عبدالله بن جعفر حمیری: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} <keywords content='کلید واژه: یاران امام هادی علیه السلام، عبدالله بن...' ایجاد کرد)
 
 
(۶ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
'''«عبدالله بن جعفر حِمیَری»''' از [[محدثان]] و راویان [[شیعه]] در قرن سوم هجری و از اصحاب [[امام هادی علیه السلام|امام هادی]] و [[امام حسن عسکری علیه السلام|امام عسکری]] علیهماالسلام می‌باشد. او نزد علمای [[رجال]]، فردی موثّق و مورد اعتماد معرفی شده است. حمیری کتاب‌های زیادی تصنیف کرد که معروفترین آنها «[[قرب الإسناد (کتاب)|قرب الإسناد]]» است.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = عبدالله بن جعفر حمیری قمی
 +
||تصویر=
 +
||زادروز =
 +
|زادگاه = 
 +
|وفات =  قرن سوم هجری
 +
|مدفن =  [[قم]]
 +
|اساتید =  [[ابراهیم بن مهزیار اهوازی]]، [[احمد بن محمد بن خالد برقى|احمد بن خالد برقی]]، [[ابراهیم بن هاشم قمی]]، [[احمد بن محمد بن عیسی اشعری]]،...
 +
|شاگردان =  [[علی بن حسین بن بابویه قمی|علی بن الحسین بابویه]]، [[محمد بن حسن بن ولید|محمد بن الحسن بن الولید]]، [[محمد بن حسن صفار|محمد بن الحسن الصفار]]،...
 +
|آثار = [[قرب الإسناد (کتاب)|قرب الإسناد]]، کتاب الدلائل، کتاب الطلب، کتاب التوحید،...
 +
}}
 +
==ولادت و خاندان==
  
 +
از قراین این گونه استفاده می‌‌‌گردد که عبدالله در اوائل در اوائل قرن سوم هجری به دنیا آمده است. از جمله این قراین سال وفات [[مشایخ]] اوست. یکی از این مشایخ، محمد بن الحسین ابی الخطاب است که در سال ۲۶۲ هـ.ق از دنیا رفت.<ref> همان، ص ۲۳۶.</ref> بنابراین می‌‌‌توان گفت که زمان تولد حمیری بین سال‌ها ۲۲۰ تا ۲۴۰ هجری است.
  
 +
لازم به ذکر است که «حمیری» منسوب به حمیر است و حمیر نام محلی در غرب صنعا (مرکز [[یمن]]) و نیز نام پدر قبیله‌ای است.<ref> قاموس اللغه، ج ۲، ص ۱۴.</ref> در [[مجمع البحرین (کتاب)|مجمع البحرین]]<ref> مجمع البحرین، ماده حَمَرَ.</ref> می‌‌‌خوانیم «قبیلة فی الیمن کان منهم الملوک فی الزمن القدیم»، نام قبیله‌ای در یمن است که در قرن‌های گذشته پادشاهانی از آن ظهور کرده‌اند. بنابراین اجداد عبدالله بن جعفر حمیری از اهل یمن بوده‌اند. البته به عبدالله به این دلیل که برخاسته از [[قم]] بود، لقب «قمی» نیز داده بودند<ref> رجال نجاشی، ص ۱۵۲؛ فهرست شیخ طوسی، ص ۱۰۲.</ref> و مشهورترین [[کنیه|کنیه‌اش]] را «ابوالعباس» دانسته‌اند.<ref> همان.</ref>
  
 +
حمیری چهار فرزند به نام‌های محمد، جعفر، حسین و احمد داشت که همه چهار نفر با [[امام هادی]]، [[امام حسن عسکری]] و [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|امام زمان]] علیهم‌السلام مکاتبه داشتند: «کل کان له مکاتبة»؛<ref> رجال نجاشی، ص ۲۵۱.</ref> از کلام [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] چنین استفاده می‌‌‌شود که فرزندان عبدالله بن جعفر در شمار عالمان بودند. البته در میان این چهار برادر فقط [[محمد بن عبدالله بن جعفر حمیری قمی|محمد بن عبدالله بن جعفر]] توثیق شده است<ref> همان، ص ۲۵۱.</ref> و گاهی در کتب روایی مانند پدر بزرگوارش با عنوان «حمیری» از او یاد می‌‌‌شود.
 +
==حمیری، صحابی معصومین ==
  
'''منبع:''' ستارگان حرم،‌ شماره 4
+
عبدالله حمیری این افتخار بزرگ را داشت که در جرگه یاران [[امام هادی]] و [[امام حسن عسکری]] علیهماالسلام وارد شود. در بعضی از اخبار می‌‌‌خوانیم عبدالله به خدمت امام هادی علیه‌السلام نامه نوشت و از حضرت با عنوان «الرجل» نام برد.<ref> «الرجل» اصطلاح محدثین شیعه به امام هادی علیه‌السلام اطلاق می‌‌‌شود.</ref> البته در موارد زیادی نیز با عنوان «ابی محمد»<ref> رجال محقق اردبیلی، ج ۱، ص ۴۷۹.</ref> نامه می‌‌‌نوشت و به خدمت امام حسن عسکری علیه‌السلام می‌‌‌فرستاد.
  
'''نویسنده:''' ابوالحسن ربانی
+
[[شیخ طوسی|شیخ طوسی]] در «[[رجال شیخ طوسی (کتاب)|رجال]]» خود، ایشان را از اصحاب حضرت هادی و امام عسکری علیهماالسلام می‌‌‌داند.<ref> رجال شیخ طوسی، ص ۴۳۲.</ref> همچنین همه عالمانی که در [[علم رجال]] تألیف دارند، این نکته را تأیید کرده‌اند.
 +
==حمیری از منظر عالمان==
  
عبدالله بن جعفر حمیری قمی ‌‌‌یکی از بزرگانی است که در شما مزرداران مکتب [[شیعه]] محسوب می‌‌‌شود و در این مقاله سعی بر آن داریم تا قدر منزلت این مرد «عظیم‌القدر» را برای نسل جوان روشن سازیم.
+
اولین بار از حمیری در [[رجال کشی (کتاب)|رجال کشی]] (یکی از بزرگترین منابع شناخت بزرگان و اصحاب [[ائمه اطهار]]) یاد شده است. در این کتاب می‌‌‌خوانیم: «قال نصر بن الصباح ابوالعباس الحمیری عبدالله بن جعفر کان استاد ابی الحسن...» (از قول استاد خود نقل می‌‌‌کند که حمیری استاد ابوالحسن است)<ref> رجال کشی، ج ۲، ص ۸۶۴.</ref> و ظاهرا مراد از «ابوالحسن» در این جا پدر بزرگوار [[شیخ صدوق]] به نام [[علی بن حسین بن بابویه قمی|علی بن الحسین بن بابویه]] است که یکی از شاگردان راویان «حمیری» بود.
  
'''لقب حمیری'''
+
[[شیخ طوسی]] (۳۸۵-۴۶۰ هـ.ق) می‌‌‌نویسد: «عبدالله بن جعفر حمیری قمی ‌‌‌مکنّی به ابوالعباس و شخص ثقه و مورد اطمینانی است».<ref> فهرست شیخ طوسی، ص ۱۰۲.</ref>
  
لقب عبدالله را «حمیری» ذکر کرده‌اند که به حمیر، است و حمیر آن گونه که در کتب لغت ذکر شده، نام محلی در غرب صنعا (مرکز یمن) و نیز نام پدر قبیله‌ای است.<ref> قاموس اللغه، ج 2، ص 14.</ref>
+
[[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] درباره این [[محدث]] و [[فقیه]] [[شیعه]] می‌گوید: عبدالله بن جعفر حمیری، بزرگِ علمای [[قم]] و شخصیت برجسته آن‌ها بود در حدود سال ۲۹۰ قمری از [[قم]] به شهر [[کوفه]] رفت و بزرگان و علمای کوفه در پای منبر [[حدیث]] حمیری جمع می‌‌‌شدند و از او اخبار و روایات [[ائمه اطهار|ائمه]] را زیاد می‌شنیدند، در حالی که کوفه خود از مرکز اصلی معارف احادیث [[اهل البیت|اهل بیت]] بود. او کتاب‌های زیادی تصنیف کرد.<ref> رجال نجاشی، ص ۱۵۲.</ref>
  
در مجمع البحرین<ref> مجمع البحرین، ماده حَمَرَ.</ref> می‌‌‌خوانیم «ابوقبیله فی الیمن کان منهم الملکومک فی الزمن القدیم»، نام پد قبیله‌ای در یمن است که در قرن‌های گذشته پادشاهانی از آن ظهور کرده‌اند. بنابراین اجداد عبدالله بن جعفر حمیری از اهل یمن بوده‌اند. البته به عبدالله بن این دلیل که برخاسته از قم بود، لقب «قمی» نیز داده بودند<ref> رجال نجاشی، ص 152 و فهرست شیخ، ص 102.</ref> و مشهورترین کنیه‌اش را «ابوالعباس» دانسته‌اند.<ref> همان، ص 152 و فهرست شیخ، ص 102.</ref>
+
==مشایخ و استادان==
  
'''تاریخ تولد'''
+
عبدالله حمیری در طول عمر خود از مکتب بزرگانی استفاده کرد و از آن‌ها [[حدیث|روایت]] نقل نمود. این اساتید عبارتند از:
  
از قراین این گونه استفاده می‌‌‌گردد که عبداله در اوائل در اوائل قرن سوم هجری قمری به دنیا آمده. از جمله این قراین سال وفات مشایخ اوست، یکی از این مشایخ محمد بن الحسین ابی الخطاب است که در سال 262 هـ.ق از دنیا رفت<ref> همان، ص 236.</ref> بنابراین می‌‌‌توان گفت که زمان تولد حمیری بین سال‌ها 220 تا 240 است.
+
*۱- [[ابراهیم بن مهزیار اهوازی]]، برادر جناب [[علی بن مهزیار اهوازی|علی بن مهزیار]]، که از بزرگان یاران [[ائمه اطهار|امامان]] علیهم‌السلام بود.<ref> تنقیح المقال، مامقانی، ج ۱، ص ۱۳۶؛ جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۹.</ref>
  
'''حمیری از منظر اهل نظر'''
+
*۲- حسین بن مالک (شیخ در رجال او را ثقه از اصحاب امام هادی علیه‌السلام می‌‌‌داند).<ref> رجال شیخ طوسی، ص ۴۱۳.</ref>
  
اولین بار از حمیری در رجال کشی (یکی از بزرگترین منابع شناخت بزرگان و اصحاب [[ائمه اطهار]]) یاد شده است. در این کتاب می‌‌‌خوانیم: «قال نصربن الصباح ابوالعباس الحمیری عبدالله بن جعفر کان استاد ابی الحسن...» از قول (استاد خود نقل می‌‌‌کند که حمیری استاد ابوالحسن است)<ref> رجال کشی، ج 2، ص 864.</ref> و ظاهرا مراد از «ابوالحسن» در این جا پدر بزرگوار [[شیخ صدوق]] به نام علی بن الحسین بن بابویه است که یکی از شاگردان راویان «حمیری» بود.
+
*۳- محمد بن جزک (از یاران امام هادی علیه‌السلام و مورد وثوق است).<ref> همان، ص ۴۲۳.</ref>
  
شیخ طوسی (385-460 هـ.ق) می‌‌‌نویسد: «عبدالله بن جعفر حمیری قمی ‌‌‌مکنی به ابوالعباس و شخص ثقه و مورد اطمینانی است»<ref> فهرست شیخ، ص 102.</ref> و نجاشی درباره ایشان معتقد است<ref> رجال نجاشی، ص 152.</ref> که عبدالله بن جعفر حمیری بزرگِ علمای قم و شخصیت برجسته آن‌ها که در سال 290 و اندی از [[قم]] به شهر [[کوفه]] رفتند بزرگان و علما کوفه از حمیری اخبار و روایات ائمه را زیاد شنیدید و کتاب‌های زیادی تصنیف کردند.
+
- حسن بن علی بن کیان.<ref> جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۹؛ تنقیح المقال، ج ۱، ص ۳۰۰.</ref>
  
نجاشی تعبیرهایی درباره این استاد رجال راوی شناس بزرگ می‌‌‌آورد که بسیار جالب توجه است. وی از عظمت و جلالت محدث و فقیه شیعه سخن این گونه می‌گوید: «جناب حمیری در قم و بلکه در جهان شیعه، معروف و مشهور بود. وقتی به کوفه می‌‌‌رفت، اعاظم در پای منبر حدیث او جمع می‌‌‌شدند در حالی که کوفه خود از مرکز اصلی معارف احادیث اهل بیت علیهم‌السلام عصمت و طهارت بود، جالب این که تعریف و تمجیدهایی که توسط علمای رجال درباره شخصیت عبدالله صورت گرفته، همانند عبارتی است که در حق شیخ صدوق ذکر شده است.
+
*۵- ایوب بن نوح.<ref> تنقیح المقال، ج ۱، ص ۱۶۰.</ref>
  
عبارت مرحوم نجاشی چنین است: محمد بن علی بن الحسین ابن بابویه سکن شهر ری، شیخ، فقه و چهره برجسته شیعه در ناحیه خراسان در سال 355 هـ.ق وارد [[بغداد]] شد. بزرگان طایفه و شخصیت‌های فقه و فقاهت و درایت از او روایت شنیدند در حالی که صدوق هنوز «جوان» بود.<ref> همان، ص 276.</ref> اما [[علامه حلی]] در کتاب «خلاصه» خویش همین عبارت‌ها را در شأن عبدالله بن جعفر حمیری ذکر کرده است.
+
*۶- [[احمد بن محمد بن خالد برقى|احمد بن خالد برقی]].<ref> امالی صدوق، مجلس ۱۰، ص ۴۱.</ref>
  
'''صحابی معصومین علیهم‌السلام'''
+
*۷- هارون بن مسلم.<ref> همان، ۳۶، ص ۱۱۶.</ref>
  
عبدالله این افتخار بزرگ را داشت که در جرگه یاران [[امام هادی]] و [[امام حسن عسکری]] علیهم‌السلام وارد شود. در بعضی از اخبار می‌‌‌خوانیم عبدالله به خدمت امام هادی علیه‌السلام نامه نوشت و از حضرت با عنوان الرجل نام برد.<ref> الرجل اصطلاح محدثین شیعه به [[امام هادی]] علیه‌السلام اطلاق می‌‌‌شود.</ref> البته در موارد زیادی نیز با عنوان ابی محمد<ref> رجال محقق اردبیلی، ج 1، ص 479.</ref> نامه می‌‌‌نوشت و به خدمت امام حسن عسکری علیه‌السلام می‌‌‌فرستاد. شیخ در رجال<ref> رجال شیخ طوسی، ص 419.</ref> ایشان را از اصحاب حضرت هادی و امام عسکری علیهم‌السلام می‌‌‌داند<ref> همان، ص 432.</ref> همچنین همه عالمانی که در علم رجال تألیف دارند، این نکته را تأیید کرده‌اند.
+
*۸- [[ابراهیم بن هاشم قمی]].<ref> همان، ۳۷، ص ۱۷۱.</ref>
  
'''اساتید'''
+
*۹- [[احمد بن محمد بن عیسی اشعری|احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی]].<ref> همان، ۳۸، ص ۱۷۸.</ref>
  
عبدالله در طول عمر خود از مکتب بزرگانی استفاده کرد و از آن‌ها روایت نقل نمود. این اساتید عبارتند از:
+
*۱۰- محمد بن الحسین ابی الخطاب.<ref> همان، ۳۹، ص ۱۸۱.</ref>
  
* 1- ابراهیم بن مهزیار اهوازی، برادر جناب علی بن مهزیار، که از بزرگانِ یاران امام علیهم‌السلام بود.<ref> تنقیح المقال، مماقانی، ج 1، ص 136 و جامع الروات، ج 1، ص 479.</ref>
+
*۱۱- [[محمد بن عبدالجبار قمى|محمد بن عبدالجبار القمی]].<ref> همان، ۴۸، ص ۲۳۸.</ref>
  
* 2- حسین بن مالک (شیخ در رجال او را ثقه از اصحاب امام هادی علیه‌السلام می‌‌‌داند).<ref> رجال شیخ، ص 413.</ref>
+
*۱۲- محمد بن عیسی یقطینی.<ref> امالی صدوق، مجلس ۴۸، ص ۲۳۸.</ref>
  
* 3- محمد بن جزک (از یاران امام هادی علیه‌السلام و مورد وثوق است).<ref> همان، ص 423.</ref>
+
==شاگردان و راویان==
  
* 4- حسن بن علی بن کیان.<ref> جامع الروات، ج 1، ص 479 و تنقیح المقال، ج 1، ص 300.</ref>
+
جمعی از افراد برجسته نیز از محضر عبدالله حمیری کسب علم و معرفت کرده‌اند که شمار آن‌ها تقریبا به ۱۲ نفر می‌‌‌رسد، از جمله:
  
* 5- ایوب بن نوح.<ref> تنقیح المقال، ج ص 160.</ref>
+
*۱- [[علی بن حسین بن بابویه قمی|علی بن الحسین بابویه]]؛<ref> شرح مشیخه، ج ۴، ص ۱۲۲.</ref>
  
* 6- احمد بن خالد برقی.<ref> امالی صدوق، مجلس 10، ص 41.</ref>
+
*۲- [[محمد بن حسن بن ولید|محمد بن الحسن بن الولید]] (از مشایخ [[شیخ صدوق]] است).<ref> همان.</ref>
  
* 7- هارون بن مسلم.<ref> همان، 36، ص 116.</ref>
+
*۳- محمد بن موسی بن متوکل (از مشایخ صدوق است).<ref> همان.</ref>
  
* 8- ابراهیم بن هاشم قمی.<ref> همان، 37، ص 171.</ref>
+
*۴- [[محمد بن حسن صفار|محمد بن الحسن الصفار]] (متوفی سال ۲۹۰ <ref> رجال نجاشی، ص ۲۵۱.</ref> و صاحب کتاب [[بصائرالدرجات]]).<ref> جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۸.</ref>
  
* 9- احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی.<ref> همان، 38، ص 178.</ref>
+
*۵- [[محمد بن یحیی عطار قمی|محمد بن یحیی العطار القمی]].<ref> رجال نجاشی، ص ۲۵۰؛ خلاصة الاقوال، علامه حلی، ص ۱۵۷.</ref>
  
* 10- محمد بن الحسین ابی الخطاب.<ref> همان، 39، ص 181.</ref>
+
*۶- احمد بن محمد یحیی.<ref> رجال نجاشی، ص ۱۵۲.</ref>
  
* 11- محمد بن عبدالجبار القمی.<ref> همان، 48، ص 238.</ref>
+
*۷- [[سعد بن عبدالله اشعری قمی]] (متوفی به سال ۳۰۱ یا ۲۹۹).<ref> رجال نجاشی، ص ۱۲۷؛ جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۱.</ref>
  
* 12- محمد بن عیسی یقطینی.<ref> ءم ءل ی ص دوق، م جل س 48، ص 238.</ref>
+
*۸- [[محمد بن عبدالله حمیری قمی|محمد بن عبدالله بن جعفر حمیری]] (فرزند عبدالله حمیری).<ref> جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۱.</ref>
  
'''شاگردان'''
+
==آثار و تألیفات==
  
جمعی از افراد برجسته از محضر عبدالله کسب فیض و معرفت کرده‌اند که شمار تعاریف آن‌ها تقریبا به 12 نفر می‌‌‌رسد و اما به برخی از آنان به این صورت است:
+
این [[محدث]] عظیم‌الشأن کتاب‌های زیادی تصنیف کرد. مرحوم [[شیخ طوسی]] در «[[فهرست شیخ طوسی (کتاب)|الفهرست]]»<ref> فهرست، ص ۱۰۲.</ref> پانزده کتاب برای ایشان ذکر می‌‌‌کند و می‌‌‌نویسد: له کتب، و منها «کتاب الدلائل»، «کتاب الطلب»، «کتاب التوحید...» و «[[قرب الإسناد (کتاب)|قرب الإسناد]]»؛ و [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] نیز ۲۶ کتاب برای وی می‌‌‌شمارد.<ref> نجاشی، ص ۱۵۲.</ref>
  
* 1- علی بن الحسین بابویه؛<ref> شرح مشیخه، ج ص 122.</ref>
+
البته این کتاب‌ها از بین رفته‌اند و یا تاکنون به دست ما نرسیده‌اند و تنها یک کتاب از این محدث بزرگ به یادگار مانده است و آن کتاب معروف «قرب الإسناد» است که یکی از منابع و مآخذ [[کتب اربعه]] شیعه را تشکیل می‌‌‌دهد. [[شیخ حر عاملی]] در «[[وسائل الشیعه (کتاب)|وسائل الشیعه]]» از این کتاب بسیار نقل روایت می‌‌‌فرماید<ref> وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۴۰.</ref> و نیز [[علامه مجلسی]] در مقدمه «[[بحارالانوار]]» این کتاب را مورد عنایت قرار داده است.<ref> بحارالانوار، ج ۱، ص ۶.</ref>
 +
==نمونه‌ای از روایات==
  
* 2- محمد بن الحسن بن الولید (از مشایخ مرحوم صدوق است).<ref> همان.</ref>
+
'''میزان شناخت مؤمن و منافق:'''
  
* 3- محمد بن موسی بن متوکل (از شایخ صدوق است).<ref> همان.</ref>
+
حمیری به [[سند حدیث|سند]] خود از [[امام باقر]] علیه‌السلام نقل می‌‌‌کند: «قال عبدالله بن عمر والله ما کنا نعرف المنافقین فی زمان رسول الله صلی الله علیه وآله الا ببُغضهم علیاً». [[عبدالله بن عمر]] گفت: به خدا قسم ما در زمان رسول کرم صلی الله علیه و آله افراد [[نفاق|منافق]] را نمی‌‌‌شناختیم مگر به وسیله دشمنی که با [[امام علی علیه السلام|علی]] علیه‌السلام داشتند (که هر کس دشمن حضرت علی علیه‌السلام بود منافق بود).<ref> قرب الاسناد، به تحقیق صادق اردستانی، ص ۳۹.</ref>
  
* 4- محمد بن الحسن الصفار (متوفی سال 290<ref> نجاشی، ص 251.</ref> و صاحب کتاب بصائرالدرجات).<ref> جامع الروات، ج 1، ص 478.</ref>
+
'''نشانه ریاکاران:'''
  
* 5- محمد بن یحیی العطار القمی.<ref> نجاشی، ص 250 و خلاصه علامه، ص 157.</ref>
+
[[پیامبر اسلام|رسول اکرم]] صلی الله علیه وآله فرمود: «للمُرائی ثلاث علامات یکسل اذا کان وحده و ینشط اذا کان عندالناس و یحب أن یحمد جمیع اموره؛<ref> همان، ص ۴۱.</ref> ریاکار سه نشانه دارد: در تنهایی بی‌علاقه به [[عبادت]] است و در حضور دیگران بانشاط است، و دوست دارد در تمام کارهایش او را ستایش کنند».
  
* 6- احمد بن محمد یحیی.<ref> رجال نجاشی، ص 152.</ref>
+
'''نماز اول وقت:'''
  
* 7- سعد بن عبدالله الاشعری (متوفی به سال 301 یا 299).<ref> رجال نجاشی، ص 127 و جامع الروات، ج 1، ص 471.</ref>
+
[[امام صادق]] علیه‌السلام فرمود: «لَفضل الوقت الاول علی الاخیر خیرٌ للمؤمن من ولده و ماله؛<ref> همان، ص ۵۱.</ref> فضیلت [[نماز اول وقت]] در مقابل آخر وقت، برای مؤمن از فرزند و مال و ثروت بهتر است».
 +
==وفات==
  
* 8- محمد بن عبدالله بن جعفر حمیری (فرزند عبدالله حمیری بود).<ref> جامع الروات، ج 1، ص 471.</ref>
+
زمان رحلت عبدالله حمیری نیز نامعلوم است، ولی از قرائن بدست می‌‌‌آید که زمان وفات ایشان نیمه دوم قرن سوم هجری بوده است. به این دلیل که یکی از شاگردانش [[سعد بن عبدالله اشعری قمی|سعد بن عبدالله اشعری]] بود که در سال ۲۹۹ یا ۳۰۱ هجری درگذشت و [[محمد بن حسن صفار]] نیز که از دیگر شاگردان وی بود، در سال ۲۹۰ هجری رحلت کرد.
  
'''آثار و کتب'''
+
درباره محل دفن عبدالله نیز هر چند به اشاره چیزی در کتاب‌های مربوطه ذکر نشده است، اما به نظر می‌‌‌رسد در [[قم]] از دنیا رفته و همانجا مدفون شده باشد.
 
+
==پانویس==
این محدث عظیم‌الشأن کتاب‌های زیادی تصنیف کرد. مرحوم شیخ در فهرست<ref> فهرست، ص 102.</ref> پانزده کتاب برای ایشان ذکر می‌‌‌کند و می‌‌‌نویسد: له کتب، و منها «کتاب الدلائل»، «کتاب الطلب»، «کتاب التوحید...» و «قرب الاسناد» و نجاشی نیز 26 کتاب برای وی می‌‌‌شمارد.<ref> نجاشی، ص 152.</ref>
 
 
 
البته این کتاب‌ها از بین رفته‌اند و یا تاکنون به دست ما نرسیده‌اند و تنها یک کتاب از این محدث بزرگ به یادگار مانده است و آن کتاب معروف «قرب الاسناد» است که یکی از منابع و مآخذ کتب اربعه شیعه را تشکیل می‌‌‌دهد.
 
 
 
مرحوم صاحب وسائل از این کتاب بسیار نقل روایت می‌‌‌فرماید<ref> [[وسائل الشیعه]]، ج 2، ص 40.</ref> و نیز [[علامه مجلسی]] در مقدمه [[بحارالانوار]] این کتاب را مورد عنایت قرار داده است.<ref> بحارالانوار، ج 1، ص 6.</ref>
 
 
 
این کتاب شریف در زمان حیات آیت الله بروجردی با عنایت و اشراف و مقدمه ایشان چاپ شد. و اخیرا هم به ضمیمه کتاب «جعفریات» به وسیله آقای احمد صادقی اردستانی تصحیح و تنقیح و چاپ شده است.
 
 
 
'''خوشه‌هایی از خرمن حمیری'''
 
 
 
در این بخش روایتی چند از کتاب حمیری را نقل می‌‌‌کنیم و شما را به استفاده بیشتر از مکتب این راوی بزرگ فرامی‌‌‌خوانیم.
 
 
 
'''میزان شناخت مؤمن و منافق'''
 
 
 
جناب حمیری به سند خود از [[امام باقر]] علیه‌السلام نقل می‌‌‌کند «قال عبدالله بن عمر والله ما کنا نعرف المنافقین فی زمان رسول الله صلی الله علیه و آله الا ببغضهم علیا».
 
 
 
عبدالله بن عمر گفت: به خدا قسم ما در زمان رسول کرم صلی الله علیه و آله افراد منافق را نمی‌‌‌شناختیم مگر به وسیله دشمنی که با علی علیه‌السلام داشتند که هر کس دشمن علی علیه‌السلام بود منافق بود.<ref> قرب الاسناد به تحقیق صادق اردستانی، ص 39.</ref>
 
 
 
'''نشانه ریاکاران'''
 
 
 
رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «للمرائی ثلاث علامات یکسل اذا کان وحده و ینشط اذا کان عندالناس و یحب ان یحمد جمیع اموره؛<ref> همان، ص 41.</ref> ریاکار سه نشانه دارد، در تنهایی بی‌علاقه به [[عبادت]] است و در حضور دیگران بانشاط، ریاکار دوست دارد در تمام کارهایش او را ستایش کنند».
 
 
 
'''نماز اول وقت'''
 
 
 
قال الصادق علیه‌السلام: «لفضل الوقت الاول علی الاخیر خیر، للمؤمن من ولده و ماله؛<ref> همان، ص 51.</ref> فضیلت [[نماز اول وقت]] در مقابل آخر وقت، برای مؤمن از فرزند و مال و ثروت بهتر است».
 
 
 
'''خاندان و فرزندان'''
 
 
 
حمیری چهار فرزند به نام‌های محمد، جعفر، حسین و احمد داشت که همه چهار نفر با [[امام هادی]]، [[امام حسن عسکری]] و صاحب الزمان علیهم‌السلام مکاتبه داشتند<ref> رجال نجاشی، ص 251.</ref> کل کان له مکاتبة از کلام نجاشی چنین استفاده می‌‌‌شود که فرزندان عبدالله بن جعفر در شمار بزرگان دانشوران بودند. البته در میان این چهار برادر فقط محمد بن عبدالله بن جعفر توثیق شده است.<ref> همان، ص 251.</ref> گاهی در کتب روایت مانند پدر بزرگوارش با عنوان «حمیری» از او یاد می‌‌‌شود.
 
 
 
'''رحلت'''
 
 
 
هر چند می‌‌‌دانیم تولد عبدالله در اوائل قرن سوم هجری قمری است اما زمان دقیق آن مشخص نیست، با این حال زمان رحلتش نیز نامعلوم است و نمی‌‌‌توان قاطعانه درباره زمان رحلت ایشان ابراز نظر کرد. ولی از قرائن بدست می‌‌‌آید که زمان وفات ایشان اواخر قرن سوم هجری بود. به این دلیل که یکی از شاگردانش سعد بن عبدالله اشعری بود که در سال 299 یا 301 درگذشت.
 
 
 
محمد بن حسن صفار نیز که از دیگر شاگردان وی بود، در سال 290 رحلت کرد. از این رو سن استاد از شاگرد بیشتر است و طبیعتاً زودتر از شاگرد از این دنیا رحلت کرده است. بر این اساس شاید بتوان گفت رحلت عبدالله بین سال‌های 300 تا 305 هـ.ق اتفاق افتاد. روحش شاد و راهش پرروهرو باد.
 
 
 
'''مرقد حمیری'''
 
 
 
درباره رحلت و محل دفن عبدالله هر چند به اشاره چیزی در کتاب‌های مربوطه ذکر نشده است. اما به نظر می‌‌‌رسد در [[قم]] از دنیا رفته، در کنار بی‌بی [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها مدفون شده باشد.
 
 
 
==پانویس ==
 
 
<references />
 
<references />
 +
==منابع==
 +
*"عبدالله بن جعفر حمیری"، ابوالحسن ربانی، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]،‌ شماره ۴.
 +
*[http://www.rasekhoon.net/article/show-23969.aspx "آشنايی با برخی از راويان حديث شيعه"، سایت راسخون].
 +
[[رده:اصحاب امام هادی علیه السلام]]
 +
[[رده:اصحاب امام حسن عسکری علیه السلام]]
 +
[[رده:علمای قرن سوم]]
 +
[[رده:راویان حدیث]]
 +
[[رده:راویان ثقه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۱:۴۹

«عبدالله بن جعفر حِمیَری» از محدثان و راویان شیعه در قرن سوم هجری و از اصحاب امام هادی و امام عسکری علیهماالسلام می‌باشد. او نزد علمای رجال، فردی موثّق و مورد اعتماد معرفی شده است. حمیری کتاب‌های زیادی تصنیف کرد که معروفترین آنها «قرب الإسناد» است.

نام کامل عبدالله بن جعفر حمیری قمی
وفات قرن سوم هجری
مدفن قم

Line.png

اساتید

ابراهیم بن مهزیار اهوازی، احمد بن خالد برقی، ابراهیم بن هاشم قمی، احمد بن محمد بن عیسی اشعری،...

شاگردان

علی بن الحسین بابویه، محمد بن الحسن بن الولید، محمد بن الحسن الصفار،...

آثار

قرب الإسناد، کتاب الدلائل، کتاب الطلب، کتاب التوحید،...

ولادت و خاندان

از قراین این گونه استفاده می‌‌‌گردد که عبدالله در اوائل در اوائل قرن سوم هجری به دنیا آمده است. از جمله این قراین سال وفات مشایخ اوست. یکی از این مشایخ، محمد بن الحسین ابی الخطاب است که در سال ۲۶۲ هـ.ق از دنیا رفت.[۱] بنابراین می‌‌‌توان گفت که زمان تولد حمیری بین سال‌ها ۲۲۰ تا ۲۴۰ هجری است.

لازم به ذکر است که «حمیری» منسوب به حمیر است و حمیر نام محلی در غرب صنعا (مرکز یمن) و نیز نام پدر قبیله‌ای است.[۲] در مجمع البحرین[۳] می‌‌‌خوانیم «قبیلة فی الیمن کان منهم الملوک فی الزمن القدیم»، نام قبیله‌ای در یمن است که در قرن‌های گذشته پادشاهانی از آن ظهور کرده‌اند. بنابراین اجداد عبدالله بن جعفر حمیری از اهل یمن بوده‌اند. البته به عبدالله به این دلیل که برخاسته از قم بود، لقب «قمی» نیز داده بودند[۴] و مشهورترین کنیه‌اش را «ابوالعباس» دانسته‌اند.[۵]

حمیری چهار فرزند به نام‌های محمد، جعفر، حسین و احمد داشت که همه چهار نفر با امام هادی، امام حسن عسکری و امام زمان علیهم‌السلام مکاتبه داشتند: «کل کان له مکاتبة»؛[۶] از کلام نجاشی چنین استفاده می‌‌‌شود که فرزندان عبدالله بن جعفر در شمار عالمان بودند. البته در میان این چهار برادر فقط محمد بن عبدالله بن جعفر توثیق شده است[۷] و گاهی در کتب روایی مانند پدر بزرگوارش با عنوان «حمیری» از او یاد می‌‌‌شود.

حمیری، صحابی معصومین

عبدالله حمیری این افتخار بزرگ را داشت که در جرگه یاران امام هادی و امام حسن عسکری علیهماالسلام وارد شود. در بعضی از اخبار می‌‌‌خوانیم عبدالله به خدمت امام هادی علیه‌السلام نامه نوشت و از حضرت با عنوان «الرجل» نام برد.[۸] البته در موارد زیادی نیز با عنوان «ابی محمد»[۹] نامه می‌‌‌نوشت و به خدمت امام حسن عسکری علیه‌السلام می‌‌‌فرستاد.

شیخ طوسی در «رجال» خود، ایشان را از اصحاب حضرت هادی و امام عسکری علیهماالسلام می‌‌‌داند.[۱۰] همچنین همه عالمانی که در علم رجال تألیف دارند، این نکته را تأیید کرده‌اند.

حمیری از منظر عالمان

اولین بار از حمیری در رجال کشی (یکی از بزرگترین منابع شناخت بزرگان و اصحاب ائمه اطهار) یاد شده است. در این کتاب می‌‌‌خوانیم: «قال نصر بن الصباح ابوالعباس الحمیری عبدالله بن جعفر کان استاد ابی الحسن...» (از قول استاد خود نقل می‌‌‌کند که حمیری استاد ابوالحسن است)[۱۱] و ظاهرا مراد از «ابوالحسن» در این جا پدر بزرگوار شیخ صدوق به نام علی بن الحسین بن بابویه است که یکی از شاگردان راویان «حمیری» بود.

شیخ طوسی (۳۸۵-۴۶۰ هـ.ق) می‌‌‌نویسد: «عبدالله بن جعفر حمیری قمی ‌‌‌مکنّی به ابوالعباس و شخص ثقه و مورد اطمینانی است».[۱۲]

نجاشی درباره این محدث و فقیه شیعه می‌گوید: عبدالله بن جعفر حمیری، بزرگِ علمای قم و شخصیت برجسته آن‌ها بود در حدود سال ۲۹۰ قمری از قم به شهر کوفه رفت و بزرگان و علمای کوفه در پای منبر حدیث حمیری جمع می‌‌‌شدند و از او اخبار و روایات ائمه را زیاد می‌شنیدند، در حالی که کوفه خود از مرکز اصلی معارف احادیث اهل بیت بود. او کتاب‌های زیادی تصنیف کرد.[۱۳]

مشایخ و استادان

عبدالله حمیری در طول عمر خود از مکتب بزرگانی استفاده کرد و از آن‌ها روایت نقل نمود. این اساتید عبارتند از:

  • ۲- حسین بن مالک (شیخ در رجال او را ثقه از اصحاب امام هادی علیه‌السلام می‌‌‌داند).[۱۵]
  • ۳- محمد بن جزک (از یاران امام هادی علیه‌السلام و مورد وثوق است).[۱۶]
  • ۴- حسن بن علی بن کیان.[۱۷]
  • ۵- ایوب بن نوح.[۱۸]
  • ۷- هارون بن مسلم.[۲۰]
  • ۱۰- محمد بن الحسین ابی الخطاب.[۲۳]
  • ۱۲- محمد بن عیسی یقطینی.[۲۵]

شاگردان و راویان

جمعی از افراد برجسته نیز از محضر عبدالله حمیری کسب علم و معرفت کرده‌اند که شمار آن‌ها تقریبا به ۱۲ نفر می‌‌‌رسد، از جمله:

  • ۳- محمد بن موسی بن متوکل (از مشایخ صدوق است).[۲۸]
  • ۶- احمد بن محمد یحیی.[۳۲]

آثار و تألیفات

این محدث عظیم‌الشأن کتاب‌های زیادی تصنیف کرد. مرحوم شیخ طوسی در «الفهرست»[۳۵] پانزده کتاب برای ایشان ذکر می‌‌‌کند و می‌‌‌نویسد: له کتب، و منها «کتاب الدلائل»، «کتاب الطلب»، «کتاب التوحید...» و «قرب الإسناد»؛ و نجاشی نیز ۲۶ کتاب برای وی می‌‌‌شمارد.[۳۶]

البته این کتاب‌ها از بین رفته‌اند و یا تاکنون به دست ما نرسیده‌اند و تنها یک کتاب از این محدث بزرگ به یادگار مانده است و آن کتاب معروف «قرب الإسناد» است که یکی از منابع و مآخذ کتب اربعه شیعه را تشکیل می‌‌‌دهد. شیخ حر عاملی در «وسائل الشیعه» از این کتاب بسیار نقل روایت می‌‌‌فرماید[۳۷] و نیز علامه مجلسی در مقدمه «بحارالانوار» این کتاب را مورد عنایت قرار داده است.[۳۸]

نمونه‌ای از روایات

میزان شناخت مؤمن و منافق:

حمیری به سند خود از امام باقر علیه‌السلام نقل می‌‌‌کند: «قال عبدالله بن عمر والله ما کنا نعرف المنافقین فی زمان رسول الله صلی الله علیه وآله الا ببُغضهم علیاً». عبدالله بن عمر گفت: به خدا قسم ما در زمان رسول کرم صلی الله علیه و آله افراد منافق را نمی‌‌‌شناختیم مگر به وسیله دشمنی که با علی علیه‌السلام داشتند (که هر کس دشمن حضرت علی علیه‌السلام بود منافق بود).[۳۹]

نشانه ریاکاران:

رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: «للمُرائی ثلاث علامات یکسل اذا کان وحده و ینشط اذا کان عندالناس و یحب أن یحمد جمیع اموره؛[۴۰] ریاکار سه نشانه دارد: در تنهایی بی‌علاقه به عبادت است و در حضور دیگران بانشاط است، و دوست دارد در تمام کارهایش او را ستایش کنند».

نماز اول وقت:

امام صادق علیه‌السلام فرمود: «لَفضل الوقت الاول علی الاخیر خیرٌ للمؤمن من ولده و ماله؛[۴۱] فضیلت نماز اول وقت در مقابل آخر وقت، برای مؤمن از فرزند و مال و ثروت بهتر است».

وفات

زمان رحلت عبدالله حمیری نیز نامعلوم است، ولی از قرائن بدست می‌‌‌آید که زمان وفات ایشان نیمه دوم قرن سوم هجری بوده است. به این دلیل که یکی از شاگردانش سعد بن عبدالله اشعری بود که در سال ۲۹۹ یا ۳۰۱ هجری درگذشت و محمد بن حسن صفار نیز که از دیگر شاگردان وی بود، در سال ۲۹۰ هجری رحلت کرد.

درباره محل دفن عبدالله نیز هر چند به اشاره چیزی در کتاب‌های مربوطه ذکر نشده است، اما به نظر می‌‌‌رسد در قم از دنیا رفته و همانجا مدفون شده باشد.

پانویس

  1. همان، ص ۲۳۶.
  2. قاموس اللغه، ج ۲، ص ۱۴.
  3. مجمع البحرین، ماده حَمَرَ.
  4. رجال نجاشی، ص ۱۵۲؛ فهرست شیخ طوسی، ص ۱۰۲.
  5. همان.
  6. رجال نجاشی، ص ۲۵۱.
  7. همان، ص ۲۵۱.
  8. «الرجل» اصطلاح محدثین شیعه به امام هادی علیه‌السلام اطلاق می‌‌‌شود.
  9. رجال محقق اردبیلی، ج ۱، ص ۴۷۹.
  10. رجال شیخ طوسی، ص ۴۳۲.
  11. رجال کشی، ج ۲، ص ۸۶۴.
  12. فهرست شیخ طوسی، ص ۱۰۲.
  13. رجال نجاشی، ص ۱۵۲.
  14. تنقیح المقال، مامقانی، ج ۱، ص ۱۳۶؛ جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۹.
  15. رجال شیخ طوسی، ص ۴۱۳.
  16. همان، ص ۴۲۳.
  17. جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۹؛ تنقیح المقال، ج ۱، ص ۳۰۰.
  18. تنقیح المقال، ج ۱، ص ۱۶۰.
  19. امالی صدوق، مجلس ۱۰، ص ۴۱.
  20. همان، ۳۶، ص ۱۱۶.
  21. همان، ۳۷، ص ۱۷۱.
  22. همان، ۳۸، ص ۱۷۸.
  23. همان، ۳۹، ص ۱۸۱.
  24. همان، ۴۸، ص ۲۳۸.
  25. امالی صدوق، مجلس ۴۸، ص ۲۳۸.
  26. شرح مشیخه، ج ۴، ص ۱۲۲.
  27. همان.
  28. همان.
  29. رجال نجاشی، ص ۲۵۱.
  30. جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۸.
  31. رجال نجاشی، ص ۲۵۰؛ خلاصة الاقوال، علامه حلی، ص ۱۵۷.
  32. رجال نجاشی، ص ۱۵۲.
  33. رجال نجاشی، ص ۱۲۷؛ جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۱.
  34. جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۱.
  35. فهرست، ص ۱۰۲.
  36. نجاشی، ص ۱۵۲.
  37. وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۴۰.
  38. بحارالانوار، ج ۱، ص ۶.
  39. قرب الاسناد، به تحقیق صادق اردستانی، ص ۳۹.
  40. همان، ص ۴۱.
  41. همان، ص ۵۱.

منابع

مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه