منابع و پی نوشتهای متوسط
جامعیت مقاله متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

انبیاء بنی اسرائیل: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۷ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
اسرائیل لقب حضرت یعقوب علیه السلام است و بنی اسرائیل دوازده سبط یا خاندان اند که آنها را از نسل دوازده پسر یعقوب می دانند. به پیامبرانی که بر قوم بنی اسرائیل مبعوث شده اند انبیاء بنی اسرائیل گفته می شود.
+
به پیامبرانی که بر قوم [[بنی اسرائیل|بنی‌اسرائیل]] مبعوث شده‌اند «انبیاء بنی‌اسرائیل» گفته می‌شود. در [[قرآن|قرآن کریم]] داستانهای متعددی از بنی‌اسرائیل و برخوردهای آنها با پیامبرانشان ذکر شده است. انبیاء بنی‌اسرائیل به تعبیر قرآن، نعمت الهی بر آنها بودند، اما این قوم این نعمت بزرگ را پاس نداشته و بلکه در مواردی اقدام به آزار و قتل آنها نمودند.
  
==لغت بنی‌اسرائیل==
+
==تاریخچه بنی‌اسرائیل==
اسرائیل لقب [[حضرت یعقوب]] علیه‌السلام و به معنای بنده خدا<ref>اسارئیل = بنده خدا، اخلاق انبیا از آدم تا خاتم، محمدمهدی تاج‌لنگرودی، بی‌جا، انتشارات ممتاز، چاپ دوم، سال 1374، ج 1، ص 157</ref> یا سردار خدا<ref>گزیده ناسخ التواریخ از آدم تا خاتم، میزرا محمدتقی سپهر، قم، انتشارات اسلامی، چاپ اول، سال 1385، ج 1، ص 169.</ref> است. حضرت یعقوب علیه السلام فرزند اسحاق و نوه‌ی [[حضرت ابراهیم]] علیه‌السلام است که از ایشان با نام یعقوب، 16 بار و با نام اسرائیل 2 بار در قرآن یاد شده است.<ref> تفسیر منشور جاوید آیت الله جعفر سبحانی، قم، انتشارات [[امام صادق]] علیه‌السلام، چاپ اول، ج 11، ص 325.</ref>
+
[[اسرائیل]] لقب [[حضرت یعقوب]] علیه‌السلام است و [[بنی اسرائیل]] یعنی اولاد یعقوب و اصطلاحا به نسل او گفته می شود. حضرت یعقوب علیه السلام به همراه فرزندانش در زمین کنعان زندگی می کردند که [[حضرت یوسف علیه السلام|حضرت یوسف]] علیه السلام عزیز [[مصر]] شد. فرزندان یعقوب با خود او در سالهای قحطی به مصر رفتند و در آن کشور ماندند. سالها بر آنان گذشت و نسل آنها بسیار شد و تبدیل به قومی بزرگ شدند.
  
بنی اسرائیل یعنی اولاد یعقوب و اصطلاحا به نسل او گفته می شود که پس از او تعدادشان بسیار شد و تبدیل به قومی بزرگ شدند. لغت بنی اسرائیل، چهل و دو مرتبه در [[قرآن]] بکار رفته است.<ref>دانشنامه جهان اسلام، مدخل «بنی اسرائیل».</ref>
+
اما آن فرعون که زمان حضرت یوسف بود از جهان رفت و فراعنه دیگر جانشین او شدند و مردم مصر با بیگانگان بد رفتاری می کردند و آنها را به خدمت گرفته آزار و شکنجه می دادند تا [[حضرت موسی]] علیه السلام به پیغمبری برگزیده شد و بنی اسرائیل را از سلطه فرعون رها نموده از مصر به سمت کنعان (سرزمین پدریشان) حرکت داد. اما در آنجا با مقابله [[فلسطین|فلسطینیان]] و عمالقه روبرو شد. بنی اسرائیل حدود چهل سال، که طی آن یک نسلشان از بین رفت، در صحرای سینا سرگردان بودند تا اینکه پس از وفات موسی علیه السلام، [[یوشع بن نون|یوشع]] جانشین وی شد و بتدریج کنعان را فتح کرد.<ref>ابوالحسن شعرانی، نثر طوبی (دائره المعارف لغات قرآن کریم)، ذیل واژه «اسرائیل»</ref> <ref>دانشنامه جهان اسلام، مدخل «بنی اسرائیل».</ref>
  
==تاریخچه بنی اسرائیل==
+
حضرت موسی علیه السلام بنی اسرائیل را به گروه های مختلف تقسیم کرده بود و کار هر یک را به رئیسی سپرده تا به اختلاف آنان برسند و میان آنها مطابق دستور [[شریعت]] حکم کنند و پس از آن که [[ارض مقدس|زمین مقدس]] را تصرف کردند همچنان اراضی را میان دوازده [[اسباط|سبط]] پخش کردند و هر سبط را مانند [[حضرت موسی]] به گروهها زیر فرمان رؤسا و قضاة مقرر داشتند و [[احکام]] شرع میان آنها اجرا می شد و یک رئیس کل یا کاهن و قاضی بزرگ بر آنها نظر داشت.
حضرت یعقوب علیه السلام به همراه فرزندانش در زمین کنعان زندگی می کردند که حضرت یوسف علیه السلام عزیز مصر شد و نزد فرعون اعتبار یافت. فرزندان یعقوب با خود او در سالهای قحط به مصر رفتند و در آن کشور ماندند. سالها بر آنان گذشت و نسل آنها بسیار شد.
 
  
اما آن فرعون که زمان یوسف بود از جهان رفت و فراعنه دیگر جانشین او شدند و مردم مصر با بیگانگان بد رفتار می کردند و آنها را به خدمت گرفته آزار و شکنجه می دادند تا حضرت موسی علیه السلام به پیغمبری برگزیده شد و بنی اسرائیل را از سلطه فرعون رها نموده از مصر به سمت کنعان (سرزمین پدریشان)حرکت داد. اما در آنجا با مقابله فلسطینیان و عمالقه روبرو شد. بنی اسرائیل حدود چهل سال، که طی آن یک نسلشان از بین رفت، در صحرای سینا سرگردان بودند تا اینکه پس از وفات موسی علیه السلام، یوشع جانشین وی شد و بتدریج کنعان را فتح کرد.<ref>ابوالحسن شعرانی، نثر طوبی (دائره المعارف لغات قرآن کریم)، ذیل واژه «اسرائیل»</ref> <ref>دانشنامه جهان اسلام، مدخل «بنی اسرائیل».</ref>
+
پس از گذشت چهارصد سال، آنها به عللی از بزرگان خویش درخواست پادشاهی کردند مانند سایر امت ها؛ و خداوند [[طالوت]] را بر آنها گماشت و پس از وی [[حضرت داود]] علیه السلام -که از سبط یهودا بود- پادشاه شد و [[حضرت سلیمان]] علیه السلام جانشین او گشت.
  
 
+
بعد از آن که ملک به فرزند سلیمان رسید (سال ۴۷۶ پس از خروج از مصر) [[اسباط]] دیگر از فرمان او سر پیچیدند و کشور آنها به دو قسمت شد، شمال آن را که از شمال بحرالمیت تا نزدیکی شهر صور حالیه امتداد می یافت، در سر حد فنیقیه میان دریای مدیترانه و مرز کشور آشور، چند سلسله از پادشاهان بنی اسرائیل در تصرف داشتند و قسمت جنوب را تا خلیج عقبه، اولاد حضرت داود زیر فرمان گرفتند. هجده پادشاه از نسل داود از سال ۹۷۵ تا ۵۷۶ قبل از میلاد [[حضرت عیسی علیه السلام|مسیح]] یعنی ۳۹۹ سال در قسمت جنوبی حکومت کردند.<ref>ابوالحسن شعرانی، نثر طوبی (دائره المعارف لغات قرآن کریم)، ذیل واژه «اسرائیل»</ref>
[[حضرت موسی]] علیه السلام بنی اسرائیل را به گروه های مختلف تقسیم کرده بود و کار هر یک را به رئیسی سپرده تا به اختلاف آنان برسند و میان آنها مطابق دستور [[شریعت]] حکم کنند و پس از آن که زمین مقدس را تصرف کردند همچنان اراضی را میان دوازده سبط پخش کردند و هر سبط را مانند [[حضرت موسی]] علیه السلام به گروهها زیر فرمان رؤسا و قضاة مقرر داشتند و [[احکام]] شرع میان آنها اجرا می شد و یک رئیس کل یا کاهن و قاضی بزرگ بر آنها نظر داشت.
 
 
 
نزدیک چهارصد سال بر این گذشت از آنگاه بعللی از بزرگان خویش درخواست پادشاهی کردند مانند سایر امت ها و خداوند طالوت را بر آنها گماشت و پس از وی [[حضرت داود]] پادشاه شد و [[حضرت سلیمان]] علیه السلام جانشین او گشت و حضرت داود از سبط یهودا بود.
 
 
 
بعد از آن که ملک به فرزند سلیمان رسید (سال 476 پس از خروج از [[مصر]]) اسباط دیگر از فرمان او سر پیچیدند و کشور آنها به دو قسمت شد شمال آن را که از شمال بحرالمیت تا نزدیکی شهر صور حالیه امتداد می یافت در سر حد فنیقیه میان دریای مدیترانه و مرز کشور آشور، چند سلسله از پادشاهان بنی اسرائیل در تصرف داشتند و قسمت جنوب را تا خلیج عقبه، اولاد حضرت داود زیر فرمان گرفتند. هجده پادشاه از نسل داود از سال 975 تا 576 قبل از میلاد مسیح یعنی 399 سال در قسمت جنوبی حکومت کردند.<ref>ابوالحسن شعرانی، نثر طوبی (دائره المعارف لغات قرآن کریم)، ذیل واژه «اسرائیل»</ref>
 
  
 
==منظور از انبیاء بنی‌اسرائیل==
 
==منظور از انبیاء بنی‌اسرائیل==
منظور از انبیاء بنی اسرائیل می تواند یکی از این دو باشد:  
+
منظور از انبیاء [[بنی اسرائیل]] می تواند یکی از این دو -یا هر دو- باشد:  
  
# پیامبرانی که از بنی اسرائیل بودند: که در این صورت اولین آنها حضرت یوسف علیه السلام است.  
+
*پیامبرانی که از بنی اسرائیل بودند: که در این صورت اولین آنها [[حضرت یوسف علیه السلام|حضرت یوسف]] علیه السلام است.
# پیامبرانی که بر بنی اسرائیل مبعوث شدند: که در این صورت اولین آنها حضرت موسی علیه السلام است که برای نجات این قوم از چنگال فرعون مبعوث شد.
+
*پیامبرانی که بر بنی اسرائیل مبعوث شدند: که در این صورت اولین آنها [[حضرت موسی]] علیه السلام است که برای نجات این قوم از چنگال [[فرعون]] مبعوث شد.
  
 
==تعداد انبیاء بنی‌اسرائیل==
 
==تعداد انبیاء بنی‌اسرائیل==
در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که ناقل آن ابوذر است آمده است: نخستين پيغمبر بنى اسرائيل موسى بود و آخرين پيغمبرشان عيسى (و همگى) ششصد تن بودند<ref>الخصال، شیخ صدوق، ترجمه فهرى، ج‌2، ص624</ref>  
+
در روایتی از [[پیامبر اکرم]] صلی الله علیه وآله که ناقل آن [[ابوذر]] است آمده است: نخستین پیغمبر بنى اسرائیل، [[حضرت موسی علیه السلام|موسى]] بود و آخرین پیغمبرشان [[حضرت عیسی علیه السلام|عیسى]] (و همگى) ششصد تن بودند.<ref>الخصال، شیخ صدوق، ترجمه فهرى، ج‌۲، ص۶۲۴</ref>  
  
اما طبرسی در تفسیر مجمع البیان می گوید: اخبار در عدد پيامبران مختلف است در بعضى صد و بيست و چهار هزار و در بعضى هشت هزار نقل شده كه چهار هزار از بنى اسرائيل و بقيه از اقوام ديگر بوده‌ اند.<ref>مجمع البيان فى تفسير القرآن، ج‌8، ص: 830</ref>
+
اما [[شیخ طبرسی|طبرسی]] در تفسیر [[مجمع البیان]] می گوید: اخبار در عدد پیامبران مختلف است؛ در بعضى اخبار صد و بیست و چهار هزار و در بعضى هشت هزار نقل شده که چهار هزار نفر از [[بنى اسرائیل]] و بقیه از اقوام دیگر بوده‌ اند.<ref>مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج‌۸، ص: ۸۳۰</ref>
  
==اسامی پیامبران بنی‌اسرائیل==
+
==اسامی انبیاء بنی‌اسرائیل==
از انبیاء بنی اسرائیل که صاحب شریعت نیستند؛ از [[حضرت یوسف]]، [[حضرت داود]]، [[حضرت سلیمان]]، [[حضرت شعیا]]، [[حضرت الیاس]]، [[حضرت یوشع]]، [[حضرت یونس]]، [[حضرت عزیر]]، [[حضرت زکریا]]...<ref> گزیده ناسخ التواریخ از آدم تا خاتم.</ref> و از انبیاء دارای شریعت، [[حضرت موسی]] و [[حضرت عیسی]] علیهم‌السلام را می‌‌توان نام برد.<ref> [[سوره بقره]]/ 87، «ولقد آتینا موسی الکتاب»؛ [[سوره آل عمران]]/ 48، «و یعلمه الکتاب والحکمه والتوراه والانجیل».</ref>
+
از جمله انبیاء بنی اسرائیل که صاحب [[شریعت]] نیستند؛ می توان از [[حضرت یوسف]]، [[حضرت داود]]، [[حضرت سلیمان]]، [[حضرت شعیا]]، [[حضرت الیاس]]، [[حضرت یوشع]]، [[حضرت یونس]]، [[حضرت عزیر]]، [[حضرت زکریا]] علیهم‌السلام نام برد<ref> گزیده ناسخ التواریخ از آدم تا خاتم.</ref> و انبیاء دارای شریعت، [[حضرت موسی]] و [[حضرت عیسی]] علیهماالسلام قابل ذکرند.<ref> «ولقد آتینا موسی الکتاب»، (بقره/ ۸۷)؛ «و یعلّمه الکتاب والحکمة والتوراة والانجیل»، (آل عمران/ ۴۸).</ref>
  
==ویژگی‌های انبیاء بنی‌اسرائیل==
+
==برخورد بنی‌اسرائیل با انبیاء==
 +
خداوند از زبان [[حضرت موسی علیه السلام|حضرت موسی]] علیه السلام، انبیاء [[بنی اسرائیل]] را به عنوان نعمتی بر آنها معرفی می نماید: {{متن قرآن|«وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ یا قَوْمِ اذْکرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیکمْ إِذْ جَعَلَ فِیکمْ أَنْبِیاءَ وَجَعَلَکمْ مُلُوکا وَآتَاکمْ مَا لَمْ یؤْتِ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِینَ»}} ([[سوره مائده|مائده]]/۲۰). و یاد کن زمانى که موسى به قوم خود بنى اسرائیل فرمود اى قوم من یاد کنید نعمت خداوند را که به شما عنایت فرمود که انبیایى از بنى اسرائیل در شما قرار داد و سلاطینى از شما مقرر فرمود و به شما داده چیزى که به احدى از عالمین داده نشده.
  
خداوند تبارک و تعالی در [[قرآن]] کریم از انبیاء به عنوان نعمت‌های الهی<ref> [[سوره مائده]]/ 20، «نعمةالله».</ref> و هدایت یافتگانی<ref> [[سوره انعام]]/ 88، «ذلک هدی الله».</ref> یاد می‌‌کند که مایه‌ی خیر و سعادت قوم خویش<ref> [[سوره هود]]/ 86؛ «بقیةالله» خطاب به قوم [[حضرت شعیب]] علیه‌السلام.</ref> قرار می‌‌گیرند. آنان که افرادی انتخاب شده از میان مردم مستضعف و قشر متوسط بودند، لذا همواره مورد تهمت و آزار سران قوم، قرار می‌‌گرفتند و خطاب می‌‌شدند که: «می‌‌خواهند به این وسیله دنیای خود را تأمین کنند».<ref> پژوهش‌های قرآنی، دفتر تبلیغات اسلامی ‌‌حوزه علمیه قم، انتشارات دفتر تبلیغات حوزه علمیه، سال 76، ج 12-11، ص 303.</ref>
+
اما بنی اسرائیل [[کفران نعمت]] نموده و با پیامبران خود رفتار بسیار بدی داشتند. رفتارهای ناشایست آنها با انبیاء مطابق با گزارش قرآن به قرار زیر است:
  
اما این پیشروان طریق معرفت، نه تنها پیرو هواهای نفسانی مردم قرار نمی‌‌گرفتند، بلکه در برابر رنج‌ها، سختی‌ها و کج‌اندیشی‌های شرک‌گرایان، شکیبایی و پایداری ورزیده و پیوسته ندا سر می‌‌دادند:<ref> تفسیر مجمع البیان، ابوعلی الفضل بن الحسن طبرسی، ترجمه حجت الاسلام علی کرمی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، سال 1380، ج 4، ص 397.</ref> {{متن قرآن|«وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ»}}.<ref> [[سوره شعراء]]/ 109، گفتار [[حضرت نوح]] علیه‌السلام خطاب به قوم خود: من در برابر رساندن پیام خدا بر شما و در برابر انجام وظایف خطیری که بر عهده‌ام نهاده است از شما پاداشی نمی‌‌خواهم.</ref>
+
'''نافرمانى پیامبران:'''
  
===رفتار بد بنی اسرائیل با پیامبران الهی===
+
[[قرآن]] بارها از نافرمانى بنى‌‌اسرائیل نسبت به پیامبران خویش یاد مى‌‌کند. سرپیچى آنان از فرمان موسى(علیه السلام) مبنى بر ورود به [[ارض مقدس|سرزمین مقدس]]<ref>مائده/۵،۲۴</ref> و نیز در داستان گاو بنى‌‌اسرائیل از این قبیل است.<ref>بقره/۲، ۶۷ - ۷۳</ref> همچنین زمانى که بنى‌‌اسرائیل براى رویارویى با قوم [[جالوت]]، از پیامبرشان خواستند که فرماندهى براى آنان برگزیند تا به رهبرى او به جنگ با دشمنان بروند، پس از تعیین فرمانده نافرمانى کرده، او را یارى نکردند<ref>بقره/۲،۲۴۶</ref>؛ گویا نافرمانى بنى‌‌اسرائیل براى آن پیامبر، معهود بوده است که با گوشزد کردن فرار از جنگ، از آنان اقرار مجدد مى‌‌گیرد؛ ولى باز هم آنان نافرمانى مى‌‌کنند.<ref>دائرة المعارف قرآن کریم، جلد ۶، مدخل "بنی اسرائیل" از ابوالفضل روحى و بخش ادیان</ref>
  
بنی اسرائیل پس از دوران قضات که [[حضرت موسی]] علیه السلام مقرر داشته بود، آرامش ندیدند مگر همان چند سال سلطنت [[حضرت داود]] و [[حضرت سلیمان]] علیهماالسلام. پس از آن ملوک آنان غالباً زیر نفوذ همسایگان بت پرست می رفتند و [[احکام]] [[تورات]] را سست می گرفتند و رسوم و آداب کفار را رواج می دادند و به عیاشی و ستمگری و مردم آزاری خداوند را به خشم می آوردند و غالباً پیغمبران از دست آنان در شکنجه و عذاب بودند یا متواری و سرگردان چنان که خداوند در [[قرآن]] می فرماید: {{متن قرآن|«ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُواْ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ»}}؛ ([[سوره بقره]]، 61) خداوند بر آنها خشم گرفت که به آیات خداوند کافر می شدند و پیغمبران را بناحق می کشتند. (ج1، ص 207)
+
'''انکار و تکذیب انبیا:'''
  
و نیز فرمود: {{متن قرآن|«إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَيَقْتُلُونَ الِّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ»}}؛ ([[سوره آل عمران]]، 21) آنها که کافر می شوند به آیات خدا و می کشند پیغمبران را بناحق و می کشند آن کسان را که به عدل و داد می خوانند پس مژده بده آنها را به عذاب دردناک.<ref>ابوالحسن شعرانی، نثر طوبی (دائره المعارف لغات قرآن کریم)، ذیل واژه «اسرائیل»</ref>
+
تکذیب انبیا رفتار نکوهیده‌‌اى است که همواره از بنى‌‌اسرائیل سر مى‌‌زد. قرآن ریشه این برخورد را ناسازگارى آموزه‌‌هاى انبیا با خواسته‌‌ها و خواهشهاى نفسانى آنان خوانده، ملامتشان مى‌‌کند: «{{متن قرآن|اَفَکلَّما جاءَکم رَسولٌ بِما لاتَهوى اَنفُسُکمُ استَکبَرتُم فَفَریقـًا کذَّبتُم وفَریقـًا تَقتُلون}}»([[سوره بقره|بقره]]/۲،۸۷).<ref>دائرة المعارف قرآن کریم، جلد ۶، مدخل "بنی اسرائیل" از ابوالفضل روحى و بخش ادیان</ref>
  
 +
'''آزار و کشتار انبیا:'''
  
 +
بنى‌‌اسرائیل در آزار و اذیت و کشتن انبیا سابقه‌‌اى دیرینه دارند. آزار و اذیت [[حضرت یعقوب علیه السلام|یعقوب]] و‌‌ [[حضرت یوسف علیه السلام|یوسف]] علیهماالسلام به وسیله نیاکان نخست بنى اسرائیل<ref>یوسف/ ۱۲، ۹ ـ ۲۰</ref> و آزار [[حضرت هارون علیه السلام|هارون]] علیه السلام تا مرز کشتن<ref>اعراف/۷، ۱۵۰</ref> از این قبیل است.
  
==روش برخورد بنی‌اسرائیل با انبیاء==
+
آنها در دوره های بعدی جسارت را به نهایت حد خود رسانده، برخی از حاملان حق چون [[حضرت زکریا|زکریا]] و [[حضرت یحیی|یحیی]] علیهماالسلام را شکنجه و سرانجام به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رساندند.<ref> تفسیر ادبی قرآن، طاهری کنی، ج ۱، ص ۲۹۵؛ روح الجِنان و روح الجَنان، شیخ ابوالفتوح رازی، ج ۱، ص ۲۵۳؛ تفسیر اثنی عشری، احمد بن الحسینی الشاه عبدالعظیمی، ج ۱، ص ۱۹۶.</ref> همچنین برای صلیب کشیدن و کشتن [[حضرت عیسی]] علیه السلام اقدام نمودند.<ref>نساء/ ۴، ۱۵۷</ref>
  
با تمام تلاش‌هایی که از طرف فرستادگان الهی بر قوم بنی‌اسرائیل انجام می‌‌گیرد، این ملت نژادپرست نه تنها به جایی نمی‌‌رسد، حتی وقتی پیام الهی را دریافت می‌‌کنند  چون محتوای آن را موافق با مشتهیات نفسانیشان نمی‌‌بینند، تکبر و عناد ورزیده. فرامین الهی را تکذیب و حتی برخی را تحریف می‌‌کنند،<ref> تفسیر اثنی عشری، احمد بن الحسینی الشاه عبدالعظیمی، ج 1، ص 196.</ref> بدین گونه که فتواهای بی‌اساس و [[احکام]] بی‌پایه و توجیه و تأویل‌های گوناگون صادر می‌‌کنند<ref> تلخیص از تفسیر مجمع البیان، ابوعلی الفضل بن الحسن طبرسی، ج 1، ص 314 و 315.</ref> و دین حق را بازیچه و ملعبه‌ی خویش می‌‌سازند، لذا ارسال کثرت معلم بر این قوم نشان بر لجاجت و سرسختی آنان دارد<ref> علی‌اکبر قرشی، احسن الحدیث، ج 1، ص 153.</ref> و الاّ اگر می‌‌پذیرفتند و اراده می‌‌کردند با یک یا دو آموزگار می‌‌توانستند ره چندین ساله را یک شبه بپیمایند، اما نه تنها حق را نپذیرفتند بلکه جسارت را به نهایت حد خود رسانده، برخی از حاملان حق چون [[حضرت یحیی|یحیی]] و [[حضرت زکریا|ذکریا]] علیهماالسلام را شکنجه و سرانجام به شهادت رساندند و در حقیقت کفران رسل و کتب کردند.<ref> تفسیر ادبی قرآن، طاهری کنی، ج 1، ص 295؛ روح الجِنان و روح الجَنان، شیخ ابوالفتوح رازی، ج 1، ص 253؛ تفسیر اثنی عشری، احمد بن الحسینی الشاه عبدالعظیمی، ج 1، ص 196.</ref>
+
آیات متعددى از قرآن به پیامبر کشى بنی اسرائیل اشاره مى‌‌کند. به عنوان نمونه در آیه ۹۱ سوره بقره می فرماید: «{{متن قرآن|قُل فَلِمَ تَقتُلونَ اَنبِیاءَ اللّهِ مِن قَبلُ اِن کنتُم مُؤمِنِین}}».<ref>بقره/۲،۹۱ و نیز رجوع کنید: بقره/۲، ۶۱، ۸۷؛ آل‌‌عمران/۳، ۱۸۱؛ نساء/ ۴، ۱۵۵</ref>  
  
بنابراین خداوند متعال در برابر این رفتارها، کلام کوبنده‌ی خود را متوجه این امت می‌‌کند و می‌‌فرماید: {{متن قرآن|«إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَيَقْتُلُونَ الِّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ»}}؛ بی‌تردید آنان که با چشم پوشیدن از دلیل‌های روشن به آیات خدا کفر ورزند و پیام‌آوران او و نیز کسانی را که به سوی عدل و داد فرمان می‌‌دهند بدون هیچ حقی می‌‌کشند، آنان را به عذابی دردناک نوید ده.<ref> [[سوره آل عمران]]/ 21.</ref>
+
خداوند متعال در قرآن کریم در برابر این رفتارها، کلام کوبنده‌ی خود را متوجه این امت می‌‌کند و می‌‌فرماید: {{متن قرآن|«إِنَّ الَّذِینَ یکفُرُونَ بِآیاتِ اللّهِ وَیقْتُلُونَ النَّبِیینَ بِغَیرِ حَقٍّ وَیقْتُلُونَ الِّذِینَ یأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِیمٍ»}}؛ بی‌تردید آنان که با چشم پوشیدن از دلیل‌های روشن به آیات خدا کفر ورزند و پیام‌آوران او و نیز کسانی را که به سوی عدل و داد فرمان می‌‌دهند بدون هیچ حقی می‌‌کشند، آنان را به عذابی دردناک نوید ده.<ref> [[سوره آل عمران]]/ ۲۱.</ref>
 
 
پیامبر صلوات الله و سلام علیه می‌‌فرماید: (أشدّ الناس عذاباً یوم القیامه رجلٌ قتلٌ نبیّاً أو قتَلَهُ نبیٌّ... ثمَّ قرأ الآیه و یقتلون النبییّن بغیر الحق...؛<ref> بحارالانوار الجامعه لدرراخبار الائمه‌الأطهار، محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، ج 2، ص 123.</ref> کسی که پیامبری را بکشد یا کسی که توسط پیامبری کشته شود، شدیدترین عذاب را در روز قیامت خواهد داشت.) سپس این آیه را قرائت کردند و در تفسیر آن فرمودند: «منظور از کسانی که شدیدترین عذاب متوجه آنان است، یهود تجاوزکارند که 43 پیامبر و فرستاده‌ی خدا را در یک یورش تجاوزکارانه در سپیده دم کشتند و به شهادت رساندند».<ref> تفسیر مجمع البیان، ابوعلی الفضل بن الحسن الطبرسی، ج 2، ص 219.</ref>
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
 
+
{{پیامبران}}
==منابع==
+
{{سنجش کیفی
* قرآن کریم.
+
|سنجش=شده
* أحسن الحدیث، سید علی‌اکبر قرشی، تهران، بنیاد بعثت، چاپ سوم 74-77، 12 جلد.
+
|شناسه= خوب
* بحارالانوار الجامعه لدرر الأخبار الائمه‌الأطهار، محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، انتشارات اسلامیه، چاپ مکرر، تهران، بی‌تا، 42 جلد.
+
|عنوان بندی مناسب= خوب
* پژوهش‌های قرآنی، دفتر تبلیغات اسلامی ‌‌حوزه علمیه قم، انتشارات دفتر تبلیغات حوزه علمیه، سال 1376.
+
|کفایت منابع و پی نوشت ها= متوسط
* تفسیر اثنی عشری، حسین بن احمد الحسینی الشاه عبدالعظیمی، تهران انتشارات میقات، پائیز 63، 10 جلد.
+
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
* تفسیر ادبی قرآن، استاد طاهری کنی، انتشارات رواق اندیشه، زمستان 77، 5 جلد.
+
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
* تفسیر مجمع البیان، ابوعلی الفضل بن الحسن الطبرسی؛ ترجمه حجت الإسلام علی کرمی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی‌‌ چاپ اول، پائیز 1380، 16 جلد.
+
|جامعیت= متوسط
* تفسیر روح الجِنان و روح الجَنان، جمال‌الدین شیخ ابوالفتوح رازی تهران، انتشارات اسلامیه، [[ذی الحجه]] الحرام 82 هجری، 12 جلد.
+
|رعایت اختصار= خوب
* تفسیر منشور جاوید، جعفر سبحانی، قم، انتشارات توحید، چاپ سوم پائیز 73، 14 جلد.
+
|سیر منطقی= خوب
* گزیده ناسخ التواریخ (اخلاق انبیا از آدم تا خاتم)، میرزا محمدتقی سپهر، قم، انتشارات اسلامی، چاپ اول، تابستان 85، 7 جلد.
+
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده= دارد
 +
}}
  
 
[[رده:پیامبران]]
 
[[رده:پیامبران]]
 
[[رده:یهودیت]]
 
[[رده:یهودیت]]
 +
[[رده: مقاله های مهم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۴۸

به پیامبرانی که بر قوم بنی‌اسرائیل مبعوث شده‌اند «انبیاء بنی‌اسرائیل» گفته می‌شود. در قرآن کریم داستانهای متعددی از بنی‌اسرائیل و برخوردهای آنها با پیامبرانشان ذکر شده است. انبیاء بنی‌اسرائیل به تعبیر قرآن، نعمت الهی بر آنها بودند، اما این قوم این نعمت بزرگ را پاس نداشته و بلکه در مواردی اقدام به آزار و قتل آنها نمودند.

تاریخچه بنی‌اسرائیل

اسرائیل لقب حضرت یعقوب علیه‌السلام است و بنی اسرائیل یعنی اولاد یعقوب و اصطلاحا به نسل او گفته می شود. حضرت یعقوب علیه السلام به همراه فرزندانش در زمین کنعان زندگی می کردند که حضرت یوسف علیه السلام عزیز مصر شد. فرزندان یعقوب با خود او در سالهای قحطی به مصر رفتند و در آن کشور ماندند. سالها بر آنان گذشت و نسل آنها بسیار شد و تبدیل به قومی بزرگ شدند.

اما آن فرعون که زمان حضرت یوسف بود از جهان رفت و فراعنه دیگر جانشین او شدند و مردم مصر با بیگانگان بد رفتاری می کردند و آنها را به خدمت گرفته آزار و شکنجه می دادند تا حضرت موسی علیه السلام به پیغمبری برگزیده شد و بنی اسرائیل را از سلطه فرعون رها نموده از مصر به سمت کنعان (سرزمین پدریشان) حرکت داد. اما در آنجا با مقابله فلسطینیان و عمالقه روبرو شد. بنی اسرائیل حدود چهل سال، که طی آن یک نسلشان از بین رفت، در صحرای سینا سرگردان بودند تا اینکه پس از وفات موسی علیه السلام، یوشع جانشین وی شد و بتدریج کنعان را فتح کرد.[۱] [۲]

حضرت موسی علیه السلام بنی اسرائیل را به گروه های مختلف تقسیم کرده بود و کار هر یک را به رئیسی سپرده تا به اختلاف آنان برسند و میان آنها مطابق دستور شریعت حکم کنند و پس از آن که زمین مقدس را تصرف کردند همچنان اراضی را میان دوازده سبط پخش کردند و هر سبط را مانند حضرت موسی به گروهها زیر فرمان رؤسا و قضاة مقرر داشتند و احکام شرع میان آنها اجرا می شد و یک رئیس کل یا کاهن و قاضی بزرگ بر آنها نظر داشت.

پس از گذشت چهارصد سال، آنها به عللی از بزرگان خویش درخواست پادشاهی کردند مانند سایر امت ها؛ و خداوند طالوت را بر آنها گماشت و پس از وی حضرت داود علیه السلام -که از سبط یهودا بود- پادشاه شد و حضرت سلیمان علیه السلام جانشین او گشت.

بعد از آن که ملک به فرزند سلیمان رسید (سال ۴۷۶ پس از خروج از مصر) اسباط دیگر از فرمان او سر پیچیدند و کشور آنها به دو قسمت شد، شمال آن را که از شمال بحرالمیت تا نزدیکی شهر صور حالیه امتداد می یافت، در سر حد فنیقیه میان دریای مدیترانه و مرز کشور آشور، چند سلسله از پادشاهان بنی اسرائیل در تصرف داشتند و قسمت جنوب را تا خلیج عقبه، اولاد حضرت داود زیر فرمان گرفتند. هجده پادشاه از نسل داود از سال ۹۷۵ تا ۵۷۶ قبل از میلاد مسیح یعنی ۳۹۹ سال در قسمت جنوبی حکومت کردند.[۳]

منظور از انبیاء بنی‌اسرائیل

منظور از انبیاء بنی اسرائیل می تواند یکی از این دو -یا هر دو- باشد:

  • پیامبرانی که از بنی اسرائیل بودند: که در این صورت اولین آنها حضرت یوسف علیه السلام است.
  • پیامبرانی که بر بنی اسرائیل مبعوث شدند: که در این صورت اولین آنها حضرت موسی علیه السلام است که برای نجات این قوم از چنگال فرعون مبعوث شد.

تعداد انبیاء بنی‌اسرائیل

در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله که ناقل آن ابوذر است آمده است: نخستین پیغمبر بنى اسرائیل، موسى بود و آخرین پیغمبرشان عیسى (و همگى) ششصد تن بودند.[۴]

اما طبرسی در تفسیر مجمع البیان می گوید: اخبار در عدد پیامبران مختلف است؛ در بعضى اخبار صد و بیست و چهار هزار و در بعضى هشت هزار نقل شده که چهار هزار نفر از بنى اسرائیل و بقیه از اقوام دیگر بوده‌ اند.[۵]

اسامی انبیاء بنی‌اسرائیل

از جمله انبیاء بنی اسرائیل که صاحب شریعت نیستند؛ می توان از حضرت یوسف، حضرت داود، حضرت سلیمان، حضرت شعیا، حضرت الیاس، حضرت یوشع، حضرت یونس، حضرت عزیر، حضرت زکریا علیهم‌السلام نام برد[۶] و انبیاء دارای شریعت، حضرت موسی و حضرت عیسی علیهماالسلام قابل ذکرند.[۷]

برخورد بنی‌اسرائیل با انبیاء

خداوند از زبان حضرت موسی علیه السلام، انبیاء بنی اسرائیل را به عنوان نعمتی بر آنها معرفی می نماید: «وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ یا قَوْمِ اذْکرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیکمْ إِذْ جَعَلَ فِیکمْ أَنْبِیاءَ وَجَعَلَکمْ مُلُوکا وَآتَاکمْ مَا لَمْ یؤْتِ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِینَ» (مائده/۲۰). و یاد کن زمانى که موسى به قوم خود بنى اسرائیل فرمود اى قوم من یاد کنید نعمت خداوند را که به شما عنایت فرمود که انبیایى از بنى اسرائیل در شما قرار داد و سلاطینى از شما مقرر فرمود و به شما داده چیزى که به احدى از عالمین داده نشده.

اما بنی اسرائیل کفران نعمت نموده و با پیامبران خود رفتار بسیار بدی داشتند. رفتارهای ناشایست آنها با انبیاء مطابق با گزارش قرآن به قرار زیر است:

نافرمانى پیامبران:

قرآن بارها از نافرمانى بنى‌‌اسرائیل نسبت به پیامبران خویش یاد مى‌‌کند. سرپیچى آنان از فرمان موسى(علیه السلام) مبنى بر ورود به سرزمین مقدس[۸] و نیز در داستان گاو بنى‌‌اسرائیل از این قبیل است.[۹] همچنین زمانى که بنى‌‌اسرائیل براى رویارویى با قوم جالوت، از پیامبرشان خواستند که فرماندهى براى آنان برگزیند تا به رهبرى او به جنگ با دشمنان بروند، پس از تعیین فرمانده نافرمانى کرده، او را یارى نکردند[۱۰]؛ گویا نافرمانى بنى‌‌اسرائیل براى آن پیامبر، معهود بوده است که با گوشزد کردن فرار از جنگ، از آنان اقرار مجدد مى‌‌گیرد؛ ولى باز هم آنان نافرمانى مى‌‌کنند.[۱۱]

انکار و تکذیب انبیا:

تکذیب انبیا رفتار نکوهیده‌‌اى است که همواره از بنى‌‌اسرائیل سر مى‌‌زد. قرآن ریشه این برخورد را ناسازگارى آموزه‌‌هاى انبیا با خواسته‌‌ها و خواهشهاى نفسانى آنان خوانده، ملامتشان مى‌‌کند: «اَفَکلَّما جاءَکم رَسولٌ بِما لاتَهوى اَنفُسُکمُ استَکبَرتُم فَفَریقـًا کذَّبتُم وفَریقـًا تَقتُلون»(بقره/۲،۸۷).[۱۲]

آزار و کشتار انبیا:

بنى‌‌اسرائیل در آزار و اذیت و کشتن انبیا سابقه‌‌اى دیرینه دارند. آزار و اذیت یعقوب و‌‌ یوسف علیهماالسلام به وسیله نیاکان نخست بنى اسرائیل[۱۳] و آزار هارون علیه السلام تا مرز کشتن[۱۴] از این قبیل است.

آنها در دوره های بعدی جسارت را به نهایت حد خود رسانده، برخی از حاملان حق چون زکریا و یحیی علیهماالسلام را شکنجه و سرانجام به شهادت رساندند.[۱۵] همچنین برای صلیب کشیدن و کشتن حضرت عیسی علیه السلام اقدام نمودند.[۱۶]

آیات متعددى از قرآن به پیامبر کشى بنی اسرائیل اشاره مى‌‌کند. به عنوان نمونه در آیه ۹۱ سوره بقره می فرماید: «قُل فَلِمَ تَقتُلونَ اَنبِیاءَ اللّهِ مِن قَبلُ اِن کنتُم مُؤمِنِین».[۱۷]

خداوند متعال در قرآن کریم در برابر این رفتارها، کلام کوبنده‌ی خود را متوجه این امت می‌‌کند و می‌‌فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یکفُرُونَ بِآیاتِ اللّهِ وَیقْتُلُونَ النَّبِیینَ بِغَیرِ حَقٍّ وَیقْتُلُونَ الِّذِینَ یأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِیمٍ»؛ بی‌تردید آنان که با چشم پوشیدن از دلیل‌های روشن به آیات خدا کفر ورزند و پیام‌آوران او و نیز کسانی را که به سوی عدل و داد فرمان می‌‌دهند بدون هیچ حقی می‌‌کشند، آنان را به عذابی دردناک نوید ده.[۱۸]

پانویس

  1. ابوالحسن شعرانی، نثر طوبی (دائره المعارف لغات قرآن کریم)، ذیل واژه «اسرائیل»
  2. دانشنامه جهان اسلام، مدخل «بنی اسرائیل».
  3. ابوالحسن شعرانی، نثر طوبی (دائره المعارف لغات قرآن کریم)، ذیل واژه «اسرائیل»
  4. الخصال، شیخ صدوق، ترجمه فهرى، ج‌۲، ص۶۲۴
  5. مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج‌۸، ص: ۸۳۰
  6. گزیده ناسخ التواریخ از آدم تا خاتم.
  7. «ولقد آتینا موسی الکتاب»، (بقره/ ۸۷)؛ «و یعلّمه الکتاب والحکمة والتوراة والانجیل»، (آل عمران/ ۴۸).
  8. مائده/۵،۲۴
  9. بقره/۲، ۶۷ - ۷۳
  10. بقره/۲،۲۴۶
  11. دائرة المعارف قرآن کریم، جلد ۶، مدخل "بنی اسرائیل" از ابوالفضل روحى و بخش ادیان
  12. دائرة المعارف قرآن کریم، جلد ۶، مدخل "بنی اسرائیل" از ابوالفضل روحى و بخش ادیان
  13. یوسف/ ۱۲، ۹ ـ ۲۰
  14. اعراف/۷، ۱۵۰
  15. تفسیر ادبی قرآن، طاهری کنی، ج ۱، ص ۲۹۵؛ روح الجِنان و روح الجَنان، شیخ ابوالفتوح رازی، ج ۱، ص ۲۵۳؛ تفسیر اثنی عشری، احمد بن الحسینی الشاه عبدالعظیمی، ج ۱، ص ۱۹۶.
  16. نساء/ ۴، ۱۵۷
  17. بقره/۲،۹۱ و نیز رجوع کنید: بقره/۲، ۶۱، ۸۷؛ آل‌‌عمران/۳، ۱۸۱؛ نساء/ ۴، ۱۵۵
  18. سوره آل عمران/ ۲۱.
پیامبران
پیامبران اولوالعزم
محمد (ص) * عیسی * موسی * نوح * ابراهیم
سایر پیامبران
آدم * ادریس * یعقوب * یوسف * یونس * اسحاق * اسماعیل * الیاس * ایوب * خضر * داوود * سلیمان * ذوالکفل * زکریا * شعیب * صالح * لوط * هارون * هود * یحیی * یسع * شعیا * اِرميا * جرجیس * حبقوق * يوشع بن نون