ملا عبدالصمد همدانی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اضافه کردن رده)
 
(۱۱ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{<I>منبع اين نوشتار يک سايت است. آن را با نوشته خودتان جايگزين کنيد.</I>}
+
'''«ملا عبدالصمد همدانی»''' (۱۱۵۶-۱۲۱۶ ق)، عارف، [[فقیه]]، متکلم و ادیب بزرگ [[شیعه]] در قرن سیزدهم هجری و از شاگردان [[وحید بهبهانی]] و [[سيد علی طباطبائی|سید علی طباطبایی]] بود. ملا عبدالصمد نزدیک سی سال در [[کربلا]] بر مسند [[اجتهاد]] و [[فتوا]] و تدریس نشست، و در همان سالها کتبی در علوم مختلف اسلامی نوشت. معروفترین اثر او «[[بحر‌ المعارف (کتاب)|بحر‌ المعارف]]» در [[عرفان]] و [[حکمت]] عملی است.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = ملا عبدالصمد همدانی
 +
||تصویر=
 +
||زادروز =  ۱۱۵۶ قمری
 +
|زادگاه = همدان
 +
|وفات =  ۱۲۱۶ قمری
 +
|مدفن = [[کربلا]]، حرم امام حسین علیه السلام
 +
|اساتید =  [[وحید بهبهانی]]، [[سيد علی طباطبائی]]، [[سید محمد مهدی بحرالعلوم|سید بحر‌العلوم]]،...
 +
|شاگردان = ملامحمد کوه بنانی، ملا عباس ایروانی،...
 +
|آثار = [[بحر‌ المعارف (کتاب)|بحر‌ المعارف]]، بحر‌ الحقائق، رساله در غنا، شرح [[معارج الاصول]]، فی العشق الالهی،...
 +
}}
 +
==ولادت==
  
شيخ عبدالصمد همدانی  
+
از تاریخ تولد و اوایل زندگی ملا عبدالصمد همدانی فرزند عبدالله اطلاع دقیقی در دست نیست. با توجه به سال [[شهادت در راه خدا|شهادت]] ملا عبدالصمد (۱۲۱۶ ق) و این‌که عمر وی را بیش از شصت سال ذکر کرده‌اند، احتمالا ولادتش پیش از سال ۱۱۵۶ هجری و شاید بین سالهای ۱۱۵۰ تا ۱۱۵۵ هجری بوده ‌است. 
 +
==تحصیل و استادان== 
 +
عبدالصمد حدود شش سالگی، مقدمات زبان و [[ادبیات عرب]] و فارسى را در مکتب خانه هاى همدان آموخت. [[حوزه علمیه]] همدان در ایام نوجوانى وى با حضور فقیهان، فلاسفه و عارفانى بزرگ، چون محمدباقر همدانى، محمدتقى همدانى، محمدزکى همدانى، ابوطالب اسدآبادى و نظیرالدین همدانى، رونق خاصى داشت.
  
شيخ عبد الصمد همدانی کربلائی یکی از علمای بزرگ اواخر قرن دوازدهم و اوايل قرن سيزدهم هجری در شهر کربلا بود. معظم له عالمی متقی و عارفی پرهيزکار و خدادوست بود. همدانی در فقه و اصول و حکمت، صرف و نحو و لغت مهارت کافی داشت. او در فلسفه و عرفان اثری به نام بحر المعارف از خود به جا گذاشت و دائرة المعارف مفصلی به نام لغت نامه همدانی و شرح زيبائی بر مختصر النافع که خود یک دوره فقهی است به رشته تحرير برد.
+
عبدالصمد پس از چندى تحصیل در حوزه همدان، در سال ۱۱۷۶ ق. تصمیم به هجرت گرفت و راهى [[عتبات عالیات]] شد و در [[کربلا]] سکونت گزید.
  
آثار او دال بر احاطه دانش های فراوان اوست، ولی حيف که اين دانشمند تمام بعدی در سال 1216 در فتنه وهابيه در شهر نينوا به شهادت رسيد. علامه امينی در شهدای راه فضيلت می نويسد: همدانی از پرچم داران علم، فقيهی محقق، محدثی حکيم و عقيده شناسی لغت دان بود. به همه رشته های علمی زبردست بود. دانشمندی خوش مشرب، عارفی زاهد و نيکو طريقه، از شاگردان وحيد بهبهانی و سيد علی صاحب رياض بود. علامه امينی اضافه می کند که نام برده در روز عيد غدير سال 1216 بر اثر حمله ناگهانی وهابيه به شهرهای عراق (در کربلا) مظلومانه به شهادت رسيد. روانش شادتر باد.
+
مهمترین استادان عبدالصمد در [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]، [[وحید بهبهانی]] (متوفی ۱۲۰۵) و دیگری [[سيد علی طباطبائی|سید علی طباطبایی]] (متوفی ۱۲۳۱)، مؤلف «[[ریاض المسائل (کتاب)|ریاض المسائل]]» بود. [[سید محمد مهدی بحرالعلوم|سید بحر‌العلوم]] (متوفی ۱۲۱۲) و سید مظهرعلى تونى را نیز از استادان وی دانسته اند.<ref> دانشنامه جهان اسلام به نقل از ایزدگشسب، شمس التواریخ، تهران ۱۳۴۵ش، ص۷۸. </ref> 
  
وهابيه از نسل محمد بن عبد الوهاب مرامی ساختگی مخصوص به خود دارند. آنها را نمی توان مسلمان ناميد. تمام طوايف مسلمانان جهان را، وهابيها مشرک می دانند و با زيارت و ساختن اماکن متبرکه به شدت مخالفند. آنها به بزرگان دين حتی به شخص پيامبر بزرگ اسلام نيز گستاخيها دارند.
+
==تدریس و شاگردان==
  
منبع:پایگاه شعائر
+
عبدالصمد همدانى کمتر در مَسند تدریس قرار مى گرفت و کوشید بیشتر جست و جوگر معارف و مکارم باشد. با این وجود در حوزه درسى او شاگردان متعددى پرورش یافتند که در منابع [[رجال|رجالى]] به نام آنان جز اندکى، اشاره نگردیده است. این شاگردان عبارتند از:
[[رده:علمای قرن دوازدهم]]
+
 
 +
* میرزا عباس ایروانى (م، ۱۲۶۵ ق): وى توسط پدرش به عتبات [[عراق]] آمد و در [[کربلا]] به خدمت ملا عبدالصمد همدانى راه یافت. به تدریج در حکمت الهى و ریاضیات تبحرى تمام یافت. وى بعد از شهادت استاد، بر حسب وصیت وى، همسر و فرزندانش را به همدان آورد.<ref>مکارم الآثار، ج ۵، ص ۷۶-۷۷؛ المآثر و الآثار، اعتمادالسلطنه، ص ۱۵۷.</ref>
 +
 
 +
* زین العابدین شیروانى: کتاب «کشف المعارف» او در مسایل کلامى و عرفانى است ولى سه اثر ریاض السیاحه، حدائق السیاحه و بستان السیاحه بیشتر جنبه تاریخى، جغرافیایى دارد و حاوى نکته هاى جامعه شناختى است و آگاهیهاى جالبش از مردمان شهرهاى گوناگون خصوص مشاهیر آنان ارائه مى دهد.<ref>طرائق الحقایق، ج ۳، ص ۲۸۱، عرفاى ایران، ج ۶، ص ۹۰.</ref>
 +
 
 +
* ملا عباسعلى بنایى تبریزى (م، ۱۳۰۶ ق): در سفر به عتبات عراق به محضر عبدالصمد همدانى رفت و از محضرش نکته ها آموخت و توانمندیهایى در [[فقه]]، [[کلام]] و [[عرفان]] به دست آورد.
 +
 
 +
* ملا محمد کوهبنانى (م، ۱۲۳۸ ق): وى منسوب به کوهبنان از توابع کرمان است. در کربلا به محضر برخى استادان رفت و کمالاتى کسب نمود.
 +
 
 +
==فقیه عارف==
 +
 
 +
[[تصوف|صوفیه]] کوشیده اند در آثار خود، عبدالصمد همدانى را به عنوان صوفى و پیرو فرقه نعمت اللهى معرفى کنند! آنان گفته اند: «وى از یُمْن توجه رونق علیشاه به مقامات اهل تصوف ارتقاء یافت و نیز به امر نور علیشاه و معصوم علیشاه دکنى در محضر حسین علیشاه به شرف ذکر خفى مشرّف گردید و در تکمیل باطن کوشید.»<ref>بستان السیاحه، ص ۶۱۳ ریاض السیاحه، ص ۷۲۲.</ref>
 +
 
 +
در نفى اتهام عبدالصمد همدانى به [[تصوف]]، نکاتی ذکر می شود:
 +
 
 +
*اهل تصوف براى اینکه پشتیبانى علمى خود را پربار نشان دهند و نیروهاى دیگرى را جذب کنند، معمولا هرکدام از علماى [[شیعه]] (ازجمله [[سید بن طاووس]]، [[خواجه نصیرالدین طوسى]]، [[شیخ بهایى]]) را که طبق موازین قرآنى و [[اهل بیت]] به تهذیب و تزکیه روى آورده و مشى عرفانى را برگزیده اند، در زمره بزرگان خود معرفى کرده اند.<ref>مسیرى کوتاه در مرام صوفى گرى، محمد مردانى، ص ۹۶-۹۷.</ref> عبدالصمد همدانى هم که با عده اى از اهل تصوف ارتباط داشت، به تصوف متهم شد و مورد طعن برخى معاصران قرار گرفت اما دکتر [[عبدالحسین زرین کوب]] مى نویسد: «اینکه به طریقه نعمت اللهى گرایش داشته باشد، محل تردید است و از قراین برمى آید وى به سلسله و خانقاه که بین اهل تصوف متداول است، اعتقادى نداشته است.»<ref>دنباله جستجو در تصوف ایران، دکتر عبدالحسین زرین کوب، ص ۳۱۵.</ref> استاد على دوانى هم یادآور مى شود: «فرقه صوفیه او را از بزرگان خود مى دانند، ولى او مردى [[فقیه]] و عارف بود و اهل خرقه، خانقاه، بنگ، چرس و... که شعار صوفیان گمراه است، نبود.»<ref>وحید بهبهانى، ص ۲۴۱.</ref>
 +
 
 +
*برخى از علاقه مندان صوفیه در جلسات درسى عبدالصمد همدانى شرکت مى کردند و حضور این افراد موجب شد که بگویند وى در پى ترویج تعالیم صوفیه است، در صورتى که اهل تصوف به جلسات درسى و علمى [[وحید بهبهانی]]، بزرگ ترین فقیه عصر که فرزندش مبارزه اى پیگیر را برعلیه صوفیان سامان داد، حاضر مى شدند و او هم آنان را منع نمى کرد زیرا تصورش این بود که آنان با آمدن به چنین محافلى با حقایق آشنا مى گردند و دست از انحرافات و فرقه گرایى برمى دارند.
 +
 
 +
*عبدالصمد از فقهاى زاهد بود و ملاقات وى با اهل صوفیه براى ارادت به آنان و تأیید فرقه اى خاص نبود. او مى خواست از نزدیک با افکار و شیوه هاى تبلیغى آنان آشنا شود. به همین دلیل با برخى معروفین آنها دیدار مى نمود. از این جهت همراه [[سید محمدمهدی بحرالعلوم]] وقتى نور علیشاه در عتبات ساکن بود، نزد وى رفت تا در احوال و آثار این صوفى افراطى پژوهش کند. در این ملاقات که چند جلسه ادامه یافت پرسشها و پاسخهایى رد و بدل شد و آن دو به عقاید وى پى بردند و چون افکارش را منطبق بر عقاید تشیع ندیدند، مثل دیگر علماى کربلا از وى خواستند آن منطقه را ترک کند و به موصل برود.
 +
 
 +
*اکثر آثار عبدالصمد همدانى به مباحث فقهى، روایى و کلامى اختصاص دارد و مطالب آنها طبق [[شرع]] مقدس، مبانى قرآنى و روایات اهل بیت است. کمترین نوشته هایش به [[عرفان]] اختصاص دارد که آن هم برگرفته از [[قرآن]] و [[حدیث]] است.
 +
 
 +
*آقا محمدعلى فرزند [[وحید بهبهانی]] براى جلوگیرى از تهاجم فرهنگى و یورش فکرى صوفیان استشهادى تهیه کرد تا فضلا و علما آن را تأیید و نظر خویش را در ذیل آن اعلام کنند. عبدالصمد همدانى در ذیل آن نوشته است: حقیر علم اجمالى قطعى که قابل شک و شبهه نباشد دارد که این طایفه که مستشهد علیه «نورعلیشاه و معصوم علیشاه» رئیس ایشان است، اعتنا به احکام شرعى ندارند و در فروع «دین» بسیار بى مبالات و بى باک مى باشند.<ref>خیراتیه (در ابطال طریق صوفیه)، محمدعلى بهبهانی، ج ۱، ص ۹۰-۹۱.</ref>
 +
 
 +
*صوفیه بدعتى تازه پدید آورده و شریعت را از طریقت جدا کردند. عبدالصمد در مخالفت با آنان مى نویسد: «ما دورافتادگان را چاره از متابعت شریعت نیست به نهجى که از [[پیامبر اکرم]](صلى الله علیه وآله) و [[ائمه]](علیهم السلام) صادر شده است.» به باور وى طبق دلایل شرع اسلام، طهارت و رعایت مقدمات عبادى در تابش نور معنویت به قلب تأثیر بسزایى دارد: «این نور وقتى دست بهم مى دهد که عمل مطابق نظر شارع باشد و این حاصل نمى شود الاّ به علم به احکام. پس طریقت بدون شریعت ثمره ندارد و علماى کامل یک قدم از شریعت تجاوز نمى نموده اند و مراقب آن بوده اند.»<ref>بحرالمعارف، ج ۱، ص ۳۵۴-۳۵۵.</ref>
 +
 
 +
==آثار و تألیفات==
 +
 
 +
عبد‌الصمد همدانی آثاری در [[عرفان]] و [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] و [[علم لغت|لغت]] و [[علم کلام|کلام]] دارد، که غالباً چاپ نشده‌اند. در صحت انتساب بعضی از آن‌ها به وی تردید وجود دارد. برخی از این آثار را متعلق به شخص دیگری به نام عبد‌الصمد بن محمد حسین همدانی، از علمای اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم و از پیروان [[شیخ احمد احسائی]]، دانسته و گفته‌اند که به اشتباه از آنِ عبد‌الصمد همدانی دانسته شده است. 
 +
 
 +
برخی از آثار ایشان عبارت‌اند از: 
 +
 
 +
* [[بحر‌ المعارف (کتاب)|بحر‌ المعارف]]، مهم‌ترین کتاب ملا عبدالصمد در عرفان و [[حکمت]] عملی است. این کتاب، که به فارسی مخلوط به عربی است، بازگو کنندۀ ایام سلوک معنوی مؤلف است و وی آن را در اواخر عمر، در [[کربلا]] تألیف کرده است. عبد‌الصمد در تألیف این کتاب علاوه بر استفاده از بسیاری کتابهای [[عرفان]] عملی و نظری، مطالب خود را به [[آیه|آیات]] و [[احادیث]] نیز مستند کرده است. [[علامه امینى]] آن را اثرى آموزنده در اخلاق، فلسفه و عرفان مى داند و مى افزاید این کتاب از دانش و فضل مؤلف حکایت مى کند.   
 +
* [[بحر‌ الحقائق (کتاب)|بحر‌ الحقائق]]، در شرح «[[مختصر النافع]]» [[محقق حلی]]، که ناتمام مانده و [[نسخه خطی]] آن موجود است. این شرح به خوبى موید آن است که مؤلف در فقه، اصول، حدیث و زبان و ادبیات عرب تبحرى وافر داشته است.<ref>شهیدان راه فضیلت، ص ۴۳۲-۴۳۳.</ref>
 +
*الفقه الاستدلالى الکبیر: به ترتیب [[ابواب فقه]] تنظیم شده و شامل همه مباحث فقه است. صاحب [[روضات الجنات]] ضمن معرفى آن یادآور مى شود مؤلف آن را به طور مفصل با پیروى از طریقه مصنّفان قبلى سامان داده است.
 +
* رساله ای در غنا، که در آن، دلایل رد غنا و موسیقی از نظر فقهی بررسی شده است. 
 +
* فی العشق الالهی، رساله کوچکی است دربارۀ عشق، به زبان فارسی آمیخته با عربی. این کتاب با نام «محبت نامه»، به کوشش حسین جعفری زنجانی، در ۱۳۸۲ش در قم به چاپ رسیده است. 
 +
*گفته شده است که ملا عبدالصمد کتابی حجیم در فرهنگ [[علم لغت|لغت]] با عنوان «اللغة الکبیرة» یا کتاب کبیر در لغت نیز داشته است.
 +
*رساله فى الصحیح و الاعم: نسخه اى از آن همراه فوائدالحائریه و ابطال القیاس وحید بهبهانى در نجف نزد عزالدین جزایرىنگاهدارى مى شد و [[شیخ آقا بزرگ تهرانی]] آن را دیده است.
 +
*التجزى فى الاجتهاد (یا جواز تجزى و حجیت آن): مؤلف در مقدمه مى گوید: این اثر را در دو مقام منظم کرده ام، مقام اول در جواز و وقوع آن، مقام دوم حجیت رأى متجزى.
 +
*دیوان شعر: همچنین عبد‌الصمد به زبان فارسی و عربی [[شعر]] می‌سرود که بعضی از اشعار وی در «بحرالمعارف» آمده است. به نوشته [[آقا بزرگ طهرانی]] نیز وی [[دیوان (شعر)|دیوان شعری]] داشته است.
 +
 
 +
==در نظر عالمان==
 +
*صاحب [[روضات الجنات]]: «مولى عبدالصمد همدانى متوطن در حایر مقدس ([[کربلا]]) او از فضلاى اواخر قرن دوازده و اوایل قرن سیزدهم هجرى مى باشد. در علوم متعددى مهارت داشت. مشرب خوبى را اختیار کرد...».<ref>روضات الجنات، ج ۴، ص ۱۹۸.</ref>
 +
 
 +
*[[محمدعلی مدرس تبریزی]]: «جامع معقول و منقول و فقیهى بوده است محقق، محدث، حکیم و متکلم، مذاقش خالى از افراط و تفریط است.»<ref>ریحانة الادب، ج ۶۰، ص ۳۷۸.</ref>
 +
 
 +
*[[محدث قمى]]: «عبدالصمد همدانى حائرى، فاضل فقیه ماهر، متکلم لغوى و شاگردان مرحوم بهبهانى است که صاحب آثارى در لغت و فقه و غیره مى باشد.»<ref>فوائد الرضویة، ص ۲۳۲.</ref>
 +
 
 +
*[[علامه امینى]]: «مولى عبدالصمد همدانى فقیه عقیده شناسى بود که در تمامى رشته هاى علوم اسلامى، تبحر داشت. تنوع آثارش از فضل سرشارش نشان دارد.»<ref>شهیدان راه فضیلت، ص ۴۳۲.</ref>
 +
 
 +
*زین العابدین شیروانى: «قرب چهل سال در عتبه حضرت [[امام حسین|اباعبدالله الحسین]](علیه السلام) مجاورت نموده و هم تحصیل علوم در آن دیار کرده و از هر فنى حظّى وافر و هنر متکاثر یافته و على الخصوص در منقولات سرآمد روزگار و مسلّم صغار و کبار بود. قرب سى سال در مسند اجتهاد و فتوى متمکن بود.»<ref>ریاض السیاحه، ص ۷۲۱.</ref>
 +
==شهادت==
 +
 +
[[علامه امینی|علامه امینی]] در کتاب «[[شهداء الفضيلة (کتاب)|شهداء الفضيلة]]» می نویسد: «ملاعبدالصمد همدانی از پرچم داران علم، فقیهی محقق، [[محدث|محدثی]] حکیم و عقیده شناسی لغت دان بود. به همه رشته های علمی زبردست بود. دانشمندی خوش مشرب، عارفی زاهد و نیکو طریقه، از شاگردان [[وحید بهبهانی|وحید بهبهانی]] و [[سيد علی طباطبائی|سید علی (صاحب ریاض)]] بود... ملا عبدالصمد همدانی در روز ۱۸ [[ماه ذی الحجه|ذیحجه]] ([[عید غدیر]]) سال ۱۲۱۶ هجری، در حمله ناگهانی [[وهابیت|وهابیها]] به [[کربلا]]، مظلومانه به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسید».
 +
پیکر آن فقیه عارف که بارها مى گفت: «به زودى محاسن من به خونم خضاب مى شود»، در ایوان شریف [[حرم امام حسین علیه السلام]] به خاک سپرده شد.
 +
==پانویس==
 +
{{پانویس}}
 +
==منابع==
 +
*[[دانشنامه جهان اسلام]]، مدخل "همدانی، عبدالصمد" از شهرام پازوکی.
 +
*"عبدالصمد همدانى"، غلامرضا گلى زواره، سایت فرهیختگان تمدن شیعه.
 +
*"ملا عبدالصمد همدانی"، پایگاه شعائر.
 +
 
 +
[[رده:علمای قرن سیزدهم]][[رده:علماء شیعه]][[رده:عارفان]][[رده:فقیهان]][[رده:ادیبان]][[رده:علمای شهید]][[رده:مدفونین در حرم امام حسین علیه السلام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ مارس ۲۰۲۵، ساعت ۱۶:۴۷

«ملا عبدالصمد همدانی» (۱۱۵۶-۱۲۱۶ ق)، عارف، فقیه، متکلم و ادیب بزرگ شیعه در قرن سیزدهم هجری و از شاگردان وحید بهبهانی و سید علی طباطبایی بود. ملا عبدالصمد نزدیک سی سال در کربلا بر مسند اجتهاد و فتوا و تدریس نشست، و در همان سالها کتبی در علوم مختلف اسلامی نوشت. معروفترین اثر او «بحر‌ المعارف» در عرفان و حکمت عملی است.

نام کامل ملا عبدالصمد همدانی
زادروز ۱۱۵۶ قمری
زادگاه همدان
وفات ۱۲۱۶ قمری
مدفن کربلا، حرم امام حسین علیه السلام

Line.png

اساتید

وحید بهبهانی، سيد علی طباطبائی، سید بحر‌العلوم،...

شاگردان

ملامحمد کوه بنانی، ملا عباس ایروانی،...

آثار

بحر‌ المعارف، بحر‌ الحقائق، رساله در غنا، شرح معارج الاصول، فی العشق الالهی،...

ولادت

از تاریخ تولد و اوایل زندگی ملا عبدالصمد همدانی فرزند عبدالله اطلاع دقیقی در دست نیست. با توجه به سال شهادت ملا عبدالصمد (۱۲۱۶ ق) و این‌که عمر وی را بیش از شصت سال ذکر کرده‌اند، احتمالا ولادتش پیش از سال ۱۱۵۶ هجری و شاید بین سالهای ۱۱۵۰ تا ۱۱۵۵ هجری بوده ‌است.

تحصیل و استادان

عبدالصمد حدود شش سالگی، مقدمات زبان و ادبیات عرب و فارسى را در مکتب خانه هاى همدان آموخت. حوزه علمیه همدان در ایام نوجوانى وى با حضور فقیهان، فلاسفه و عارفانى بزرگ، چون محمدباقر همدانى، محمدتقى همدانى، محمدزکى همدانى، ابوطالب اسدآبادى و نظیرالدین همدانى، رونق خاصى داشت.

عبدالصمد پس از چندى تحصیل در حوزه همدان، در سال ۱۱۷۶ ق. تصمیم به هجرت گرفت و راهى عتبات عالیات شد و در کربلا سکونت گزید.

مهمترین استادان عبدالصمد در فقه و اصول، وحید بهبهانی (متوفی ۱۲۰۵) و دیگری سید علی طباطبایی (متوفی ۱۲۳۱)، مؤلف «ریاض المسائل» بود. سید بحر‌العلوم (متوفی ۱۲۱۲) و سید مظهرعلى تونى را نیز از استادان وی دانسته اند.[۱]

تدریس و شاگردان

عبدالصمد همدانى کمتر در مَسند تدریس قرار مى گرفت و کوشید بیشتر جست و جوگر معارف و مکارم باشد. با این وجود در حوزه درسى او شاگردان متعددى پرورش یافتند که در منابع رجالى به نام آنان جز اندکى، اشاره نگردیده است. این شاگردان عبارتند از:

  • میرزا عباس ایروانى (م، ۱۲۶۵ ق): وى توسط پدرش به عتبات عراق آمد و در کربلا به خدمت ملا عبدالصمد همدانى راه یافت. به تدریج در حکمت الهى و ریاضیات تبحرى تمام یافت. وى بعد از شهادت استاد، بر حسب وصیت وى، همسر و فرزندانش را به همدان آورد.[۲]
  • زین العابدین شیروانى: کتاب «کشف المعارف» او در مسایل کلامى و عرفانى است ولى سه اثر ریاض السیاحه، حدائق السیاحه و بستان السیاحه بیشتر جنبه تاریخى، جغرافیایى دارد و حاوى نکته هاى جامعه شناختى است و آگاهیهاى جالبش از مردمان شهرهاى گوناگون خصوص مشاهیر آنان ارائه مى دهد.[۳]
  • ملا عباسعلى بنایى تبریزى (م، ۱۳۰۶ ق): در سفر به عتبات عراق به محضر عبدالصمد همدانى رفت و از محضرش نکته ها آموخت و توانمندیهایى در فقه، کلام و عرفان به دست آورد.
  • ملا محمد کوهبنانى (م، ۱۲۳۸ ق): وى منسوب به کوهبنان از توابع کرمان است. در کربلا به محضر برخى استادان رفت و کمالاتى کسب نمود.

فقیه عارف

صوفیه کوشیده اند در آثار خود، عبدالصمد همدانى را به عنوان صوفى و پیرو فرقه نعمت اللهى معرفى کنند! آنان گفته اند: «وى از یُمْن توجه رونق علیشاه به مقامات اهل تصوف ارتقاء یافت و نیز به امر نور علیشاه و معصوم علیشاه دکنى در محضر حسین علیشاه به شرف ذکر خفى مشرّف گردید و در تکمیل باطن کوشید.»[۴]

در نفى اتهام عبدالصمد همدانى به تصوف، نکاتی ذکر می شود:

  • اهل تصوف براى اینکه پشتیبانى علمى خود را پربار نشان دهند و نیروهاى دیگرى را جذب کنند، معمولا هرکدام از علماى شیعه (ازجمله سید بن طاووس، خواجه نصیرالدین طوسى، شیخ بهایى) را که طبق موازین قرآنى و اهل بیت به تهذیب و تزکیه روى آورده و مشى عرفانى را برگزیده اند، در زمره بزرگان خود معرفى کرده اند.[۵] عبدالصمد همدانى هم که با عده اى از اهل تصوف ارتباط داشت، به تصوف متهم شد و مورد طعن برخى معاصران قرار گرفت اما دکتر عبدالحسین زرین کوب مى نویسد: «اینکه به طریقه نعمت اللهى گرایش داشته باشد، محل تردید است و از قراین برمى آید وى به سلسله و خانقاه که بین اهل تصوف متداول است، اعتقادى نداشته است.»[۶] استاد على دوانى هم یادآور مى شود: «فرقه صوفیه او را از بزرگان خود مى دانند، ولى او مردى فقیه و عارف بود و اهل خرقه، خانقاه، بنگ، چرس و... که شعار صوفیان گمراه است، نبود.»[۷]
  • برخى از علاقه مندان صوفیه در جلسات درسى عبدالصمد همدانى شرکت مى کردند و حضور این افراد موجب شد که بگویند وى در پى ترویج تعالیم صوفیه است، در صورتى که اهل تصوف به جلسات درسى و علمى وحید بهبهانی، بزرگ ترین فقیه عصر که فرزندش مبارزه اى پیگیر را برعلیه صوفیان سامان داد، حاضر مى شدند و او هم آنان را منع نمى کرد زیرا تصورش این بود که آنان با آمدن به چنین محافلى با حقایق آشنا مى گردند و دست از انحرافات و فرقه گرایى برمى دارند.
  • عبدالصمد از فقهاى زاهد بود و ملاقات وى با اهل صوفیه براى ارادت به آنان و تأیید فرقه اى خاص نبود. او مى خواست از نزدیک با افکار و شیوه هاى تبلیغى آنان آشنا شود. به همین دلیل با برخى معروفین آنها دیدار مى نمود. از این جهت همراه سید محمدمهدی بحرالعلوم وقتى نور علیشاه در عتبات ساکن بود، نزد وى رفت تا در احوال و آثار این صوفى افراطى پژوهش کند. در این ملاقات که چند جلسه ادامه یافت پرسشها و پاسخهایى رد و بدل شد و آن دو به عقاید وى پى بردند و چون افکارش را منطبق بر عقاید تشیع ندیدند، مثل دیگر علماى کربلا از وى خواستند آن منطقه را ترک کند و به موصل برود.
  • اکثر آثار عبدالصمد همدانى به مباحث فقهى، روایى و کلامى اختصاص دارد و مطالب آنها طبق شرع مقدس، مبانى قرآنى و روایات اهل بیت است. کمترین نوشته هایش به عرفان اختصاص دارد که آن هم برگرفته از قرآن و حدیث است.
  • آقا محمدعلى فرزند وحید بهبهانی براى جلوگیرى از تهاجم فرهنگى و یورش فکرى صوفیان استشهادى تهیه کرد تا فضلا و علما آن را تأیید و نظر خویش را در ذیل آن اعلام کنند. عبدالصمد همدانى در ذیل آن نوشته است: حقیر علم اجمالى قطعى که قابل شک و شبهه نباشد دارد که این طایفه که مستشهد علیه «نورعلیشاه و معصوم علیشاه» رئیس ایشان است، اعتنا به احکام شرعى ندارند و در فروع «دین» بسیار بى مبالات و بى باک مى باشند.[۸]
  • صوفیه بدعتى تازه پدید آورده و شریعت را از طریقت جدا کردند. عبدالصمد در مخالفت با آنان مى نویسد: «ما دورافتادگان را چاره از متابعت شریعت نیست به نهجى که از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و ائمه(علیهم السلام) صادر شده است.» به باور وى طبق دلایل شرع اسلام، طهارت و رعایت مقدمات عبادى در تابش نور معنویت به قلب تأثیر بسزایى دارد: «این نور وقتى دست بهم مى دهد که عمل مطابق نظر شارع باشد و این حاصل نمى شود الاّ به علم به احکام. پس طریقت بدون شریعت ثمره ندارد و علماى کامل یک قدم از شریعت تجاوز نمى نموده اند و مراقب آن بوده اند.»[۹]

آثار و تألیفات

عبد‌الصمد همدانی آثاری در عرفان و فقه و اصول و لغت و کلام دارد، که غالباً چاپ نشده‌اند. در صحت انتساب بعضی از آن‌ها به وی تردید وجود دارد. برخی از این آثار را متعلق به شخص دیگری به نام عبد‌الصمد بن محمد حسین همدانی، از علمای اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم و از پیروان شیخ احمد احسائی، دانسته و گفته‌اند که به اشتباه از آنِ عبد‌الصمد همدانی دانسته شده است.

برخی از آثار ایشان عبارت‌اند از:

  • بحر‌ المعارف، مهم‌ترین کتاب ملا عبدالصمد در عرفان و حکمت عملی است. این کتاب، که به فارسی مخلوط به عربی است، بازگو کنندۀ ایام سلوک معنوی مؤلف است و وی آن را در اواخر عمر، در کربلا تألیف کرده است. عبد‌الصمد در تألیف این کتاب علاوه بر استفاده از بسیاری کتابهای عرفان عملی و نظری، مطالب خود را به آیات و احادیث نیز مستند کرده است. علامه امینى آن را اثرى آموزنده در اخلاق، فلسفه و عرفان مى داند و مى افزاید این کتاب از دانش و فضل مؤلف حکایت مى کند.
  • بحر‌ الحقائق، در شرح «مختصر النافع» محقق حلی، که ناتمام مانده و نسخه خطی آن موجود است. این شرح به خوبى موید آن است که مؤلف در فقه، اصول، حدیث و زبان و ادبیات عرب تبحرى وافر داشته است.[۱۰]
  • الفقه الاستدلالى الکبیر: به ترتیب ابواب فقه تنظیم شده و شامل همه مباحث فقه است. صاحب روضات الجنات ضمن معرفى آن یادآور مى شود مؤلف آن را به طور مفصل با پیروى از طریقه مصنّفان قبلى سامان داده است.
  • رساله ای در غنا، که در آن، دلایل رد غنا و موسیقی از نظر فقهی بررسی شده است.
  • فی العشق الالهی، رساله کوچکی است دربارۀ عشق، به زبان فارسی آمیخته با عربی. این کتاب با نام «محبت نامه»، به کوشش حسین جعفری زنجانی، در ۱۳۸۲ش در قم به چاپ رسیده است.
  • گفته شده است که ملا عبدالصمد کتابی حجیم در فرهنگ لغت با عنوان «اللغة الکبیرة» یا کتاب کبیر در لغت نیز داشته است.
  • رساله فى الصحیح و الاعم: نسخه اى از آن همراه فوائدالحائریه و ابطال القیاس وحید بهبهانى در نجف نزد عزالدین جزایرىنگاهدارى مى شد و شیخ آقا بزرگ تهرانی آن را دیده است.
  • التجزى فى الاجتهاد (یا جواز تجزى و حجیت آن): مؤلف در مقدمه مى گوید: این اثر را در دو مقام منظم کرده ام، مقام اول در جواز و وقوع آن، مقام دوم حجیت رأى متجزى.
  • دیوان شعر: همچنین عبد‌الصمد به زبان فارسی و عربی شعر می‌سرود که بعضی از اشعار وی در «بحرالمعارف» آمده است. به نوشته آقا بزرگ طهرانی نیز وی دیوان شعری داشته است.

در نظر عالمان

  • صاحب روضات الجنات: «مولى عبدالصمد همدانى متوطن در حایر مقدس (کربلا) او از فضلاى اواخر قرن دوازده و اوایل قرن سیزدهم هجرى مى باشد. در علوم متعددى مهارت داشت. مشرب خوبى را اختیار کرد...».[۱۱]
  • محمدعلی مدرس تبریزی: «جامع معقول و منقول و فقیهى بوده است محقق، محدث، حکیم و متکلم، مذاقش خالى از افراط و تفریط است.»[۱۲]
  • محدث قمى: «عبدالصمد همدانى حائرى، فاضل فقیه ماهر، متکلم لغوى و شاگردان مرحوم بهبهانى است که صاحب آثارى در لغت و فقه و غیره مى باشد.»[۱۳]
  • علامه امینى: «مولى عبدالصمد همدانى فقیه عقیده شناسى بود که در تمامى رشته هاى علوم اسلامى، تبحر داشت. تنوع آثارش از فضل سرشارش نشان دارد.»[۱۴]
  • زین العابدین شیروانى: «قرب چهل سال در عتبه حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) مجاورت نموده و هم تحصیل علوم در آن دیار کرده و از هر فنى حظّى وافر و هنر متکاثر یافته و على الخصوص در منقولات سرآمد روزگار و مسلّم صغار و کبار بود. قرب سى سال در مسند اجتهاد و فتوى متمکن بود.»[۱۵]

شهادت

علامه امینی در کتاب «شهداء الفضيلة» می نویسد: «ملاعبدالصمد همدانی از پرچم داران علم، فقیهی محقق، محدثی حکیم و عقیده شناسی لغت دان بود. به همه رشته های علمی زبردست بود. دانشمندی خوش مشرب، عارفی زاهد و نیکو طریقه، از شاگردان وحید بهبهانی و سید علی (صاحب ریاض) بود... ملا عبدالصمد همدانی در روز ۱۸ ذیحجه (عید غدیر) سال ۱۲۱۶ هجری، در حمله ناگهانی وهابیها به کربلا، مظلومانه به شهادت رسید». پیکر آن فقیه عارف که بارها مى گفت: «به زودى محاسن من به خونم خضاب مى شود»، در ایوان شریف حرم امام حسین علیه السلام به خاک سپرده شد.

پانویس

  1. دانشنامه جهان اسلام به نقل از ایزدگشسب، شمس التواریخ، تهران ۱۳۴۵ش، ص۷۸.
  2. مکارم الآثار، ج ۵، ص ۷۶-۷۷؛ المآثر و الآثار، اعتمادالسلطنه، ص ۱۵۷.
  3. طرائق الحقایق، ج ۳، ص ۲۸۱، عرفاى ایران، ج ۶، ص ۹۰.
  4. بستان السیاحه، ص ۶۱۳ ریاض السیاحه، ص ۷۲۲.
  5. مسیرى کوتاه در مرام صوفى گرى، محمد مردانى، ص ۹۶-۹۷.
  6. دنباله جستجو در تصوف ایران، دکتر عبدالحسین زرین کوب، ص ۳۱۵.
  7. وحید بهبهانى، ص ۲۴۱.
  8. خیراتیه (در ابطال طریق صوفیه)، محمدعلى بهبهانی، ج ۱، ص ۹۰-۹۱.
  9. بحرالمعارف، ج ۱، ص ۳۵۴-۳۵۵.
  10. شهیدان راه فضیلت، ص ۴۳۲-۴۳۳.
  11. روضات الجنات، ج ۴، ص ۱۹۸.
  12. ریحانة الادب، ج ۶۰، ص ۳۷۸.
  13. فوائد الرضویة، ص ۲۳۲.
  14. شهیدان راه فضیلت، ص ۴۳۲.
  15. ریاض السیاحه، ص ۷۲۱.

منابع

  • دانشنامه جهان اسلام، مدخل "همدانی، عبدالصمد" از شهرام پازوکی.
  • "عبدالصمد همدانى"، غلامرضا گلى زواره، سایت فرهیختگان تمدن شیعه.
  • "ملا عبدالصمد همدانی"، پایگاه شعائر.
مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه