رحمت خود ما را سیراب فرمود و به سبب گناهانمان آن را شور و تلخ قرار نداد.[۱۹] بر اساس روایت امام صادق علیه السلام گفتن «بسم اللّه» پیش از آشامیدن آب و «الحمدللّه» پس از آن سفارش شده است.[۲۰]
ممنوعیّت آشامیدن برای روزهدار
«کُلُوا وَاشرَبُوا حَتّی یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الخَیطُ الأَبیَضُ مِنَ الخَیطِ الاَْسوَدِ مِنَ الفَجرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیامَ إلَی الَّیل...»؛ بخورید و بیاشامید تا رشته سپید بامداد از رشته سیاه [شب] بر شما نمودار شود؛ سپس روزه را تا [فرارسیدن] شب به اتمام رسانید. (سوره بقره/2، 187)
آشامیدنیهای بهشت
از قرآن استفاده میشود که در بهشت، آشامیدنیهای گوناگونی هست که هر کدام فایده و لذّتی دارد. به بهشتیان گفته میشود: «به [پاداش] آنچه به جای آوردید، بخورید و بیاشامید. گواراتان باد!». (سوره طور/52، 19) آنان هم در حالی که تکیه زدهاند، میوههای فراوان و نوشیدنی میطلبند. (سوره ص/38، 51)
آیه 15 از سوره محمد صلی الله علیه و آله/47 در میان نعمتهای بهشتیان از چهار نهر که هر کدام مایعی ویژه دارد، نام میبرد:
- آب صاف و خالص:
«فِیها أَنهرٌ مِن ماء غَیرِ ءَاسِن»؛ در آن [بهشت] نهرهایی از آبی است که رنگ و بو و طعمش بازنگشته. (سوره محمد/47، 15)
- شیر:
«وَأَنهرٌ مِنْ لَبَن لَمْیَتَغَیَّر طَعمُه»؛ [در بهشت] نهرهایی از شیری است که مزهاش هرگز عوض نشده. (سوره محمد/47 ، 15)
- شراب:
«وَأَنهرٌ مِن خَمر لَذَّة لِلشَّرِبین»؛ [در بهشت] نهرهایی از شراب [طهور] است که مایه لذّت نوشندگان است. (سوره محمد/47، 15)
آیات فراوانی به وصف شرابهای بهشت، ظروف و ساقیان آن پرداخته، آنها را بادهای ناب، لذّت بخش و عاری از هر گونه مفسده معرفی میکند: «یُطافُ عَلَیهِم بِکَأس مِن مَعِین × بَیضاءَ لَذَّة لِلشّرِبینَ × لافِیها غَولٌ ولا هُم عَنها یُنزَفُونَ»؛ با جامی از باده ناب پیرامونشان به گردش درمیآیند. [بادهای] سخت سپید که نوشندگان را لذتی [خاص] میدهد. نه در آن فساد عقل است و نه ایشان از آن به بدمستی [و فرسودگی] میافتند. (سوره صافات/37، 45-47)
«و [برای پرهیزگاران است] پیالههایی لبالب [از شراب] در آنجا نه یاوه شنوند و نه دروغ». (سوره نبأ/78، 34 و 35)
«شرابهای بهشتی، آمیخته با زنجبیل از چشمه سلسبیل». (سوره انسان/76، 17 و 18)، «مختوم به مشک و آمیزهاش از تسنیم». (سوره مطففین/83، 25-27) و شرابی معطر است. (سوره انسان/76، 5)
- عسل ناب و خالص:
«وَأَنهرٌ مِن عَسَل مُصَفًّی». (سوره محمد/47، 15)
آشامیدنیهای دوزخ
- مایعجوشان:
آیات متعدّدی نوشیدنی دوزخیان را چنین وصف کرده. «إن یَستَغیثُوا یُغاثُوا بماء کَالمُهلِ یَشْوی الوُجُوهَ بِئسَ الشَّرابُ و ساءَت مُرتَفَقاً»؛ اگر فریادرسی خواهند، به آبی چون مس گداخته که صورتها را بریان میکند، فریادرسی میشوند. بد آشامیدنی و بدجایگاهی است. (سوره کهف/18، 29)
به نقل طبری، مفسّران «مُهل» را به معنای مایع ذوب شده، چرک و خون و ته مانده روغن آب شده دانستهاند:[۲۱] «وَسُقُوا ماءً حَمیماً فَقَطَّع أمعاءَهُم»؛ آبی جوشان به خوردشان داده میشود تا رودههایشان را از هم فرو پاشد. (سوره محمد/47، 15)، «تُسقی مِن عَین ءَانیة»؛ از چشمهای داغ نوشانده شوند. (سوره غاشیه/88، 5) و نحوه نوشیدنشان به شتران تشنه تشبیه شده: «فَشرِبونَ عَلَیه مِن الحَمیم × فشرِبون شُربَ الهیم». (سوره واقعه/56، 54 و 55)
- چرکابه:
«لایَذوقُونَ فِیها بَرداً وَلا شَراباً × إلاّ حَمیماً وَ غَسّاقاً»؛ در آنجا [=جهنم] نه خنکی چشند و نه نوشیدنی، جز آبجوشان و چرکابهای. (سوره نبأ/78، 24 و 25)
«غسّاق» را چرک و خون و مایعی بدبو دانستهاند:[۲۲] «مِن وَرائِهِ جَهنَّم و یُسقی مِن ماء صدید»؛ جهنم پیش روی او است و به او از آبی چرکین نوشانده میشود. (سوره ابراهیم/14، 16)
آشامیدن وسیله امتحان
آب در چند مورد، وسیله آزمایش الهی قرار گرفته است:
فراوانیِ آن
«وَألَّوِا استَقموا عَلی الطَّریقَةِ لاَسقَینهُم ماءً غَدَقاً × لِنَفْتِنَهُم فیه...»؛ و اگر جنّ و انس[۲۳] در راه راست [=طریقه اسلام][۲۴] پایداری ورزند، به طور قطع آب فراوانی [=روزی زیاد] به آنان مینوشانیم تا آنان را در اینباره بیازماییم.(سوره جن/72، 16 و 17)
تقسیم آب میان مردم و ناقه صالح
«إنّا مُرْسِلوا النّاقَةِ فِتنَةً لَهُمْ فَارتَقِبهم واصطَبِر × و نَبِّئهُم أَنَّ الماءَ قِسمةٌ بَینَهم کُلُّ شِرب مُحتَضَر»؛ ما برای آزمایش آنان، آن ماده شتر را فرستادیم و به صالح گفتیم: مراقب آنان باش و شکیبایی کن و به آنان خبر ده که آب میانشان بخش شدهاست و هر کدام را آب به نوبت خواهد بود. (سوره قمر/54، 27 و 28)
در آیات 155 سوره شعراء/26 و 13 سوره شمس/91 نیز به همین معنا اشاره شده است.
آشامیدن آب در داستان طالوت
«إنّ اللّهَ مُبتَلیکُم بِنَهَر فمَن شَرِبَ مِنهُ فَلَیسَ منّی وَمَن لَمیَطعَمهُ فَإنَّهُ مِنّی»؛ خداوند شما را با رودخانهای خواهد آزمود؛ پس هرکس از آن بیاشامد از پیروان من نیست و هر کس از آن نخورد، به طور قطع او از [پیروان] من است. (سوره بقره/2، 249)
پانویس
- ↑ التحقیق، ج6، ص29.
- ↑ المصباح، ج1، ص308، «شرب»؛ لسانالعرب، ج7، ص64 و 65، «شرب».
- ↑ مقاییس، ج3، ص267، «شرب».
- ↑ مفردات، ص415، «سقی».
- ↑ المصباح، ج1، ص281، «سقی»؛ مقاییس، ج3، ص84، «سقی»؛ مفردات، ص415، «سقی».
- ↑ مقاییس، ج3، ص85، «سقی».
- ↑ مفردات، ص415، «سقی»؛ لسانالعرب، ج6، ص300، «سقی».
- ↑ التحقیق، ج5، ص155، «سقی».
- ↑ الکافی، ج6، ص380.
- ↑ همان، ص381.
- ↑ جامعالبیان، مج10، ج18، ص21.
- ↑ جامعالبیان، مج8، ج14، ص182.
- ↑ عیاشی، ج1، ص141؛ التفسیرالکبیر، ج7، ص32.
- ↑ جامعالبیان، مج5، ج8، ص214؛ التبیان، ج4، ص386.
- ↑ الدرّالمنثور، ج3، ص444.
- ↑ قرطبی، ج7، ص125.
- ↑ همان، ص123؛ الدرّالمنثور، ج3، ص444.
- ↑ تنبیهالخواطر، ج1، ص54.
- ↑ روح المعانی، مج15، ج27، ص228.
- ↑ الکافی، ج6، ص384.
- ↑ جامع البیان، مج9، ج15، ص298 و 299.
- ↑ جامع البیان، مج15، ج30، ص17-18.
- ↑ مجمع البیان، ج10، ص559.
- ↑ المیزان، ج20، ص46.
منابع
- محمد خراسانى، آشامیدنی ها، دائرة المعارف قرآن كريم، جلد1، چاپ: دوم، 1383، در دسترس در مرکز فرهنگ و معارف قرآن.