رعایت ادبیات دانشنامه ای متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

علامه امینی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (8پروژه: رتبه بندی، اولویت بندی ، سنجش کیفی)
 
(۱۸ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
عبدالحسین امینی نجفی مشهور به علامه امینی از مراجع بنام شیعه و نویسنده کتاب دائرةالمعارفی [[الغدیر]] است.
+
'''«شیخ عبدالحسین امینی»''' (۱۳۹۰-۱۳۲۰ ق) مشهور به «علامه امینی»، از علمای بزرگ [[شیعه]] در قرن ۱۴ هجری و از شاگردان [[سید محمد فیروزآبادی]] و [[محمدحسین غروی اصفهانی]] بود. علامه امینی در [[حدیث]]، [[کلام]]، [[تفسیر قرآن|تفسیر]]، [[فقه]]، [[تاریخ]] و [[رجال]] صاحب‌نظر بود و بیشتر ساعات ایشان به تحقیق و مطالعه می‌گذشت. کتاب ارزشمند «[[الغدير (کتاب)|الغدیر]]» از مشهورترین آثار اوست.
==ولادت==
 
در سال 1320 ه. ق برابر با 1281 ه. ش ستاره‌ای در شهر [[تبریز]]، در خانه‌ای سرشار از علم و تقوا بدرخشید و افراد خانواده‌ را سرشار از شادی و شعف نمود.
 
  
فرزند را عبدالحسین نامیدند تا همواره سینه‌اش سرشار از عشق [[اهل‌بیت علیهم السلام]] باشد؛ پیوسته در مسیر ایشان گام بردارد و همچون مولایش امام حسین علیه‌السلام، شمیم روح افزای ولایت را پراكنده سازد. آری، عبدالحسین به دنیا آمد و الغدیر با او جان گرفت.
+
{{شناسنامه عالم
==خاندان علامه امینی==
+
|نام کامل = عبدالحسین امینی تبریزی
 +
|تصویر= [[پرونده:Amini.jpg|۲۲۰px|center]]
 +
|زادروز =  ۱۳۲۰ قمری
 +
|زادگاه =  [[تبریز]]
 +
|وفات =  ۱۳۹۰ قمری
 +
|مدفن =  [[نجف]]، کتابخانه امیرالمؤمنین علیه‌السلام
 +
|اساتید =  [[سید محمد فیروزآبادی]]، [[محمدحسین غروی اصفهانی]]، [[میرزا علی ایروانی|میرزا علی ایروانی]]، [[سيد محمد مولانا|سید محمد مولانا]]، [[شیخ آقا بزرگ تهرانی]]،...
 +
|شاگردان =  
 +
|آثار = [[الغدیر (کتاب)|الغدير فی الكتاب و السنة و الادب]]، [[شهداء الفضيلة (کتاب)|شهداء الفضیلة]]، [[سيرتنا و سنتنا سيرة نبينا و سنته (صلی الله عليه و آله و سلم) (کتاب)|سیرتنا و سنتنا سیرة نبینا و سنته]]، تفسیر فاتحة الکتاب، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها، السنة و السیرة،...
 +
}}
  
شیخ احمد امینی تبریزی،<ref> ترجمه الغدیر، محمدتقی واحدی و دیگران، ج ص 154/ علمای بزرگ شیعه، ص 410 </ref>. پدر بزرگوار علامه امینی از عالمان با تقوا بود و مردم به ایشان همواره به دیده احترام می‌نگریستند. ایشان در سال 1287 هـ.ق در سَردها از توابع تبریز به دنیا آمد. میرزا احمد از فقها و مجتهدین زمان خود و در زهد و پارسایی زبانزد عموم بود. او در سال 1304 ه.ق به تبریز مهاجرت نمود و برای همیشه ساکن آنجا گردید.  
+
==ولادت و خاندان==
 +
عبدالحسین امینی در سال ۱۳۲۰ ه.ق (برابر با ۱۲۸۱ ه.ش) در شهر [[تبریز]]، به دنیا آمد. پدر بزرگوارش شیخ احمد امینی تبریزی،<ref> ترجمه الغدیر، محمدتقی واحدی و دیگران، ج ۱، ص ۱۵۴؛ علمای بزرگ شیعه، ص ۴۱۰ </ref> از [[فقیه|فقها]] و مجتهدین زمان خود و در [[زهد]] و [[تقوا]] زبانزد عموم بود و مردم به ایشان همواره به دیده احترام می‌نگریستند. او در سال ۱۳۰۴ ه.ق به تبریز مهاجرت نمود و برای همیشه ساکن آنجا گردید. برخی آثار به یادگار مانده از ایشان عبارتند از: شرحی بر [[قصیده]] المفجع و تعلیقاتی بر [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]] شیخ انصاری.
  
برخی آثار به یادگار مانده از ایشان عبارتند از: شرحی بر قصیده المفجع و تعلیقاتی بر مكاسب شیخ انصاری. این مرد بزرگ در سال 1370 ه. ق، دیده از جهان فرو بست و در قبرستان نو شهر مقدس قم دفن گردید
+
همچنین پدربزرگ علامه امینی، مولی نجف‌قلی مشهور به «امین الشرع» بود که نام خانوادگی علامه نیز از همین لقب گرفته شده است. وی نیز به گردآوری اخبار [[ائمه اطهار]] علیهم السلام علاقه بسیاری داشت و چند مجموعه روایت نیز تدوین کرده و اشعاری به فارسی و ترکی از وی به جا مانده است.
پدربزرگ علامه امینی، مولی نجفقلی مشهور به امین الشرع بود كه نام خانوادگی علامه نیز از همین لقب گرفته شده است. ایشان در سال 1257ه. ق، در روستای سَردها ـ از توابع تبریز پا به عرصه هستی نهاد و به یادگیری دانش و ادب پرداخت. وی نیز بعدها ساکن شهر تبریز گردید. مردی زاهد، فاضل، پرهیزگار و ادیبی برجسته بود كه به گردآوری اخبار ائمه اطهار علیهم السلام علاقه بسیاری داشت و چند مجموعه روایت نیز تدوین كرده و اشعاری به فارسی و تركی از وی به جا مانده است. او در شعر خود به "واثق" تخلص می‌کرد و نقش مُهر او - آن طوری که در پشت برخی از رسائلش مشهود است - " الواثق بالله الغنیِ عبدهُ نجفقلی" بوده است . وی در سن 83 سالگی در سال 1340ه. ق از دنیا رفت و در وادی السلام نجف اشرف به خاك سپرده شد. <ref> شهیدان راه فضیلت، ص 7. </ref>
 
  
 +
==تحصیلات و استادان==
 +
علامه امینی از همان کودکی، استعداد و تیزهوشی عجیبی از خود نشان می‌داد و با حافظه قوی و سرعت عجیبش در درک مسائل دینی، همه نگاه‌ها را به خویش جلب کرد.<ref> علمای بزرگ شیعه، ص ۴۱۰ </ref> او تحصیل را از محضر پدرش آغاز نمود و [[ادبیات عرب]]، [[منطق]] و تا اندازه‌ای [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] را از او آموخت.<ref> گلشن ابرار، جمعی از پژوهشگران، ج ۲، ص ۷۲۷ </ref>
  
واقعه عجیبی در مورد مرحوم نجفقلی نقل می‌کنند که ایشان بعد از رحلت، در تبریز دفن شدند اما بنا بر وصیت خود ایشان، جنازه آن بزرگوار پس از گذشت 13 سال به نجف اشرف منتقل گردید و در قبرستان وادی السلام آرام گرفت.<ref> مقدمه الغدیر، ج 1، ص 58، چاپ 1368. </ref> کسانی که در آن روز حضور داشتند نقل می‌کنند که پیکر ایشان پس از 13 سال کاملا سالم بود<ref> کتاب فاطمه زهرا، دکتر محمد امینی نجفی، مقدمه، ص 20 </ref>
+
عبدالحسین در سن ۱۶ سالگی برای ادامه تحصیل راهی [[نجف]] اشرف شد و تا حدود سن ۳۲ سالگی در آنجا مشغول کسب معارف الهی بود. در این سالها در محضر اساتیدی چون: آیة الله [[سید محمد فیروزآبادی]]، آیة الله [[سید ابوتراب خوانساری]]، آیة الله [[میرزا علی ایروانی|میرزا علی ایروانی]]، [[سيد محمد مولانا|سید محمد مولانا]] و آیة الله [[میرزا ابوالحسن مشکینی]]، کسب علم نمود.
  
==دوران كودكی و جوانی علامه==
+
ایشان در سن ۳۲ سالگی به زادگاه خود [[تبریز]] مراجعت نموده و برای مدت کوتاهی در آنجا ماندگار شد. اوقات ایشان در آن ایام به تدریس و تحقیق مصروف گردید و در آن زمان بود که کتاب نفیس «تفسیر فاتحة الکتاب» توسط ایشان به نگارش درآمد.
  
كودكی عبدالحسین مانند دیگر همسالانش سپری نشد، بلكه او از همان كودكی، استعداد و تیزهوشی عجیبی از خود نشان می‌داد. وی از آغاز زندگی، با حافظه قوی و سرعت عجیبش در درك مسائل دینی،<ref> علمای بزرگ شیعه، ص 410 </ref>. همه نگاه‌ها را به خویش جلب كرد. روح پرسشگر و جست و جوگر عبدالحسین نمی‌گذاشت تا او مانند دیگر كودكان باشد. هر كس در كودكی او را درك می‌كرد، از تیزهوشی وی خبر می‌داد.<ref> ربع قرن مع العلامه، حسین شاكری، ص 299 </ref>
+
علامه امینی پس از مدتی مجدداً راهی نجف اشرف شد و ضمن تحقیق و مطالعه فراوان، در مجالس اساتید برجسته و مراجع تقلید آن روزگار به استمرار حاضر ‌شد و توانست به مرتبه والای [[اجتهاد]] نائل گردد و همچنین از علما و مجتهدین بزرگ آن عصر [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] روایت نیز دریافت کند. بعضی از [[مشایخ]] روایی و اجتهاد ایشان عبارتند از:
  
خانوده مذهبی و علاقه‌مند به دانش و معرفت علامه نیز، زمینه رشد و تعالی عبدالحسین را آماده كردند. ایشان شاگردی و یادگیری را در محضر پدر بزرگوارش آغاز نمود و با مبانی دانش آشنا شد.
+
*[[محمدحسین غروی اصفهانی|شیخ محمدحسین کمپانى اصفهانی]]
 +
*[[شیخ آقا بزرگ تهرانی]]
 +
*[[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن موسوی اصفهانی]]
 +
*[[میرزا محمدحسین نائینی|میرزا محمدحسین نائینى]]
 +
*[[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائرى]]
  
پدر؛ ادبیات فارسی، عربی، منطق و تا اندازه‌ای فقه و اصول را به فرزندش آموخت. در كنار اینها، عبدالحسین به كتاب‌های حدیثی و اعتقادی نیز اشتیاق زیادی داشت، ولی با این همه، «قرآن و نهج‌البلاغه دو كتاب گرانقدر برای آموزش این محصل جوان بود.»<ref> گلشن ابرار، جمعی از پژوهشگران، ج 2، ص 727
+
==آثار و تألیفات==
</ref>
+
[[پرونده:Aminy.jpg|thumb|left|کتاب فاطمه زهرا سلام الله علیها - یکی از آثار علامه امینی]]
از همان كودكی، وجود عبدالحسین از آیه‌های قرآن و سخنان والای امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام و امامان دیگر پر شد. پس، عشق به اهل‌بیت علیهم السلام در تار و پود وجودش نفود كرد.
 
  
بدین ترتیب، علامه امینی با كوشش علمی و با استعداد و پشتكار خویش، خانواده و اطرافیانش را به آینده خود امیدوار می‌ساخت.
+
#[[الغدیر (کتاب)|الغدير فی الكتاب و السنة و الادب]]
 +
#[[شهداء الفضيلة (کتاب)|شهداء الفضیلة]]
 +
#[[سيرتنا و سنتنا سيرة نبينا و سنته (صلی الله عليه و آله و سلم) (کتاب)|سیرتنا و سنتنا سیرة نبینا و سنته]]
 +
#تفسیر [[فاتحة الكتاب]]
 +
#العترة الطاهرة فی الكتاب العزيز
 +
#[[فاطمه زهرا]] سلام الله علیها
 +
#آداب الزائر لمن یمم‌ الحائر‌؛ رساله‌ای موجز در اعمال و مستحبات زیارت [[سیدالشهداء]] علیه‌السلام
 +
#السنة و السیرة
 +
#ثمرات الأسفار
 +
#ریاض الأنس
 +
#المقاصد العلیة فی المطالب السنیة
 +
#تحقیق و تعلیق بر «[[کامل الزیارات]]»
 +
#اعلام الأنام فی معرفة الملک
 +
#رساله در [[علم درایه]]
 +
#رساله در نیّت
 +
#تعلیقه بر کتاب «[[فرائد الاصول (کتاب)|رسائل]]» [[شیخ انصاری]]
 +
#تصحیح «[[وسائل الشیعه (کتاب)|وسائل الشیعة]]»
 +
==فعالیت‌های علمی و فرهنگی==
 +
علامه امینى در [[علوم اسلامی|علوم اسلامى]] مانند [[تفسیر قرآن|تفسیر]]، [[حدیث]]، [[درایه الحدیث|درایه]] و [[علم رجال|علم رجال]] استادى کم نظیر و به خصوص در علم [[فقه]] و [[تاریخ]] گوى سبقت را از همه محققان در ربود.  
  
علامه در سن 16 سالگی برای ادامه تحصیل راهی نجف اشرف شد و تا حدود سن 32 سالگی در آنجا مشغول کسب معارف الهی بود. در این سالها در محضر اساتیدی چون: آیة الله سید محمدبن محمدباقر الحسینی فیروزآبادی، آیة الله سید ابوتراب بن ابوالقاسم خوانساری، آیة الله میرزا علی بن عبدالحسین ایروانی و آیة الله میرزا ابوالحسن بن عبدالحسین مشکینی زانوی ادب زده و کسب علم نمودند .
+
هنگامى که نخستین تألیف وى تحت عنوان «[[شهداء الفضيلة (کتاب)|شهداء الفضیلة]]» در سى و پنجمین سال زندگى پر برکتش منتشر شد، مراجع و علماى بزرگ زمان هم چون [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانى]]، [[سید حسین طباطبائی قمی|حاج آقا حسین طباطبایى قمى]]، [[شیخ آقا بزرگ تهرانی|شیخ آقا بزرگ تهرانى]] و [[محمدحسین غروی اصفهانی|شیخ محمد حسین کمپانى]]، زبان به تحسین گذاردند و این زمانى است که هنوز سخنى از «[[الغدير (کتاب)|الغدیر]]» در میان نبود و پس از این مراحل است که این بزرگوار ۴۰ سال دیگر از عمر پر برکت خویش را با تلاشى بى مانند و پشت کارى کم نشان در راه تحقیق و تتبع گذارنده و کتاب عظیم و شاهکار خویش (الغدیر) را به جهان [[اسلام]] تقدیم داشت.
ایشان در سن 32 سالگی به زادگاه خود تبریز مراجعت نموده و برای مدت کوتاهی در آنجا ماندگار شد. اوقات ایشان در آن ایام به تدریس و تحقیق مصروف گردید و در آن زمان بود که کتاب نفیس تفسیر فاتحة الکتاب توسط ایشان به نگارش درآمد.
 
  
علامه امینی(ره) که عشق امیرالمومنین علی علیه السلام در جانش شعله‌ور بود، بیش از این در فراق از حضرتش تاب نیاورده و مجدداً راهی نجف اشرف شد.
+
علامه براى گردآورى مطالب «الغدیر» سفرهاى پژوهشى بسیار کرد. در سرزمینها و شهرها، کعبه آمالش کتابخانه هاى عمومى و شخصى بود. این سفرها پر بار عموما به مطالعه و استنتاج و تهیه مأخذ و ملاقات با استادان مى گذشت. از جمله شهرهایى که وى به این هدف به آنها سفر کرد، مى توان: حیدرآباد، دکن، علیگره، لکنهو، کانپور، جلالى (در هند)، رامپور، فوعه، معره، قاهره (در [[مصر]])، حلب، نبل و [[دمشق]] (در [[سوریه]]) را بر شمرد، عشق به خاندان [[عترت|عترت]] چنان سراسر وجودش را فرا گرفته بود که ساعتها مطالعه در مخزن کتابهاى خطى و دست یافتن به گوهرهاى گرانبهاى نبوى را بر خویشتن خویش هموار ساخته هرگز احساس خستگى نمى نمود.
  
ایشان در نجف ضمن تحقیق و مطالعه فراوان در مجالس اساتید برجسته و مراجع تقلید آن روزگار به استمرار حاضر می‌شدند و در ضمن آن بود که از جهت علمی و تقوا به مرتبه والای اجتهاد نائل گردیده و همچنین از علما و مجتهدین بزرگ آن عصر اجازه روایت نیز دریافت داشتند. بعضی از مشایخ روایت ایشان عبارتند از:
+
گویند در کتابخانه‌ى یکى از شهرهاى [[عراق]] به مطالعه مى پرداخت و چون این کتابخانه در هر شبانه روز تنها چهار ساعت بیشتر باز نبود، علامه امینى هم نمى توانست بیش از چهار روز در آن شهر بماند. با توافقى که میان وى و رئیس کتابخانه برقرار شده بود، علامه امینى هر روز به هنگام ظهر یعنى ساعت تعطیل کتابخانه وارد آنجا مى شد. کتابدار، در را به روى او مى بست تا روز بعد ساعت ۸ صبح که در را به رویش مى گشود. در نتیجه او روزى ۲۰ ساعت در این کتابخانه کار مى کرد و با لقمه نانى که همراه داشت و جرعه آبى که کتابدار در اختیارش مى گذاشت، توانست از میان چهار هزار [[نسخه خطی]] موجود در آن کتابخانه، مأخذ دلخواه خود را بیابد. آرى این همه توانایى و پشتکار و دل بستگى به کار، فقط و فقط در پرتو ایمان و عشق میسر است.
  
آیة الله سید ابوالحسن موسوی اصفهانی، آیة الله شیخ علی اصغر ملکی تبریزی، آیة الله شیخ محمد محسن (آقا بزرگ) تهرانی.
+
وی از [[امام علی]] علیه السلام به عنوان محور [[امت]] اسلامی بعد از [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه وآله یاد می‌کند. علامه امینی با تأسیس کتابخانه در [[نجف]] اشرف، دانشگاه بزرگ عالم [[شیعه|تشیع]] را تا حد امکان از کتاب بی‌نیاز کرد. او در صدد بود [[عدل]] علی علیه‌السلام با به اجرا در آمدن اصول سیاسی [[اسلام]] دیگر بار در جامعه انسانی آشکار گردد.
  
علامه امینی(ره) در مقام اجتهاد، منزلت و جایگاه والایی داشتند و بیشتر ساعات ایشان به تحقیق و مطالعه می‌گذشت. و از منابع علمی اسلامی توشه برمی‌گرفت. ایشان در تفسیر، حدیث، تاریخ و علم رجال صاحب‌نظر بودند<ref> مقدمه الغدیر، ج 1، ص 64 - 68، چاپ 1368. </ref>
+
علامه امینی به همراه بزرگانی همچون [[سید عبدالحسین شرف الدین عاملی]] نهضت متن ‌گرایی را بنیان نهادند تا مبانی [[فلسفه]] سیاسی اسلام را با ارائه مدرک به امت اسلامی عرضه نمایند و به این وسیله در مقابل نهضت پیشین‌گرایی یا نهضت سلفیه ایستادند. علامه‌ی مصلح با جمع‌آوری اجتماعات پیشوایان [[شیعه]] تمامی زمینه‌های شک و تردید را در باره‌ی [[حدیث غدیر]] از بین می‌برد.
==اساتید==
 
علامه از محضـر عالـمانى چـون :
 
  
* سید محمد مولانا
+
روش علامه برای مبارزه با استعمار، تدافعی نبود، بلکه با مطرح کردن [[ولایت|ولایت]] و [[امامت]] و بحث‌های عمیق علمی پیرامون آن، به [[ولایت فقیه]] در عصر [[غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)|غیبت]] رسید و بحث و درس اختصاصی پیرامون آن را امری لازم و ضروری دانست. وی حکومت را از آنِ ولی فقیه به حساب آورد و گفت: «دیگران غاصبند و این مقام، حق مسلم آن فریادگر است.» و در جای دیگر به صراحت هرچه تمام‌تر ندا برداشت: «الامام الخمینی ذخیرة الله للشیعة»؛ [[امام خمینی]] ذخیره خدا برای جهان تشیع است.
* سید مرتضى خسرو شاهى
 
* شیخ حسین
 
* سیـد محمـد فیـروز آبادى
 
* سیـد ابـو تـراب خوانسارى
 
و دیگران استفاده برده است، همچنین ایشان از مراجع بزرگى چـون :
 
* سید ابـوالحسـن اصفهانى
 
* میرزا حسین نائینى
 
* شیخ عبد الکریم حائرى
 
*شیـخ محمـد حسین کمپانـى اصفهان
 
وبه خطـوط خود آن بزرگان اجازه اجتهاد دریافت داشته است.
 
==تالیفات==
 
* الغدیر
 
* تفسیر فاتحه الکتاب
 
*شهداء الفضیلة
 
* سیرتنا وسنتنا سیرة نبینا وسنته
 
*السنة والسیرة
 
* ثمرات الأسفار
 
*ریاض الأنس
 
* المقاصد العلیة
 
*کامل الزیارات
 
*اعلام الانام فـی معرفة الملک
 
*رساله در علـم درایه
 
* رساله در نیت
 
*تصحیح وسائل الشیعة
 
==خصوصیات اخلاقى==
 
علامه امینـى روحـانـى کامل عیارى بـود که در او نـور عقل شـرعى به وجه احسـن تجلى کرد ایـن مرد بزرگ از جهات عدیده مانند علـو طبع، استغناى روح، بـى اعتنایى به ریاست، صراحت لهجه، زبان صدق گـویا، قلـم و بیان شیوا و رسا، قیافه جذاب و سیماى دل نشیـن و هیکلـى متناسب و آراستگـى به صفات کـریمه دیگـر از قبیل تـوکل، ادب، شجـاعت، ابـراز شخصیت در بـرابـر مخالف و در مقام دفاع از حقیقت و امثـال اینها در میـان اقـران کـم نظیـر بود.
 
  
عالى تریـن صفات ممتاز وى محبت و ولاى کامل نسبت به خاندان رسالت بود که سرآمد تمام مزایاى وجودى او به شمار مى رفت به همیـن جهت است که علامه را بایـد در ایـن عصـر، یگانه غواص دریاى بـى کـران ولایت دانست.
+
علامه غیر از تألیف کتب، به خدمات دیگرى نیز مى پرداخت، از جمله کتابخانه «مکتبة الامام امیرالمؤمنین العامه» در نجف از [[باقيات الصالحات]] آن بزرگوار بوده و از نظر کیفیت در شمار با ارزش ترین کتابخانه هاى علمى دنیاى اسلام است.
  
==مقام علمى==
+
==امینی از نگاه عالمان‌==
علامه امینى در علـوم اسلامى مانند تفسیر، حدیث درایه و علـم رجال استاد و متبحرى بى مانند و به خصـوص در علم فقه و تاریخ گویى سبقت را از همه محققان در ربود هنگامى که نخستیـن تألیف وى تحت عنوان شهداى راه فضیلت در، سى و پنجمیـن سال زندگى پر برکتش منتشر شد مراجع و علماى بزرگ زمان هـم چـون سید ابـوالحسـن اصفهانى، حاج آقا حسیـن طباطبایى قمـى، شیخ آقا بزرگ تهرانـى، شیخ محمد حسین کمپانـى، و شیخ محمد خلیل عاملـى زبان به تحسین گذاردند و ایـن زمانى است که هنوز سخنى از الغدیر در میان نبـود و پـس از ایـن مراحل است که ایـن بزرگوار 40 سال دیگر از عمر پر برکت خویش را بـا تلاشـى بى مـاننـد و پشت کـارى کـم نشـان در راه تحقیق و تتبع گذارنـده و کتاب عظیـم و شاهکار خـویـش (الغدیـر) را به جهان اسلام تقـدیـم داشت.
+
*[[سید ابوالحسن اصفهانی]]: «کتاب ارجمند‌ [[شهداء الفضيلة (کتاب)|شهداء الفضیلة]] را با امعان نظر نگریستم و دیدم با حسن ظنی که‌ به‌ مؤلف‌ امینش – علّامه‌ امینی – دارم، مطابقت دارد. این پرچمدار دانش و ادب و قهرمان جنبش فکری اسلامی، همان‌گونه‌ است‌ که‌ زیبندۀ دانش و فضیلت و رای و بصیرت است.»
  
==فعالیت==
+
*[[شیخ آقا بزرگ تهرانی]]: «از‌ خصوصیات‌ علّامه، محبت و ارادت کامل به آل [[محمد]] (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) می‌باشد‌ که‌ زبانزد‌ همه‌ است‌ و می‌توان گفت: [[الغدير (کتاب)|الغدیر]] اثری از آثار آن محبت‌ها می‌باشد... بعد از‌ اینکه به محتوی و عظمت علمی کتاب الغدیر پی بردم، دست به دعا برداشته و از خدا‌ طلب‌ نمودم که بقیه عمر‌ مرا‌ به علّامه امینی ببخشد، تا ایشان صورت واقع الغدیر بدهد...».
علامه بـراى گرد آورى مطالب الغدیر سفـرهاى پژوهشـى بسیار کرد در سرزمینهـا و شهرها، کعبه آمالـش کتابخانه هاى عمومى و شخصى بـود ایـن سفـرها پـر بـار عمـوما به مطالعه و استنتاج و تهیه مأخذ و ملاقات با استادان مى گذشت. از جمله شهرهایـى که وى به ایـن هدف به آنها سفر کرد، مـى تـوان :حیـدرآبـاد، دکـن، علیگـره، لکنهو، کـانپـور، جلالـى (در هنـد )، رامپـور، فـوعه، معره، قـاهـره (در مصـر )، حلب، نبل و دمشق (در سوریه) را بر شمرد، عشق به خـانـدان عتـرت چنـان سـراسـر وجـودش را فـرا گرفته بـود که ساعتها مطالعه در مخزن کتـابهاى خطـى و دست یافتن به گوهرهاى گرانبهاى نبـوى را بر خویشتـن خویـش هموار ساخته هرگز احساس خستگى نمى نمود.
 
  
گـوینـد در کتابخانه‌ى یکـى از شهرهاى عراق به مطالعه مـى پرداخت، چـون ایـن کتابخانه در هر شبانه روز تنها چهار ساعت بیشتـر باز نبـود علامه امینـى هـم نمـى تـوانست بیـش از چهار روز در آن شهر بماند، با توافقى که میان وى و رئیـس کتابخانه برقرار شده بود، علامه امینـى هـر روز به هنگام ظهر یعنـى ساعت تعطیل کتـابخـانه وارد آنجا مى شـد، کتابـدار، در را به روى او مـى بست تا روز بعد سـاعت 8 صبح که در را به رویـش مـىگشـود.
+
*[[شیخ عباس قمی‌]]: «علّامه بزرگوار و مجاهد عالی‌قدر مرحوم حاج شیخ عبدالحسین فرزند احمد‌ امینی‌ تبریزی‌ از اعاظم علما و اکابر دانشمندان معاصر بوده است. مرحوم علّامه امینی حقاً از نوادر علماء معاصر بوده ‌است‌ که در راه خدمت به [[دین]] و [[ولایت]] تحمل شدائدی نمود و مسافرت‌هایی را به‌ کشورهای‌ هند‌ و [[پاکستان]] و [[سوریه]] و حلب و غیره کرده و مطالعات بسیاری در کتب و کتابخانه‌ها کرده و دائرةالمعارفی بنام الغدیر‌ در موضوع ولایت حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب (علیه‌السّلام) و مثالب غاصبین حقش از‌ کتب [[اهل سنت]] نوشته‌ که‌ در فن خود بی‌نظیر و موجب استبصار بسیاری از اهل سنت که تقلید کورکورانۀ ستمکاران به اهل بیت (علیه‌السّلام) را می‌نمودند گردیده است.»
  
در نتیجه او روزى 20 ساعت در ایـن کتابخانه کار مى کـرد و بـا لقمه نـانـى که همـراه داشت و جـرعه آبـى که کتـابـدار در اختیارش مـى گذاشت، تـوانست از میـان چهار هزار نسخه‌ى خطـى مـوجـود در آن کتابخانه، مأخذ دلخـواه خـود را بیابـد. آرى این همه تـوانایى و پشت کار و دل بستگـى به کار، فقط و فقط در پرتو ایمان و عشق میسر است.
+
*آیت‌الله [[سید ابوالقاسم خویی]]: آیت‌الله‌ [[سید عبدالکریم موسوی اردبیلی]] در دیدار اعضای ستاد کنگرۀ علّامه امینی نقل کرده‌اند: «به یاد دارم که روزی‌ خدمت‌ مرحوم آیت‌الله [[سید ابوالقاسم خویی]] حرکت می‌کردیم. مطلبی از‌ ایشان پرسیده بودم‌. وقتی‌ جوابم را گرفتم، می‌خواستم خداحافظی کنم که‌ فرمودند‌: «علّامه‌ امینی از ایران برگشته‌اند نمی‌خواهید، به دیدن‌ ایشان‌ برویم؟» عرض کردم: «امروز روز درس است، اگر اجازه بفرمایید، ما روز دیگری می‌رویم‌ و امروز‌ به درس‌هایمان می‌رسیم.» فرمود: «مطمئن‌ باشید‌، [[ثواب]] زیارت‌ ایشان‌ از‌ ثواب همۀ این درس‌ها بیش‌تر است‌.»
  
وی از مولود کعبه به عنوان محور امت اسلامی بعد از پیامبر یاد می‌کند. علامه امینی با تأسیس کتابخانه در نجف اشرف دانشگاه بزرگ عالم تشیع را تا حد امکان از کتاب بی‌نیاز کرد. او در صدد است عدل علیعلیه‌السلام با به اجرا در آمدن اصول سیاسی اسلام دیگر بار در جامعه انسانی آشکار گردد.
+
*آیت‌الله [[محمد فاضل لنکرانی]]: «علّامه امینی با صرف دقت و تحمل مشقت‌ها و مسافرت‌های‌ متعدد‌، توانست یکی از بزرگ‌ترین خدمات ارزنده‌ را به عالم [[تشیع]] بنماید‌ و تا حدّ قابل اعتنایی از‌ مظلومیت‌ مکتب تشیع که امام آن نیز اول مظلوم عالم بود، بکاهد. حقیقتاً کتاب‌ الغدیر‌ مخصوصاً با قلم رسا و مطابق‌ روزش‌، توانسته‌ جمیع شبهات را‌ در‌ رابطۀ با مسئله [[امامت]] و وصایت‌ بلافصل‌ [[امیرالمؤمنین]] (علیه‌السّلام) پاسخی متناسب که مقبول عقل سلیم و منطقی خالی از تعصب است بدهد‌.»
علامه امینی به همراه بزرگانی همچون سید شرف‌الدین عاملی نهضت متن ‌گرایی را بنیان نهادند تا مبانی فلسفه‌ی سیاسی اسلام را با ارائه مدرک به امت اسلامی عرضه نمایند و به این وسیله در مقابل نهضت پیشین‌گرایی یا نهضت سلفیه ایستادند. علامه‌ی مصلح با جمع‌آوری اجتماجات پیشوایان شیعه تمامی زمینه‌های شک و تردید را در باره‌ی حدیث غدیر از بین می‌برد.
 
  
روش علامه برای مبارزه با استعمار تدافعی نبود بلکه با مطرح کردن ولایت و امامت و بحث‌های عمیق علمی پیرامون آن به ولایت فقیه در عصر غیبت رسید.
+
*آیت‌الله صافی گلپایگانی: «در عصر حاضر‌ و قرن‌ چهاردهم، علّامه‌ امینی یکی‌ از مفاخر بزرگ و نوابغ علم و ادب و خادمین موفق اسلام بود. تلاش مداوم و کوشش بی‌وقفۀ‌ آن‌ عالم جلیل، در معرفی حقایق اصل‌ و اصیل‌ اسلام‌ و معارف‌ حق‌ این دین حنیف‌ و مکتب‌ پربار و یگانه اَعدال [[قرآن کریم]]، [[اهل بیت]] (علیه‌السّلام)، کم‌نظیر بود.»
==خدمات==
+
==وفات==
علامه غیر از تألیف کتب، به خدمات دیگرى نیز مـى پـرداخت از جمله کتابخانه (مکتبه الامام امـیر المومنیـن العامه) در نجف از بـاقیـات صـالحـات آن بزرگـوار بـوده و از نظر کیفیت در شمار با ارزش تریـن کتابخانه هاى علمى دنیاى اسلام است.
+
مرحوم علامه امینی، سرانجام در روز جمعه ۱۲ تیر ماه ۱۳۴۹ شمسی (برابر با ۲۸ [[ربیع الثانی]] ۱۳۹۰ ق) در ۷۰ سالگى در [[تهران]] دار فانی را وداع گفت. پیکر پاکش به [[نجف]] اشرف منتقل گردید و بعد از [[تشییع جنازه|تشییع]] و طواف بر گرد مزار [[امام علی علیه السلام|امیرالمؤمنین]] علیه‌السلام، در کتابخانه عمومى که خود تأسیس کرده بود به خاک سپرده شد.
==وفات ==
 
تلاش بـى وقفه معمار مـدینه غدیر را، دچار فتـور جسمانـى کـرد و بیمارش نمـود بیمارى، اندک اندک رو به فزونـى گرفت تا اینکه آن پیر فرزانه و فقیه پر مایه در روز جمعه 12 تیـر مـاه 1349 هـ .ش برابر با 28 ربیع الثـانـى 1390 هـ .ق نزدیک اذان ظهر در آستان 70 سالگى به ملکـوت اعلى پیـوست روز بعد پیکر پاک وى در تهران تشییع و پـس از چنـد روز به نجف اشـرف حمل و در آنجا بعد از تشییع و طـواف بـر گرد مزار دوست در کتـابخـانه عمـومـى که خـود تأسیـس کـرده بـود به خاک سپرده شد او رفت ولى الغدیر وى چراغ خانه دلهاى با صفا و مشعل هدایت امت تا طلـوع خـورشید ولایت شد
 
  
==پانویس ==
+
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
 
==منابع==
 
==منابع==
*نگاهبان غدیر،علامه امینی در دسترس در[http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%B%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%87+%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C&SSOReturnPage=Check&Rand=0   دانشنامه رشد] تاریخ بازیابی:26 آذرماه 1392.
+
*[http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%B%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%87+%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C&SSOReturnPage=Check&Rand=0 "نگاهبان غدیر؛ علامه امینی"، دانشنامه رشد]، تاریخ بازیابی: ۲۶ آذر ۱۳۹۲.
*نگاهی به زندگی علامه امینی(ره)  در  دسترس در [http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=43094 سایت تبیان] تاریخ بازیابی:26 آذرماه 1392.
+
*[http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=43094 "نگاهی به زندگی علامه امینی"، سایت تبیان]، تاریخ بازیابی: ۲۶ آذر ۱۳۹۲.
 +
*"علامه امینی"، حسن اردشیری لاجیمی، مجله مبلغان، اسفند ۱۳۸۸، شماره ۱۲۶.
 +
==آرشیو عکس و تصویر==
 +
<gallery mode="packed" heights="170">
 +
پرونده:1.jpg|عبدالحسین امینی تبریزی
 +
پرونده:3.jpg|عبدالحسین امینی تبریزی در هند
 +
پرونده:33.jpg|عبدالحسین امینی تبریزی در خانه شخصی در نجف اشرف
 +
پرونده:22.jpg|عبدالحسین امینی تبریزی در [[سوریه]]
 +
پرونده:4.jpg|عبدالحسین امینی تبریزی در حال مطالعه
 +
پرونده:امینی0.jpg|عبدالحسین امینی تبریزی و سید نصرالله موسوی بنی صدر
 +
پرونده:2.jpg|عبدالحسین امینی تبریزی در یکی از بیمارستان های [[تهران]]
 +
پرونده:6.jpg|تشییع پیکر عبدالحسین امینی تبریزی
 +
پرونده:7.jpg|درب ورودی مزار عبدالحسین امینی تبریزی در [[نجف]]
 +
پرونده:9.jpg|تمبر یادبود عبدالحسین امینی تبریزی
 +
پرونده:10.jpg|درب ورودی کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام در نجف
 +
پرونده:امینی 11.jpg|کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام در نجف
 +
پرونده:امینی (2).jpg|کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام در نجف
 +
پرونده:امینی (1).jpg|قبر علامه امینی در گوشه کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام - نجف
 +
</gallery>
  
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
+
[[رده:علمای قرن چهاردهم|امینی نجفی، عبدالحسین]][[رده:علماء شیعه]]
[[رده:مجتهدین]]
+
[[رده:محدثان]][[رده:متکلمان]]
 +
[[رده:تاریخ نویسان]]
 +
[[رده:مدفونین در نجف]]
 
[[رده: مقاله های مهم]]
 
[[رده: مقاله های مهم]]
 
 
{{سنجش کیفی
 
{{سنجش کیفی
 
|سنجش=شده
 
|سنجش=شده

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۱:۴۶

«شیخ عبدالحسین امینی» (۱۳۹۰-۱۳۲۰ ق) مشهور به «علامه امینی»، از علمای بزرگ شیعه در قرن ۱۴ هجری و از شاگردان سید محمد فیروزآبادی و محمدحسین غروی اصفهانی بود. علامه امینی در حدیث، کلام، تفسیر، فقه، تاریخ و رجال صاحب‌نظر بود و بیشتر ساعات ایشان به تحقیق و مطالعه می‌گذشت. کتاب ارزشمند «الغدیر» از مشهورترین آثار اوست.

۲۲۰px
نام کامل عبدالحسین امینی تبریزی
زادروز ۱۳۲۰ قمری
زادگاه تبریز
وفات ۱۳۹۰ قمری
مدفن نجف، کتابخانه امیرالمؤمنین علیه‌السلام

Line.png

اساتید

سید محمد فیروزآبادی، محمدحسین غروی اصفهانی، میرزا علی ایروانی، سید محمد مولانا، شیخ آقا بزرگ تهرانی،...


آثار

الغدير فی الكتاب و السنة و الادب، شهداء الفضیلة، سیرتنا و سنتنا سیرة نبینا و سنته، تفسیر فاتحة الکتاب، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها، السنة و السیرة،...


ولادت و خاندان

عبدالحسین امینی در سال ۱۳۲۰ ه.ق (برابر با ۱۲۸۱ ه.ش) در شهر تبریز، به دنیا آمد. پدر بزرگوارش شیخ احمد امینی تبریزی،[۱] از فقها و مجتهدین زمان خود و در زهد و تقوا زبانزد عموم بود و مردم به ایشان همواره به دیده احترام می‌نگریستند. او در سال ۱۳۰۴ ه.ق به تبریز مهاجرت نمود و برای همیشه ساکن آنجا گردید. برخی آثار به یادگار مانده از ایشان عبارتند از: شرحی بر قصیده المفجع و تعلیقاتی بر مکاسب شیخ انصاری.

همچنین پدربزرگ علامه امینی، مولی نجف‌قلی مشهور به «امین الشرع» بود که نام خانوادگی علامه نیز از همین لقب گرفته شده است. وی نیز به گردآوری اخبار ائمه اطهار علیهم السلام علاقه بسیاری داشت و چند مجموعه روایت نیز تدوین کرده و اشعاری به فارسی و ترکی از وی به جا مانده است.

تحصیلات و استادان

علامه امینی از همان کودکی، استعداد و تیزهوشی عجیبی از خود نشان می‌داد و با حافظه قوی و سرعت عجیبش در درک مسائل دینی، همه نگاه‌ها را به خویش جلب کرد.[۲] او تحصیل را از محضر پدرش آغاز نمود و ادبیات عرب، منطق و تا اندازه‌ای فقه و اصول را از او آموخت.[۳]

عبدالحسین در سن ۱۶ سالگی برای ادامه تحصیل راهی نجف اشرف شد و تا حدود سن ۳۲ سالگی در آنجا مشغول کسب معارف الهی بود. در این سالها در محضر اساتیدی چون: آیة الله سید محمد فیروزآبادی، آیة الله سید ابوتراب خوانساری، آیة الله میرزا علی ایروانی، سید محمد مولانا و آیة الله میرزا ابوالحسن مشکینی، کسب علم نمود.

ایشان در سن ۳۲ سالگی به زادگاه خود تبریز مراجعت نموده و برای مدت کوتاهی در آنجا ماندگار شد. اوقات ایشان در آن ایام به تدریس و تحقیق مصروف گردید و در آن زمان بود که کتاب نفیس «تفسیر فاتحة الکتاب» توسط ایشان به نگارش درآمد.

علامه امینی پس از مدتی مجدداً راهی نجف اشرف شد و ضمن تحقیق و مطالعه فراوان، در مجالس اساتید برجسته و مراجع تقلید آن روزگار به استمرار حاضر ‌شد و توانست به مرتبه والای اجتهاد نائل گردد و همچنین از علما و مجتهدین بزرگ آن عصر اجازه روایت نیز دریافت کند. بعضی از مشایخ روایی و اجتهاد ایشان عبارتند از:

آثار و تألیفات

کتاب فاطمه زهرا سلام الله علیها - یکی از آثار علامه امینی
  1. الغدير فی الكتاب و السنة و الادب
  2. شهداء الفضیلة
  3. سیرتنا و سنتنا سیرة نبینا و سنته
  4. تفسیر فاتحة الكتاب
  5. العترة الطاهرة فی الكتاب العزيز
  6. فاطمه زهرا سلام الله علیها
  7. آداب الزائر لمن یمم‌ الحائر‌؛ رساله‌ای موجز در اعمال و مستحبات زیارت سیدالشهداء علیه‌السلام
  8. السنة و السیرة
  9. ثمرات الأسفار
  10. ریاض الأنس
  11. المقاصد العلیة فی المطالب السنیة
  12. تحقیق و تعلیق بر «کامل الزیارات»
  13. اعلام الأنام فی معرفة الملک
  14. رساله در علم درایه
  15. رساله در نیّت
  16. تعلیقه بر کتاب «رسائل» شیخ انصاری
  17. تصحیح «وسائل الشیعة»

فعالیت‌های علمی و فرهنگی

علامه امینى در علوم اسلامى مانند تفسیر، حدیث، درایه و علم رجال استادى کم نظیر و به خصوص در علم فقه و تاریخ گوى سبقت را از همه محققان در ربود.

هنگامى که نخستین تألیف وى تحت عنوان «شهداء الفضیلة» در سى و پنجمین سال زندگى پر برکتش منتشر شد، مراجع و علماى بزرگ زمان هم چون سید ابوالحسن اصفهانى، حاج آقا حسین طباطبایى قمى، شیخ آقا بزرگ تهرانى و شیخ محمد حسین کمپانى، زبان به تحسین گذاردند و این زمانى است که هنوز سخنى از «الغدیر» در میان نبود و پس از این مراحل است که این بزرگوار ۴۰ سال دیگر از عمر پر برکت خویش را با تلاشى بى مانند و پشت کارى کم نشان در راه تحقیق و تتبع گذارنده و کتاب عظیم و شاهکار خویش (الغدیر) را به جهان اسلام تقدیم داشت.

علامه براى گردآورى مطالب «الغدیر» سفرهاى پژوهشى بسیار کرد. در سرزمینها و شهرها، کعبه آمالش کتابخانه هاى عمومى و شخصى بود. این سفرها پر بار عموما به مطالعه و استنتاج و تهیه مأخذ و ملاقات با استادان مى گذشت. از جمله شهرهایى که وى به این هدف به آنها سفر کرد، مى توان: حیدرآباد، دکن، علیگره، لکنهو، کانپور، جلالى (در هند)، رامپور، فوعه، معره، قاهره (در مصر)، حلب، نبل و دمشق (در سوریه) را بر شمرد، عشق به خاندان عترت چنان سراسر وجودش را فرا گرفته بود که ساعتها مطالعه در مخزن کتابهاى خطى و دست یافتن به گوهرهاى گرانبهاى نبوى را بر خویشتن خویش هموار ساخته هرگز احساس خستگى نمى نمود.

گویند در کتابخانه‌ى یکى از شهرهاى عراق به مطالعه مى پرداخت و چون این کتابخانه در هر شبانه روز تنها چهار ساعت بیشتر باز نبود، علامه امینى هم نمى توانست بیش از چهار روز در آن شهر بماند. با توافقى که میان وى و رئیس کتابخانه برقرار شده بود، علامه امینى هر روز به هنگام ظهر یعنى ساعت تعطیل کتابخانه وارد آنجا مى شد. کتابدار، در را به روى او مى بست تا روز بعد ساعت ۸ صبح که در را به رویش مى گشود. در نتیجه او روزى ۲۰ ساعت در این کتابخانه کار مى کرد و با لقمه نانى که همراه داشت و جرعه آبى که کتابدار در اختیارش مى گذاشت، توانست از میان چهار هزار نسخه خطی موجود در آن کتابخانه، مأخذ دلخواه خود را بیابد. آرى این همه توانایى و پشتکار و دل بستگى به کار، فقط و فقط در پرتو ایمان و عشق میسر است.

وی از امام علی علیه السلام به عنوان محور امت اسلامی بعد از پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله یاد می‌کند. علامه امینی با تأسیس کتابخانه در نجف اشرف، دانشگاه بزرگ عالم تشیع را تا حد امکان از کتاب بی‌نیاز کرد. او در صدد بود عدل علی علیه‌السلام با به اجرا در آمدن اصول سیاسی اسلام دیگر بار در جامعه انسانی آشکار گردد.

علامه امینی به همراه بزرگانی همچون سید عبدالحسین شرف الدین عاملی نهضت متن ‌گرایی را بنیان نهادند تا مبانی فلسفه سیاسی اسلام را با ارائه مدرک به امت اسلامی عرضه نمایند و به این وسیله در مقابل نهضت پیشین‌گرایی یا نهضت سلفیه ایستادند. علامه‌ی مصلح با جمع‌آوری اجتماعات پیشوایان شیعه تمامی زمینه‌های شک و تردید را در باره‌ی حدیث غدیر از بین می‌برد.

روش علامه برای مبارزه با استعمار، تدافعی نبود، بلکه با مطرح کردن ولایت و امامت و بحث‌های عمیق علمی پیرامون آن، به ولایت فقیه در عصر غیبت رسید و بحث و درس اختصاصی پیرامون آن را امری لازم و ضروری دانست. وی حکومت را از آنِ ولی فقیه به حساب آورد و گفت: «دیگران غاصبند و این مقام، حق مسلم آن فریادگر است.» و در جای دیگر به صراحت هرچه تمام‌تر ندا برداشت: «الامام الخمینی ذخیرة الله للشیعة»؛ امام خمینی ذخیره خدا برای جهان تشیع است.

علامه غیر از تألیف کتب، به خدمات دیگرى نیز مى پرداخت، از جمله کتابخانه «مکتبة الامام امیرالمؤمنین العامه» در نجف از باقيات الصالحات آن بزرگوار بوده و از نظر کیفیت در شمار با ارزش ترین کتابخانه هاى علمى دنیاى اسلام است.

امینی از نگاه عالمان‌

  • سید ابوالحسن اصفهانی: «کتاب ارجمند‌ شهداء الفضیلة را با امعان نظر نگریستم و دیدم با حسن ظنی که‌ به‌ مؤلف‌ امینش – علّامه‌ امینی – دارم، مطابقت دارد. این پرچمدار دانش و ادب و قهرمان جنبش فکری اسلامی، همان‌گونه‌ است‌ که‌ زیبندۀ دانش و فضیلت و رای و بصیرت است.»
  • شیخ آقا بزرگ تهرانی: «از‌ خصوصیات‌ علّامه، محبت و ارادت کامل به آل محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) می‌باشد‌ که‌ زبانزد‌ همه‌ است‌ و می‌توان گفت: الغدیر اثری از آثار آن محبت‌ها می‌باشد... بعد از‌ اینکه به محتوی و عظمت علمی کتاب الغدیر پی بردم، دست به دعا برداشته و از خدا‌ طلب‌ نمودم که بقیه عمر‌ مرا‌ به علّامه امینی ببخشد، تا ایشان صورت واقع الغدیر بدهد...».
  • شیخ عباس قمی‌: «علّامه بزرگوار و مجاهد عالی‌قدر مرحوم حاج شیخ عبدالحسین فرزند احمد‌ امینی‌ تبریزی‌ از اعاظم علما و اکابر دانشمندان معاصر بوده است. مرحوم علّامه امینی حقاً از نوادر علماء معاصر بوده ‌است‌ که در راه خدمت به دین و ولایت تحمل شدائدی نمود و مسافرت‌هایی را به‌ کشورهای‌ هند‌ و پاکستان و سوریه و حلب و غیره کرده و مطالعات بسیاری در کتب و کتابخانه‌ها کرده و دائرةالمعارفی بنام الغدیر‌ در موضوع ولایت حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب (علیه‌السّلام) و مثالب غاصبین حقش از‌ کتب اهل سنت نوشته‌ که‌ در فن خود بی‌نظیر و موجب استبصار بسیاری از اهل سنت که تقلید کورکورانۀ ستمکاران به اهل بیت (علیه‌السّلام) را می‌نمودند گردیده است.»
  • آیت‌الله سید ابوالقاسم خویی: آیت‌الله‌ سید عبدالکریم موسوی اردبیلی در دیدار اعضای ستاد کنگرۀ علّامه امینی نقل کرده‌اند: «به یاد دارم که روزی‌ خدمت‌ مرحوم آیت‌الله سید ابوالقاسم خویی حرکت می‌کردیم. مطلبی از‌ ایشان پرسیده بودم‌. وقتی‌ جوابم را گرفتم، می‌خواستم خداحافظی کنم که‌ فرمودند‌: «علّامه‌ امینی از ایران برگشته‌اند نمی‌خواهید، به دیدن‌ ایشان‌ برویم؟» عرض کردم: «امروز روز درس است، اگر اجازه بفرمایید، ما روز دیگری می‌رویم‌ و امروز‌ به درس‌هایمان می‌رسیم.» فرمود: «مطمئن‌ باشید‌، ثواب زیارت‌ ایشان‌ از‌ ثواب همۀ این درس‌ها بیش‌تر است‌.»
  • آیت‌الله محمد فاضل لنکرانی: «علّامه امینی با صرف دقت و تحمل مشقت‌ها و مسافرت‌های‌ متعدد‌، توانست یکی از بزرگ‌ترین خدمات ارزنده‌ را به عالم تشیع بنماید‌ و تا حدّ قابل اعتنایی از‌ مظلومیت‌ مکتب تشیع که امام آن نیز اول مظلوم عالم بود، بکاهد. حقیقتاً کتاب‌ الغدیر‌ مخصوصاً با قلم رسا و مطابق‌ روزش‌، توانسته‌ جمیع شبهات را‌ در‌ رابطۀ با مسئله امامت و وصایت‌ بلافصل‌ امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) پاسخی متناسب که مقبول عقل سلیم و منطقی خالی از تعصب است بدهد‌.»
  • آیت‌الله صافی گلپایگانی: «در عصر حاضر‌ و قرن‌ چهاردهم، علّامه‌ امینی یکی‌ از مفاخر بزرگ و نوابغ علم و ادب و خادمین موفق اسلام بود. تلاش مداوم و کوشش بی‌وقفۀ‌ آن‌ عالم جلیل، در معرفی حقایق اصل‌ و اصیل‌ اسلام‌ و معارف‌ حق‌ این دین حنیف‌ و مکتب‌ پربار و یگانه اَعدال قرآن کریم، اهل بیت (علیه‌السّلام)، کم‌نظیر بود.»

وفات

مرحوم علامه امینی، سرانجام در روز جمعه ۱۲ تیر ماه ۱۳۴۹ شمسی (برابر با ۲۸ ربیع الثانی ۱۳۹۰ ق) در ۷۰ سالگى در تهران دار فانی را وداع گفت. پیکر پاکش به نجف اشرف منتقل گردید و بعد از تشییع و طواف بر گرد مزار امیرالمؤمنین علیه‌السلام، در کتابخانه عمومى که خود تأسیس کرده بود به خاک سپرده شد.

پانویس

  1. ترجمه الغدیر، محمدتقی واحدی و دیگران، ج ۱، ص ۱۵۴؛ علمای بزرگ شیعه، ص ۴۱۰
  2. علمای بزرگ شیعه، ص ۴۱۰
  3. گلشن ابرار، جمعی از پژوهشگران، ج ۲، ص ۷۲۷

منابع

آرشیو عکس و تصویر


مسابقه از خطبه ۷۶ و ۲۳۰ نهج البلاغه