عبدالله بن جعفر حمیری: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
أبوالعبّاس عبدالله بن جعفر حمیری از بزرگان علمای [[قم]] و از چهره های درخشان [[شیعه]] است. او از یاران و اصحاب [[امام هادی علیه السلام|امام هادی]] و [[امام حسن عسکری علیه السلام|امام عسکری]] علیهماالسلام می باشد.<ref> آشنایی با برخی از راویان حدیث شیعه، سایت راسخون، به نقل از حدیث نت. </ref>
+
'''«عبدالله بن جعفر حِمیَری»''' از [[محدثان]] و راویان [[شیعه]] در قرن سوم هجری و از اصحاب [[امام هادی علیه السلام|امام هادی]] و [[امام حسن عسکری علیه السلام|امام عسکری]] علیهماالسلام می‌باشد. او نزد علمای [[رجال]]، فردی موثّق و مورد اعتماد معرفی شده است. حمیری کتاب‌های زیادی تصنیف کرد که معروفترین آنها «[[قرب الإسناد (کتاب)|قرب الإسناد]]» است.
 
+
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = عبدالله بن جعفر حمیری قمی
 +
||تصویر=
 +
||زادروز =
 +
|زادگاه = 
 +
|وفات =  قرن سوم هجری
 +
|مدفن =  [[قم]]
 +
|اساتید =  [[ابراهیم بن مهزیار اهوازی]]، [[احمد بن محمد بن خالد برقى|احمد بن خالد برقی]]، [[ابراهیم بن هاشم قمی]]، [[احمد بن محمد بن عیسی اشعری]]،...
 +
|شاگردان =  [[علی بن حسین بن بابویه قمی|علی بن الحسین بابویه]]، [[محمد بن حسن بن ولید|محمد بن الحسن بن الولید]]، [[محمد بن حسن صفار|محمد بن الحسن الصفار]]،...
 +
|آثار = [[قرب الإسناد (کتاب)|قرب الإسناد]]، کتاب الدلائل، کتاب الطلب، کتاب التوحید،...
 +
}}
 
==ولادت و خاندان==
 
==ولادت و خاندان==
  
از قراین این گونه استفاده می‌‌‌گردد که عبدالله در اوائل در اوائل قرن سوم هجری به دنیا آمده. از جمله این قراین سال وفات [[مشایخ]] اوست، یکی از این مشایخ محمد بن الحسین ابی الخطاب است که در سال ۲۶۲ هـ.ق از دنیا رفت.<ref> همان، ص ۲۳۶.</ref> بنابراین می‌‌‌توان گفت که زمان تولد حمیری بین سال‌ها ۲۲۰ تا ۲۴۰ است.
+
از قراین این گونه استفاده می‌‌‌گردد که عبدالله در اوائل در اوائل قرن سوم هجری به دنیا آمده است. از جمله این قراین سال وفات [[مشایخ]] اوست. یکی از این مشایخ، محمد بن الحسین ابی الخطاب است که در سال ۲۶۲ هـ.ق از دنیا رفت.<ref> همان، ص ۲۳۶.</ref> بنابراین می‌‌‌توان گفت که زمان تولد حمیری بین سال‌ها ۲۲۰ تا ۲۴۰ هجری است.
  
لازم به ذکر است که «حمیری» منسوب به حمیر است و حمیر آن گونه که در کتب لغت ذکر شده، نام محلی در غرب صنعا (مرکز [[یمن]]) و نیز نام پدر قبیله‌ای است.<ref> قاموس اللغه، ج ۲، ص ۱۴.</ref> در [[مجمع البحرین (کتاب)|مجمع البحرین]]<ref> مجمع البحرین، ماده حَمَرَ.</ref> می‌‌‌خوانیم «قبیله فی الیمن کان منهم الملوک فی الزمن القدیم»، نام قبیله‌ای در یمن است که در قرن‌های گذشته پادشاهانی از آن ظهور کرده‌اند. بنابراین اجداد عبدالله بن جعفر حمیری از اهل یمن بوده‌اند. البته به عبدالله به این دلیل که برخاسته از قم بود، لقب «قمی» نیز داده بودند<ref> رجال نجاشی، ص ۱۵۲ و فهرست شیخ، ص ۱۰۲.</ref> و مشهورترین [[کنیه|کنیه‌اش]] را «ابوالعباس» دانسته‌اند.<ref> همان، ص ۱۵۲ و فهرست شیخ، ص ۱۰۲.</ref>
+
لازم به ذکر است که «حمیری» منسوب به حمیر است و حمیر نام محلی در غرب صنعا (مرکز [[یمن]]) و نیز نام پدر قبیله‌ای است.<ref> قاموس اللغه، ج ۲، ص ۱۴.</ref> در [[مجمع البحرین (کتاب)|مجمع البحرین]]<ref> مجمع البحرین، ماده حَمَرَ.</ref> می‌‌‌خوانیم «قبیلة فی الیمن کان منهم الملوک فی الزمن القدیم»، نام قبیله‌ای در یمن است که در قرن‌های گذشته پادشاهانی از آن ظهور کرده‌اند. بنابراین اجداد عبدالله بن جعفر حمیری از اهل یمن بوده‌اند. البته به عبدالله به این دلیل که برخاسته از [[قم]] بود، لقب «قمی» نیز داده بودند<ref> رجال نجاشی، ص ۱۵۲؛ فهرست شیخ طوسی، ص ۱۰۲.</ref> و مشهورترین [[کنیه|کنیه‌اش]] را «ابوالعباس» دانسته‌اند.<ref> همان.</ref>
  
حمیری چهار فرزند به نام‌های محمد، جعفر، حسین و احمد داشت که همه چهار نفر با [[امام هادی]]، [[امام حسن عسکری]] و [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|صاحب الزمان]] علیهم‌السلام مکاتبه داشتند<ref> رجال نجاشی، ص ۲۵۱.</ref> «کل کان له مکاتبة»؛ از کلام [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] چنین استفاده می‌‌‌شود که فرزندان عبدالله بن جعفر در شمار بزرگان دانشوران بودند. البته در میان این چهار برادر فقط [[محمد بن عبدالله بن جعفر حمیری قمی|محمد بن عبدالله بن جعفر]] توثیق شده است.<ref> همان، ص ۲۵۱.</ref> گاهی در کتب روایت مانند پدر بزرگوارش با عنوان «حمیری» از او یاد می‌‌‌شود.
+
حمیری چهار فرزند به نام‌های محمد، جعفر، حسین و احمد داشت که همه چهار نفر با [[امام هادی]]، [[امام حسن عسکری]] و [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|امام زمان]] علیهم‌السلام مکاتبه داشتند: «کل کان له مکاتبة»؛<ref> رجال نجاشی، ص ۲۵۱.</ref> از کلام [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] چنین استفاده می‌‌‌شود که فرزندان عبدالله بن جعفر در شمار عالمان بودند. البته در میان این چهار برادر فقط [[محمد بن عبدالله بن جعفر حمیری قمی|محمد بن عبدالله بن جعفر]] توثیق شده است<ref> همان، ص ۲۵۱.</ref> و گاهی در کتب روایی مانند پدر بزرگوارش با عنوان «حمیری» از او یاد می‌‌‌شود.
==حمیری صحابی معصومین علیهم‌السلام==
+
==حمیری، صحابی معصومین ==
  
عبدالله حمیری این افتخار بزرگ را داشت که در جرگه یاران [[امام هادی]] و [[امام حسن عسکری]] علیهماالسلام وارد شود. در بعضی از اخبار می‌‌‌خوانیم عبدالله به خدمت امام هادی علیه‌السلام نامه نوشت و از حضرت با عنوان الرجل نام برد.<ref> الرجل اصطلاح محدثین شیعه به امام هادی علیه‌السلام اطلاق می‌‌‌شود.</ref> البته در موارد زیادی نیز با عنوان ابی محمد<ref> رجال محقق اردبیلی، ج ۱، ص ۴۷۹.</ref> نامه می‌‌‌نوشت و به خدمت امام حسن عسکری علیه‌السلام می‌‌‌فرستاد.  
+
عبدالله حمیری این افتخار بزرگ را داشت که در جرگه یاران [[امام هادی]] و [[امام حسن عسکری]] علیهماالسلام وارد شود. در بعضی از اخبار می‌‌‌خوانیم عبدالله به خدمت امام هادی علیه‌السلام نامه نوشت و از حضرت با عنوان «الرجل» نام برد.<ref> «الرجل» اصطلاح محدثین شیعه به امام هادی علیه‌السلام اطلاق می‌‌‌شود.</ref> البته در موارد زیادی نیز با عنوان «ابی محمد»<ref> رجال محقق اردبیلی، ج ۱، ص ۴۷۹.</ref> نامه می‌‌‌نوشت و به خدمت امام حسن عسکری علیه‌السلام می‌‌‌فرستاد.  
  
[[شیخ طوسی|شیخ]] در رجال<ref> رجال شیخ طوسی، ص ۴۱۹.</ref> ایشان را از اصحاب حضرت هادی و امام عسکری علیهماالسلام می‌‌‌داند<ref> همان، ص ۴۳۲.</ref> همچنین همه عالمانی که در [[علم رجال]] تألیف دارند، این نکته را تأیید کرده‌اند.
+
[[شیخ طوسی|شیخ طوسی]] در «[[رجال شیخ طوسی (کتاب)|رجال]]» خود، ایشان را از اصحاب حضرت هادی و امام عسکری علیهماالسلام می‌‌‌داند.<ref> رجال شیخ طوسی، ص ۴۳۲.</ref> همچنین همه عالمانی که در [[علم رجال]] تألیف دارند، این نکته را تأیید کرده‌اند.
 
==حمیری از منظر عالمان==
 
==حمیری از منظر عالمان==
  
 
اولین بار از حمیری در [[رجال کشی (کتاب)|رجال کشی]] (یکی از بزرگترین منابع شناخت بزرگان و اصحاب [[ائمه اطهار]]) یاد شده است. در این کتاب می‌‌‌خوانیم: «قال نصر بن الصباح ابوالعباس الحمیری عبدالله بن جعفر کان استاد ابی الحسن...» (از قول استاد خود نقل می‌‌‌کند که حمیری استاد ابوالحسن است)<ref> رجال کشی، ج ۲، ص ۸۶۴.</ref> و ظاهرا مراد از «ابوالحسن» در این جا پدر بزرگوار [[شیخ صدوق]] به نام [[علی بن حسین بن بابویه قمی|علی بن الحسین بن بابویه]] است که یکی از شاگردان راویان «حمیری» بود.
 
اولین بار از حمیری در [[رجال کشی (کتاب)|رجال کشی]] (یکی از بزرگترین منابع شناخت بزرگان و اصحاب [[ائمه اطهار]]) یاد شده است. در این کتاب می‌‌‌خوانیم: «قال نصر بن الصباح ابوالعباس الحمیری عبدالله بن جعفر کان استاد ابی الحسن...» (از قول استاد خود نقل می‌‌‌کند که حمیری استاد ابوالحسن است)<ref> رجال کشی، ج ۲، ص ۸۶۴.</ref> و ظاهرا مراد از «ابوالحسن» در این جا پدر بزرگوار [[شیخ صدوق]] به نام [[علی بن حسین بن بابویه قمی|علی بن الحسین بن بابویه]] است که یکی از شاگردان راویان «حمیری» بود.
  
[[شیخ طوسی]] (۳۸۵-۴۶۰ هـ.ق) می‌‌‌نویسد: «عبدالله بن جعفر حمیری قمی ‌‌‌مکنی به ابوالعباس و شخص ثقه و مورد اطمینانی است»<ref> فهرست شیخ، ص ۱۰۲.</ref> و [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] درباره ایشان معتقد است<ref> رجال نجاشی، ص ۱۵۲.</ref> که عبدالله بن جعفر حمیری بزرگِ علمای قم و شخصیت برجسته آن‌ها که در سال ۲۹۰ و اندی از [[قم]] به شهر [[کوفه]] رفتند و بزرگان و علمای کوفه از حمیری اخبار و روایات [[ائمه اطهار|ائمه]] را زیاد شنیدید و کتاب‌های زیادی تصنیف کردند.
+
[[شیخ طوسی]] (۳۸۵-۴۶۰ هـ.ق) می‌‌‌نویسد: «عبدالله بن جعفر حمیری قمی ‌‌‌مکنّی به ابوالعباس و شخص ثقه و مورد اطمینانی است».<ref> فهرست شیخ طوسی، ص ۱۰۲.</ref>
  
نجاشی تعبیرهایی درباره این استاد رجال راوی شناس بزرگ می‌‌‌آورد که بسیار جالب توجه است. وی از عظمت و جلالت [[محدث]] و فقیه [[شیعه]] سخن این گونه می‌گوید: «جناب حمیری در قم و بلکه در جهان شیعه، معروف و مشهور بود. وقتی به کوفه می‌‌‌رفت، اعاظم در پای منبر حدیث او جمع می‌‌‌شدند در حالی که کوفه خود از مرکز اصلی معارف احادیث [[اهل البیت|اهل بیت]] عصمت و طهارت بود، جالب این که تعریف و تمجیدهایی که توسط علمای [[علم رجال|رجال]] درباره شخصیت عبدالله صورت گرفته، همانند عبارتی است که در حق [[شیخ صدوق]] ذکر شده است. عبارت مرحوم نجاشی چنین است: محمد بن علی بن الحسین بن بابویه سکن شهر ری، شیخ، فقیه و چهره برجسته شیعه در ناحیه [[خراسان]] در سال ۳۵۵ هـ.ق وارد [[بغداد]] شد. بزرگان طایفه و شخصیت‌های فقه و فقاهت و درایت از او روایت شنیدند در حالی که صدوق هنوز «جوان» بود.<ref> همان، ص ۲۷۶.</ref> اما [[علامه حلی]] در کتاب «[[خلاصة الاقوال (کتاب)|خلاصه]]» خویش همین عبارت‌ها را در شأن عبدالله بن جعفر حمیری ذکر کرده است.
+
[[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] درباره این [[محدث]] و [[فقیه]] [[شیعه]] می‌گوید: عبدالله بن جعفر حمیری، بزرگِ علمای [[قم]] و شخصیت برجسته آن‌ها بود در حدود سال ۲۹۰ قمری از [[قم]] به شهر [[کوفه]] رفت و بزرگان و علمای کوفه در پای منبر [[حدیث]] حمیری جمع می‌‌‌شدند و از او اخبار و روایات [[ائمه اطهار|ائمه]] را زیاد می‌شنیدند، در حالی که کوفه خود از مرکز اصلی معارف احادیث [[اهل البیت|اهل بیت]] بود. او کتاب‌های زیادی تصنیف کرد.<ref> رجال نجاشی، ص ۱۵۲.</ref>
==اساتید==
 
  
عبدالله حمیری در طول عمر خود از مکتب بزرگانی استفاده کرد و از آن‌ها [[روایت]] نقل نمود. این اساتید عبارتند از:
+
==مشایخ و استادان==
  
*۱- [[ابراهیم بن مهزیار اهوازی]]، برادر جناب [[علی بن مهزیار اهوازی|علی بن مهزیار]]، که از بزرگانِ یاران امامان علیهم‌السلام بود.<ref> تنقیح المقال، مماقانی، ج ۱، ص ۱۳۶ و جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۹.</ref>
+
عبدالله حمیری در طول عمر خود از مکتب بزرگانی استفاده کرد و از آن‌ها [[حدیث|روایت]] نقل نمود. این اساتید عبارتند از:
  
*۲- حسین بن مالک (شیخ در رجال او را ثقه از اصحاب امام هادی علیه‌السلام می‌‌‌داند).<ref> رجال شیخ، ص ۴۱۳.</ref>
+
*۱- [[ابراهیم بن مهزیار اهوازی]]، برادر جناب [[علی بن مهزیار اهوازی|علی بن مهزیار]]، که از بزرگان یاران [[ائمه اطهار|امامان]] علیهم‌السلام بود.<ref> تنقیح المقال، مامقانی، ج ۱، ص ۱۳۶؛ جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۹.</ref>
 +
 
 +
*۲- حسین بن مالک (شیخ در رجال او را ثقه از اصحاب امام هادی علیه‌السلام می‌‌‌داند).<ref> رجال شیخ طوسی، ص ۴۱۳.</ref>
  
 
*۳- محمد بن جزک (از یاران امام هادی علیه‌السلام و مورد وثوق است).<ref> همان، ص ۴۲۳.</ref>
 
*۳- محمد بن جزک (از یاران امام هادی علیه‌السلام و مورد وثوق است).<ref> همان، ص ۴۲۳.</ref>
  
*۴- حسن بن علی بن کیان.<ref> جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۹ و تنقیح المقال، ج ۱، ص ۳۰۰.</ref>
+
*۴- حسن بن علی بن کیان.<ref> جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۹؛ تنقیح المقال، ج ۱، ص ۳۰۰.</ref>
  
 
*۵- ایوب بن نوح.<ref> تنقیح المقال، ج ۱، ص ۱۶۰.</ref>
 
*۵- ایوب بن نوح.<ref> تنقیح المقال، ج ۱، ص ۱۶۰.</ref>
سطر ۳۸: سطر ۴۹:
 
*۷- هارون بن مسلم.<ref> همان، ۳۶، ص ۱۱۶.</ref>
 
*۷- هارون بن مسلم.<ref> همان، ۳۶، ص ۱۱۶.</ref>
  
*۸- ابراهیم بن هاشم قمی.<ref> همان، ۳۷، ص ۱۷۱.</ref>
+
*۸- [[ابراهیم بن هاشم قمی]].<ref> همان، ۳۷، ص ۱۷۱.</ref>
  
 
*۹- [[احمد بن محمد بن عیسی اشعری|احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی]].<ref> همان، ۳۸، ص ۱۷۸.</ref>
 
*۹- [[احمد بن محمد بن عیسی اشعری|احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی]].<ref> همان، ۳۸، ص ۱۷۸.</ref>
سطر ۴۶: سطر ۵۷:
 
*۱۱- [[محمد بن عبدالجبار قمى|محمد بن عبدالجبار القمی]].<ref> همان، ۴۸، ص ۲۳۸.</ref>
 
*۱۱- [[محمد بن عبدالجبار قمى|محمد بن عبدالجبار القمی]].<ref> همان، ۴۸، ص ۲۳۸.</ref>
  
*۱۲- محمد بن عیسی یقطینی.<ref> ءم ءل ی ص دوق، م جل س ۴۸، ص ۲۳۸.</ref>
+
*۱۲- محمد بن عیسی یقطینی.<ref> امالی صدوق، مجلس ۴۸، ص ۲۳۸.</ref>
  
==شاگردان==
+
==شاگردان و راویان==
  
جمعی از افراد برجسته از محضر عبدالله کسب فیض و معرفت کرده‌اند که شمار آن‌ها تقریبا به ۱۲ نفر می‌‌‌رسد از جمله:
+
جمعی از افراد برجسته نیز از محضر عبدالله حمیری کسب علم و معرفت کرده‌اند که شمار آن‌ها تقریبا به ۱۲ نفر می‌‌‌رسد، از جمله:
  
 
*۱- [[علی بن حسین بن بابویه قمی|علی بن الحسین بابویه]]؛<ref> شرح مشیخه، ج ۴، ص ۱۲۲.</ref>
 
*۱- [[علی بن حسین بن بابویه قمی|علی بن الحسین بابویه]]؛<ref> شرح مشیخه، ج ۴، ص ۱۲۲.</ref>
  
*۲- [[محمد بن حسن بن ولید|محمد بن الحسن بن الولید]] (از مشایخ مرحوم [[شیخ صدوق|صدوق]] است).<ref> همان.</ref>
+
*۲- [[محمد بن حسن بن ولید|محمد بن الحسن بن الولید]] (از مشایخ [[شیخ صدوق]] است).<ref> همان.</ref>
  
*۳- محمد بن موسی بن متوکل (از شایخ صدوق است).<ref> همان.</ref>
+
*۳- محمد بن موسی بن متوکل (از مشایخ صدوق است).<ref> همان.</ref>
  
*۴- [[محمد بن حسن صفار|محمد بن الحسن الصفار]] (متوفی سال ۲۹۰ <ref> نجاشی، ص ۲۵۱.</ref> و صاحب کتاب بصائرالدرجات).<ref> جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۸.</ref>
+
*۴- [[محمد بن حسن صفار|محمد بن الحسن الصفار]] (متوفی سال ۲۹۰ <ref> رجال نجاشی، ص ۲۵۱.</ref> و صاحب کتاب [[بصائرالدرجات]]).<ref> جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۸.</ref>
  
*۵- [[محمد بن یحیی عطار قمی|محمد بن یحیی العطار القمی]].<ref> نجاشی، ص ۲۵۰ و خلاصه علامه، ص ۱۵۷.</ref>
+
*۵- [[محمد بن یحیی عطار قمی|محمد بن یحیی العطار القمی]].<ref> رجال نجاشی، ص ۲۵۰؛ خلاصة الاقوال، علامه حلی، ص ۱۵۷.</ref>
  
 
*۶- احمد بن محمد یحیی.<ref> رجال نجاشی، ص ۱۵۲.</ref>
 
*۶- احمد بن محمد یحیی.<ref> رجال نجاشی، ص ۱۵۲.</ref>
  
*۷- سعد بن عبدالله الاشعری (متوفی به سال ۳۰۱ یا ۲۹۹).<ref> رجال نجاشی، ص ۱۲۷ و جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۱.</ref>
+
*۷- [[سعد بن عبدالله اشعری قمی]] (متوفی به سال ۳۰۱ یا ۲۹۹).<ref> رجال نجاشی، ص ۱۲۷؛ جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۱.</ref>
 
 
*۸- محمد بن عبدالله بن جعفر حمیری (فرزند عبدالله حمیری بود).<ref> جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۱.</ref>
 
 
 
==آثار و کتب==
 
  
این [[محدث]] عظیم‌الشأن کتاب‌های زیادی تصنیف کرد. مرحوم شیخ در [[فهرست شیخ طوسی (کتاب)|فهرست]]<ref> فهرست، ص ۱۰۲.</ref> پانزده کتاب برای ایشان ذکر می‌‌‌کند و می‌‌‌نویسد: له کتب، و منها «کتاب الدلائل»، «کتاب الطلب»، «کتاب التوحید...» و «[[قرب الاسناد]]» و [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] نیز ۲۶ کتاب برای وی می‌‌‌شمارد.<ref> نجاشی، ص ۱۵۲.</ref>
+
*۸- [[محمد بن عبدالله حمیری قمی|محمد بن عبدالله بن جعفر حمیری]] (فرزند عبدالله حمیری).<ref> جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۱.</ref>
  
البته این کتاب‌ها از بین رفته‌اند و یا تاکنون به دست ما نرسیده‌اند و تنها یک کتاب از این محدث بزرگ به یادگار مانده است و آن کتاب معروف «قرب الاسناد» است که یکی از منابع و مآخذ کتب اربعه شیعه را تشکیل می‌‌‌دهد.
+
==آثار و تألیفات==
  
مرحوم صاحب [[وسائل الشیعه (کتاب)|وسائل]] از این کتاب بسیار نقل روایت می‌‌‌فرماید<ref> وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۴۰.</ref> و نیز [[علامه مجلسی]] در مقدمه [[بحارالانوار]] این کتاب را مورد عنایت قرار داده است.<ref> بحارالانوار، ج ۱، ص ۶.</ref>
+
این [[محدث]] عظیم‌الشأن کتاب‌های زیادی تصنیف کرد. مرحوم [[شیخ طوسی]] در «[[فهرست شیخ طوسی (کتاب)|الفهرست]]»<ref> فهرست، ص ۱۰۲.</ref> پانزده کتاب برای ایشان ذکر می‌‌‌کند و می‌‌‌نویسد: له کتب، و منها «کتاب الدلائل»، «کتاب الطلب»، «کتاب التوحید...» و «[[قرب الإسناد (کتاب)|قرب الإسناد]]»؛ و [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] نیز ۲۶ کتاب برای وی می‌‌‌شمارد.<ref> نجاشی، ص ۱۵۲.</ref>
  
این کتاب شریف در زمان حیات آیت الله [[آیت الله بروجردی|بروجردی]] با عنایت و اشراف و مقدمه ایشان چاپ شد. و اخیرا هم به ضمیمه کتاب «[[الجعفریات (کتاب)|جعفریات]]» به وسیله آقای احمد صادقی اردستانی تصحیح و تنقیح و چاپ شده است.
+
البته این کتاب‌ها از بین رفته‌اند و یا تاکنون به دست ما نرسیده‌اند و تنها یک کتاب از این محدث بزرگ به یادگار مانده است و آن کتاب معروف «قرب الإسناد» است که یکی از منابع و مآخذ [[کتب اربعه]] شیعه را تشکیل می‌‌‌دهد. [[شیخ حر عاملی]] در «[[وسائل الشیعه (کتاب)|وسائل الشیعه]]» از این کتاب بسیار نقل روایت می‌‌‌فرماید<ref> وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۴۰.</ref> و نیز [[علامه مجلسی]] در مقدمه «[[بحارالانوار]]» این کتاب را مورد عنایت قرار داده است.<ref> بحارالانوار، ج ۱، ص ۶.</ref>
==چند نمونه از روایات حمیری==
+
==نمونه‌ای از روایات==
 
 
در این بخش روایاتی چند از کتاب حمیری را نقل می‌‌‌کنیم و شما را به استفاده بیشتر از مکتب این راوی بزرگ فرامی‌‌‌خوانیم.
 
  
 
'''میزان شناخت مؤمن و منافق:'''
 
'''میزان شناخت مؤمن و منافق:'''
  
جناب حمیری به سند خود از [[امام باقر]] علیه‌السلام نقل می‌‌‌کند: «قال عبدالله بن عمر والله ما کنا نعرف المنافقین فی زمان رسول الله صلی الله علیه و آله الا ببغضهم علیا». [[عبدالله بن عمر]] گفت: به خدا قسم ما در زمان رسول کرم صلی الله علیه و آله افراد [[نفاق|منافق]] را نمی‌‌‌شناختیم مگر به وسیله دشمنی که با [[امام علی علیه السلام|علی]] علیه‌السلام داشتند (که هر کس دشمن علی علیه‌السلام بود منافق بود).<ref> قرب الاسناد به تحقیق صادق اردستانی، ص ۳۹.</ref>
+
حمیری به [[سند حدیث|سند]] خود از [[امام باقر]] علیه‌السلام نقل می‌‌‌کند: «قال عبدالله بن عمر والله ما کنا نعرف المنافقین فی زمان رسول الله صلی الله علیه وآله الا ببُغضهم علیاً». [[عبدالله بن عمر]] گفت: به خدا قسم ما در زمان رسول کرم صلی الله علیه و آله افراد [[نفاق|منافق]] را نمی‌‌‌شناختیم مگر به وسیله دشمنی که با [[امام علی علیه السلام|علی]] علیه‌السلام داشتند (که هر کس دشمن حضرت علی علیه‌السلام بود منافق بود).<ref> قرب الاسناد، به تحقیق صادق اردستانی، ص ۳۹.</ref>
  
 
'''نشانه ریاکاران:'''
 
'''نشانه ریاکاران:'''
  
[[پیامبر اسلام|رسول اکرم]] صلی الله علیه و آله فرمود: «للمرائی ثلاث علامات یکسل اذا کان وحده و ینشط اذا کان عندالناس و یحب ان یحمد جمیع اموره؛<ref> همان، ص ۴۱.</ref> ریاکار سه نشانه دارد: در تنهایی بی‌علاقه به [[عبادت]] است و در حضور دیگران بانشاط است، و دوست دارد در تمام کارهایش او را ستایش کنند».
+
[[پیامبر اسلام|رسول اکرم]] صلی الله علیه وآله فرمود: «للمُرائی ثلاث علامات یکسل اذا کان وحده و ینشط اذا کان عندالناس و یحب أن یحمد جمیع اموره؛<ref> همان، ص ۴۱.</ref> ریاکار سه نشانه دارد: در تنهایی بی‌علاقه به [[عبادت]] است و در حضور دیگران بانشاط است، و دوست دارد در تمام کارهایش او را ستایش کنند».
  
 
'''نماز اول وقت:'''
 
'''نماز اول وقت:'''
  
قال الصادق علیه‌السلام: «لفضل الوقت الاول علی الاخیر خیر للمؤمن من ولده و ماله؛<ref> همان، ص ۵۱.</ref> فضیلت [[نماز اول وقت]] در مقابل آخر وقت، برای مؤمن از فرزند و مال و ثروت بهتر است».
+
[[امام صادق]] علیه‌السلام فرمود: «لَفضل الوقت الاول علی الاخیر خیرٌ للمؤمن من ولده و ماله؛<ref> همان، ص ۵۱.</ref> فضیلت [[نماز اول وقت]] در مقابل آخر وقت، برای مؤمن از فرزند و مال و ثروت بهتر است».
 
==وفات==
 
==وفات==
  
هر چند می‌‌‌دانیم تولد عبدالله حمیری در اوائل قرن سوم هجری قمری است اما زمان دقیق آن مشخص نیست، با این حال زمان رحلتش نیز نامعلوم است و نمی‌‌‌توان قاطعانه درباره زمان رحلت ایشان ابراز نظر کرد. ولی از قرائن بدست می‌‌‌آید که زمان وفات ایشان اواخر قرن سوم هجری بود. به این دلیل که یکی از شاگردانش سعد بن عبدالله اشعری بود که در سال ۲۹۹ یا ۳۰۱ درگذشت. [[محمد بن حسن صفار]] نیز که از دیگر شاگردان وی بود، در سال ۲۹۰ رحلت کرد. از این رو سن استاد از شاگرد بیشتر است و طبیعتاً زودتر از شاگرد از این دنیا رحلت کرده است. بر این اساس شاید بتوان گفت رحلت عبدالله بین سال‌های ۳۰۰ تا ۳۰۵ هـ.ق اتفاق افتاد.
+
زمان رحلت عبدالله حمیری نیز نامعلوم است، ولی از قرائن بدست می‌‌‌آید که زمان وفات ایشان نیمه دوم قرن سوم هجری بوده است. به این دلیل که یکی از شاگردانش [[سعد بن عبدالله اشعری قمی|سعد بن عبدالله اشعری]] بود که در سال ۲۹۹ یا ۳۰۱ هجری درگذشت و [[محمد بن حسن صفار]] نیز که از دیگر شاگردان وی بود، در سال ۲۹۰ هجری رحلت کرد.
 
 
درباره محل دفن عبدالله نیز هر چند به اشاره چیزی در کتاب‌های مربوطه ذکر نشده است، اما به نظر می‌‌‌رسد در [[قم]] از دنیا رفته، و در کنار [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها مدفون شده باشد.
 
  
 +
درباره محل دفن عبدالله نیز هر چند به اشاره چیزی در کتاب‌های مربوطه ذکر نشده است، اما به نظر می‌‌‌رسد در [[قم]] از دنیا رفته و همانجا مدفون شده باشد.
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
 
 
==منابع==
 
==منابع==
 
+
*"عبدالله بن جعفر حمیری"، ابوالحسن ربانی، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]،‌ شماره ۴.
* ابوالحسن ربانی، عبدالله بن جعفر حمیری، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]،‌ شماره 4.
+
*[http://www.rasekhoon.net/article/show-23969.aspx "آشنايی با برخی از راويان حديث شيعه"، سایت راسخون].
* [http://www.rasekhoon.net/article/show-23969.aspx آشنايی با برخی از راويان حديث شيعه، سایت راسخون].
 
 
 
[[رده:علمای قرن سوم]]
 
 
[[رده:اصحاب امام هادی علیه السلام]]
 
[[رده:اصحاب امام هادی علیه السلام]]
 
[[رده:اصحاب امام حسن عسکری علیه السلام]]
 
[[رده:اصحاب امام حسن عسکری علیه السلام]]
 +
[[رده:علمای قرن سوم]]
 
[[رده:راویان حدیث]]
 
[[رده:راویان حدیث]]
 
[[رده:راویان ثقه]]
 
[[رده:راویان ثقه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۱:۴۹

«عبدالله بن جعفر حِمیَری» از محدثان و راویان شیعه در قرن سوم هجری و از اصحاب امام هادی و امام عسکری علیهماالسلام می‌باشد. او نزد علمای رجال، فردی موثّق و مورد اعتماد معرفی شده است. حمیری کتاب‌های زیادی تصنیف کرد که معروفترین آنها «قرب الإسناد» است.

نام کامل عبدالله بن جعفر حمیری قمی
وفات قرن سوم هجری
مدفن قم

Line.png

اساتید

ابراهیم بن مهزیار اهوازی، احمد بن خالد برقی، ابراهیم بن هاشم قمی، احمد بن محمد بن عیسی اشعری،...

شاگردان

علی بن الحسین بابویه، محمد بن الحسن بن الولید، محمد بن الحسن الصفار،...

آثار

قرب الإسناد، کتاب الدلائل، کتاب الطلب، کتاب التوحید،...

ولادت و خاندان

از قراین این گونه استفاده می‌‌‌گردد که عبدالله در اوائل در اوائل قرن سوم هجری به دنیا آمده است. از جمله این قراین سال وفات مشایخ اوست. یکی از این مشایخ، محمد بن الحسین ابی الخطاب است که در سال ۲۶۲ هـ.ق از دنیا رفت.[۱] بنابراین می‌‌‌توان گفت که زمان تولد حمیری بین سال‌ها ۲۲۰ تا ۲۴۰ هجری است.

لازم به ذکر است که «حمیری» منسوب به حمیر است و حمیر نام محلی در غرب صنعا (مرکز یمن) و نیز نام پدر قبیله‌ای است.[۲] در مجمع البحرین[۳] می‌‌‌خوانیم «قبیلة فی الیمن کان منهم الملوک فی الزمن القدیم»، نام قبیله‌ای در یمن است که در قرن‌های گذشته پادشاهانی از آن ظهور کرده‌اند. بنابراین اجداد عبدالله بن جعفر حمیری از اهل یمن بوده‌اند. البته به عبدالله به این دلیل که برخاسته از قم بود، لقب «قمی» نیز داده بودند[۴] و مشهورترین کنیه‌اش را «ابوالعباس» دانسته‌اند.[۵]

حمیری چهار فرزند به نام‌های محمد، جعفر، حسین و احمد داشت که همه چهار نفر با امام هادی، امام حسن عسکری و امام زمان علیهم‌السلام مکاتبه داشتند: «کل کان له مکاتبة»؛[۶] از کلام نجاشی چنین استفاده می‌‌‌شود که فرزندان عبدالله بن جعفر در شمار عالمان بودند. البته در میان این چهار برادر فقط محمد بن عبدالله بن جعفر توثیق شده است[۷] و گاهی در کتب روایی مانند پدر بزرگوارش با عنوان «حمیری» از او یاد می‌‌‌شود.

حمیری، صحابی معصومین

عبدالله حمیری این افتخار بزرگ را داشت که در جرگه یاران امام هادی و امام حسن عسکری علیهماالسلام وارد شود. در بعضی از اخبار می‌‌‌خوانیم عبدالله به خدمت امام هادی علیه‌السلام نامه نوشت و از حضرت با عنوان «الرجل» نام برد.[۸] البته در موارد زیادی نیز با عنوان «ابی محمد»[۹] نامه می‌‌‌نوشت و به خدمت امام حسن عسکری علیه‌السلام می‌‌‌فرستاد.

شیخ طوسی در «رجال» خود، ایشان را از اصحاب حضرت هادی و امام عسکری علیهماالسلام می‌‌‌داند.[۱۰] همچنین همه عالمانی که در علم رجال تألیف دارند، این نکته را تأیید کرده‌اند.

حمیری از منظر عالمان

اولین بار از حمیری در رجال کشی (یکی از بزرگترین منابع شناخت بزرگان و اصحاب ائمه اطهار) یاد شده است. در این کتاب می‌‌‌خوانیم: «قال نصر بن الصباح ابوالعباس الحمیری عبدالله بن جعفر کان استاد ابی الحسن...» (از قول استاد خود نقل می‌‌‌کند که حمیری استاد ابوالحسن است)[۱۱] و ظاهرا مراد از «ابوالحسن» در این جا پدر بزرگوار شیخ صدوق به نام علی بن الحسین بن بابویه است که یکی از شاگردان راویان «حمیری» بود.

شیخ طوسی (۳۸۵-۴۶۰ هـ.ق) می‌‌‌نویسد: «عبدالله بن جعفر حمیری قمی ‌‌‌مکنّی به ابوالعباس و شخص ثقه و مورد اطمینانی است».[۱۲]

نجاشی درباره این محدث و فقیه شیعه می‌گوید: عبدالله بن جعفر حمیری، بزرگِ علمای قم و شخصیت برجسته آن‌ها بود در حدود سال ۲۹۰ قمری از قم به شهر کوفه رفت و بزرگان و علمای کوفه در پای منبر حدیث حمیری جمع می‌‌‌شدند و از او اخبار و روایات ائمه را زیاد می‌شنیدند، در حالی که کوفه خود از مرکز اصلی معارف احادیث اهل بیت بود. او کتاب‌های زیادی تصنیف کرد.[۱۳]

مشایخ و استادان

عبدالله حمیری در طول عمر خود از مکتب بزرگانی استفاده کرد و از آن‌ها روایت نقل نمود. این اساتید عبارتند از:

  • ۲- حسین بن مالک (شیخ در رجال او را ثقه از اصحاب امام هادی علیه‌السلام می‌‌‌داند).[۱۵]
  • ۳- محمد بن جزک (از یاران امام هادی علیه‌السلام و مورد وثوق است).[۱۶]
  • ۴- حسن بن علی بن کیان.[۱۷]
  • ۵- ایوب بن نوح.[۱۸]
  • ۷- هارون بن مسلم.[۲۰]
  • ۱۰- محمد بن الحسین ابی الخطاب.[۲۳]
  • ۱۲- محمد بن عیسی یقطینی.[۲۵]

شاگردان و راویان

جمعی از افراد برجسته نیز از محضر عبدالله حمیری کسب علم و معرفت کرده‌اند که شمار آن‌ها تقریبا به ۱۲ نفر می‌‌‌رسد، از جمله:

  • ۳- محمد بن موسی بن متوکل (از مشایخ صدوق است).[۲۸]
  • ۶- احمد بن محمد یحیی.[۳۲]

آثار و تألیفات

این محدث عظیم‌الشأن کتاب‌های زیادی تصنیف کرد. مرحوم شیخ طوسی در «الفهرست»[۳۵] پانزده کتاب برای ایشان ذکر می‌‌‌کند و می‌‌‌نویسد: له کتب، و منها «کتاب الدلائل»، «کتاب الطلب»، «کتاب التوحید...» و «قرب الإسناد»؛ و نجاشی نیز ۲۶ کتاب برای وی می‌‌‌شمارد.[۳۶]

البته این کتاب‌ها از بین رفته‌اند و یا تاکنون به دست ما نرسیده‌اند و تنها یک کتاب از این محدث بزرگ به یادگار مانده است و آن کتاب معروف «قرب الإسناد» است که یکی از منابع و مآخذ کتب اربعه شیعه را تشکیل می‌‌‌دهد. شیخ حر عاملی در «وسائل الشیعه» از این کتاب بسیار نقل روایت می‌‌‌فرماید[۳۷] و نیز علامه مجلسی در مقدمه «بحارالانوار» این کتاب را مورد عنایت قرار داده است.[۳۸]

نمونه‌ای از روایات

میزان شناخت مؤمن و منافق:

حمیری به سند خود از امام باقر علیه‌السلام نقل می‌‌‌کند: «قال عبدالله بن عمر والله ما کنا نعرف المنافقین فی زمان رسول الله صلی الله علیه وآله الا ببُغضهم علیاً». عبدالله بن عمر گفت: به خدا قسم ما در زمان رسول کرم صلی الله علیه و آله افراد منافق را نمی‌‌‌شناختیم مگر به وسیله دشمنی که با علی علیه‌السلام داشتند (که هر کس دشمن حضرت علی علیه‌السلام بود منافق بود).[۳۹]

نشانه ریاکاران:

رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: «للمُرائی ثلاث علامات یکسل اذا کان وحده و ینشط اذا کان عندالناس و یحب أن یحمد جمیع اموره؛[۴۰] ریاکار سه نشانه دارد: در تنهایی بی‌علاقه به عبادت است و در حضور دیگران بانشاط است، و دوست دارد در تمام کارهایش او را ستایش کنند».

نماز اول وقت:

امام صادق علیه‌السلام فرمود: «لَفضل الوقت الاول علی الاخیر خیرٌ للمؤمن من ولده و ماله؛[۴۱] فضیلت نماز اول وقت در مقابل آخر وقت، برای مؤمن از فرزند و مال و ثروت بهتر است».

وفات

زمان رحلت عبدالله حمیری نیز نامعلوم است، ولی از قرائن بدست می‌‌‌آید که زمان وفات ایشان نیمه دوم قرن سوم هجری بوده است. به این دلیل که یکی از شاگردانش سعد بن عبدالله اشعری بود که در سال ۲۹۹ یا ۳۰۱ هجری درگذشت و محمد بن حسن صفار نیز که از دیگر شاگردان وی بود، در سال ۲۹۰ هجری رحلت کرد.

درباره محل دفن عبدالله نیز هر چند به اشاره چیزی در کتاب‌های مربوطه ذکر نشده است، اما به نظر می‌‌‌رسد در قم از دنیا رفته و همانجا مدفون شده باشد.

پانویس

  1. همان، ص ۲۳۶.
  2. قاموس اللغه، ج ۲، ص ۱۴.
  3. مجمع البحرین، ماده حَمَرَ.
  4. رجال نجاشی، ص ۱۵۲؛ فهرست شیخ طوسی، ص ۱۰۲.
  5. همان.
  6. رجال نجاشی، ص ۲۵۱.
  7. همان، ص ۲۵۱.
  8. «الرجل» اصطلاح محدثین شیعه به امام هادی علیه‌السلام اطلاق می‌‌‌شود.
  9. رجال محقق اردبیلی، ج ۱، ص ۴۷۹.
  10. رجال شیخ طوسی، ص ۴۳۲.
  11. رجال کشی، ج ۲، ص ۸۶۴.
  12. فهرست شیخ طوسی، ص ۱۰۲.
  13. رجال نجاشی، ص ۱۵۲.
  14. تنقیح المقال، مامقانی، ج ۱، ص ۱۳۶؛ جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۹.
  15. رجال شیخ طوسی، ص ۴۱۳.
  16. همان، ص ۴۲۳.
  17. جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۹؛ تنقیح المقال، ج ۱، ص ۳۰۰.
  18. تنقیح المقال، ج ۱، ص ۱۶۰.
  19. امالی صدوق، مجلس ۱۰، ص ۴۱.
  20. همان، ۳۶، ص ۱۱۶.
  21. همان، ۳۷، ص ۱۷۱.
  22. همان، ۳۸، ص ۱۷۸.
  23. همان، ۳۹، ص ۱۸۱.
  24. همان، ۴۸، ص ۲۳۸.
  25. امالی صدوق، مجلس ۴۸، ص ۲۳۸.
  26. شرح مشیخه، ج ۴، ص ۱۲۲.
  27. همان.
  28. همان.
  29. رجال نجاشی، ص ۲۵۱.
  30. جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۸.
  31. رجال نجاشی، ص ۲۵۰؛ خلاصة الاقوال، علامه حلی، ص ۱۵۷.
  32. رجال نجاشی، ص ۱۵۲.
  33. رجال نجاشی، ص ۱۲۷؛ جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۱.
  34. جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۱.
  35. فهرست، ص ۱۰۲.
  36. نجاشی، ص ۱۵۲.
  37. وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۴۰.
  38. بحارالانوار، ج ۱، ص ۶.
  39. قرب الاسناد، به تحقیق صادق اردستانی، ص ۳۹.
  40. همان، ص ۴۱.
  41. همان، ص ۵۱.

منابع

مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه