محمد ثابتی همدانی
«آیتاللّه محمد ثابتی همدانی» (۱۳۱۵-۱۳۶۵ ق)، از علمای وارسته شیعه معاصر و از شاگردان شیخ عبدالکریم حائری بود. وی از مدرسان برجسته حوزه علمیه قم بشمار میآمد.
نام کامل | محمد ثابتی همدانی |
زادروز | ۱۳۱۵ قمری |
زادگاه | همدان |
وفات | ۱۳۶۵ قمری |
مدفن | قم |
اساتید |
شیخ عبدالکریم حائری، شیخ عبدالنبی نوری، ملا محمد هیدجی، شیخ علی دامغانی، شیخ علی مدرس،... |
| |
| |
محتویات
ولادت
محمد ثابتی همدانی در سال ۱۳۱۵ ق. در قریه «وهنده» از آبادی های بلوک سردرود همدان به دنیا آمد. پدرش عالم متقی و فاضل، شیخ محمدتقی معروف به میرزای همدانی بود و اداره امور دینی منطقه را بر عهده داشت و فرزندانش همه در لباس روحانیت و خدمتگزاران به دین بوده اند.[۱]
تحصیلات و استادان
محمد ثابتی با علاقه فراوانی که به تحصیل داشت، در پرتو آموزش های پدر توانست در مدت بسیار کوتاهی درس های مکتب خانه را به خوبی به پایان رساند و آموختن قرآن را سپری نماید. وی پس از آن یادگیری دروس حوزوی را نزد پدرش شروع کرد و تا «قوانین الاصول» را نزد ایشان تلمذ نمود. وی سپس عازم همدان شد و از محضر بزرگان این شهر، مانند حاج شیخ علی دامغانی و حاج شیخ علی گنبدی (متوفای ۱۳۶۹ ق) قسمتی از سطوح عالی را فراگرفت.
ثابتی پس از فراگیری بخشی از سطوح عالی، به همراه دوست صمیمی خود، آخوند ملا علی همدانی (متوفای ۱۳۵۷ ش) به تهران مهاجرت نمود و از محضر بزرگانی چون: شیخ عبدالنبی نوری و شیخ علی مدرس استفاده شایانی برد. وی فلسفه و حکمت را نزد آخوند ملا محمد هیدجی معروف به «حاج آخوند»، آموخت و سپس به همدان بازگشت.
ثابتی پس از این که اطلاع پیدا کرد آیت الله شیخ عبدالکریم حائری به قم رهسپار شده است، با سختی بسیار به همراه دوست باوفای خود -آخوند ملا علی معصومی- به قم مهاجرت کرد و در درس فقه و اصول ایشان شرکت نمود. وی از محضر علمی آیت الله حائری بهرههای شایانی برد و در ردیف یکی از شاگردان مبرز و مشهور او قرار گرفت.
فعالیتهای علمی و اجتماعی
آیت الله ثابتی همدانی از هر جهت مورد علاقه و اعتماد آیت الله شیخ عبدالکریم حائری بود و گاهی در غیاب ایشان اقامه نماز جماعت می کرد و فضلا و بزرگان در نمازش بااشتیاق تمام شرکت می کردند.
در حوزه علمیه قم نیز از مدرسان درجه یک بشمار می رفت و محضر درس ایشان از پررونقترین درس ها در حوزه علمیه بود؛ تا جایی که بیشترر عالمان امروزی که شاگرد او بودهاند، کمیت و کیفیت درس ایشان را تحسین می کنند.[۲] یکی از استادان بزرگوار که زمانی کتاب «کفایة الاصول» را تدریس می کرد می گوید: «یک روز یکی از شاگردان آقای سلطانی که بیان رسایی داشت، در درس گفته بود: به من می گویند بیانت خوب است، در حالی که در حدود سه ربع، نصف صفحه را تدریس می کنم و برخی اشکالات نیز باقی می ماند؛ ولی استاد ما آیت الله ثابتی در وقت بسیار کم حدود نیم ساعت از بس بیانی شیوا و رسا دارد، یک و نیم صفحه را تدریس می کند بدون این که شبههای در آن مطلب باقی بماند».
وی تا سال ۱۳۵۵ ق. در قم بود و پس از وفات حاج شیخ به همدان بازگشت و نزد پدر خویش ماند. وی در مدت اقامتش در همدان امامت جماعت مسجد جامع شهر را پذیرفت و به تدریس دروس حوزوی نیز پرداخت و دانشجویان را از سرمایه های علمی خود بهرهمند ساخت.
آیت الله ثابتی در کنار تدریس، فعالیت های فرهنگی را مورد توجه قرار داد و در این زمینه به شهرهای مختلف و روستاهای زادگاهش سفر کرد. وی با برگزاری کلاس های اخلاقی و معارف اسلامی، مردم را ارشاد می نمود.
شهر همدان با وجود دارا بودن عده زیادی از مجتهدان و عالمان بزرگ، به جهت فشار رژیم پهلوی از وضعیت اجتماعی و فرهنگی نابسامانی برخوردار بود. حوزه علمیهای مرتب و منظم در این شهر وجود نداشت. یک مدرسه بزرگ به نام «زنگنه» بود که در اشغال اداره فرهنگ قرار داشت. مدرسه مخروبهای هم به نام مدرسه «آخوند» بود که آیت الله ثابتی در این موقعیت حساس همراه آیت الله ملا علی معصومی همدانی دست به اقدامی شجاعانه زده و آن را با تلاش فراوان به راه انداختند. زمانی که فشار رژیم پهلوی در راستای تخریب مدارس علمیه بود، آن دو قد علم کرده و در آن اوضاع نابسامان توانستند مدرسه علمیه را راه اندازی کنند.
وی همچنین در بحران سختگیریهای رژیم علیه روحانیت، پس از رحلت آیت الله شیخ عبدالکریم حائری، بدون هیچ واهمهای، برای ایشان مجلس ترحیم گرفت و این کار ایشان در آن زمان بسیار ستودنی بود.[۳] چون در خود قم نیز فقط سه ساعت اجازه برگزاری مراسم داده شده بود و در شهرهای دیگر هم کسی جرأت برگزاری مراسم را نداشت.
آیت الله ثابتی علاوه بر برخورداری از دقت نظر و افکار بلند، از ذوق شعری و لطافت روحی نیز برخوردار بود. ایشان اشعار لطیف و ظریفی به مناسبت تولد امام زمان عجل الله تعالی فرجه در نیمه شعبان سروده است و اوضاع دوره پهلوی را نیز به اختصار به قلم کشیده است. نمونه ای از اشعارش چنین است:
برخیز دمی پای بنه جانب گلزار دل را تهی از رنج و الم تازه کن افکار
یک سو گل و گلرخ ز دیگر گشته پدیدار شمشاد شده شاد ولی سرو چو سردار
سیری کن و از سرو قدان سرو بدست آر
طاووس صفت نازکنان رقص زنان بین کاووس صفت بر طرفی تازه جوان بین
ناقوس زنان تازه خطان رسم زمان بین ناموس شده هر طرف و تار زمان بین
گشتی کن و گشتی کن و زنهار به دست آر
نور ازلی یافت تجلّی مه شعبان کفار بشد خوار روان باخت چو شیطان
زینت داده افلاک همی تخت سلیمان از هاشم و کسری نسب رحمت و رحمان
مسلم شود از صارم او دیلم و تاتار
و ز جور و ستم محو شده قبر مسلمان پاشیده شده عظم رمیمش به بیابان
مسجد شده ویران و شده جزو خیابان عمامه به تاراج شده از ظلم فراوان
شمشیر بیرون آر و رهان ملت از آزار
ای حجت حق خیز و بکش تیغ دو سر را از ملحد بی دین بفکن پیکر و سر را
جز پاکدلان از همه بردار اثر را از ظالم و بی رحم ستان نور بصر را
خشنود کن از دادرسی ثابت غمخوار
موقعیت و جایگاه علمی
آیت اللّه ثابتی در نزد مراجع و بزرگان حوزه علمیه قم مخصوصاً مرحوم آیت اللّه بروجردی جایگاه و موقعیت خاصی داشت. از فرزند ایشان نقل شده است: پدرم از همدان برای تشرف به مشهد مقدس حرکت کرد، وقتی به قم مشرف شدیم در یک مسافرخانه در انتهای گذر خان ساکن شدیم؛ به محض این که طلاب از حضور ایشان باخبر شدند، تا چند روز به دیدار ایشان می آمدند. حتی عالمان بزرگواری مثل آیات عظام: حجت کوه کمری، خوانساری، امام خمینی، محقق داماد و...؛ روز دوم یا سوم خبر دادند آیت اللّه بروجردی می آیند... یک وقت دیدم آقای مسنی که اطرافیان زیر بغلش را گرفته بودند، وارد شد... .
وی همچنین می گوید: روزی هم که ما به مشهد مشرف شدیم، همان شب آیت اللّه بروجردی نیز عازم شده بود. یک روز در یک طرف خیابان به سوی حرم می رفتیم. دیدم آیت اللّه بروجردی با عده ای می روند. در همین حال یک نفر را فرستادند تا از ما آدرس بگیرد، آن شخص گفت: آدرستان را بدهید که آیت اللّه بروجردی می خواهند به دیدنتان بیایند. همان روز، آیت اللّه بروجردی به منزل ما آمدند و حدود یک ساعت و نیم با پدرم صحبت کردند. پس از بازگشت به همدان نیز آیت اللّه بروجردی به خط خود نامه ای برای پدرم فرستادند و در آن اظهار تمایل کردند که پدرم به قم برود، اما چهار ماه بعد پدرم به لقاءاللّه پیوست.
ویژگیهای اخلاقی
از خصوصیات بارز اخلاقی آیت الله ثابتی می توان به تواضع و اخلاص، ورع و سخاوت وی اشاره کرد. میرزا محمد ثابتی با این ویژگی اخلاقی در همدان زبانزد خاص و عام بود. آیت الله صابری همدانی می گوید: در اوایل طلبگی در همدان بارها ایشان را ملاقات کردم و در نمازش شرکت نمودم. ابهت و وقاری که از ایشان مشاهده می کردم در کمتر کسی از معاصران وی موجود بود. ایشان دائم در مراقبه و کثیرالذکر بود. وی به معنای واقعی، آیت الله، محقق، زاهد، لطیف الکلام و ظریف البیان بود. با یک دنیا مناعت طبع و قناعت که در وی بود، در محله جولان همدان، ارباب بصیرت و معرفت، ارادت تامی به ایشان داشتند.
توسل و ارادت به اهل بیت
ایشان به اهل بیت علیهم السلام به ویژه حضرت فاطمه علیهاالسلام علاقه خاصی داشت. وقتی مصیبت آن حضرت گفته می شد، شروع به گریه می نمود؛ به طوری که شاید انسان برای عزیز خود چنین گریه نکند. وی فاطمه زهرا علیهاالسلام را باب الحوائج می دانست و در حل مشکلات از امامان معصوم علیهم السلام به ویژه از ایشان استمداد و توسل می نمود.
احترام به علم و علما
تشویق فضلا و احترام به عالمان بزرگ، سیره آیت الله ثابتی همدانی بود.
تهجد و عبادت
ایشان به نماز شب بسیار اهمیت می داد و می فرمود: بزرگان دین و بندگان صالح خدا عبادت و دعا در دل شب را نردبان ترقی و نیل به مقامات عالیه می دانند. ایشان در عمل بر این باور بود که دعا در زندگی مادی و معنوی انسان تأثیر بسزایی دارد.
وفات
آیت الله محمد ثابتی همدانی پس از عمری تلاش بیوقفه در راه خدمت به مردم و حوزه علمیه، در ۲۲ ماه محرم سال ۱۳۶۵ قمری (۱۳۲۵ ش) و در روز جمعه بعد از غسل جمعه و خواندن سوره صافات و فرستادن پانصد صلوات - طبق معمول هر جمعه - ناگهان چشم از جهان فروبست.
پیکر این عالم بزرگوار پس از تشییع در همدان، به قم انتقال یافت و پس از اقامه نماز توسط آیت الله صدر در قبرستان معروف حاج شیخ در یکی از حجرههای سمت غرب مدفون شد.[۴]
پانویس
منابع
- ستارگان حرم، ولی عباسزاده، جلد 20، صفحه 83-93.
- "آیتاللّه شیخ محمد ثابتی همدانی"، مجله افق حوزه، 2 بهمن 1387، شماره 216.