الأصیلی فی أنساب الطالبیین (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(رده)
 
(۲ نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
[[پرونده:Ketab48.jpg|بندانگشتی|الأصيلي في أنساب الطالبين]]
+
[[پرونده:Ketab48.jpg|بندانگشتی|الأصیلی فی أنساب الطالبین]]
 +
کتاب '''«الأصیلى فی أنساب الطالبیین»''' تألیف محمد بن على حسنى معروف به [[ابن طقطقی|ابن طَقطَقى]] (متوفاى ۷۰۹ ق)، مورخ و نسب‌شناس [[امامیه|امامی]] است. مؤلف در این کتاب به ذکر و معرفی انساب و طبقات طالبیین (فرزندان [[ابوطالب علیه السلام|ابوطالب]]) خصوصاً [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على]] علیه‌السلام و فرزندان و نوادگان ایشان مى‌پردازد.
  
==معرفى اجمالى كتاب==
+
==معرفى کتاب==
  
 +
شرافت خاندان [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]](ص) و ضرورت دوست داشتن آنان و حرمت نهادن به ایشان، از باورهاى اصیل مسلمانان از صدر [[اسلام]] مبنی بر آیات [[قرآن]] و [[احادیث|احادیثى]] از پیامبر(ص) است. علاوه بر این، خاندان پیامبر خدا، در برخى حقوق و [[احکام شرعی]] (صدقات واجب و...) با دیگر مسلمانان تفاوت دارند؛ به خاطر همین باورهاى فراگیر، نسب شناسان را برانگیخت تا به تألیف آثار اساسى بر محور شرح انساب قبائل و افراد که متضمن آگاهى‌هاى تاریخى هم بود، اقدام نمایند.
  
«الاصيلى في انساب الطالبيين» اثر صفى‌ الدين ابوعبدالله محمد بن على حسنى، معروف به ابن طَقطَقى يا ابن طِقطِقا (متوفاى 709 ق) مى‌باشد.
+
«[[هاشم بن عبد مناف|هاشم بن عبدمناف]]»، جدّ دوم پیامبر(ص) که فرزندانش در نسب به وى «[[بنی هاشم|بنى‌هاشم]]» نامیده مى‌شوند، عمرى کوتاه و تنها دو پسر داشت و تبار منسوب به او، فرزندان پسرش [[عبدالمطلب]] جدّ اوّل و نخستین سرپرست پیامبر(ص) مى‌باشد که سیزده پسر داشت، به نام‌هاى: عبدالکعبه، ضرار، مقوّم، مغیره، [[ابولهب]]، [[عباس بن عبدالمطلب|عباس]]، [[عبدالله بن عبدالمطلب|عبدالله]]، [[ابوطالب]]، [[حضرت حمزه علیه السلام|حمزه]]، زبیر، نوفل، حارث و قُثَم. نسل عبدالله، تنها از طریق پیامبر اکرم(ص) حفظ شد و پس از آن حضرت نیز از طریق ازدواج [[حضرت فاطمه]](س) و [[حضرت على]](ع) به آل‌ابوطالب، گره خورد. بدین ترتیب، در آل ابوطالب، شاخه‌اى پدید آمد ([[علویان]])، که منزلتى مضاعف داشت، تا جایى که گاهى در تاریخ، طالبیین (آل ابوطالب) را علوى نامیده‌اند.
  
وى از علماء، مورخان و نسب شناسان اماميّه در روزگار خود، از خاندان نقابت و خود نقيب حلّه، كربلا و نجف بوده است و در طى سفرهاى علمى خويش، از نسب شناسان و جرايد انساب شهرهاى بصره، بغداد، موصل، مراغه، فراهان، قم، شيراز و... بهره برده است.
+
اصل کتاب «الاصیلى فی انساب الطالبیین» مشتمل بر انساب [[بنی هاشم|بنى‌هاشم]] (آل ابى طالب و آل عباس) و [[بنی امیه|بنى‌امیه]] (از فرزند امیه بن عبدالشمس) تا روزگار مؤلف بوده است؛ اما محقق آن سید مهدى رجایى، بخش‌هاى مربوط به آل‌عباس و آل‌امیه را از آن خارج کرده و منتشر ننموده است و فقط بخش طالبیین که منظور علویین مى‌باشند، آمده است.
  
منظور از نقيب و كاربرد آن در اينجا به عنوان رئيس، ولى و سرپرست منصوب است.
+
این اثر به درخواست «خواجه اصیل‌ الدین حسن» (متوفاى ۷۱۵ ق) فرزند [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیرالدین طوسى]] از وزراى «غازان خان»، تألیف یافته و به همین خاطر نام وى را برخود دارد. آغاز تألیف این کتاب سال ۶۹۸ ق. ذکر شده است.
  
شرافت خاندان پيامبر اكرم(ص) و ضرورت دوست داشتن آنان و حرمت نهادن به ايشان، از باورهاى اصيل مسلمانان از صدر اسلام است كه بر آياتى از قرآن، احاديثى از پيامبر(ص) و سنّت خلفاى راشدين استوار است. علاوه بر اين، خاندان پيامبر خدا، در برخى حقوق و احكام شرعى (صدقات واجب و...) با ديگر مسلمانان تفاوت دارند، به خاطر همين باورهاى فراگير، نسب شناسان را برانگيخت تا به تألیف آثار اساسى بر محور شرح انساب قبائل و افراد كه متضمن آگاهى‌هاى تاريخى هم بود، اقدام نمايند.
+
==محتوای کتاب==
 +
[[ابن طقطقی]] مقدمه‌اى در علم نسب که مدخلى براى بحث اصلى این اثر شمرده مى‌شود، مى‌آورد. در این مقدّمه، چند بحث از جمله اهمّیت علم نسب و تاریخ آن، اقسام وضع نسب، معرّفى متبحرین تشجیر، ملاک و ضابطه در مشجّر و مبسوط، فرق بین این دو، اصطلاحات اهل نسب مطرح شده است. مؤلف بعد از این مباحث، مقدّمه خود را با پنج فصل دیگر به پایان مى‌برد؛ این فصول عبارتند از: تعریف طعن، قدح و غمز و علامات هر کدام در علم انساب، چگونگى اثبات نسب نزد نسّابین، اوصاف و ویژگیهاى نسّابین، مشاهیر علم نسب شناسى، طبقات طالبیین (به ترتیب [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على]]، سپس [[جعفر طیار|جعفر]] و بعد [[عقیل بن ابیطالب|عقیل]]) و در پایان مؤلف انگیزه خود را از تدوین این اثر بیان مى‌کند.  
  
«هاشم بن عبدمناف بن قُصَى»، جدّ دوم پيامبر(ص) كه فرزندانش در نسب به وى «بنى‌هاشم» و «هاشمى» ناميده مى‌شوند، عمرى كوتاه و تنها دو پسر داشت و تبار منسوب به او، فرزندان پسرش عبدالمطّلب جدّ اوّل و نخستين سرپرست پيامبر(ص) مى‌باشد كه سيزده پسر داشت، به نام‌هاى: عبدالكعبه، ضرار، مقوّم، مغيره، ابولهب، عباس، عبدالله، ابوطالب، حمزه، زبير، نوفل، حارث و قُثَم كه از ميان آنان، برخى فرزند ذكورى از خود برجاى نگذاشته‌اند؛ از جمله حمزه نسل عبدالله، تنها از طريق پيامبر اكرم(ص) حفظ شد و پس از آن حضرت نيز از طريق ازدواج فاطمه(س) و على(ع) به آل‌ابوطالب، گره خورد. بدين ترتيب، در آل ابوطالب، شاخه‌اى پديد آمد، (علويان) كه منزلتى مضاعف داشت، تا جايى كه گاهى در تاريخ، طالبيين (آل ابوطالب)را علوى ناميده‌اند. با آنكه نسل برادران على) (عقيل و جعفر طيّار) نيز برجاى و بسى گسترده بود و تنها «طالب بن ابى طالب» بود كه فرزندى نداشت. اصل اين اثر مشتمل بر انساب بنى‌هاشم (آل ابى طالب و آل عباس) و بنى‌اميّه (از فرزند اميّه بن عبدالشمس بن عبدمناف بن قصى) تا روزگار مؤلف بوده است؛ اما محقق آن [[رجایی، مهدی |سيد مهدى رجايى]]، بخش‌هاى مربوط به آل‌عباس و آل‌اميّه را از آن استخراج و منتشر ننموده است و فقط طالبيين كه منظور علويين مى‌باشند، آمده است.
+
مؤلف بعد از این مقدّمه و فصول آن، به معرّفى [[امیرالمومنین|امیرالمؤمنین]](ع) شامل مادرش [[فاطمه بنت اسد]]، ترتیب قرار گرفتن ایشان در بین برادران خود، تاریخ و مکان تولد ذکر بعضى از فضائل و مناقب ایشان، تاریخ [[شهادت امام علی علیه السلام|شهادت]] و در آخر پنج فرزند پسر ایشان به نام‌هاى [[امام حسن علیه السلام|امام حسن]] و [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]](ع)، [[محمد بن حنفیه|محمد بن حنفیه]]، [[حضرت عباس علیه السلام|حضرت عباس]](ع) و «[[عمر بن علی|عمر اطرف]]» که داراى اعقاب هستند، را بر مى‌شمرد.
  
نكته‌اى كه بايد ذكر نمود، اين‌كه گفته شد، هاشم دو پسر به نام‌هاى عبدالمطّلب داشت كه شرح آن گذشت، پسر ديگر «اسد بن هاشم» است كه به جزء يك دختر به نام فاطمه بنت اسد، كه همسر ابوطالب و مادر [[امام على(ع)]] است، فرزند ديگرى به جاى نگذاشت. اثر به درخواست خواجه «اصيل‌ الدين حسن (متوفاى 715 ق)» فرزند [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] از وزراى «غازان خان»، تألیف يافته و به همين خاطر نام وى را برخود دارد.
+
در ادامه اثر فرزندان پسر امیرالمؤمنین(ع) که داراى اعقاب نیستند و ۱۵ نفر مى‌باشد، را نام مى برد. سپس به ذکر دختران امام على(ع) که ۲۸ نفر مى‌باشند، مى‌پردازد. در این قسمت نام مادران و کسانى که با آنها [[ازدواج]] نمودند، را نام مى‌برد.
  
آغاز تألیف اين اثر 698ق زمانى كه به اعقاب «موسى الجون» اشاره مى‌كند، ذكر شده است.
+
در ادامه به معرّفى امام حسن(ع) و فرزندان ذکور او که داراى اعقاب مى‌باشند، به نام‌هاى [[حسن مثنی|حسن مثنّى]] و زید، مى‌پردازد. سپس فرزندان حسن مثنّى که [[عبدالله محض]]، ابراهیم قمر، حسن مثلّث، جعفر و داود و فرزندان هر کدام از این‌ها را به تفضیل بر مى‌شمرد. در ادامه به معرفى فرزند دیگر امام حسن یعنی «زید»، پرداخته مى‌شود و ایشان چهار فرزند به نام‌هاى محمد، ابوالحسن یحیى، حسین و حسن امیر که اکثر اعقاب ایشان از فرزندش، قاسم زاهد هستند که بطور مفصّل نام آن‌ها و فرزندان ایشان در اثر ذکر شده است.
  
==ساختار و گزارش محتواى عناوين==
+
فرزند دیگر حضرت امیرالمؤمنین، [[امام حسین]](ع) است که مؤلف به معرّفى مختصر ایشان طى چند روایت مى‌پردازد. براى ایشان پنج فرزند پسر به نام‌هاى [[امام سجاد|امام زین‌العابدین]](ع)، [[حضرت علی اکبر علیه السلام|على‌اکبر]] که در [[طف|طفّ]] شهید شدند و [[حضرت علی اصغر علیه السلام|على اصغر]] و عبدالله که هر دو در [[کربلا]] شهید شدند و فرزند پنجم جعفر مى‌باشد.
  
 +
سپس به معرّفى [[امام سجاد(ع)|امام على بن الحسین]](ع) پرداخته مى‌شود و از شش فرزند پسر ایشان به نام‌هاى [[امام باقر]](ع)، عبدالله باهر، [[زید بن علی بن الحسین|زید شهید]]، عمر اشرف، حسین اصغر و على اصغر. در ادامه به معرفى مختصر امام محمد بن على(ع) طى چند روایت مى‌پردازد. براى ایشان فرزندانى پسر به نام‌هاى: [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق]] ، ابراهیم، عبیدالله، على طاهر، عبدالله و دخترانى به نام‌هاى امّ‌سلمه که با محمد ارقط و دختر دیگر زینب که با عبدالله بن الحسین بن على بن الحسین بن على بن ابى‌طالب ازدواج نمودند. عبدالله بن امام باقر(ع) فقط یک پسر به نام حمزه داشت که با سم به قتل رسید و اعقابى از او برجاى نمانده است.
  
اثر حاضر از يك مقدّمه كه توسط محقّق آن [[رجایی، مهدی |سيد مهدى رجايى]] نگارش يافته و متن الاصيلى تشكيل يافته است. در مقدمه، محقّق به شرح حال مؤلف كه شامل نام و نسب، اظهارنظرهاى ديگران درباره مقام علمى و اعتقادى ايشان، زندگى علمى از جمله استادان و مشايخ و افرادى كه از آن‌ها به نقل حديث پرداخته، شاگردان، تأليفات، مسافرت‌ها و در آخر، سال ولادت و وفات ايشان مى‌پردازد و در ادامه به معرّفى اثر، سبب تألیف آن معرّفى غاية الاختصار [[ابن زهره، حمزه بن علی|ابن زهره]] و در پايان از نسخ موجود از اثر و روش تصحيح سخن به ميان مى‌آورد.
+
در ادامه به معرّفى [[امام جعفر صادق(ع)|امام جعفر صادق]](ع) و از ایشان روایاتى نقل مى‌نماید. ایشان هفت فرزند پسر داشتند که اعقاب ندارند به نام‌هاى محسن، یحیى، حسن، جعفر، عباس و عبدالله افطح و پنج فرزند ایشان که اعقاب از آنها باقى مانده به نام‌هاى [[امام موسی کاظم علیه السلام|امام موسى کاظم]](ع)، محمد مأمون، اسماعیل اعرج، على عریضى و اسحاق مؤتمن مى‌باشد. ایشان داراى هفت فرزند دختر هم مى‌باشند.
  
در رابطه با اساتيد و مشايخ مؤلف گفتنى است كه وى با علماى بزرگ روزگار خويش؛ همچون على بن محمد دستجردانى وزير، ظهير الدين على كازرونى كه روايات زيادى از او در الاصيلى نقل نموده و از او تعبير بالعدل و الثقه مى‌نمايد، يحيى بن سعيد حلّى، فخرالدين على بوقى كه از وى تعبير به اخبرنى شيخنا الامام فخرالدين مى‌نمايد. على بن عيسى اربلى مؤلف كشف الغمّة كه تعبير به حدّثنى بهاء الدين على بن عيسى الاربلى الكاتب مى‌كند، عبدالكريم بن طاووس حلّى، صفى‌ الدين عبدالمُومن ارموى، شرف‌ الدين على ابن الوزير علقمى، عبدالرزاق بن احمد شيبانى معروف به «[[ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد|ابن فوطى]]» مؤلف مجمع الآداب و الحوادث الجامعة كه از او به حدّثنى الفاضل المورخ العلّامه ابوالفضل نموده است، الشريف على بن احمد عبيدلى از او تعبير بالسيد الفاضل نموده، ابراهيم زركشى كه از وى تعبير به حدّثنى شيخ من شيوخ الحديث يعرف بابراهيم الزركشى و... ارتباط و مراوده داشته كه طبعاً به استفاده از علوم، روايات، نسخه‌ها و كتاب خانه‌هاى آنان راه مى‌برده است، به همين خاطر بايد اذغان كرد كه يكى از از ويژگى‌هاى اين اثر، گستردگى منابع كتبى و شفاهى آن مى‌باشد.
+
بعد به معرّفى امام موسى کاظم(ع) مى‌پردازد و بعضى از فضائل ایشان را متذکر مى‌شوند. ایشان داراى ۲۴ فرزند دختر و دوازده پسر که داراى اعقاب هستند به نام‌هاى [[امام رضا(ع)|امام رضا]](ع)، ابراهیم، عباس، حمزه، زیدالنار، محمد ملقب به زاهد، اسماعیل، حسن، عبیدالله، اسحاق، جعفر خوارى، عبدالله عوکلانى و هارون که به تفضیل فرزندان آن در اثر نام برده شده‌اند و فرزندان دیگر امام(ع) که اعقاب از خود به جاى نگذاشته‌اند به نام‌هاى یحیى، احمد، عقیل، عبدالرحمان، قاسم، داوود، سلیمان و حسین مى‌باشند.  
  
در مورد روايت‌گران از ابن طقطقى مى‌توان از عزيز الدين ابوجعفر جسراوى، عز الدين ابوعبدالله حلّى مقرّى، عزّ الدين ابوالفضل زيد موصلى و شرف‌ الدين محمد عبيدلى و... نام برد.
+
در ادامه به معرّفى امام رضا(ع) و طى روایاتى از ورود [[دعبل خزاعی|دعبل بن على]] به حضور ایشان و گوشه‌اى از قصیده‌اى که در حضور ایشان خواندند، آورده شده است و تنها فرزندى که داراى اعقاب مى‌باشد، از طرف ایشان، [[امام جواد]](ع) مى‌باشند. امام جواد(ع) داراى سه فرزند به نام‌هاى [[امام هادى]](ع)، یحیى و [[موسی مبرقع|موسى مبرقع]] مى‌باشند که لیست فرزندان ایشان و اعقاب آن‌ها در اثر ذکر شده است.  
  
محقّق در بحث از اثر غاية الاختصار، ابتدا خلاصه كلام بحرالعلوم را كه در مقدّمه اثر آمده است، را نقل، سپس كلام [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|صاحب الذريعه]] را در رابطه با اقوالى كه در خصوص مؤلف غاية الاختصار ذكر شده را مى‌آورد و در ادامه به نقل اقوال ديگرى كه در اين خصوص در كتب مختلف بيان شده مى‌پردازد و در پايان نتيجه مى‌گيرند كه در معاجم رجالى معروف در خصوص [[ابن زهره، حمزه بن علی|ابن زهره]] كه اثر به آن نسبت داده مى‌شود، چيزى نگاشته نشده و در پايان محقّق رجايى قول صحيح را اين‌طور بيان مى‌كنند كه تاج‌ الدين بن محمد بن حمزه حسينى كتابى با نام غاية الاختصار فراهم كرد كه به جزء حذف اعقاب و انساب كه به ياد كرد فرزندان و نوادگان اختصاص داشته، در بخش تراجم عيناً با الاصيلى مطابق است و غاية الاختصار همان الاصيلى مى‌باشد و تعجب از مؤلف غاية الاختصار است كه چرا در اثر خود معترض به اين مطلب نشده كه اثر او مختصر الاصيلى مى‌باشد.
+
در ادامه به معرفى امام هادى(ع) پرداخته مى‌شود. ایشان داراى پنج فرزند پسر به نام‌هاى [[امام حسن عسکری(ع)|امام حسن عسکری]](ع)، [[جعفر کذاب|جعفر کذّاب]]، محمد، حسین و موسى داراى عقبه‌اى نیستند که سپس نام فرزندان و اعقاب آن‌ها در این صفحات آمده است. در این‌جا مؤلف به معرفى [[امام حسن عسکری(ع)|امام حسن عسکری]](ع) بطور مختصر مى‌پردازد و مى‌گوید: براى این امام(ع) جزء یک فرزند، فرزند دیگرى ذکر نشده است و در ادامه به معرّفى [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|امام مهدى]](ع) پرداخته مى‌شود.
  
الاصيلى
+
ادامه کتاب بعد از این به معرّفى فرزندان دیگر [[امام جعفر صادق(ع)|امام جعفر صادق]](ع) که از اسماعیل اعرج باشد، شروع و بعد محمد مأمون، على عریضى، اسحاق مؤتمن و اعقاب آنها به تفضیل ذکر مى‌شود. بعد از این معرّفى تفضیلى اعقاب عبدالله باهر، زید شهید، عمر اشرف، ابوعبدالله حسین اصغر، ابوالحسن على اصغر دیگر فرزندان امام زیدالعابدین(ع) پرداخته مى‌شود.
  
ابن طقطقى اثر خود را با حمد و ستايش خداوند متعال شروع و در ضمن اين تحميد به فضل انساب اشاره لطيفى دارند، بعد از اين، مقدمه‌اى در علم نسب كه مدخلى براى بحث اصلى اين اثر شمرده مى‌شود، مى‌آورد. در اين مقدّمه، چند بحث از جمله اهمّيت علم نسب و تاريخ آن، اقسام وضع نسب، معرّفى متبحرين تشجير، ملاك و ضابطه در مشجّر و مبسوط، فرق بين اين دو، اصطلاحات اهل نسب و مؤلف بعد از اين مباحث، مقدّمه خود را با پنج فصل ديگر به پايان مى‌برد. اين فصول عبارتند از: تعريف طعن، قدح و غمز و علامات هر كدام در علم انساب، چگونگى اثبات نسب نزد نسّابين، اوصاف و ويژگيهاى نسّابين، مشاهير علم نسب شناسى، طبقات طالبيين و در پايان مؤلف انگيزه خود را از تدوين اين اثر بيان مى‌كند.
+
از این‌جا اعقاب [[محمد بن حنفیه]]، [[حضرت عباس]](ع) و عمر اطرف که دیگر فرزندان [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین]](ع) مى‌باشند، آمده است. این‌جا طبقه اوّل طالبیین که حضرت امیرالمؤمنین بود، پایان مى‌یابد و در ادامه دو طبقه دیگر که دو برادر ایشان به نام [[جعفر طیار|جعفر]] و [[عقیل بن ابیطالب|عقیل ابى‌طالب]] و اعقاب آن‌ها به تفضیل ذکر شده است.
  
ابن طقطقى در رابطه با تاريخچه نسب شناسى مى‌گويد: علم نسب از جمله دانش‌هايى است كه به اعراب اختصاص دارد و آن‌ها بوده‌اند كه در حفظ، ثبت و ضبط اصل و نوع خويش اهتمام فراروان داشته‌اند. (ص 29)
+
==منابع کتاب==
 +
یکى از از ویژگى‌هاى این اثر، گستردگى منابع کتبى و شفاهى آن مى‌باشد. در رابطه با اساتید و [[مشایخ|مشایخ]] مؤلف گفتنى است که وى با علماى بزرگ روزگار خویش، ارتباط و مراوده داشته که طبعاً به استفاده از علوم، روایات، نسخه‌ها و کتابخانه‌هاى آنان راه مى‌برده است. ایشان عبارتند از: على بن محمد دستجردانى وزیر، ظهیرالدین على کازرونى که روایات زیادى از او در «الاصیلى» نقل نموده و از او تعبیر بالعدل و الثقه مى‌نماید، [[یحیی بن سعید حلی|یحیى بن سعید حلّى]]، فخرالدین على بوقى که از وى تعبیر به اخبرنى شیخنا الامام فخرالدین مى‌نماید، [[علی بن عیسی اربلی|على بن عیسى اربلى]] مؤلف [[کشف الغمة (کتاب)|کشف الغمّة]]، [[عبدالکریم بن طاووس حلی|عبدالکریم بن طاووس حلّى]]، صفى‌ الدین عبدالمُومن ارموى، شرف‌ الدین على ابن الوزیر علقمى، عبدالرزاق بن احمد شیبانى معروف به «[[ابن فوطی|ابن فوطى]]» مؤلف «مجمع الآداب و الحوادث الجامعة» که از او به حدّثنى الفاضل المورخ العلّامه ابوالفضل نموده است، الشریف على بن احمد عبیدلى که از او تعبیر بالسید الفاضل نموده، ابراهیم زرکشى که از وى تعبیر به حدّثنى شیخ من شیوخ الحدیث یعرف بابراهیم الزرکشى و...،
  
وى در مورد اقسام نسب مى‌گويد: نسب خود بر دو نوع است: 1 مشجّر، 2 مبسوط. تفاوت اين دو در آن است كه مشجّر از بطن پائين آغاز نموده، آنگاه پدر در پدر به بطن بالايين فراز مى‌رود، و مبسوط از بطن پايين آغاز نموده، آنگاه پسر در پسر به بطن پايين فرود مى‌آيد. مؤلف اثر خود را به شيوه تشجير تدوين نموده و از منابعى همچون «المجدى» استفاده نموده است. در كيفيّت ثبوت نسب نزد تبارشناس سه راه هست.
+
==منابع==
  
1 - خط نسّابه موثق را بشناسد. 2 بيّنه شرعى يا گواه دو مسلمان عادل آزاده. 3 شناسايى پدر يا پسر و اقرار عاقل بر خويشتن (فصل دوم ص 42)
+
*"الأصیلى فی أنساب الطالبیین"، ویکی نور.
 +
*دائرة المعارف تشیع، ج ۲، ص ۵۴۷.
  
وى در مورد شروط احراز منصب نسّابه مى‌گويد: 1 نسّاب بايد نقيب باشد. 2 بايد از صفات ناپسند، چون بخل، بى‌وفايى، عياشى، حماقت و... به دور باشد. 3 نسّاب بايد صادق و از دروغ مبرا باشد. 4 بايد داراى نفسى قوى باشد 5 بايد از خط نيكويى در نگارش برخوردار باشد. (فصل سوم ص 43)
 
 
از مشهورترين تبارشناسان مى‌توان از: ابوبكر و آن عبدالله بن عثمان تيمى مى‌باشد. 2 عقيل بن ابى طالب. 3 محمد بن سائب كلبى نام برد. (فصل 4 ص 44)
 
 
ترتيب طبقات طالبيين (فرزندان ابوطالب) به ترتيب [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] شروع، سپس جعفر و بعد عقيل مى‌باشد. بعد از اين مقدّمه و فصول آن، به معرّفى [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] شامل مادر ايشان، ترتيب قرار گرفتن ايشان در بين برادران خود، تاريخ و مكان تولد ذكر بعضى از فضائل و مناقب ايشان، تاريخ شهادت ايشان و در آخر پنج فرزند پسر ايشان به نام‌هاى امام حسن و حسين(ع)، محمد بن حنفيّه، حضرت عباس(ع) و «عمر اطرف» كه داراى اعقاب هستند، را بر مى‌شمرد.
 
 
در ادامه اثر كه عنوان فرزندان پسر [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] كه داراى اعقاب نيستند كه 15 نفر مى‌باشد، را نام مى برد. سپس به ذكر دختران على(ع) كه 28 نفر مى‌باشند، مى‌پردازد. در اين قسمت نام مادران و كسانى كه با آنها ازدواج نمودند، را نام مى‌برد.
 
 
در ادامه اين اثر به معرّفى امام حسن(ع) و فرزندان ذكور او كه داراى اعقاب مى‌باشند، به نام‌هاى حسن مثنّى و زيد، مى‌پردازد. سپس فرزندان حسن مثنّى كه عبدالله محض، ابراهيم قمر، حسن مثلّث، جعفر و داود و فرزندان هر كدام از اين‌ها را به تفضيل بر مى‌شمرد. در ادامه به معرفى فرزند ديگر امام حسن كه «زيد» باشد، پرداخته مى‌شود و ايشان چهار فرزند به نام‌هاى محمد (ايشان از خود فرزندى به جاى نگذاشته‌اند)، ابوالحسن يحيى، حسين (كه اعقاب او به احمد سماك بن محمد بن الحسين منتهى مى‌شود) و حسن امير كه اكثر اعقاب ايشان از فرزندش، قاسم زاهد هستند كه بطور مفصّل نام آن‌ها و فرزندان ايشان در اثر ذكر شده است (ص 136).
 
 
فرزند ديگر حضرت اميرالمؤمنين، امام حسين(ع) هستند كه مؤلف به معرّفى مختصر ايشان طى چند روايت مى‌پردازد. براى ايشان پنج فرزند پسر به نام‌هاى امام زين‌العابدين(ع)، على‌اكبر كه در طفّ شهيد شدند و على اصغر و عبدالله كه هر دو در كربلاء شهيد شدند و فرزند پنجم جعفر مى‌باشد.(ص 143)
 
 
حال به معرّفى اجمالى [[امام سجاد(ع)|امام على بن الحسين(ع)]] پرداخته مى‌شود و از شش فرزند پسر ايشان به نام‌هاى امام باقر(ع)، عبدالله باهر، زيد شهيد، عمر اشرف، حسين اصغر و على اصغر در ادامه به معرفى مختصر امام محمد بن على(ع) طى چند روايت مى‌پردازد. براى ايشان فرزندانى پسر به نام‌هاى: [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]، ابراهيم، عبيدالله، على طاهر (فقط يك دختر به جاى گذاشت) و عبدالله و دخترانى به نام‌هاى امّ‌سلمه كه با محمد ارقط و دختر ديگر زينب كه با عبدالله بن الحسين بن على بن الحسين بن على بن ابى‌اطالب ازدواج نمودند. عبدالله بن امام باقر(ع) فقط يك پسر به نام حمزه داشت كه باسم به قتل رسيد و اعقابى از او برجاى نمانده است.
 
 
در ادامه به معرّفى [[امام جعفر صادق(ع)]] و از ايشان رواياتى نقل مى‌نمايد. ايشان هفت فرزند پسر داشتند كه اعقاب ندارند به نام‌هاى محسن، يحيى، حسن، جعفر، عباس و عبدالله افطح و پنج فرزند ايشان كه اعقاب از آنها باقى مانده به نام‌هاى امام موسى كاظم(ع)، محمد مأمون، اسماعيل اعرج، على عريضى و اسحاق مؤتمن مى‌باشد. ايشان داراى هفت فرزند دختر هم مى‌باشند.
 
 
بعد به معرّفى امام موسى كاظم(ع) مى‌پردازد و بعضى از فضائل ايشان را متذكر مى‌شوند. ايشان داراى 24 فرزند دختر و دوازده پسر كه داراى اعقاب هستند به نام‌هاى [[امام رضا(ع)]]، ابراهيم، عباس، حمزه، زيدالنار، محمد ملقب به زاهد، اسماعيل، حسن، عبيدالله، اسحاق، جعفر خوارى، عبدالله عوكلانى و هارون كه به تفضيل فرزندان آن در اثر نام برده شده‌اند و فرزندان ديگر امام(ع) كه اعقاب از خود به جاى نگذاشته‌اند به نام‌هاى يحيى، احمد، عقيل، عبدالرحمان، قاسم، داوود، سليمان و حسين مى‌باشند. (از صفحه 196 162).
 
 
در ادامه به معرّفى [[امام رضا(ع)]] و طى رواياتى از ورود دعبل بن على وفد به حضور ايشان و گوشه‌اى از قصيده‌اى كه در حضور ايشان خواندند، آورده شده است و تنها فرزندى كه داراى اعقاب مى‌باشد، از طرف ايشان، امام جواد(ع) مى‌باشند. امام جواد(ع) داراى سه فرزند به نام‌هاى امام هادى(ع)، يحيى و موسى مبرقع مى‌باشند كه ليست فرزندان ايشان و اعقاب آن‌ها در اثر ذكر شده است. (ص 157).
 
 
در ادامه به معرفى امام هادى(ع) پرداخته مى‌شود. ايشان داراى پنج فرزند پسر به نام‌هاى [[امام حسن عسکری(ع)]]، جعفر كذّاب، محمد، حسين و موسى داراى عقبه‌اى نيستند كه سپس نام فرزندان و اعقاب آن‌ها در اين صفحات آمده است.(ص 161 159) در اين‌جا مؤلف به معرفى [[امام حسن عسکری(ع)]] بطور مختصر مى‌پردازد و مى‌گويد: براى اين امام(ع) جزء يك فرزند امام زمان(ع)، فرزند ديگرى ذكر نشده است و در ادامه به معرّفى امام مهدى(ع) پرداخته مى‌شود.
 
 
ادامه كتاب بعد از اين به معرّفى فرزندان ديگر [[امام جعفر صادق(ع)]] كه از اسماعيل اعرج باشد، شروع و بعد محمد مأمون، على عريضى، اسحاق مؤتمن و اعقاب آنها به تفضيل ذكر مى‌شود.(ص 222 196).
 
 
بعد از اين معرّفى تفضيلى اعقاب عبدالله باهر، زيد شهيد، عمر اشرف، ابوعبدالله حسين اصغر، ابوالحسن على اصغر ديگر فرزندان امام زيدالعابدين(ع) پرداخته مى‌شود.(ص 322 222).
 
 
از اين‌جا اعقاب محمد بن حنفيّه، حضرت عباس(ع) و عمر اطرف كه ديگر فرزندان [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] مى‌باشند، آمده است (ص 336 322). اين‌جا طبقه اوّل طالبيين كه حضرت اميرالمؤمنين بود، پايان مى‌يابد و در ادامه دو طبقه ديگر كه دو برادر ايشان به نام جعفر و عقيل ابى‌طالب و اعقاب آن‌ها به تفضيل ذكر شده است (ص 350 337).
 
 
==گزارش وضعيّت==
 
 
 
در پاورقى‌ها تراجم بعضى از افراد كه فقط نام آن‌ها در متن آمده است، ذكر شده است. از آنجا كه اين اثر سه نسخه داشته، اختلاف نسخ با نسخه اصلى در پاروقى‌ها آمده است و در مواردى هم، آدرس مطالبى كه در متن آمده به‌طور كامل ذكر شده است.
 
 
صفحات پايانى اثر به فهرست‌ها كه شامل فهرست اعلام، كتب، اماكن و مطالب و عناوين اثر تصاويرى از نسخ موجود از آن، داده شده است.
 
 
==منابع مقاله==
 
 
 
ديوان نقابت، محمد هادى خالصى
 
 
دائرة المعارف تشيع، ج دوم، ص 547.
 
 
==منبع==
 
ویکی نور
 
 
[[رده:کتابهای با موضوع اهل البیت علیهم السلام]]
 
[[رده:کتابهای با موضوع اهل البیت علیهم السلام]]
 +
[[رده:سرگذشت نامه ها]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۵

الأصیلی فی أنساب الطالبین

کتاب «الأصیلى فی أنساب الطالبیین» تألیف محمد بن على حسنى معروف به ابن طَقطَقى (متوفاى ۷۰۹ ق)، مورخ و نسب‌شناس امامی است. مؤلف در این کتاب به ذکر و معرفی انساب و طبقات طالبیین (فرزندان ابوطالب) خصوصاً حضرت على علیه‌السلام و فرزندان و نوادگان ایشان مى‌پردازد.

معرفى کتاب

شرافت خاندان پیامبر اکرم(ص) و ضرورت دوست داشتن آنان و حرمت نهادن به ایشان، از باورهاى اصیل مسلمانان از صدر اسلام مبنی بر آیات قرآن و احادیثى از پیامبر(ص) است. علاوه بر این، خاندان پیامبر خدا، در برخى حقوق و احکام شرعی (صدقات واجب و...) با دیگر مسلمانان تفاوت دارند؛ به خاطر همین باورهاى فراگیر، نسب شناسان را برانگیخت تا به تألیف آثار اساسى بر محور شرح انساب قبائل و افراد که متضمن آگاهى‌هاى تاریخى هم بود، اقدام نمایند.

«هاشم بن عبدمناف»، جدّ دوم پیامبر(ص) که فرزندانش در نسب به وى «بنى‌هاشم» نامیده مى‌شوند، عمرى کوتاه و تنها دو پسر داشت و تبار منسوب به او، فرزندان پسرش عبدالمطلب جدّ اوّل و نخستین سرپرست پیامبر(ص) مى‌باشد که سیزده پسر داشت، به نام‌هاى: عبدالکعبه، ضرار، مقوّم، مغیره، ابولهب، عباس، عبدالله، ابوطالب، حمزه، زبیر، نوفل، حارث و قُثَم. نسل عبدالله، تنها از طریق پیامبر اکرم(ص) حفظ شد و پس از آن حضرت نیز از طریق ازدواج حضرت فاطمه(س) و حضرت على(ع) به آل‌ابوطالب، گره خورد. بدین ترتیب، در آل ابوطالب، شاخه‌اى پدید آمد (علویان)، که منزلتى مضاعف داشت، تا جایى که گاهى در تاریخ، طالبیین (آل ابوطالب) را علوى نامیده‌اند.

اصل کتاب «الاصیلى فی انساب الطالبیین» مشتمل بر انساب بنى‌هاشم (آل ابى طالب و آل عباس) و بنى‌امیه (از فرزند امیه بن عبدالشمس) تا روزگار مؤلف بوده است؛ اما محقق آن سید مهدى رجایى، بخش‌هاى مربوط به آل‌عباس و آل‌امیه را از آن خارج کرده و منتشر ننموده است و فقط بخش طالبیین که منظور علویین مى‌باشند، آمده است.

این اثر به درخواست «خواجه اصیل‌ الدین حسن» (متوفاى ۷۱۵ ق) فرزند خواجه نصیرالدین طوسى از وزراى «غازان خان»، تألیف یافته و به همین خاطر نام وى را برخود دارد. آغاز تألیف این کتاب سال ۶۹۸ ق. ذکر شده است.

محتوای کتاب

ابن طقطقی مقدمه‌اى در علم نسب که مدخلى براى بحث اصلى این اثر شمرده مى‌شود، مى‌آورد. در این مقدّمه، چند بحث از جمله اهمّیت علم نسب و تاریخ آن، اقسام وضع نسب، معرّفى متبحرین تشجیر، ملاک و ضابطه در مشجّر و مبسوط، فرق بین این دو، اصطلاحات اهل نسب مطرح شده است. مؤلف بعد از این مباحث، مقدّمه خود را با پنج فصل دیگر به پایان مى‌برد؛ این فصول عبارتند از: تعریف طعن، قدح و غمز و علامات هر کدام در علم انساب، چگونگى اثبات نسب نزد نسّابین، اوصاف و ویژگیهاى نسّابین، مشاهیر علم نسب شناسى، طبقات طالبیین (به ترتیب حضرت على، سپس جعفر و بعد عقیل) و در پایان مؤلف انگیزه خود را از تدوین این اثر بیان مى‌کند.

مؤلف بعد از این مقدّمه و فصول آن، به معرّفى امیرالمؤمنین(ع) شامل مادرش فاطمه بنت اسد، ترتیب قرار گرفتن ایشان در بین برادران خود، تاریخ و مکان تولد ذکر بعضى از فضائل و مناقب ایشان، تاریخ شهادت و در آخر پنج فرزند پسر ایشان به نام‌هاى امام حسن و امام حسین(ع)، محمد بن حنفیه، حضرت عباس(ع) و «عمر اطرف» که داراى اعقاب هستند، را بر مى‌شمرد.

در ادامه اثر فرزندان پسر امیرالمؤمنین(ع) که داراى اعقاب نیستند و ۱۵ نفر مى‌باشد، را نام مى برد. سپس به ذکر دختران امام على(ع) که ۲۸ نفر مى‌باشند، مى‌پردازد. در این قسمت نام مادران و کسانى که با آنها ازدواج نمودند، را نام مى‌برد.

در ادامه به معرّفى امام حسن(ع) و فرزندان ذکور او که داراى اعقاب مى‌باشند، به نام‌هاى حسن مثنّى و زید، مى‌پردازد. سپس فرزندان حسن مثنّى که عبدالله محض، ابراهیم قمر، حسن مثلّث، جعفر و داود و فرزندان هر کدام از این‌ها را به تفضیل بر مى‌شمرد. در ادامه به معرفى فرزند دیگر امام حسن یعنی «زید»، پرداخته مى‌شود و ایشان چهار فرزند به نام‌هاى محمد، ابوالحسن یحیى، حسین و حسن امیر که اکثر اعقاب ایشان از فرزندش، قاسم زاهد هستند که بطور مفصّل نام آن‌ها و فرزندان ایشان در اثر ذکر شده است.

فرزند دیگر حضرت امیرالمؤمنین، امام حسین(ع) است که مؤلف به معرّفى مختصر ایشان طى چند روایت مى‌پردازد. براى ایشان پنج فرزند پسر به نام‌هاى امام زین‌العابدین(ع)، على‌اکبر که در طفّ شهید شدند و على اصغر و عبدالله که هر دو در کربلا شهید شدند و فرزند پنجم جعفر مى‌باشد.

سپس به معرّفى امام على بن الحسین(ع) پرداخته مى‌شود و از شش فرزند پسر ایشان به نام‌هاى امام باقر(ع)، عبدالله باهر، زید شهید، عمر اشرف، حسین اصغر و على اصغر. در ادامه به معرفى مختصر امام محمد بن على(ع) طى چند روایت مى‌پردازد. براى ایشان فرزندانى پسر به نام‌هاى: امام صادق ، ابراهیم، عبیدالله، على طاهر، عبدالله و دخترانى به نام‌هاى امّ‌سلمه که با محمد ارقط و دختر دیگر زینب که با عبدالله بن الحسین بن على بن الحسین بن على بن ابى‌طالب ازدواج نمودند. عبدالله بن امام باقر(ع) فقط یک پسر به نام حمزه داشت که با سم به قتل رسید و اعقابى از او برجاى نمانده است.

در ادامه به معرّفى امام جعفر صادق(ع) و از ایشان روایاتى نقل مى‌نماید. ایشان هفت فرزند پسر داشتند که اعقاب ندارند به نام‌هاى محسن، یحیى، حسن، جعفر، عباس و عبدالله افطح و پنج فرزند ایشان که اعقاب از آنها باقى مانده به نام‌هاى امام موسى کاظم(ع)، محمد مأمون، اسماعیل اعرج، على عریضى و اسحاق مؤتمن مى‌باشد. ایشان داراى هفت فرزند دختر هم مى‌باشند.

بعد به معرّفى امام موسى کاظم(ع) مى‌پردازد و بعضى از فضائل ایشان را متذکر مى‌شوند. ایشان داراى ۲۴ فرزند دختر و دوازده پسر که داراى اعقاب هستند به نام‌هاى امام رضا(ع)، ابراهیم، عباس، حمزه، زیدالنار، محمد ملقب به زاهد، اسماعیل، حسن، عبیدالله، اسحاق، جعفر خوارى، عبدالله عوکلانى و هارون که به تفضیل فرزندان آن در اثر نام برده شده‌اند و فرزندان دیگر امام(ع) که اعقاب از خود به جاى نگذاشته‌اند به نام‌هاى یحیى، احمد، عقیل، عبدالرحمان، قاسم، داوود، سلیمان و حسین مى‌باشند.

در ادامه به معرّفى امام رضا(ع) و طى روایاتى از ورود دعبل بن على به حضور ایشان و گوشه‌اى از قصیده‌اى که در حضور ایشان خواندند، آورده شده است و تنها فرزندى که داراى اعقاب مى‌باشد، از طرف ایشان، امام جواد(ع) مى‌باشند. امام جواد(ع) داراى سه فرزند به نام‌هاى امام هادى(ع)، یحیى و موسى مبرقع مى‌باشند که لیست فرزندان ایشان و اعقاب آن‌ها در اثر ذکر شده است.

در ادامه به معرفى امام هادى(ع) پرداخته مى‌شود. ایشان داراى پنج فرزند پسر به نام‌هاى امام حسن عسکری(ع)، جعفر کذّاب، محمد، حسین و موسى داراى عقبه‌اى نیستند که سپس نام فرزندان و اعقاب آن‌ها در این صفحات آمده است. در این‌جا مؤلف به معرفى امام حسن عسکری(ع) بطور مختصر مى‌پردازد و مى‌گوید: براى این امام(ع) جزء یک فرزند، فرزند دیگرى ذکر نشده است و در ادامه به معرّفى امام مهدى(ع) پرداخته مى‌شود.

ادامه کتاب بعد از این به معرّفى فرزندان دیگر امام جعفر صادق(ع) که از اسماعیل اعرج باشد، شروع و بعد محمد مأمون، على عریضى، اسحاق مؤتمن و اعقاب آنها به تفضیل ذکر مى‌شود. بعد از این معرّفى تفضیلى اعقاب عبدالله باهر، زید شهید، عمر اشرف، ابوعبدالله حسین اصغر، ابوالحسن على اصغر دیگر فرزندان امام زیدالعابدین(ع) پرداخته مى‌شود.

از این‌جا اعقاب محمد بن حنفیه، حضرت عباس(ع) و عمر اطرف که دیگر فرزندان امیرالمؤمنین(ع) مى‌باشند، آمده است. این‌جا طبقه اوّل طالبیین که حضرت امیرالمؤمنین بود، پایان مى‌یابد و در ادامه دو طبقه دیگر که دو برادر ایشان به نام جعفر و عقیل ابى‌طالب و اعقاب آن‌ها به تفضیل ذکر شده است.

منابع کتاب

یکى از از ویژگى‌هاى این اثر، گستردگى منابع کتبى و شفاهى آن مى‌باشد. در رابطه با اساتید و مشایخ مؤلف گفتنى است که وى با علماى بزرگ روزگار خویش، ارتباط و مراوده داشته که طبعاً به استفاده از علوم، روایات، نسخه‌ها و کتابخانه‌هاى آنان راه مى‌برده است. ایشان عبارتند از: على بن محمد دستجردانى وزیر، ظهیرالدین على کازرونى که روایات زیادى از او در «الاصیلى» نقل نموده و از او تعبیر بالعدل و الثقه مى‌نماید، یحیى بن سعید حلّى، فخرالدین على بوقى که از وى تعبیر به اخبرنى شیخنا الامام فخرالدین مى‌نماید، على بن عیسى اربلى مؤلف کشف الغمّة، عبدالکریم بن طاووس حلّى، صفى‌ الدین عبدالمُومن ارموى، شرف‌ الدین على ابن الوزیر علقمى، عبدالرزاق بن احمد شیبانى معروف به «ابن فوطى» مؤلف «مجمع الآداب و الحوادث الجامعة» که از او به حدّثنى الفاضل المورخ العلّامه ابوالفضل نموده است، الشریف على بن احمد عبیدلى که از او تعبیر بالسید الفاضل نموده، ابراهیم زرکشى که از وى تعبیر به حدّثنى شیخ من شیوخ الحدیث یعرف بابراهیم الزرکشى و...،

منابع

  • "الأصیلى فی أنساب الطالبیین"، ویکی نور.
  • دائرة المعارف تشیع، ج ۲، ص ۵۴۷.