استرجاع: تفاوت بین نسخهها
| سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}} | {{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}} | ||
{{خوب}} | {{خوب}} | ||
| − | '''«اِستِرجاع»''' در اصطلاح به معنای گفتن جمله {{متن قرآن|« | + | '''«اِستِرجاع»''' در اصطلاح به معنای گفتن جمله {{متن قرآن|«... إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»}}<ref name=":۰">[[آیه 156 سوره بقره|سوره بقره، آیه ۱۵۶.]]</ref>؛ در هنگام مصیبت است. گفتن «[[آیه استرجاع]]»، در واقع اقرار به مبدأ و [[معاد]] و اظهار [[تسلیم]] در برابر [[قضا و قدر]] خداوند بوده، و موجب آرامش قلب و امید به پاداش الهى مىگردد. |
==واژهشناسی== | ==واژهشناسی== | ||
«استِرجاع»، مصدر باب استفعال و از ریشه (رـجـع) در لغت به معناى طلب رجوع و بازپس گرفتن چیزى است.<ref> الصحاح، ج ۳، ص ۱۲۱۶ـ۱۲۱۸؛ لغت نامه، ج ۲، ص ۱۸۱۳.</ref> این واژه بر پایه روایات فراوان، براى گفتن آیه ۱۵۶ [[سوره بقره]]: {{متن قرآن|«{{آیه|2|156}}»}}<ref name=":۰" />؛ هنگام بروز مصیبت، اصطلاح شده است،<ref> جامعالبیان، مج ۲، ج ۲، ص ۵۸ـ۵۹؛ روض الجنان، ج ۲، ص ۲۴۱ـ۲۴۲؛ النهایه، ج ۲، ص ۲۰۲.</ref> و از این رو به آن «[[آیه استرجاع]]» گویند. راز نامگذارى گفتن این جمله به «استرجاع» را مىتوان در جزء دوم آن «إنّا إلیه راجعون» جست که اقرار به بازگشت به سوى خداست. | «استِرجاع»، مصدر باب استفعال و از ریشه (رـجـع) در لغت به معناى طلب رجوع و بازپس گرفتن چیزى است.<ref> الصحاح، ج ۳، ص ۱۲۱۶ـ۱۲۱۸؛ لغت نامه، ج ۲، ص ۱۸۱۳.</ref> این واژه بر پایه روایات فراوان، براى گفتن آیه ۱۵۶ [[سوره بقره]]: {{متن قرآن|«{{آیه|2|156}}»}}<ref name=":۰" />؛ هنگام بروز مصیبت، اصطلاح شده است،<ref> جامعالبیان، مج ۲، ج ۲، ص ۵۸ـ۵۹؛ روض الجنان، ج ۲، ص ۲۴۱ـ۲۴۲؛ النهایه، ج ۲، ص ۲۰۲.</ref> و از این رو به آن «[[آیه استرجاع]]» گویند. راز نامگذارى گفتن این جمله به «استرجاع» را مىتوان در جزء دوم آن «إنّا إلیه راجعون» جست که اقرار به بازگشت به سوى خداست. | ||
== موارد استرجاع == | == موارد استرجاع == | ||
| − | خداوند در آیات [[سوره بقره]] مواردى از قبیل مواجهه با ترس و گرسنگى و ضررهاى مالى و جانى و از دست دادن محصولات را، آزمون الهى و مصیبت و محل استرجاع دانسته و به صابرانى که هنگام مصیبت {{متن قرآن|« | + | خداوند در آیات [[سوره بقره]] مواردى از قبیل مواجهه با ترس و گرسنگى و ضررهاى مالى و جانى و از دست دادن محصولات را، آزمون الهى و مصیبت و محل استرجاع دانسته و به صابرانى که هنگام مصیبت {{متن قرآن|«... إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»}}<ref name=":۰" />؛ مىگویند، بشارت داده است: {{متن قرآن|«{{آیه|2|155}} 💠<ref>[[آیه 155 سوره بقره|سوره بقره، آیه ۱۵۵ .]]</ref> {{آیه|2|156}}<ref name=":۰" />»}}؛ در [[شأن نزول]] آیه آمده است: [[حضرت علی]] علیهالسلام هنگام شنیدن خبر شهادت [[حضرت حمزه علیه السلام|حمزه]]<ref> کنزالدقائق، ج ۲، ص ۲۰۱.</ref> یا [[جعفر طیار|جعفر]]<ref> روضالجنان، ج ۲، ص ۲۵۱؛ مناقب، ج ۲، ص ۱۳۸.</ref> کلمه استرجاع را بر زبان آورد، سپس این [[آیه]] نازل شد. |
در روایات فراوانى، استرجاع به هنگام روبرو شدن با هر گونه مصیبت، سفارش شده<ref> جامعالبیان، مج ۲، ج ۲، ص ۵۷؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۴۳۷؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص ۳۷۸ـ۳۷۹.</ref> و از ویژگیهاى امت [[پیامبر اکرم]] صلى الله علیه وآله هنگام بروز مصیبت شمرده شده است.<ref> روضالجنان، ج ۲، ص ۲۴۱؛ تفسیر قرطبى، ج ۲، ص ۱۱۹؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص ۳۷۷.</ref> بر اساس روایاتى از پیامبر، هر چه موجب اذیت مؤمنى شود، گرچه خاموش شدن چراغ<ref> روضةالواعظین، ص ۴۲۳؛ روض الجنان، ج ۲، ص ۲۴۱؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص ۳۸۰.</ref> یا فرو رفتن خارى در دست باشد، از مصادیق مصیبت و جاى گفتن استرجاع است.<ref> تفسیر قرطبى، ج ۲، ص ۱۱۸؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص ۳۸۱.</ref> | در روایات فراوانى، استرجاع به هنگام روبرو شدن با هر گونه مصیبت، سفارش شده<ref> جامعالبیان، مج ۲، ج ۲، ص ۵۷؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۴۳۷؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص ۳۷۸ـ۳۷۹.</ref> و از ویژگیهاى امت [[پیامبر اکرم]] صلى الله علیه وآله هنگام بروز مصیبت شمرده شده است.<ref> روضالجنان، ج ۲، ص ۲۴۱؛ تفسیر قرطبى، ج ۲، ص ۱۱۹؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص ۳۷۷.</ref> بر اساس روایاتى از پیامبر، هر چه موجب اذیت مؤمنى شود، گرچه خاموش شدن چراغ<ref> روضةالواعظین، ص ۴۲۳؛ روض الجنان، ج ۲، ص ۲۴۱؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص ۳۸۰.</ref> یا فرو رفتن خارى در دست باشد، از مصادیق مصیبت و جاى گفتن استرجاع است.<ref> تفسیر قرطبى، ج ۲، ص ۱۱۸؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص ۳۸۱.</ref> | ||
| سطر ۱۳: | سطر ۱۳: | ||
== آثار و پاداش استرجاع == | == آثار و پاداش استرجاع == | ||
| − | گفتن {{متن قرآن|« | + | گفتن {{متن قرآن|«... إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»}}<ref name=":۰" /> از یک سو، اقرار به مبدأ و [[معاد]] و اظهار [[تسلیم]] در برابر [[قضا و قدر]] الهی بوده، و مایه آرامش قلب<ref> روحالبیان، ج ۱، ص ۲۶۱؛ مواهب الرحمن، ج ۲، ص ۱۹۴.</ref> و امید به پاداش الهى مىگردد<ref> جامعالبیان، مج ۲، ج ۲، ص ۵۸.</ref> و از سوى دیگر، یادآور این نکته است که بلاها و مصیبتهاى زودگذر دنیایى از ناحیه خداوند بوده و تصرف مالک در مملوک و ملک حقیقى خویش است (إنّا لِلّهِ) و مملوک حق اعتراض ندارد: {{متن قرآن|«{{آیه|16|75}}»}}<ref>[[آیه 75 سوره نحل|سوره نحل، آیه ۷۵.]]</ref>.<ref> اطیب البیان، ج ۲، ص ۲۶۰.</ref> |
استرجاع همچنین موجب دورى استرجاع کننده از سخنان نامناسب و شکایت از خدا و مانع [[وسوسه|وسوسههاى]] [[شیطان]] یا موجب دلدارى و تسلى قلب و کاهش حزن و اندوه مصیبت دیده<ref> روح البیان، ج ۱، ص ۲۶۱.</ref> و همچنین اشتغال به کارى [[مستحب]]<ref> احکام القرآن، ج ۱، ص ۱۳۴؛ جواهرالکلام، ج ۴، ص ۳۱۰.</ref> و اظهار عقاید [[حق]] است. البته این آثار در صورتى است که استرجاع تنها زبانى نباشد، بلکه به معناى آن نیز توجه شود<ref> المیزان، ج ۱، ص ۳۵۳؛ حاشیه شیخ زاده، ج ۲، ص ۳۹۵.</ref> و با [[صبر]] همراه باشد. | استرجاع همچنین موجب دورى استرجاع کننده از سخنان نامناسب و شکایت از خدا و مانع [[وسوسه|وسوسههاى]] [[شیطان]] یا موجب دلدارى و تسلى قلب و کاهش حزن و اندوه مصیبت دیده<ref> روح البیان، ج ۱، ص ۲۶۱.</ref> و همچنین اشتغال به کارى [[مستحب]]<ref> احکام القرآن، ج ۱، ص ۱۳۴؛ جواهرالکلام، ج ۴، ص ۳۱۰.</ref> و اظهار عقاید [[حق]] است. البته این آثار در صورتى است که استرجاع تنها زبانى نباشد، بلکه به معناى آن نیز توجه شود<ref> المیزان، ج ۱، ص ۳۵۳؛ حاشیه شیخ زاده، ج ۲، ص ۳۹۵.</ref> و با [[صبر]] همراه باشد. | ||
نسخهٔ ۲ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۵:۳۹
«اِستِرجاع» در اصطلاح به معنای گفتن جمله «... إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»[۱]؛ در هنگام مصیبت است. گفتن «آیه استرجاع»، در واقع اقرار به مبدأ و معاد و اظهار تسلیم در برابر قضا و قدر خداوند بوده، و موجب آرامش قلب و امید به پاداش الهى مىگردد.
واژهشناسی
«استِرجاع»، مصدر باب استفعال و از ریشه (رـجـع) در لغت به معناى طلب رجوع و بازپس گرفتن چیزى است.[۲] این واژه بر پایه روایات فراوان، براى گفتن آیه ۱۵۶ سوره بقره: «الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»[۱]؛ هنگام بروز مصیبت، اصطلاح شده است،[۳] و از این رو به آن «آیه استرجاع» گویند. راز نامگذارى گفتن این جمله به «استرجاع» را مىتوان در جزء دوم آن «إنّا إلیه راجعون» جست که اقرار به بازگشت به سوى خداست.
موارد استرجاع
خداوند در آیات سوره بقره مواردى از قبیل مواجهه با ترس و گرسنگى و ضررهاى مالى و جانى و از دست دادن محصولات را، آزمون الهى و مصیبت و محل استرجاع دانسته و به صابرانى که هنگام مصیبت «... إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»[۱]؛ مىگویند، بشارت داده است: «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ 💠[۴] الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ[۱]»؛ در شأن نزول آیه آمده است: حضرت علی علیهالسلام هنگام شنیدن خبر شهادت حمزه[۵] یا جعفر[۶] کلمه استرجاع را بر زبان آورد، سپس این آیه نازل شد.
در روایات فراوانى، استرجاع به هنگام روبرو شدن با هر گونه مصیبت، سفارش شده[۷] و از ویژگیهاى امت پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله هنگام بروز مصیبت شمرده شده است.[۸] بر اساس روایاتى از پیامبر، هر چه موجب اذیت مؤمنى شود، گرچه خاموش شدن چراغ[۹] یا فرو رفتن خارى در دست باشد، از مصادیق مصیبت و جاى گفتن استرجاع است.[۱۰]
تکیه بر ایمان مخاطبان در آیه ۱۵۳ سوره بقره: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ»[۱۱]؛ در فرمانِ کمک گرفتن از صبر و نماز مىتواند اشاره به منشأ استرجاعِ صابران، یعنى ایمان ایشان باشد. به نقل جابر از امام باقر علیهالسلام، صبر انسان مصیبت دیدۀ مُسترجع (گویندۀ استرجاع)، از رضاى او به فعل خداوند حکایت دارد.[۱۲]
آثار و پاداش استرجاع
گفتن «... إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»[۱] از یک سو، اقرار به مبدأ و معاد و اظهار تسلیم در برابر قضا و قدر الهی بوده، و مایه آرامش قلب[۱۳] و امید به پاداش الهى مىگردد[۱۴] و از سوى دیگر، یادآور این نکته است که بلاها و مصیبتهاى زودگذر دنیایى از ناحیه خداوند بوده و تصرف مالک در مملوک و ملک حقیقى خویش است (إنّا لِلّهِ) و مملوک حق اعتراض ندارد: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا عَبْدًا مَمْلُوكًا لَا يَقْدِرُ عَلَىٰ شَيْءٍ وَمَنْ رَزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ يُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا ۖ هَلْ يَسْتَوُونَ ۚ الْحَمْدُ لِلَّهِ ۚ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ»[۱۵].[۱۶]
استرجاع همچنین موجب دورى استرجاع کننده از سخنان نامناسب و شکایت از خدا و مانع وسوسههاى شیطان یا موجب دلدارى و تسلى قلب و کاهش حزن و اندوه مصیبت دیده[۱۷] و همچنین اشتغال به کارى مستحب[۱۸] و اظهار عقاید حق است. البته این آثار در صورتى است که استرجاع تنها زبانى نباشد، بلکه به معناى آن نیز توجه شود[۱۹] و با صبر همراه باشد.
خداوند در ادامه آیه ۱۵۳ سوره بقره، معیت خویش با مُسترجعان صابر را اعلام فرموده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ»[۲۰] و در آیه ۱۵۵ همین سوره با مسکوت گذاشتن متعلق «بَشِّرْ» بشارت بزرگى به صابران داده است[۲۱] و در آیه ۱۵۷، صابران مُسترجع را داراى مقامى والا و مشمول درود و رحمت و برخوردار از هدایت الهى مىداند: «أُولَٰئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ»[۲۲].
برخى مفسران مقصود از «صلوات» را ثنا، مدح و تعظیم و مقصود از «رحمة» را نعمتهاى دنیایى و آخرتى و مقصود از «اهتدا» را هدایت و رسیدن به ثواب و بهشت مىدانند.[۲۳] برخى اهتدا را رسیدن به نعمتها و سعادت دنیا و آخرت دانسته، تحقق آن را فقط در سایه استرجاع عملى و قلبى میسر مىدانند که در آن مرتبه، شخص خود را نزد خداوند حاضر مىبیند.[۲۴]
بر پایه روایتى از امام صادق علیهالسلام، خداوند سه ویژگى صلوات، رحمت و اهتدا را به مسترجعانِ صابر عطا کرده است که اگر یکى از آنها به فرشتگان داده مىشد، به آن راضى مىشدند.[۲۵]
بر اساس روایتى دیگر، مسترجعان صابر، اهل بهشت[۲۶] و در سایه نور اعظم الهى هستند[۲۷] و هرگاه با یادکرد مصیبت گذشته استرجاع کنند، خداوند گناهان پیشین آنها را مىبخشاید و ثواب زمان مصیبت را به آنان عطا مىکند.[۲۸]
پانویس
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ سوره بقره، آیه ۱۵۶.
- ↑ الصحاح، ج ۳، ص ۱۲۱۶ـ۱۲۱۸؛ لغت نامه، ج ۲، ص ۱۸۱۳.
- ↑ جامعالبیان، مج ۲، ج ۲، ص ۵۸ـ۵۹؛ روض الجنان، ج ۲، ص ۲۴۱ـ۲۴۲؛ النهایه، ج ۲، ص ۲۰۲.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۵۵ .
- ↑ کنزالدقائق، ج ۲، ص ۲۰۱.
- ↑ روضالجنان، ج ۲، ص ۲۵۱؛ مناقب، ج ۲، ص ۱۳۸.
- ↑ جامعالبیان، مج ۲، ج ۲، ص ۵۷؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۴۳۷؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص ۳۷۸ـ۳۷۹.
- ↑ روضالجنان، ج ۲، ص ۲۴۱؛ تفسیر قرطبى، ج ۲، ص ۱۱۹؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص ۳۷۷.
- ↑ روضةالواعظین، ص ۴۲۳؛ روض الجنان، ج ۲، ص ۲۴۱؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص ۳۸۰.
- ↑ تفسیر قرطبى، ج ۲، ص ۱۱۸؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص ۳۸۱.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۵۳.
- ↑ مسکن الفؤاد، ص ۹۹.
- ↑ روحالبیان، ج ۱، ص ۲۶۱؛ مواهب الرحمن، ج ۲، ص ۱۹۴.
- ↑ جامعالبیان، مج ۲، ج ۲، ص ۵۸.
- ↑ سوره نحل، آیه ۷۵.
- ↑ اطیب البیان، ج ۲، ص ۲۶۰.
- ↑ روح البیان، ج ۱، ص ۲۶۱.
- ↑ احکام القرآن، ج ۱، ص ۱۳۴؛ جواهرالکلام، ج ۴، ص ۳۱۰.
- ↑ المیزان، ج ۱، ص ۳۵۳؛ حاشیه شیخ زاده، ج ۲، ص ۳۹۵.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۵۳.
- ↑ المیزان، ج ۱، ص ۳۵۳.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۵۷.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۱، ص ۴۳۷؛ التفسیرالکبیر، ج ۲، ص ۱۳۳ـ۱۳۴.
- ↑ مواهبالرحمن، ج ۲، ص ۱۹۴ـ۱۹۵؛ اطیبالبیان، ج ۲، ص ۲۶۲.
- ↑ الکافى، ج ۲، ص ۹۲.
- ↑ تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۶۹، ح ۱۲۷؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۴۳۷.
- ↑ تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۶۹، ح ۱۲۸.
- ↑ نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۴۴؛ البرهان، ج ۱، ص ۳۶۲ـ۳۶۳؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص ۳۷۸ـ۳۷۹.
منابع
- دائرة المعارف قرآن کریم، اللّهمراد انصارىنیا و محمود گودرزى زاهدى، ج۳، ص۸۶-۸۸.




