محمد ثابتی همدانی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(افزودن 2رده، افزودن محتوا به کمک منبع جدید)
 
(۵ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{نیازمند ویرایش فنی}}
+
'''«آیت‌اللّه محمد ثابتی همدانی»''' (۱۳۱۵ - ۱۳۶۵ ق)، از علمای وارسته [[شیعه]] معاصر و از شاگردان [[شیخ عبدالکریم حائری]] بود. وی از مدرسان برجسته [[حوزه علمیه قم]] بشمار می‌آمد.
آیةاللّه میرزا محمدثابتی همدانی، از رجال بزرگ علم و فضل بود .
 
  
== تولد محمد ثابتي==
+
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = محمد ثابتی همدانی
 +
||تصویر= [[پرونده:ثابتی همدانی .jpg|۲۲۰px]]
 +
||زادروز =  ۱۳۱۵ قمری
 +
|زادگاه = همدان
 +
|وفات =  ۱۳۶۵ قمری
 +
|مدفن = [[قم]]
 +
|اساتید = [[شیخ عبدالکریم حائری]]، [[شیخ عبدالنبی نوری]]، ملا محمد هیدجی، شیخ علی دامغانی، شیخ علی مدرس،...
 +
|شاگردان =
 +
|آثار =
 +
}}
 +
==ولادت==
  
محمد ثابتي همداني در سال 1315 ق. در قريه «وهنده» كه از آبادي هاي بلوك سردرود همدان است به دنيا آمد. پدرش عالم متقي و فاضل كامل شيخ محمدتقي ساكن همدان همدان معروف به ميرزاي همداني است. وي از عالمان و خوبان زمان بود و اداره امور ديني منطقه را برعهده داشت. شيخ محمدتقي مردي با[[تقوا]] و عالمي صالح و بافضيلت بود كه فرزندانش همه در لباس روحانيت و خدمتگزاران به [[دين]] بوده و هستند كه سرآمد آن ها آيت الله ميرزا محمد ثابتي است.  
+
محمد ثابتی همدانی در سال ۱۳۱۵ ق. در قریه «وهنده» از آبادی های بلوک سردرود همدان به دنیا آمد. پدرش عالم متقی و فاضل، شیخ محمدتقی معروف به میرزای همدانی بود و اداره امور دینی منطقه را بر عهده داشت و فرزندانش همه در لباس روحانیت و خدمتگزاران به [[دین]] بوده اند.<ref> تاریخ مفصل همدان، ج ۱، ص ۳۵۰-۳۵۲.</ref>
  
و نيز از جمله آن ها عالم جليل القدر و فاضل متقي (حاج ميرزا مهدي ثابتي) كه ساكن همدان و از شاگردان آيت الله آخوند ملا علي همداني و امام جماعت مسجد جولان و مسجد دباغخانه اول بازار بود. نيز شيخ علي ثابتي امام جمعه «كبودرآهنگ» و حاج ميرزا ابوالقاسم ثابتي كه در سن جواني درگذشت. از ديگر فرزندان شيخ محمدتقي هستند و همه معروف به حسن اخلاق و ظرافت طبع و [[تقوا]] و كرامت نفس اند. آيت الله ثابتي دو خواهر نيز داشت.
+
==تحصیلات و استادان==
  
محمد دوران سرشار از سرور و شادي كودكانه‌اش را در خانواده‌اي مذهبي و كانون گرم خانواده‌اش گذراند. از آن جا كه وي داراي ذكاوت و پاكي در خور تحسين بود. پدرش او را تحت تعليم، تربيت و مراقبت قرار داد.<ref> تاريخ مفصل همدان، ج 1، ص 350-352.</ref>
+
محمد ثابتی با علاقه فراوانی که به تحصیل داشت، در پرتو آموزش های پدر توانست در مدت بسیار کوتاهی درس های مکتب خانه را به خوبی به پایان رساند و آموختن [[قرآن]] را سپری نماید. وی پس از آن یادگیری دروس حوزوی را نزد پدرش شروع کرد و تا «[[قوانین الاصول]]» را نزد ایشان تلمذ نمود. وی سپس عازم همدان شد و از محضر بزرگان این شهر، مانند حاج شیخ علی دامغانی و حاج شیخ علی گنبدی (متوفای ۱۳۶۹ ق) قسمتی از سطوح عالی را فراگرفت.
  
== تحصيلات  محمد ثابتي ==
+
ثابتی پس از فراگیری بخشی از سطوح عالی، به همراه دوست صمیمی خود، [[آخوند ملا علی همدانی]] (متوفای ۱۳۵۷ ش) به [[تهران]] مهاجرت نمود و از محضر بزرگانی چون: [[شیخ عبدالنبی نوری]] و شیخ علی مدرس استفاده شایانی برد. وی [[فلسفه]] و [[حکمت]] را نزد آخوند ملا محمد هیدجی معروف به «حاج آخوند»، آموخت و سپس به همدان بازگشت.
  
ثابتي با عشق و علاقه فراواني كه به تحصيل داشت در پرتو آموزش هاي پدر توانست در مدت بسيار كوتاهي درس هاي مكتب خانه را به خوبي به پايان رساند و آموختن [[قرآن]] را سپري نمايد. وي پس از آن يادگيري دروس حوزوي را نزد پدرش شروع كرد و تا «قوانين» را نزد ايشان تلمذ نمود. وي سپس عازم همدان شد و از محضر بزرگان اين شهر، مانند: حاج شيخ علي دامغاني و حاج شيخ علي گنبدي (متوفاي 1369 ق) قسمتي از سطوح عالي را فراگرفت.
+
ثابتی پس از این که اطلاع پیدا کرد آیت الله [[شیخ عبدالکریم حائری]] به [[قم]] رهسپار شده است، با سختی بسیار به همراه دوست باوفای خود -آخوند ملا علی معصومی- به قم مهاجرت کرد و در درس [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] ایشان شرکت نمود. وی از محضر علمی آیت الله حائری بهره‌های شایانی برد و در ردیف یکی از شاگردان مبرز و مشهور او قرار گرفت.
  
'''عزيمت به تهران'''
+
==فعالیت‌های علمی و اجتماعی==
  
ثابتي پس از فراگيري بخشي از سطوح عالي به همراه دوست صميمي خود، آخوند ملا علي همداني<ref> از فقيهان مشهور و بزرگ عصر خويش است و در ميان عام و خاص به عظمت و [[تقوا]] شهرت كامل دارد. وي مجتهدي محقق و فقيهي جامع معقول و منقول است، عالمي به زيور حلم و اخلاق آراسته و به [[زهد]] و [[عرفان]] پيراسته.</ref> (متوفاي 1357 ش) به تهران مهاجرت نمود و از محضر بزرگاني چون: شيخ عبدالنبي نوري و شيخ علي مدرس استفاده شاياني برد. وي [[فلسفه]] و [[حكمت]] را نزد آخوند ملا محمد هيدجي، معروف به «حاج آخوند»، آموخت و سپس به همدان بازگشت.
+
آیت الله ثابتی همدانی از هر جهت مورد علاقه و اعتماد آیت الله [[شیخ عبدالکریم حائری]] بود و گاهی در غیاب ایشان اقامه [[نماز جماعت]] می کرد و فضلا و بزرگان در نمازش بااشتیاق تمام شرکت می کردند.
  
'''هجرت به قم'''
+
در [[حوزه علمیه قم]] نیز از مدرسان درجه یک بشمار می رفت و محضر درس ایشان از پررونق‌ترین درس ها در حوزه علمیه بود؛ تا جایی که بیشترر عالمان امروزی که شاگرد او بوده‌اند، کمیت و کیفیت درس ایشان را تحسین می کنند.<ref> گنجینه دانشمندان، ص ۴۰۲-۴۰۳.</ref> یکی از استادان بزرگوار که زمانی کتاب «[[کفایة الاصول]]» را تدریس می کرد می گوید: «یک روز یکی از شاگردان آقای سلطانی که بیان رسایی داشت، در درس گفته بود: به من می گویند بیانت خوب است، در حالی که در حدود سه ربع، نصف صفحه را تدریس می کنم و برخی اشکالات نیز باقی می ماند؛ ولی استاد ما آیت الله ثابتی در وقت بسیار کم حدود نیم ساعت از بس بیانی شیوا و رسا دارد، یک و نیم صفحه را تدریس می کند بدون این که شبهه‌ای در آن مطلب باقی بماند».
  
ثابتي پس از اين كه اطلاع پيدا كرد حاج شيخ عبدالكريم حائري به [[قم]] رهسپار شده است با سختي بسيار به همراه دوست باوفاي خود، ميرزاي همداني (آخوند ملا علي معصومي) به قم مهاجرت كرد و در درس [[فقه]] و [[اصول]] ايشان شركت نمود.
+
وی تا سال ۱۳۵۵ ق. در [[قم]] بود و پس از وفات حاج شیخ به همدان بازگشت و نزد پدر خویش ماند. وی در مدت اقامتش در همدان [[امام جماعت|امامت جماعت]] [[مسجد جامع]] شهر را پذیرفت و به تدریس دروس حوزوی نیز پرداخت و دانشجویان را از سرمایه های علمی خود بهره‌مند ساخت.
 +
 +
آیت الله ثابتی در کنار تدریس، فعالیت های فرهنگی را مورد توجه قرار داد و در این زمینه به شهرهای مختلف و روستاهای زادگاهش سفر کرد. وی با برگزاری کلاس های اخلاقی و معارف اسلامی، مردم را ارشاد می نمود.  
  
وي از محضر علمي آيت الله حائري بهره‌هاي شاياني برد و در رديف يكي از شاگردان مبرز و مشهور او قرار گرفت. و از بزرگترين مدرسان [[حوزه علميه]] قم بشمار آمد. وي از هر جهت مورد علاقه و اعتماد آيت الله حائري بود و گاهي در غياب ايشان اقامه [[نماز جماعت]] مي كرد و فضلا و بزرگان در نمازش همانند درسش بااشتياق تمام شركت مي كردند.
+
شهر همدان با وجود دارا بودن عده زیادی از مجتهدان و عالمان بزرگ، به جهت فشار رژیم پهلوی از وضعیت اجتماعی و فرهنگی نابسامانی برخوردار بود. حوزه علمیه‌ای مرتب و منظم در این شهر وجود نداشت. یک مدرسه بزرگ به نام «زنگنه» بود که در اشغال اداره فرهنگ قرار داشت. مدرسه مخروبه‌ای هم به نام مدرسه «آخوند» بود که آیت الله ثابتی در این موقعیت حساس همراه آیت الله [[آخوند ملا علی همدانی|ملا علی معصومی همدانی]] دست به اقدامی شجاعانه زده و آن را با تلاش فراوان به راه انداختند. زمانی که فشار رژیم پهلوی در راستای تخریب مدارس علمیه بود، آن دو قد علم کرده و در آن اوضاع نابسامان توانستند مدرسه علمیه را راه اندازی کنند.  
  
وي تا سال 1355 ق در قم بود و پس از وفات حاج شيخ دوباره به همدان بازگشت و نزد پدر خويش ماند. وي در مدت اقامتش در همدان امامت جماعت مسجد جامع شهر را پذيرفت و به تدريس دروس حوزوي نيز پرداخت و دانشجويان را از سرمايه هاي علمي خود بهره‌مند ساخت. در حوزه علميه قم نيز از مدرسان درجه يك بشمار مي رفت تا جايي كه همه يا اكثر عالمان امروزي كه شاگرد او بوده‌اند كميت و كيفيت درس ايشان را تحسين مي كنند.<ref> گنجينه دانشمندان، ص 402-403.</ref>
+
وی همچنین در بحران سخت‌گیری‌های رژیم علیه روحانیت، پس از رحلت آیت الله شیخ عبدالکریم حائری، بدون هیچ واهمه‌ای، برای ایشان مجلس [[ترحیم]] گرفت و این کار ایشان در آن زمان بسیار ستودنی بود.<ref>مصاحبه نگارنده با آیت الله صابری همدانی، ۲۶/۱/۸۳.</ref> چون در خود قم نیز فقط سه ساعت اجازه برگزاری مراسم داده شده بود و در شهرهای دیگر هم کسی جرأت برگزاری مراسم را نداشت.
  
== اساتید  محمد ثابتي==
+
آیت الله ثابتی علاوه بر برخورداری از دقت نظر و افکار بلند، از ذوق [[شعر|شعری]] و لطافت روحی نیز برخوردار بود. ایشان اشعار لطیف و ظریفی به مناسبت تولد [[امام زمان]] عجل الله تعالی فرجه در نیمه [[شعبان]] سروده است و اوضاع دوره پهلوی را نیز به اختصار به قلم کشیده است. نمونه ای از اشعارش چنین است:
 +
{{بیت|برخیز دمی پای بنه جانب گلزار|دل را تهی از رنج و الم تازه کن افکار}}
 +
{{بیت|یک سو گل و گلرخ ز دیگر گشته پدیدار|شمشاد شده شاد ولی سرو چو سردار}}
 +
{{بیت|سیری کن و از سرو|قدان سرو بدست آر}}
 +
{{بیت|طاووس صفت نازکنان رقص زنان بین|کاووس صفت بر طرفی تازه جوان بین}}
 +
{{بیت|ناقوس زنان تازه خطان رسم زمان بین|ناموس شده هر طرف و تار زمان بین}}
 +
{{بیت|گشتی کن و گشتی کن|و زنهار به دست آر}}
 +
{{بیت|نور ازلی یافت تجلّی مه شعبان|کفار بشد خوار روان باخت چو شیطان}}
 +
{{بیت|زینت داده افلاک همی تخت سلیمان|از هاشم و کسری نسب رحمت و رحمان}}
 +
{{بیت|مسلم شود از صارم|او دیلم و تاتار}}
 +
{{بیت|و ز جور و ستم محو شده قبر مسلمان|پاشیده شده عظم رمیمش به بیابان}}
 +
{{بیت|مسجد شده ویران و شده جزو خیابان|عمامه به تاراج شده از ظلم فراوان}}
 +
{{بیت|شمشیر بیرون آر و|رهان ملت از آزار}}
 +
{{بیت|ای حجت حق خیز و بکش تیغ دو سر را|از ملحد بی دین بفکن پیکر و سر را}}
 +
{{بیت|جز پاکدلان از همه بردار اثر را|از ظالم و بی رحم ستان نور بصر را}}
 +
{{بیت|خشنود کن از دادرسی|ثابت غمخوار}}
  
بزرگانی چون آیةاللّه العظمی حاج شیخ عبدالکریم حایری، شیخ عبدالنبی نوری، حاج شیخ علی گنبدی، حاج شیخ علی دامغانی، آخوند ملامحمد هیدجی و ... .
+
==موقعیت و جایگاه علمی==
  
 +
آیت اللّه ثابتی در نزد مراجع و بزرگان [[حوزه علمیه قم]] مخصوصاً مرحوم [[سید حسین احمدی طباطبائی بروجردی|آیت اللّه بروجردی]] جایگاه و موقعیت خاصی داشت. از فرزند ایشان نقل شده است: پدرم از همدان برای تشرف به [[مشهد]] مقدس حرکت کرد، وقتی به [[قم]] مشرف شدیم در یک مسافرخانه در انتهای گذر خان ساکن شدیم؛ به محض این که طلاب از حضور ایشان باخبر شدند، تا چند روز به دیدار ایشان می آمدند. حتی عالمان بزرگواری مثل آیات عظام: [[سید محمد حجت کوه کمره ای|حجت کوه کمری]]، خوانساری، [[امام خمینی]]، [[محقق داماد]] و...؛ روز دوم یا سوم خبر دادند آیت اللّه بروجردی می آیند... یک وقت دیدم آقای مسنی که اطرافیان زیر بغلش را گرفته بودند، وارد شد... .
  
== خانواده و فرزندان==
+
وی همچنین می گوید: روزی هم که ما به مشهد مشرف شدیم، همان شب آیت اللّه بروجردی نیز عازم شده بود. یک روز در یک طرف خیابان به سوی حرم می رفتیم. دیدم آیت اللّه بروجردی با عده ای می روند. در همین حال یک نفر را فرستادند تا از ما آدرس بگیرد، آن شخص گفت: آدرستان را بدهید که آیت اللّه بروجردی می خواهند به دیدنتان بیایند. همان روز، آیت اللّه بروجردی به منزل ما آمدند و حدود یک ساعت و نیم با پدرم صحبت کردند. پس از بازگشت به همدان نیز آیت اللّه بروجردی به خط خود نامه ای برای پدرم فرستادند و در آن اظهار تمایل کردند که پدرم به قم برود، اما چهار ماه بعد پدرم به لقاءاللّه پیوست.
  
آيت الله ثابتي در سال 1345 ق با دختري از يك خانواده متدين و با[[تقوا]] [[ازدواج]] نمود. ثمره اين ازدواج 5 فرزند؛ چهار پسر و يك دختر است. بزرگترين آن ها حاج علي آقاي ثابتي است كه عالمي باتقوا و روحاني اي بسيار مهربان است. وي در دفتر آيت الله سيد محمدرضا گلپايگاني در بخش استفتائات به فعاليت مشغول است. حسن آقا ثابتي - كه به كسب مشغولند -، حسين آقا - كه فوت كرده‌اند - و محمدآقا ثابتي - كه در تهران مديرعامل سازمان مسكن بوده‌اند،<ref> مصاحبه نگارنده با فرزند ايشان حاج علي ثابتي، 30/1/83.</ref> از ديگر پسران آيت الله ثابتي‌اند.
+
==ویژگی‌های اخلاقی==
  
== فعاليت هاي فرهنگي ==
+
از خصوصیات بارز اخلاقی آیت الله ثابتی می توان به [[تواضع]] و [[اخلاص]]، [[ورع]] و [[سخاوت]] وی اشاره کرد. میرزا محمد ثابتی با این ویژگی اخلاقی در همدان زبانزد خاص و عام بود. آیت الله صابری همدانی می گوید: در اوایل طلبگی در همدان بارها ایشان را ملاقات کردم و در نمازش شرکت نمودم. ابهت و وقاری که از ایشان مشاهده می کردم در کمتر کسی از معاصران وی موجود بود. ایشان دائم در مراقبه و کثیرالذکر بود. وی به معنای واقعی، آیت الله، محقق، زاهد، لطیف الکلام و ظریف البیان بود. با یک دنیا مناعت طبع و [[قناعت]] که در وی بود، در محله جولان همدان، ارباب بصیرت و معرفت، ارادت تامی به ایشان داشتند.
  
آقاي ثابتي همداني در كنار تحصيل، فعاليت هاي فرهنگي را مورد توجه قرار داد و در اين زمينه به شهرهاي مختلف و روستاهاي زادگاهش سفر كرد. وي با برگزاري كلاس هاي اخلاقي و معارف اسلامي، مردم را ارشاد مي نمود. او در كنار تحصيل در حوزه، به تدريس دروس حوزوي نيز پرداخت. تدريس ايشان به قدري شيرين و روان بود كه از جمله استادان موفق در حوزه بشمار مي رفت و محضر درس ايشان از پررونق‌ترين درس ها در حوزه علميه بود.
+
'''توسل و ارادت به اهل بیت'''
  
يكي از استادان بزرگوار كه زماني كتاب كفايه را تدريس مي كرد مي گويد: «يك روز يكي از شاگردان آقاي سلطاني كه بيان رسايي داشت، در درس گفته بود: به من مي گويند بيانت خوب است در حالي كه در حدود سه ربع، نصف صفحه را تدريس مي كنم در حالي كه برخي اشكالات نيز باقي مي ماند؛ ولي استاد ما آيت الله ثابتي در وقت بسيار كم حدود نيم ساعت از بس بياني شيوا و رسا دارد يك و نيم صفحه را تدريس مي كند بدون اين كه شبهه‌اي در آن مطلب باقي بماند».
+
ایشان به [[اهل بیت]] علیهم السلام به ویژه [[حضرت فاطمه]] علیهاالسلام علاقه خاصی داشت. وقتی مصیبت آن حضرت گفته می شد، شروع به گریه می نمود؛ به طوری که شاید انسان برای عزیز خود چنین گریه نکند. وی فاطمه زهرا علیهاالسلام را باب الحوائج می دانست و در حل مشکلات از [[امامان معصوم]] علیهم السلام به ویژه از ایشان استمداد و [[توسل]] می نمود.
  
از فعاليت فرهنگي ديگر آيت الله ثابتي اقامه [[نماز جماعت]] در [[مسجد جامع]] همدان در طول ساليان متمادي است. ايشان از هر جهت مورد اعتماد و علاقه آيت الله حائري بود و گاهي در غياب ايشان در [[قم]] به نيابت از او اقامه جماعت مي كرد. زمينه مرجعيت و تقدم او بر ديگران پس از فوت حاج شيخ عبدالكريم به طور كامل آماده بود؛ ولي [[زهد]]، [[تقوا]] و بي اعتنايي‌اش به مقام، او را از اين مسير بازداشت.
+
'''احترام به علم و علما'''
  
ايشان طبق تقاضاي عده‌اي از بزرگان مردم مؤمن همدان به آن جا منتقل و از دست بعضي از نادانان كه [[دين]] خود را به دنياي ديگران مي‌فروشند آسوده گرديد. وي در مسجد جامع همدان اقامه جماعت مي نمود و دانشجويان مستعد را از تحقيقات علمي خود بهره‌مند مي ساخت.<ref> تاريخ مفصل همدان، ج 3، ص 253-256 و مصاحبه نگارنده با آيت الله صابري همداني.</ref> وي در طول اقامت خود در شهر همدان در كنار دوست صميمي خود آيت الله ملا علي معصومي همداني به تدريس در حوزه علميه آخوند پرداخت.<ref> اين مدرسه كه مخروبه بود به وسيله آيات: ثابتي و ملا علي همداني ترميم شد و در حال حاضر نيز مورد بهره‌برداري است.</ref>
+
تشویق فضلا و احترام به عالمان بزرگ، سیره آیت الله ثابتی همدانی بود.
  
آيت الله ثابتي علاوه بر برخورداري از دقت نظر، افكار بلند، زهد و تقوا، از ذوق شعري و لطافت روحي نيز برخوردار بود. ايشان اشعار لطيف و ظريفي به مناسبت تولد [[امام زمان]] عجل الله تعالی فرجه شریف در نيمه [[شعبان]] سروده است. وي اوضاع دوره پهلوي را به اختصار به قلم كشيده است. نمونه اي از اشعارش چنين است:
+
'''تهجد و عبادت'''
  
برخيز دمي پاي بنه جانب گلزار × دل را تهي از رنج و الم تازه كن افكار
+
ایشان به [[نماز شب]] بسیار اهمیت می داد و می فرمود: بزرگان دین و بندگان صالح خدا [[عبادت]] و [[دعا]] در دل شب را نردبان ترقی و نیل به مقامات عالیه می دانند. ایشان در عمل بر این باور بود که دعا در زندگی مادی و معنوی انسان تأثیر بسزایی دارد.
  
يك سو گل و گلرخ ز ديگر گشته پديدار × شمشاد شده شاد ولي سرو چو سردار
+
==وفات==
  
سيري كن و از سرو × قدان سرو بدست آر
+
آیت الله محمد ثابتی همدانی پس از عمری تلاش بی‌وقفه در راه خدمت به مردم و حوزه علمیه، در ۲۲ [[ماه محرم]] سال ۱۳۶۵ قمری (۱۳۲۵ ش) و در روز [[جمعه]] بعد از [[غسل جمعه]] و خواندن [[سوره صافات]] و فرستادن پانصد [[صلوات]] - طبق معمول هر جمعه - ناگهان چشم از جهان فروبست.
  
طاووس صفت نازكنان رقص زنان بين × كاووس صفت بر طرفي تازه جوان بين
+
پیکر این عالم بزرگوار پس از [[تشییع جنازه|تشییع]] در همدان، به [[قم]] انتقال یافت و پس از اقامه [[نماز میت|نماز]] توسط آیت الله صدر در قبرستان معروف حاج شیخ در یکی از حجره‌های سمت غرب مدفون شد.<ref>گنجینه دانشمندان، ج۷، ص۴۰۳.</ref>
  
ناقوس زنان تازه خطان رسم زمان بين × ناموس شده هر طرف و تار زمان بين
+
==پانویس==
 
+
<references />
گشتي كن و گشتي كن × و زنهار به دست آر
 
 
 
نور ازلي يافت تجلّي مه [[شعبان]] × كفار بشد خوار روان باخت چو [[شيطان]]
 
 
 
زينت داده افلاك همي تخت سليمان × از هاشم و كسري نسب رحمت و رحمان
 
 
 
مسلم شود از صارم × او ديلم و تاتار
 
 
 
و ز جور و ستم محو شده قبر مسلمان × پاشيده شده عظم رميمش به بيابان
 
  
مسجد شده ويران و شده جزو خيابان × عمامه به تاراج شده از ظلم فراوان
+
==منابع==
 
 
شمشير بيرون آر و × رهان ملت از آزار
 
 
 
اي حجت حق خيز و بكش تيغ دو سر را × از ملحد بي دين بفكن پيكر و سر را
 
 
 
جز پاك دلان از همه بردار اثر را × از ظالم و بي رحم ستان نور بصر را
 
 
 
خشنود كن از دادرسي × ثابت غمخوار
 
 
 
اديب فراهاني نيز اشعاري در مدح ايشان سروده است.<ref> تاريخ مفصل همدان، ج 3، ص 253-256 و مصاحبه نگارنده با آيت الله صابري همداني.</ref>
 
 
 
== موقعیت و جایگاه علمی ==
 
 
 
آیةاللّه ثابتی در نزد مراجع و بزرگان حوزه علمیه قم مخصوصا مرحوم آیةاللّه العظمی بروجردی نیز جایگاه و موقعیت خاصی داشت. از فرزند ایشان نقل شده است: پدرم از همدان برای تشرف به مشهد مقدس حرکت کرد، وقتی به قم مشرف شدیم، در یک مسافرخانه در انتهای گذر خان ساکن شدیم؛ به محض این که طلاب از حضور ایشان با خبر شدند، تا چند روز به دیدار ایشان می آمدند، حتی عالمان بزرگواری مثل آیات عظام، حجت کوه کمری، خوانساری، امام خمینی، محقق داماد، فیض و ...؛ روز دوم یا سوم خبر دادند آیةاللّه العظمی بروجردی می آیند... یک وقت دیدم آقای مسنی که اطرافیان، زیر بغلش را گرفته بودند وارد شد... وی هم چنین می گوید: روزی هم که ما به مشهد مشرف شدیم همان شب آیةاللّه العظمی بروجردی نیز عازم شده بود. یک روز در یک طرف خیابان به سوی حرم می رفتیم. دیدم آیةاللّه العظمی بروجردی با عده ای می روند. در همین حال یک نفر را فرستادند تا از ما آدرس بگیرد، آن شخص گفت: آدرس تان را بدهید که آیةاللّه العظمی بروجردی می خواهند به دیدنتان بیایند. همان روز، آیةاللّه العظمی بروجردی به منزل ما آمدند و حدود یک ساعت و نیم با پدرم صحبت کردند. پس از بازگشت به همدان نیز آیةاللّه العظمی بروجردی به خط خود نامه ای برای پدرم فرستادند و در آن اظهار تمایل کردند که پدرم به قم برود، اما چهار ماه بعد، پدرم به لقاءاللّه پیوست....
 
 
 
== فعاليت‌هاي سياسي ==
 
 
 
آيت الله ثابتي در سال 1350 ق به تقاضاي مردم همدان از آيت الله حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي، وارد همدان شد. اين شهر با وجود دارا بودن عده زيادي از مجتهدان و عالمان بزرگ به جهت فشار رژيم پهلوي از وضعيت اجتماعي و فرهنگي نابساماني برخوردار بود.
 
 
 
حوزه علميه‌اي مرتب و منظم در اين شهر وجود نداشت. يك مدرسه بزرگ به نام «زنگنه» بود كه در اشغال اداره فرهنگ قرار داشت. مدرسه مخروبه‌اي هم به نام مدرسه «آخوند» بود كه آيت الله ثابتي در اين موقعيت حساس همراه ملا علي معصومي همداني دست به اقدامي شجاعانه زد و آن را با تلاش فراوان به راه انداخت. زماني كه فشار رژيم پهلوي در راستاي تخريب مدارس علميه بود آن دو قد علم كرده و در آن اوضاع نابسامان توانستند مدرسه علميه را راه اندازي كنند.
 
 
 
وي همچنين در بحران سخت گيري‌هاي رژيم عليه روحانيت، پس از رحلت آيت الله حائري، بدون هيچ واهمه‌اي براي ايشان مجلس ترحيم گرفت و اين كار ايشان در آن زمان بسيار ستودني بود.<ref> مصاحبه نگارنده با آيت الله صابري همداني، 26/1/83.</ref> چون در خود [[قم]] نيز فقط سه ساعت اجازه برگزاري مراسم داده شده بود و در شهرهاي ديگر هم كسي جرأت برگزاري مراسم را نداشت.
 
 
 
== ويژگي‌هاي اخلاقي ==
 
 
 
از خصوصيات بارز اخلاقي آيت الله ثابتي مي توان به [[تواضع]] و [[اخلاص]] وي اشاره كرد. كسي نيست كه تأثير عميق حسن خلق و رفتار شايسته و پسنديده در اجتماع و زندگي فردي و ايجاد محبوبيت در ميان مردم را نداند و نشناسد. اگر دانش و [[تقوا]] با [[اخلاق]] و ادب اجتماعي همراه باشد، بي شك بر دل ها حكومت خواهد كرد. ميرزا محمد ثابتي با اين ويژگي اخلاقي در همدان زبانزد خاص و عام بود.
 
 
 
آيت الله صابري همداني مي گويد: در اوايل طلبگي در همدان بارها ايشان را ملاقات كردم و در نمازش شركت نمودم. ابهت و وقاري كه از ايشان مشاهده مي كردم در كمتر كسي از معاصران وي موجود بود. ايشان دائم در مراقبه و كثيرالذكر بود. وي به معناي واقعي، آيت الله، محقق، زاهد، لطيف الكلام و ظريف البيان بود. با يك دنيا مناعت طبع و قناعت كه در وي بود، در محله جولان همدان، ارباب بصيرت و معرفت، ارادت تامي به ايشان داشتند. اعمال و رفتار او براي ما طلبه‌هاي جوان درس بود و حقير از وجود ايشان هميشه استفاده مي كردم.
 
 
 
'''توسل'''
 
 
 
ايشان به امامان معصوم عليهم السلام علاقه خاصي داشت؛ به ويژه [[حضرت فاطمه]] زهرا عليهاالسلام. وقتي مصيبت حضرت گفته مي شد شروع به گريه مي نمود؛ به طوري كه شايد انسان براي عزيز خود چنين گريه نكند. وي فاطمه زهرا عليهاالسلام را باب الحوائج مي دانست و در حل مشكلات از امامان معصوم عليهم السلام به ويژه از ايشان استمداد مي جست.
 
 
 
'''احترام به علم و عالم'''
 
 
 
تشويق فضلا و احترام به عالمان بزرگ سيره آيت الله ثابتي همداني بود.
 
 
 
'''تهجد و توسل'''
 
 
 
ايشان به [[نماز شب]] بسيار اهميت مي داد و مي فرمود: بزرگان [[دين]] و بندگان صالح خدا [[عبادت]] و [[دعا]] در دل شب را نردبان ترقي و نيل به مقامات عاليه مي دانند. وي از دوست ارجمند خود، آخوند ميرزاي همداني (ملا علي معصومي) نقل مي كرد كه طلبه‌اي كه در دوران طلبگي نماز شب نخواند به جايي نخواهد رسيد.
 
 
 
ايشان در عمل بر اين باور بود كه دعا و توسل در زندگي مادي و معنوي انسان تأثير بسزايي دارد. از ويژگي هاي اخلاقي ديگر ايشان مي توان به ورع، سخاوت و دائم الذكر بودن اشاره كرد.
 
 
 
'''موقعيت علمي'''
 
 
 
فرزند آيت الله ثابتي همداني گويد: در سال 1364 ق پدرم همراه پدر و برادر ارجمندش حاج ميرزا مهدي ثابتي و من كه در حدود 13 سال داشتم از همدان براي تشرف به مشهد، حركت كرديم. ابتدا به [[قم]] مشرف شديم و در مسافرخانه‌اي در انتهاي گذرخان ساكن گشتيم با سوابقي كه پدرم در قم داشت به محض اين كه طلاب از حضورش باخبر شدند، تا چند روز مرتب به ديدنشان مي آمدند، حتي عالمان بزرگواري مثل آيات: حجت، خوانساري، صدر، خميني، داماد مرحوم آقاي كبير و فيض به ديدارشان آمدند.
 
 
 
روز دوم يا سوم بود كه اطلاع دادند آيت الله بروجردي مي آيند. در اتاقي كه بوديم يك ايوان داشت. من از آنجا به حياط نگاه مي كردم، ديدم پدرم بيرون آمد و سر راه آيت الله بروجردي منتظر ايستاد. يك وقت ديدم، آقاي مسني كه اطرافيان زير بغلش را گرفته بودند وارد شد. ابوي رفت جلوي خم شد تا دست ايشان را ببوسد؛ ولي ايشان نگذاشت. آن ها وارد شدند و شروع به صحبت نمودند. روز بعدش پدرم به اتفاق پدر و برادرش به محضر آيت الله بروجردي رفتند و من از [[تواضع]] پدرم خيلي درس گرفتم. در همين ملاقات‌ها بود كه موقعيت علمي و اخلاقي او توجه مرحوم بروجردي را به خود جلب كرد.
 
 
 
'''سفر به مشهد مقدس'''
 
 
 
روزي كه ما به [[مشهد]] مشرف شديم، همان شب آيت الله بروجردي نيز عازم شده بود. ما در حدود 2 ماه آنجا بوديم. يك روز در يك طرف خيابان به سوي حرم مي رفتيم، ديدم آيت الله بروجردي با عده‌اي مي روند كه در همين حال يك نفر را فرستاده تا از ما آدرس بگيرد. آن شخص گفت: آدرس تان را بدهيد كه آيت الله بروجردي مي خواهند به ديدنتان بيايند.
 
 
 
همان روز آقاي بروجردي به منزل ما آمدند و حدود يك ساعت و نيم با پدرم صحبت كردند. آن دو ارادت خاصي به يكديگر پيدا كرده بودند. پس از بازگشت به همدان آيت الله بروجردي به خط خودش نامه‌اي براي پدرم فرستاد و در آن اظهار ميل كرد كه به قم برود، اما چهار ماه بعد پدرم به لقاء الله پيوست. پدرم مي گفت از كرامات سفر به مشهد مقدس براي من اين بود كه آيت الله بروجردي را در آن جا ملاقات نمودم.<ref> مصاحبه نگارنده با فرزند ايشان حجة الاسلام علي ثابتي، 30/1/83.</ref>
 
 
 
== وفات  محمد ثابتي ==
 
 
 
آيت الله محمد ثابتي همداني پس از عمري تلاش بي وقفه در راه خدمت به مردم و حوزه علميه، در 22 [[محرم]] سال 1365 ق و در روز جمعه بعد از [[غسل جمعه]] و خواندن [[سوره صافات]] و فرستادن پانصد [[صلوات]] - طبق معمول هر جمعه - ناگهان چشم از جهان فروبست. پيكر اين عالم بزرگوار پس از تشييع در همدان به [[قم]] انتقال يافت و پس از اقامه [[نماز]] توسط آيت الله صدر، در قبرستان بزرگ و معروف حاج شيخ در يكي از حجره‌هاي سمت غرب مدفون شد.<ref> گنجينه دانشمندان، ج 7، ص 403.</ref>
 
 
 
==پانویس ==
 
<references />
 
===منبع===
 
*ولي عباس زاده, ستارگان حرم، جلد 20، صفحه 83، 93.
 
  
* آیةاللّه شیخ محمد ثابتی همدانی ،مجله افق حوزه، 2 بهمن 1387 ، شماره 216.در دسترس در[http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/6435/6878/82709 پایگاه اطلاع رسانی حوزه]، بازیابی: 5 اسفند 1392.
+
*[[ستارگان حرم]]، ولی عباس‌زاده، جلد 20، صفحه 83-93.
 +
*"آیت‌اللّه شیخ محمد ثابتی همدانی"، مجله افق حوزه، 2 بهمن 1387، شماره 216.  
  
 
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
 
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
[[رده:شعرای پارسی گوی قرن چهاردهم]]
+
[[رده:علماء شیعه]]
[[رده:ادیبان]]
+
[[رده:فقیهان]]
 +
[[رده:مدفونین در قم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۰:۳۷

«آیت‌اللّه محمد ثابتی همدانی» (۱۳۱۵ - ۱۳۶۵ ق)، از علمای وارسته شیعه معاصر و از شاگردان شیخ عبدالکریم حائری بود. وی از مدرسان برجسته حوزه علمیه قم بشمار می‌آمد.

۲۲۰px
نام کامل محمد ثابتی همدانی
زادروز ۱۳۱۵ قمری
زادگاه همدان
وفات ۱۳۶۵ قمری
مدفن قم

Line.png

اساتید

شیخ عبدالکریم حائری، شیخ عبدالنبی نوری، ملا محمد هیدجی، شیخ علی دامغانی، شیخ علی مدرس،...



ولادت

محمد ثابتی همدانی در سال ۱۳۱۵ ق. در قریه «وهنده» از آبادی های بلوک سردرود همدان به دنیا آمد. پدرش عالم متقی و فاضل، شیخ محمدتقی معروف به میرزای همدانی بود و اداره امور دینی منطقه را بر عهده داشت و فرزندانش همه در لباس روحانیت و خدمتگزاران به دین بوده اند.[۱]

تحصیلات و استادان

محمد ثابتی با علاقه فراوانی که به تحصیل داشت، در پرتو آموزش های پدر توانست در مدت بسیار کوتاهی درس های مکتب خانه را به خوبی به پایان رساند و آموختن قرآن را سپری نماید. وی پس از آن یادگیری دروس حوزوی را نزد پدرش شروع کرد و تا «قوانین الاصول» را نزد ایشان تلمذ نمود. وی سپس عازم همدان شد و از محضر بزرگان این شهر، مانند حاج شیخ علی دامغانی و حاج شیخ علی گنبدی (متوفای ۱۳۶۹ ق) قسمتی از سطوح عالی را فراگرفت.

ثابتی پس از فراگیری بخشی از سطوح عالی، به همراه دوست صمیمی خود، آخوند ملا علی همدانی (متوفای ۱۳۵۷ ش) به تهران مهاجرت نمود و از محضر بزرگانی چون: شیخ عبدالنبی نوری و شیخ علی مدرس استفاده شایانی برد. وی فلسفه و حکمت را نزد آخوند ملا محمد هیدجی معروف به «حاج آخوند»، آموخت و سپس به همدان بازگشت.

ثابتی پس از این که اطلاع پیدا کرد آیت الله شیخ عبدالکریم حائری به قم رهسپار شده است، با سختی بسیار به همراه دوست باوفای خود -آخوند ملا علی معصومی- به قم مهاجرت کرد و در درس فقه و اصول ایشان شرکت نمود. وی از محضر علمی آیت الله حائری بهره‌های شایانی برد و در ردیف یکی از شاگردان مبرز و مشهور او قرار گرفت.

فعالیت‌های علمی و اجتماعی

آیت الله ثابتی همدانی از هر جهت مورد علاقه و اعتماد آیت الله شیخ عبدالکریم حائری بود و گاهی در غیاب ایشان اقامه نماز جماعت می کرد و فضلا و بزرگان در نمازش بااشتیاق تمام شرکت می کردند.

در حوزه علمیه قم نیز از مدرسان درجه یک بشمار می رفت و محضر درس ایشان از پررونق‌ترین درس ها در حوزه علمیه بود؛ تا جایی که بیشترر عالمان امروزی که شاگرد او بوده‌اند، کمیت و کیفیت درس ایشان را تحسین می کنند.[۲] یکی از استادان بزرگوار که زمانی کتاب «کفایة الاصول» را تدریس می کرد می گوید: «یک روز یکی از شاگردان آقای سلطانی که بیان رسایی داشت، در درس گفته بود: به من می گویند بیانت خوب است، در حالی که در حدود سه ربع، نصف صفحه را تدریس می کنم و برخی اشکالات نیز باقی می ماند؛ ولی استاد ما آیت الله ثابتی در وقت بسیار کم حدود نیم ساعت از بس بیانی شیوا و رسا دارد، یک و نیم صفحه را تدریس می کند بدون این که شبهه‌ای در آن مطلب باقی بماند».

وی تا سال ۱۳۵۵ ق. در قم بود و پس از وفات حاج شیخ به همدان بازگشت و نزد پدر خویش ماند. وی در مدت اقامتش در همدان امامت جماعت مسجد جامع شهر را پذیرفت و به تدریس دروس حوزوی نیز پرداخت و دانشجویان را از سرمایه های علمی خود بهره‌مند ساخت.

آیت الله ثابتی در کنار تدریس، فعالیت های فرهنگی را مورد توجه قرار داد و در این زمینه به شهرهای مختلف و روستاهای زادگاهش سفر کرد. وی با برگزاری کلاس های اخلاقی و معارف اسلامی، مردم را ارشاد می نمود.

شهر همدان با وجود دارا بودن عده زیادی از مجتهدان و عالمان بزرگ، به جهت فشار رژیم پهلوی از وضعیت اجتماعی و فرهنگی نابسامانی برخوردار بود. حوزه علمیه‌ای مرتب و منظم در این شهر وجود نداشت. یک مدرسه بزرگ به نام «زنگنه» بود که در اشغال اداره فرهنگ قرار داشت. مدرسه مخروبه‌ای هم به نام مدرسه «آخوند» بود که آیت الله ثابتی در این موقعیت حساس همراه آیت الله ملا علی معصومی همدانی دست به اقدامی شجاعانه زده و آن را با تلاش فراوان به راه انداختند. زمانی که فشار رژیم پهلوی در راستای تخریب مدارس علمیه بود، آن دو قد علم کرده و در آن اوضاع نابسامان توانستند مدرسه علمیه را راه اندازی کنند.

وی همچنین در بحران سخت‌گیری‌های رژیم علیه روحانیت، پس از رحلت آیت الله شیخ عبدالکریم حائری، بدون هیچ واهمه‌ای، برای ایشان مجلس ترحیم گرفت و این کار ایشان در آن زمان بسیار ستودنی بود.[۳] چون در خود قم نیز فقط سه ساعت اجازه برگزاری مراسم داده شده بود و در شهرهای دیگر هم کسی جرأت برگزاری مراسم را نداشت.

آیت الله ثابتی علاوه بر برخورداری از دقت نظر و افکار بلند، از ذوق شعری و لطافت روحی نیز برخوردار بود. ایشان اشعار لطیف و ظریفی به مناسبت تولد امام زمان عجل الله تعالی فرجه در نیمه شعبان سروده است و اوضاع دوره پهلوی را نیز به اختصار به قلم کشیده است. نمونه ای از اشعارش چنین است:

برخیز دمی پای بنه جانب گلزار دل را تهی از رنج و الم تازه کن افکار

یک سو گل و گلرخ ز دیگر گشته پدیدار شمشاد شده شاد ولی سرو چو سردار

سیری کن و از سرو قدان سرو بدست آر

طاووس صفت نازکنان رقص زنان بین کاووس صفت بر طرفی تازه جوان بین

ناقوس زنان تازه خطان رسم زمان بین ناموس شده هر طرف و تار زمان بین

گشتی کن و گشتی کن و زنهار به دست آر

نور ازلی یافت تجلّی مه شعبان کفار بشد خوار روان باخت چو شیطان

زینت داده افلاک همی تخت سلیمان از هاشم و کسری نسب رحمت و رحمان

مسلم شود از صارم او دیلم و تاتار

و ز جور و ستم محو شده قبر مسلمان پاشیده شده عظم رمیمش به بیابان

مسجد شده ویران و شده جزو خیابان عمامه به تاراج شده از ظلم فراوان

شمشیر بیرون آر و رهان ملت از آزار

ای حجت حق خیز و بکش تیغ دو سر را از ملحد بی دین بفکن پیکر و سر را

جز پاکدلان از همه بردار اثر را از ظالم و بی رحم ستان نور بصر را

خشنود کن از دادرسی ثابت غمخوار

موقعیت و جایگاه علمی

آیت اللّه ثابتی در نزد مراجع و بزرگان حوزه علمیه قم مخصوصاً مرحوم آیت اللّه بروجردی جایگاه و موقعیت خاصی داشت. از فرزند ایشان نقل شده است: پدرم از همدان برای تشرف به مشهد مقدس حرکت کرد، وقتی به قم مشرف شدیم در یک مسافرخانه در انتهای گذر خان ساکن شدیم؛ به محض این که طلاب از حضور ایشان باخبر شدند، تا چند روز به دیدار ایشان می آمدند. حتی عالمان بزرگواری مثل آیات عظام: حجت کوه کمری، خوانساری، امام خمینی، محقق داماد و...؛ روز دوم یا سوم خبر دادند آیت اللّه بروجردی می آیند... یک وقت دیدم آقای مسنی که اطرافیان زیر بغلش را گرفته بودند، وارد شد... .

وی همچنین می گوید: روزی هم که ما به مشهد مشرف شدیم، همان شب آیت اللّه بروجردی نیز عازم شده بود. یک روز در یک طرف خیابان به سوی حرم می رفتیم. دیدم آیت اللّه بروجردی با عده ای می روند. در همین حال یک نفر را فرستادند تا از ما آدرس بگیرد، آن شخص گفت: آدرستان را بدهید که آیت اللّه بروجردی می خواهند به دیدنتان بیایند. همان روز، آیت اللّه بروجردی به منزل ما آمدند و حدود یک ساعت و نیم با پدرم صحبت کردند. پس از بازگشت به همدان نیز آیت اللّه بروجردی به خط خود نامه ای برای پدرم فرستادند و در آن اظهار تمایل کردند که پدرم به قم برود، اما چهار ماه بعد پدرم به لقاءاللّه پیوست.

ویژگی‌های اخلاقی

از خصوصیات بارز اخلاقی آیت الله ثابتی می توان به تواضع و اخلاص، ورع و سخاوت وی اشاره کرد. میرزا محمد ثابتی با این ویژگی اخلاقی در همدان زبانزد خاص و عام بود. آیت الله صابری همدانی می گوید: در اوایل طلبگی در همدان بارها ایشان را ملاقات کردم و در نمازش شرکت نمودم. ابهت و وقاری که از ایشان مشاهده می کردم در کمتر کسی از معاصران وی موجود بود. ایشان دائم در مراقبه و کثیرالذکر بود. وی به معنای واقعی، آیت الله، محقق، زاهد، لطیف الکلام و ظریف البیان بود. با یک دنیا مناعت طبع و قناعت که در وی بود، در محله جولان همدان، ارباب بصیرت و معرفت، ارادت تامی به ایشان داشتند.

توسل و ارادت به اهل بیت

ایشان به اهل بیت علیهم السلام به ویژه حضرت فاطمه علیهاالسلام علاقه خاصی داشت. وقتی مصیبت آن حضرت گفته می شد، شروع به گریه می نمود؛ به طوری که شاید انسان برای عزیز خود چنین گریه نکند. وی فاطمه زهرا علیهاالسلام را باب الحوائج می دانست و در حل مشکلات از امامان معصوم علیهم السلام به ویژه از ایشان استمداد و توسل می نمود.

احترام به علم و علما

تشویق فضلا و احترام به عالمان بزرگ، سیره آیت الله ثابتی همدانی بود.

تهجد و عبادت

ایشان به نماز شب بسیار اهمیت می داد و می فرمود: بزرگان دین و بندگان صالح خدا عبادت و دعا در دل شب را نردبان ترقی و نیل به مقامات عالیه می دانند. ایشان در عمل بر این باور بود که دعا در زندگی مادی و معنوی انسان تأثیر بسزایی دارد.

وفات

آیت الله محمد ثابتی همدانی پس از عمری تلاش بی‌وقفه در راه خدمت به مردم و حوزه علمیه، در ۲۲ ماه محرم سال ۱۳۶۵ قمری (۱۳۲۵ ش) و در روز جمعه بعد از غسل جمعه و خواندن سوره صافات و فرستادن پانصد صلوات - طبق معمول هر جمعه - ناگهان چشم از جهان فروبست.

پیکر این عالم بزرگوار پس از تشییع در همدان، به قم انتقال یافت و پس از اقامه نماز توسط آیت الله صدر در قبرستان معروف حاج شیخ در یکی از حجره‌های سمت غرب مدفون شد.[۴]

پانویس

  1. تاریخ مفصل همدان، ج ۱، ص ۳۵۰-۳۵۲.
  2. گنجینه دانشمندان، ص ۴۰۲-۴۰۳.
  3. مصاحبه نگارنده با آیت الله صابری همدانی، ۲۶/۱/۸۳.
  4. گنجینه دانشمندان، ج۷، ص۴۰۳.

منابع

  • ستارگان حرم، ولی عباس‌زاده، جلد 20، صفحه 83-93.
  • "آیت‌اللّه شیخ محمد ثابتی همدانی"، مجله افق حوزه، 2 بهمن 1387، شماره 216.
مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه